امام باقر علیه السلام و رازهای مدیریت یک جامعه اخلاق‌مدار

این نوشتار با بررسی جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی حضرت امام محمد باقر علیه السلام، تلاش می‌کند تا الگوهای کاربردی برای زندگی امروز ارائه دهد.
دوشنبه، 12 خرداد 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام باقر علیه السلام و رازهای مدیریت یک جامعه اخلاق‌مدار

مقدمه

امام محمد باقر علیه السلام، از چهره‌های برجسته تاریخ اسلام است که به‌عنوان «باقرالعلوم» (شکافنده دانش‌ها) شناخته می‌شود. دوران امامت ایشان مقارن با تحولات فرهنگی و اجتماعی عمیقی در جهان اسلام بود. امام باقر علیه السلام با بهره‌گیری از این فرصت، نهضت علمی گسترده‌ای را پایه‌گذاری کرد و در کنار آن، سیره اجتماعی ایشان نیز الگویی بی‌نظیر از اخلاق، مهربانی، عدالت و تعامل سازنده با جامعه ارائه داد.

سیره اجتماعی امام باقر علیه السلام شامل ابعاد گوناگونی از جمله حمایت از محرومان، احترام به حقوق مردم، خوش‌رویی، صمیمیت با دوستان، تلاش برای رفع مشکلات معیشتی نیازمندان، و پایبندی به اصول اخلاقی حتی در مواجهه با مخالفان بود. 

امام باقر علیه السلام در دوران امامت خود، به عنوان یک الگوی کامل در تعامل با جامعه شناخته می‌شد. سیره اجتماعی ایشان ترکیبی از علم و عمل بود و نشان می‌داد که چگونه می‌توان با رعایت اصول اخلاقی و انسانی، تأثیر ماندگاری بر جامعه گذاشت.

این نوشتار با بررسی جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی حضرت امام محمد باقر علیه السلام، تلاش می‌کند تا الگوهای کاربردی برای زندگی امروز ارائه دهد.
 

دستگیری امام باقر علیه السلام از نیازمندان جامعه

کمک به محرومان، نیازمندان و ستمدیدگان جامعه، اصل بزرگی در زندگانی امام باقر علیه السلام بود و برطرف‏‌کردن نیازهای مادی و روحی آنان را مهم‏ترین فعالیت‌‏های اجتماعی خود به شمار می‌‏آورد. امام، آنان را دور خود جمع می‌‏کرد، سخنانشان را می‏‌شنید و دردهایشان را آرامش می‌‏بخشید. 

امام صادق علیه السلام در این باره می‏‌فرماید:
«روزی نزد پدرم رفتم، در حالی که مشغول تقسیم هشت هزار دینار [طلا] به نیازمندان مدینه بود و یازده غلام را آزاد ساخت».

امام روزهای تعطیل (به ویژه جمعه) را به دستگیری و انفاق به مستمندان اختصاص می‏‌داد و دیگران را نیز به آن برمی‏‌انگیخت.

در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است:
«با وجود این‏‌که پدرم از نظر بنیه مالی ضعیف‌‏تر از سایر افراد خاندانش و مخارج زندگی‌‏اش نیز بیشتر از بقیه بود، ولی در هر روز جمعه به نیازمندان کمک می‏‌کرد حتی اگر کمک او به اندازه یک دینار بود».

و می‏‌فرمود: «پاداش صدقه و کمک به نیازمندان در روز جمعه برتری دارد؛ همان‏‌گونه که روز جمعه نسبت به دیگر روزهای هفته دارای برتری است».

ویژگی برجسته امام در دستگیری از مستمندان این بود که هرگز آنان را «گدا» خطاب نمی‌‏کرد و همواره به دیگران می‏‌فرمود: «آنان را به بهترین نام‌‏هایشان صدا بزنید».
 

زندگی اجتماعی و مردمی امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام در این ‏باره اهتمام ویژه‌‏ای داشت و دیگران را نیز از آموزه‌‏های سودمند اخلاقی خود بهره‌‏مند می‏‌کرد. زرارة روایت می‌‏کند:

«روزی امام باقر علیه السلام برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مردی درگذشته از طایفه قریش حضور یافت. من نیز به همراه ایشان شرکت کردم. مردی به نام عطاء نیز با ما بود. 

