طرح مسأله و ضروت بحث
ازدواج یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین مراحل زندگی هر فرد است که نیازمند دقت و شناخت کافی از طرفین است. تلاش برای تحقیق و کسب شناخت در این زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار است.در واقع، یکی از اولین و اصلیترین مراحل پیش از ازدواج، انجام تحقیقات درباره فرد مورد نظر است. این تحقیقات معمولاً شامل بررسی سوابق، رفتارها و تجربیات افراد نزدیک به فرد بررسیشونده در محیطهای مختلف میشود.
اما سؤالی که باید به آن پاسخ داده شود، این است که تا چه حد این تحقیقات میتواند به شناخت واقعی منجر شود و آیا میتوان به نتایج آن اعتماد کرد؟
در این مقاله به بررسی روشهای صحیح و کارآمد برای مطالبه شناخت در دنیای ازدواج پرداخته و چالشها و ملاحظات مرتبط با آن را تحلیل میکنیم.
این نوشتار، به بررسی فرایند تحقیقات پیش از ازدواج و تکنیکهای صحیح کسب شناخت میپردازد. توصیههای متعددی در این زمینه ارائه شده که برای خانوادهها و افرادی که در آستانه ازدواج هستند کاربردی خواهد بود.
تحقیق ازدواج و راه درست کسب شناخت
یکی از کارهایی که در مسیر تحقیقات قبل از ازدواج رایج است، استفاده از تحقیقات محیطی و محلی پیرامون فرد است. تحقیقاتی که در محیط کار، اسکان، تحصیل و دیگر محیط های حضور فرد انجام می شود.سؤالی که در مورد این تلاش مطرح است این است که این تحقیقات تا چه اندازه میتواند شناختهای لازم را فراهم کند. آیا اگر در ضمن این تحقیقات به اطلاعات مثبت و تأیید شدهای دست پیدا کردیم، منبع قابل و مطمئنی برای تصمیمگیری هستند؟ به عبارت دیگر تکیه بر نتایج چنین تحقیقاتی درست و اصولی است؟
در پاسخ به این پرسشها باید به چند نکته اساسی در موضوع تحقیق توجه نمود که شامل موارد زیر است:
ملاحظات تحقیق قبل از ازدواج
* تحقیق ابزار شناخت نیست مکمل آن است
برخی به غلط از تحقیق و نتایج آن این انتظار اشتباه را دارند که تصمیم خود را معطوف و متوقف به محصول آن میکنند.یعنی تنها منبع شناخت و تصمیمگیری خود را به تحقیقاتی که صورت دادهاند محصور میکنند. چه نتایج مثبتی از تحقیقات کسب کرده باشند و چه نتایجی منفی از آن حاصل گردیده باشد.
یعنی بر حسب تأیید یا رد کسانی که در تحقیقات پرسش شدهاند جواب مثبت یا منفی خود را تنظیم میکنند و از هر سنجش و ارزیابی دیگری خود را محروم میکنند.
* نتایج مثبت تحقیقات قابل اتکا نیستند
نتایج کسب شده در تحقیقات بر فرض صداقت و تعهد پرسش شوندهها نیز محصول آگاهی ایشان از رفتارهای محدود و مختصری است که از فرد مورد نظر و در همان محل خاص گزارش کردهاند. رفتارهایی که در عرصه اجتماعی و عمومی از فرد صادر گردیده است و هیچ تأییدی بر تناسب با واقعیت فردی و حقیقی او ندارد و میتواند ناشی از همان ملاحظه معمولی باشد که افراد در محیط اجتماعی از خود بروز میدهند.پس اینکه در جریان تحقیقات بشنویم که از فرد مورد نظر رفتار مثبتی دیده شده است و زشتی و بدی گزارش نشد، نمیتوانیم حمل بر شناخت کنیم و خیال کنیم خوب و مناسب است چون جز خوبی از وی گزارشی نیافتیم.
بنابراین نتایج تحقیقات وقتی قابل اعتناست که اخباری از رفتارهای نامناسب و منفی مرتبط با فرد منظور را دریافت کردهایم که میتوانست پیش از انجام این تحقیقات دور از آگاهی و اطلاع ما باقی بماند.
* کتمان واقعیات در مسیر تحقیقات معمول است
از آنجایی که در باور عمومی کمک به شکلگیری ازدواج امری مطلوب محسوب میشود، حتی کسانی که از فرد مورد ارزیابی اطلاعات مشخص و منفی در اختیار داشته باشند، از عرضه و توضیح آن اجتناب میکنند و معتقدند که اگر اطلاعات آنها موجب توقف پیشبرد امر ازدواج شود، امر مذمومی شکل گرفته است و لذا بعید نیست که به امید کمک به انجام ازدواج، اطلاعات تصمیم ساز خود را کتمان کنند.همچنین ممکن است از روی ترس یا ملاحظاتی مرتبط با همکار بودن و همسایگی و امثال اینها نیز از عرضه واقعی و شفاف اطلاعات پرهیز نمایند.
در موارد زیادی دیده شده است که فرد تحقیق شونده میدانسته است که چه صفات ناپسند و مغایر با اعتماد و امنیتی درباره فرد مورد تحقیق وجود دارد و خود شاهد زشتیها و بدرفتاریهای وی بوده است ولی به امید اینکه ازدواج میکند و سر به راه میشود و اصلاح میگردد، از عرضه آن اطلاعات به تحقیق کننده اجتناب ورزیده است.
* منبع و محیط تحقیقات محدود نباشد
تأیید یا رد یک فرد در اطلاعات کسب شده از یک منبع و شخص قابل اعتنا نیست. چه اینکه آن منبع میتواند منافع یا ملاحظاتی را در نظر داشته باشد.کم نیستند مواردی که فرد تحقیق شونده با عرضه اطلاعات دروغ به امید ضربه زدن به کسی که تحقیقات نسبت به او انجام میشود، قصد انتقامگیری از وی را دنبال کرده است و از بیان دروغها و اطلاعات نادرست و سیاه نیز برای تأمین این منظور ابایی نداشته است.
و نیز کم نیستند افراد تحقیق شوندهای که به واسطه رفاقت یا احساس علاقه اطلاعات غیرواقعی بسیار خوب و مثبت را نسبت به فرد مورد تحقیق بیان کردهاند.
همچنین ممکن است مخاطب منظور ما در محیطی از محیطهای حضورش به واسطه ملاحظاتی رعایت بیشتری را داشته و از خود رفتارهای غیرواقعی بروز داده است. از این رو لازم است منابع مرکز و محلهای تحقیق متعدد و متفرق باشد.
* سطح آگاهی تحقیق شونده وسیع و عمیق باشد
گاهی دیده میشود که در تحقیقات از همسایهای پرسیده میشود که سطح شناخت و آگاهی وی از فرد منظور در حد چند رفتار کوتاه و مختصر در محیط تردد بوده است. یعنی آنچه او از آن آگاهی دارد محدود به چند سلام و احوالپرسی در مواجههها بوده است.برای رهایی از چنین خطایی در ضمن تحقیق باید توجه مبرمی به این نکته داشت که میزان و مقدار معاشرت و آگاهی فرد از رفتارهای فردی که تحقیق پیرامون آن انجام میشود چه میزان است و چه عمقی دارد.
از همین رو کسانی برای این تحقیقات حائز ارزشند که با فرد مورد تحقیق به طور وسیع مستمر نزدیک و طولانی مرتبط بودهاند. چنین افرادی را عموما میتوان از میان اعضاء خانواده یا فامیل فرد، دوستان نزدیکی که معاشرت صمیمی و عمیقی داشته اند همکاران و کارفرمایانی که با فرد منظور ارتباط و تماس مستمر و نزدیک داشته و فرصت همراهی و همسفری با وی را در سابقه خود دارند پیدا نمود و انتخاب کرد.
* چه چیزی تحقیق شود
یکی از مهمترین مسائل مرتبط با تحقیقات پیرامون فرایند ازدواج که به شدت مورد غفلت است مسائل و موضوعات مورد جستجو و تحقیق است.عموما کسانی که برای این امر اقدام میکنند، بیشتر، والدین یا بستگان نزدیک فرد هستند و آشنا به اینکه چه بپرسند و چه چیزهایی برای تحقیق پیرامون ازدواج مهم و تأثیرگذار است، نیستند. بیشتر بررسیها و جستجوها در این تحقیقات به چند محور محصور است:
- پرسش درباره سوء رفتار
یا اطلاع از سوابق بدرفتاریهای ضد اجتماعی فرد یا بستگان نزدیکش نظیر دعوا، پرخاشگری فحاشی و ...
- پرسش از ابتلا به آلودگیها
پرسش از ابتلا به آلودگیها پیرامون فرد یا بستگانش مثل وجود ارتباطهای نامشروع تدخین و مصرف مواد، شرابخواری و ...
- پرسش درباره وضعیت امکانات و شرایط
مثل ملکی یا استیجاری بودن خانه و مغازه ماشین و دیگر وسایل زندگی یا وضعیت تحصیل و سربازی، شغل فرد یا بستگانش و ...
- پرسش از وضعیت اعضاء خانواده
همچون تعداد تأهل و تجرد، شغل و وضعیت اعضاء، گاهی اعتقاد و موضع سابقه طلاق و ...

میدان اهمیت تحقیق برای ازدواج
اگر چه این جستجوها برای تصمیمگیری میتواند مهم و مؤثر باشد، ولی تعیینکننده تناسب یا عدم تناسب بین دختر و پسر و همراهی و پذیرش خانوادهها نسبت به هم نیست.شاید برای فرایندی مثل استخدام شدن، گزینش همکار و شریک و شاگرد، انتخاب محل زندگی و اسکان و مواردی همچون اینها مفید و لازم باشد، اما برای تصمیم ازدواج نتایج مثبت و امن آن ارزش چندانی ندارد و تنها از برخی اختلالات فاش و مشهور که در محیط بیرونی از فرد و کسانش صادر شده است، اخبار و آگاهی هایی را فراهم میکند.
یعنی نمیشود گفت اگر در تحقیقات معلوم شد وضع زندگیشان خوب است، مشکل رفتاری فاش اجتماعی ندارند و در محیط کار یا زندگی از آنها خطایی صادر نشده است و رضایت همسایگان و همکاران و اطرافیان وجود دارد، پس تناسبها برقرار است و اطمینان حاصل است و تصمیم ازدواج درست است!
آنچه در این تحقیقات میتواند به تصمیم فرایند ازدواج کمک قابلی بکند، کسب اطلاعات و آگاهیها از جهتگیری فرد، منشهای حاکم بر خلق و رفتار وی، وضعیت اعتقاد و باورها، انتظاراتی که از همسر و زندگی مشترک دارد، وضعیت توانمندیهای فرد در مهارتهای مرتبط با زندگی، کیفیت معاشرت و تعاملهای فرد و دیگر اعضاء خانواده در کارکردهای خانوادگی محیطی و اجتماعی، وضعیت سلامتهای جسمی و روانرفتاری و نظیر اینهاست.
از همین روست که در قواعد مرتبط با تحقیقات ارزشمند، اصول فوق الذکر تأکید میشود.
روش درست شناخت چیست؟
حتماً این سؤال اساسی پس از نقد روشهای شناخت رخ نموده است که اگر این روشها مشکلات و موانع و معایبی دارند، که دارند و بسیار مهم و تأثیرگذار نیز هست، پس مسیر درست شناخت کدام است؟ و آیا اصولا راهی برای دستیابی به چنین شناختی وجود دارد یا باید به اعتقاد کسانی که میگویند ازدواج همچون هندوانه دربستهای است که باید به امید سرخ و شیرین بودنش خرید و نمیتوان از نتایج مغایرش جلوگیری کرد، بسنده کرد و دل به تقدیر و شانس و سرنوشت بست.مؤلف این اثر معتقد است، صاحبان چنین نظر و تفکری برای انکار ضعف خویش در دستیابی به شناخت لازم و برای دفاع و توجیه کوتاهی و غفلتی که ورزیدهاند، دست به دامان چنین نگاه و باور غلطی میشوند.
در اینکه میدان ارزیابی و شناسایی ما کامل و مطلق نیست و علاوه بر این انسانها با هر ویژگی و مشخصاتی که شناسایی بشوند، امکان تغییر و تحول و جابهجاییهای اساسی وجود دارد، شکی نیست.
و شکی نیست که انسان در تکمیل همه تلاشهای خود برای دریافت شناخت، نیازمند توکل در برابر موضوعات ناآمده و دور از دسترس و مرتبط با غیب بوده و میبایست تسلیم به تقدیر و قدر خویش باشد و انتظار نداشته باشد که مجموعه تقلاهایش برای دریافت شناخت، از همه رخنهها و روزنههای ممکن و محتمل پیشگیری کند، اما چنین حقیقت مسلمی باعث نمیشود از حیطه و امکانی که برای کسب شناخت در دسترس و توانمندیمان هست غافل بمانیم و خود را به بهانه اینکه در تقدیر و سرنوشت اشراف و غالبیتی نداریم، محروم کنیم.
نکته بسیار مهم و اساسی در این موضوع این است که به مسئولیت و تکلیف خود تمرکز و توجه کنیم و از انتظارات و توقعات نابجا نیز در امان بمانیم. آنچه در تکلیف و مسئولیت ماست استفاده درست و بجا و متین و کارآمد از ابزار شناسایی و تشخیص بهعلاوه بهرهمندی از مشاوره افراد و کارشناسان مجرب و کاربلد حوزه تصمیمگیری ازدواج است.
یعنی کار خود را درست انجام دادن و به خدا و غیب و تقدیر و همچون اینها نسپردن و در کنار این تلاش با تمسک به توکل راستین و تمکین و تسلیم در برابر تقدیرهایی که در اختیار ما نیست، دل در گرو امن و آرامش و رضایتمندی سپردن، میشود باور و اقدام درستی که مکلف به آن هستیم.
به عبارت دیگر کار خود را به نحو احسن و کامل بجا آوردن و به کار خدا و غیب مرتبط با آن، کرنش و تسلیم و تعظیم گذاشتن.
راه درست کسب شناخت
کسب چنین شناختی نیازمند عنایت و آگاهی به قواعد زیر است:- قواعد دستیابی به شناخت مطمئن
- نگاه درست به تصمیم ازدواج
ازدواج یک امکان و امتیاز نیست که مثل خریدن یک شیء و کالا بگردیم و مرغوبترینش را گزینش کنیم و وقتی دیدیم قابلیت و شرایط اخذ و کسب آن را نداریم، با تقلب و دروغ و وانمودسازی، همه هم و غم خویش را معطوف به دستیابی آن کنیم و گمان کنیم همین که بتوانیم نایل بیایم، با هر شیوه و ابزار راست و دروغ و درست و غلطی موفق گردیدهایم!
آدمی اگر در جاده صلاح و راستی نباشد و منحرف به بدیها و زشتیها گردیده باشد، معمول است که برای دستیابی به منظور خویش متوسل به هر کاری شود، حتی دروغ و دزدی و غارت. چنین رفتاری را در دستیابی به یک امتیاز و امکان فراوان شاهدیم.
اما در ازدواج این طور نیست که اگر پسر یا دختری برای دستیابی به مخاطب مورد نظر خویش، از راهی غیر از صداقت و راستی و شفافیت دست یافت، کارش را تمام شده و بهرههایش را آغاز شده محسوب کند.
وقتی فردی مثلا اتومبیلی را از صاحب و مالک آن به وعده دروغ یا اجحاف و ستم به دست میآورد و یا حتی با دزدی کسب میکند، میتواند احساس تملک بر آن داشته باشد و از آن برای مطامع خویش، ولو حرام و باطل و زشت بهره بردارد. اما در ازدواج این طور نیست که اگر کسی موفق شد با دروغ و وانمودسازی و صحنهآرایی و پنهانکاری و اجحاف و فشار و تهدید و ستم و امثال اینها، به مخاطب منظورش دست یابد، گمان کند که موقع بهرهمندی و استفادهاش آغاز گردیده است.
چه اینکه چنین بهرهمندیای معطوف به همراهی و خشنودی و رضایتمندی مخاطب و بستگان وی، به چنین اکتسابی است که به طور قطع و مسلم فراهم نمیشود. یعنی نمیشود گفت من فلانی را به دست بیاورم و به همسری او نایل بیایم، کار تمام است!
اگر زندگی مشترک تا سطح نایل آمدن و همسر شدن بود، چنین قصد بد و شوم و باطلی نیز امتیازساز و بهرهآفرین بود، اما از آنجایی که زندگی مشترک از مرحله نایلآمدن آغاز میشود و مسائل فراوان و انتظارات و مواضع بسیاری را با خود میآورد، میتوان فهمید چنین کسبکردنی، زرنگی نیست که انداختن خود به چاهی عمیق است.
از همین روست که بسیاری از افرادی که نه با دروغ و ستم و مثل اینها، که اگر با سستی و ضعف در ارزیابی نیز وارد ازدواج شدهاند، از انجام و استمرار آن شدیدا پشیمان و پریشان میشوند.
و این که میبینیم خیلی از زندگیها با میل و درخواست و اشتیاق و امید آغاز میشود، ولی بعد از مدت کوتاهی به صحنه تقابلهای سنگین و مستمری تبدیل میشود که نه تنها بهره، که آرامش و سلامت و همه چیز آدمی را میرباید، بیانگر همین حقیقت مهم است که ازدواج با نایلآمدن تمام نمیشود، بلکه با انجام ازدواج زوجین و خانوادههای ایشان وارد مسائل پرشماری میشوند که تنها با ورودی همراه با شناخت درست و دقیق و صادقانه و مفصل میوه بهره و رضایت با خود میآورد.
نگاه کنید به آمار معنیداری از طلاقها که بخش اعظم آنها در ۵ سال اول تأسیس آن اتفاق میافتاد و از این میان، بخش وسیعی از آن به ازدواجهایی مربوط میشود که انجام دهندههای آن بین آنچه که وانمود شده بود و در متن زندگی دیده بودند، فاصله زیادی را شاهد شدند.
مثلا یک معتاد نمیتواند خیال کند اگر اعتیادش را پنهان و انکار کرد و با ایجاد فریب و کلکی نتیجه بررسی تست ارزیابی اعتیاد را از سرگذراند، دیگر کار تمام شده است و میتواند با خیال آسوده و راحت با همان ویژگی پنهان شده وارد زندگی شود و از همسری و همراهی توأم با شوق و رضایت برخوردار شود و زندگیاش را بکند!
یعنی در فرایند ازدواج، کتمان کردن هر مشخصهای ولو ناچیز و کماهمیت، فریب دادن دیگری نیست، که خود را به مصیبت تعارض و تلاطم و محرومیت گرفتار کردن است.

* احساس تعهد و مسئولیت در امر ازدواج
انسانی که واجد اعتقاد دینی است و میداند اولا دنیا مرحله ناچیز و دونپایهای از امکان حیات و بقای اوست و مسافر آخرتی است که در برابر ذرههای کرده خویش مسئول و پاسخگوست.پاسخگو در برابر خدای علیم و غالب و مقتدر و منتقمی است که بیزار از ستم و تعدی است و از حق و حقوق بندگانش حمایتی جانانه میکند. آن قدر که اگر از حق الهی خود با غفران و بخشش بگذرد، از حقالناسی که ضایع گردیده است نمیگذرد، هر قدر توبه بکنیم و ابراز پشیمانی کنیم، مگر آنکه صاحب حق و حقوق را خشنود و راضی کنیم.
از جمله حقوق سنگین و پراهمیت انسانها، آگاهی و شناخت برای تصمیمی است که قصد اتخاذ آن را دارند.
اگر ما در فروش کالایی متوسل به دروغ و فریب و پنهانکاری شویم، در حدود و حقوق الهی و شرعی مرتکب ستم شدهایم، آن قدر که خریدار کالا میتواند به حکم فریب خوردن در معامله، آن را فسخ کند.
آنگاه چطور ممکن است وقتی قرار داریم سرنوشت، تکلیف زندگی آینده و عاقبت و جهتگیری، آرامش و رضایت و خشنودی اعتماد و امنیت کسی را در مسأله گزینش و انتخاب همراه و همسر و همبالین و همآغوشش تعیین کنیم و تأثیر بگذاریم، خیال کنیم میشود با فریب و دغل و پنهانکاری و بیتعهدی، بی هیچ بیم و هراسی از عقوبت الهی کارمان اقدام کنیم؟!
همه کسانی که میل و قصد ازدواج دارند، باید پیش از هر اقدام و عملی خود را به چنین فهم و تعهد و رسالتی متوجه کنند و بدانند فردی که ما برای ازدواج با وی سراغش میرویم یا به درخواست و خواستگاریاش پاسخی میدهیم، بنده خداست، عضو خانواده حضرت حق است (الْخَلْقُ عِبَالُ الله1)، مملوک و مخلوق پروردگار است و امانتی است از ناحیه مالک و خالقش که خداست در پیش روی ما و ما در برابر هر آنچه در حق او میکنیم، باید و قطعا به مالک و صاحب حقیقیاش پاسخگو باشیم.
مسئولیم که هر آنچه به تشخیص و دریافت و شناخت او نسبت به همه آنچه ما هستیم و میخواهیم باشیم، کمک میکند را در اختیارش بگذاریم و اصرار داشته باشیم که خود را تمام و کمال به او معرفی کنیم و هیچ نقطه تاریک و مبهمی برای انتخاب او باقی نگذاریم تا بتواند با خیالی امن و آسوده توام با رضایت و خشنودی و به دور از هر نکند و اگر و امّایی، یکی از بزرگترین تصمیمهای زندگیاش را بگیرد.
جمعبندی و نتیجهگیری
تحقیقات قبل از ازدواج به عنوان یک ابزار در راستای کسب شناخت، نیازمند دقت و توجه ویژهای است. برای بهرهمندی از نتایج مطلوب، لازم است به نکات اساسی توجه شود:اول، تحقیقات نباید تنها منبع تصمیمگیری باشند بلکه باید به عنوان مکملی در کنار دیگر روشهای شناختی از جمله تعامل مستقیم و گفتگو مورد استفاده قرار گیرند.
دوم، نتایج بدست آمده الزاماً به معنای شناخت واقعی فرد نیست و باید نسبت به عوامل احتمالی کتمان و انحراف اطلاعات هوشیار باشیم. همچنین، تنوع منابع تحقیق و عمق شناخت لازم برای کسب اطلاعات قابل اعتماد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در نهایت، ازدواج تنها موضوع خرید و انتخاب نیست، بلکه یک مسئولیت عمیق و اساسی است که نیاز به صداقت و شفافیت در برقراری ارتباط دارد. به این ترتیب، افراد باید با توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی، برای تصمیمگیری نهاوندی خود به شناخت کامل و عمیقتری دست یابند.
چه بسا رابطهای که بر مبنای عدم شناخت یا کتمان واقعیتها شکل بگیرد، میتواند به انحطاط و نارضایتی از زندگی مشترک منجر شود. لذا هر فردی که به دنبال ازدواج است، باید با آگاهی و مسئولیت به این فرایند وارد شود و از ابزارهای شناخت به درستی بهرهبرداری کند تا برای خود و فرد مقابل، زندگی آرام و رضایتبخشی را رقم بزند.
پینوشت:
1. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله): کافی، ج 2، ص 164.منبع:
کتاب ازدواج (کتاب اول: تاسیس)، دکتر حمید حبشی، نشر معارف، چاپ ششم، 1403، صص 209-198.تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون