«۱۰ گفتار از امام عصر (عج): راهنمای زندگی ولایی در عصر غیبت»

ما در این مطلب، ده گفتار حیاتی از امام زمان (عج) را به عنوان راهنمای عملی و معنوی برای زیستنِ ولایی، اخلاقی و مقاومت‌آمیز در عصر غیبت بررسی و تحلیل می‌کنیم.
شنبه، 29 شهريور 1404
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
«۱۰ گفتار از امام عصر (عج): راهنمای زندگی ولایی در عصر غیبت»
مقدمه :
در سکوتِ عصر غیبت، جایی میان هیاهوی دنیا و سر و صدای فریبندهٔ ظواهر، صدایی هنوز می‌پیچد — نه بلند که گوش را آزار دهد، اما عمیق که جان را لمس کند؛ نه آشکار که همه ببینند، اما حاضر که هیچ نفسی را تنها نگذارد.
 
 این صدا، صدای کسی است که در پس پردهٔ زمان، دستانش را بر دل تاریخ گذاشته و هر ضربان قلبِ منتظر را در مهرِ لطفش ثبت می‌کند: امام زمان (عج)، نورِ آخرالزمان، امیدِ بشریتِ خسته، تنها و گمراه.
 
این ده گفتار، قطره‌هایی از دریایی است که هرگز خشک نمی‌شود — دریایی از حکمت، هدایت و همراهی بی‌پایان. این سخنان نه برای تاریخ نوشته شده‌اند، که برای امروزِ تو و من؛ نه برای نگاه کردن، که برای زیستن، نفس کشیدن، ایستادن و گاهی هم زانو زدن در برابر حق.
 
 هر سخن، چراغی است در دستِ رهگذرِ خسته؛ هر عبارت، نقشه‌ای از راهی که به سوی خدا، از راهِ خانه، کار، خیابان و حتی گوشیِ همراه می‌گذرد. او می‌فرماید: «الحق معنا» — پس در هر پیچِ زندگی، جایی که حق را فراموش کرده‌ای، نگاه کن به خطِ اهل بیت (ع). او می‌گوید: «لا بیعة لی لطاغوت» — پس تو هم، در کوچک‌ترین انتخاب‌هات، از بیعتِ درونی با ظلم بپرهیز.
 
او وعده می‌دهد: «أملأ الأرض عدلاً» — پس تو هم، هر روز، یک ذره عدل در جهان بپاش، تا زمینهٔ ظهور فراهم شود. این، کتابِ دستور زندگی نیست — کتابِ دل است. خواندنِ آن، نیازمند چشمِ باز، دلِ حاضر و نیتی است که بگوید: «یا صاحب الزمان، من می‌خواهم در غیبت تو، با تو زندگی کنم.»
 

«۱۰ گفتار از امام عصر (عج): راهنمای زندگی ولایی در عصر غیبت»

1- جایگاه اهل بیت (ع) به از دیدگاه امام زمان (عج)

- قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) : الَّذی یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ ائِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فی ارْضِهِ، وَ اُمَناوُهُ عَلی خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فی بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَاْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ. [1]
 
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
 
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه می باشیم، حلال و حرام را می شناسیم، تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
 
1-1. الگو بودن اهل بیت (ع): آینه‌ای برای خودسازی اخلاقی
پذیرش اهل بیت (ع) به عنوان «قدوه»، تنها یک باور اعتقادی نیست، بلکه پایه‌ای برای خودشناسی و اصلاح اخلاقی است. قرآن می‌فرماید: ﴿ لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ... [2]
 
این آیه که درباره پیامبر (ص) نازل شده، در روایات به اهل بیت (ع) نیز تعمیم یافته است. وقتی انسان خود را در آینه زندگی معصومان می‌بیند، ناخودآگاه از رذائل دور و به فضائل نزدیک می‌شود. مثلاً وقتی بدانیم امام سجاد (ع) در شرایط سخت، حتی به دشمنانش لعنت نکرد، در ما هم صبر و کنترل هیجان تقویت می‌شود.
 
1-2. امامت و خلافت الهی: مسئولیت‌پذیری در جامعه
عبارت «ائمه و خلفاء الله فی ارضه» نشان می‌دهد که اهل بیت (ع) نه برای حکومت سیاسی، بلکه برای هدایت اخلاقی و اجتماعی مأمور شده‌اند. قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً... ﴾ [3]
خلافت، یعنی نمایندگی خدا در امر به معروف و نهی از منکر، عدالت‌خواهی و حفظ نظام اخلاقی جامعه. این مفهوم برای ما هم در عصر غیبت کاربرد دارد: هر فرد می‌تواند در جایگاه خود — چه در خانواده، چه در محل کار — نقش «امامت کوچک» را بازی کند: با رفتار نیک، دفاع از حق، و سکوت نکردن در برابر ظلم.
   
1-3. شناخت حلال و حرام + تأویل کتاب: ضامن تصمیم‌گیری درست
وقتی امام زمان (عج) می‌فرماید: «نعرف الحلال والحرام وتأویل الکتاب»، به این معناست که تنها اهل بیت (ع) مرجع معتبر برای تشخیص مرزهای اخلاقی و شرعی هستند.
 
در دنیای امروز که مرزها محو شده و هر کس تفسیر خود را از دین ارائه می‌دهد، بازگشت به این منبع معصوم، نجات‌بخش است.قرآن هشدار می‌دهد:  ﴿ ...فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ... ﴾ [4]
 
«رسول» در اینجا شامل اهل بیت (ع) نیز می‌شود. پس در هر تصمیم مهم — از ازدواج تا کسب‌وکار — باید از منابع مستند ولایی استفتاء کنیم، نه از شبکه‌های اجتماعی یا عقاید شخصی.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه این حدیث را زندگی کنیم؟
۱. هر روز یک صفت اخلاقی از یکی از ائمه (ع) را انتخاب کنید و آن را در عمل تقلید کنید — مثلاً امروز تواضع امام حسن (ع)، فردا شجاعت امام حسین (ع).
۲. در هر موقعیت سخت از خود بپرسید: «اگر امام زمان (عج) در جای من بود، چه می‌کرد؟» — این سؤال، تصمیم‌های شما را ولایی می‌کند.

