چرا (عید الزهراء) در نهم ربیع الاول سند تاریخی ندارد؟

چرا (عید الزهراء) در نهم ربیع الاول سند تاریخی ندارد؟ چه دلیلی بر حرمت اینگونه مراسمات وجود دارد؟
11 ساعت و 9 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
چرا (عید الزهراء) در نهم ربیع الاول سند تاریخی ندارد؟

مقدمه:

خبرهای کشتار شیعیان در پاکستان، حمله به شیعیان در کربلا، محاصره ده‌ها خانوده شیعه اندونزی در جاوه شرقی، حمله به حسینیه‌ها و مراکز شیعی در سوریه، محدودیت‌ها علیه شیعیان در مصر و عربستان و ... را شنیده باشند.
 
اما در چرایی چنین اتفاقاتی کسی فکر نکرده است؟هر چند می‌توان ده‌ها عامل را در این برشمرد اما یکی از این عوامل مراسم‌هایی است که در روز نهم ربیع‌الاول برگزار می‌شود.برخی مجالس وهن‌آمیز که به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود که برگزار کننده همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه!
 
خسارت بزرگی به مکتب راستین اهل بیت(ع) وارد کرده و مسئولیت خون هزاران شیعه مظلوم زاهدانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ... را به گردن می‌گیریم.
 
تجربه نشان داده که هیچگاه دشنام گفتن به مقدسات دیگران موجب هدایت گمراهان نمی‌شود بلکه برعکس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار می کند از این رو اهل بیت(ع) به شیعیان یادآور می شدند که خداوند از دشنام گفتن حتی نسبت به بت‌های مشرکان نهی فرموده است.
 
در این مختصر برآنیم که ثابت کنیم ماجرای عید الزهراء هیج سنید تاریخی ندارد، بلکه این نوع جلسات و مراسم ها مخالف با اعتقادات شیعیه و مخالف با قرآن و روایات و مراجع تقلید می باشد.
 
به طور کلی این نوع جلسات (عید الزهراء) هیچ پشتوانه سندی ندارند، و ریشه ی این جریان از اصل باطل است، از طرفی طبق آیات و روایات و حکم علما هر نوع جلسه ای به این شیوه مخالف با موازین اسلامی می باشد.
 

چرا (عید الزهراء) در نهم ربیع الاول سند تاریخی ندارد؟

 

مردود بودن قول قتل خلیفه دوم در روز نهم ربیع الاول

بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.
 
 این موضوع  به غلط  در میان مردم مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است.
زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است.
 
  و قتل او در ۹ ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است. بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۹ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق است. علی بن حسین مسعودی و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند . (۱)
 
شیخ مفید در کتاب « مسار الشیعه » آورده است: در روز بیست و ششم ذی الحجة سال ۲۳ هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.(۲)
 
هم چنین شیخ ابراهیم بن علی کفعمی در کتابی معروف به مصباح آورده است:باید دانست که قتل خلیفه دوم در ۲۶ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق واقع شده است . این مطلبی است که صاحبان کتاب های »، « « طبقات »، « مسار الشیعه »، و ....بر آن تصریح نموده اند، بلکه اجماع مورّخان شیعه و اهل تسنن نیز بر این است.(۳)
 
اما شادمانی کردن و گرفتن جلسان شادی برای قتل عمربن خطاب( فارغ از این که در چه تاریخی روی داده باشد ) ، صحیح نیست:
 
نه تنها در شرایط کنونی، بلکه در دوران ائمه معصومین نیز چنین مواردی که در سالروز قتل عمر برنامه و جلسه شادمانی برپا کنند، گزارش نشده است.
شیعیان نیز چنین برنامه‌ای نداشته‌اند. چنانچه برخی از شیعیان و نزدیکان ائمه به ناسزاگویی به خلفا می‌پرداختند، اهل بیت با آنان برخورد می‌نمودند. همچنین این کار توسط مراجع بزرگ تقلید شیعه نهی شده و توهین به بزرگان اهل سنت را جایز نمی دانند .
 
برگزاری این مراسم امروزه از طرف عده ای بعضا همراه با کارهای زشت همراه است که مطمئناً بر خلاف دین اسلام و توصیه ائمه اهل بیت (ع) است.
 
در شرایط فعلی که اسلام بیش از همه زمان‌ها نیاز به اتحاد و انسجام مسلمانان دارد ، شایسته نسیت که ما شیعیان با برپایی چنین مراسمی دامنه اختلافات را گسترده‌تر و فاصلة میان مسلمانان را بیشتر نماییم.
 

دسیسه دشمنان با ماجرای قتل خلیفه دوم

ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که می‌خواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.
 
جشن و شادمانی برای آغاز امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از انقلاب اسلامی هم بوده است و اصلا حادثه دیگری در نهم ربیع نبوده است.
 
خلیفه دوم در اواخر ذی الحجه از دنیا رفته است و ربطی به نهم ربیع ندارد؛ البته چون نهم ربیع به روز قتل خلیفه دوم معروف بود، بنابراین برای برخی از سالروز آغاز ولایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پررنگ تر بود؛ اما به این معنا نبود که آغاز امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مورد غفلت واقع شود؛
 
 البته دست هایی در کار است؛ دست هایی که می خواهند وحدت را برهم بزنند؛ وگرنه کسانی که در نظامِ ما دم از وحدت زدند، از همه بیشتر تبیین گر ولایت بوده اند، مثل امام راحل صلی الله علیه و آله و سلم؛ این همه از وحدت صحبت کرد، ولی خود امام رحمة الله از همه بیشتر ولایی و مبلغ ولایت بود؛.
 
 از همه بیشتر درباره ولایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و ائمه علیهم السلام و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام سخن گفت.
 
مقام معظم رهبری هم از وحدت صحبت می کنند و هم در مورد جایگاه اهل بیت علیهم السلام، جایگاه برتری امیرالمؤمنین علیه السلام، جایگاه برتری اهل بیت علیهم السلام صحبت می کنند، و یا مجالس و روضه هایی که در بیت خودشان برگزار می کنند، هیچ کدام منافاتی با بحثِ وحدت ندارد؛.
 
 اما برخی از آدم هایی که دم از وحدت می زنند، فحش هم می دهند، لعن هم می کنند؛ هیچ موفقیتی در جهت ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت علیهم السلام و ترویج شیعه نداشته اند
 
عیدالزهرای واقعی ما شیعیان تبیین جایگاه امامت و ولایت حضرت مهدی(عج) است، زیرا خشنودی آن حضرت در این است که ما این جایگاه رفیع امامت را برای جامعه خود تبیین کنیم و از مباحثی که تفرقه بر انگیزند پرهیز کنیم.
 
تا کنون در هیچ منبع تاریخی ندیده است که در گذشته یک چنین مراسمی برگزار شود. شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند،.
 
 لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد.(4)
 

نهم ربیع الاول عید امامت است

نهم ربیع الاول، عید واقعی خط امامت است؛ چراکه این آغاز به گونه ای انجام شد که بر خلاف دیگر آغازها، خطر هجوم و نابودگری ابلیس های جنی و انسی را برای همیشه از رهبر معصوم دور کرد و حال آن که امام معصوم، در پس پرده غیب، به راهبری و مدیریت خود مشغول است. پس آغاز غیبت، آغاز دوران حیرت ابلیس و ابلیسیان - به سبب ناتوانی از صدمه زدن به امام معصوم - و استواری و صلابت جوامع حق و مسئولیت های سنگین خواص شیعیان (نواب خاص و عام) است.
 
آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - که یکی از آغازهای زیبا و امیدآفرین و بسیار ویژه است - از منظر تاریخی، دستاوردهای زیر را به همراه داشته است:(5)
 
1- انفعال همیشگی ابلیس و ابلیسیان در برابر رهبری معصوم
 
2- مدیریت غائبانه بشر از سوی امام معصوم به سوی بهشت ظهور
 
3- بسترسازی برای بلوغ تدریجی جامعه حق و مسئولیت پذیری تاریخی آن ها برای زمینه سازی ظهور(6)
 

دلیل بر حرمت اینگونه مراسمات و جلسات

دلیل قرآنی بر عدم لعن و دشنام به مخالفین

«شیخ طوسی» گوید: حسن بصرى گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که مسلمین به خدایان مشرکین یعنى بت ها دشنام می‌دادند و مشرکین در مقام تلافى به خداوند دشنام مى گفتند. سپس این آیة نازل گردید
 
صاحب مجمع البیان از ابن عباس روایت کند وقتى که آیه «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» نازل گردید. مشرکین گفتند: یا محمد از دشنام به خدایان ما دست بردار یا این که ما به خداى تو دشنام خواهیم داد سپس این آیه آمد. قتادة گوید: مسلمین بت ها را دشنام می‌دادند. خداوند آن‌ها را از این دشنام نهى فرمود تا جهال نسبت به خداوند دشنام ندهند.
 
ابوجهل گفت: یا محمد باید دشنام دادن نسبت به خدایان ما را ترک گوئید و در غیر این صورت ما خداى شما را دشنام خواهیم داد سپس این آیة نازل شد(7)
 
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ:
 
و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت داده‌ایم، سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه می‌گرداند(8).
 

درس هایی و نکته های آیه فوق

1- احساسات خود را نسبت به مخالفان کنترل کنیم و از هرگونه بد دهنى و ناسزا بپرهیزیم.
2- به بازتاب برخوردهاى خود توجّه کنیم.
3- با فحش و ناسزا، نمى‌توان مردم را از مسیر غلط باز داشت.
4- ناسزاگویى، عامل بروز دشمنى و کینه و ناسزا شنیدن است.
5- دشنام، نشانه‌ى نداشتن یا منطق است، یا ادب و یا صبر. (مسلمان با پرهیز از ناسزا، باید نشان دهد که صبر و منطق و ادب دارد.)
6- هر کارى که سبب توهین به مقدّسات شود، حرام است.
7- استفاده از حربه‌ى دشنام وناسزا، در نهى از منکر و تبلیغات ومناظرات ممنوع‌
8- کارى که سبب کشیده‌شدن دیگران به گناه وحرام مى‌شود، حرام است.
9- گاهى انسان ناخودآگاه در گناه دیگران شریک مى‌شود، آنجا که مقدّمات گناه دیگران را فراهم کند. «فَیَسُبُّوا اللَّهَ»
10- از سنّت‌هاى الهى، زیبا جلوه کردن اعمال امّت‌ها در نظر آنان است. «زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» (هر امّتى اعمال خود را هرچند ناحقّ باشد، زیبا مى‌پندارد)
11- جلوه‌نمایى و زیبادیدن، نشانه‌ى حقانیّت نیست.
12- آگاه کردن مردم از کرده‌هاى خویش در قیامت، از شئون ربوبیّت الهى است.
 

جشن توهین آمیز حرام است

برپایی چنین جلساتی با هرعنوان، آتش دشمنی با مسلمانان اهل سنت را بیشتر می کند و آنان را نیز به مقابله به مثل و توهین و هتک حرمت به مقدسات شیعه و احیاناً تعرض به جان شیعیان وا می‌دارد که این قطعاً مورد رضایت حضرت زهراء (س) امام زمان (عج) نیست.
 
لذا باید مراقب باشیم که مرتکب اعمال خلاف شرع نشویم، چرا که علمای ما اصرار دارند که به مقدسات دیگر مذاهب توهین نشود و سیره اهل بیت علیهم السلام هم این گونه نبوده است که مجالسِ توهین آمیز برگزار شود.
 
 الآن هم در شبکه های ماهواره ای، گوشه هایی از برخی مراسمات غلط را برای مسلمانانِ جهان پخش می کنند و می گویند شیعیان چنین حرف هایی را درباره صحابه می زنند.
 
از آنجا که برگزاری جشن نهم ربیع الاول مربوط به تجدید عهد با امامت امام زمان عج الله تعالی است وهیج ربطی به شبهه و توهمات خیالی و جشن ها خود ساختگی ندارد.
 
عده ای ازروی جهالت و چه بسا مغرضین از روی عناد و اختلاف اندازی و شکاف بین شیعیه و سنی به تشویق به اینگونه مجالس در بین شیعیان کمک کرده اند
 
لذا امروزه با جشنی به نام عید الزهرا متاسفانه تندروی هایی دراین باره صورت می گیرد که قطعاً اهل بیت علیهم السلام از آن راضی نیستند.
 
حکم اهانت بر حسب موارد آن، مختلف است. اهانت نسبت به آنچه در شریعت، محترم شمرده شده است، حرام است، بلکه برخى مراتب آن، موجب کفر و ارتداد مى‌شود. (9)
 

منع امام علی بر دشنام ‌دادن دشمنان

حضرت امام علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) پیروانش را از دشنام‌دادن به دشمنی مانند معاویه و لشکریانش برحذر می‌دارد و می‌فرماید:«انّی اکره لکم ان تکونوا سبّابین»
 
من دوست ندارم که شما فحش و ناسزا به آنان بگوئید، و اگر بجای فحش اعمال ناشایست آنان را با منطق و برهان بیان کنید زیباتر و به عدالت نزدیکتر خواهد بود. (10)
 
و فرزند آن امام بزرگوار امام صادق (علیه‌السّلام) وقتی که می‌شنود یکی از یاران آن حضرت در مسجد با صدای بلند از دشمنان اهل بیت بدگوئی می‌کند می‌فرماید:
«ما له لعنه اللّه! تعرّض بنا، قال اللّه سبحانه وتعالی: (وَلَاتَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ)....» (11)
 
 
چه شده است او را، خدا لعنتش کند، چرا زبان دشمنان ما را علیه ما باز می‌کند؟ مگر سخن وحی را در کتاب حق قرآن مجید نشنیده است که خداوند می‌فرماید: به افرادی که غیر از خدا را می‌خوانند ناسزا نگوئید، زیرا آنها متقابلاً بدون علم و آگاهی به خدا ناسزا خواهند گفت.
  

نهی از سبّ در احادیث اهل‌سنّت

الف - عبداللّه بن مسعود از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود:«سباب المسلم فسوق» (12) سبّ و لعن مسلمان موجب فسق است.
 
ب - ابوهریره از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرمود:«ایّاکم والفحش فانّ اللّه یبغض الفاحش المتفحّش» (13)
(14)از فحش و ناسزاگوئی دوری کنید، زیرا خداوند دشمن انسان‌های فحّاش و بدزبان است.
 
ج - عن رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قال: یا عائشة! انّ اللّه لا یحبّ الفاحش المتفحّش» (15) پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عایشه فرمود: خداوند فحش‌دهنده بدزبان را دوست ندارد.
 

دروغ بزرگ تاریخ در مورد دشمنی شیعیه و سنی

دشمنی مسلمانان اهل سنّت با حضرت علی علیه‌السلام، یک دروغ بزرگ تاریخی است که جهت ایجاد تفرقه و دشمنی بین مسلمانان، به اذهان عمومی شیعه و سنّی القا شده است.
 
اهل سنّت برای حضرت علی علیه‌السلام، احترام ویژه‌ای قائل هستند و نام او را با پیشوندی چون (برادرمان علی) و پسوندی چون (کرم‌الله وجهه) می‌آورند.
 
 تازه این مقدار، باوری است که در میان توده و عوام (عموم) اهل سنّت رایج است، وگرنه در نزد علما و معتبرترین کتب که ایشان جایگاهی بسیار برتر از این مقدار دارند. احادیثی چون:
 
«ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.»(16)
 
«جابر از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است که فرمود: «جبرئیل از طرف خدای عزیز و جلیل ورقه سبزی از یاس را آورد که بر روی آن (با رنگ) سفید نوشته بود:
 
«انی افترضت محبّة علی بن ابی طالب علی خلقی عامةً، فبلّغهم ذلک عنّی؛ براستی من محبت علی را بر همه مردم واجب کردم و این را از طرف من (به همه) برسان.» (17)
 
«ابوبرزه می‏گوید: پیامبر اکرم در حالی که ما نشسته بودیم فرمود: روز قیامت از چهار چیز پرسش می‏شود قبل از آن که کسی قدم از قدم بر دارد:

 1- از عُمر که کجا فانی نموده
2- از بدنش که کجا کهنه کرده
3- و از مالش که از کجا آمده و کجا مصرف شده است

4- و عن حبّنا اهل البیت؛ و از دوستی ما اهل بیت پرسش می‏شود. فقال له عُمَرُ: فما آیة حبّکم من بعدکم؟ قال: فوضع یده علی رأس علی - و هو الی جانبه - و قال ان حبّی من بعدی حبّ هذا؛

 پس عمر به حضرت عرض کرد: نشانه محبّت به شما بعد از شما چیست؟ راوی می‏گوید: پیامبر دست خود را بر سر علی - در حالی که در کنارش نشسته بود - قرار داد و فرمود: براستی محبّت به من بعد از (مرگ) من محبّت به این (علی) است.» (18)
 
قطره‌ای از دریا احادیثی است که در شأن، مقام و مناقب امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در کتب معتبر اهل سنت آمده است؛ پس چگونه می‌توان گفت که اهل سنّت دشمن ایشان هستند؟! مسلمانان اهل تشیع و اهل تسنّن، هیچ کدام نباید این دروغ تاریخی و ساخته دشمن را بپذیرند.
 

وحدت و انسجام اسلامی و ملی در کلام امیر المئومنین

از کیفرهایى که بر اثر کردار بد و کارهاى ناپسند بر امّت‏ هاى پیشین فرود آمد خود را حفظ کنید، و حالات گذشتگان را در خوبى‏ ها و سختى ‏ها به یاد آورید، و بترسید که همانند آنها باشید پس آنگاه که در زندگى گذشتگان مطالعه و اندیشه مى‏ کنید .
 
عهده دار چیزى باشید که عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافیت زندگى آنان را فراهم کرد، و نعمت‏ هاى فراوان را در اختیارشان گذاشت، و کرامت و شخصیّت به آنان بخشید، که از تفرقه و جدایى اجتناب کردند، و بر وحدت و همدلى همّت گماشتند.
 
 و یکدیگر را به وحدت واداشته به آن سفارش کردند. و از کارهایى که پشت آنها را شکست، و قدرت آنها را در هم کوبید، چون کینه توزى با یکدیگر، پرکردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن، و دست از یارى هم کشیدن، بپرهیزید.
 
 و در احوالات مؤمنان پیشین اندیشه کنید، که چگونه در حال آزمایش‏ و امتحان به سر بردند، آیا بیش از همه مشکلات بر دوش آنها نبود و آیا بیش از همه مردم در سختى و زحمت نبودند و آیا از همه مردم جهان بیشتر در تنگنا قرار نداشتند.
 
 فرعون‏ هاى زمان، آنها را به بردگى کشاندند، و همواره بدترین شکنجه‏ ها را بر آنان وارد کردند، و انواع تلخى‏ ها را به کامشان ریختند، که این دوران ذلّت و هلاکت و مغلوب بودن، تداوم یافت نه راهى وجود داشت که سرپیچى کنند، و نه چاره ‏اى که از خود دفاع نمایند.
 
 تا آن که خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملایمات آنها را، در راه دوستى خود، و قدرت تحمّل ناراحتى ‏ها را براى ترس از خویش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاى بلا و سختى ‏ها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، و ترس آنها را به امنیّت تبدیل فرمود، و آنها را حاکم و زمامدار و پیشواى انسانها قرار داد.
 
 و آن قدر کرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسید که خیال آن را نیز در سر نمى ‏پروراندند. پس اندیشه کنید که چگونه بودند آنگاه که:

وحدت اجتماعى داشتند، خواسته‏ هاى آنان یکى، قلب‏هاى آنان یکسان، و دست‏هاى آنان مدد کار یکدیگر، شمشیرها یارى کننده، نگاه ‏ها به یک سو دوخته، و اراده‏ ها واحد و همسو بود آیا در آن حال مالک و سرپرست سراسر زمین نبودند و رهبر و پیشواى همه دنیا نشدند پس به پایان کار آنها نیز بنگرید در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگى روى آوردند،.
 
 و مهربانى و دوستى آنان از بین رفت، و سخن‏ها و دل‏هایشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزب‏ها و گروه‏ ها پیوستند، خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد، و نعمت‏ هاى فراوان شیرین را از آنها گرفت،.
 
 و داستان آنها در میان شما عبرت انگیز باقى ماند. از حالات زندگى فرزندان اسماعیل پیامبر، و فرزندان اسحاق پیامبر، فرزندان اسراییل «یعقوب» (که درود بر آنان باد) عبرت گیرید، راستى چقدر حالات ملّتها با هم یکسان، و در صفات و رفتارشان با یکدیگر همانند است در احوالات آنها روزگارى که از هم جدا و پراکنده بودند اندیشه کنید،.
 
 زمانى که پادشاهان کسرى و قیصر بر آنان حکومت مى‏کردند ، و آنها را از سرزمین‏هاى آباد، از کناره‏ هاى دجله و فرات، و از محیط هاى سر سبز و خرّم دور کردند، و به صحراهاى کم گیاه، و بى ‏آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمین‏ هایى که زندگى در آنجاها مشکل بود تبعید کردند،.
 
 آنان را در مکان‏هاى نامناسب، مسکین و فقیر، همنشین شتران ساختند، خانه‏ هاشان پست‏ ترین خانه ملّت‏ ها، و سرزمین زندگیشان خشک‏ترین بیابان‏ها بود، نه دعوت حقّى وجود داشت که به آن روى آورند و پناهنده شوند، و نه سایه محبّتى وجود داشت که در عزّت آن زندگى کنند.
 
حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراکنده، و جمعیّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایى سخت، و در جهالتى فراگیر فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بت‏ ها را پرستش مى ‏کردند، و قطع رابطه با خویشاوندان، و غارتگرى ‏هاى پیاپى در میانشان رواج یافته بود. (19)
 
برپایی چنین جلساتی با هر عنوان، آتش دشمنی اهل سنت را برمی‌افروزد. آنان را نیز به مقابله به مثل و توهین و هتک حرمت به مقدسات شیعه و احیاناً تعرض به جان شیعیان وا می‌دارد که این قطعاً مورد رضایت امام زمان نیست.
 

حضرت زهرا سلام الله علیها راضی نیست

حضرت آیت الله خامنه ایمقام معظم رهبری: «بعضی‌ها به نام شادکردن دل فاطمه‌‌ی زهرا علیها‌السلام، این روزها و در این دوران ما کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه‌ی زهراست، در دنیا لنگ کنند! می‌فهمید چه می‌گویم؟
 
 بهترین وسیله‌ای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای این‌که نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، می‌دانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند!
 
 امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار همند؛ پهلوی همند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند.
 
 نواری پیدا کند، ببرد این‌جا و آن‌جا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید، این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟
 
بعضی‌ها دارند به نام فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام، این کار را می‌کنند. در حالیکه فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، راضی نیست.این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمه‌‌ی زهرا علیها‌السلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید.
 
 این جوان‌های پاک ما این‌جور رفتند خون‌هایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالم‌گیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمه‌‌ی زهرا را شاد کند.»(20)
 

فتوای مقام معظم رهبری درباره اهانت به مقدسات اهل سنت

مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود به لزوم وحدت بین مسلمانان برای اعتلای جایگاه اسلام و جلوگیری از تفرقه اشاره کرده اند.
 
این بار صفحه منتسب به ایشان در شبکه اجتماعی اینستاگرام که بیانات معظم‌له را در اختیار کاربران قرار می‌دهد، با انتشار مطلبی اهانت به مقدسات اهل سنت را محکوم کرد و آن را روش دشمن برای ایجاد اختلاف بین اهل تشیع و تسنن دانست.
 
تشدید اختلافات در دنیای اسلام، ممنوع است. ما با رفتارهایی که بعضی از گروه‌های شیعه انجام میدهند که موجب اختلاف میشود، مخالفیم. ما صریحاً گفته‌ایم که با اهانت به مقدّسات اهل سنت مخالفیم.
 
 یک عدّه‌ای از این‌طرف، یک عدّه‌ای از آن‌طرف، بر آتش دشمنی‌ها می‌افزایند و آنها را تشدید میکنند؛ خیلی‌هایشان هم نیّتهایشان نیّتهای خوبی است، لکن بصیرت ندارند. بصیرت لازم است؛ باید دید نقشه‌ی دشمن چیست. نقشه‌ی دشمن در درجه‌ی اوّل ایجاداختلاف است.
 
 نقشه‌ی دوّم دشمن نفوذ است؛ میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی به‌وجود بیاورند که تا ده‌ها سال ادامه داشته باشد.(20)
 

نظر مجتهدین در مورد عید الزهراء

آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این استفتا می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
 
آیت‌الله نوری همدانی نیز می‌نویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست
 
هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف.
 
آیت‌الله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است
 
بنابر این گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد آیت‌الله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.
 
به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.
 
آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز می‌گوید: چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.
 
آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.
 
آیت‌الله جاودان: شیعه‌ها را سر می‌بریدند، ثوابش باشد برای آن سخنران و آنها که تشویقش کردند.
 
آیت الله مظاهری: از گناهان در اسلام فحش دادن به مسلمان است و چون فحش دادن اهانت به مسلمان است، باید گفت از این جهت از گناهان کبیره در اسلام است.

قانون مجازات اسلامی مقدسات

مطابق با ماده 513 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی مقدسات شامل موارد زیر می شوند:
1- هریک از انبیاء،
 2- ائمه طاهرین (ع)،
3- مقدسات اسلام،
 4- حضرت صدیقه طاهره (س)،
توهین در حالت کلی امری بسیار ناپسند می‌ باشد و در قوانین کشورهای مختلف نیز برای آن مجازات تعیین شده است. در این میان توهین به ارزش‌ ها و مقدسات یک جامعه چه مسلمان و چه غیر مسلمان نیز امری بسیار نامطلوب و ناپسند است.
 
 و از نظر قانونی جرم است. به همین دلیل توصیه می‌ کنیم که در رفتار و گفتار خود بسیار دقت کنید زیرا ممکن است با انجام یک کار یا گفتن یک جمله در هنگامی که عصبانی هستید برای خود مشکلات بسیار زیادی ایجاد کنید.
 
 بخصوص اگر آن توهین به مقدسات، پیامبران و امامان باشد. زیرا اگر این توهین ساب النبی باشد به اعدام محکوم خواهید شد.(21)
 
نتیجه اینکه وقتی بحث مقدسات اسلام به میان می آید فرق ندارد که مسلمانان چه کسی را به عنوان مقدس خود معرفی می کنند.البته این به معنای هر مقدسی نیست.
 
لذا اگر موضوع بحث را بخواهیم در موردش حرف بزنیم. به این نتیجه خواهیم رسید که توهین به اصحاب یاران و مقدسات سنی ها حرام شرعی است و داری مجازات اسلامی است.
 

فتوای آیت الله سیستانی درباره توهین به عمر و عایشه: محکوم است

مرجع تقلید شیعیان عراق، اقدام شماری از افراد در دشنام به صحابه را محکوم کرد و آن را مغایر با آموزه‌های اهل بیت عصمت (علیهم السلام) به شیعیان و شاگردان خود دانست.
 
به گزارش العالم، آیت الله سید علی سیستانی در پاسخ به استفتای یکی از مقلدان خود درباره اقدام گروهی از افراد در دشنام دادن به عمر بن خطاب و عایشه همسر پیامبر، این اقدام را به شدت محکوم کرد و آن را مخالف اخلاق و سیره اهل بیت (علیهم السلام) برشمرد.
 
این فتوا در حالی صادر شد که پس از شعار دادن چند جوان علیه شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت در منطقه "الاعظمیه" بغداد، نوری مالکی نخست وزیر عراق هم با محکوم کردن توهین عده‌ای معلوم الحال به یاران پیامبر اسلام (ص)، دستور دستگیری فرد توهین کننده را صادر کرد.
 
نکته قابل توجه در این میان آن است که با وجود اقدامات تروریستی که همه روزه شیعیان عراق را به خاک و خون می‌کشد، مرجع اعلای شیعیان عراق و نخست وزیر شیعه مذهب این کشور، در قبال توهین چند نفر به باورهای اهل سنت، موضعی چنین قاطعانه اتخاذ می‌کنند.
 
 و دستور بازداشت فرد توهین کننده نیز صادر می‌شود؛ در حالی که مدعیان زعامت و رهبری جهان تسنن در محکوم کردن حملات روزانه تروریستی و قتل عام شیعیان عراق، نه تها موضعی اتخاذ نمی کنند، بلکه در مواردی به این کشتار طایفه‌ای دامن می‌زنند.
 

دشمن مشترک  شیعه و سنی

«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»
 
ترجمه: بگو اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما].(22)
 
چنان چه در آیه‌ی فوق بیان شد که خداوند می‌فرماید از اهل کتاب دعوت کن، به رغم آن که تو را به نبوت قبول ندارند و اصلاً اسلام را نمی‌پذیرند، بر محور اصل مشترک توحید، علیه دشمن مشترک (کفر و شرک)، وحدت کنند.
 
امروز شیعه دشمن سنّی نیست، سنّی نیز دشمن شیعه نیست، و نباید باشند. بلکه دو مذهب از مذاهب اسلام هستند. البته اختلاف نظرهایی وجود دارد، حتی در دانش و بینش با یک دیگر تفاوت‌هایی گاه اساسی و اصولی دارند، چنان چه در میان شیعه نیز گروه‌ها و مذاهبی وجود دارند و در میان سنی‌ها نیز گروه‌هایی با تفاوت نظرهای بسیار عمیق وجود دارند، اما دلیل نمی‌شود که با یک دیگر دشمنی کنند.
 
امروز همه مسلمانان جهان، دشمن واحد دارند که آن کفر و استکبار جهانی است. آیا اسلام و عقل اجازه می‌دهد در جایی که فراماسون و صهیونیسم بین‌الملل، در قالب حکومت‌های سلطه‌گری چون امریکا، انگلیس، اسرائیل و متحدان اروپایی‌شان، کمر به قتل و حتی نسل‌کُشی مسلمانان بسته‌اند.

و در این عصر تمدن، لیبرال دموکراسی و شعار حقوق بشر، آنان را گروه گروه قتل عام می‌کنند و حتی در آتش می‌سوزانند و به صراحت دشمنی خود را اعلام می‌کنند و ...، شیعه و سنّی یک دیگر را دشمن دانسته و به جان هم بیافتند؟!
 
آیا شیعه و سنّی نمی‌بینند که ابتدا انگلیس و سپس امریکا، با ایجاد تشکیلات مخوف، خیانت‌کار و جنایت پیشه‌ای چون «وهابیت»، چه به روز مسلمانان آورده‌اند؟!
 
اگر یک مطالعه تاریخی در عملکرد وهابیت از زمان پیدایش (حدود 280 سال پیش) تا کنون به عمل آید، مشخص می‌شود که کشتار آنها از مسلمانان اهل سنّت، به مراتب بیش از کشتارشان از شیعیان بوده است و هنوز هم چنین است.
 
 حال او باید به راحتی منافع اسلام را در اختیار اربابان غربی خود قرار دهد و به دست نظامیان و عوامل تروریست‌اش، خون مسلمانان از شیعه و سنّی را بریزد، بعد شیعه و سنّی به جان هم بیافتند؟!
 
پس مسلمان (اعم از شیعه و سنّی)، هم باید دشمن شناس باشد و هم موقع شناس و بصیر. لذا هر دو عامل و شرط برادری و وحدت، که از یک سو اشتراک در محورهای اصلی و ایجابی وحدت است و از سوی دیگر برخورداری از دشمن واحد، فراهم است. پس، به وحدت حقی دعوت شده‌اند، چرا نپذیرند که به نفع دشمن واحد تمام شود؟
 

نهم ربیع الاول روزی مهم ولی بی نام

وقتی تقویم رسمی کشور خودمان را ورق می زنیم. خیلی از چیزها نام خاصی در تقویم داشتند، جایگاهی داشتند. از بزرگداشت بزرگان و مفاخر گرفته تا روز کتاب و جوان و سالمندان و معلولان و روز زن و مادر و شیر مادر و.... . به نظر جالب می آید. روزهای دیگری هم داشتیم؛ روز آب، منابع طبیعی، روز غذا، بهزیستی، روز زمین پاک و درختکاری، روز احسان و نیکوکاری، روز حمل و نقل و ثبت احوال و ... .
 
مناسبت روز نهم ربیع الاول هر چند بسیار ویژه بود؛ اما عجیب است که گویا جایی در تقویم کشور شیعی ما ندارد! این روز مصادف با نخستین روزِ امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف است. ولی نگاهی به تقویم بیندازیم؛ چندان اشاره ای بدان نشده است!(23)
این به این معنا است که انقلاب اسلامی برای این روز مهم متاسفانه هیچ اقدام مهمی انجام نداده است، با اینکه این روز، عید امامت حضرت حجت عای السلام می باشد.
 
 لازم است که مسئولین امر برای مقابله با این شبهه مشهور اقدامی جدی برای نامگذاری این روز مقدس انجام بدهند تا باعث شبهه زدایی از این روز هم بشود.(24)
 

کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها را مطالعه کنیم

کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» مهمترین کتاب در این زمینه در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها»  بسیار توصیه می‌شود.
بعضی از رسوم و سنت‌هایی که در میان برخی از شیعیان به‌جامانده است، نه‌تنها ریشه و اساس محکم و قابل استنادی ندارند؛ بلکه خسارت‌های فراوانی به جامعهٔ مسلمان و وجهه‌ای که کشورمان در جهان اسلام دارد، می‌زند.
 
این کتاب که نوشته «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیب‌شناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شد و در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخی قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایت‌شناسی «روایت نهم ربیع‌الاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.(25)
 

نتیجه:

انصاف و وجدان در بازخوانی این مختصر ادله ها ما را وادار میکند به اینکه از خودمان سوال کنیم. آیا در روز نهم ربیع الاول باید بر امری مشکوک و مورد تردید که شبهه بودن این فعل برای ما محرز و مشخص و مبین است ، و بحمدالله در رد این جلسات موهون دلیل های متقنی وجود  دارد.آیا جای شک و شبهه ای باقی می ماند؟


آیا انجام این اعمال قبیح سزاوار است، یا آنچه مورد اتفاق و اتحاد مذاهب است و پرچم زیبای اتحاد اسلامی را سرفرازتر می نماید؟ قاعدتا با مرور ادله ها ی این موضوع پاسخ این مهم بدست می آید.
 

پی نوشت:

1- مروج الذهب و معادن الجوهر،علی بن حسین مسعودی‏، ج ۲، ص ۳۲۱؛ تاریخ یعقوبی، یعقوبی(متوفی ۲۸۴)، ج ۲ ۲، ص ۱۵۹؛ الطبقات الکبری‏، ابن سعد کاتب واقدی‏، ج ۳، ص ۲۵۸، ناشر: دار الکتب العلمیة، مکان نشر: بیروت‏، سال چاپ: ۱۴۱۸، نوبت چاپ: دوم‏ ؛ تاریخ مدینه، ابن شَبّه نمیری(متوفی ۲۶۲)، ج ۳، ص ۸۹۵ و۹۴۳ ؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط عصفری(متوفی ۲۴۰)، ص ۱۰۹؛ أخبار الطِوال، ابوحنیفه دینوری(متوفی ۲۸۲)، ص ۱۳۹؛ تاریخ کبیر، بخاری(متوفی ۲۵۶)، ج ۶، ص ۱۳۸؛ المصنف، ابن أبی شیبه کوفی(متوفی ۲۳۵)، ج ۸، ص ۴۱ ؛ أخبار الطِوال، ابوحنیفه دینوری(متوفی ۲۸۲)، ص ۱۳۹؛ تاریخ طبری، طبری(متوفی ۳۱۰)، ج ۳، ص ۲۶۵؛ طبقات الکبری، محمد بن سعد(متوفی ۲۳۰)، ج ۳، ص ۳۶۴ ؛ أنساب‏الأشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)، ج‏۱۰، ص۴۳۹ ؛  اُسدالغابه، ابن اثیر(متوفی ۶۳۰)، ج ۴، ص ۷۷ ؛ شرح نهج‌البلاغه، ابن أبی الحدید(متوفی ۶۵۶)، ج ۱۲، ص ۱۸۴ .
۲- مسار الشیعة (المجموعة)،الشیخ المفید، ص ۲۳ .
۳- المصباح، کفعمی، ص۵۱۱.
4- تهیه کننده دفتر مجله امان ، نهم ربیع بیعتی دوباره با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، ص 56
5- البته این سخن به معنی نفی یا غفلت از حزن غیبت (نشکوا الیک ... غیبة ولیّنا) نیست؛ ولی در مقام تحلیل تاریخی آن باید نگاهی جامع به ابعاد حزن و شادی این روی داد داشت و همانند عید غدیر از ابعاد شادی و امیدآفرین آن غافل نشد.
6- این سخن بدین معناست که تا پیش از غیبت، مهم ترین تلاش ابلیس معطوف به مهجور و مطرود سازی امام معصوم در جامعه حق و تحریک جامعه باطل علیه ولیّ معصوم، با هدف حذف فیزیکی رهبری معصوم از جامعه بشری بوده است. ولی تاریخ ولایت 250 ساله امامان معصوم علیهم السلام باعث پیدایش جامعه شیعه بر محور ایمان و تقوا و علم شد. در آستانه غیبت، این جامعه به چنان بلوغی رسید که آمادگی پذیرش نیابت امام و حفظ و گسترش کمی و کیفی آن را با وجود غیبت امام یافت. با این نگاه، یکی از علل غیبت، تلاش ابلیس و جبهه باطل و اوج هجوم آن ها برای نابودی آخرین امام بوده است. ولی غیبت عملاً ابلیس و جبهه باطل را در مقابل امام خلع سلاح نموده؛ از این رو، در زمانه غیبت، تمامی توجه آن ها معطوف به جامعه حق شده است. البته در این زمان، جامعه حق به چنان مرزی از بلوغ رسیده که تحت هدایت غائبانه امام معصوم و رهبری نائبان غیرمعصوم اما پاک زیست، نه تنها رو به نابودی نمی رود، بلکه هماره روندی رو به رشد داشته و خواهد داشت.
7- محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 345.
8- آیه 108 سوره انعام
9-نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۶۰۰.   
10. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۲۱۷، خ ۲۰۶.   
11. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۴، ص۲۱۷.   
12.بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ص۱۹، ح ۴۸، کتاب الایمان، باب خوف المؤمن من ان یحبط عمله.   
13.حمیدی، عبدالله بن زبیر، مسند الحمیدی، ج۲، ص۲۹۰.   
14.متقی هندی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمال، ج۳، ص۵۹۸، ح ۸۰۸۸.   
15.سجستانی، سلیمان بن الأشعث، سنن ابی داود، ج۴، ص۲۵۱.   
16- مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 268.
 17- المناقب، ص 67، روایت 40؛ خوارزمی مقتل الحسین، ج 1، ص 69 -  ینابیع الموده، ج1، ص 252 و..
18.المناقب، خوارزمی، ص 323، روایت 330
19- نهج البلاغه خطبه ۱۹۲
20- کتاب نهم ربیع جهالت‌ها خسارت‌ها به نقل از: هفته‌نامه‌ی علمی فرهنگی بصیر (حوزه)، سال چهاردهم، شماره1، مسلسل 323
21. فرمایشات مقام معظم رهبری در مورحه (۱۳۹۴/۵/۲۶)
22- مطابق با ماده 513 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی
23.آل عمران، 64.
24.تهیه کننده دفتر مجله امان ، نهم ربیع بیعتی دوباره با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، ص 51
25. کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها»
 
منابع:
تهیه کننده دفتر مجله امان،( نهم ربیع بیعتی دوباره با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف) قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)، 1395.
http://rahe-moghavemat.blogfa.com/post/196
https://www.mashreghnews.ir/news/1616974
https://www.x-shobhe.com/politic/4411.html
https://www.mashreghnews.ir/news/187473
https://www.mehrnews.com/news/3844692
https://www.khabaronline.ir/news/129772
https://www.asriran.com/fa/news/299430
https://wiki.ahlolbait.comآیه 108 سوره انعام
https://fa.wikifeqh.irحکم لعن خلفاء و اصحاب
https://library.razavi.ir/quran/fa/41386
https://ahlolbait.com/content/12809
https://www.pasokhgoo.ir/content
https://fa.wikifeqh.irاهانت (فقه)
https://snn.ir/fa/news/91202
http://kimia-ac.ir/post


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.