امام خمینی (ره) در نگاه مقام معظم رهبری: بازتاب شخصیّت و آموزه‌های امام

در این مطلب، نگاه رهبر معظم انقلاب به شخصیّت و میراث امام خمینی (ره)، به‌عنوان الگویی فراتر از زمان و مکان، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
دوشنبه، 12 خرداد 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
امام خمینی (ره) در نگاه مقام معظم رهبری: بازتاب شخصیّت و آموزه‌های امام
مقدمه:
امام خمینی (رضوان‌الله‌علیه) ، چهره‌ی ماندگار و الگوی جاویدان انقلاب اسلامی، همواره در نگاه مقام معظم رهبری، جایگاهی والا و الهام‌بخش داشته است.
 
در سخنان رهبر معظم انقلاب، نگاه به امام تنها یک ارج نهادن به بنیانگذار نظام نبوده، بلکه تشخیص یک وجود الهی، یک رهبر معنوی و یک حرکت‌ساز جهانی بوده است.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در طول سالیان انقلاب، شخصیّت امام را سرآمد تاریخ، منبع الهام و مبدأ قدرت معنوی و ملی  دانسته‌اند.
 
این نگاه، فراتر از مرزهای زمان و مکان است؛ نه تنها در ایران، بلکه در تمام جهان اسلام، روحیه‌ی مقاومت، هویت‌یابی و حضوری فعال  از اثر امام خمینی (ره) نشأت گرفته است.
 
این مجموعه از دیدگاه‌ها، اشاره‌های عمیق و واکنش‌های فرهنگی و سیاسی، تصویری از رهبری‌ای فرامرزی و فراتاریخی  را مجسم می‌کند که همچنان با ما حرف می‌زند، ما را به میدان می‌آورد، و روح انقلاب را در دل ملت زنده نگه می‌دارد.
 

امام خمینی (ره): سرآمدی که همچنان با ما صحبت می‌کند 

1- امام بزرگوار: زنده‌ی فکر و رهروی دائمی 
امام بزرگ است، سرآمد است، زنده است، با ما حرف دارد، با ما حرف می‌زند.ما هم راه طولانی‌ای در پیش داریم؛ ما هم کارهای بزرگی در پیش داریم؛ [لذا] نیازمند توصیه‌ی امام هستیم.
 
2- توصیه‌ی اصلی امام: ادامه‌ی راه و نگهبانی از میراث او 
امام به ما چه توصیه‌ای می‌کند؟ یقیناً بزرگ‌ترین توصیه‌ی امام، ادامه دادن راه اوست ، نگهبانی از میراث اوست ؛ این، بزرگ‌ترین توصیه‌ی امام بزرگوار ما است.
 
ما باید همان سه تحوّلی  را که امام در داخل کشور، در سطح اُمّت و در سطح جهان ایجاد کرد، تعقیب کنیم، دنبال کنیم، حفظ کنیم. 
 
3- راه امام، راهی با اقتضائات روز 
دنبال کردن این هدف، امروز البتّه اقتضائاتی دارد  که با اقتضائات زمان امام فرق می‌کند؛ این را می‌دانیم. اما روحیه‌ی اصلی، ایمان عمیق، اعتماد به نفس، مقاومت در برابر ظلم و ستم، و تعهد به مسیر الهی و انقلابی ، همچنان همان توصیه‌ی امام است .(1)
 

ایمان چهارگانه‌ی امام خمینی (ره): هدف، راه، مردم و خداوند 

شهید مطهری و دیدار الهام‌بخش با امام 
شهید مطهّری (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در پاریس یک ملاقاتی با امام کرده بود — خود شهید مطهّری کوه ایمان بود؛ او در مقابل ایمانِ امام اظهار حیرت و شگفتی می‌کرد. ایشان بعد از برگشتن گفت که «من چهار ایمان در امام مشاهده کردم»:
 
1- اولین ایمان: ایمان به هدف 
اولین ایمان، ایمان به هدف  بود؛ و هدف، اسلام بود.هدف امام اسلام بود؛ هدف ایشان تنها رسیدن به قدرت نبود، بلکه استحکام دین، زنده کردن ارزش‌های اسلامی و رهبری ملت به سوی عدالت الهی  بود.
 
2- دومین ایمان: ایمان به راه 
دومین ایمان، ایمان به راه  بود؛ و راهی که در پیش گرفته بود، راه مبارزه بود.ایشان تنها راه رسیدن به هدف را مقاومت، جهاد، استقامت و مبارزه با ظلم و کفر  می‌دانستند و بدون تردید در این راه پیش می‌رفتند.
 
2- سومین ایمان: ایمان به مردم و مؤمنین 
سومین ایمان، ایمان به مردم، به مؤمنین  بود؛ یعنی همان چیزی که خداوند متعال درباره‌ی پیغمبر می‌فرماید: ««وَمِنهُمُ الَّذینَ یُؤذونَ النَّبِیَّ وَیَقولونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُل أُذُنُ خَیرٍ لَکُم یُؤمِنُ بِاللَّهِ وَیُؤمِنُ لِلمُؤمِنینَ وَرَحمَةٌ لِلَّذینَ آمَنوا مِنکُم ۚ وَالَّذینَ یُؤذونَ رَسولَ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ أَلیمٌ» (2)    
 
و از منافقان کسانی هستند که همواره پیامبر را آزار می دهند، و می گویند: شخص زود باور و نسبت به سخن این و آن سراپا گوش است. بگو: او در جهت مصلحت شما سراپا گوش و زود باور خوبی است، به خدا ایمان دارد و فقط به مؤمنان اعتماد می ورزد، و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند، رحمت است، و برای آنانکه همواره پیامبر خدا را آزار می دهند، عذابی دردناک است.
 
همان‌طور که خداوند در قرآن فرموده، رسول ایمان دارد به خدا، و ایمان دارد به مؤمنان. معنای درست «یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین» همان «یؤمن بالمؤمنین» است.
 
این امر، اعتماد عمیق امام به مردم، اعتقاد راسخ ایشان به آنان و نگاه والاگاه به نقش مردم در پیروزی انقلاب و مقاومت است.
 
این به معنای «ایمان به مردم» است.«یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین» یعنی اعتماد به مردم، ایمان به ایمان آنها، احترام به شخصیّت‌شان و یاری‌شان در راه خدا.  این نوع ایمان، در وجود امام (ره) مجسّم بود؛ ایشان نه تنها به خدا ایمان داشتند، بلکه به مردم نیز ایمان واقعی داشتند .
 
4- چهارمین ایمان: ایمان به خداوند و اعتماد کامل به او 
چهارمین ایمان، از همه بالاتر، ایمان به رب، ایمان به خدا، اعتماد کامل به خدا  بود. این ایمان، ریشه‌ی تمام ایمان‌های دیگر بود. ایشان با تمام وجودشان متکی به خدا بودند و این تکیه‌گاه الهی، منبع اعتماد، ثبات و قدرت ایشان در برابر همه‌ی چالش‌ها بود.
 
همان‌طور که در قرآن می‌خوانیم: «*«فَآمَنَ لَهُ لوطٌ ۘ وَقالَ إِنّی مُهاجِرٌ إِلىٰ رَبّی ۖ إِنَّهُ هُوَ العَزیزُ الحَکیمُ»
پس (خواهر زاده‌اش) لوط به او ایمان آورد، و (ابراهیم به او) گفت که من (از این دیار شرک) هجرت به سوی خدای خود خواهم کرد که او (بر حفظ من از دشمن) مقتدر و (به صلاح امورم) داناست. (3) (4)   
 

امام خمینی (ره): سرآمدِ چند بعدی و یگانه‌ی تاریخ اسلام 

1- نیاز نسل‌ها به شناخت عمیق‌تر از امام بزرگوار 
نظر من این است که نسل‌های جدید این کشور به آشنایی بیشتر با امام بزرگوار  نیازمندند؛ ما قدیمی‌ها هم همین‌گونه. همه‌ی ما نیازمندیم که با ابعاد این شخصیّت چندبعدی و باعظمت  بیشتر آشنا شویم؛ این در پیشرفت ما، در ادامه‌ی راه ما به ما کمک خواهد کرد.
 
2- امام، سرآمدی فراتر از زمان و مکان 
اما درباره‌ی امام بزرگوار، اوّلین نکته این است که امام از سرآمدان تاریخ ما  است؛ نه فقط از سرآمدان روزگار ما.
سرآمدان، کسانی هستند که در هر رشته‌ای — در هر بخشی از بخشهای معارفی و عملی انسان‌ها — دارای عظمتند. در میان بزرگان و اشخاص باعظمت، بعضی‌ها یک سر و گردن از دیگران برترند ؛ به این‌ها «سرآمد» می‌گوییم. در هر روزگاری سرآمدانی وجود دارند، لکن بعضی‌ها نمی‌گنجند در زمان خودشان ، بلکه سرآمد تاریخند .
 
3- تبلیغات دشمنان و ناتوانی در محو کردن حقیقت 
در تبلیغات مخالفین ممکن است درباره‌ی چهره‌های برجسته و منوّر هم دروغ‌پردازی کنند، اما این کف روی آب است ، این:
««فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ» « پس آنچه کف است، می‌رود هدر، و آنچه منفعت دارد برای مردم، در زمین می‌ماند. همین‌گونه است که خدا مثال‌ها را ضرب می‌کند»(5) خورشید زیر ابر باقی نمی‌ماند.
 
4- مقایسه ‌ای تاریخی و هویت چندوجهی امام 
ابن‌سینا و شیخ طوسی، بعد از هزار سال از دوران خودشان، امروز می‌توانند خودشان را با صدای رسا معرفی کنند؛ شخصیّت آنها را نمی‌شود محو کرد، نمی‌شود از حافظه‌ی تاریخ زدود، نمی‌شود تحریف هم کرد.
 
اما ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما از ابن‌سینا و شیخ طوسی وسیع‌تر و متنوّع‌تر  است. خصوصیّت‌هایی که در تشکیل شخصیّت امام بزرگوار دخالت دارند، بمراتب بیشتر از خصوصیّت‌هایی است که در شخصیّت آن‌گونه برجسته‌ها و سرآمدها حضور دارند.
 
5- امام: سرآمدِ همه‌جانبه و بی‌همتا 
امام یک سرآمدِ همه‌جانبه  است؛
1- هم در دانش‌های دینی سرآمد است  — در فقه، فلسفه، عرفان نظری،
2-  هم در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزکارانه سرآمد است ،
 
3- هم در استحکام شخصیّت و قوّت اراده سرآمد است ،
4- هم در قیام لله و سیاست‌ورزی انقلابی و ایجاد تحول در نظام بشری سرآمد است .
 
این خصوصیّت‌ها در هیچ‌یک از سرآمدان تاریخ ما با هم جمع نشده است، اما در امام بزرگوار این‌ها با هم جمع شده‌اند .
 
6- پابرجایی شخصیّت امام در تاریخ 
نتیجه اینکه: این امام بزرگوار را هیچ‌کس نمی‌تواند از حافظه‌ی تاریخ محو کند ، نه امروز و نه در قرن‌های آینده، و نمی‌تواند شخصیّت او را تحریف کرد.
 
چند صباحی ممکن است دروغ‌پ ردازی بشود، تحریف شخصیّت بشود، اما در نهایت چهره‌ی درخشان امام ، خود را با صدای رسا به همه معرفی می‌کند. این خورشید را پشت ابر نمی‌شود نگه داشت. (6)
 

امام خمینی (ره): محرک سه تحوّل بزرگ — در ایران، در اُمّت و در جهان 

سه تحوّل بزرگ امام بزرگوار 
امام بزرگوار ما سه عمل عظیم و بزرگ و تاریخی انجام داد، سه تحوّل بزرگ به وجود آورد:
1- یکی در سطح کشور ایران،
2- یکی در سطح اُمّت اسلامی،
3- و یکی در سطح جهان.
این سه تحوّل هیچ‌کدام سابقه ندارد؛ شاید انسان نتواند پیش‌بینی کند که شبیه این‌ها و نظیر این‌ها در آینده هم به وجود بیاید؛ این مخصوص امام بزرگوار بود.
 
تحوّل اول: انقلاب اسلامی و تحول نظام در ایران 
اما تحوّل در سطح کشور این بود که انقلاب اسلامی  را در این کشور به وجود آورد؛ انقلاب را مردم انجام دادند، اما امام به وجود آورد.
 
این انقلاب:
- یک ساخت سیاسی سلطنتی  را در هم شکست و مردم‌سالاری  را جایگزین آن کرد؛
- یک نظام دست‌نشانده و ذلیل  در مقابل قدرت‌ها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متکی به عزّت ملّی  را جایگزین آن کرد؛
- یک حکومت ضدّ اسلام  را از میدان خارج کرد و به جای آن یک حکومت اسلامی  پایه‌گذاری و بنا نهاد؛
- استبداد را به آزادی ، بی‌هویّتی روزافزون این ملت را به هویّت ملّی و اعتماد به نفس  تبدیل کرد؛
-  یک ملّت چشم‌ دوخته به دست اجانب  را به نیروی «ما می‌توانیم» مجهّز کرد. 
این‌ها معجزه‌های این انقلاب عظیم و این تحوّل بزرگی است که امام بزرگوار در سطح کشور به وجود آورد.
 
این «ما می‌توانیم» که گفتم، کلید حلّ همه‌ی مشکلات  است. ما مشکلات داشته‌ایم و داریم و خواهیم داشت، اما آنچه می‌تواند این مشکلات را برطرف کند — و مشکلات گذشته را برطرف کرده و در آینده هم علاج ما خواهد بود — همین روحیه و نیروی «ما می‌توانیم»  است که انقلاب امام بزرگوار در این کشور به وجود آورد. 
 
تحوّل دوم: بیداری اسلامی در سطح اُمّت 
اما آنچه در سطح اُمّت اسلامی روی داد — تحوّل در سطح اُمّت — این بود که امام جریان بیداری اسلامی را به راه انداخت. 
دوره‌ی انفعال و بی‌تحرّکی در دنیای اسلام، با حرکت امام، به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد.
 
امروز اُمّت اسلامی نسبت به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران قبل از امام، پُرتحرّک‌تر، فعّال‌تر، آماده‌تر و سرزنده‌تر  است، اگرچه همچنان نیاز به کار بیشتر در این زمینه محسوس است.
 
مسئله‌ی فلسطین، پس از آنکه به خیال صهیونیست‌ها و پشتیبانانشان یک مسئله‌ی تمام‌شده به حساب می‌آمد و دیگر بنا نبود فلسطینی مطرح شود، با حرکت امام و تحوّل امام در سطح اُمّت اسلامی، به مسئله‌ی اوّل جهان اسلام تبدیل شد. 
 
امروز مسئله‌ی فلسطین، مسئله‌ی اوّل جهان اسلام  محسوب می‌شود. امروز فلسطین در کانون توجّه ملّت‌های مسلمان است.
 
طنین صدای رهبران فلسطینی از فراز سفارت رژیم صهیونیستی در تهران در اوّل انقلاب، دنیا را تکان داد و به لرزه درآورد ؛ همه فهمیدند که دوران جدیدی در زمینه‌ی فلسطین آغاز شده است.
 
در کنار همه چالش‌ها، امروز شما می‌بینید که ملّت فلسطین حضور خود را با قوّت و قدرت اثبات می‌کند و سخن خودش را به دنیا می‌رساند. 
 
در روز قدس نه فقط در ایران یا در تهران، حتّی در پایتخت‌های جهان غیر مسلمان، مردم از فلسطینی‌ها حمایت می‌کنند و دفاع می‌کنند ؛ این هم تحوّل در سطح اُمّت  است.
 
تحوّل سوم: زنده کردن معنویّت در دنیا 
تحوّل سوّم، تحوّل در سطح جهان  است. امام فضای معنویّت و توجّه معنوی  را در دنیا زنده کرد، حتّی در کشورهای غیر مسلمان.
 
معنویّت در زیر لگدکوبیِ سیاست‌های مادّی‌گرایی و ضد معنوی از بین رفته بود.واکنش مردم در مقابل تهاجم دستگاه‌های صهیونیستی و استکباری  برای ترویج مادّه‌گرایی، یک واکنش منفعلانه بود. اما حرکت امام بزرگوار، رنگ معنویّت را در دنیا دوباره زنده کرد. (7)
 

امام خمینی (ره): قلبی پر امید و دستانی که به «قیام لله» گرفت 

1- امید، بن‌بست ‌شکن امام بزرگوار 
امید در دل امام یک عنصر دائمی بود. امید، موتور حرکت امام بزرگوار بود. این امید در رفتار امام، در گفتار امام، بوضوح دیده می‌شود.
 
امام در دهه‌ی ۲۰، در آن نوشته‌ی معروف، از قیام لله  سخن می‌گوید؛ آیه‌ی: « قُل إِنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَةٍ ۖ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَفُرادىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّروا...»
 
«بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن این است که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید...»(8)
 
را [در آن نوشته] آورده است. این نوشته‌ی امام، به خط خود ایشان، امروز در کتابخانه‌ی مرحوم وزیری در یزد حفظ می‌شود و مربوط به همان دهه‌ی ۲۰ است.
 
2- قیام عملی امام در دهه‌ی ۴۰ 
در دهه‌ی ۴۰، این قیام فکری و معنوی  را به طور عملی انجام داد و شخصاً وارد میدان قیام شد.ایشان فقط امر به قیام نکردند، بلکه خودشان الگوی قیام شدند .
 
3- «قیام لله»: فرامین اسلامی در دل انقلاب 
فرامین اسلامی، دعوت از مردم به استفاذه از ظرفیت درونی، بازگشت به خدا، تأمل عمیق در وجود خود و حرکت فراگیر به سمت عدالت و حق،  در این آیه برجسته است: این «قیام» ، از دید امام، نه فقط ایستادن مقابل ظلم، بلکه برخاستن با تمام وجود در راه خدا  بود.
 
4- امید و قیام: دو وجه از یک حقیقت 
این امید در وجود امام، نقطه‌ی شروع همه‌ی مقاومت‌ها و جهاد‌های ایشان  بود.ایشان نه تنها در دوران کمون شاهنشاهی، بلکه در همه‌ی سنین عمر بابرکت خود، با امیدی بی‌کران به یاری خداوند و ظهور فرج الهی ، گام برمی‌داشتند. (9)
 

امام خمینی (ره): پدیده‌ای ایمان‌آفرین و الهام‌بخش 

1- پدیده‌ی بی‌نظیر امام خمینی (ره) 
امام بزرگوار واقعاً یک پدیده بود؛ یک پدیده‌ی بی‌نظیر. یعنی بنده واقعاً هرچه فکر می‌کنم، در طول تاریخ طولانی خودمان، هیچ شبیه‌ای، نظیری برای این مرد پیدا نمی‌کنم؛ آن نفس گرمی که ایشان داشت، آن قدرتی که خدای متعال در روح او، در اراده‌ی او قرار داده بود — و همین ایمان قلبی او — منشاً تراوش ایمان به بیرون و سرایت آن و سرریز شدنش به دل‌های مردم می‌شد.
 
2- ایمان امام، منبع ایمان مردم 
«آمَنَ الرَّسولُ بِما أُنزِلَ إِلَیهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ ۖ لا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ ۚ وَقالوا سَمِعنا وَأَطَعنا ۖ غُفرانَکَ رَبَّنا وَإِلَیکَ المَصیرُ» 
پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.) و همه‌ی مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش ایمان آورده‌اند؛ (و می‌گویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمی‌گذاریم و به همه ایمان داریم. و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم)؛ و بازگشت (ما) به سوی توست.» (10)
 
3- ایمان عمیق امام، رمز جاذبه‌ی معنوی ایشان 
اگر رسول مؤمن نبود، ایمان عمیق نداشت، مؤمنان چنین ایمان عمیقی پیدا نمی‌کردند. اینجا هم همین‌گونه است؛ ایمان امام بود که ایمان‌ها را چنین عمیق کرد. (11)
 

امام خمینی (ره): منبع الهام و سرچشمه‌ی ایمان بی‌نظیر مردم ایران

1- فرمول الهی ایمان: ایمان ما، بهتر از ایمان صحابه؟! 
امام فرمودند ایمان مردم ما از مردم صدر اسلام بهتر است؛ امام به طور قاطع این را بیان کردند. بعضی‌ها تعجّب می‌کنند؛ خب شما مقایسه کنید.
 
رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، اوّل‌ترین و عالم‌ترین شخصیت تاریخ بشریت است. آن مردم، در شهر مدینه، چنین شخصیّتی مثل پیغمبر را در میان خود داشتند، در اول انقلاب هم بود — مثلاً سال دوم انقلاب که جنگ بدر است.
 
2- مقایسه‌ای قرآنی از ایمان جوانان انقلابی و صحابه 
قرآن می‌فرماید: ««وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذِی الذَّوْقِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الکَافِرِینَ» » (12)
 
و (به یاد آرید) هنگامی که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه [کاروان تجاری قریش یا لشکر مسلح آنها] نصیب شما خواهد بود؛ و شما دوست داشتید که کاروان (غیرمسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید)؛ ولی خداوند می‌خواست حق را با کلماتش تقویت کند و ریشه‌ی کافران را ببرد.
    
دو تشکیلات بودند، دو گروه بودند؛ یک گروه، گروه نظامی و مسلح بودند از سوی کفّار که می‌آمدند، یک گروه هم گروه تجاری بودند. می‌گوید: شما دوست داشتید بروید سراغ آن گروه تجاری.
 
البته این‌ها رفتند، جنگیدند، بحمدالله پیروز هم شدند، خیلی هم خوب بود، اما میل دل‌شان این بود.
 
3- ایمانی فراتر از ضرورت و به سوی گزینش آزادانه 
این را شما مقایسه کنید با آن جوانی که در دوران دفاع مقدّس، فقط به خاطر پیام امام بلند می‌شود، می‌رود داخل جبهه و مشغول جنگیدن می‌شود — بدون اینکه کسی او را موظّف کند، بدون اینکه دستور مستقیم قرآنی وجود داشته باشد، تنها با یک فراخوان ایمانی از جانب امام، پای ایمان و وجدان، خود را به میدان می‌رساند.
 
این نوع ایمان، این نوع تفوّق ایمانی، این نوع انسان‌هایی که به خاطر یک فراخوان ایمانی، خود را به میدان می‌زنند، این یک امر بی‌نظیر است. این همان چیزی است که امام (ره) به آن اشاره کردند.
 
4- منشا الهام: ایمان امام، جرقه‌ی ایمان مردم 
این ایمان عمیق، این حرکت بی‌پناه، این جان‌فشانی‌ها، این ایثار، این ایمان، از یک منبع واحد سرچشمه گرفت: ایمان قلبی و روحانی امام (ره)  که از طریق الفاظ، نگاه، خطبه، نامه و حضور، به دل‌های مردم سرایت کرد.(13)
 
امام خمینی (ره): تواضع و خدمتگزاری مجسم شده در یک شخصیّت 
1- «من افتخار می‌کنم که یک بسیجی‌ام» 
امام خمینی (رضوان‌الله‌علیه) همواره می‌فرمودند: «من افتخار می‌کنم که یک بسیجی‌ام»؛ همه‌ی این خصوصیّات را داشتند. این چیزهایی که الان گفتم، در وجود امام مجسّم بود:
 
1- همیشه خود را بدهکار می‌دانستند،
2- همیشه خود را ضعیف می‌دانستند،
3- همیشه مردم را از خودشان بالاتر می‌دانستند.
 
2- امام و نگاهی عمیق به مردم و جوانان 
همین جوان‌هایی که می‌آمدند، دست ایشان را می‌بوسیدند، اشک می‌ریختند، امام این‌ها را از خودشان بالاتر می‌دانستند. این تواضع، این عشق واقعی به مردم، این احترام عمیق به شخصیّت یک بسیجی یا یک فداکار، فقط در ظاهر اتفاق نمی‌افتاد، بلکه از وجود والاگاه امام سرچشمه می‌گرفت.
 
3- عمری صرف خدمت به ملت و انقلاب 
تا آنجایی که ما شناختیم امام را و ما از نزدیک دیدیم امام را، عمر امام لحظه‌ای در راه خدمت به شخصیّت خود، عنوان خود، مرجعیّت خود، ریاست خود مصرف نشد. هر نفسش را وقف خدمت به ملت، انقلاب و ولایت کرده بود. (14)  
 

امام خمینی (ره): مردی با نفسی الهی و کلامی مؤثر 

1- امام بزرگوار: یک عنصر الهی و معنوی 
امام بزرگوار یک مرد الهی بود؛ یک عنصر الهیِ بی‌نظیر؛ که در کنار دانش و فکر و تجربه و پختگی از جهات مختلف — در کنار همه‌ی این‌ها — [دارای] آن روح زلال و صفای معنوی بود؛ لذا نفسش تأثیر داشت.
 
2- پیام امام و تأثیر معجزه‌آسای آن 
[مثلاً وقتی فرمودند:] «پاوه باید نجات پیدا کند»، بنده از خود مرحوم چمران شنیدم که گفت:
«به مجرّد اینکه ساعت دو بعد از ظهر پیام امام در رادیو منتشر شد — اینها در پاوه در محاصره بودند دیگر؛ اطرافشان را گرفته بودند — دفعه و همان، به محض اینکه این پیام منتشر شد، [درحالی‌که] هنوز هیچ نیرویی نرسیده بود، شاید هنوز حرکت هم نکرده بود، ما دیدیم که اطرافمان باز شد.»
    
نفس این پیام، نفوذ این کلام [اثر داشت]؛ این را بنده از خود چمران شنیدم؛ آن شهید عزیز.
 
3- کلمه‌ای که مانع را می‌شکست 
[یا وقتی فرمودند:] «حصر آبادان باید شکسته شود»، بروبرگرد ندارد، شکسته شد.
در قضایای مختلف، [مثلاً] در قضیّه‌ی سوسنگرد و آن کشمکشی که درباره‌ی حمله یا دفاع از سوسنگرد وجود داشت، با وجود مشکلات موجود، وقتی پیغام امام — به واسطه — رسید، مسئله حل شد.
 
4- فرماندهی با نفَس معنوی 
فرماندهی مثل ایشان، با آن نفوذ کلمه، با استفاده از معنویّت و صفا، با نفس گرم و الهی، نمونه‌ای بی‌همتا است. این کلمه‌ها فقط ابزار ابلاغ اطلاعیه نبود، بلکه جریانی الهی بود که از وجود پاک امام جاری می‌شد و مانع را می‌شکست، راه را می‌گشود، دل‌ها را می‌جوشاند. (15)
 

امام خمینی (ره): پدر فرهنگ بسیج و معمار مقاومت ملی 

1- زمینه‌سازی فرهنگ بسیجی از دوران نهضت
تفکّر بسیجی را امام بزرگوار در طول پانزده سالِ نهضت و مبارزه‌ی قبل از پیروزی، در کشور زمینه‌سازی کرد، رسوخ داد، تولید کرد... [خصوصیات بسیج] خیلی‌ها در بیرون سازمان بسیج اتفاق می‌افتد؛ خیلی‌ها حتی قبل از تشکیل سازمان رسمی بسیج اتفاق می‌افتد.
 
امام معظّم انقلاب از سال ۱۳۴۱ تا ۵۷ — پانزده تا شانزده سال — این روحیه‌ی بسیجی را، همین خودباوری را، همین خداباوری را، این اعتماد به نفس و اعتماد به خدا را، این امید به پیروزی را و روشن نشان دادن افق را به ملت ایران تلقین کرد. گفت و گفت و مردمِ بااستعداد ما، جوانان باظرفیّت ما پیام امام را گرفتند.
 
2- حرکتی علیه تمامی عوامل تضعیف‌کننده
در مقابل همه‌ی آن عوامل تضعیف‌کننده، این پیام تلقّی به قبول شد، لذا آرام‌آرام این حرکت رشد پیدا کرد، پیشرفت کرد، گسترش یافت، به انقلاب رسید، و یک رژیم را سرنگون کرد که آن رژیم مورد حمایتِ تقریباً همه‌ی قدرت‌های دنیا بود؛ یعنی رژیم پهلوی را آمریکایی‌ها حمایت می‌کردند، اروپایی‌ها حمایت می‌کردند، اواخر شوروی‌ها هم حمایت می‌کردند؛ همه حمایت می‌کردند. امام این رژیم را ساقط کرد، نابود کرد، ریشه‌کن کرد، بدون اینکه از سوی مردم حتّی یک گلوله پرتاب شود.
 
بله، در دنیا کودتا اتفاق می‌افتد، غالباً هم نافرجام و ناماندگار، اما در اینجا جنگ مسلّحانه‌ای پیش نیامد؛ مردم با جانشان، با تنشان، با ایمانشان آمدند وسط میدان و میدان را تصرّف کردند و حریف را از میدان بیرون کردند.
 
3- بسیج: ابزاری فراتر از نظامی
بعد از پیروزی انقلاب هم امام از بسیج سدّی درست کرد در مقابل ضربه‌های گوناگون؛ هم قبل از دفاع مقدّس، هم در خود دفاع مقدّس، هم بعد از دفاع مقدّس؛ هم در میدان نظامی، هم در میدان اجتماعی، هم در میدان علمی، هم در تولید سلاح، هم در صحنه‌های بین‌المللی و سیاسی.
 
توجّه دارید که قدرت اجتماعی و قدرت علمی، تولید قدرت سیاسی می‌کند. یک ملّت اگر توانست در درون خود اتّحاد خود را، عزم خود را، ایستادگی خود را، تعداد قابل توجّهی نیروی فعّال در میدان خود را نشان بدهد، توانایی علمی خودش را نشان بدهد، توانایی اجتماعی خودش را نشان بدهد، قوّت سیاسی هم پیدا می‌کند؛ در فضای بین‌الملل می‌تواند حرف محکم بزند، می‌تواند حرفش را پیش ببرد؛ این کارها را امام (رضوان‌الله‌علیه) انجام داد. (16)
    

ایجاد فرصت از دل تهدید: یکی از خصوصیّت‌های امام خمینی (ره) 

1- بسیج: شبکه‌ای فراتر از نظامی
بسیج در اصل، یک شبکه‌سازی فرهنگی و اجتماعی و البته نظامی است. آن چیزی که امروز ابتدا به ذهن می‌رسد، جنبه‌ی نظامی بسیج است، در حالی که جنبه‌ی نظامی با همه‌ی اهمیّتش، بیش از جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی بسیج نیست.
 
ابتکار امام در دوران تهدید
این شبکه‌سازی از ابتکار بنیانگذار جمهوری اسلامی نشأت گرفت؛ وقتی؟ در دل یک تهدید بزرگ. این از خصوصیات رهبر معظّم انقلاب بود. غالب شماها دوران امام را درک نکرده‌اید؛ یکی از خصوصیّات ایشان همین بود: از دل تهدید‌ها، فرصت ایجاد می‌کرد. اینجا هم همین‌گونه شد.
 
2- از تهدید، نهال بسیج رویید
روز سیزدهم آبان سال ۵۸، حادثه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی اتفاق افتاد؛ قدرت درجه‌ی اوّل آن روز دنیا، یعنی آمریکا، شروع کرد به چنگ و دندان نشان دادن، تهدید کردن، تحریم کردن. در دل این تهدید‌ها، امام بزرگوار در روز پنجم آذر — با فاصله‌ی حدود بیست و دو روز از آن قضیه — فرمان بسیج را صادر کرد.
 
یعنی درست هنگامی که کشور، آن هم کشوری که تازه انقلاب کرده بود، هیچ‌یک از ابزارهای دفاع از خودش را هم تقریباً در اختیار نداشت و مورد یک چنین تهدید بزرگی قرار گرفته بود، روحانیت برجسته و معلم بزرگوار ما ناگهان یک شجره‌ی طیّبه‌ای را، یک نهالی را در زمین اجتماعی، فرهنگی و نظامی کشور نهاد — و آن، شجره‌ی طیّبه‌ی بسیج بود. (17)
    

امام خمینی (ره) و نقش برجسته‌ی زنان در پیروزی انقلاب 

1- حضور تعیین‌کننده‌ی زنان در مبارزات 
در اواخر سال‌های مبارزات، یعنی آن ماه‌های آخر یا سال آخر، آنجا هم حضور زنان یک حضور تعیین‌کننده بود. لذا امام (رضوان‌الله‌علیه) به هیچ وجه کوتاه نیامدند.
 
2- ردّ فکر مخالفت با حضور زنان 
بعضی‌ها بودند که با حضور زنان در راه‌پیمایی مخالف بودند؛ امام بشدّت رد می‌کردند این فکر را، این نگاه را، این نظر را. حضور زنان مؤثّر بود؛ واقعاً مؤثّر بود.
 
3- زن‌ها، محرک میدان و پیروزی انقلاب 
زن‌ها که وارد میدان شدند، مردها — حتّی آن بی‌تفاوت‌ها — احساس کردند که باید وارد میدان بشوند. زن‌ها که وارد میدان شدند، همسرانشان و فرزندان جوانشان احساس کردند که وظیفه دارند وارد میدان بشوند. به یک معنا، انقلاب را زن‌ها پیروز کردند.
بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی هم، در بخش‌های مختلف، زن‌ها وارد میدان شدند. (18)
 

امام خمینی (ره) و حرکت نوزدهم دی: الگوی مقاومت فرهنگی و معنوی 

1- درسهایی از حرکت نوزدهم دی 
درس حرکت نوزدهم دی مردم قم این است که ما وقتی به قضایای قم نگاه می‌کنیم، می‌فهمیم که باید خودمان را، افکارمان را، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیت ببخشیم — این جزو درس‌های نوزدهم دی است — همچنان که آن روز ذهن قمی‌ها مصونیّت پیدا کرده بود.
 
2- چرا مقاله‌نویسی علیه امام؟ 
مقاله منتشر کردند، امام را متّهم کردند، بدگویی کردند؛ هدفشان چه بود؟ آنها که بر همه‌چیز مسلّط بودند؛ هزاران نفر از طرف‌داران امام زیر شکنجه بودند، در زندان‌ها بودند، در تبعید‌ها بودند؛ دیگر مقاله چرا؟
 
 آنها به یک حقیقتی دست پیدا کرده بودند که امروز هم وجود دارد؛ آنها فهمیده بودند که غلبه بر یک ملت فقط با ابزارهای سخت‌افزاری ممکن نیست، ابزارهای نرم‌افزاری هم لازم است.
 
3- نقش «تبیین» در مقاومت معنوی 
آنها چیست؟ تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن. اینکه بنده این‌همه روی «تبیین» تکیه می‌کنم [به همین خاطر است]. می‌خواستند دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنند.
 
 چند هزار نفر از طرف‌داران امام اینجا در زندان و در تبعید و زیر فشار و کتک و همه‌چیز، اما این کافی نبود؛ باید کاری می‌کردند که آن ذوالفقاری را که از کنار قبر امیرالمؤمنین، این دلها را برمی‌آشفت و این حرکت عظیم را به وجود می‌آورد، از بین ببرند؛ یعنی زبان مبارک امام بزرگوارمان.
 
4- ضربه‌ای که قمی‌ها به دشمن زدند 
اینجا سختگیری می‌کردند، یک پیام یا یک اطلاعیه از امام می‌آمد، دلهای افسرده دوباره امیدوار می‌شد، خستگی آدم‌های خسته برطرف می‌شد، میدان مبارزه گرم‌تر می‌شد. قیام قمی‌ها این نقشه را باطل کرد.
 
اگر شما قمی‌ها روز نوزدهم دی آن حرکت را انجام نمی‌دادید، این مقاله‌نویسی و اهانت کردن ادامه پیدا می‌کرد؛ اوّل به یک صورت، بعد به شکل‌های پیچیده‌تر؛ از شخص امام بزرگوار به روحانیّت، از روحانیّت به اصل دین سرایت می‌کرد و پیش می‌رفت. قمی‌ها جلوی این حرکت را گرفتند، نگذاشتند این اتفاق بیفتد. امروز هم همین‌جور است.
 
امروز هم آمریکایی‌ها خوب فهمیده‌اند که با ابزارهای سخت‌افزاری نمی‌شود کارها را پیش برد... لذا باید کار نرم‌افزاری کنند، باید تبلیغات کنند.
 
5- تبلیغات دشمن و واکنش مؤثر ما 
این، برای من و شما مردم ایران، امروز یک شاخص مهم است. کار نرم‌افزاری عبارت است از: دروغ، دروغ‌پردازی، فاصله انداختن بین واقعیّت با فکر و تصوّر افکار عمومی. شما رو به قوّت می‌روید، او تبلیغ می‌کند که شما دارید ضعیف می‌شوید؛ خودش دارد ضعیف می‌شود، تبلیغ می‌کند که دارد قوی می‌شود؛ شما تهدید ‌ناپذیر می‌شوید، او می‌گوید من با تهدید شما را از بین می‌برم. تبلیغات این است. یک عده‌ای هم تحت تأثیر قرار می‌گیرند.
 
امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما، برای دستگاه‌های فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پرده‌ی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند.
 
این کاری است که آن روز قمی‌ها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد. (19)
 

امام خمینی (ره): مخالفتی ذهن‌سوز با کاپیتولاسیون و سلطه‌ی خارجی 

1- اعتراض امام (رضوان‌الله‌علیه) به ذلت‌آوری کاپیتولاسیون 
یکی از اعتراض‌های امام (رضوان‌الله‌علیه) در نطقی که ایشان در سال ۴۳ داشتند، در اعتراض به کاپیتولاسیون، این بود که به ارتش اهانت می‌شد. یعنی واقعاً کاپیتولاسیون همین‌جور بود.
 
2- معنای واقعی کاپیتولاسیون 
کاپیتولاسیون معنایش این است: وقتی یک دولت، کشوری با یک کشور دیگر قرارداد کاپیتولاسیون امضا می‌کند، معنایش این است که فرد نظامی یا شخصیت آن دولت اگر جرمی در این کشور انجام دهد، نباید در اینجا محاکمه شود.
 
این را آمریکایی‌ها تحمیل کردند بر نظام پادشاهی آن روز! این عناصر ضعیف ما — از پادشاه گرفته تا عضو مجلس سنا، تا عضو مجلس شورای ملّی آن روز، تا شخصیت‌های برجسته‌ی دولتی امثال علم و هویدا و امثال این‌ها — همه امضا کردند که یک شخص آمریکایی — هر کسی می‌خواهد باشد — در ایران اگر جرمی انجام دهد، نباید محاکمه شود.
 
3- ذلتی فراموش‌نشدنی و اعتراض امام 
این معنایش این بود که اگر یک گروهبان آمریکایی زد توی گوش یک افسر ارشد ایرانی، مثلاً توی گوش یک سرهنگ، آن سرهنگ حق ندارد مقابله به مثل کند — آن که هیچ — اما این افسر هم اینجا محاکمه نباید شود؛ او را باید ببرند آمریکا، آنجا یک دادگاهی رسیدگی کند، ببیند آیا کار بدی کرده یا کار خوبی کرده! ذلتی از این بالاتر؟ این را امام اعتراض کردند.
 
امام در آن نطق، به این سلطه‌ی ذلّت‌آور آمریکا بر ارتش ایران و بر حکومت ایران و بر کشور ایران اعتراض کردند. انقلاب آمد، به ارتش هویت داد؛ ارتش هم شایستگی خودش را نشان داد و شد یک ارتش سرافراز و مستقل.(20)
 

امام خمینی (ره): بیدارکننده‌ی هویت ملی و میدان‌دارکننده‌ی ملت

1- گفتگوی بی‌حجاب با ملت
هنر بزرگ امام (رضوان‌الله‌علیه) این بود که اوّلاً با "ملت" حرف زد، نه با یک قشر خاص، نه با یک حزب یا با یک مجموعه‌ی خاص؛ با ملت ایران حرف زد، به ملت هویت داد، از ملت مطالبه و ابراز توقع کرد؛ ملت را به میدان آورد، وارد میدان کرد.
 
2- پدیده‌ای بی‌همتا در تاریخ
این هنر بزرگ امام است. در هیچ‌یک از قضایای گذشته، این حرکت عظیم ملی با دعوت کسی مثل امام ــ که البتّه هیچ‌کس را مثل امام نداشتیم ــ سابقه ندارد.
 
3- بیداری، اعتماد و میدان‌داری
این‌گونه بود که هم به ملت احساس هویت داد، از آن‌ها توقع کرد که وارد بشوند، هم به آن‌ها اعتماد کرد؛ هویت فرهنگی و تاریخی ملت را به یادشان آورد، از غفلت خارج کردِ همه‌ی ما را. ماها توجه نداشتیم به توانایی‌های خودمان؛ امام ما را متوجه کرد به توانایی‌هایمان، به پیگیری‌هایمان، ما را وارد میدان کرد، ملت را وارد میدان کرد و در این کار واقعاً مجاهدت کرد. خداوند متعال هم برکت داد. ملت مرعوب نبودند، مرعوب نشدند؛ امام احساس مرعوب‌شدن را از ملت سلب کرد(21)
 

امام خمینی (ره): آغازگر واقعی مردم‌سالاری اسلامی در ایران 

1- تثبیت حضور مردم در اداره‌ی کشور 
امام بزرگوار ما از روز اوّل پیروزی انقلاب، با قاطعیّت تمام، یک امر بی‌سابقه در کشور را تثبیت کردند و آن، دخالت مردم، حضور مردم و تأثیر مردم در اداره‌ی کشور است؛ این کار بزرگ امام بزرگوار ما بود که یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ زندگی کشورمان محسوب می‌شود.
 
2- تجربه‌ی ناکام مشروطیّت و فاصله‌ی آن با انقلاب اسلامی 
قبل از اینکه ملت ایران به رهبری امام بزرگوار به مردم‌سالاری دست یابد، ما فقط تجربه‌ی مشروطیّت را داشتیم — و این تجربه، تجربه‌ی ناکامی بود.
 
در مشروطیّت، مردم مجاهدت کردند، تلاش کردند، شهید دادند، مبارزات فراوانی انجام گرفت، لکن به دلیل اینکه یک رهبر قدرتمند و متنفّذ و مردمی بر سر کار نبود، تقریباً از همان اولین روزها کشور دچار آشفتگی شد، بیگانه‌ها دخالت کردند، خودسرهای داخلی وارد میدان شدند، حدود پانزده سال کشور در حال آشفتگی بود، بعد هم دیکتاتوریِ خشنِ رضاشاهی بر سر کار آمد.
 
یعنی بین امضای حکم مشروطیّت و روی کار آمدن یک دیکتاتور خشن، بی‌رحم و وابسته مثل رضاخان، حدود پانزده سال بیشتر فاصله نشد؛ و همه‌ی زحمات ملت با روی کار آمدن رضای پهلوی بر باد رفت.
 
3- هدیه‌ی انقلاب اسلامی: حضور مردمی در مدیریت کشور 
این مردم‌سالاری که شما امروز در ایران مشاهده می‌کنید، برآمده از قیام ملت ایران در مقابل چنین وضعی است. ملت ایران هرگز دخالت در امور اداره‌ی کشور را تجربه نکرده بود، آزمایش نکرده بود؛ انقلاب اسلامی این را هدیه کرد به ملت ایران به دست امام بزرگوار و برجسته‌ی بی‌نظیر ما. قدر این را باید دانست: این مردم‌سالاری، این حضور مردمی.(22)
 

جهان‌نگری امام خمینی (ره): بنیان یک انقلاب فراملّی 

1- ضرورت جهان‌نگری در نهضت‌ها و انقلاب‌ها 
مسئله‌ی «جهان‌نگری انقلاب» مهم است. یکی از نیازهای حتمی نهضت‌ها این است که به محدوده‌ی وجود خودشان و حضور خودشان اکتفا نکنند، بلکه به خارج از محدوده هم نظر داشته باشند؛ به‌ویژه در شرایطی مثل شرایط کنونی دنیا که کشورهای قدرتمندی وجود دارند که می‌توانند دست‌اندازی کنند. انقلاب اسلامی ایران و نهضت اسلامی ایران از روز اوّل متوجّه این نکته بود.
 
2- آغاز تحلیل جهانی از روز اوّل انقلاب 
امام در اولین سخنرانی‌هایی که کردند، در کنار اسم آوردن از فجایع رژیم شاه و موارد دیگر، اسم آمریکا را آوردند، اسم صهیونیسم را آوردند، اسم اسرائیل را آوردند؛ از همان ابتدا متوجّه این قضایا بودند.
 
از شروع مبارزه، شاید حدود یک سال و دو یا سه ماه گذشته بود که امام علیه کاپیتولاسیون آن سخنرانی را انجام دادند؛ یعنی امام متوجّه کاپیتولاسیون بود، متوجّه مصوّبات مجلس بود، متوجّه دخالت دیگران در مسائل داخلی کشور بود.
 
3- نگاهی فراتر از مرزها: جهان‌نگری امام (رضوان‌الله‌علیه) 
از اولین روزهای پیروزی انقلاب هم، نگاه امام به بیرون بود. البته فرمایشات امام سرشار است از حلّ مسائل داخلی و پرداختن به مسائل داخلی، اما در اغلب فرمایشات امام که شما نگاه کنید، اشاره‌ای به خطرات بیرونی و امکاناتی که کشور را تهدید می‌کند وجود دارد.
 
نگرش جهانی، نگرش منطقه‌ای، نگرش جامع، غفلت نکردن و مشغول نشدن و سرگرم نشدن فقط به مسائل داخلی — این ویژگی در انقلاب وجود داشت.(23)
 

امام خمینی (ره): پیشگوی مقاومت و روشن‌بینی در مسئله‌ی فلسطین 

1- نگاه جهانی امام از روز اوّل نهضت  
یکی از برجسته‌ترین درس‌ها و رویکردهای امام را ما در قضیّه‌ی فلسطین مشاهده می‌کنیم؛ امام بزرگوار از روز اوّلِ شروع نهضت اسلامی، بر روی مسئله‌ی فلسطین تکیه کردند، مطالبی گفتند، آینده‌نگری‌ای کردند و راهنمایی‌هایی به ملّت‌های مسلمان و به خود ملّت فلسطین کردند.
 
آنچه امام بزرگوار درباره‌ی آینده‌ی فلسطین از پنجاه سال قبل یا بیشتر پیش‌بینی کرده بودند، امروز بتدریج در حال تحقّق یافتن است؛ این روشن‌بینی امام در مسئله‌ی فلسطین، موضوع بسیار مهمّی است.
 
2- آینده‌نگری و شناخت دقیق امام در حوادث 
البتّه این روشن‌بینی و آینده‌نگری و دقّت نظر امام بزرگوار در حوادث، مخصوص مسئله‌ی فلسطین نبود؛ در بسیاری از قضایای جاری و مهمّ کشور، نظر امام، نگاه دقیق امام، روشن‌بینی امام در جلوی چشم کسانی که آنها را شنیده بودند تحقّق پیدا کرد — و البته نمونه‌های زیادی دارد.
 
یک نمونه همان روزهای اوّل نهضت است؛ آن روزی که نهضت اسلامی به رهبری امام بزرگوار، اوّلین گام‌های خود را برمی‌داشت و رژیم طاغوت در فیضیّه‌ی قم، در خیابان‌های قم، در تهران، هر حرکتی را با شدّت و بی‌رحمی سرکوب می‌کرد. در یک چنین شرایطی که مبارزان تعداد اندکی بودند و طرف مقابل هم یک رژیم جبّار و بی‌رحم، ایشان خطاب به ماها که آن روز طلبه‌های جوانی بودیم، فرمودند: «این‌ها رفتنی هستند، شما می‌مانید.»
 
آن روز کسانی که اهل تحلیل بودند، اهل مطالعه‌ی مسائل گوناگون کشورها و مبارزات و مانند این‌ها بودند، از این‌گونه سخن تعجّب می‌کردند؛ ایشان گفتند... و همین هم شد.
 
3- پیشگویی‌های تاریخی امام در مواجهه با قدرت‌ها 
یک نمونه‌ی دیگر در اواخر دوران عمر بابرکت این بزرگوار است و آن، مطلبی است که ایشان در نامه‌ای به رئیس شوروی سابق نوشتند — که این جزو عبارات ماندگار تاریخی است.
 
آن روز که شوروی سابق در اوج شوکت و اعتبار به نظر می‌رسید، ایشان گفتند که صدای شکستن استخوان‌های رژیم کمونیستی را می‌شنوند. هیچ‌کس آن روز تصوّر چنین وضعی را نمی‌کرد؛ ایشان گفتند، و خیلی نگذشت که آنچه ایشان پیش‌بینی کرده بودند اتفاق افتاد.
 
4- نگاه امام به فلسطین: مقاومت، نه مذاکرات سازش 
امام در قضیّه‌ی فلسطین، با این نگاه، با این دید وارد قضایا شدند. آنچه حاصل و خلاصه‌ی خواسته‌ی امام بزرگوار در باب فلسطین بود، این بود که دل به مذاکرات سازش بسته نشود.
 
دل نبندند، امیدوار نباشند که بتوانند با مذاکرات سازش، مشکل فلسطینی‌ها را حل کنند و در مسئله‌ی فلسطین به یک نقطه‌ی عادلانه برسند؛ این خلاصه‌ی حرف امام بود.
 
ایشان معتقد بود باید خود مردم فلسطین در میدان عمل حقّ خودشان را بگیرند و دشمن را — یعنی رژیم صهیونیست — وادار به عقب‌نشینی کنند، او را تضعیف کنند، و همه‌ی ملّت‌ها و بالخصوص دولت‌های مسلمان از فلسطینی‌ها حمایت کنند.
 
ایشان همیشه تکرار می‌کردند که اگر ملّت‌ها وارد میدان بشوند، خود فلسطینی‌ها اقدام کنند و کمر به عمل ببندند، اگر این‌طور شد، رژیم صهیونیست وادار خواهد شد که عقب‌نشینی کند؛ امروز این اتفاق افتاده است.(24)
 

نتیجه:

نگاه رهبر معظم انقلاب به امام خمینی (ره)، نگاهی شناختی، ولایی و الگومندانه است. در نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (داماد قدس)، امام نه تنها بنیانگذار نظام، بلکه الگوی رهبری الهی، حرکت‌ساز و مبارزه‌آفرین  است.
 
این نگاه، زنده‌نگه داشتن روح انقلاب، هویت ملی و اقتدار معنوی است. در برابر چالش‌های داخلی و خارجی، نگاهی است که ملت را به یاد می‌آورد از توانایی‌های درونی‌اش و او را بر مسیر استمرار و استحکام می‌گذارد.
 
امام خمینی (ره) در این دید، نه تنها گذشته‌ای ستودنی، بلکه آینده‌ای فراموش‌نشدنی  هستند — آینده‌ای که همچنان در رفتار، فکر و حرکت رهبری نهادینه شده است.
 
این میراث، این الهام، این رهروی، تنها یادبود نیست، بلکه راه‌نمایی جاویدان  است برای ملتی که همچنان «ما می‌توانیم» می‌گوید و همچنان می‌جنگد.
 

پی نوشت:

1.مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
2. سوره التوبة، آیه ۶۱
3. سوره العنکبوت، آیه ۲۶
4.مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
5. آیه 17 سوره رعد
6.مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
7.مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
8.سوره سبأ، آیه ۴۶
9.مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
10. سوره البقره، آیه ۲۸۵:
11. مربوط به :بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان تهران - 1403/02/26
13.سوره مبارکه الأنفال، آیه ۷  
13.مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1402/10/26
14.مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1402/09/08
15.مربوط به :بیانات در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت - 1402/06/29
16.مرتبط به:  بیانات در دیدار بسیجیان – ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
17.مرتبط به:  بیانات در دیدار بسیجیان – ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
18.مرتبط به:  بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان – ۱۴۰۳/۰۹/۲
19.مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1403/10/19
20.مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش - 1403/11/19
21.مربوط به :بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان - 1403/12/22
22.مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ حکم چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران‌ - 1403/05/07
23.مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بین‌المللی شهدای مقاومت و مدافع حرم - 1403/03/30
24.مربوط به :بیانات در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1403/03/14
 

منابع:

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58928
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58656
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58403
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58403
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57210
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56834
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=56612
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57161
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=54960
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=53887
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=53057
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59664
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=59275
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1504
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58928


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط