آسیب‌شناسی فرهنگی و اجتماعی نمایش شراب‌خواری در رسانه

از بازنمایی تا بزک گناه؛ تحلیل فقهی و فرهنگی پدیده قبح‌زدایی از شراب‌خواری در آثار نمایشی

این مقاله، تحلیل فقهی، فرهنگی، اجتماعی و روان‌شناختی قبح‌زدایی از شراب‌خواری در سینما و سریال‌های نمایش خانگی، بررسی آثار مخرب اخلاقی و جسمی مصرف الکل و راهکارهای اصلاح روایت ضد ارزش‌ها در هنر متعهد اسلامی...
شنبه، 17 آبان 1404
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از بازنمایی تا بزک گناه؛ تحلیل فقهی و فرهنگی پدیده قبح‌زدایی از شراب‌خواری در آثار نمایشی

مقدمه:

بیان مسأله
دگرگونی مرزهای ارزشی در هنر نمایشی معاصر ایران به مرحله‌ای رسیده که برخی از معاصی کبیره همچون شراب‌خواری، از نماد گناه و سقوط، به نماد روشنفکری، رهایی یا تراژدی شاعرانه تغییر معنا داده‌اند.
 
برخی فیلم‌ها و سریال‌ها در پلتفرم‌های نمایش خانگی، با تکیه بر ظاهر "واقع‌گرایی اجتماعی" یا "بازنمایی تلخی‌های زندگی"، تصویری رمانتیک از شراب‌خواری القا می‌کنند؛ گویی جام بر لب بردن، بیانگر عمق احساس یا سوز درون است نه آلودگی روح.
 
چنین روندی چهره‌ جدیدی از انحراف نرم را شکل داده است: قبح‌زدایی هنری از منکر شرعی.
 
این قبح‌زدایی نه در سطح فقه، بلکه در لایه‌ زیرین وجدان عمومی رخ می‌دهد و فاجعه‌ فرهنگی آن، زمانی نمایان می‌شود که نسل جوان دیگر نسبت به عمل حرام احساس نفرت نکند.
 
ضرورت بحث
هنر، چون زبان تأثیر است نه استدلال، اگر از مبنای ایمانی جدا شود، ابزار اغوا می‌گردد. امروز سینما و سریال، میدان اصلی "نرم‌سازی گناه" در ذهن مخاطب‌اند. این فرآیند، «جنگ روایت‌ها» و «جنگ نرم بر سر ذهن مردم» است.
 
شناخت دقیق سازوکار قبح‌زدایی از شراب‌خواری و ارائه‌ علاج فقهی، فرهنگی و هنری برای آن، ضرورتی دوگانه دارد: از سویی، پاسداشت ایمان جامعه و از سوی دیگر، اصلاح مسیر هنرمندان متعهدی که شاید از سر غفلت، در بازتولید این آسیب سهم داشته باشند.
 
هدف از نگارش مقاله
این پژوهش با هدف تبیین فقهی و قرآنی بازنمایی گناه شراب‌خواری، آسیب‌شناسی فرهنگی و اجتماعی، پیامدهای اخلاقی و روان‌شناختی آن و در نهایت ارائه‌ راهکارهای نظام‌مند اصلاحی برای تولیدات هنری تدوین شده است. 
 
این مقاله درصدد است تا مرز میان "واقعیت‌گویی" و "قبح‌زدایی" را روشن سازد و نشان دهد که هنر متعهد اسلامی، نیازی به زینت دادن زشتی‌ها ندارد تا تماشایی شود؛ بلکه حقیقت ایمان، زیباتر از هر ترفند بصری است. 
 
 

۱. بررسی فقهی و قرآنی بازتاب شراب‌خواری در آثار نمایشی

بازنمایی شراب‌خواری در آثار نمایشی، هرچند ممکن است در قالب روایت یا نقد اجتماعی صورت گیرد، از منظر فقه شیعه نیازمند تفکیک میان «تصویرِ فعل حرام» و «تجلیل یا تبلیغ آن» است. قرآن کریم در آیاتی چون «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیسِرُ … رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطَانِ» (مائده/۹۰) نه‌تنها نوشیدن، بلکه ترویجِ فضای آن را از مصادیق آلودگی معنوی دانسته است.
 
بنابراین، هر نمایش یا فیلمی که به قصد عبرت، نقد یا هشدار نسبت به آثار و پیامدهای شراب‌خواری تولید شود، در چارچوبِ امر به معروف و نهی از منکر جای می‌گیرد؛ اما اگر حالت تجلیل، جذاب‌سازی یا عادی‌سازیِ این گناه را القا کند، در حکم اعانت بر اثم و حرام شرعی است.
 
۱ـ۱. مذمت شراب‌خواری در قرآن
شراب‌خواری در منطق قرآن، نه صرفا رفتاری ناپسند و زیان‌بار، بلکه «نوعى پلیدى از عمل شیطانى» است؛ این همان مصداقی است که قرآن از آن به «تَسْوِیلُ الشَّیْطَان» تعبیر کرده است؛ یعنی آراستن زشتی در لباس جذابیت هنری. چنین روندی موجب می‌شود «مرز میان گناه و معنا» در ذهن نسل جدید از میان برود و شراب از "سمّ روح" به "عنصر شخصیت" مبدل شود. 

آیه‌ شریفه‌ ۹۰ سوره‌ مائده با بیانی قاطع می‌فرماید:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛
ای اهل ایمان! جز این نیست که همه مایعات مست‌کننده و قمار و بت‌هایی که [برای پرستش] نصب شده و پاره‌چوب‌هایی که به آن تفأل زده می‌شود، پلید و از کارهای شیطان است؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.»

در این آیه، نه‌تنها حرمت شراب‌خواری به روشنی اعلام می‌شود، بلکه نوع تعبیر قرآن نشان از عمق خطر این گناه دارد. نخست، شراب در ردیف بت‌پرستی و قمار قرار داده می‌شود؛ یعنی امری که عقل و ایمان را توأمان تباه می‌سازد. دوم، از لفظ «اجتنبوا» استفاده می‌شود نه صرف «لاتشربوا»، زیرا «اجتناب» تعبیری است که فاصله‌ کامل، پرهیز کامل و دوری جستن در همه سطوح را می‌طلبد؛ نه صرف خودداری از نوشیدن. اجتناب یعنی نه نزدیک شدن، نه هم‌نشینی، نه رضایت و نه تأیید.
 
قرآن این پرهیز مطلق را با واژه‌ اخلاقی و معنوی «لعلّکم تفلحون» پیوند می‌زند. در واقع، رستگاری نه در عبادت صرف، بلکه در پاکی درونی از گناهان مست‌کننده نهفته است. خمر، عقل را می‌رباید و ایمان بدون عقل، پایه‌ای سست دارد. از همین‌ رو پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرموده‌اند:
«الخمرُ جِماعُ الإثْمِ و اُمُّ الخَبائثِ و مِفْتاحُ الشَّرِّ؛
شراب، مجمع انواع گناهان و ریشه پلیدی‌ها و کلید بدی‌هاست.» (بحار الانوار: 79/149/64)
 
زیرا هر گناهی می‌تواند از مستی و زوال عقل برخیزد؛ کسی که عقلش را موقتا تعطیل کند، راه هر لغزش و ناپاکی برای او باز است.
 
۲ـ۱. گستره فقهی حرمت شراب‌خواری
در فقه امامیه، حکم شراب از احکام قطعی‌ حرمت است. حتی اگر فردی از روی نادانی یا پزشک غیرمتشرعی به بیمار بگوید که برای درمان، شراب بخور، باز هم حرمت آن باقی است. به چند حدیث در این رابطه اشاره می‌شود:
 
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
«مَنْ تَداوى بِحَرامٍ، لم یَجْعَلِ اللّه ُ فیهِ شِفاءً؛
هر کس با حرام به مداوا بپردازد، خداوند در آن شفا قرار نمى‌دهد.» (کنزالعمال: ح 28318)
 
از حضرت امام صادق (علیه السلام) در رابطه با اثر دارویی شراب پرسیدند، آن حضرت فرمودند:
«به درستی خدای عزّوجلّ در چیزی که آن را حرام کرده، دوا و شفایی قرار نداده است.» (بحارالانوار: ج 59، ص 86)
 
بنابراین، در هیچ حرامی شفاء نیست و ما نباید فریب نفس اماره و شیطان را بخوریم و نباید به بهانه‌های واهی به سراغ آشامیدنی‌های حرام از قبیل شراب برویم. ما باید در صورت مبتلا شدن به هر نوع مرضی، از راه‌های مشروع و معقول به مداوای خود بپردازیم و از خدا طلب شفاء کنیم.
 
فقیهان شیعه، از جمله شیخ طوسی، علامه حلی و محقق اردبیلی، تصریح کرده‌اند که «خمر، حرام بالذات» است، زیرا مفسده‌اش ذاتی است نه عرضی؛ یعنی شراب ذاتا پلید و موجب زوال عقل و اختیار است.
 
اما نکته‌ مهم‌تر، توسعه‌ دایره‌ حرمت به تمام ساحت‌های مرتبط با آن است. همان‌ گونه که حضرت امام خمینی (رحمه الله) در تحریر الوسیله می‌فرمایند:
«بیع الخمر و أکل ثمنها حرام، و لا یجوز التصرّف فیه، و لا یحل استعمالها فی شیء أبداً؛
فروش شراب و خوردن بهای آن حرام است، و هیچ‌ گونه تصرفی در آن جایز نیست، و استفاده از آن در هیچ موردی، به هیچ وجه، حلال نمی‌باشد.»
 
می‌توان از این حکم صریح فقهی امام راحل، چنین برداشت نمود که نه‌تنها خوردن شراب، بلکه خرید، فروش، حمل، تبلیغ، نگهداری و حتی «انتفاع هنری و فرهنگی» از آن نیز حرام است. به‌ویژه اگر تصویرسازی از شراب، در خدمت زیباسازی آن باشد نه نکوهش اخلاقی‌اش.
 
۳ـ۱. بازنمایی هنری خمر از منظر فقه و اخلاق رسانه
در عصر رسانه، یکی از پیچیده‌ترین مصادیق این حکم، مسأله‌ بازنمایی شراب در تصویر است. آیا نشان دادن شخصی با جام شراب در دست، اگرچه صرفا یک عنصر صحنه باشد، جایز است؟
 
پاسخ فقهی به این پرسش، در نسبت میان قصد هنرمند و اثر بر مخاطب نهفته است. اگر هدف تصویر، نشان دادن زشتی عمل و تنفر اخلاقی باشد -یعنی تماشاگر، در پایان اثر، به قبح آن ایمان یابد- نمایش، مشروع و حتی آموزنده است. اما اگر هدف یا نتیجه‌ آن، «تلطیف قبح» یا «تزیین منکر» باشد، مصداق روشن اشاعه‌ فحشا است که در قرآن (سوره نور، آیه ۱۹) مورد لعن الهی قرار گرفته:
«إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛
کسانی که دوست دارند کارهای بسیار زشت در میان اهل ایمان شایع شود، در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند داشت، و خدا [آنان را] می‌شناسد و شما نمی‌شناسید.»
 
از این رو نمایش بصری شرب خمر در فیلم و سریال، تنها زمانی مجاز است که در خدمت تخریب وجهه‌ گناه باشد نه زیبایی‌شناسی آن. چنین تفکیکی، خط مرزی میان «هنر دینی» و «هنر سکولار» را تشکیل می‌دهد.
 
فقه رسانه‌ معاصر، با بهره از قاعده‌ حرمت اعانه بر اثم (لا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَان؛ در گناه و تجاوز همکاری نکنید.) تأکید می‌کند که هر نوع مشارکت در گسترش مبانی گناه -حتی به شکل نمادین یا زیبایی‌شناختی- شرعا ممنوع است. بنابراین درج صحنه‌هایی که مخاطب از تماشای آن لذت یا همذات‌پنداری هنری ببرد، بی‌تردید مصداق اعانه بر اثم است.
 
۴ـ۱. پیوند عقل و ایمان در منع شرب خمر
در نگاه دینی، عقل نعمتی است که بدون آن راه ایمان بسته است. هر چیزی که چراغ عقل را کم‌نور یا خاموش کند، دشمن مستقیم ایمان است. شراب از این حیث، دشمن دو چهره‌ انسان است: از بیرون بدن را می‌فرساید و از درون باور را سست می‌کند. در اخلاق اسلامی، عقل و ایمان دو خلیفه‌ خدا در باطن انسان‌ هستند؛ و خمر هر دو را ساقط می‌سازد.
 
بدین‌سان، منع شراب در قرآن، نه صرفا نهی از زیان مادی بلکه پاسداری از کرامت عقل انسانی است. در حقیقت «خمر» در هر قالبی -چه در جام و چه در قاب تصویر- سمی است که روح اندیشه‌ مومن را مست و بی‌دفاع می‌کند.
 
جمع‌بندی بخش اول:
شراب‌خواری در منطق قرآن و فقه شیعه، مصداق روشن تجاوز از حدود الهی و آلودگی روح انسان به تسویل شیطان است. گستره‌ حرمت آن، از مصرف تا تبلیغ و از تولید تا تصویر را دربرمی‌گیرد.
 
هرگونه بازنمایی که قبح این عمل را بکاهد یا در ذهن مخاطب آن را به نمادی شاعرانه و انسانی تبدیل کند، خلاف صریح آیات قرآن و مبانی فقهی است.
 
هنر اسلامی موظف است حتی در نقد گناه، جانب تقبیح را نگاه دارد و اجازه ندهد زشتی عمل در لباس زیبایی روایت گردد. در یک کلام، رسالت هنرمند مومن نه تبرئه‌ صورت گناه، بلکه نشان دادن سقوط روح در مسیر آن است.
 

۲. تحلیل فرهنگی و رسانه‌ای قبح‌زدایی از شراب‌خواری در آثار نمایشی

نمایش شراب در آثار نمایشی معاصر، تنها یک «عنصر صحنه» یا «ارجاع تاریخی» نیست؛ بلکه حامل یک معنا و کارکرد فرهنگی عمیق است.
 
در نگاه نخست، ممکن است چنین صحنه‌هایی توجیهی هنری یا تاریخی پیدا کنند -مثلا بازآفرینی دوران پهلوی یا تصویر روشنفکر مأیوس دهه‌ سی در یک قاب سیاه ‌و سفید- اما در لایه‌های زیرین ارتباطی، این بازنمایی به فرآیند خطرناکی منتهی می‌شود: قبح‌زدایی رسانه‌ای از گناه.
 
۱ـ۲. از بازنمایی تا تأثیر ناخودآگاه
در روان‌شناسی رسانه، یکی از مکانیسم‌های مؤثر بر رفتار اجتماعی «تکرار تصویر رفتار ممنوع» است. وقتی مخاطب بارها با صحنه‌هایی مواجه می‌شود که فردی شراب می‌نوشد، یا بطری و جام شراب در قاب زیبایی‌شناسانه قرار گرفته، ذهن او دچار نوعی تحمل اخلاقی تدریجی می‌شود. این پدیده در علوم شناختی به عنوان «اثر عادی‌سازی» شناخته می‌شود؛ یعنی ذهن در اثر تکرار، از حالت هشدار به حالت پذیرش می‌رسد.
 
کافی است قهرمان فیلم -فردی پرجاذبه، متفکر، عاشق یا مظلوم- با چهره‌ای غم‌زده جامی در دست بگیرد؛ مخاطب ناخودآگاه، میان «غم فلسفی» و «شراب» رابطه‌ای معنابخش می‌بیند. در نتیجه، شراب نه نشانه‌ سقوط روح، بلکه نشانه‌ عمق احساس و «بالاتر بودن از قیدهای مذهبی» جلوه می‌کند.
 
به تعبیر دقیق‌تر، رسانه در اینجا نه صرفا تصویر گناه را پخش می‌کند، بلکه برای آن فلسفه‌ زیبایی‌شناسی جدیدی می‌سازد. این همان چیزی است که فرهنگ‌شناسی اسلامی از آن به «تَسویل شیطان» تعبیر می‌کند؛ یعنی زشتی را با آرایش ظاهری چنان نمایش دادن که در نظر مردم زیبا جلوه کند.
 
قرآن در نکوهش این پدیده، می‌فرماید:
«تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِک فَزَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیهُمُ الْیوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛
به خدا سوگند پیامبرانی به سوی امت‌های پیش از تو فرستادیم، پس شیطان کارهای زشتشان را در نظرشان آراست [تا انجامش برای آنان آسان گردد]، او امروز ولیّ و سرپرست اینان است [که در عقاید و رفتار پیرو مشرکان پیش‌اند] و برای آنان [در قیامت] عذابی دردناک است.» (سوره نحل، آیه 63)
 
این آیه، دقیقا به ماهیت پروژه‌های تصویری امروز اشاره دارد که با زبان هنر، «گناه را زیبا» و «قبح را شاعرانه» نشان می‌دهند. 
 
۲ـ۲. نمادسازی فرهنگی و استعمار نرم ذهن‌ها
در سطح فرهنگی، بازنمایی مکرر شراب‌خواری در قاب‌های سینما و تلویزیون، از مرز رفتار فردی می‌گذرد و به نماد اجتماعی تبدیل می‌شود.
 
شراب در آثار مدرن گاه نماد رهایی، اعتراض یا روشنفکری معرفی می‌شود؛ چنان ‌که شخصیت‌های دچار بحران هویت یا فلسفی معمولا در کنار بطری شراب نشان داده می‌شوند؛ گویی عمق اندیشه و درد را می‌توان در ته جام یافت!
 
این روند، نوعی استعمار نرم فکری است؛ زیرا در تضاد با ساختار معنوی جامعه‌ اسلامی، معناهای جدیدی از گناه ارائه می‌دهد. رسانه از طریق نمادسازی، ذهن مخاطب را از کراهت الهی به همذات‌پنداری انسانی می‌برد. به بیان دیگر، گناه از «عمق انحراف» به مرتبه‌ «نوعی تجربه‌ وجودی» ارتقا می‌یابد.
 
چنین نمادسازی‌ای موجب می‌شود نسل جدید، رفتار ممنوع دینی را با چارچوب‌های زیبایی‌شناسی و فلسفی غربی تعبیر کند، نه با معیارهای الهی و قرآنی.
 
در اینجا نقش هنرمند دینی برجسته می‌شود؛ او وظیفه دارد زیبایی را از زشتی تفکیک کند، نه آن که برای زشتی‌ها توجیه زیبایی‌دانانه بتراشد. از نگاه فرهنگ قرآنی، هنر اگر زبان حق را فراموش کند، ابزار تزیین باطل می‌شود.
 
۳ـ۲. از قهرمان تا الگوی فرهنگی
رسانه‌های تصویری با برجسته‌سازی شخصیت‌هایی که گناه می‌کنند ولی در روایت تطهیر می‌شوند، نوعی قهرمان‌سازی اخلاقی وارونه می‌سازند.
 
وقتی فیلمی قهرمان خود را در حال گناه نشان می‌دهد اما همزمان به او شخصیت ژرف و محبوب می‌بخشد، مخاطب دچار «همذات‌پنداری اخلاقی معکوس» می‌شود. یعنی ناخودآگاه با خطاکار احساس همراهی کرده و وجدان او را تطهیر می‌کند. این اتفاق نه‌‌تنها قبح گناه را می‌زداید، بلکه معیار داوری اخلاقی را هم جابجا‌ می‌سازد.
 
چنین فرآیندی در سینمای جهان سال‌هاست شناخته شده: از سینمای آمریکایی که مشروب را با لذت‌جویی از زن، موسیقی و آزادی پیوند می‌دهد، تا فیلم‌های روشنفکری داخلی که در پس میز چوبی و نور قهوه‌ای شراب، تفکر و فلسفه را تصویر می‌کنند. در هر دو شکل، هدف شاید "هنر" باشد، اما نتیجه، شکل‌گیری وجدان بی‌تفاوت نسبت به گناه است.
 
۴ـ۲. رسانه و تسویل شیطان؛ زیبا‌سازی زشتی در لباس معنا
براساس آموزه‌های قرآنی، بزرگ‌ترین خطر در مسیر ایمان، گناه آشکار نیست؛ بلکه گناهی است که در لباس معنا و هنر پنهان می‌شود. قرآن در آیه 63 سوره‌ نحل می‌فرماید:
«... فَزَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیهُمُ الْیوْمَ...؛
...شیطان کارهای زشتشان را در چشمشان زیبا نمود و امروز ولیّ آنهاست...»
 
در میدان فرهنگ و هنر، همین تزیین گناه در لباس «واقع‌گرایی»، «هنر»، یا «تجربه زیباشناسانه» مصداق همان ولایت شیطان در جهان ‌روایت است. وقتی کارگردان صفای بصری شراب را با نور و موسیقی می‌آراید، درواقع وظیفه‌ هنری خود را به خدمت ادراک شیطانی درمی‌آورد.
 
هنر مومنانه، برعکس، باید در جستجوی زشتی باشد تا آن را برملا و تقبیح کند، نه آن که زشتی را در عمق تصویر پنهان کند و به بیننده حس زیبایی و همدلی بدهد.
 
جمع‌بندی بخش دوم:
در منطق فرهنگی اسلام، بازنمایی گناه هرچند به بهانه‌ «واقع‌گرایی» انجام شود، اگر فاقد هشدار اخلاقی باشد، به عادی‌سازی و تطهیر آن منجر می‌شود.
 
رسانه‌ای که از قبح شراب تصویری شاعرانه می‌سازد، در حقیقت در مسیر تسویل شیطان حرکت می‌کند. حفظ مرز میان «هنر متعهد» و «هنر بی‌مرز» در گرو درک همین حقیقت است: هر تصویری که قبح گناه را بکاهد، ولو به اشاره، آتش ایمان را در ناخودآگاه جمعی سرد می‌کند. 
 

۳. واکاوی پیامدهای اجتماعی و اخلاقی بازنمایی شرابخواری در آثار نمایشی

نمایش مکرر شراب در آثار نمایشی، هرچند در ظاهر امری جزیی به نظر می‌رسد، در واقع همچون سم آرام‌بخشی است که به تدریج وجدان جمعی جامعه را می‌خواباند و حساسیت دینی را می‌زداید.
 
در فرهنگی که بیش از هزار سال با آموزه‌ «یُسقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتومٍ؛ آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند.» خو گرفته و شراب را نماد مستی بهشتی دانسته، بازنمایی شراب زمینی در قاب تصویر، اگر فاقد مرز اخلاقی باشد، به معنای سرقت مفهومی از عالم قدس و تزریق آن به ساحت ابتذال است.
 
در ادامه، آثار اجتماعی و اخلاقی این خطای رسانه‌ای را به تفصیل بررسی می‌کنیم.
 
۱ـ۳. فروپاشی تدریجی قبح دینی در ناخودآگاه جامعه
وقتی مخاطب بارها و بارها با صحنه نوشیدن شراب یا حتی نگاه شاعرانه به آن مواجه می‌شود، منطق ذهنی او از «گناه کبیره» به «رفتاری قابل درک و انسانی» تغییر می‌یابد. در زبان جامعه‌شناسی دین، این فرآیند را عادی‌سازی تدریجی منکر می‌نامند.
 
در جامعه اسلامی، شراب نماد یکی از مرزهای صریح میان ایمان و بی‌ایمانی است؛ یعنی مرزی که قرآن با واژه‌ «اجتنبو» حفظ کرده است. اما وقتی رسانه در خدمت تسویل شیطان قرار گرفته و از گناه تصویری لطیف، نوستالژیک یا فلسفی می‌سازد، مخاطب دیگر در مرز «نفرت اخلاقی» قرار ندارد. ذهن او می‌آموزد که شراب نیز می‌تواند بخشی از زندگی بشر باشد؛ در حد یک ضعف طبیعی نه یک انحراف اعتقادی.
 
بدین ترتیب، آنچه در سطح تصویر آغاز می‌شود، به سطح باور ختم می‌گردد. خطر واقعی، نه فقط عمل گناه، بلکه زوال حساسیت نسبت به گناه است.
 
۲ـ۳. تضعیف شأن قدسی قهرمان و مخاطب
در منظومه هنر اسلامی، قهرمان حامل معناست، نه صرفا شخصیت مرکزی روایت. او قرار است ترجمان فضیلت باشد و با عمل و گفتار خود، الگویی اخلاقی ارائه دهد. اما هنگامی که همان قهرمان در حال مستی، شراب‌خواری، یا حتی نشستن پشت میزی با جام شراب ترسیم می‌شود، قهرمان از «نشانه حقیقت» به «ابزار تردید» تبدیل می‌گردد.
 
به این ترتیب، مخاطب که در ناخودآگاه خود همواره به قهرمان اعتماد دارد، اعتمادش را از قدسیت به نسبیت منتقل می‌کند. او دیگر ایمان را معیار برتری شخصیت نمی‌داند؛ بلکه صداقت در ضعف و خطا را می‌پسندد. در ظاهر، این نگاه «انسان‌گرایانه» جلوه می‌کند، اما در عمق خود همان پارادایم (الگوواره) لیبرالی است که ارزش را در تجربه‌ لذت و نه پرهیز از گناه تعریف می‌کند.
 
نتیجه‌ این جابجایی، تحقیر قداست انسان متعهد و تطهیر شخص گناهکار در ناخودآگاه جمعی است و این همان چیزی است که دستگاه فرهنگی غرب سال‌هاست از طریق سرگرمی دنبال کرده: قهرمان بی‌دین اما انسان‌دوست، جایگزین انسان متدین اما مقید.
 
۳ـ۳. تأثیر روانی بر نسل جوان
نفوذ رسانه در ذهن جوان، ماهیتی پنهان و تدریجی دارد. جوان امروز بیش از آن که از طریق استدلال به گناه گرایش یابد، از طریق تصویرسازی احساسی جذب می‌شود.
 
پژوهش‌های فرهنگی ثابت کرده‌اند که تماشای مکرر صحنه‌های مصرف مشروبات در فیلم‌ها، احتمال کنجکاوی یا تقلید در رفتارهای واقعی را چندین برابر افزایش می‌دهد؛ به‌ویژه وقتی عامل انجام‌دهنده‌ آن، شخصیت محبوب یا قهرمان داستان است.
 
در جامعه‌ای که قانون و شریعت، مصرف الکل را حرام دانسته‌اند، رسانه تنها روزنه باقی‌مانده برای تولید خیال ذهنی گناه است. این خیال هنری، اگر کنترل نشود، به میل تجربی تبدیل می‌شود. یعنی مخاطب جوان که بارها دیده «آدم‌های خاص» شراب می‌نوشند، دیر یا زود می‌پندارد شراب‌خواری نشانه عمق، تفاوت و روشنفکری است.
 
به این ترتیب، رسانه می‌تواند قبل از هر فروشگاه یا باند قاچاق، نسل جوان را آماده‌ پذیرش فرهنگی گناه سازد. و این دقیقا نقطه‌ای است که پروژه جنگ نرم در آن موفق عمل می‌کند: پیش از مصرف فیزیکی، ذهن جامعه را مست می‌سازد.
 