۳. قبل از هر تصمیم مهم، یک حدیث یا فتوای مرجع ولایی‌محور خود را مطالعه کنید — این کار، شما را از خطا و گمراهی دور می‌کند.
 

2- جایگاه امام زمان (عج) به عنوان دافع بلاها از شیعیان

قالَ (علیه السلام):"انَا خاتَمُ الاْوْصِیاءِ، بی یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اهْلی وَ شیعَتی." [5] فرمود: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم؛ به وسیله من بلاها و فتنه‌ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.
 
2-1. خاتم الاوصیاء: جایگاه ویژه امام زمان در سلسله ولایت
عبارت «خاتم الاوصیاء» نشان‌دهنده جایگاه منحصر به فرد امام مهدی (عج) در سلسله اوصیای الهی است. همان‌طور که پیامبر (ص) خاتم النبیین است، ایشان خاتم الاوصیاءند — یعنی آخرین و کامل‌ترین تجلی ولایت الهی در عالم.
 
قرآن درباره جایگاه وارثان انبیا می‌فرماید: ﴿ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا... ﴾ [6]
این «اصطفاء» در عصر غیبت، به امام زمان (عج) ختم می‌شود. پس شیعیان با توجه به این جایگاه، باید در همه شرایط — حتی در سخت‌ترین بحران‌ها — به ایشان تکیه کنند، نه به قدرت‌های جهانی یا راه‌حل‌های انسانی ناپایدار. این باور، بنیان اعتماد الهی (توکّل) است که انسان را از ترس و اضطراب نجات می‌دهد.
 
2-2. دفع بلا به وسیله امام: حفاظت غیبی و لطف الهی
وقتی امام (عج) می‌فرماید: «بی دفع می‌شود بلا از شیعیانم»، به این معناست که حضور ایشان — حتی در غیبت — عامل حفاظت الهی از شیعیان است. این حفاظت، گاهی به صورت ظاهری (جلوگیری از فاجعه) و گاهی به صورت باطنی (تبدیل بلا به مصلحت) اتفاق می‌افتد.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ... ﴾ [7] فقط خدا می‌داند چه بلایایی به وسیله حضور غیبی امام از شیعیان دفع شده است. این باور، انسان را از ناامیدی نجات می‌دهد و به او یادآوری می‌کند که حتی در تاریک‌ترین لحظات، یک دست غیبی از او محافظت می‌کند — دستی که متعلق به «ولیّ عصر» است.
 
2-3. شیعی بودن واقعی: شرط بهره‌مندی از لطف امام (عج)
دفع بلا تنها به «انتساب کلامی» به امام زمان (عج) بستگی ندارد، بلکه مشروط به شیعی بودن واقعی است — یعنی پیروی از اخلاق و دستورات اهل بیت (ع)، پرهیز از گناه، و تقویت ارتباط معنوی با امام.قرآن هشدار می‌دهد: ﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ... ﴾[8]
 
پس اگر کسی می‌خواهد تحت پوشش «دفع البلاء» قرار گیرد، باید زندگی‌اش را با ارزش‌های ولایی هماهنگ کند: نماز به موقع، دوری از غیبت و دروغ، کمک به نیازمندان، و دعای عجیله را با حضور قلب بخواند. این‌ها، «کلیدهای دسترسی» به لطف غیبی امام (عج) هستند.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از لطف دفع بلا امام زمان (عج) بهره ببریم؟
۱. هر روز دعای «عجّل فرجه» را با توجه و حضور قلب بخوانید — این دعا، نه فقط برای ظهور، بلکه برای جلب لطف و حفاظت امام در زندگی روزمره است.
۲. در هر بحران، قبل از هر کاری، یک مرتبه بگویید: «یا صاحب الزمان!» — این ندا، ارتباط غیبی شما را با امام فعال می‌کند.

۳. از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کنید — چون گناه، پرده‌ای میان شما و لطف امام می‌کشد.
۴. در مشکلات، به جای ناامیدی، به خود یادآوری کنید: «امام زمان (عج) دارد از من محافظت می‌کند» — این باور، آرامش روحی غیرقابل توصیفی ایجاد می‌کند.
 

3- جایگاه فقهاء به عنوان حجت امام زمان (عج) در عصر غیبت

قالَ (علیه السلام):  "امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إلی رُواهِ حَدیثِنا، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ."[9] فرمود: جهت حلّ مشکلات در حوادث — امور سیاسی، عبادی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و... — به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن‌ها در زمان غیبت، خلیفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن‌ها می‌باشم.
     
3-1. رجوع به فقهاء: ضرورت اطاعت در تمام ابعاد زندگی
امام زمان (عج) در این حدیث به صراحت فرمان می‌دهد که در «حوادث واقعه» — یعنی تمام مسائل جدید و پیچیده‌ای که در زندگی فردی و اجتماعی پیش می‌آید — باید به راویان حدیث، یعنی فقهای عادل و آگاه، رجوع کنیم. این رجوع، نه توصیه، بلکه فرمان ولایی است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ... ﴾[10] «اولو الأمر» در عصر غیبت، همان فقهای جامع‌الشرایط هستند که نایب امام (عج) محسوب می‌شوند. پس اطاعت از آنان، در واقع اطاعت از خود امام و ادامهٔ ولایت الهی در جامعه است.
      
3-2. فقیه، حجت امام (عج) بر ما: مشروعیت رهبری دینی در غیبت
جملهٔ «فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ» نشان می‌دهد که فقیه، نه یک مشاور یا مرجع فقهی صرفاً برای احکام عبادی، بلکه حجت الهی در تمام ابعاد زندگی است. حجت بودن یعنی:  
نادیده گرفتن فتوا یا دستور او، نادیده گرفتن امام است. 
مخالفت با او، مخالفت با نظام ولایی است. 
اعتماد به او، اعتماد به خدا و امام است.
 
همان‌طور که قرآن می‌فرماید:  ﴿ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا... ﴾[11]  این اصل، در عصر غیبت به فقیه منتقل شده است. پس وقتی مرجعی فتوا به مقاومت، اتحاد، یا پرهیز از همکاری با دشمن می‌دهد، اطاعت از او واجب است — حتی اگر با سلیقهٔ شخصی ما همخوانی نداشته باشد. 
 
3-3. امام (عج)، حجت خدا بر فقیه: ضامن عصمت و هدایت غیبی
جملهٔ «وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ» نشان می‌دهد که خود امام زمان (عج) زیر نظر خداوند قرار دارد و هیچ‌گاه از مسیر حق خارج نمی‌شود. این مسئله به ما اطمینان می‌دهد که فقهایی که واقعاً نایب او هستند، تحت پوشش هدایت غیبی قرار دارند و از خطا و انحراف در امور کلی معصومیت دارند.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنَّ اللَّهَ یَدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا... ﴾[12] این دفاع الهی، شامل حفظ نظام ولایت فقیه نیز می‌شود. پس وقتی فقیهی را به عنوان مرجع یا رهبر انتخاب می‌کنیم، باید مطمئن باشیم که او شرایط نیابت از امام را دارد — عدالت، اجتهاد، شجاعت، و وابستگی کامل به خط اهل بیت (ع).
      
جمع‌بندی عملی: چگونه از حجتیت فقیه در زندگی استفاده کنیم؟
۱. هر ماه یک مسئلهٔ جدید (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی) را از دیدگاه مرجع ولایی‌محور خود جستجو کنید — نه از شبکه‌های اجتماعی یا رسانه‌های غربی.
۲. در تصمیمات مهم (ازدواج، شغل، سرمایه‌گذاری، مهاجرت)، قبل از عمل، فتوای مرجع خود را بخوانید.

۳. در مواقع بحران سیاسی یا اجتماعی، به جای شتاب و واکنش عاطفی، به بیانیه‌های مراجع عظام یا ولی فقیه مراجعه کنید.
۴. برای تقویت ارتباط با حجت (عج)، هر روز یک مرتبه بگویید: «اللهم عجل لولیک الفرج» — و در کنار آن، از نایب او اطاعت کنید.
 

4- جایگاه اهل بیت (ع) به عنوان محور حقانیّت از دیدگاه امام زمان (عج)

قالَ (علیه السلام):"الحَقُّ مَعَنا، فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَعَنّا، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعِنا."[13] فرمود: حقانیّت و واقعیّت با ما اهل بیت رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌باشد و کناره‌گیری عده‌ای از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد، چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‌باشیم؛ و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.
 
4-1. «الحق معنا»: ثبات در مسیر حق، فارغ از تأیید یا مخالفت مردم
جملهٔ «الحق معنا» بیانی قطعی و الهی از سوی امام زمان (عج) است که نشان می‌دهد محوریت حق، تنها و تنها در جایگاه اهل بیت (ع) قرار دارد — نه در اکثریت، نه در قدرت سیاسی، و نه در رسانه‌های جهانی.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ... ﴾[14]پس اگر جامعه یا حتی اکثریت علمای زمان از مسیر اهل بیت (ع) منحرف شوند، باز هم حق با ایشان است. این باور، انسان را از فشار اجتماعی، ترس از تنهایی، و وسوسهٔ تطبیق با جریان غالب، رهایی می‌بخشد.
 
4-2. «لن یوحشنا من قعد عنا»: استقلال معنوی در برابر ترک دیگران
امام (عج) فرموده: «کسی که از ما کناره بگیرد، ما را وحشت‌زده نخواهد کرد.» این جمله، درس بزرگ استقلال معنوی و مقاومت در برابر فشارها را به ما می‌دهد. در تاریخ، بارها افراد و جوامع از اهل بیت (ع) رو برگرداندند — اما آنان هرگز از مسیر حق منحرف نشدند.
 
قرآن دربارهٔ پیامبر (ص) می‌فرماید: ﴿ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴾[15]این فرمان، به امامان (ع) و به ما نیز تعلق دارد: وقتی می‌دانیم حق با ماست، نباید از انزوا یا ترک دیگران بترسیم. بلکه باید با قاطعیت و آرامش، مسیر خود را ادامه دهیم — حتی اگر تنها بمانیم.
 
4-3. «نحن صنائع ربنا... والخلق صنائعنا»: جایگاه تربیتی اهل بیت (ع) در نظام خلقت
این عبارت نشان می‌دهد که اهل بیت (ع) نه تنها راهنمایان، بلکه مربیان واقعی بشریت هستند. آنان خود، تربیت‌شدگان مستقیم خداوندند — و سپس خداوند بشریت را به تربیت آنان سپرده است.قرآن می‌فرماید: ﴿ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ... ﴾[16]
 
این «تزکیه» و «تعلیم» در عصر غیبت، از طریق ولایت فقیه و پیروی از خط اهل بیت (ع) ادامه می‌یابد. پس هر کس بخواهد انسان کامل شود، باید خود را به مکتب اهل بیت (ع) بسپارد — نه به مکاتب غربی یا جریان‌های سطحی.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. در هر تصمیم مهم، از خود بپرسید: «آیا این کار با خط اهل بیت (ع) هماهنگ است؟» — نه اینکه «آیا دیگران تأیید می‌کنند؟»
۲. اگر در مسیر حق تنها ماندید، به جای ناامیدی، این جمله را تکرار کنید: «الحق معنا، لن یوحشنا من قعد عنا».

۳. هر هفته یک کتاب یا سخنرانی از مراجع ولایی‌محور بخوانید تا تحت «صنائع» اهل بیت (ع) قرار بگیرید.
۴. در فضای مجازی، وقتی با تهمت یا توهین به اهل بیت (ع) مواجه شدید، سکوت نکنید — حتی یک جملهٔ دفاعی، شما را در ردیف «صنائع» ایشان قرار می‌دهد.
 

5- جایگاه بهشت و نظام خلقت جدید از دیدگاه امام زمان (عج)

قالَ (علیه السلام):"إنَّ الْجَنَّهَ لا حَمْلَ فیها لِلنِّساءِ وَ لا وِلادَهَ، فَإذَا اشْتَهی مُوْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیرِ حَمْل وَ لا وِلادَه عَلَی الصُّورَهِ الَّتی یُریدُ کَما خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهً."[17]
 
فرمود: همانا بهشت جایگاهی است که در آن آبستن شدن و زایمان برای زنان نخواهد بود، پس هرگاه مومنی آرزوی فرزند نماید، خداوند متعال بدون جریان حمل و زایمان، فرزند دلخواهش را به او می‌دهد همان‌طوری که حضرت آدم (ع) را آفرید.
 
5-1. بهشت: جهانی فراتر از قوانین طبیعت و درد مادی
این حدیث به ما یادآوری می‌کند که بهشت، جهانی کاملاً متفاوت از دنیاست — جایی که نه تنها درد و زحمت وجود ندارد، بلکه حتی فرآیندهای طبیعیِ همراه با رنج (مثل بارداری و زایمان) نیز حذف شده‌اند. این، نشانهٔ لطف الهی و کمال عدل خداوند است.
قرآن می‌فرماید:
 
﴿ لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا * إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴾[18]بهشت جایی است که همه چیز بر اساس آرزو و کمال معنویِ انسان طراحی شده — بدون زحمت، بدون نقص، بدون محدودیت. این باور، انسان را از ترس از آینده و ناامیدی در دنیا نجات می‌دهد و به او می‌گوید: «تمام رنج‌هایت، موقت است.»
 
5-2. «إذا اشتهى مؤمن ولداً...»: تحقق آرزوها بدون محدودیت و رنج
جملهٔ «إذا اشتهى مؤمن ولداً خلقه الله...» نشان می‌دهد که در بهشت، آرزوها بلافاصله و بدون زحمت تحقق می‌یابند — حتی آرزوی فرزندی که در دنیا مستلزم ماه‌ها بارداری و درد زایمان بود.
 
این مفهوم، درس عمیقی برای زندگی دنیوی ما دارد: ﴿ وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ لِلَّذِینَ آمَنُوا... ﴾[19]اگر در دنیا صبر کنیم و برای خدا زندگی کنیم، خداوند در آخرت نه تنها جبران می‌کند، بلکه چیزهایی به ما می‌دهد که در دنیا حتی تصورش هم غیرممکن بود. این باور، انسان را در تحمل مشکلات دنیا — از بیماری تا فقر و تنهایی — مقاوم می‌کند.
 
5-3. خلقت بدون واسطه: تجلی قدرت الهی و شباهت به آفرینش آدم (ع)
امام (عج) می‌فرماید: «کما خلق آدم عبره» — یعنی همان‌طور که خداوند آدم (ع) را بدون پدر و مادر و با دست خودش آفرید، در بهشت نیز فرزندان را بدون واسطه و درد، خلق می‌کند. این، تذکری است از قدرت مطلق خداوند که هرگز به قوانین طبیعت مقید نیست.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴾[20] این باور، انسان را از وابستگی به علل مادی رها می‌کند و به او یادآوری می‌کند که در نهایت، همه چیز در دست خداست — هم در دنیا و هم در آخرت. پس چرا نترسیم از بیماری؟
 
 چرا نگران فرزند نباشیم؟ چرا ناامید شویم؟ خداوندی که آدم را از خاک آفرید، می‌تواند فرزند تو را در بهشت بیافریند — بدون درد، بدون زحمت، دقیقاً همان‌طور که دلت می‌خواهد.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه این حدیث را در زندگی دنیایی خود به کار بگیریم؟
۱. هر وقت درد یا رنجی دیدید (حتی در زایمان یا بیماری فرزند)، بگویید: «این موقت است — در بهشت، خداوند هر آرزویم را بی‌درد و کامل برآورده خواهد کرد.»
 
۲. در دعاهایتان برای فرزندان، فقط سلامتی و موفقیت دنیوی را نخواهید — بخواهید که خداوند آنان را در بهشت به شکلی کامل‌تر و زیباتر به شما بازگرداند.
 
۳. وقتی کسی از دردهای زندگی ناامید می‌شود، این حدیث را برایش تعریف کنید — این، بهترین داروی معنوی برای ناامیدی است.
 
۴. در مواجهه با محدودیت‌های دنیا (فقر، بیماری، تنهایی)، به خود یادآوری کنید: «خدایی که آدم را از خاک آفرید، می‌تواند هر آرزوی من را در بهشت بیافریند.»
 

6- جایگاه امام زمان (عج) در برابر ادعاهای باطل در مقام ولایت

قالَ (علیه السلام):"لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ."[21]فرمود: کسی با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمی‌کند مگر آن که ستمگر و معصیت‌کار باشد، همچنین کسی مدعی ولایت و خلافت نمی‌شود مگر کسی که منکر و کافر باشد.
 
6-1. «لا ینازعنا موضعه إلا ظالم آثم»: منازعه با ولایت، نشانهٔ ظلم و گناه
امام زمان (عج) در این حدیث به وضوح بیان می‌کند که هر کس در جایگاه ولایت با اهل بیت (ع) رقابت کند یا آنان را نادیده بگیرد، ظالم و گناهکار است — حتی اگر ظاهرش نیکو باشد یا عنوانش مقدس.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴾[22]این جمله، هشداری جدی برای هر کسی است که در جایگاه رهبری، قضاوت، فتوای دینی یا حتی رهبری خانواده، خود را جایگزین ولایت اهل بیت (ع) می‌کند. ظلم در اینجا فقط به معنای ستم سیاسی نیست، بلکه شامل انحراف از خط ولایت در هر سطحی می‌شود — حتی در تفسیر دین یا تربیت فرزندان.
 
6-2 «لا یدّعیه إلا جاحد کافر»: ادعای ولایت بدون اذن، نشانهٔ کفر عملی
جملهٔ دوم حدیث، شدت بیشتری دارد: مدعی شدن ولایت بدون اذن الهی، نشانهٔ جحود و کفر است. «جاحد» به کسی گفته می‌شود که با وجود دانستن حق، آن را انکار می‌کند. پس کسی که می‌داند ولایت مخصوص اهل بیت (ع) است، اما خود را جایگزین آنان می‌کند، در واقع در حال جنگ با نظام الهی است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ... فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا... ﴾[23]این آیه، در عصر غیبت، شامل کسانی می‌شود که علیه ولایت فقیه یا خط امام زمان (عج) موضع می‌گیرند — نه به خاطر اشتباه، بلکه به خاطر هوس قدرت یا حب جاه. این، کفر عملی است — حتی اگر زبانشان شهادتین را تکرار کند.
 
6-3. ولایت، امانهٔ الهی: نه عنوانی برای ادعای قدرت
این حدیث به ما یادآوری می‌کند که ولایت، امانه‌ای الهی است — نه مقامی برای رقابت یا ادعای شخصی. اهل بیت (ع) هرگز خود را مدعی ولایت نکردند؛ بلکه خداوند آنان را برگزید. پس هر کس خود را بدون اذن الهی در این جایگاه ببیند، در واقع در حال غصب حق الهی و مردم است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴾[24]
 
ولایت، سنگین‌ترین امانت است. فقط کسانی می‌توانند آن را حمل کنند که توسط خدا انتخاب شده‌اند — نه کسانی که خود را برگزیده می‌دانند. این باور، ما را از فریب ظواهر و عنوان‌های دروغین در امان نگه می‌دارد.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. در انتخاب رهبران دینی، سیاسی و حتی فرهنگی، بپرسید: «آیا این شخص واقعاً از خط ولایت اهل بیت (ع) پیروی می‌کند؟» — نه اینکه «آیا حرف‌های زیبا می‌زند؟»
 ۲. اگر کسی خود را جایگزین ولایت معرفی کرد — حتی در سطح خانواده یا محل کار — بدون ترس از او، حق را بگویید و از خط امام (عج) دفاع کنید.
 
۳. هر روز یک مرتبه بگویید: «اللهم صلّ على محمد و آل محمد، و عجّل فرج ولیّک» — این دعا، شما را از تأثیرپذیری از مدعیان باطل ولایت حفظ می‌کند.
 ۴. در فضای مجازی، وقتی کسی ولایت را زیر سؤال برد یا خود را جایگزین آن دانست، با دلیل و آرامش پاسخ دهید — سکوت در این موارد، نوعی همراهی با ظلم است.
 

7- جایگاه امام زمان (عج) به عنوان تنها محور حق در جهان

قالَ (علیه السلام):"إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ غَویٌّ."[25]
فرمود: حقیقت — در همه موارد و امور — با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و طهارت خواهد بود و چنین سخنی را هر فردی غیر از ما بگوید دروغگو و مفتری می‌باشد؛ و کسی غیر از ما آن را ادّعا نمی‌کند مگر آن که گمراه باشد.
 
7-1. «الحق معنا وفینا»: حق، مختصّ اهل بیت (ع) است — نه نسبی یا متغیر
جملهٔ «الحق معنا وفینا» تأکیدی قطعی و الهی است که حق مطلق — در همهٔ ابعاد دینی، اخلاقی، سیاسی و فرهنگی — تنها در جایگاه اهل بیت (ع) قرار دارد. این حق، نسبی نیست، متغیر نیست، و به اکثریت یا جریان غالب وابسته نیست.
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ... ﴾[26]
 
همان‌طور که اسلام، تنها دین مقبول است، خط اهل بیت (ع) نیز تنها مسیر حق در درک و عمل به اسلام است. این باور، انسان را از سردرگمی در برابر تفاسیر متعدد و گرایش‌های مختلف دینی نجات می‌دهد.
 
7-2. «لا یقول ذلک سوانا إلا کذاب مفتر»: ادعای حقانیت بدون ولایت، دروغ محض است
امام (عج) فرموده: «کسی جز ما این سخن را نمی‌گوید مگر دروغگوی مفترا». این جمله، هشداری جدی در برابر کسانی است که ظاهری دینی دارند اما از خط ولایت منحرف‌اند — از مفسران غیر ولایی گرفته تا رهبران سیاسی یا فرهنگی که خود را جایگزین اهل بیت (ع) می‌دانند.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا... ﴾[27]ادعای حقانیت بدون ارتباط با اهل بیت (ع)، در واقع افترایی بر خدا و رسول است — چون خداوند حق را به ایشان سپرده است. این باور، ما را از فریب ظواهر و شعارهای زیبا در امان نگه می‌دارد.
 
7-3. «لا یدّعیه غیرنا إلا ضالّ غویّ»: ادعای حق بدون اهل بیت (ع)، گمراهی مطلق است
جملهٔ آخر حدیث — «کسی غیر از ما آن را ادّعا نمی‌کند مگر گمراه باشد» — نشان می‌دهد که ادعای حقانیت در جایگاه‌های دینی یا اجتماعی، بدون پیوند با اهل بیت (ع)، نه تنها بی‌اثر، بلکه موجب گمراهی است. چنین فردی، حتی اگر نیک‌نیت باشد، در واقع در مسیری خطرناک گام برمی‌دارد — چون بدون نور ولایت، حق را باطل می‌پندارد و باطل را حق.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ أَن یُؤْتَىٰ أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِیتُمْ... ﴾[28]هدایت، مختص خداست و او آن را به اهل بیت (ع) سپرده است. پس هر کس خارج از این محور، خود را هادی بداند، در واقع در حال گمراه کردن خود و دیگران است — حتی اگر قصد بدی نداشته باشد.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. در هر تصمیم مهم — از انتخاب مرجع تقلید تا انتخاب رهبر سیاسی یا حتی کتاب مطالعه — بپرسید: «آیا این انتخاب، با خط اهل بیت (ع) هماهنگ است؟»
 ۲. اگر کسی خود را «حامی حق» خواند اما از اهل بیت (ع) دور بود، بدون توهین اما با هوشیاری، از او فاصله بگیرید — چون امام (عج) فرموده: «کذاب مفتر».
 
۳. هر شب قبل از خواب، ۳ دقیقه به این فکر کنید: «امروز در کدام تصمیم‌هام، حق را از خط اهل بیت (ع) جستجو کردم؟» — این کار، شما را به مرور، انسانی ولایی می‌کند.
 ۴. در فضای مجازی، وقتی کسی شعارهای «حق‌طلبی» یا «عدالت‌خواهی» می‌دهد اما از ولایت فاصله دارد، به جای تشویق، با دلیل و آرامش هشدار دهید — سکوت شما، تأییدِ گمراهی است.
 

8- جایگاه امام زمان (عج) در تحقق قطعی پیروزی حق و شکست باطل

قالَ (علیه السلام):"ابَی اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً."[29] فرمود: همانا خداوند متعال، إباء و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به إتمام و کمال برسد و باطل، نابود و مضمحل گردد.
 
8-1. «أبى الله للحق إلا إتماماً»: حق، تا کامل نشود متوقف نمی‌شود
این جمله بیانگر ارادهٔ قطعی و غیرقابل تغییر خداوند در تحقق کامل حق است. خداوند هرگز اجازه نمی‌دهد حق ناتمام بماند — حتی اگر ظاهراً در تاریک‌ترین لحظات تاریخ، شکست خورده به نظر برسد.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ... ﴾[30]این «دفع» الهی، در عصر غیبت، از طریق حضور غیبی امام زمان (عج) و پیروان ولایی او صورت می‌گیرد. پس هرگز ناامید نشویم — حتی اگر دشمنان قدرتمندتر به نظر برسند. خداوند حق را تا کمالش پیش خواهد برد — نه به خاطر قوت ما، بلکه به خاطر ارادهٔ خودش.
 
8-2. «وللباطل إلا زهوقاً»: باطل، محکوم به نابودی است — حتی اگر موقتاً پیروز شود
جملهٔ «زهوقاً» به معنای نابودی و فناپذیری است. امام (عج) به ما یادآوری می‌کند که باطل، هرچقدر هم قدرتمند یا پرجمعیت باشد، سرنوشت نهایی‌اش نابودی است. این، درس بزرگ امید و مقاومت است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ... ﴾[31]«زاهق» همان «زهوق» است — یعنی نابود. پس وقتی باطل در رسانه‌ها، سیاست‌ها یا فرهنگ غالب شد، نباید تسلیم شویم — بلکه باید بدانیم: این پیروزی موقت است و خداوند در لحظهٔ مناسب، حق را بر آن مسلط خواهد کرد.
 
8-3. امام زمان (عج): تجلّی ارادهٔ الهی برای تحقق «إتمام الحق»
این حدیث، در واقع معرفی امام زمان (عج) به عنوان ابزار تحقق این وعدهٔ الهی است. خداوند حق را به کمال خواهد رساند — و این کمال، با ظهور امام مهدی (عج) محقق می‌شود. پس ایمان به ظهور، فقط یک باور نیست — بلکه اعتماد به وعدهٔ قطعی خدا است.قرآن می‌فرماید: ﴿ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴾[32]

پس وظیفهٔ ما این است که در مسیر حق، استوار بمانیم — حتی اگر تنها شدیم، حتی اگر شکست خوردیم، حتی اگر مورد تمسخر قرار گرفتیم. چرا؟ چون خداوند با ما است و باطل را نابود خواهد کرد — نه به خاطر ما، بلکه به خاطر ذات خودش.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. هر وقت باطل غالب شد (در جامعه، رسانه یا حتی خانواده)، به جای ناامیدی، این جمله را تکرار کنید: «ابى الله للحق إلا إتماماً وللباطل إلا زهوقاً».
 ۲. در تصمیمات خود، حتی اگر حق به نفع شما نبود، آن را انتخاب کنید — چون خداوند حق را تا کمالش پیش خواهد برد، نه باطل را.

۳. هر روز یک مرتبه دعای «عجّل فرجه» را با این نیت بخوانید: «اللهم عجّل لولیک الفرج، تحقیقاً لوعده: أبى الله للحق إلا إتماماً».
۴. در فضای مجازی، وقتی باطل غالب شد، سکوت نکنید — حتی یک پست کوتاه با محتوای ولایی، سنگری در برابر زهوق باطل است.
 

9- جایگاه امام زمان (عج) به عنوان تنها ظهور بدون بیعت با طاغوت

قالَ (علیه السلام):"إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائی إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّی اخْرُجُ حینَ اخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی."[33]
 
فرمود: هیچ‌یک از پدران من (ائمه و اوصیاء علیهم السلام) نبودند مگر اینکه بیعتی با طاغوت زمان خود بر دوش داشتند؛ اما من در زمان ظهورم، هیچ بیعتی با هیچ طاغوتی بر دوشم نخواهم داشت.
 
9-1. «لم یکن لأحد من آبائی إلا وقد وقعت فی عنقه بیعة لطاغوت زمانه»: فشار تاریخی بر ائمه (ع) و حکمت الهی در تحمل
امام زمان (عج) در این حدیث به ما یادآوری می‌کند که تمام ائمهٔ قبلی، تحت فشار نظام‌های جور و طاغوتی قرار داشتند — گاه مجبور به سکوت، گاه به بیعت ظاهری (برای حفظ جان و دین مردم)، و گاه به زندان یا شهادت.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَىٰ مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّىٰ أَتَاهُمْ نَصْرُنَا... ﴾[34]این صبر، نشانهٔ ضعف نبود، بلکه حکمت الهی برای حفظ دین و جامعه بود. این باور، به ما می‌آموزد که گاه سکوت یا تحمل، نه تسلیم، بلکه استراتژی الهی است — به شرطی که هدف، حفظ حق و تحقق ولایت باشد.
 
9-2. «وإنّی أخرج حین أخرج ولا بیعة لأحد من الطواغیت فی عنقی»: ظهور پاک از هرگونه وابستگی به نظام‌های جور
این جمله، تمایز منحصر به فرد امام زمان (عج) را در تاریخ بشریت نشان می‌دهد: او تنها رهبری است که بدون هیچ وابستگی، معاهده یا سازش با طاغوت ظهور خواهد کرد. این، نشانهٔ کمال ولایت و پاکی مطلق از آلودگی نظام‌های ظالم است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ... ﴾[35]امام (عج) نه تنها به طاغوت تکیه نمی‌کند، بلکه ظهورش، شکست نهایی تمام طواغیت جهانی است. این باور، ما را از وسوسهٔ سازش با نظام‌های ظالم — حتی برای منافع موقت — دور نگه می‌دارد.
 
9-3.درس عملی برای ما: پرهیز از بیعت درونی با طاغوت در عصر غیبت
اگرچه ما در عصر غیبت هستیم، اما بیعت با طاغوت فقط به معنای بیعت سیاسی نیست — بلکه شامل پذیرش فرهنگ، ارزش‌ها، سبک زندگی و نظام‌های فکری طاغوتی نیز می‌شود.
قرآن می‌فرماید: ﴿ أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ... ﴾[36]امروز، بسیاری بدون آنکه بدانند، با دنبال کردن سبک زندگی غربی، پذیرش فرهنگ مادی‌گرا، یا تقلید از رسانه‌های ضدالهی، در واقع «بیعت درونی» با طاغوت انجام می‌دهند. وظیفهٔ ما این است که — مانند امام زمان (عج) — در تمام ابعاد زندگی، از هرگونه وابستگی به طاغوت بپرهیزیم.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. هر هفته یک بار از خود بپرسید: «آیا در کار، خانواده یا فضای مجازی‌ام، به طاغوت (فرهنگ غرب، سیستم‌های ضدالهی، یا ارزش‌های جاهلی) بیعت نکرده‌ام؟»
۲. در مصرف، لباس، تفریح و رسانه، خط قرمزهای ولایی را رعایت کنید — حتی اگر «همه این‌طورند». امام (عج) هم تنهاست، اما بیعت نمی‌کند.

۳. هر روز یک مرتبه بگویید: «یا صاحب الزمان! مرا از هرگونه بیعت درونی با طاغوت حفظ فرما».
۴. در فضای مجازی، وقتی دیدید کسی ارزش‌های اسلامی را زیر سؤال می‌برد یا فرهنگ غربی را تبلیغ می‌کند، بدون توهین اما با استدلال، پاسخ دهید — سکوت شما، نوعی بیعت است.
 

10- جایگاه امام زمان (عج) به عنوان محقق عدالت جهانی

قالَ (علیه السلام):"انَا الَّذی اخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ فَامْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً."[37]
فرمود: من آن کسی هستم که در آخر زمان با این شمشیر — ذوالفقار — ظهور و خروج می‌کنم و زمین را پر از عدل و داد می‌نمایم همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده است.
 
10-1. «أنا الذی أخرج بهذا السیف»: شمشیر، نماد قدرت الهی برای برچیدن ظلم
اگرچه عبارت «بهذا السیف» به ظاهر اشاره به جنگ و خشونت دارد، اما در واقع «شمشیر» در اینجا نماد قدرت الهی برای شکست نظام‌های ظالم است — نه خشونت فیزیکی. در روایات، «ذوالفقار» نماد حق و ولایت است، نه ابزار کشتار.قرآن می‌فرماید: ﴿ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ... ﴾[38]
 
مقصود از «قتال» در اینجا، نبرد برای نابودی فتنه و استقرار دین خداست — نه سلطه‌جویی. پس ظهور امام (عج) با «شمشیر»، یعنی با قدرت مطلق الهی که ظلم را از ریشه می‌کند — نه با خشونت بی‌هدف.
 
10-2. «فأملأ الأرض عدلاً وقسطاً»: وعدهٔ الهی برای جهانی عادلانه
این جمله، بزرگ‌ترین وعدهٔ الهی به بشریت است: جهانی که در آن عدل و قسط — نه برای یک قوم یا کشور، بلکه برای تمام بشریت — حاکم خواهد شد. این، نه یک آرزو، بلکه وعدهٔ قطعی خداوند است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴾[39]امام زمان (عج) تجلّی این «عباد صالحون» است. پس ایمان به ظهور، یعنی ایمان به اینکه ظلم نهایی نیست و عدل، سرنوشت نهایی جهان است. این باور، به ما امید می‌دهد تا در تاریک‌ترین شرایط، دست از مبارزه برای حق برنداریم.
 
10-3. «کما مُلئت ظلماً وجوراً»: شرط ظهور، فراگیری ظلم — و وظیفهٔ ما در عصر غیبت
جملهٔ «کما مُلئت ظلماً وجوراً» نشان می‌دهد که ظهور امام (عج) زمانی می‌شود که ظلم به اوج خود برسد — نه وقتی که جامعه آماده باشد. اما این به معنای تسلیم در برابر ظلم نیست؛ بلکه وظیفهٔ ما در عصر غیبت، جلوگیری از گسترش ظلم و تقویت بنیان‌های عدالت است.
 
قرآن می‌فرماید: ﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ... ﴾[40]پس ما باید در خانواده، محل کار، جامعه و فضای مجازی، عدل را تمرین کنیم: حقوق دیگران را رعایت کنیم، از مظلومان دفاع کنیم، و از ظالمان فاصله بگیریم — تا زمینهٔ ظهور را فراهم کنیم، نه با انتظار بی‌عمل، بلکه با تلاش آگاهانه.
 
جمع‌بندی عملی: چگونه از این حدیث در زندگی استفاده کنیم؟
۱. هر روز یک عمل کوچک عدالت‌محور انجام دهید — مثلاً دفاع از یک همکار مظلوم، پرداخت عادلانهٔ حقوق کارگر، یا حمایت از یک کالای داخلی به جای کالای خارجیِ حامی نظام‌های ظالم.
۲. در دعای «عجّل فرجه»، با این نیت بخوانید: «اللهم عجّل لولیک الفرج، لتملأ الأرض عدلاً کما مُلئت ظلماً».

۳. در فضای مجازی، وقتی ظلمی را دیدید (حتی در سطح کوچک)، سکوت نکنید — یک کامنت، یک پست، یک اشتراک‌گذاری، می‌تواند سنگری در برابر ظلم باشد.
۴. از خود بپرسید: «آیا من در زندگی‌ام، بخشی از مشکل هستم یا بخشی از راه‌حل؟» — اگر جواب «راه‌حل» بود، در مسیر امام (عج) گام برمی‌دارید.
 

نتیجه‌گیری :

پایانِ این ده گفتار، آغازِ راهی نو است — نه در کاغذ، که در وجودِ تو. هر سخن، سنگی بود بر بسترِ رودِ زندگی‌ات — تا آبِ روزگارت، نه به سوی ویرانی، که به سوی باغِ ولایت جاری شود.
 
امام (عج) در غیبت، نه غایب است، که حاضر؛ نه خاموش، که هم‌زبان. او نمی‌خواهد تو را فقط منتظرِ فردا کند — می‌خواهد تو را، امروز، اهلِ حق، اهلِ عدل، اهلِ مقاومت کند. ظهور، نیازمند زمینِ پاک است — و زمینِ پاک، نیازمند دستانِ پاکِ تو و من.
 
 پس این گفتارها را در جیبِ دلت بگذار — هنگامِ تصمیم، هنگامِ آزمایش، هنگامِ تنهایی، آن‌ها را از دل بیرون بیاور و با خود مشورت کن. در هر قدم، از خود بپرس: «آیا این قدم، قدمی در مسیرِ اوست؟» در هر انتخاب، بگو: «یا مولای من، مرا یاری کن تا حق را از باطل تشخیص دهم.» تا روزی که او ظهور کند، نه با تعجب، که با شوق بگویی:
 
«ای ولیّ خدا! من در غیبت تو، از تو درسِ زندگی خواندم — و امروز، آنچه خواندم، در وجودم جاری است.» و آنگاه، نه با زبان، که با ذاتت، شاهد باشی بر اینکه: «من در عصر غیبت، زندگی ولایی داشتم — چون تو را راهنمای خود دانستم.»
 

پی‌نوشت ها :

1.تفسیر عیّاشی: ج 1، ص 16، بحارالانوار: ج 89، ص 96، ح 58.
2. سوره احزاب آیه ۲۱.
3. سوره بقره آیه 30.
4. سوره نساء آیه59
5. دعوات راوندی: ص 207، ح 563.
6. سوره فاطر، آیه 32.
7. سوره المدثر، آیه 31.
8. سوره الجاثیه، آیه 21.
9. بحارالأنوار: ج 2، ص 90، ح 13؛ ج 53، ص 181، س 3؛ ج 75، ص 380، ح 1.
10. سوره نساء، آیه 59.
11. سوره حشر، آیه 7.
12. سوره حج، آیه 38.
13. بحارالأنوار: ج 53، ص 178، ضمن ح 9.
14. سوره انعام، آیه 116.
15. سوره حجر، آیه 94.
16. سوره جمعه، آیه 2.
17. بحارالأنوار: ج 53، ص 163، س 16، ضمن ح 4.
18. سوره الواقعه، آیات 25-26.
19. سوره القصص، آیه 60.
20. سوره یس، آیه 82.
21. بحارالأنوار: ج 53، ص 179، ضمن ح 9.
22. سوره التوبة، آیه 24.
23. سوره نساء، آیه 115.
24. سوره احزاب، آیه 72.
25. بحارالأنوار: ج 53، ص 191، ضمن ح 19.
26. سوره آل عمران، آیه 85.
27. سوره الانعام، آیه 93.
28. سوره آل عمران، آیه 73.
29. بحارالأنوار: ج 53، ص 193، ضمن ح 21.
30. سوره بقره، آیه 251.
31. سوره انبیاء، آیه 18.
32. سوره روم، آیه 6.
33. الدرّه الباهـرة: ص 47، س 17؛ بحارالأنوار: ج 56، ص 181، س 18.
34. سوره انعام، آیه 34.
35. سوره هود، آیه 113.
36. سوره مائده، آیه 50.
37. بحارالأنوار: ج 53، ص 179، س 14؛ ج 55، ص 41.
38. سوره انفال، آیه 39.
39. سوره انبیاء، آیه 105.
40. سوره رعد، آیه 11.
 

منبع:

تحریریه راسخون


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط