چهارآینه یا چارآینه نوعی پوشش جنگی قدیمی(که درخشان و صیقل یافت است) در ارتش ایران، تشکیل شده از چهار ورقۀ آهن یا فولاد به شکل چهارگوش. این پوشش برای محافظت سینه، پشت، دو پهلو یا بالای زانوان سپاهیان به کار می رفت و با بندهای چرمی یا سگک بسته می شد. چون ورقه های فلزی این پوشش صیقل یافته و یک تکه بود آن را چهارآینه می نامیدند.
مشخصات چهار آیینه
این سلاح هند و ایرانی از چهار قطعه فلز بزرگ شفاف تشکیل شده و بدین مناسبت «چهار آیینه» نام گرفته است. نمونه های جدیدتر این سلاح که قسمت سینه بند آن از دو یا سه قطعه تشکیل میشد از داخل به وسیله میله یا قلابهایی که از جلو به چشم نمیخورد، به هم وصل گردیدهاند، اما نمونههای قدیمی چهارآیینه سادهتر ساخته میشدهاند آنها فقط از دو قطعه بزرگ و دو قطعه کوچک به شکل مربع و مستطیل ساخته میشدند. قطعات بزرگتر برای پوشانیدن سینه و پشت و قطعات کوچکتر به منظور محفوظ نگاه داشتن پهلو به کار رفته است. گاهی برای آزاد بودن حرکات دست یا به خاطر سبک ساختن آنها، شکل دیگری به آن میدادند. به این ترتیب که قسمتهای پهلو را به شکل هلال در میآوردند که به هنگام رزم، پهلو به وسیله دست محافظت میگردید، هم اکنون چندین نمونه چهارآیینه ایرانی و خارجی در موزه دانشکده افسری موجود است. در طرفین سطوح هر یک از قطعات چهارآیینه، بست یا چفتک کوچکی تعبیه شده است. روی هم هشت عدد میباشد تسمه های چرمی صلیبی شکل را از داخل آنها عبور میدادند تا آیینه ها به یکدیگر متصل شود در روی دو قطعه بزرگ چهارآیینه چفتهای اضافی تعبیه میشد و شانه، قطعات جلو را به قسمت آیینه پشتی متصل میساخت. اگر چهار آیینه ها را کوچکتر می ساختند در این صورت هر یک از قطعات آنها از یک تکه فولاد آبدیده و در صورتی که آنها را بزرگتر تهیه میکردند به تعداد قطعات افزوده میگشت.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)
تزیین چهار آیینه
معمولا چهار آیینه را از فولاد جوهردار عالی که دارای نقوش نمایان و بزرگ بود تهیه میکردند ولی انواع پیشین و قدیمی آن را از فولاد جوهردار منقوش ممتازی که نقوش کوچکی داشتند میساختند. در سبک ساخت چهارآیینه، بعد از دوره نادر شاه افشار در ایران تغییراتی به وجود آمد. چهار آیینه های قبل از نادر شاه کوچکتر ساخته میشد ولی بعد از آن علاوه بر این که آنها را بزرگتر ساختند، حاشیه های پهن یا باریک فلزی به قطعات اصلی آن اضافه کردند و محل وصل این حاشیه های آهنین اضافی را به وسیله نقوش طلایی یا میله های برنجی از دید پنهان داشتند و این اعمال به این منظور انجام میگرفت که آنها نمیتوانستند یک چهار آیینه بزرگ را از یک قطعه فولاد درجه یک به دست بیاورند و از سوی دیگر برای این که نقص صنعت سلاح سازی آن روز را از بین ببرند با تذهیب و نقرهکوبی در روی سلاحها و ساز و برگ قدیمی معایب جزئی را از بین میبردند. پس به طور کلی میتوان گفت که عمل تزیین و تذهیب و نقره کاری در روی سلاحهای قدیمی خدمت بزرگی به عالم صنعت و صنعتگران به شمار میآمد، زیرا نواقصی که در فولاد به هنگام چکش کاری و موقع سرد شدن به وجود میآمد مرتفع میشد، و همچنین چهار آیینههایی دیده میشود که با رنگهای با دوام و براق تزیین شده است. این نوع تزیین اغلب روی فولادهای ساده به کار میرفته است و فولادهای جوهردار که خود دارای نقوش بسیار زیبایی بودند احتیاج به رنگ آمیزی نداشتند، این اعمال بیشتر در صنعت سلاح سازی افغانیها معمول بود زیرا اکثر کارهای افغانی بدین ترتیب بوده است.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی/ انتشارات آستان قدس رضوی)
خطوط نسخ و نستعلیق در چهار آئینه
چهار آئینه، مرکب از چهار صفحه مستطیل شکل، فلزی بود. که به وسیله لولا به یکدیگر متصل شده و دورا دور بدن را از آسیب ضربات دشمن مصون و محفوظ میداشت، دو صفحه بزرگتر فلزی برای پوشش سینه و دو صفحه کوچکتر در دو طرف پهلو قرار میگرفت. آستر هر چهار صفحه فلزی از پارچه های ابریشمین با نقوش گلدار و یا از مخمل سرخ رنگ بود. چهار آیینه را از قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی فلزکاران ماهر ایرانی در تبریز، اصفهان، شیراز، یزد و هرات می ساختند و صفحات آن را با خطوط اسلیمی و برگ مو و گل و برگ مانند: تذهیب صفحات اول قرآن، کنده کاری و حاشیه و میان صفحه را با آیات قرآنی و نام ائمه و شعارهای تشیع با خطوط خوش نسخ و نستعلیق طلاکوبی و نقره کاری میکردند. ایرانیان پس از آشنایی با وسایل حفاظتی که برای سربازان مغول به منظور حراست سینه در برخورد با ضربات دشمن مورد استفاده قرار میگرفت، آن را به صورتی ساده مفید و زیبا از صفحات فولاد در کارگاههای خود میساختند، این الواح را به صورتی سبکتر و ظریفتر با خطوط ایرانی و اسلامی نسخ و نستعلیق، گاهی خط دیگر و نقوش اسلیمی طلاکاری و نقره کوبی میکردند و حواشی آنها را نیز با نقوش هشت پر و آیاتی از قرآن و ادعیه با خطوطی زیبا مزیّن میساختند. یک نوع از این سپرهای دفاعی مرکب از دو صفحه مدوّر فولادی بود که یکی بر روی سینه و دیگری بر پشت قرار میگرفت و به وسیله دو صفحه مستطیل شکل که در دو طرف پهلو قرار داشت با قطعه ای زره به یکدیگر متصل میشد لبه و میان صفحات فولادین فوق را با آیات قرآنی یا ادعیه به خط نسخ تزیین و طلاکوبی میکردند و صفحات دو طرف پهلو نیز با نقوش برگ مو و گل و گیاه به صورتی بدیع حکاکی شده بود(هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران، صفحه ۲۵۸ و ۲۵۶).
مخترع چهار آیینه ایرانیان بوده اند
گاهی چهار آیینه را از پوست کرگدن محکم که روی آنها را با رنگ پُر جلا و براق می پوشانیدند، میساختند این نوع چهار آیینه بیشتر در چین و هند متداول بوده است. در اوایل قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم آیینههای سینه و پشت را بلندتر میساختند و بالای این قطعات را به وسیله یک حاشیه ترنجی شکل و یا به شکل سر پرندگان منقوش میکردند. این عمل در آن زمان بسیار معمول و متداول بوده است. معمولاً آستر چهارآیینه ها را از مخمل یا ابریشم یا پارچه های دیگر درست میکردند. تصوّر میشود مخترع چهار آیینه ایرانیان بوده اند، زیرا قدیمیترین چهار آیینه ای که به دست آمده متعلق به قرن شانزدهم میلادی است که در دنیای آن روز برای اولین مرتبه جنگجویان ایرانی این سلاح را مورد استفاده قرار دادند، به طوری که همیشه نوع تزیین چهار آیینه ها با کلاهخودها تطبیق میکرد(مجله بررسیهای تاریخی سال دوم شماره ۶ صفحه ۱۰۶ ،۱۰۵).
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.