۴ـ۳. تعارض با سیاست سلامت عمومی و دینی کشور
از منظر اجتماعی و سیاست‌گذاری کلان، نمایش شراب در رسانه، نه‌‌تنها خطای فرهنگی بلکه تناقضی نهادی است. در کشوری که وزارت بهداشت هشدار می‌دهد الکل عامل هزاران آسیب جسمی و روانی -از سیروز کبدی تا خشونت خانگی- است، نمایش هنری شراب، عملا تضعیف همان سیاست سلامت عمومی است.
 
به تعبیر دیگر، وقتی یک فیلم، شراب را نماد آرامش روشنفکرانه می‌سازد، زحمات پزشکان و روحانیان در جهاد آگاهی‌بخشی بی‌اثر می‌شود. رسانه، اگر در خدمت ارزش‌ها نباشد، خواه‌ ناخواه در خدمت ویرانگری فرهنگی دشمن خواهد بود.

قرآن در آیه 113 سوره هود می‌فرماید:
«وَلَا تَرْکنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمُ النَّارُ وَمَا لَکمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ؛
و به کسانی که [به آیات خدا، پیامبر و مردم مومن] ستم کرده‌اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید و در آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی‌شوید.»
 
یعنی کوچک‌ترین تمایل به چهره‌ باطل، خود آغاز سقوط است. در نتیجه، هرگونه بهره‌گیری از نماد شراب به عنوان عنصر زیبایی‌شناختی، مصداق همان گرایش نرم و بی‌صدا به ظلم فرهنگی است.
 
جمع‌بندی بخش سوم:
بازنمایی شراب در سینما، صرفا خطای بصری نیست؛ ضربه‌ای است به زیرساخت فرهنگی ایمان. این روند، قبح گناه را فرو می‌ریزد، قهرمان دینی را از مرتبه قدسی پایین می‌کشد، ذهن نسل جوان را آلوده به کنجکاوی می‌کند و با سیاست سلامت و اخلاق عمومی کشور در تضاد قرار می‌گیرد.
 
اگر هنر زبان جامعه است، زبان جامعه باید حافظ ایمان باشد، نه منادی مستی. مرز میان هنر متعهد و هنر مسموم، همان‌جاست‌ که پیامد گناه از تصویر به وجدان سرایت می‌کند.
 

۴. تحلیل فقهی، پزشکی و روانی آسیب‌های شراب‌خواری

قرآن با بصیرتی الهی که فراتر از ادراک بشر است، شراب را «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَان؛ نوعى پلیدى از عمل شیطانى» نامیده است؛ واژه‌ای که نه‌‌تنها حامل مفهوم نجاست و آلودگی است، بلکه ناظر بر فساد در اثر نیز می‌باشد. «رجس» یعنی پلیدی‌ای که وجود انسان را در تمام ساحت‌هایش ـ جسم، عقل و روح ـ آلوده می‌کند.
 
این تعبیر آگاهی‌بخش، امروزه در پرتو دانش پزشکی معنایی علمی‌تر یافته است؛ زیرا علم ثابت کرده آنچه قرآن پلیدی نامیده، واقعا در ساختمان فیزیولوژیک انسان تخریب‌گر و در روان او ویرانگر است. به همین دلیل، حرمت شراب نه یک حکم محدود تاریخی، بلکه مصداق روشن حفظ نفس و عقل در منطق فقه اسلامی است.
 
۴-۱. آسیب‌های جسمی شراب‌خواری
پزشکی نوین، الکل را سمی «چندمنظوره» می‌داند؛ ماده‌ای که در هر دستگاه بدن، به ‌گونه‌ای آسیب وارد می‌کند. مهم‌ترین قربانیان آن عبارت‌اند از:
 
* کبد: قربانی خاموش: کبد، مرکز پالایش سموم بدن است و در مواجهه با الکل به میدان جنگی دائمی بدل می‌شود. در مراحل اولیه، التهاب کبدی رخ می‌دهد، سپس سلول‌های کبد تخریب و با چربی جایگزین می‌شوند. در گام بعدی، بافت فیبری و سفت می‌شود؛ وضعیتی که در پزشکی به آن «سیروز کبدی» می‌گویند؛ مرگی تدریجی و دردناک که میلیون‌ها انسان را در جهان نابود کرده است.
 
از نگاه فقهی، این خود مصداق قاعده‌ «لاضرر و لاضرار» است؛ زیرا هیچ انسان عاقلی مجاز نیست زیان قطعی را بر بدن خویش وارد کند.  

* مغز و سیستم عصبی، خاموشی چراغ عقل: الکل از سد خونی-مغزی عبور کرده و با سرکوب انتقال‌دهنده‌های عصبی، موجب کندی پردازش، توهم، اختلال حافظه و در درازمدت، زوال عقل می‌شود.

در حقیقت، همان‌ گونه که قرآن عقل را گوهر تمایز انسان دانسته، علم نیز نشان داده خمر، نخستین قربانی‌اش عقل است. علم امروز تنها زبان دیگری برای تفسیر همان تعبیر حضرت امام علی (علیه السلام) در علت تحریم شراب است که فرمودند: 
«فَرضَ اللّهُ... تَرْک شُرْبِ الخَمرِ تَحْصینا للعَقلِ؛
خداوند... براى حفظ عقل، ترک شرابخوارى را واجب گردانید.» (نهج البلاغه، حکمت 252)  

* قلب و عروق، مستی مرگبار: مصرف مستمر الکل سبب افزایش فشار خون، آریتمی و تضعیف عضله قلب می‌شود. این شرایط در علم پزشکی با عنوان «کاردیومیوپاتی الکلی» شناخته می‌شود و یکی از علل سکته‌های ناگهانی است.   

از دیدگاه اخلاقی، کسی که با اختیار خود قلب را از کار می‌اندازد، در زمره‌ «قاتل خود» محسوب می‌شود، همان‌ طور که شریعت فرموده: 

«...وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ...؛ ...و خودکشی نکنید...» (سورنه نساء، آیه 4) 


* دستگاه گوارش، از التهاب تا سرطان: الکل اسیدیته معده را بالا می‌برد، موجب گاستریت مزمن و التهاب پانکراس می‌شود و با تخریب DNA سلولی در طول سال‌ها، احتمال سرطان مری، معده و کبد را چند برابر می‌کند. پزشکان هشدار می‌دهند که مصرف روزانه حتی مقادیر اندک الکل، بدن را در مسیر تخریب بازگشت‌ناپذیر قرار می‌دهد.

* عملکرد جنسی و باروری: شراب، برخلاف تبلیغات فریبنده‌ صنعت مستی، سبب کاهش شدید هورمون تستوسترون، ناباروری و اختلال عملکرد جنسی در مردان و زنان می‌گردد. از این جهت، لطمه به نهاد خانواده است، زیرا اساس استمرار نسل انسانی را هدف می‌گیرد. این همان تهدیدی است که اسلام از هزار و چهارصد سال پیش با قاعده «حفظ نسل» آن را ممنوع ساخت.  
 
۴-۲. آسیب‌های روانی
از منظر روان‌پزشکی، الکل نه محرک شادی، بلکه «ماده‌ای مهارزدا» است که تمرکز، خودکنترلی و ثبات هیجانی را از انسان می‌گیرد. ساختار اثرگذاری آن به ‌گونه‌ای است که ابتدا احساس آرامش کاذب و سپس افسردگی عمیق و اضطراب مزمن به دنبال دارد.  

* افسردگی و اختلالات خلقی: الکل سطح دوپامین را برای مدتی کوتاه بالا می‌برد، اما در بلندمدت ذخیره‌ عصبی آن را تخلیه می‌کند. نتیجه، افت روحیه، احساس پوچی و بحران وجودی است؛ چنان که آمار جهانی نشان می‌دهد درصد بالایی از خودکشی‌ها با مصرف الکل ارتباط مستقیم دارند.

* از دست رفتن اراده و خودمهاری: شرب خمر، ابتدا مرزهای بازداری اخلاقی را از میان می‌برد. انسان مست، خود را نمی‌شناسد و بر نفس خویش حاکم نیست. در این حالت، نه‌تنها ارتکاب گناه آسان می‌شود، بلکه شرم طبیعی انسان نیز از بین می‌رود. این فقدان شرم، بستر بسیاری از جنایات جنسی، خیانت‌ها و نزاع‌های اجتماعی است.

* وسواس، اضطراب و توهم: در مطالعات روان‌پاتولوژیک، مصرف مزمن الکل با بروز اختلال «توهم ناشی از مصرف الکل» و اختلال «هذیان لرزان» همراه است؛ یعنی فرد در حالت هوشیاری، صداها و اشکالی می‌بیند و می‌شنود که وجود خارجی ندارند. چنین روانی دیگر در قلمرو عقل نیست، بلکه در مرز جنون حرکت می‌کند.

* بی‌نظمی خواب، حافظه و اضطراب شبانه: الکل چرخه خواب را تخریب کرده، خواب عمیق و ترمیمی را از بین می‌برد و فرد را اسیر بی‌خوابی شبانه می‌کند. این بی‌خوابی مزمن خود عامل تشدید اضطراب و کاهش تمرکز است؛ دوری تدریجی از آرامش درونی که فقط با یاد خدا حاصل می‌شود:
«...أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ ...آگاه باشید! دل‌ها فقط به یاد خدا آرام می‌گیرد.» (سوره رعد، آیه 13) 
 
۴-۳. آسیب‌های عرفانی و انسان‌شناختی
فراتر از بدن و روان، شراب دشمن بزرگ «دل» است. در عرفان اسلامی، مستی خمر برابر است با غیبت قلب از یاد خدا. یعنی لحظه‌ای که شعور انسان از محور «توحید» جدا شده و در لذت آنی گناه غرق می‌گردد.
 
مستی ظاهری، آینه‌ فروبستگی باطنی است. در تعبیری لطیف‌تر، می‌توان گفت: شراب، سجده‌گاه عقل را می‌سوزاند؛ و عقل که سوخت، ایمان بی‌پناه می‌شود.
 
جمع‌بندی بخش چهارم:
قرآن، شراب را «رجس» خوانده و علم جدید مهر تأییدی بر این تعبیر نهاده است. شراب جسم را می‌فرساید، ذهن را مختل می‌کند، روح را از مدار یاد خدا خارج می‌سازد و بنیاد خانواده را می‌لرزاند.
 
اگر فقه، شراب‌خواری را حرام دانسته، نه از سر تحمیل، بلکه از سر پاسداری از کرامت انسان است. در واقع، اسلام در پرتو حکمت الهی، راه سلامت جسم، آرامش روان و نجات روح را در یک مسیر واحد ترسیم کرده است: پرهیز از شرب خمر، یعنی پاسداری از عقل و ایمان.
 

۵. راهکارهای فقهی و فرهنگی برای پالایش سینما از قبح‌زدایی شراب‌خواری

هیچ پدیده مبتذلی در سینما به خودی خود متولد نمی‌شود؛ انحطاط فرهنگی، حاصل غفلت‌های کوچک و بی‌برنامگی‌های مداوم است. اگر امروز قبح شراب‌خواری در آثار نمایشی رو به زوال است، دیروز در فقدان سیاست‌گذاری فرهنگی، آموزش دینی هنرمندان و معیارهای فقهی برای تصویربرداری ریشه دارد.
 
از این رو، مقابله با این روند، نیازمند ساختاری چندلایه است: بازنگری در مبانی نظری هنر، تدوین چارچوب‌های فقهی روشن، نظارت اخلاقی فعال و تربیت هنرمند مومن و آگاه.
 
در ادامه، به صورت مشروح به مهم‌ترین راهکارها می‌پردازیم.
 
۵-۱. بازتعریف «واقع‌گرایی» در سینما بر پایه اخلاق اسلامی
یکی از لغزش‌گاه‌های جدی سینمای امروز، سوء‌فهم از مفهوم «واقع‌گرایی» است. برخی فیلم‌سازان می‌پندارند واقع‌گرایی یعنی نمایش بی‌پرده‌ هر رفتار و زشتی؛ غافل از آن که حقیقت هنری در نگاه اسلامی، کشف معناست نه تکرار انحراف.
 
واقع‌گرایی در هنر یعنی نشان دادن حقیقت در قالب واقعیت، نه پرستش واقعیت بجای حقیقت. بر این مبنا، سینمای دینی باید تلخی را تصویر کند اما برای عبرت‌آموزی، نه برای لذت از تلخی.
 
نمایش شراب‌خواری در فیلم اگر منجر به نفرت اخلاقی، بازتاب پشیمانی یا هشداری اجتماعی شود، به رسالت هنری نزدیک است؛ ولی اگر در خدمت هیجان، طنز یا رمانتیسم قرار گیرد، قبح‌زدایی و خیانت به هنر است.
 
این بازتعریف ارزش‌محور از واقع‌گرایی، نقطه آغاز اصلاح فرهنگی است؛ زیرا بدون تعیین معیار حقیقت، هیچ واقعیت تلخی، اصلاح‌گر نخواهد شد.
 
۵-۲. تدوین دستورالعمل فقهی و هنری برای بازنمایی گناه
اسلام دین مرزها و نیت‌هاست. در فقه رسانه، تفاوتی اساسی وجود دارد میان «تصویرسازی برای تقبیح» و «تصویرسازی برای تزیین».
 
به همین دلیل، لازم است نهادهای هنری و حوزوی، با همکاری متقابل، شیوه‌نامه‌ای رسمی برای بازنمایی رفتارهای حرام تدوین کنند؛ نظیر راهنمایی‌های دقیق در خصوص نحوه نمایش شراب، قمار، بی‌حجابی یا روابط نامشروع.
 
در این دستورالعمل باید اصولی همچون موارد زیر به ‌صورت روشن تعریف گردد:
۱. نیت روایی: آیا هدف، نقد منکر است یا کسب جذابیت دراماتیک؟
۲. زاویه دوربین و میزانسن: آیا قاب تصویر در خدمت تقبیح است یا تزیین؟
۳. پیام نهایی اثر: آیا پس از نمایش خطا، وجدان مخاطب بیدار می‌شود یا بی‌حس؟
 
این اصول اگر در قالب آیین‌نامه‌ای از شورای عالی انقلاب فرهنگی یا سازمان سینمایی تصویب شود، می‌تواند ضابطه‌ای نجات‌بخش برای رهایی از هرج‌ومرج اخلاقی در تولیدات تصویری باشد.
 
۵-۳. ایجاد کمیته اخلاق رسانه‌ای در پلتفرم‌های نمایش خصوصی
با گسترش پلتفرم‌های خانگی و سریال‌های آنلاین، بخش قابل توجهی از تولیدات نمایشی از رصد دقیق نهادهای رسمی خارج شده است. در چنین شرایطی، راه چاره، نه محدودسازی کور، بلکه نظارت هوشمند اخلاقی است.
 
پیشنهاد مشخص آن است که در هر پلتفرم خصوصی، کمیته‌ای ترکیبی از کارشناسان رسانه، فقه هنر و روان‌شناسی جامعه تشکیل شود تا پیش از صدور مجوز پخش، آثار را از حیث مفاهیم ضدارزشی و اثرگذاری روانی بررسی کنند.
 
چنین ساختاری، الگوی موفقی از ترکیب تکنولوژی و شریعت را به نمایش می‌گذارد؛ یعنی استفاده از آزادی رسانه در چارچوب مسئولانه‌ اخلاق. به عبارتی، تجمیع نظارت دینی با داوری هنری، نه مانع خلاقیت، بلکه حافظ شأن آن است.
 
۵-۴. آموزش هنرمندان در حوزه فقه هنر و مبانی قرآنی
بخش بزرگی از انحرافات هنری، حاصل جهل ناخواسته است نه لزوما عناد با دین. بسیاری از فیلم‌سازان و بازیگران نمی‌دانند که نمایش یک صحنه به‌ظاهر ساده -مثلا نوشیدن الکل یا شوخی درباره گناه- می‌تواند مصداق «اعانه بر اثم» (کمک به گناه) باشد.
 
بنابراین، راهکار بنیادین در اصلاح جهت‌گیری فرهنگی و هنری جامعه، آموزش معرفتی هنرمندان است؛ زیرا بدون بنیان معرفت‌محور، هنر بجای هدایت، ممکن است به انحراف ذائقه عمومی بینجامد.
 
از این رو، مراکز آموزش سینما، هنرهای نمایشی و پلتفرم‌های تولید محتوا باید دوره‌هایی طراحی و اجرا کنند که هنرمند را از سطح تکنیک به مرتبه‌ تعهد و بینش ارتقا دهند؛ دوره‌هایی همچون:
 
* فقه فیلم‌نامه و تصویر؛ برای شناخت حدود شرعی و اخلاقی در بازنمایی انسان و رفتار؛

* مبانی قرآنی قبح‌زدایی و تأثیر گناه بر روان جمعی؛ جهت فهم اثرات فرهنگی و اجتماعی تخطی از اصول الهی در آثار هنری؛

* زیبایی‌شناسی در خدمت اخلاق؛ تا زیبایی و هنر در مسیر تزکیه و رشد روح انسان قرار گیرد، نه تحریک غرایز؛

* هنر انقلابی و مسئولیت اجتماعی هنرمند؛ با هدف تربیت هنرمندی مومن، متعهد و آگاه به نقش تمدن‌ساز خویش در زمانه رسانه.
 
چنین آموزش‌هایی می‌تواند پایه‌گذار نسلی از هنرمندان باشد که زیبایی را در خدمت حقیقت و هنر را در مسیر هدایت جامعه به‌کار می‌گیرند.
 
۵-۵. تولید آثار جایگزین و جذاب با محوریت وجدان، توبه و رهایی
اصلاح فرهنگی فقط با «نهی» محقق نمی‌شود؛ نیاز به جایگزین زیبا دارد. اگر سینما و سریال ما تنها ممنوع کنند اما الگوی جایگزین ندهند، ذهن مخاطب در خلاء ارزشی سرگردان می‌ماند. از این ‌رو، باید مسیر جذابی از توبه، بازگشت و وجدان را روایت کرد.
 
داستان‌هایی از رهایی معتاد به الکل، تحول درونی انسان خطاکار، یا بازشناسی لذت‌های پاک در ایمان و خانواده، می‌توانند احساسات مخاطب را در همان سطح دراماتیک تحریک کنند اما به ‌سوی نور، نه تاریکی.
 
به عبارتی می‌توان آن را زیبایی حقیقت در برابر واقعیت فریبنده ‌نامید. هنر متعهد می‌تواند مخاطب را به گریه وادارد، بی‌آنکه از گناه تصویری جذاب بسازد.
 
جمع‌بندی بخش پنجم:
نقطه آغاز اصلاح فرهنگی در سینمای ایران، تغییر در جهت نگاه هنرمند است. هنر اگر مأمور هدایت باشد، واقعیت را در خدمت حقیقت می‌گیرد؛ نه حقیقت را قربانی واقعیت.
 
با تدوین آیین‌نامه‌های فقهی روشن، ایجاد کمیته‌های اخلاق رسانه‌ای، آموزش هنرمندان و تولید آثار جایگزین مبتنی بر وجدان، می‌توان جریان قبح‌زدایی گناه را به مسیر تعالی اخلاقی و زیبایی معنوی بازگرداند. زیرا در منطق اسلام، زیبایی و اخلاق دو روی یک حقیقت‌اند: زیبایی بدون پاکی، فریب است؛ و هنر بی‌اخلاق، زشتی آراسته. 
 

جمع‌بندی و نتیجه گیری نهایی:

خلاصه محتوای مقاله
این پژوهش با نگاهی تلفیقی از فقه شیعی، اخلاق رسانه دینی و نقد فرهنگی، روند خطرناک «قبح‌زدایی از شراب‌خواری» در آثار نمایشی معاصر ایران را مورد تحلیل قرار داد.
 
نقطه‌ آغاز مقاله، هشدار نسبت به دگرگونی مرزهای ارزش در هنر بود؛ جایی که شراب، نماد گناه و سقوط، در قالب‌های روشنفکری و شاعرانه بازتعریف شده است.
 
در بخش فقهی و قرآنی، با استناد به آیات قرآن و روایات ائمه اطهار (علیهم السلام)، نشان داده شد که شرب خمر در منطق ایمان، نه صرفا حرامی جسمانی، بلکه «رجسی شیطانی» است که عقل و روح را به تباهی می‌کشاند.
 
بر پایه‌ قاعده‌ «اعانه بر اثم»، هرگونه بازنمایی که گناه را تزیین کند -حتی به‌ صورت تصویری و نمادین-، حرام و ضد رسالت هنر دینی است.
 
در لایه‌ فرهنگی و رسانه‌ای، مقاله ثابت کرد که بازنمایی شاعرانه‌ مستی، پیامد روانی عمیقی دارد و ذهن مخاطب، به‌ویژه نسل جوان، در فرایند تدریجی «عادی‌سازی» گناه گرفتار می‌شود. قهرمان قدسی جای خود را به قهرمان گناه‌دوست می‌دهد و نظام نشانه‌های اخلاقی وارونه می‌گردد. رسانه، بجای‌ بیداری اخلاقی، وجدان جامعه را در خواب زیبایی‌شناسی فرو می‌برد.
 
در ادامه، از منظر سلامت جسم و روان، علم پزشکی و روان‌پزشکی به منزله‌ شاهدی علمی بر حقیقت نورانی قرآن معرفی شد. شرب خمر، هم بدن را می‌فرساید و هم اراده را می‌رباید؛ عقل را خاموش و خانواده را ویران می‌سازد. در عمق عرفانی نیز، مستی با شراب، استعاره‌ غیبت قلب از یاد خدا و خاموشی چراغ عقل دانسته شد.
 
بدین‌سان، این پژوهش نشان داد که قبح‌زدایی از شراب‌خواری در سینما، صرفا مسأله‌ای تصویری نیست، بلکه پروژه‌ای چندوجهی از تحریف معنا، تغییر وجدان و عادی‌سازی باطل است. سینمایی که از روح ایمان تهی شود، هرچند زیبا و پرهزینه، در نهایت به ابزار «ولایت شیطان در روایت» بدل می‌گردد.
 
خلاصه راهکارهای اصلاحی
برای خروج از این انحطاط نرم فرهنگی، مجموعه‌ای از راهکارهای فقهی، فرهنگی و هنری پیشنهاد شد که اساس آن بر بازسازی ارتباط میان حقیقت دینی و زبان هنر است:
 
۱. بازتعریف واقع‌گرایی بر محور حقیقت: سینما موظف است زشتی را نشان دهد برای بیداری، نه برای لذت. واقع‌گرایی ارزش‌مدار یعنی انعکاس حقیقت در قالب واقعیت، نه پرستش واقعیت بی‌حقیقت.
 
۲. تدوین دستورالعمل فقهی و هنری برای بازنمایی گناه: تمایز میان «تصویر برای تقبیح» و «تصویر برای تزیین» باید در شیوه‌نامه‌ای رسمی تثبیت گردد تا هنرمند آگاهانه از اشاعه منکر پرهیز کند.
 
۳. ایجاد کمیته اخلاق رسانه‌ای در پلتفرم‌ها: پلتفرم‌های خصوصی باید مجهز به نهاد مشاور فقه هنر و اخلاق رسانه شوند تا از انتشار محتوای ضد دینی جلوگیری گردد.
 
۴. آموزش هنرمندان در فقه هنر و مبانی قرآنی: شناخت و تعمیق معرفت دینی در خالق اثر، بهترین سپر در برابر شیطان جلوه‌هاست. هنرمند فقیه و مومن، هنر را وسیله هدایت می‌بیند نه تفنن. 

۵. تولید آثار جایگزین بر مدار وجدان و توبه: سینمای اسلامی باید لذت ایمان را به تصویر بکشد؛ آثاری از رهایی و بازگشت از شراب‌خواری به اشک و توبه، از لذت موقت به عشق جاودان.  

این راهکارها در حقیقت، برنامه‌ای کلان برای «بازسازی ساختار اخلاقی سینما» هستند؛ تا صنعت تصویر دوباره در خدمت تربیت انسان قرار گیرد، نه تحریک نفس. 
 
نتیجه‌گیری:
مسأله‌ نمایش شراب‌خواری در هنر، یک مسأله فقهی جزیی نیست؛ بلکه نبردی بنیادین بر سر تعریف انسان است. در منطق قرآنی، انسان کریم کسی است که عقل را با چراغ ایمان نگاه دارد، اما در منطق مدرن رسانه، انسان مست، آزاد و شاعر می‌نماید. این وارونگی اگر اصلاح نشود، جامعه را بجایی می‌برد که گناه، هویت فرهنگی می‌شود و ایمان، امری شخصی و خجالت‌آور.
 
بنابراین، مقابله با قبح‌زدایی از شراب‌خواری در آثار نمایشی ایران، صرفا دفاع از حرمت یک گناه نیست؛ احیای کرامت عقل، سلامت جان و هویت معنوی ملت است. فقه در این مسیر، نقش قانون را دارد، اما هنر، نقش جان‌بخشی به ایمان را ایفا می‌کند.
 
هنرمند متعهد، همان مجاهد خاموش است که در میدان روایت می‌جنگد؛ او قهرمان جنگ نرم است، نه سرباز سرگرمی. رسالتش این است که زیبایی را در خدمت حقیقت بگیرد و درد را به آگاهی تبدیل کند.
 
اگر سینمای ایران به آموزه‌های قرآن و رهنمودهای حکیمانه اهل ‌بیت (علیهم السلام) بازگردد، تصویر شراب بر پرده، بار دیگر به نشانه‌ سقوط و شرم بدل خواهد شد، نه افتخار و احساس. و این نقطه، آغاز تولد مجدد سینمای ایمان است؛ سینمایی که در میان تاریکی‌ها، نور حقیقت را قاب می‌گیرد.
 
سخن پایانی:
ای معمار تصویر و جان روایت! اگر قرار است جامی در قاب روایت بتابد، بگذار جامی از عشق خدا باشد، نه زهر غفلت. سینما، آنگاه مقدس است که مستی‌اش از ایمان برآید نه از شراب، و هر جنبش نور و سایه‌اش، زمزمه‌ای باشد برای بیداری روح و شهود زیبایی ایمان؛ آن هنگام، سینما نه سرگرمی، که سلوک عاشقانه‌ای‌ است در مسیر روشنایی و حقیقت.

نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
play_arrow
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
play_arrow
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
play_arrow
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
play_arrow
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
play_arrow
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
play_arrow
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
play_arrow
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
play_arrow
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
play_arrow
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
play_arrow
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
play_arrow
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
play_arrow
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!
play_arrow
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!
پیام ویژه رزمایش سهند ۲۰۲۵ برای تروریست‌ها چه بود؟
play_arrow
پیام ویژه رزمایش سهند ۲۰۲۵ برای تروریست‌ها چه بود؟