تعزیه یا شبیه خوانی با استفاده از ابزارهای مختلفی مانند: شمشیر و دستبند و ساعد بند و ساق بند جنگی، زره جنگی، سپر، کلاهخود، و مشک آب چرمی، چکمه تعزیه، شیپور و طبل و دمام جهت جذابیت بصری، ایجاد حال و هوای حماسی، نزدیک شدن حس مخاطبان به واقعه کربلا، شروع به کار و اجرا میکند.
خطوط به کار رفته در ابزارهای تعزیه خوانی
کلاهخود و زره و سپر تعزیه معمولا با خطوط کوفی مَعْقِلی یا خط ثلث و نسخ، گاهی بنا به دستور سفارش دهنده با خط خوش نستعلیق به اسماء متبرکه و نام مقدس الله و پنج تن، مزیّن و تزیین میشود. در این مقاله به تاریخچه کلاهخود و زره و سپر تعزیه که از هنرهای عاشورایی میباشد، خواهیم پرداخت.
خطوط اسلامی و ایرانی روی شمشیر و دستبند تعزیه
استفاده از شمشیر و دستبند و ساعد بند و ساق بند جنگی جهت نمایش و اجرای تعزیه جزو ملزومات آن به شمار میرفته است. هدف استفاده از این ابزارها ایجاد حال و هوای جنگی و حماسی، نزدیک شدن حس بیننده به واقعه کربلا، بوده است. این سلاحها در استانهای مختلف ایران، جهت برگزاری تعزیه به شکل و فرم مختلف ساخته میشدند ولی گاهی از حیث نقش و نگار و خطوط خوشنویسی شده با هم فرق داشتند. این ابرازها را معمولاً طلاکوب و یا قلم کاری و یا به اشکال هندسی آرایش میدادند و همچنین گاهی کلمات مقدّس و آیات قرآن را با خطوط ایرانی و اسلامی بر روی آن نقش میکردند و یا این که به طور کلی به شکل ساده و عاری از هرگونه آرایش میساختند و مورد استفاده قرار میدادند. روی این نوع تجهیزات برخلاف سایر سلاحهای مشرق زمین غالباً اسامی سازندگان تذهیب میشد. تزیینات شمشیر به صورتهای مختلف انجام میگرفته، گاهی روی فلزات مختلف کلمات مقدّس و یا اسامی سلاطین و پهلوانان را در روی شمشیر به خطوط اسلامی و ایرانی مینوشتند. و در روی لبه شمشیر و ستبند و ساعد بند اسامی مقدس یا کلماتی چند از قرآن و غیره به خطوط اسلامی و ایرانی می نوشتند و گاهی بر روی لبه و بدنه فلزی شمشیر یک حرف و یا یک کلمه از قرآن به خط کوفی و نسخ و ثلث مینگاشتند.
تعریف شمشیر
سیف و سلاحی آهنین و برنده که تیغه آن دراز و منحنی و دارای یک لبه تیز است . تیغ (ناظم الاطباء) وجه تسمیه آن شم شیر است که دم شیر و ناخن شیر است، چه شم به معنی دم و ناخن هر دو آمده است (از غیاث) (برهان) . حربه آهنین یا فولادین که دارای سینه بلند و منحنی و دمه و لبه برنده است (فرهنگ فارسی دکتر معین). شمشیرهای مستقیم گاه پهن و گاه باریک با نوک تیز است و نزد اقوام مختلف گوناگون بوده است. لغت نامه (دهخدا جلد۳۱، صفحه ۵۹۰). شَمشیر یک سلاح سرد است که از یک تیغه بلند و لبهتیز و یک دسته تشکیل شدهاست. این سلاح انواع و شکلهای متفاوتی داشته است که در هر کشور بسته به نوع مبارزه آن را تغییر میدادند. واژۀ «شمشیر» برگرفته از واژگان پهلوی "شَم" (به معنای ناخن و انحنا)+"شیر" است تلویحاً به معنای ناخن شیر. در خاور قدیم برای ساخت شمشیر از سه نوع فلز به نامهای نرمآهن (آهن نرم)، شاپورگان(آهن سخت) و پولاد آمیخته بهرهمیگرفتند. پولاد گوهردار که برای شمشیرسازی نیز استفاده میشد روهینا نام داشت. به ابزار ساختهشده از روهینا، روهنی میگویند.(مجله مشکوة، شماره 44 , سید محمود خسروانی شریعتی)
شمشیر ایران باستان
ارتش بزرگ ایرانیان در زمان شاهنشاهی هخامنشی از آکیناکه استفاده میکرد؛ این شمشیر که اندازهای قابل حمل نیز داشته دولبه بوده و قابل فرو بردن نیز بودهاست. این نوع شمشیر برای حملههای سریع و ناگهانی کاربرد عالی و خوبی داشت. در پایان دسته شمشیر، برآمدگی بزرگی وجود داشت که بهنظر میرسد کاربرد خاصی داشتهباشد. همچنین مدارکی وجود دارند مبنی بر این که پادشاهان ایرانی نیز از این سلاح استفاده میکردند. این نوع شمشیر در دو نوع بلند و کوتاه ساخته میشدهاست.
مروری بر تاریخ شمشیر در ایران
نخستین شمشیرهایی که از آغاز تمدن بشری یافت شده شمشیرهای قبایل ایرانی هیتی است که این قبایل در عصر مفرغ در لرستان در دامنههای زاگرس زندگی میکردند. همچنین شمشیرهای اقوام آشوری را باید نام برد که آشوریها در بین النهرین حکومت میکردند مردم این عصر شمشیرهای دو دم را با تیغههای کوتاه و با دستههای راست و دارای حائل بین دسته و تیغه میساختند. این سلاح را باید اولین سلاح ایرانی شناخت که با اندک تغییری تا چند قرن بعد مورد استفاده قرار میگرفت. شمشیرهای عصر ساسانی به استناد بشقابهای نقره ساسانیان دارای تیغهای کوتاه و دو لبه بودهاند. اعراب نیز همین نوع سلاح را در عربستان و تا اواخر دوران خلافت امویان و خلفای عباسی در متصرفات خود مورد استفاده قرار میدادند. از اوایل قرون وسطی تا هجوم چنگیزخان به ایران اسناد و مدارک معتبری از چگونگی ساخت و تهیه جنگ افزارها در ایران در دست نیست. در آغاز قرن ۱۲ میلادی ابن بلخی در تألیف خود یاد آور شد که در چاهک فارس صنعتگران از معادن آهن این ناحیه برای ساخت فولاد و جنگ افزار استفاده میکردهاند.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)
شمشیرهای خاورمیانه قدیم:
شمشیر ایرانی، شمشیر خراسانی، شمشیر سلمانی، شمشیر عراقی، شمشیر هندی، شمشیر منصوران، شمشیر یمنی، شمشیر سلیمانی، شمشیر دمشقی
نظر جهانگردان، درباره شمشیر ایرانی
1)مارکوپولو مدعی این مطلب است که در معادن نزدیک کرمان رگه های آهن و آنتیموان به مقدار زیاد وجود دارد و جنگ افزار سازان کرمانی در ساخت لوازم فلزی مانند دهنه اسب، شمشیر، قمه، کمان، تیردان و سایر لوازم جنگی از معادن نام برده استفاده کردهاند.
2)تاورنیه، سیّاح(جهانگرد) معروف فرانسوی که در زمان شاه صفی شاه عباس دوم و شاه سلیمان نه بار به ایران مسافرت کرده معتقد است که ایرانیان در هنر فولاد سازی مهارت و استادی کامل دارند و میدانند چگونه فولاد را برای ساختن تیغه های، شمشیر، خنجر قمه و چاقو با زاج و سایر مواد در مراحل مختلف آماده کنند، مرغوبیت محصولات پولادین این هنرمندان مدیون فولادی است که از ناحیهای از هند به نام گل کندا، به ایران آورده میشد این جنگ افزارسازان پولاد اروپایی و پولاد ایرانی را مناسب نمیدانند زیرا آب دادن فولاد هندی برای آنها سهلتر و آسانتر است.
3)اولئاریوس سیاح و جهانگرد، در سیاحت نامه، خود از قم به عنوان بزرگترین مرکز ساخت جنگ افزار (در اواسط قرن ۱۷ میلادی) یاد میکند، شاردن سیّاح دیگر فرانسوی، نیز در قرن ۱۶ میلادی در سیاحتنامه مفصل خود شرح مبسوطی از شمشیر و قمه ساخت ایران آورده است. از قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی تغییراتی در ساخت تیغههای شمشیر در ایران روی داد، بدین معنی که تیغه آن به مرور خمیدگی و انحنای بیشتری پیدا کرد و از قرن ۱۷ تا 19 خمیدگی آن به شکل شمشیرهای امروزی در آمد.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)
شمشیر سازان معروف اصفهانی
از شمشیر سازان معروف قرن ۱۶ میلادی باید اسدالله اصفهانی را نام برد که فرآورده های کارگاه او بیشتر در زمان شاه عباس بزرگ مورد استفاده دربار سلطنت و شاهزادگان و امیران قرار میگرفت و بیشتر آنها امروزه زینت افزای موزه های مختلف اروپا و آمریکاست دو شمشیر از این شمشیر ساز معروف اصفهانی که نام شاه عباس و نام خودش بر تیغه آنها طلاکوبی شده، در موزه والاس لندن موجود است که دسته یکی با سر گوزن و دسته دیگری با کله اسبی از فولاد بـه صورتی بسیار ظریف تزیین یافته است.(هفت هزار سال هنرفلزکاری در ایران صفحه ۴).
جعل اسم شمشیر ساز معروف اصفهانی
شمشیر سازان ایرانی و هندی و ترک به تقلید از کارهای این هنرمند، نام او را با تاریخ جعلی بر روی تیغههای شمشیرهای مختلف طلاکوبی کردهاند، از آغاز قرن ۱۸ میلادی هنر شمشیر سازی راه انحطاط را پیش گرفت جنگ افزار سازان این زمان بیشتر به ظاهر آن میپرداختند و وقت لازم را در تهیه این سلاح کمتر به کار میبردند، با طلاکوبی و حکاکی و نشاندن سنگهای قیمتی ظاهر سلاح را میآراستند و نام هنرمندان معروف را جعل میکردند. در اصفهان و به ویژه در شهرهای کردستان از قرن ۱۴ تا قرن ۱۹ میلادی فلزکاران خنجرهای خمیده با تیغه های دو دم و دو لبه از فولاد عالی آبدار میساختند، دسته های آنها را که از عاج یا استخوان نهنگ بود مرصع و تزیین و حکاکی میکردند، غلاف زرّین و سیمین این خنجرها میناکاری یا حکاکی میشد. ایرانیان در شهرهای بزرگ به ساختن سلاحهای دیگر از پولاد مانند کارد با دسته عاج که طلاکوب شده و در غلافهای چرمی میگذاشتند اشتغال داشتند، بعلاوه، گرز، تیشه تبر و تبرزین نیز میساختند. گرزها را به صورت سرهای انسان و حیوانات و پرندگان در میآوردند و همین نقوش را بر تیغه های تبر و تبرزین و گرز طلاکوبی میکردند و با دسته های بلند فلزی یا چوبی در جنگها به کار می بردند (هفت هزار سال هنرفلزکاری در ایران صفحه ۴).(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی).
شمشیر معروف در اسلام و تشیع
1)ذوالفقار: نام شمشیر حضرت امیرالمومنین، علی بن ابیطالب(علیه السلام) بود. این شمشیر دو سر یا دو لبه داشتهاست و برجستهترین نماد حضرت امیرالمومنین، علی بن ابیطالب(علیه السلام) و نماد شجاعت و قدرت اوست. ذوالفقار در فرهنگ اسلامی (بالأخص در شمایلنگاریها) حضور پررنگی دارد. حدیث «لا سیف الا ذوالفقار» (شمشیری نیست جز ذوالفقار) در وصف آن صادر شدهاست.
دستانه یا دستبند
ساعد پوشها درست مانند ساعد ساخته میشد و از آرنج تا مچ را محفوظ نگه میداشت، به همین ترتیب زانو پوشها هم مانند ساعد پوشها به اندازه ساق پا تهیه میشد و در هر کدام از این دو لباس چهار عدد سگک برای بستن آن به دست و پا تعبیه شده بود ساعد پوشها تاروی مچ میرسید و در این صورت پشت دست و انگشتان در مقابل حملات احتمالی ضربه پذیر بود برای جلوگیری از آسیب پذیری دست و پنجه ها نوعی روپوشهای زرهی که زیر آن را چرم میگرفتند و فقط انگشت شصت در آن فرو می رفت فراهم میآوردند و به ساعد پوش وصل میکردند در روی ساعد پوش یک یا دو تکه آهن قرار داشت که نزدیک مچ به وسیله دو یا سه ردیف حلقه دور ساعد پوش محکم میشد و تکه های آهن مزبور را به هم وصل میکرد. این سلاحها به یک شکل و فرم ساخته میشدند ولی گاهی از حیث نقش و نگار و خطاطی با هم فرق داشتند.(کتاب تجلی عاشورا / بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی)
تزیینات ساعد بندها زانو پوشها
ساعد بندها و زانو پوشها را معمولاً طلاکوب و یا قلم کاری و یا به اشکال هندسی آرایش میدادند و همچنین گاهی کلمات مقدّس و آیات قرآن را با خطوط ایرانی و اسلامی بر روی آن نقش میکردند و یا این که به طور کلی به شکل ساده و عاری از هرگونه آرایش میساختند و مورد استفاده قرار میدادند. روی این نوع تجهیزات برخلاف سایر سلاحهای مشرق زمین غالباً اسامی سازندگان تذهیب می شد(مجله بررسیهای تاریخی، سال دوم، شماره۶صفحه۱۱۰و ۰۹).
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.