پاسخ به شبهاتی در مورد کعبه

کعبه همین جاست کجا میرویم؟

در این مطلب به بعضی از شبهات حج و کعبه نظیر: خدا خانه ندارد؟ چرا پول به عرب ها می دهیم؟ چرا زیارت سنگ و دیوار می کنید؟و ..پاسخ می دهیم.
چهارشنبه، 23 خرداد 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
کعبه همین جاست کجا میرویم؟

مقدمه:

حج عبادتی است که مسلمانان در پرتو تمسک به خداوند و دعوت او جمع می‎شوند تا در این کنگره عظیم به منافع خود که منافع امت اسلامی است بنگرند.

مسلمانان در اجتماع حج که ظرف یاد خدا و روی آوردن به اوست، با توجه به مشرکینی که سر ستیز با امت اسلامی دارند، با اظهار مصائب و مشکلات جهان اسلام دست به دعا به نزد خداوند سبحان برمی‎دارند و دفع شر مشرکان و اصلاح امور امت را از او طلب می‎کنند.

با آغاز اعزام زائران حج تمتع به سرزمین وحی و پس از آن بازگشایی مرزهای زمینی برای سفر عتبات، برخی از افراد مدعی شده‌اند .
 
که چرا اصلا باید برای سفرهای زیارتی هزینه شود؟ در حالی که می‌توان در شرایط اقتصادی کنونی با همان مبلغ یک زندگی را احیا یا به فقرا کمک کرد.
 
البته این موضوع هر ساله در مناسبت‌های مختلف توسط افراد مطرح می‌شود و اکنون که پس از ۲ سال دوباره سفرهای زیارتی به عربستان و عراق برقرار شده است،.
 
 برخی آگاهانه و برخی هم بدون اطلاع از اهمیت زیارت، به این موضوع دامن می‌زنند و تصور می‌کنند که رفتن به زیارت، دادن پول به بیگانگان است!
 
در این مطلب به بعضی از سوالات و شبهات وارد شده در مورد کعبه پاسخ می دهیم، شبهاتی نظیر:
مگر خداوند خانه دارد؟
کعبه همینجاست کجا میرویم؟
چرا باید به زیارت کعبه برویم؟
مگر کعبه در دست مشرکان ظالم نیست؟
مگر وجوب حج نباید از طرف خدا باشد؟ و.....
  

شبهه:چرا باید به زیارت کعبه برویم؟

پاسخ استاد شهید مطهری
در این باره می‌گوید: این حرف‌هایی که دیگران می‌گویند راجع به اینکه چرا ما برویم مثلا زیارت حج، زیارت مدینه پول خودمان را بریزیم به جیب مردم خارجی، یا چرا برویم عراق زیارت کنیم؟
 
همان پولی که آنجا می‌خواهی بدهی، اینجا بیا خرج کن! این خیال می‌کند آدم می‌خواهد پول خرج کند که از پول خرج کردن ثواب ببرد و می‌گوید آن ثوابی را که می‌خواهی از آن زیارت ببری، مثلا بیا اینجا یک بیمارستان بساز، همین ثواب را به تو می‌دهند.
 
شهید مظهری می فرمایند: صحبت ثواب نیست. صحبت بالاتر از ثواب است. می‌گوید برو مکه و زنده شو.
 
برو زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله، نیرو بگیر! محبت پیدا کن! برو با حسین بن علی علیه‌السلام معاشقه کن و روحت را زنده کن! برو با علی بن ابیطالب علیه‌السلام معاشقه کن و روحت را زنده کن!
 
آن وقت با روح زنده بیا ایران و وقتی با روح زنده آمدی، آن وقت بیمارستان هم می‌سازی؛ ۱۰۰ تا بیمارستان هم می‌سازی، حسینیه هم می‌سازی، پل هم می‌سازی، مدرسه هم می‌سازی، هزار کار خیر هم می‌کنی.
 
استاد مطهری با طرح این سوال که «این کارهای خیری که در این کشور صورت می‌گیرد، چرا آن کسانی که مکه نمی‌روند، از این کارها نمی‌کنند؟» می‌گوید: چرا آنهایی که پول‌هایشان را در پاریس، لندن و سوییس مصرف می‌کنند از این کارها نمی‌کنند؟
 
برای اینکه او می‌رود در آنجا روحش را پلید و آلوده می‌کند. برمی‌گردد اینجا، یک آدم مادی می‌شود. بیماری بمیرد، به درک! به من چه؟ بچه بی‌مدرسه است، به جهنم که بی‌مدرسه است، به من چه؟! ولی این می‌رود، انسان می‌شود و برمی‌گردد، عشق پیدا می‌کند و برمی‌گردد، محبت پیدا می‌کند و برمی‌گردد
 

شبهه: مکه در دست مشرکان ظالم است

متن شبهه: چرا ما باید به حج برویم در صورتی که مکه در دست مشرکان ظالم است و پولمان به جیب آنها می‌رود.
 
پاسخ به شبهه:
در جواب این سوال مبنی بر حاکمیت ظالم در عربستان باید گفت: در زمان پیامبر(ص) نیز وقتی رسول خدا یا طرفداران ایشان می‌خواستند به حج بروند و محرم شوند مکه در دست مشرکان بود. اما سفر حج تحریم یا لغو نشد.
 
در سال نهم هجری از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مأموریت یافت تا آیات اول سوره برائت را در مکه بر مشرکان فرا خواند.
 
این مأموریت قبلاً به ابوبکر سپرده شده بود، ولی مطابق فرمان خداوند علی (علیه‌السلام) برای انجام این مأموریت برگزیده شد. وی در ذی الحلیفه (مسجد شجره) آیات را از ابوبکر گرفت و در مکه بر مشرکان فرو خواند
 
از طرفی حاکمان عربستان اگر ظالم هم باشند و اجازه ندهند که ایرانی ها بروند از گردن ایرانی ها حج واجب ساقط می شود تا اینکه مانع برطرف شود.
 
ولی وقتی مانع برطرف گردید هرچند آنها ظالم باشند ولی خطری ایرانی ها را تهدید نکند باید حج را بروند ،
 
نکته دیگرعربستانی هار ا نباید مشرک بدانیم آنها مسلمانند. اینکه قرآن کریم برائت از مشرک و مشرکین را نهتنها به ابراهیم، بلکه به ابراهیمیان نسبت داده و از مسلمانان میخواهد تا کار ابراهیم و همراهان او را از اسوه خود بدانند:
 
«قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ » (ممتحنه/ ٤)

برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید که آنها به قوم (مشرک) خود گفتند: ما از شما و بتهای شما که به جای خدا می‌پرستید به کلی بیزاریم، ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتی که تنها به خدای یگانه ایمان آرید،
 
ابراهیم خلیل و همراهان او برای شما اسوه و الگویی پسندیده است. هنگامی که به قول خود گفتند ما از شما و آنچه جز خداوند میپرستید، بیزاریم.
 
 به شما کفر میورزیم و بین ما و شما همواره و تا هنگامی که ایمان به خداوند یگانه آورید، دشمنی و بغض است.. .

در حقیقت کار ابراهیم الگویی است برای پیروان رسول اکرم(ص) لذا از آیه الگو بودن را برداشت می کنیم. شبهه مربوط به جایی است که الگویی نداریم.الگوی ما عرب و عربستان و ظالمان نیستند.

1- در تربیت و تبلیغ، ارائه نمونه‌ى عینى و عملى و الگو لازم است. «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»

2- هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»

3- گذشت زمان، نقش الگوهاى دینى و معنوى را کم رنگ نمى‌کند. حضرت ابراهیم مى‌تواند براى امروز ما الگو باشد. «کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ»

4- بستگانِ منحرفِ الگوها، دلیلى بر ترک آنها نیست. (در قرآن، کلمه‌ «أُسْوَةٌ» براى پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم به کار رفته است در حالى که عموى هر دو نفر، ناخلف بوده‌اند).

5- بعضى الگوها نیکو و بعضى زشت هستند. «أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» الگو ما قرآن د دستوراتش است نه عربها..

6- همگامى، همراهى و هماهنگى فکرى و عملى با رهبران الهى لازم است.«وَ الَّذِینَ مَعَهُ» ما تابع رسول خدائیم نه عربها
 

شبهه: کعبه همینجاست کجا میرویم؟

متن شبهه: شبهه کننده با شعر زیر می خواهد بگوید که حج واجب نیست به حج نروید
 
دلخوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج به خدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمنا ک نیست "
 
پاسخ  شبهه: 
 در پاسخ به شعر بالا و سایر شبهات در خصوص حج :
حال سوال این است که:
چون خدا در همه جا وجود دارد ما باید حج را ترک کنیم؟
آیا داشتن دل پاک برای رسیدن به سعادت و خوشبختی کفایت می کند؟
آیا بهتر نیست که هزینه حج را برای رفع فقر در جامعه استفاده کنیم؟
 
1- باید گفت که در منطق راستین اسلام حج تمتع به عنوان یکی از واجبات الهی معرفی شده است و فریضه حج یکی از مهمترین فرایض دینی هر مسلمانی می باشد که ابعاد عبادی و سیاسی و اخلاقی فراوانی را در پی دارد.
 
2-  قرآن مجید حج تمتع را برای همه کسانی که استطاعت و توانایی انجام آن را داشته باشند واجب شمرده شده است.(1)
 
3-  ائمه نیز فرموده اند کسی که حج واجب خود را ترک کند و با همین حالت از دنیا برود غیر مسلمان از دنیا رفته است.(2)
 
4- پس چناچه با فراهم بودن شرائط، حج انجام نشود نافرمانی از فرمان الهی است و گناه محسوب می شود و مسلم است که گناه نه تنها دل آدمی را پاک نمی کند،.
 
 بلکه سبب تیرگی و تاریکی و ناپاکی قلب می شود. پس سخن کسانی که بر این باورند که دل باید پاک باشد و به جا آوردن حج لازم نیست، بی معناست.
 
5- همچنین  باید توجه داشت که به تنهایی و در پستوهای خانه نیز می توان نماز را اقامه کرد و به تنهایی و در سرزمین خود می توان هزاران قربانی کرد و هزاران فقیر را سیر کرد،.
 
 اما ابرقدرت های بزرگ دنیا را جز با وحدت و برادری و اتحاد و مقاومتی که در حج به نمایش جهانی گذاشته می شود، نمی توان شکست داد و این همان فلسفه مهم حج است که نه کمک به فقرا و نه قربانی و نه نماز و روزه هیچ کدام نمی تواند جایگزین آن شود .
 
6- همچنین توجه به این نکته لازم است که در کشور ما سالیانه هزاران سفر توریستی و تفریحی به کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی صورت می گیرد که این مسئله در سال های اخیر نیز رواج بیشتری داشته است:
 
«بر اساس آمار رسمی ترکیه، یک میلیون و 500 هزار ایرانی در سال 2011 به ترکیه سفر کرده‌اند که گردشگران ایرانی بعد از آلمان، روسیه و انگلیس بیشترین گردشگران ورودی به ترکیه محسوب می‌شوند.
 
ایران رتبه چهارم ورود گردشگر به ترکیه را داراست که درآمد حاصل از این گردشگران ایرانی برای ترکیه در سال 2011 رقمی معادل یک میلیارد دلار اعلام شده است.»
 
سوال اصلی:
حال سوال اصلی این است که چرا هیچ فرد و یا گروهی خواستار تعطیلی این سفرها و صرف هزینه های کلان آن که گاها با هزینه های حج قابل مقایسه نیست، نم یشود؟
 
اگر در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های مجازی جستجویی اجمالی داشته باشید، متوجه خواهید شد که مطالب متعددی پیرامون مخالفت با حج نوشته شده است که همگی حکایت از ترک این فریضه الهی دارد و از مسلمانان به دلائل مختلف خواسته شده است که این تکلیف الهی را ترک کنند!!
 
بسیار جالب است که در روایات اسلامی یکی از فوائد مهم فریضه حج، رفع گرفتاری و فقر از جامعه و همچنین توانگری افراد معرفی شده است که از جمله این روایات، روایتی از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند:
 
« ندیده ام که چیزی همانند مداومت بر زیارت این خانه چنان سریع توانگری بیاورد و فقر بزداید» (3)
 
نکته اول: حج نه تنها سبب فقر نمی شود بلکه علتی مهم برای توانگری افراد می باشد.
 
نکته دوم: مسلم است وقتی حج حاجی مقبول می شود که او به فکر فقیران و نیازمندان جامعه باشد و از ثروتی که طبق روایات نصیب او می شود در راه رفع مشکلات و گرفتاری های جامعه استفاده کند.
 

شبهه: همه جا خانه ی خداست، کجا میروید؟

متن شبهه: مگر خداوند خانه دارد خداوند همه جا هست خدا در قلب ماست چه نیازی به انجام فریضه حج است؟
 
امتیاز مکه مکرمه و کعبه چیست؟ و چرا باید به عنوان عمره و تمتع و عبادت خالصانه خداوند به این سرزمین مقدس سفر کرد؟ این خانه و سرزمین مقدس چه امتیازی بر سایر مکان ها دارد؟
 
پاسخ شبهه:
بی‌گمان‌، زمان و زمین و آسمان‌ها و آن چه در آن ها هست‌، برای خدا و مال خدا است، و تنها خالق و مالک اصلی‌، اوست‌.
 
اگر برخی زمان ها، مکان ها، اشخاص و اشیاء به لفظ جلاله ی « الله» اضافه می شودمثلا به بعضی روزها،«ایام الله» یا به ماه رمضان « شهر الله » گفته می شود،.
 
 یا به قرآن کریم و برخی انسان های ربانی و کسانی که پیوند و اتصال معنوی قوی و ممتازی با خدا دارند، مثل امیرالمؤمنین(ع) «آیت الله» و یا آیات الله گفته می شود، و به خانه انبیا و ائمه علیهم السلام باب الله یا ابواب الله گفته می شود، .
 
همه این اضافه ها، اضافه تشریفی است.یعنی برای بیان عظمت و شرافت و پیوند و اتصال معنوی آن شخص یا شئی، آن را به خدا نسبت می دهند.
 
بنا بر این اگر به مسجد و یا به کعبه « بیت الله» – خانه خدا- گفته می شود نیز به همین دلیل است، چون روشن است که خدا نه جسم است و نه نیاز به خانه دارد.
 
اما امتیاز مکه و کعبه چیست؟ و چرا باید به عنوان عمره و تمتع و عبادت خالصانه خدا به این سرزمین مقدس سفر کرد؟ این خانه و سرزمین مقدس چه امتیازی بر سایر مکان ها دارد؟
 
بر اساس آموزه های دینی:
1-این خانه، نخستین خانه توحید و محل عبادت انسان ( حضرت آدم و حوا و سایر انبیا و اوصیا و اولیای الهی و خدا پرستان) در کره زمین است.(4)
 
 در ابتدای آفرینش که همه زمین را آب فرا گرفته بود، اولین مکان خشکی سر از آب برآورده، سر زمین مکه، و اولین نقطه آن، همان جایی است که کعبه در آن قرار دارد. یعنی کعبه با سابقه ترین و قدیمی ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد.
 
۲- مکه و نگین همیشه جاوید آن یعنی کعبه در دل خود خاطرات آدم و حوا، ابراهیم و هاجر و فرزند خردساله شان اسماعیل و ترنم و نفحات عبادت ها و نیایش هاست.
 
 و حماسه مبارزات انبیا و اولیای الهی و خدا پرستان موحد با شرک و بت پرستی، کفر و نفاق، فساد و فحشا، شیطان ها و انسان های شیطان صفت را جای داده است.
 
 انسان هایی که آگاهانه به این سرزمین سفر می کند، در جای جای آن همه تاریخ و خاطرات را در ذهن خود تداعی می کند،.
 
 و احساس می کند پا در جای پای ابراهیم خلیل و موسای کلیم و عیسای مسیح و محمد خاتم الانبیا و المرسلین گذاشته است، احساس می کند در هوایی تنفس می کند و در جایی نفَس و جان خود را با خدا پیوند می دهد، که علی بن ابیطالب (ع) در همان خانه به دنیا آمد،و
 
 و در همانجا بر دوش مبارک پیامبر قدم گذاشت و خانه را از بت ها و بت پرستان و خود پرستان و خودخواهان مغرور و مستکبر پاک کرد،.
 
جایی که همه امامان و اولیای الهی با خدای خود خلوت می کردند و به راز و نیاز و مناجات می پرداختند. از این رو خداوند آنجا را « مثابه»(5) نامیده است. یعنی بازگشتنگاه به توحید، به فطرت، به خویشتن خویش، به آرامش روح و روان و به خدای یگانه.
 
۳- امتیازات دیگر کعبه را قرآن « مبارک» بودن یعنی پر برکت و پر فایده از نظر مادی و معنوی، مایه هدایت جهان نیان، و مأمن و پناهگاه انسان و دارنده آیات و نشانه های روشنی از خداپرستی و توحید و معنویت و جاودانگی خداپرستان و هلاکت و نابودی هواپرستان، ذکر کرده است.(6)
 
 برای فهم برکات معنوی و درک فلسفه حقیقی حج لازم است کتاب هایی که اسرار حج و عبادت را متذکر شده اند، .
 
مثل کتاب حج آقای قرائتی، اسرار عبادت هم چنین کتاب صهبای حج، هر دو از آیت الله جوادی آملی و یا بخش پایانی کتاب شریف معراج السعاده، تألیف ملا احمد نراقی، در مورد اسرار حج، مورد مطالعه قرار گیرد.
 
۴- مسلمان باید زیرک و دور اندیش باشد. به جای نگاه به منافع و مصالح موقت و زود گذر به منافع بلند مدت و جاوید بیندیشد، و به جای نگاه جزئی و فردی یا گروهی به منافع کل امت اسلامی و بقای اصل اسلام و مسلمانی بیندیشد.
 
 کمک به فقرا و نیازمندان امری بسیار مطلوب و شایسته است، و گاهی ثواب آن از حج بلکه چندین حج و طواف کعبه بیشتر است،.
 
 اما معنای این سخن این نیست. که انسان حج یا حتی عمره مستحبی و زیارت قبر مطهر رسول الله(ص) و زیارت ائمه بقیع علیهم السلام را به بهانه کمک به فقرا و نیازمندان ترک کند. زیرا کمک به فقرا نگاه جزئی و تأمین منافع و مصالح موقت است.
 
 در حالی که حفظ شور و حماسه و معنویت حج و عمره سبب حفظ اساس و کیان اسلام در دراز مدت می شود. بعضی علما جهت تقریب ذهن در این مورد این مثال را می گویند: درست است که قلب و مغز انسان در برابر سایر اعضای بدن مهم ترین اعضا هستند،
 
 اما معنایش این نیست که اگر کسی بدون ُکلیه زنده می ماند،و یا نیازی نیست که برای سلامت و بهداشت سایر اعضای بدن حساس باشیم. افزون بر این حج و عمره در راستای منافع مادی و معنوی مسلمانان است.
 
 به بیان دیگر اگرچه کعبه «بیت الله » یعنی خانه خدا است، ولی خداوند آن را برای مردم – « لِلنَّاسِ»- و جهت تأمین منافع مادی و معنوی، سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم قرار داده است. از این رو فرموده: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ» (7)
 
 یعنی خداوند کعبه، بیت الحرام، را وسیله ای برای سامان بخشیدن به کار و امور مردم قرار داده است.
 
در برخی از روایات آمده است که اگر مردم همگی حج را ترک کردند حاکم اسلامی لازم است که حج را بر گروهی از آنان الزامی کند و آنها را برای انجام این فریضه بفرستد:
 
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهَ ع قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ لَکَانَ عَلَی الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی الْمُقَامِ عِنْدَهُ، وَ لَوْ تَرَکُوا زِیَارَةَ النَّبِیِّ ص لَکَانَ عَلَی الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی الْمُقَامِ عِنْدَهُ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِین‏» (8)
 
 
کسانی که تصور می‌کنند حج باید فقط منحصر در معنویات باشد دچار خطا هستند. حج مانند اصل اسلام یک دین اجتماعی و انسانی و معنوی در کنار هم است دینی است که هم به دنیا توجه دارد و هم به آخرت.
به همین خاطر در آموزه های دینی تأکید زیادی به اقامه و زنده نگه داشتن آن شده است.
 

شبهه: کعبه نماد سنگی و یک نوع بت پرستی است

متن شبهه:می‌گویند اگر حضرت ابراهیم (ع) که خودش بت‌ها را شکست، چرا نماد سنگی دیگری ساخت تا مردم دور آن بچرخند؟!
 
پاسخ شبهه:
آیا تا به حال هیچ مسلمانی را دیده‌اید که کعبه را بپرستد؟! پرستش، یعنی انسان کسی یا چیزی را “إله، معبود و ربّ” خود بداند و هیچ موحد و مسلمانی، نه کعبه و نه هیچ شخص یا چیز دیگری را به جز الله جلّ جلاله، “إله، معبود و ربّ” خود نمی‌داند و نمی‌شناسد، چنان که شعار اسلام و شرط اول مسلمانی، اذعان و شهادت به «لا إله الاّ الله» می‌باشد.
 
آیا هیچ دستوری مبنی بر این که کعبه را بپرستید آمده است؟! و یا تأکید شده که پرستش هر چیزی به غیز خداوند سبحان، کفر و شرک می‌باشد.
 
دقت شود که روح آدمی، در هر حال و کاری، به سوی محبوبش جهت‌گیری می‌کند، حال یا محبوب غایی‌اش دنیاست.
 
 و یا خداوند متعال. چنان که در نماز، رو به قبله و یا حتی کنار کعبه، نیت “فربة الی الله” می‌شود و جهاد نیز اگر “فی سبیل الله” باشد، ارزش دارد.
 
جسم و بدن انسان نیز باید در عبادت جهت مشخصی داشته باشد تا توحید و وحدت در ظاهر نیز محقق گردد، و چون بدن مادی است، باید به سمت یک نماد و نشانه‌ی مادی جهت‌گیری بنماید.
 
 پس خداوند متعال، دستور به ساخت کعبه داد، برای جهت‌گیری ابدان موحدان به هنگام عبادت، چنان که فرمود:
 
 «وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ … (9) و از هر کجا بیرون آمدى [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان
 
حال چه کسی گفته که جهت‌گیری بدن به سمت خاصی و یا طواف کعبه به امر خدا، پرستش کعبه است؟! ذکر حجاج [تلبیه] وقتی عازم حج می‌شوند تا خانه‌ی خدا را طواف کنند چیست؟
 
 «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَالْمُلکَ، لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ».
 
آری، خداوند متعال به حضرت ابراهیم علیه السلام امر فرمود تا کعبه را بنا کند، از آلودگی‌ها پاک کند، برای اهل طواف و عبادت خداوند متعال:
 
وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ (10)
 
ترجمه: و چون براى ابراهیم جاى خانه را معین کردیم [بدو گفتیم] چیزى را با من شریک مگردان و خانه‏‌ام را براى طواف‏کنندگان و قیام‏ کنندگان و رکوع ‏کنندگان [و] سجده‏ کنندگان پاکیزه دار.
 
پس، جهت روح اهل طواف، اهل قیام، رکوع  و سجود، همان خداوندی است که فقط او را می‌پرستند و عبادت را “قربة الی الله” انجام می‌دهند، و جهت بدن‌شان، به سمت نشانه‌ای است که او قرار داده است. کعبه یک نشان است؛ نه إله، معبود و ربّ موحدان و مؤمنان.
 
منتهی کسانی که فهمیده یا نفهمیده، هوای نفس خویش را إله و معبود خود گرفته‌اند و به اطاعت و پرستش آن مشغولند، یا گمان می کنند که مسلمانان کعبه را می‌پرستند، و یا خودشان هم می‌دانند که چنین نیست، بلکه فقط شبهه‌پراکنی می‌کنند؛
 

شبهه :آیا تهیدستان، لیاقت مهمان بودن در خانه خدا را ندارند؟

متن شبهه : در فضای مجازی متنی منتشر شده که در آن شبهاتی در مورد حج مطرح شده است. در اینجا عین آن شبهات را نقل کرده و جواب آنها را نیز خواهم داد.

*چرا محمد حج را واجب کرد؟*چرا باید رفتن به خانه خدا فقط برای ثروتمندان مقدور باشد؟ مگر فقرائی که قدرت مالیشان اجازه نمیدهد که به مکه بروند، بنده او نیستند؟
آیا تهیدستان، ارزش مهمان بودن در خانه خدا را ندارند؟ *آیا این خود یک تبعیض طبقاتی نیست؟*
 
پاسخ شبهه:
حج بر ثروتمندان واجب است نه اینکه برای فقراء حرام باشد. حج برای فقراء مستحب است. اگر فقیری پولی به دست آورد می‌تواند به حج برود، ولی بر او واجب نیست.
 
 ثروتمندان واجب الحج هستند ولی فقراء نیز می‌توانند به گونه‌های مختلف حج بروند. پس اینگونه نیست که خدا فقراء را قبول نداشته باشد. بنابراین تبعیض طبقاتی نیست مثل اینکه می‌گویند مالیات را پول‌دارها بدهند.
 
شبهه: چرا خدا بجای مکه، تمام مساجد را خانه کعبه اعلام نکرد؟ و اگر مساجد نیز خانه خدا هستند، پس چرا رفتن به مکه واجب شد و چرا فقط مکه رفته ها لقب حاجی را بدست آورده و به آن می‌بالند؟
 
پاسخ: به خود بالیدین اشتباه است ولی خداوند حج را به دور خانۀ کعبه واجب کرد و کعبه‌اش را در بدترین نقطۀ آب و هوایی قرار داد تا وقتی مردم به آنجا می‌روند.
 
 خالصا و مخلصا برای خدا بروند نه برای سفر تفریحی. از آن طرف وقتی دشمنان اسلام می‌بینند مردمی اینقدر برای دینشان حاضرند زحمت تحمل کنند خود این عاملی برای ترس آنها می‌شود.
 
 حج یک اردوی سه روزۀ بسیار سخت است که حاجی با این سختی آب دیده می‌شود و دشمنان را نیز می‌ترساند. در نامه 47 نهج البلاغه آمده است که اگر خانۀ کعبه را رها کنید [از طرف دشمنانتان] مهلت داده نمی‌شوید و این همان است که توضیحش آمد.
 
 در خطبۀ قاصعه نیز حضرت علی(ع) مفصل راجع به حج توضیح داده است و گفته که خدا مردم را به سنگ‌ها و سرزمین داغی امتحان کرده است. پس واقعا مسجد الحرام و مکه ویژگی‌هایی دارند که مساجد دیگر ندارد.
 

شبهه: چرا به کشوری که خونت را حلال میداند کمک میکنی؟

 متن شبهه: آیا حاجی، بمعنی این نیست که پول مکه رفتنت را از هموطنانت که ترا دوست دارند، میگیری و به اعرابی که از تو نفرت دارند و خونت را حلال میدانند تقدیم میکنی؟
 
پاسخ شبهه:
اولا این حرف‌ها اشتباه است. وقتی به مکه می‌رویم می‌فهمیم که عرب‌ها انسان‌های واقعا خوبی هستند. از آن طرف خیلی از پولداران برای تفریح به اروپا می‌روند که پولش از حج بسیار بیشتر است.
 
دوما:اگر کسی بخواهد به مکه برود تا با آیات بینات الهی در آنجا آشنا شود چه اشکالی دارد؟ با رفتن به آنجا چشمه‌ای دیده می‌شود که سال‌ها آب داده و همچنان آب می‌دهد. تازه شخص حاجی سوغاتی می‌آورد و با این کار پول‌هایی را نیز برمی‌گرداند.
سوما: خیلی از بزرگان سنی از شیعیان تعریف و تمجید می کنند، اینها ربطی به ذات بد وهابیت ندارد،
 
شبهه: وجوب حج به دستور پیغمیر بوده است؟
متن شبهه : زمانیکه در سال دهم هجری، مسلمانان مکه را فتح کردند، محمد فرمان داد که بتهای مکه را شکسته و از بین ببرند.
 
 مردم مکه بخصوص اقوام نزدیک محمد که کلیددار مکه بودند، به او اعتراض کرده و گفتند که بتهای مکه، منبع اصلی در آمد آنان است،
 
چون مردم عرب، برای زیارت این بتها به مکه می‌آیند و مشتریان خوبی برای کاروانسراها و بازارهای آنان بوده و اقتصاد مکه و درآمد مردم مکه، وابستگی شدیدی به این مسافرین و زائرین دارد.
 
 و با از بین رفتن این بتها، مکه و مردم آن به هیچ وجه نمی توانند از نظر اقتصادی و مالی، خود را تامین کنند و همه محکوم به فنا خواهند بود.*
 
به همین سبب، چیزی نگذشت که محمد با همفکری روزبه همان سلمان فارسی سیاستمدار ایرانی خود زیارت مکه را جزو واجبات دینی گردانید تا مکیان از وی راضی باشند.*
 
پاسخ شبهه:
 وجوب حج در سوره آل عمران است که این سوره در جریان جنگ احد یعنی سال دوم هجری نازل شده در حالی که فتح مکه در سال هشتم هجری است. پس وجوب حج کاری به حرف سلمان ندارد بلکه حرف قرآن است.
 
از آن طرف کار، کاملا برعکس آن چیزی است که اینجا گفته شده است چرا که در سوره توبه دستور آمد که مشرکان به مسجد الحرام نیایند و در اینجا مسلمانان ترسیدند که اینگونه وضع اقتصادی ما خراب می‌شود که قرآن وعده داد خدا شما را غنی می‌کند. به این آیه توجه کنید:
 
یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شٰاءَ إِنَّ اللّٰهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿ 11﴾
 
ای اهل ایمان! جز این نیست که مشرکان پلیدند؛ پس نباید بعد از امسال به مسجدالحرام نزدیک شوند؛ و اگر [به سبب قطع رابطه با آنان و تعطیل شدن داد و ستد با ایشان] از بی نوایی و تنگدستی می‌ترسید، خدا اگر بخواهد شما را از فضل و احسانش بی نیاز می‌کند؛ یقیناً خدا دانا و حکیم است.
 

شبهه: مکه فقط تجارت و رونق اقتصادی است.

 متن شبهه:
 زیارت مکه، هیچ ارزش دینی ندارد و فقط فرمانی بود جهت رونق اقتصادی وتجاری که شهر مکه را از نابودی نجات داد.*
 
پاسخ شبهه :
زیارت مکه ارزش دینی والایی دارد. همین‌که مردم در محیط دینی داغی بروند و در آنجا عبادت کنند ارزش دینی بسیاری دارد.
 
 اینکه در یک محیط بتوانیم مردم همۀ جهان را ببینیم این خیلی ارزشمند است. با حج، یک شهر، نمایانگر کل جهان است. حج یک همایش ملی از پول خود مردم است. مردم با جمع شدن در آنجا با یکدیگر آشنا شده و مشکلات خود را با هم در میان می‌گذارند. من خودم وقتی مکه می‌روم در مسجد الحرام می‌نشینم .
 
و انسان‌ها را نگاه می‌کنم. حتی در آنجا می‌توان تجارت کرد و افراد، تولید خودشان را به آنجا بیاورند و بفروشند و از آن طرف از آنجا چیزهایی بخرند.
 
 من یاد دارم که پدرم وقتی به حج رفت خاکه شیر برد و در آنجا فروخت و به جایش چیزهای دیگری خرید و به ایران آورد. اینها ثمرات حج است.
پس حج هم جهت دینی دارد و هم جهت اقتصادی برای کل جهان.
 
شبهه: *کسانیکه باور دارند کعبه، خانه خداست، بهتر است با خود فکر کنند که خدائیکه جهان و کهکشان ها را آفرید، چه احتیاجی به داشتن خانه در آن صحرای خشک و بی آب و علف دارد؟
 
پاسخ: خداوند خودش به چنین خانه‌ای نیاز ندارد بلکه ما هستیم که به آن خانه نیاز داریم که با حج به اهداف متعددی می‌رسیم و با حج این نکته را می‌رسانیم که برای خدا هر کاری انجام می‌دهیم.
  

شبهه: حج نرو به فقرا کمک کنید؟

متن شبهه: مثل سال های قبل امسال هم حج نمی رفتید. مگر اون چند سال که نرفتید چه اتفاقی افتاده که دوباره رفتید به حج:
 
پاسخ شبهه:
یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطلب منتشر می‌کردند که با پولی که از طرف ایرانی‌ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصد تا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساختو
 
 و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و ... و کلا هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه‌های مردم برای حج می‌انداختند؟
 
بله دو سال نیز هیچ ایرانی به حج نرفت؛ هیچ پولی هم از کشور بابت حج خارج نشد؛ بسم الله! دستاوردهای اقتصادیش رو بشمارید⁉
 
 تو این دو سال چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیر کمک شد؟؟مدعیان دروغین دفاع از فقرا! بفرمایید این دو سالی کە حج نبود، چند خانە و چقدر خوراک و پوشاک برای فقرا تأمین کردید؟؟
 
دیدید همه این حرف‌ها برای دلسوزی فقرا نبود! هدف فقط کم‌رنگ کردن باورهای مردم نسبت به مسائل شرعی و دینی بود.
 
هدف دین‌گریز کردن مسلمانان است توسط افرادی که به ظاهر سنگ مردم را به سینه می‌زنند!
 
بهانه های جدیدشان از این پس اینها خواهد بود: بجای هیات، بجای انرژی هسته ای، بجای زیارت رفتن و... خرج فقرا کنید!!
 
کسی به شما نخواهد گفت: بجای سفر ترکیه و تایلند و ارمنستان، بجای کافه ها و رستورانهای آنچنانی، بجای لوازم لوکس خریدن، بجای ماشینهای میلیاردی و.. به فقرا کمک کنید.....
 
 بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم و از عقل خود استفاده کنیم و دین و ایمان و وجدان خود را تقدیم شیطان‌صفت‌ها نکنیم.
 

شبهه: راز و نیاز با سنگ و دیوار

متن شبهه:مذهبی با دیوار راز و نیاز میکند و مذهب دیگر به دیوار سنگ میزند!.*
 
در اورشلیم دیواری هست باستانی که یهودیان اعتقاد دارند از بقایای کاخ حضرت سلیمان است و نام آن کتل است، هر سال هزاران نفر از یهودی و مسیحی به زیارت آن میروند با آن راز و نیاز میکنند و در جرز آن عریضه میگذارند!
 
*در مکه دیواری هست که مسلمانان آن را جمره مینامند و اعتقاد دارند خانه‌ی شیطان درون آن است و هر سال تعداد بیشماری از مسلمانان به آن سنگ میزنند!*
 
هر سال تعداد زیارت کنندگان کتل رو به فزون است و هر سال تعداد سنگ زنندگان به جمره...
 
هیچ خردمندی در جهان با دیوار راز و نیاز نمیکند و هیچ عاقلی به دیوار به خاطر نفرت سنگ نمیزند...
 
*تنها مذهب است که خرد را زائل کرده که آدمی را وادار به عشق و تنفر از یک دیوار میکند.*
 
به راهی که اکثر مردم میروند بیشتر شک کن، مردم فقط تقلید کورکورانه میکنند از متمایز بودن نترس، انگشت نما بودن بهتر از احمق بودن است.
 
پاسخ شبهه:
نکته اول: مغالطه هایی که بر اساس آن این شبهه شکل گرفته:
1– مسلمانان اعتقاد ندارند دیوار جمره خانه شیطان است. هیچ مسلمانی نگفته شیطان درون این دیوار است.
 
2– مسلمانان سنگ را برای ابراز نفرت از دیوار پرتاب نمی کنند.
 
3–یهودیت  دینی تحریف شده است از این رو اعمال عبادی که توسط یهودیان انجام می شود فرامین الهی نیست. اما اسلام دینی توحیدی است لذا مقایسه این دو با هم غلط است.
 
4– مذهب اسلام بر پایه خرد بنیان شده تا جایی که  فرد مسلمان اگر اعتقاداتش را با تکیه بر عقل بدست نیاورده باشد ایمان او کامل نیست.
 
5– در حال حاضر #اسرائیل از دیوار ندبه بهره برداری سیاسی می کند. براساس پروتکل کنونی دیپلماتیک در رژیم صهیونیستی مقامات خارجی سفر کننده به سرزمین های اشغالی باید از مقبره تئودور هرتزل بنیانگذار مکتب صهیونیسم و موزه یاد واشام (قربانیان هولوکاست) بازدید کنند.
 
نکته دوم:
چرا مسلمانان به طرف جمره سنگ پرتاب می‌کنند؟:
1_روح عبادات تعبد است، چون خداوند فرموده ما انجام می دهیم. اما چون خدا حکیم است حتما حکمتی در این کار است.
 
2– این سوال در مورد همه عبادات می تواند مطرح شود:  طواف به دور یک خانه سیمانی یا گلی برای چه؟ استلام یک سنگ سیاه چه معنی دارد؟ چرا نماز صبح 2 رکعت و چراهای دیگر؟
 
3_ حج به عنوان یک عمل عبادی، سیاسی دارای اسرار و حکمت های ارزشمندی است.
 
کتاب صهبای حج آیت‌الله العظمی جوادی آملی در مورد حکمت رمی جمرات می نویسد:
 
حکمت این عمل این است که در برخی از روایات وارد شده زمانی که حضرت آدم«علیه السلام» به امر خداو همراهی جبرئیل به انجام مناسک حج، پرداخت و از منی عازم بیت(کعبه) شد در محل «جمرات» شیطان 3 بار بر او آشکار شد و خواست آن حضرت از انجام وظیفه باز دارد به اشاره جبرئیل در هر موضع از مواضع 3 گانه با پرتاب هفت سنگ، او را از خود طرد نمود .
 
و لذا این سنّت «طرد ابلیس» در میان فرزندان آدم«علیه السلام» باقی ماند. و از برخی روایات استفاده می‏شود که این جریان برای حضرت ابراهیم«علیه السلام» پیش آمد.
 
این عمل طرد شیطان تثبیت عبودیّت و اطاعت خداوند متعال است و این که انسان وظیفه دارد در تمام دوران زندگی برای موفقیّت در انجام فرائض دینی و دستورات الهی با شیطان جن و شیطان نفس مبارزه می‌کند.
  
شبهه: پولمونو بریزیم تو جیب عربا؟
متن شبهه : هر سال هزاران ملیلرد از کشور خارج می شود، پول های کلانی که به عرب ها می دهیم تا موشک بخرن و یمن را نابود کنند و به اسرائیل  کمک کنند.
 
پاسخ شبهه:
باید ببینیم این سوال رو چه کسی میپرسه، یک مسلمون مقید؟ یا یک مسلمون غیر مقید.
 
1-در جواب کسایی که به انجام واجبات مقید نیستن باید گفت، ما اسلام رو بعنوان دین انتخاب کردیم و موظفیم که واجباتش رو دونه دونه انجام بدیم و از محرماتش هم اجتناب کنیم. برای کسی که نماز نمیخونه، روزه نمیگیره، شاید ساده باشه حج رو هم مثل بقیه واجباتی که انجام نمیده، انجام نده. ولی برای ما ممکن نیست که به دلخواه یکی از واجبات رو انجام بدیم و دیگری رو انجام ندیم
 
2-یکی از دلایلی که باعث شده همه آدما درباره دستورات اسلام نظر میدن اینه که واجبات_الهی برای ما بی اهمیت و کوچیک شده.
 
اگه عظمت واجبات الهی رو بدونیم واینکه در هیچ شرایطی نمیشه واجبات الهی ترک بشه، اون موقع اصلا به ذهنمون نمیرسه که چرا حج بریم؟ چرا پول بریزیم تو جیب عربا و این حرفا. فقط فکر اطاعت از دستورات خداییم.
 
احکام اولیه مثل نماز، حج و دیگر واجبات رو خود خدا وضع کرده و حتی امامان معصوم هم نمیتونن تغییرش بدن.
 
فقط میتونن در مواقعی که مصلحت بالاتری وجود داره، موقتاََ تعطیلش کنن. نه تغییر. درباره حج واجب هم اگر مصلحتی بالاتر نباشه نمیشه تعطیلش کرد.
 
 و این مصلحت رو مردم معمولی تشخیص نمیدن. متخصصش باید تشخیص بده. مثلا اگر جون حاجی‌ها درخطر باشه. که بعد انقلاب، دوبار این اتفاق افتاد و یکی دوسال حج تعطیل شد
 
شاید سوال بشه این پولای ما میره سلاح میشه، موشک میشه میریزه رو سر یمنی ها، الانم جون انسان‌ها درخطره. اینجا باید بگیم که اگر ایرانی‌ها نمیرفتن حج یعنی مشکل حل میشد؟ جنگ یمن تعطیل میشد؟
 
 یا ظرفیت حاجی‌های ایرانو میدادن به کشورهای دیگه؟ اصلا درآمد عربستان از کل مراسم حج، درمقایسه با درآمدنفتی اون، مگه چقدره؟
 
خیلی کمه. درآمدش از صدهزار ایرانی که اصلا پول چایی نظامیان عربستانی هم نمیشه، پس اصولا حج ما هیچ تاثیری بر جنگ عربستان نداره
 
3- نکته بعدی اینه که حضور حاجیان ایرانی اثرات بسیار مثبتی داره و نبودن شیعیان ایرانی درحج تاثیرات بدی داره. که مفصله. اصلا خود #عربستان از خداشه ایران نره حج
 
4- درکل واجبات الهی اینطوری که الان پیش ما خوار و خفیف شده، نیست. اونقدر عظمت داره که درباره همین حج روایت داریم اگر دور خانه خدا خالی بمونه، عذاب نازل میشه. در احکام فقهی هم هست که اگه مردم تمایلی به حج نداشتن، حکومت اسلامی باید از بیت المال مردم رو به حج بفرسته.
 
خلاصه شعائر الهی عظمت بالایی دارن، نمیشه هرکی دلش خواست برای این شعائر تعیین تکلیف کنه یا تعطیلش کنه.(12)
 

شبهه: چرا سیل سال ۱۹۴۱ مکه،  خانه خدا را خراب کرد؟

متن شبهه : الله قبلاً ها برای دفاع از خودش ابابیل (پرنده کوچک) را میفرستاد ولی متاسفانه بعدها حتی نتونست جلو رحمت الهی خودشو بگیره تا عذاب الهی نشه سیل سال ۱۹۴۱ کعبه را خراب کرد؟
 
پاسخ شبهه
کعبه و مسجد الحرام مقدس‌ترین، بالاترین و با ارزش‌ترین مکان در روی زمین است. اما از نظر ساختمان و ظاهر یک مکان دنیایی مادی و زمینی است و تمام قوانین جهان ماده بر آن حکم فرما است.
 
ازجمله قوانین حاکم بر این مکان مقدس این است که در مقابل سیل و #زلزله و آتش سوزی و انفجار آسیب پذیر باشد. خداوند برای حفظ این خانه قوانین کلی عالم را برهم نزده است.
 
البته حفظ کعبه به معنای حفظ ساختمان آن نیست بلکه به معنای حفظ حرمت آن در قلوب مردمان است، تا هر گاه در اثر حوادث و بلایا این خانه ویران شد همین مردم با تمام توان خود آن را دوباره بسازند.
بله در مواردی مانند حمله اصحاب فیل که اراده خداوند بر حفظ کعبه و تنبیه دشمنان تعلق گرفته است، هجوم آنان را به وسیله پرندگانی بسیار ضعیف دفع کرده و آنان را از بین برده است، .
 
تا به همگان بفهماند قدرت خداوند بالاترین قدرت‌ها است و دشمنان خدا هر اندازه قوی باشند در مقابل کوچک‌ترین و ضعیف‌ترین مخلوقات پروردگار توان دفاع از خود و حفظ خود را ندارند.
 
پاسخ تفصیلی:
1- کعبه و مسجد الحرام مقدس‌ترین، بالاترین و با ارزش‌ترین مکان در روی زمین است؛ زیرا خداوند کعبه را در زمین به موازات بیت المعمور (که در عرش قرار دارد و ملائکه به دور آن طواف می‌کنند) قرار داد، (13)
 
  تا انسان ها نیز فرصت و امکان طواف دور خانه خدا را داشته باشند و بهتر بتوانند به مقام قرب الهی برسند.
 
اما همین مکان معنوی و با ارزش از نظر ساختمان و ظاهر یک مکان دنیایی مادی و زمینی است و تمام قوانین جهان ماده بر آن حکم فرما است.
 
 به این معنا که در روی زمین و با استفاده از مواد و سنگ های موجود در سرزمین مکه که از ارزان ترین مصالح موجود در آن سرزمین است، ساخته شده است. دارای سقف است.
 
 تا در مقابل آفتاب و باران محافظت شود. درب و قفل دارد تا هر کس نتواند داخل شود. در اثر نفوذ هوای آلوده و گرد و خاک کثیف می‌شود و نیاز به شست و شو دارد و...
 
2- از جمله قوانین حاکم بر این مکان مقدس این است که در مقابل سیل و زلزله و آتش سوزی و انفجار آسیب پذیر باشد.

 اما این که خداوند متعال حافظ این خانه است به این معنا نیست که اگر دیواره آن با سنگ و گل ساخته شده باشد و سیل عظیم آن را فرا بگیرد.
 
 این خانه بر خلاف تمام قوانین حاکم بر جهان سالم بماند و آب نتواند ملات گِل این دیوار را در خود حل کند! قطعاً آب خاک و گل را در خود حل خواهد کرد .
 
و دیواری با این مصالح هر جا که باشد خراب خواهد شد و اگر انسان ها و موجوداتی زیر چنین دیواری بمانند قطعاً آسیب خواهند دید.
 
 اما اگر همین دیوار را با ملاتی از سیمان یا سرب گداخته بنا کنند دیگر سیل و آب بر او کار ساز نخواهد بود، در حالی که باز هم در مقابل انفجار آسیب پذیر خواهد بود؛ زیرا قرآن می فرماید: و هرگز براى سنّت الاهى تغییر و تبدیلى نخواهى یافت‏".(14)
 
3-در روایات وارد شده است "همه کارها به دست خداوند است، اما آنها را بر اساس اسباب و اندازه های آنها محقق می سازد...". (15)
 
بنابراین همان طوری که بدن مطهر پیامبران و ائمه (ع) تابع قوانین کلی این جهان است و آنان نیز با شمشیر زخمی شده و به شهادت رسیده اند، کعبه و مسجد الحرام نیز با تمام عظمت و ارزشی که دارند تابع قوانین و سنت های الهی حاکم بر جمادات هستند و خداوند هرگز در این موارد قاعده کلی خود را بر هم نزده است!
 
4-بله در مواردی مانند حمله اصحاب فیل که اراده خداوند بر حفظ کعبه و تنبیه دشمنان تعلق گرفته است، هجوم آنان را به وسیله پرندگانی بسیار ضعیف دفع کرده و آنان را از بین برده است .
 
تا به همگان بفهماند قدرت خداوند بالاترین قدرت ها است و دشمنان خدا هر اندازه قوی باشند در مقابل کوچک ترین و ضعیف ترین مخلوقات پروردگار توان دفاع از خود و حفظ خود را ندارند.
 
آری خداوند حافظ خانه و دین خود است ،اما آنها را از راه هایی بدون بر هم زدن قوانین کلی عالم و با همین اسباب و وسائل عادی حفظ می کند.
 
البته، حفظ کعبه به معنای حفظ ساختمان آن نیست، بلکه به معنای حفظ حرمت آن در قلوب مردمان است تا هر گاه در اثر حوادث و بلایا این خانه ویران شد همین مردم با تمام توان خود آن را دوباره بسازند.
 
پی نوشت:
1.آل عمران،۹۷
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۴، ص ۲۶۹
3.امالی طوسی/694/1478
4. بقره‌(2)، آیه 96.
5. همان، آیه 125.
6. مائده (5)، آیه 97.
7. آیه 97 سوره مائده
8. وسائل الشیعه شیخ حر عاملی، سال نشر 1372ش، ج11، ص24.
9. آیه 149 سوره بقره
10. آیه 26 سوره حج
11. آیه 28 سوره توبه
12- حسین_دارابی(پاسخگویی به شبهات در پیام رسان ایتا)
13. بحارالأنوار، ج 96، ص 57، ح 9.
14. فتح، 23، "... وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلا" .
15. الکافی، ج 5، ص 373.
 
منبع:
https://adyannews.com/165246/where-is-gods-house-in-islam/
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13901019000608
ttps://www.alef.ir/news/3970531018.html
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/?q=%2523
https://www.pasokhgoo.ir/node/89151
https://narjes-dolatabad.kowsarblog.ir/
https://narjes-dolatabad.kowsarblog.i
https://www.asriran.com/fa/news
https://ahmadabedini.ir/12719
https://motahari.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.