مقدمه:
دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، دعایی جامع و عمیق در باب استعانت از خداوند متعال در برابر ظلم و جور است. این دعا، که به نام «دعای مظلوم» نیز شناخته میشود، نه تنها بیانگر رنج و درد مظلوم است، بلکه با تکیه بر حکمت و علم الهی، به مؤمن امید و تسلی میبخشد.یکی از زیباترین و عمیقترین بخشهای این دعا، فرازی است که با عبارت «وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ» آغاز میشود.
این فراز، با ظرافت و بلاغت، به جایگاه والای خداوند نسبت به مظلومیتها اشاره دارد و به مؤمن اطمینان میدهد که خداوند، نه تنها از ستمی که بر مظلوم رفته آگاه است، بلکه نیازی به شهادت شاهدان برای اثبات آن ندارد.
در این شرح و تحلیل، ضمن بررسی معنای ظاهری و باطنی این فراز، به آیات قرآن کریم استناد شده است.
متن و ترجمه فراز دعا:
(۲) وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ.
و ای آنکه نسبت به ستمی که بر ستم دیدگان رفته، نیاز به شهادت شاهدان ندارد!
شرح و تحلیل فراز دعا:
این فراز، با کلمه «و یا» آغاز میشود که نوعی ندا و خطاب مستقیم به خداوند متعال است. در واقع، دعاکننده با این ندا، توجه ربوبی را به خود جلب کرده و از عظمت و کمال الهی یاد میکند.«و ای آنکه نسبت به ستمی که بر ستمدیدگان رفته، نیاز به شهادت شاهدان ندارد!»
این عبارت، قلب تپنده این فراز است. معنای آن این است که خداوند متعال، به دلیل علم مطلق و احاطه کامل خود بر تمام امور، نیازی به اثبات ظلمی که بر مظلوم وارد شده، از طریق شهادت شاهدان ندارد. او خود، شاهد و ناظر بر تمام قضیه است و نیازی به واسطه و تایید دیگران ندارد. این جمله، چند لایه معنایی دارد:
* علم الهی: خداوند، به تمام آنچه در عالم هستی رخ میدهد، آگاه است. او جزییات ظلم و ستم را میداند و نیازی به اطلاعات بیشتر ندارد.
* عدالت الهی: این آگاهی کامل، مبنای عدالت الهی است. خداوند، حتما نسبت به ظلمی که بر مظلوم رفته، پاسخگو خواهد بود و ستمگر را مجازات خواهد کرد.
* تسلی به مظلوم: این فراز، به مظلوم تسلی میبخشد و او را اطمینان میدهد که ظلمی که بر او رفته، پنهان نمیماند و خداوند، حتماً به دادش خواهد رسید.
* بازدارندگی از ظالم: این فراز، به ستمگران هشدار میدهد که ظلمشان از دید خداوند پنهان نمیماند و حتماً مجازات خواهند شد.
استناد به آیات قرآن کریم:
برای فهم عمیقتر این فراز، میتوان به آیات زیر از قرآن کریم استناد کرد:* آیه ۱۴ سوره علق:
«أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى»
«آیا ندانست که خداوند [همه چیز را] میبیند؟»
توضیح: این آیه به صراحت بیان میکند که خداوند متعال، بر تمام اعمال بندگان آگاه است و هیچ یک از آنها از دید او پنهان نمیماند. این آیه، همان معنایی را که در فراز دعایی بیان شده، تقویت میکند.
در حقیقت، این آیه پرسشی توبیخی برای انسان سرکش است؛ تأکیدی قاطع که هیچگونه ظلم یا نافرمانی ـ ولو در خلوتترین لحظات ـ از نگاه الهی پنهان نمیماند.
خداوند بینا و داناست؛ ظلمی که به مظلوم روا میشود، نیازمند شهادت خارجی نیست، بلکه خدا خود شهود کامل صحنههاست و همین نگاه و احاطه، ضامن گستره عدالت اوست.
این دقیقا با مفهوم فراز دعا هماهنگ است که خدا نیازی به گزارش دیگران درباره ستم ندارد، چراکه او همه چیز را میبیند و میداند.
* آیه ۱۲۶ سوره نساء:
«وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطًا»
«و آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ خداست، و خدا همواره بر هر چیزی احاطه دارد.»
توضیح: احاطه خدا بر جهان هستی، نه فقط در مالکیت حقیقی، بلکه در علم و اشراف کامل بر هر ذره از هستی است. هیچ حادثهای، حتی در قلب تاریکیها و اسرار پنهان، از احاطه علم الهی خارج نیست.
در نتیجه، حق مظلوم، نزد خدایی محفوظ است که نیاز به اثبات، سند، یا گواه بیرونی ندارد؛ زیرا همه چیز در حوزه علم بیانتهای اوست.
* آیه ۳ سوره سبأ:
«...لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِى السَّمَاوَاتِ وَ لاَ فىِ الْأَرْضِ...»
«...به سنگینی کوچکترین ذرّهای در آسمانها و زمین از او پوشیده نیست...»
توضیح: این آیه بار دیگر به ریزبینی و ژرفای علم خداوند اشاره میکند. «ذرّه» کوچکترین جزء قابل تصور است و قرآن تأکید میکند که خداوند متعال حتی به کوچکترین ظلمی که رخ میدهد، آگاه است و آن را ثبت میکند؛ برخلاف قضاوتهای انسانی که ممکن است چیزی را نبینند یا کسی را بیگناه یا گناهکار بشمارند بیآنکه شواهد کافی باشد، پیش خدا هیچ چیز پوشیده نمیماند.
* آیه ۶۵ سوره یس:
«الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»
«امروز بر دهانشان مُهر میگذاریم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان به آنچه میکردند گواهی میدهند.»
توضیح: روز قیامت، حتی نیاز به شهادت زبان هم نیست چون تمام اعضا و جوارح انسان گواه اعمال او خواهند بود. حقیقت این است که علم خداوند به اعمال انسان، فراتر از شهادت انسانی است. خدا از همه چیز آگاه است و حتی اگر کسی تمام شاهدان ظاهری را نیز فریب دهد، اعضای بدنش و خود حقیقت پروندهاش را گواهی خواهند داد.
* آیه ۸۴ سوره نحل:
«وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا...»
«و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گواهی برمیانگیزیم…»
توضیح: در قیامت، خدا برای اتمام حجت، از هر امت شاهدانی برمیانگیزد اما حقیقت این است که شهادت آنها صرفا برای اثبات حق نزد خود بندگان و تکمیل پرونده است، نه اینکه خدا نیاز داشته باشد حقیقت را از دیگران جویا شود. پس این شاهدان مکملاند، ولی اصل علم و قضاوت با خداست.
* آیه ۴۳ سوره رعد:
«...کَفَی بِاللَّهِ شَهِیدًا...»
«...خدا بس است که گواه باشد...»
توضیح: خداوند متعال خود بزرگترین و شایستهترین شاهد بر همه چیز است. هیچ شهادتی نمیتواند چیزی را بر خدا افزون کند. این آیه شریفه، تبلور واقعی و عمیق همان مضمون فراز دعاست که گواهی خداوند متعال نسبت به ظلم، بینیاز از شاهد و واسطه است.
* آیه ۲۲ سوره جاثیه:
«وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ»
«و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است، و تا هر کس به سزای آنچه انجام داده، پاداش یابد، و آنها مورد ستم قرار نگیرند.»
توضیح: این آیه نشان میدهد که عدالت خدا ریشه در علم او دارد. همه چیز بیکموکاست ثبت و حساب میشود و بر اساس همین علم مطلق، هر کس به دستاوردش میرسد. بنابراین، نه حقی از مظلوم ضایع میشود و نه ظالم بدون مکافات میماند؛ خدا به همه جزئیات آگاه است.
* آیات ۷ و ۸ سوره زلزال:
«فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»
«پس هر کس به اندازهی ذرهای نیکی کند، آن را میبیند. و هر کس به اندازهی ذرهای بدی کند، آن را میبیند.»
توضیح: در نهایت، خداوند متعال چنان به جزییترین اعمال احاطه دارد که نه نیکی و نه بدی، حتی هموزن کوچکترین ذرهای، از حوزه بینش او خارج نیست.
این آیات پیام تسلیبخش و مهیبی همزمان هستند: هیچ ظلم و حقی گم نخواهد شد؛ همه چیز مشهود و منعکس است، نیازی به شهادت کسی نیست، زیرا اصل شهادت نزد خداست.
جمعبندی و نکات تکمیلی:
فراز «وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَجاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ» از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، بیانگر عظمت و کمال الهی است. این فراز، به ما یادآوری میکند که خداوند، به تمام مظلومیتها آگاه است و نیازی به اثبات آنها از طریق شهادت شاهدان ندارد. او خود، شاهد و ناظر بر تمام قضیه است و حتماً به داد مظلوم خواهد رسید و ستمگر را مجازات خواهد کرد.این فراز، علاوه بر تسلی به مظلوم، به ستمگران نیز هشدار میدهد که ظلمشان از دید خداوند پنهان نمیماند. این فراز، ما را به صبر و تحمل در برابر ظلم و جور دعوت میکند و به ما اطمینان میدهد که خداوند، حتماً به داد ما خواهد رسید.
مجموع آیاتی که به این فراز از دعا استناد شد، ستونهای الهیِ همین فراز دعا را تشکیل میدهند: خداوند برای داوری درباره ستم و دادخواهی مظلوم، محتاج شهادت بیرونی نیست؛ او به واقعیت ماجرا علم دارد و تا کوچکترین ظلم یا حق، نزد او محفوظ است. این ایمان، پشتوانه آرامش مظلوم و باعث خوف ظالم خواهد شد.
در دنیایی که ظلم و ستم هنوز هم وجود دارد، فراز دعایی مورد بررسی، میتواند منبع امید و تسلی برای مظلومان باشد. این فراز، به ما یادآوری میکند که خداوند، حامی مظلومان است و حتماً به داد آنها خواهد رسید. همچنین به ما یادآوری میکند که باید از ظلم و ستم دوری کنیم و به عدالت و انصاف پایبند باشیم، زیرا خداوند، بر تمام اعمال ما آگاه است و حتماً در روز قیامت از ما حساب خواهد کشید.
به طور خلاصه، فراز «وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَجاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ» دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، نشاندهنده تحقق عدالت الهی است؛ وعدهای که در آن، علم و آگاهی مطلق خداوند، حتمیتِ پاسخ به مظلومیت را تضمین میکند و در نتیجه، اطمینانبخشی و بازدارندگی را برای همه انسانها به ارمغان میآورد.
شرح و تحلیل فراز دوم دعای چهاردهم صحیفه سجادیه ما را به قلب یکی از ژرفترین مباحث الهیات شیعی، یعنی نسبت علم و قضاوت خداوند با سرنوشت مظلوم و ظالم میرساند. این فراز با تعبیر بیمانند «وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ»، تصویری بیواسطه از علم و عدالت مطلق الهی ارائه میدهد؛ خدایی که در هیچ پروندهای نیازمند شهادت و واسطه نیست.
پیامهای کلیدی:
* کانون امنیت معنوی مظلوم: این فراز، دل مظلوم را آرام میکند که حقش نزد خدایی محفوظ است که خود گواهی بینیاز از دیگری دارد. خدا نیازی به گزارش، وکیل مدافع یا شاهد ندارد؛ خود “شاهد بینیاز” است.* عدالت فراگیر و قاطع الهی: آیات قرآنی مورد استناد نشان میدهند که عدالت خداوند، بر پایهی علم فراگیر اوست؛ ذرهای ظلم یا نیکی از او مخفی نمیماند. عدالت الهی نه متکی بر قضاوت بشری است، نه اسیر محدودیتهای دستگاههای قضایی انسانی.
* یأس از گریزگاههای ظالم: ظالم، هرقدر شبکهسازی کند یا حقانیت ظلمش را بپوشاند، نمیتواند از علم و شهادت تام خداوند بگریزد؛ همانگونه که قرآن تصریح میکند کوچکترین ذرهای از نظارت او پنهان نخواهد ماند.
* آرامش معنوی در سایه یقین به عدالت الهی: این آموزه، به مؤمنان اطمینان میبخشد که هیچ ظلمی نزد خداوند نادیده گرفته نمیشود و هیچ چاره جز صبر، استغاثه و توکل بر دادخواهی الهی وجود ندارد و این خود، بنیادیترین عامل آرامش معنوی است.
* یادآوری مسئولیت شخصی و اجتماعی: همگان، به ویژه اهل ایمان، با تأمل در این تعلیم، به مسئولیت خویش در پیشگاه “شاهد بینیاز” واقف میشوند؛ خواه در جایگاه مظلوم، خواه ظالم، خواه تماشاچی.
نتیجه نهایی:
فراز دوم دعای چهاردهم و آیات مرتبط با آن، تصویری بیبدیل از مفهوم قاضی مطلق، عدالت فراشهودی و الهی ارائه میدهد. هیچ ستمی بیپاسخ و هیچ حقی ضایع نمیماند. خدا، فراتر از دادگاههای انسانی، تنها و بزرگترین گواه بینیاز است.برای مظلوم، این آموزه مهمترین منبع تسلی، امید و آرامش است که پروندهاش در حضور خدایی بینیاز به شاهد جاری است و حقش بیکموکاست محفوظ خواهد ماند؛ و برای ظالم، بزرگترین هشدار که جزای هر عمل، ثبتشده و بینیاز از شاهد، قطعاً به وی خواهد رسید.
علم مطلق، عدالت قطعی و شهادت بیواسطه خداوند، بنیان آرامش روحی و معنوی اهل ایمان و پایه بازدارندگی جامع برای ظالمان است. بدینسان، این فراز، بیانگر اوج نورانیت و امید در تاریکترین لحظات زندگی مظلومان و تجسم اقتدار عدالت الهی فراتر از همه واسطهها و شواهد انسانی است.
نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.