در این هنگام، زنی از تشییع‏‌کنندگان شروع به شیون و فریاد کرد. عطاء به او گفت: یا ساکت شو یا همگی بازمی‏‌گردیم. ولی زن همچنان فریاد می‏‌زد و می‏‌گریست. عطاء [ناراحت شد و] بازگشت. 

من به امام رو کردم و گفتم: عطاء بازگشت [چه کنیم؟] امام فرمود: به راه خودت ادامه بده، اگر بنا باشد به خاطر دیدن یک اشتباه از دیگران (داد و فریاد زن) عمل شایسته‌‏ای را کنار بگذاریم، حقوق برادر مسلمان خویش را به جا نیاورده‌‏ایم.

پس از تشییع، جنازه را بر زمین نهادند و امام بر آن نماز گزارد. سپس شخصی (گویا صاحب عزا) جلو آمد و ضمن سپاسگزاری از امام، عرض کرد: خداوند شما را رحمت کند. دیگر بازگردید، پیاده‌‏روی برای شما دشوار است. ولی امام از بازگشتن، طفره رفت. 

پیش آمدم و به امام گفتم: از شما خواستند که بازگردید، پرسشی دارم که می‏‌خواهم در مورد آن توضیح بدهید. امام فرمود: به کار خودت ادامه بده؛ زیرا ما با اجازه او نیامده‌‏ایم تا حال با اذن او بازگردیم، بلکه ما به خاطر برتری و پاداشی که تشییع و خاک‏سپاری مؤمن دارد، آمده‏ایم و هر اندازه که انسان به تشییع و دیگر مراسم ادامه بدهد، از خداوند پاداش می‏‌گیرد».

امام باقر علیه السلام و رازهای مدیریت یک جامعه اخلاق‌مدار
 

احترام امام باقر علیه السلام به مالکیت اجتماعی

ضرورت احترام به حقوق مالی و دارایی‏‌های مردم، حتی اقلیت‌‏های دینی، از مسائلی است که اسلام به آن توجه ویژه‌‏ای دارد. اسلام، صرف‏‌نظر از رعایت حقوق مسلمانان، رعایت حقوق دیگر کسانی را که با مسلمانان زندگی می‏‌کنند، ضروری می‏‌داند و حتی تجاوز به حقوق مالی و دارایی‌‏های فرقه‏‌ها و گروه‌‏هایی را که معصومین علیهم السلام، آنها را لعن و نفرین کرده‌‏اند، برنمی‌‏تابد و مالکیت آنها را محترم می‏‌شمارد. 

در این ‏باره ابو ثمامة می‌‏گوید:
«روزی خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسیدم و عرض کردم، فدایت شوم! من قصد دارم در مکه اقامت گزینم و ساکن آنجا باشم، ولی به یکی از پیروان فرقه مرجئه بدهکارم و به او مدیون هستم، حال می‏‌خواهم نظر شما را بدانم.

امام در پاسخ او فرمود: نزد طلبکار خود بازگرد و طلبش را بپرداز و به‌‏گونه‏‌ای زندگی کن که وقتی به دیدار پروردگارت شتافتی از سوی کسی، دِینی برگرده تو نباشد؛ زیرا مسلمان هرگز خیانت نمی‏‌کند».
 

خوش‏رویی امام باقر علیه السلام

اسلام اهمیت زیادی به خوش‏‌خلقی و برخورد نیکو با مؤمنان داده و آن را یکی از ارزش‌‏های والای اخلاقی می‌‏داند. امام محمد باقر علیه السلام می‌‏فرمود:
«لبخند مرد به روی برادر مؤمنش بسیار پسندیده است و ستردن غبار (اندوه) از روی او حسنه است و خدا به چیزی برتر از شادکردن دل مؤمن پرستش نشده است».

امام از شادکردن دیگران خشنود می‏‌شد و از زبان جد بزرگوارش رسول اکرم صلّی الله علیه و آله این روایت را برای مردم می‏‌خواند که هر کس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کند، خدای را خشنود ساخته است. و گاه اطرافیان را به شوخی‏‌های ستوده و در حد اعتدال، که موجب سرور و خوشحالی افراد می‌‏شود، تشویق می‏‌کرد و به آنها می‏‌فرمود:
«همانا خداوند آن کس را که در میان جمعی شوخی [ستوده] می‌‏کند دوست می‏‌دارد؛ در صورتی که مزاح او آمیخته با سخنان ناروا نباشد».
 

ابراز صمیمیت امام باقر علیه السلام در معاشرت با دوستان

از دیگر سجایای اخلاقی که اسلام بر آن تأکید کرده است، ابراز محبت دو مؤمن به هم است؛ زیرا اگر محبت ابراز شود، صمیمیت طرف مقابل را نیز به همراه دارد و او پس از آگاهی از محبت، می‌‏کوشد تا به آن پاسخ گوید که این تلاش، به تحکیم رابطه دوستی و ایجاد صمیمیت بیشتر بین آنها می‌‏انجامد. همچنان ‏که در احادیث و سخنان امامان معصوم علیهم السلام نیز رویکرد گسترده‌‏ای به موضوع نشان‏دادن محبت به دوستان و دوری از مخفی‌‏کردن آن شده است.

این موضوع نمود فراوانی در رفتار امام باقر علیه السلام دارد، ابی‏عُبیدة می‏‌گوید:
«من [در سفری] با امام باقر علیه السلام هم‌‏کجاوه بودم. نخست من سوار می‏‌شدم و سپس او سوار می‌‏شد و به محض سوارشدن، سلام و احوال‏‌پرسی می‌‏کرد؛ درست مانند کسی که مدت‌‏هاست دوست خود را ندیده؛ سپس دست می‏داد و مصافحه می‏‌فرمود و نیز هنگامی که از کجاوه پیاده می‏‌شدیم، امام پیش از من پایین می‌‏آمد. 

هنگامی که من هم پیاده می‏‌شدم، امام دوباره به من سلام می‌کرد. [شگفتی من برانگیخته شد و] پرسیدم: ای پسر پیامبر، شما رفتاری می‌‏کنید که نزدیکان من هم نمی‏‌کنند و اگر یک بار هم بکنند زیاده قلمداد می‏‌شود.

فرمود: گویا از برتری و نیکی دست‏‌دادن ناآگاهی! بدان ‏که هرگاه دو خداجو به هم می‌‏رسند و با هم دست می‏‌دهند و حال یکدیگر را می‌‏پرسند، خداوند گناهان آنها را می‌‏ریزد و پیوسته به آن دو نظر می‏‌کند تا هنگامی که از هم جدا شوند... هرگاه دو مؤمن با هم دست می‏‌دهند خداوند دست خود را در میان دست آنها درمی‌‏آورد و با آن کس که بیشتر دست دیگری را بفشارد، دست می‏‌دهد».

گاه امام به کسانی که برای خداحافظی پیش از مسافرت نزد او می‌‏آمدند سفارش می‏‌کرد که سلام او را به یک یک دوستان و آشنایانش در آن شهر برسانند.
 

آگاهی امام باقر علیه السلام از مشکلات معیشتی نزدیکان و تلاش برای رفع آن

امام باقر علیه السلام، همواره از وضعیت زندگی دوستان و آشنایان خود و مشکلات آنان بااطلاع بود و تلاش می‌‏کرد هر از چند گاهی با آنان دیداری تازه کند و از مشکلات‌شان آگاهی یابد و تا جایی که در توان دارد، معضلات معیشتی آنان را برطرف کند. 

عمرو ‏بن دینار و عبیداللّه ‏‏بن عبید ‏بن عمیر می‏‌گویند:
«هرگز به دیدار اباجعفر علیه السلام نشتافتیم، مگر این‏‌که به ما امکانات و مایحتاج زندگی، پوشاک و هدایای مالی عنایت می‏‌کرد و می‏‌فرمود: این‏ها را پیش از آن‏‌که به دیدار من آیید برای شما مهیا کرده بودم».

این جمله امام بیانگر آن است که ایشان همواره از وضع زندگانی اطرافیان و آشنایان خود آگاه بوده و به موقع و حساب‏‌شده به آنان کمک می‏‌کرده است.

اسود‏ بن کثیر در توصیف دلسوزی امام به اطرافیان خود می‌‏گوید:
«روزی از فشار تنگ‏دستی و بی‌‏تفاوتی نزدیکانم نزد ابا جعفر علیه السلام رفتم و از آنان شکایت کردم. امام [ناراحت شد و] فرمود: چه دوستانی هستند آنان‏ که گاه توانگری به تو می‌‏پیوندند و هنگام نداری از تو می‌‏برند!

آن‏ گاه به پیشکار خود اشاره‌‏ای کرد و او کیسه‌‏ای به من داد که هفتصد سکه نقره در آن بود. سپس فرمود: این را خرج زندگی‏‌ات کن و هرگاه نیازی پیدا کردی مرا باخبر کن».

سلمی، خدمتکار امام درباره بذل عنایت ایشان به نزدیکان و آشنایان می‌‏گوید:
«هرگاه که برخی از دوستان امام باقر علیه السلام به دیدار او می‌‏آمدند، امام با بهترین غذاها از آنان پذیرایی می‌‏کرد و جامگان نیک به آنها پوشانده و سکه‌‏های بسیاری نیز به آنان هدیه می‏‌کرد و همواره می‌‏فرمود:
ای سلمی، نیکی دنیا در رسیدگی به دوستان و آشنایان و کمک به آنهاست...».

ناگفته پیداست که این دستگیری‌‏ها، از دارایی‏‌ها و درآمدهای شخصی امام و آن دسته از اموالی بوده که دیگران در آن سهمی نداشته‌‏اند و مختص به امام بوده است؛ مانند سهم امام و هرگز از بیت‏‌المال نبوده است. به یاد بیاوریم که او از تبار علی علیه السلام خورشید مرد عدالت و برابری است که حاضر نبود حتی به نزدیکان خود نیز سهم بیشتری از بیت‌‏المال مسلمانان بدهد.

امام باقر علیه السلام و رازهای مدیریت یک جامعه اخلاق‌مدار
 

بردباری امام باقر علیه السلام در روابط اجتماعی

امام پنجم را باقرالعلوم گویند به معنای شکافنده دانش‌‏ها. مردی مسیحی، از روی تمسخر به آن حضرت گفت «انت بقر!» 

امام با کمال آرامش پاسخ داد:«نه، من باقرم.» 

چون مرد مسیحی آرامش امام را دید، بر بی‏ادبی خویش افزود و گفت: «تو، فرزند زن آشپز هستی!» 

امام فرمود: «شغلش آشپزی بوده و این بر من ننگ نیست.» 

مرد مسیحی جسارت را بیشتر کرد و گفت: «مادرت سیاه و بی‏شرم و بدزبان بود!» 

امام فرمود: «اگر راست می‏‌گویی، خداوند او را ببخشاید و اگر دروغ می‏‌گویی خداوند تو را ببخشاید!» 

مشاهده این همه بردباری و مدارا، مرد مسیحی را به شگفت درآورد و دگرگون ساخت و او را به سوی اسلام کشانید و بدین‌‏سان او اسلام آورد.
 

ارج نهادن امام باقر علیه السلام به پیمان و استوار ساختن روابط اجتماعی

ابو ثمامه گوید، حضور امام باقر علیه السلام رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم! من مردی هستم که می‏‌خواهم به مکه روم و در آن جا اقامت گزینم، ولی به یکی از هم‌وطنانم، که از ما شیعیان نیست، وام‏دارم. نظر شما در این ‏باره چیست؟ 

امام فرمود: «به سوی طلبکار بازگرد و وامت را بپرداز و همواره چنان باش که هنگام مرگ و ملاقات خداوند، کسی طلبکارت نباشد؛ زیرا مؤمن هرگز خیانت نمی‌‏کند.
 

زهد، کار و کوشش امام باقر علیه السلام

روزی امام باقر علیه السلام بیرون از مدینه، در هوای گرم، مشغول کار و آماده‌‏ساختن زمین مزرعه بود و عرق از پیشانی‏‌اش می‏‌ریخت. شخصی به نام محمد ‏بن منکدر، نزد امام علیه السلام رفت و سلام کرد. 

امام باقر علیه السلام در حالی که مشغول کار بود، سلام را پاسخ داد. 

محمد عرض کرد: «خدا کار تو را سامان بخشد! آیا سزاست که کسی از بزرگان قریش در این هوای سوزان، در پی دنیا شود، اگر هم‌‏اینک اجل فرا رسد چه می‌‏کنی؟!» 

امام باقر علیه السلام فرمود: «هرگاه مرگم فرا رسد و در این حال باشم، در حال اطاعت از خداوند مرده‌‏ام؛ زیرا با کار و تلاش، معاش خود و خانواده‌‏ام را فراهم می‏‌کنم و از تو و دیگران، بی‌‏نیاز می‏‌شوم. من از آن می‏‌ترسم که هنگام فرارسیدن اجل، مشغول گناه باشم.»

محمد‏بن منکدر گفت: «راست گفتی خدایت رحمت کند، آمدم تو را موعظه کنم، ولی تو مرا موعظه کردی.»
 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

امام محمد باقر علیه السلام در دوران امامت خود، به عنوان یک الگوی کامل در تعامل با جامعه شناخته می‌شد. سیره اجتماعی ایشان ترکیبی از علم و عمل بود و نشان می‌داد که چگونه می‌توان با رعایت اصول اخلاقی و انسانی، تأثیر ماندگاری بر جامعه گذاشت.

مهم‌ترین درس‌های سیره اجتماعی امام باقر علیه السلام برای جامعه امروز عبارتند از:
۱. حمایت از محرومان و نیازمندان
امام باقر علیه السلام همواره به فقرا و ستمدیدگان توجه ویژه‌ای داشت و کمک به آنان را نه یک عمل تشریفاتی، بلکه یک وظیفه دینی و اجتماعی می‌دانست. ایشان حتی در شرایط سخت مالی، دستگیری از نیازمندان را ترک نکرد و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌کرد.
 
۲. احترام به حقوق همه افراد جامعه
امام باقر علیه السلام حتی به حقوق کسانی که با ایشان اختلاف عقیده داشتند، احترام می‌گذاشت. این نگاه فراگیر نشان‌دهنده عمق تفکر اسلامی در برخورد با انسان‌ها، فارغ از دین و مذهب آنان است.
 
۳. خوش‌رویی و برخورد نیکو
امام باقر علیه السلام تأکید فراوانی بر خوش‌اخلاقی و گشاده‌رویی داشتند و معتقد بودند که حتی یک لبخند به روی برادر مؤمن، ارزش معنوی والایی دارد. این رفتار، جامعه را از خشونت و کینه‌توزی دور می‌کند.
 
۴. صمیمیت و محبت به دوستان
امام باقر علیه السلام در روابط خود با دوستان و یاران، همواره محبت و صمیمیت را نشان می‌داد و معتقد بود که ابراز محبت، روابط اجتماعی را مستحکم می‌کند.
 
۵. تلاش برای رفع مشکلات مردم
امام باقر علیه السلام نه تنها به فکر حل مشکلات مادی مردم بود، بلکه برای آرامش روحی آنان نیز تلاش می‌کرد. ایشان با گوش دادن به دردهای مردم و راهنمایی آنان، الگویی از یک رهبر دلسوز و مسئولیت‌پذیر ارائه داد.
 
۶. بردباری در برابر آزار دیگران
برخورد امام باقر علیه السلام با مرد مسیحی که به ایشان توهین کرد، نشان‌دهنده اوج بردباری و تحمل در روابط اجتماعی است. این رفتار، تأثیر شگفت‌انگیزی در هدایت آن فرد داشت.
 
۷. تلفیق زهد و کار و تلاش
امام باقر علیه السلام با وجود مقام معنوی والا، همواره به کار و تلاش مشغول بود و آن را عبادت می‌دانست. این نگاه، الگویی برای جامعه امروز است که گاه زهد را به معنای تنبلی و انزوا تفسیر می‌کند.
 

سخن پایانی

سیره اجتماعی حضرت امام محمد باقر علیه السلام تنها یک مجموعه توصیه اخلاقی نیست، بلکه یک نظام جامع برای تعامل سازنده با جامعه است. اگر امروز جوامع اسلامی بتوانند این اصول را در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند، بسیاری از مشکلات کنونی مانند فقر، تبعیض، خشونت و بی‌اعتمادی کاهش خواهد یافت. 

حضرت امام محمد باقر علیه السلام به ما آموخت که یک مسلمان واقعی، نه تنها باید عالم باشد، بلکه باید در عمل نیز پیشگام مهربانی، عدالت و خدمت به مردم باشد. الگوی زندگی اجتماعی امام باقر علیه السلام، راهنمایی برای ساختن جامعه‌ای مبتنی بر مهر، عدالت و مسئولیت‌پذیری است.

منبع: چشمه علوم (رهیافتی بر شخصیت‌شناسی، سیره‌شناسی و اندیشه‌شناسی امام محمد باقر علیه السلام)، تهیه‌کننده و ناشر: اداره‌کل پژوهش‌های اسلامی رسانه، قم، اسفند 1393ش.

تهیه و تنظیم: تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط