مقدمه:
در بحرانیترین برهه تاریخ اسلام، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نه تنها به عنوان یادگار پیامبر (ص)، که به عنوان سردمدار جهاد تبیین و مدافع حریم ولایت در صحنه حاضر شدند.سیره عملی و کلامی ایشان، چه در قالب خطبههای آتشین و مراجعه به درب منازل انصار، و چه در قالب استدلالهای کوبنده قرآنی و عقلی، اولین و اصیلترین الگو برای پاسخگویی به شبهات را در اختیار امت نهاد.
با این حال، پس از شهادت آن بانوی بزرگ، شبهات نه تنها متوقف نشد، بلکه در قالبهای جدیدی همچون انکار وقایع تاریخی (مانند هجوم به خانه ایشان) یا تحریف حقایق تقویمی (مانند بحث وفات در مقابل شهادت) ادامه یافت.
این نوشتار با هدفی دوگانه پیش میرود: نخست، واکاوی استدلالها و روشهای حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از امامت و ولایت در دوران حیات خویش؛ و دوم، بررسی مستند و روایی پاسخهایی که از سوی ائمه معصومین (علیهم السلام) و علمای شیعه برای رد شبهات متأخر ارائه شده است.
این پژوهش در پی اثبات این امر است که مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، هم از الگویی زنده (سیره فاطمی) و هم از پشتوانهای استدلالی و نقلی قدرتمند برای تبیین حقانیت خویش در همه ادوار برخوردار است.
الگویی فاطمی برای جهاد تبیین: واکاوی استدلالهای حضرت زهرا (س) و پاسخهای روایی به شبهه افکنان معاصر
1. ارزشمندی پاسخگویی به شبهات در سیره فاطمیدر اندیشه دینی، شبهات عقیدتی به عنوان یکی از مهمترین موانع در مسیر رشد معنوی انسان شناخته میشود. این شبهات که از سوی شیطان - اعم از جنی یا انسی - القا میگردد، میتواند بنیان ایمان افراد را مورد تهدید قرار دهد.
بر این اساس، یکی از مهمترین رویکردهای معصومین (علیهم السلام) در مواجهه با این پدیده، یا پاسخگویی مستقیم به شبهات یا تربیت نیروهای توانمند برای مقابله با این چالشها بوده است.
این رویکرد بر اساس منطق روایی «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» شکل گرفته است؛ چرا که شیطان اساساً با کسانی که در مسیر خداشناسی گام برمیدارند، درگیر میشود.
1-1. سیره عملی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در مواجهه با شبهات
روایتی از امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل شده که گویای رویکرد حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این زمینه است: «قالَت فاطِمَةُ (عَلَیها السَّلام) وَ قَدِ اخْتَصَمَ إِلَیها امرأَتانِ فَتَنازَعَتا فی شَیءٍ مِن أَمرِ الدّینِ، إحداهُما مُعانِدَةٌ وَ الأُخری مُؤمِنَةٌ» [1].
ترجمه: حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: دو زن که یکی از آنها معاند و دیگری مؤمن بود، در مورد یکی از مسائل دینی با یکدیگر اختلاف کردند و نزد من آمدند.
این روایت نشان میدهد که چگونه دو زن - یکی مؤمن و دیگری معاند - در مسئلهای دینی با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و برای حل این اختلاف به محضر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شرفیاب میشوند.
این واقعه به خوبی نشان میدهد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عنوان الگوی کامل زنان مسلمان، همواره مرجعی مطمئن برای حل اختلافات اعتقادی بودهاند و این مسئولیت خطیر را با کمال جدیت پیگیری میکردند.
1-2. روش تربیتی و آموزشی در مقابله با شبهات
در ادامه این روایت آمده است: «فَفَتَحَت عَلَی المُؤمِنَةِ حُجَّتَها، فَاستَظهَرَت عَلَی المُعانِدَةِ، فَفَرِحَت فَرَحاً شَدیداً» [2]. پس [حضرت فاطمه] بر زن مؤمنه دلایل و براهینش را گشود و او بر زن معاند پیروز شد و بسیار خوشحال گردید.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با آموزش دلایل و براهین محکم به زن مؤمنه، او را برای رویارویی با شبهات معاند تجهیز و آماده نمودند. این رویکرد نشاندهنده اهمیت تربیت نیروهای کارآمد در زمینه پاسخگویی به شبهات است، نه صرفاً حل موقت مسئله.
این روش تربیتی حضرت، الگویی ماندگار برای تمامی دورانهاست که بر آموزش مستقیم و توانمندسازی افراد در مقابله با شبهات تأکید دارد. در این روش، حضرت خودشان مستقیماً وارد بحث نمیشوند بلکه با آموزش و هدایت فرد مؤمن، او را برای دفاع از عقایدش توانمند میسازند.
1-3. تأثیر معنوی پیروزی بر شبهات در جهان غیب
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در تفسیر این واقعه فرمودند: «إِنَّ فَرَحَ المَلائِکَةِ بِاستِظهارِکَ عَلَیها أَشَدُّ مِن فَرَحِکَ، وَ إِنَّ حُزنَ الشَّیطانِ وَ مَرَدَتِهِ بِحُزنِها أَشَدُّ مِن حُزنِها» [3]. همانا شادی فرشتگان از پیروزی تو بر او [زن معاند] از شادی تو بیشتر است و همانا اندوه شیطان و یارانش از اندوه او بیشتر است.
این بیان گویای آن است که پیروزی در میدان مقابله با شبهات، تنها یک موفقیت فردی نیست، بلکه واکنش مثبت کل نظام هستی را به همراه دارد. فرشتگان الهی از این پیروزی شادمان میشوند و در مقابل، شیطان و لشکریانش به شدت محزون و ناراحت میگردند.
این مطلب نشان میدهد که هرگونه تلاش برای دفاع از حریم اعتقادات دینی، تنها یک فعالیت زمینی نیست بلکه بازتابی گسترده در عالم ملکوت دارد و مورد توجه مستقیم نیروهای غیبی قرار میگیرد.
1-4. پاداش الهی برای مدافعان حریم ایمان
در ادامه این روایت شریف آمده است: «وَ إِنَّ اللهَ تَعالی قالَ لِملائِکَتِهِ: أَوجِبوا لِفاطِمَةَ بِما فَتَحَت عَلَی هذِهِ المَسکینَةِ الأَسیرَةِ مِنَ الجِنانِ أَلفَ أَلفِ ضِعفٍ مِمّا کُنتُ أَعدَدتُ لَها، وَاجعَلوا هذِهِ سُنَّةً فی کُلِّ مَن یَفتَحُ عَلی أَسیرٍ مَسکینٍ فَیَغلِبُ مُعانِداً» [4].
و همانا خداوند متعال به فرشتگانش فرمود: برای فاطمه به پاداش آنکه بر این زن درمانده و دربند [شبهات] گشود، هزار هزار برابر آنچه از بهشت برایش آماده کرده بودم، مقرر دارید و این را سنتی قرار دهید برای هر کس که بر درمانده دربندی بگشاید و بر معاندی پیروز گردد.
این بخش از روایت نشان میدهد که کمک به رهایی مؤمنان از چنگال شبهات، از چنان ارزشی برخوردار است که خداوند پاداشی هزاران برابری برای آن در نظر گرفته و آن را به عنوان سنتی الهی تا قیامت جاری ساخته است.
این پاداش بینظیر نشان از اهمیت فوقالعادهای دارد که خداوند متعال برای نجات مؤمنان از دام شبهات قائل است و این کار را در ردیف ارزشمندترین اعمال بشری قرار داده است.
1-5. سنت الهی پاداش برای پاسخگویان به شبهات
بر اساس این روایت، خداوند متعال خطاب به فرشتگان فرمود: این پاداش عظیم را برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مقرر دارید و این رویه را سنتی قرار دهید برای هر کسی که گرفتار دربند شبهات را یاری کند و بر معاندان پیروز گردد.
این سنت الهی نشاندهنده اهمیت فوقالعادهای است که پاسخگویی به شبهات در نظام ارزشی اسلام دارد. این سنت الهی نه تنها شامل حال حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میشود بلکه همه کسانی که در طول تاریخ به دفاع از حریم اعتقادات دینی میپردازند را در بر میگیرد و پاداشی بینظیر برای آنها مقرر میدارد.
1-6. آثار مخرب شبهات و ضرورت مقابله با آنها
شبهات اعتقادی میتوانند اساس ایمان و باورهای دینی را مورد هدف قرار دهند و انسان را تا مرحله «اسفل سافلین» سقوط دهند. در مقابل، برطرف کردن این شبهات میتواند انسان را به «بالاترین درجات» کمال برساند.
این تقابل نشاندهنده اهمیت حیاتی مسئله پاسخگویی به شبهات در حفظ سلامت اعتقادی جامعه است. شبهات مانند زهر مهلکی هستند که اگر به موقع پادزهر آن تهیه نشود، میتواند جان اعتقادات افراد را به خطر اندازد و آنها را از مسیر هدایت منحرف سازد.
1-7. تفاوت شیوه های شیطان در فریب انسان ها
در حکایتی نقل شده که فردی در خواب دید شیطان زنجیرهای بسیار محکمی را حمل میکند. وقتی پرسید این زنجیرها برای کیست؟ شیطان پاسخ داد: «میخواهم با اینها شیخ انصاری را به سوی خود جلب کنم». وقتی آن فرد پرسید: «پس زنجیر من کجاست؟» شیطان گفت: «تو که زنجیر نیاز نداری! خودت به دنبال من میآیی».
این حکایت نشان میدهد که شیطان برای افراد عادی که خود به دنبال او میروند، نیاز به زنجیر ندارد، اما برای شخصیتهای برجسته علمی و معنوی مانند شیخ انصاری، از تمامی ابزارهای خود استفاده میکند.
این مطلب به خوبی نشان میدهد که هرچه فرد در مسیر معنویت پیشرفت کند، توجه شیطان به او بیشتر شده و ابزارهای پیچیدهتری برای گمراه کردنش به کار میگیرد.
2. پاسخ به یک شبهه تاریخی: بررسی سیره عملی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از ولایت
برخی با طرح این شبهه که "چگونه ممکن است بانوی بزرگواری مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) به درب منازل افراد رفته و یاری طلبیده باشد؟" در صدد انکار این حقایق تاریخی برآمدهاند.
اما منابع معتبر تاریخی از فرق مختلف اسلامی گواهی میدهند که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با همت والا و غیرتی کمنظیر، برای احقاق حق غصب شده ولایت، به میدان عمل وارد شدند و از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.
این اقدام ایشان نه تنها ناشی از احساس مسئولیت در قبال آینده اسلام بود، بلکه نشان از عمق بینش سیاسی و اجتماعی ایشان داشت که چگونه مصلحت اسلام را بر هرگونه ملاحظه شخصی مقدم میدانستند.
2-1. گواهی منابع تاریخی اهل سنت بر حرکت اعتراضی حضرت زهرا (س)
ابن قتیبه دینوری در کتاب الإمامة و السیاسة مینویسد: «وخرج علی کرم الله وجهه یحمل فاطمة بنت رسول الله علی دابة لیلا فی مجالس الأنصار تسألهم النصرة» [5]. و علی (کرم الله وجهه) خارج شد در حالی که فاطمه دختر رسول الله را بر مرکبی شبانه به مجالس انصار حمل میکرد و از آنها یاری میطلبید.
این گزارش تاریخی که از سوی یک مورخ مشهور اهل سنت نقل شده، به وضوح نشان میدهد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) شخصاً و به صورت فعال در صحنه حاضر شدهاند.
این اقدام نشان از عمق فاجعه و اهمیت مسئله دارد که بانوی اول اسلام را مجبور به چنین اقدامی کرده است. حضور مستقیم ایشان در این حرکت اعتراضی، بیانگر این حقیقت است که مسئله ولایت و امامت تا چه اندازه در سرنوشت اسلام تأثیرگذار بوده است.
2-2. فلسفه سیاسی اقدام عملی حضرت زهرا
این سؤال مطرح است که چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) با آن مقام والای معنوی، به درب منازل انصار رفتند؟ پاسخ این است که ایشان با این اقدام میخواستند همت و غیرت دینی انصار را برانگیزند.
انصار که روزی در عقبه با پیامبر (صلی الله علیه و آله) بیعت کرده و قول یاری داده بودند، اکنون در آزمونی سخت قرار گرفته بودند. حضرت با حضور مستقیم خویش، آنان را به وفاداری بر پیمانشان فرامیخواندند.
این حرکت نمادین از سوی بانوی اسلام، درس بزرگی برای همه مسلمانان در همه اعصار است که در دفاع از حق نباید هیچگاه سکوت اختیار کرد.
2-3. همراهی خانواده در حرکت اعتراضی
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه مینویسد: «و کان یحمل فاطمة لیلا علی حمار و ابناها بین یدی الحمار و هو یسوقه فیطرق بیوت الأنصار و غیرهم و یسألهم النصرة» [6].
و علی (علیه السلام) فاطمه را شبانه بر الاغی سوار میکرد و دو پسرش [حسن و حسین] پیش روی الاغ حرکت میکردند و او [علی] آن را میراند و به در خانههای انصار و دیگران میرفت و از آنها یاری میطلبید.
این گزارش نشان میدهد که این حرکت، یک حرکت خانوادگی و کاملاً برنامهریزی شده بوده است. حضور حسنین (علیهما السلام) در این حرکت، بر اهمیت و قداست این قیام میافزاید و نشان میدهد که دفاع از حق، وظیفهای همگانی است.
این تصویر به خوبی گویای آن است که خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) چگونه در سختترین شرایط، همدل و همصدا در راه احقاق حق گام برمیداشتند.
2-4. پاسخ های تاریخی انصار و تحلیل آنها
در برابر درخواست یاری حضرت زهرا (سلام الله علیها)، انصار پاسخ دادند: «یا بنت رسول الله قد مضت بیعتنا لهذا الرجل ولو أن زوجک وابن عمک سبق إلینا قبل أبی بکر ما عدلنا به» [7].
ای دختر رسول خدا! بیعت ما با این مرد [ابوبکر] گذشته است و اگر همسر و پسر عمویت قبل از ابوبکر به نزد ما میآمد، ما با او بیعت میکردیم.
این پاسخ نشان از ضعف ایمان و عدم درک صحیح موقعیت دارد. چگونه ممکن است کسانی که مدعی پیروی از رسول الله (صلی الله علیه و آله) هستند، در برابر دختر گرامیشان چنین پاسخ سردی بدهند؟
این رفتار، عمق فاجعه انحراف جامعه از مسیر حقیقی اسلام را نشان میدهد. انصار با این پاسخ، نه تنها به عهد خود با پیامبر (صلی الله علیه و آله) پشت پا زدند، بلکه فرصت تاریخی برای بازگشت به مسیر صحیح را نیز از دست دادند.
2-5. تبیین حکیمانه امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت علی (علیه السلام) در پاسخ به ادعای انصار فرمودند: «أفکنت أدع رسول الله فی بیته لم أدفنه وأخرج أنازع الناس سلطانه» [8]. آیا من باید پیامبر را در خانهاش رها میکردم و او را دفن نمیکردم و خارج میشدم تا با مردم درباره حکومتشان نزاع کنم؟
این پاسخ حکیمانه نشان میدهد که اولویتهای الهی بر منافع شخصی مقدم است. تکلیف شرعی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آن مقطع، تجهیز و تدفین پیکر مطهر رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود، نه دنبال کردن قدرت.
این نگرش والا، نشان از عمق بینش و معرفت امام علی (علیه السلام) دارد که چگونه وظایف الهی را بر امور دنیایی ترجیح میداد.
2-6. تأیید کامل حضرت زهرا از سیره علوی
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در تأیید عملکرد همسرشان فرمودند: «ما صنع أبو الحسن إلا ما کان ینبغی له» [9]. ابوالحسن [علی] جز آنچه شایسته او بود انجام نداد.
این تأیید صریح از سوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان میدهد که ایشان کاملاً بر مواضع امام علی (علیه السلام) وقوف داشته و آن را در راستای تکلیف الهی میدانستند.
این هماهنگی کامل بین زن و شوهر در میدان دفاع از حق، الگویی جاودان برای همه مسلمانان است. این همراهی و همدلی، نشان از اتحاد کامل این خاندان در مسیر تحقق اراده الهی دارد.
2-7. استمرار مبارزه تا آخرین نفس
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در شعر منسوب به خویش که در کنار قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) سرودند، فرمودند: «بر فراز منبرت گردید حقم پایمال * هرچه نالیدم لبی هم در جوابم وا نشد».
این بیان گویای ادامه مبارزه ایشان تا آخرین لحظات عمر شریفشان است. ایشان حتی پس از ناامیدی از یاری مردم، دست از افشاگری برنداشتند. این استقامت و پایداری، درس بزرگی برای همه آزادگان جهان است که در راه حق باید تا آخرین نفس ایستادگی کرد.
2-8. درس های جاودان از سیره فاطمی
این حرکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به ما میآموزد که دفاع از حق و مبارزه با باطل، محدود به جنسیت یا موقعیت اجتماعی نیست. وقتی پای حفظ اسلام حقیقی به میان میآید، هر مسلمانی باید تا پای جان بایستد.
سیره عملی حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان میدهد که دفاع از ولایت و امامت، وظیفهای همگانی است که حتی بانوی بزرگ اسلام نیز از آن مستثنی نبودهاند. این اقدام تاریخی ایشان، الگویی ماندگار برای همه زنان و مردان مسلمان است که چگونه باید در راه دفاع از ارزشهای دینی از هیچ کوششی دریغ نورزند.
2-9. گواهی منابع معتبر شیعه بر استمرار حرکت اعتراضی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مرحوم طبرسی در کتاب ارزشمند احتجاج از قول سلمان فارسی روایت میکند: «فَلَمَّا کانَ اللَّیلُ حَمَلَ عَلِی فَاطِمَةَ عَلَی حِمَارٍ وَ أَخَذَ بِیدِ ابْنَیهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ فَلَمْ یدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ لَا مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَّا أَتَی مَنْزِلَهُ» [10].
علی بن ابی طالب شبها فاطمه زهرا را بر الاغی سوار میکرد و دست فرزندانشان حسن و حسین را میگرفت و به در خانه تمام کسانی که از مهاجرین و انصار در جنگ بدر حضور داشتند، میرفت.
این گزارش تاریخی از منابع معتبر شیعه، تأکید دیگری بر تداوم و استمرار حرکت اعتراضی خاندان رسالت است. اشاره به حضور اصحاب بدر در این روایت نشان میدهد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) ابتدا به سراغ افرادی رفتند که سابقه درخشانی در دفاع از اسلام داشتند و انتظار میرفت بیش از دیگران به ارزشهای اسلامی پایبند باشند.
2-10. تعداد محدود یاران وفادار در منابع شیعه
در ادامه روایت طبرسی آمده است: «وَ ذَکرَ حَقَّهُ وَ دَعَاهُ إِلَی نُصْرَتِهِ فَمَا اسْتَجَابَ لَهُ مِنْ جَمِیعِهِمْ إِلَّا أَرْبَعَةٌ وَ أَرْبَعُونَ رَجُلا» [11]. اهل بیت حق خود را گوشزد میکردند و از آنان یاری میطلبیدند، اما هیچکس به آنان پاسخ نداد مگر چهل و چهار نفر.
این آمار که در منابع شیعه ذکر شده، با گزارش منابع اهل سنت که تعداد یاران وفادار را چهار نفر ذکر کرده بودند، تفاوت دارد. این تفاوت آماری میتواند ناشی از تفاوت در تعریف "یاری رساندن" باشد یا ممکن است برخی ابتدا قول یاری داده اما بعداً از عهد خویش بازمانده باشند.
2-11. گزارش شیخ مفید از چهل روز تلاش مستمر
شیخ مفید در کتاب الاختصاص با تفصیل بیشتری این واقعه را نقل میکند: «وَ حَمَلَهَا عَلِی عَلَی أَتَانٍ عَلَیهِ کسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ» [12]. در حالی که علی بن ابی طالب ایشان را بر الاغ مادهای سوار کرده بودند که پارچهای نرم بر آن کشیده بودند.
این توجه به جزئیات در گزارش شیخ مفید، نشان از اهمیت این حرکت تاریخی دارد. استفاده از پوشش نرم برای مرکب حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشاندهنده احترام و توجه امیرالمؤمنین به همسر گرامیشان است.
2-12. استمرار چهل روزه حرکت اعتراضی
شیخ مفید مینویسد: «فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فِی بُیوتِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ ع مَعَهَا» [13]. حضرت صدیقه طاهره چهل روز در خانه مهاجرین و انصار را میزدند و حسن و حسین نیز همراه ایشان بودند.
تأکید بر عدد چهل در این گزارش، نشان از استمرار و پایداری حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این حرکت دارد. این مدت طولانی، بیانگر عمق فاجعه و اهمیت مسئله از یک سو، و صبر و استقامت بینظیر ایشان از سوی دیگر است.
2-13. محتوای خطابههای حضرت زهرا در درب منازل
شیخ مفید محتوای سخنان حضرت را اینگونه نقل میکند: «وَ هِی تَقُولُ یا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ» [14]. حضرت فاطمه زهرا میفرمود: ای جماعت مهاجرین و انصار! خدا را یاری کنید.
این فراز از سخنان حضرت نشان میدهد که ایشان یاری طلبیدن برای امام علی (علیه السلام) را در حقیقت یاری خداوند میدانستند. این نگاه، مسئله ولایت را از یک موضوع شخصی به سطح یک تکلیف الهی ارتقا میدهد.
2-14. استدلال به بیعت با پیامبر (صلی الله علیه و آله)
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ادامه خطاب به انصار میفرمایند: «وَ قَدْ بَایعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ یوْمَ بَایعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّیتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَکمْ وَ ذَرَارِیکمْ فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ص بِبَیعَتِکمْ» [15]. شما با رسول الله بیعت کردید که همانگونه که از خود و خانوادهتان دفاع میکنید، از او و ذریهاش نیز دفاع کنید. پس به بیعت خود با رسول الله وفا کنید.
این استدلال محکم حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان میدهد که ایشان با بینش عمیق سیاسی و دینی، بر پیمانشکنی انصار تأکید میکردند. ایشان به خوبی میدانستند که دفاع از اهل بیت (علیهم السلام) ادامه دفاع از رسول الله (صلی الله علیه و آله) است.
2-15. پاسخ ندادن مهاجرین و انصار به ندای حضرت
در نهایت شیخ مفید مینویسد: «فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا» [16]. مهاجرین و انصار نه به حضرت فاطمه زهرا جواب مثبت دادند، نه کمک کردند و نه یاری کردند.
این پایان دردناک حرکت چهل روزه حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان از عمق انحراف جامعه اسلامی از مسیر حقیقی اسلام دارد. با وجود تمام استدلالهای محکم و درخواستهای مکرر، جامعه آن روز حاضر به یاری حق نشد.
2-16. تحلیل انتخاب زمان شب برای حرکت اعتراضی
شاید حضرت زهرا (سلام الله علیها) شبها را برای این حرکت انتخاب کردند تا هم حجاب و عفاف خود را حفظ کنند و هم افراد در خانههایشان حاضر باشند.
همچنین ممکن است انتخاب شب به دلیل ملاحظات امنیتی و جلوگیری از حاشیهسازی دشمنان بوده باشد. این تدبیر نشان از حکمت و درایت بالای ایشان در مدیریت این حرکت اعتراضی دارد.
2-17. درسهای عملی برای جهان معاصر
این سیره عملی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای ما درسهای بزرگی دارد. در زمانی که شبهات فراوانی علیه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مطرح میشود، آیا ما نیز همانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهل روز و چهل شب برای دفاع از حریم ولایت تلاش میکنیم؟
آیا در فضای مجازی و حقیقی با همان عزم و اراده ایشان به میدان میآییم؟ این سیره نورانی باید الگوی تمامی شیعیان و پیروان راستین اهل بیت (علیهم السلام) قرار گیرد.
3. پاسخ به شبهه تاریخی هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و تحلیل ابعاد سیاسی-اجتماعی آن
در پی حوادث و اغتشاشات سالهای اخیر، جریانهای معاند با سوءاستفاده از برخی رویدادها، شبهاتی را درباره تعارض جمهوری اسلامی با حقوق زنان مطرح میکنند.این در حالی است که بررسی منابع معتبر تاریخی نشان میدهد که نخستین تعرض به حریم خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسط کسانی صورت گرفت که امروز مدعی دفاع از حقوق زنان هستند! این جریانها با انحراف افکار عمومی از حقایق تاریخی، در صدد هستند تا جنایات تاریخی خلفا را پوشش داده و جمهوری اسلامی را به ناحق متهم کنند.
این استراتژی در حقیقت فرافکنی تاریخی است که با هدف تطهیر چهره تاریخی متجاوزان به حریم اهل بیت (علیهم السلام) انجام میشود.
3-1. گواهی تاریخ طبری بر تهدید به آتشزدن خانه وحی
طبری در تاریخ خود نقل میکند: «أتی عمر بن الخطاب منزل علی وفیه طلحة والزبیر ورجال من المهاجرین» [۱۷]. عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که طلحه، زبیر و جمعی از مهاجرین در آنجا بودند.
این گزارش تاریخی به خوبی نشان میدهد که خانه امام علی (علیه السلام) که در حقیقت خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز بود، مورد هجوم مستقیم خلیفه دوم قرار گرفت.
این حادثه از جنبههای متعددی قابل تحلیل است:
نخست آنکه این هجوم در شرایطی صورت گرفت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به تازگی رحلت فرموده بودند و خانواده ایشان در سوگ به سر میبردند.
دوم آنکه این اقدام با وجود آیه تطهیر و آیات دیگر که بر عصمت و طهارت اهل بیت (علیهم السلام) دلالت دارند، انجام شد که نشان از بیاعتنایی به نص صریح قرآن دارد.
3-2. قسم مؤکد خلیفه دوم بر اجرای تهدید
در ادامه همین روایت آمده است: «فقال والله لأحرقن علیکم أو لتخرجن إلی البیعة» [18]. عمر گفت: به خدا سوگند یا خانه را به آتش میکشم یا برای بیعت خارج میشوید.
این تهدید شدید همراه با قسم به خداوند، نشان از عمق خشونتی دارد که در همان روزهای نخست پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) علیه خاندان رسالت اعمال شد.
این تهدید از چند جهت قابل تأمل است:
اولاً اینکه تهدید به آتش زدن خانهای که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در آن سکونت دارد، نشان از بیحرمتی به مقام زن در اسلام دارد.
ثانیاً این تهدید در حالی صورت میگیرد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بارها بر احترام به دخترشان تأکید کرده بودند. ثالثاً این اقدام نمونه باربی از اجبار و اکراه در بیعت است که با اساسی اسلام در مورد آزادی عقیده در تضاد کامل قرار دارد.
3-3. برخورد فیزیکی با یاران امام علی (علیه السلام)
طبری در ادامه مینویسد: «فخرج علیه الزبیر مصلتا السیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فأخذوه» [۱9]. زبیر با شمشیر آخته بیرون آمد، اما پایش لغزید و شمشیر از دستش افتاد و آنها به او حمله کرده و او را گرفتند. این برخورد خشونتآمیز با یاران امام علی (علیه السلام) نشان میدهد که تهدیدها جنبه عملی نیز داشته و تنها به گفتار محدود نبوده است.
این صحنه به وضوح نشان میدهد که چگونه در همان روزهای نخست، سیاسی جامعه به فضایی امنیتی تبدیل شد و هرگونه برخورد قهری مواجه گردید. این واقعه را میتوان نخستین سرکوب سیاسی در تاریخ اسلام دانست که متأسفانه به بهانه حفظ وحدت صورت گرفت.
3-4. اعتراف صحیح بخاری به عدم بیعت امام علی (علیه السلام)
بخاری در صحیح خود مینویسد: «ولم یکنْ یبَایعُ تِلْک الْأَشْهُرَ» [20]. امام علی (علیه السلام) در آن ماهها بیعت نکرد. این اعتراف از معتبرترین کتاب اهل سنت، نشان میدهد که امام علی (علیه السلام) تا ماهها با خلیفه اول بیعت نکردند که خود گویای مقاومت ایشان در برابر فشارها و تهدیدهاست.
این مقاومت طولانی مدت از چند جهت حائز اهمیت است:
اولاً نشان میدهد که امام علی (علیه السلام) حکومت خلیفه اول را نمیدانستند.
ثانیاً اثبات میکند که فشارهای زیادی بر ایشان وارد میشده است.
ثالثاً این مقاومت، الگویی برای همه آزادگان تاریخ شده که در برابر ظلم و بیعدالتی باید ایستادگی کرد.
3-5. تأیید صحیح مسلم بر عدم بیعت بانی هاشم
مسلم در صحیح خود نقل میکند: «ولم یکنْ بَایعَ تِلْک الْأَشْهُرَ» [21]. امام علی (علیه السلام) در آن ماهها بیعت نکرده بود. این تأیید از منبع معتبر اهل سنت، بر استمرار مقاومت امام علی (علیه السلام) و بانی هاشم در عدم بیعت صحه میگذارد.
این گزارش تاریخی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است زیرا نشان میدهد که نه تنها امام علی (علیه السلام) بلکه تمام خاندان بنیهاشم تا مدتها حکومت وقت را به رسمیت نشناختند. این وحدت رویه در خاندان رسالت، گویای عمق اختلاف و اعتراض آنان به حوادث سقیفه است.
3-6. تحلیل تعارض رفتار خلفا با ادعاهای کنونی
اگر خلفای راشدین چنان که ادعا میشود با مخالفان با نرمش برخورد میکردند، این تهدیدهای شدید و برخوردهای خشن با خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) چگونه توجیه پذیر است؟
این تناقض گویایی بین ادعاهای کنونی و واقعیتهای تاریخی وجود دارد. امروز همان جریانها که خود وارثان همان تفکر هستند، میخواهند با جوسازی علیه جمهوری اسلامی، تاریخ را وارونه جلوه دهند.
این استراتژی در حقیقت پروژهای برای تطهیر تاریخی است که در آن، جنایات علیه اهل بیت (علیهم السلام) نادیده گرفته میشود و در مقابل، نظامی که براساس اهل بیت شکل گرفته، مورد هجوم قرار میگیرد.
3-7. پیامدهای الهی آزار حضرت زهرا (سلام الله علیها)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی» [۲2]. فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.
این حدیث شریف به روشنی نشان میدهد که آزار حضرت زهرا (سلام الله علیها) در حقیقت آزار شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
این بیان پیامبر از چند جهت قابل تأمل است:
اولاً نشان میدهد که جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها) تا چه اندازه والا است.
ثانیاً هشدار جدی به کسانی است که قصد آزار ایشان را دارند.
ثالثاً معیاری است برای سنجش اعمال امت که هر کس به حضرت زهرا (سلام الله علیها) اهانت کند، در حقیقت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اهانت کرده است.
3-8. تأکید پیامبر بر حرمت آزار دخترشان
در حدیث دیگری آمده است: «إنما فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی ما آذَاهَا» [۲3]. همانا فاطمه پاره تن من است، آنچه او را بیازارد مرا میآزارد. این تأکید مجدد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر جایگاه ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان میدهد که آزار ایشان تا چه اندازه مورد نکوهش و مذمت است.
این حدیث در حقیقت تضمین الهی برای محافظت از حریم حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و هرگونه تعرض به ایشان را مساوی با تعرض به شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) میداند.
3-9. وعده عذاب الهی برای آزاردهندگان پیامبر
خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا» [۲4]. کسانی که خدا و پیامبرش را میآزارند، خداوند آنان را در دنیا و آخرت از رحمت خویش دور میسازد و برایشان عذاب خوارکنندهای آماده کرده است.
این آیه شریفه به روشنی بیان میکند که آزار پیامبر (صلی الله علیه و آله) چه پیامدهای سنگینی در پی دارد. با توجه به احادیث قبلی که آزار حضرت زهرا (سلام الله علیها) را مساوی با آزار پیامبر (صلی الله علیه و آله) دانسته، این آیه شامل کسانی که به ایشان آزار رساندهاند نیز میشود.
3-10. حق مسلم اهل بیت بر امت اسلامی
خداوند در آیه مودت میفرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» [۲5]. بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم. این آیه شریفه به صراحت حق اهل بیت (علیهم السلام) را بر امت اسلامی مشخص میکند.
این آیه از جنبههای مختلفی قابل بررسی است:
اولاً اینکه خداوند مودت و محبت به اهل بیت (علیهم السلام) را به عنوان حق پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر امت قرار داده است.
ثانیاً این محبت باید در عمل و رفتار شود. ثالثاً این آیه نشان میدهد که اهل بیت (علیهم السلام) جایگاه ویژهای در اسلام دارند.
3-11. تحلیل سیاسی شبهه افکنی های معاصر
جریانهای معاند با سوءاستفاده از فضای احساسی جامعه، در صدد هستند تا با تحریف تاریخ، جنایات تاریخی خود را پشت اتهامزنی به جمهوری اسلامی پنهان کنند. این در حالی است که اسناد معتبر در کتابهای خودشان گواه بر تعرض به حریم اهل بیت (علیهم السلام) است.
این استراتژی از چند جهت قابل تحلیل است:
اولاً این جریانها میخواهند با ایجاد انحراف افکار عمومی، مردم را از حقایق تاریخی منحرف کنند. ثانیاً هدف آنها ایجاد شک و تردید در باورهای مذهبی مردم است.
ثالثاً این اقدام بخشی از جنگ نرم علیه نظام اسلامی است.
3-12. مقایسه رفتار جمهوری اسلامی با سیره خلفا
جمهوری اسلامی با الگوگیری از سیره اهل بیت (علیهم السلام)، همواره حافظ حریم زنان بوده است. در حالی که تاریخ گواه است که نخستین تعرض به حریم زنان در اسلام، با هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آغاز شد.
این مقایسه به خوبی نشان میدهد که جمهوری اسلامی بر خلاف ادعاهای معاندان، حافظ حقوق زنان است. در نظام اسلامی، زنان در عین حفظ حجاب و عفت، در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی حضوری فعال دارند.
این در حالی است که در تاریخ اسلام، نخستین قربانیان انحرافات، زنان بودند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) اولین قربانی این انحرافات تاریخی بود.
4. پاسخ به شبهه تغییر عبارت در تقویم و بررسی تاریخی-کلامی شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شبههای که اخیراً از سوی جریانهای معاند مطرح میشود این است که گویا جمهوری اسلامی پس از سال 1371 به طور ناگهانی عبارت "شهادت" را به جای "وفات" در تقویم وارد کرده است.این در حالی است که بررسی منابع تاریخی و روایی نشان میدهد که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) امری مسلم و مورد تأیید منابع معتبر اسلامی است. این شبههافکنی در حقیقت تلاشی برای انکار حقایق تاریخی و ایجاد تردید در باورهای دینی مردم است.
4-1. تحلیل معناشناختی واژه "وفات" در متون اسلامی
واژه "وفات" در زبان عربی و متون اسلامی معنایی عام دارد که هم شامل مرگ طبیعی میشود و هم شهادت را در بر میگیرد. این واژه حتی برای شهدای صدر اسلام نیز به کار رفته است.
طبرسی در الاحتجاج در مورد امام حسین (علیه السلام) مینویسد: «محمد بن الحنفیة بعد وفاة أخیه الحسین صلوات الله علیه» [۲6]. این در حالی است که شهادت امام حسین (علیه السلام) مورد اتفاق تمام مسلمانان است. این استفاده از واژه "وفات" برای شهدا نشان میدهد که این لفظ هیچگاه به معنای انکار شهادت نبوده است.
4-2. کاربرد واژه "وفات" برای شهدای بزرگ اسلام
ابن شهرآشوب از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل میکند: «أما ان أمتی ستقتله فمن زاره بعد وفاته کتب الله له حجة من حججی» [۲7]. در این روایت نیز با وجود شهادت مسلم امام حسین (علیه السلام)، از واژه "وفات" استفاده شده است.
این نشان میدهد که کاربرد این واژه هیچ منافاتی با مفهوم شهادت ندارد. این مسئله در مورد دیگر شهدای بزرگ اسلام مانند حمزه بن عبدالمطلب و جعفر طیار نیز صادق است.
4-3. استفاده از "وفات" برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) در منابع اهل سنت
در منابع اهل سنت نیز برای شهادت امام علی (علیه السلام) از واژه "وفات" استفاده شده است. بلاذری در انساب الاشراف مینویسد:
«وخرج عبید الله بن العباس بن عبد المطلب إلی الناس بعد وفاة علی ودفنه فقال: إن أمیر المؤمنین رحمه الله تعالی قد توفی براً تقیاً...» [۲8]. این در حالی است که شهادت امام علی (علیه السلام) با ضربه شمشیر ابن ملجم امری مسلم و قطعی است. این استفاده نشان میدهد که حتی در منابع اهل سنت نیز این به کار رفته است.
4-4. کاربرد "وفات" برای حمزه سیدالشهداء
حضرت حمزه که به "سیدالشهداء" مشهور است، در منابع تاریخی با واژه "وفات" یاد شده است. عاصمی مکی در سمط النجوم العوالی مینویسد: «منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب ورسول الله...» [۲9].
این نشان میدهد که حتی برای بزرگترین شهدای اسلام نیز این واژه به کار رفته است. این مسئله به خوبی ثابت میکند که استفاده از لفظ "وفات" به هیچ وجه به معنای انکار شهادت نیست.
4-5. استفاده از "وفات" برای جعفر طیار (علیه السلام)
ابن ابی شیبه در المصنف از عایشه نقل میکند: «عن عَائِشَةَ قالت لَمَّا أَتَتْ وَفَاةُ جَعْفَرٍ عَرَفْنَا فی وَجْهِ رسول اللهِ صلی الله علیه وسلم الْحُزْنَ...» [30].
این در حالی است که شهادت جعفر بن ابی طالب در جنگ موته مورد اتفاق مورخان اسلامی است. این نمونهها به وضوح نشان میدهد که استفاده از واژه "وفات" برای شهدا یک امر رایج در متون اسلامی بوده است.
4-6. کاربرد "وفات" برای خلفا در منابع اهل سنت
اهل سنت نیز برای خلیفه دوم که مدعی شهادت او هستند، از واژه "وفات" استفاده میکنند. بلاذری مینویسد: «وخطب فاطمة بنت عمر الخطاب رضی الله تعالی عنه، بعد وفاة عمر...» [31].
همچنین طبری در تاریخ خود مینویسد: «ویقال کان فتح الری قبل وفاة عمر بسنتین» [32]. این استفاده نشان میدهد که حتی در مورد کسانی که اهل سنت آنها را شهید میدانند، از همین واژه استفاده شده است.
4-7. تحلیل سیاسی شبهه تقویم
شبههافکنان با مطرح کردن این مسئله، در پی ایجاد تفرقه و تشکیک در باورهای دینی شیعیان هستند. این در حالی است که تغییر عبارت در تقویم - در صورت وقوع - تنها نشان دهنده رشد آگاهی تاریخی و تحقیقات محققان است. این امر مشابه تصحیح سایر باورهای تاریخی در طول زمان است. این تلاشها در حقیقت بخشی از جنگ نرم علیه باورهای دشیعی است.
4-8. بررسی سندی شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مورد تأیید منابع معتبر تاریخی است. این مسئله در کتابهایی مانند الانوار الفاطمیه، دلائل الامامه و دیگر منابع کهن ذکر شده است. این اسناد نشان میدهد که اعتقاد به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) سابقه تاریخی طولانی دارد و به دوران ائمه معصومین (علیهم السلام) باز میگردد.
4-9. تحلیل روانشناختی شبهه افکنی
این شبههافکنی نشان از درماندگی مخالفان دارد. همانگونه که ضرب المثل عربی میگوید: «الغریق یتشبث بکل حشیش» - غریق به هر خس و خاشاکی چنگ میزند. وقتی دشمنان نمیتوانند در اصل مسئله شبهه ایجاد کنند، به چنین موارد حاشیهای متوسل میشوند. این رفتار نشان از ضعف استدلال و ناتوانی در رویارویی با حقایق تاریخی دارد.
4-10. وحدت اسلامی و دفاع از حقایق تاریخی
دفاع از حقایق تاریخی هیچ منافاتی با وحدت اسلامی ندارد. بلکه وحدت واقعی زمانی محقق میشود که بر اساس حقایق باشد، نه کتمان آنها.
شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخشی از تاریخ اسلام است که باید به درستی تبیین شود. کتمان حقایق تاریخی نه تنها به وحدت کمکی نمیکند، بلکه باعث ایجاد بدبینی و سوءظن بیشتر میشود.
4-11. نقش آگاهی بخشی در مقابله با شبهات
این شبهه نشان میدهد که لازم است با تاریخ اسلام و مصطلحات دینی آشنایی بیشتری پیدا کنند. تنها از این طریق میتوانند در برابر چنین شبهاتی از باورهای خود دفاع کنند. آگاهی از تاریخ اسلام و فهم درست از مفاهیم دینی، سلاح قدرتمندی در برابر شبههافکنان است.
4-12. جمع بندی این بخش
استفاده از واژه "وفات" در تقویم یا منابع تاریخی - در گذشته یا حال - هیچ منافاتی با شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ندارد. این واژه یک اصطلاح عمومی است که برای همه انواع مرگ به کار میرود.
اثبات شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) از طریق منابع معتبر تاریخی و روایی صورت میگیرد، نه صرفاً از طریق عبارات به کار رفته در تقویم. شبههافکنان با مطرح کردن این مسئله، در پی انحراف اذهان از حقایق مسلم تاریخی هستند.
نتیجهگیری نهایی :
واکاوی جامع سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و پاسخهای روایی به شبهات تاریخی، به روشنی نشان میدهد که مکتب اهل بیت (علیهم السلام) از یک «الگوی فاطمی کامل» برای جهاد تبیین در همه ادوار برخوردار است.این الگو هم شامل روشهای عملی و استدلالی حضرت در دوران حیاتشان میشود و هم پاسخهای مستند روایی به شبهات پس از شهادت ایشان را در بر میگیرد.
امروزه بهرهگیری از این الگوی جامع میتواند راهبرد مناسبی برای مقابله با شبهات معاصر باشد. تأکید حضرت بر استدلالهای قرآنی، منطقی و تاریخی، همراه با پشتوانه غنی روایی شیعه، سلاح کارآمدی در برابر شبههافکنان معاصر است.
بنابراین، تبیین و ترویج این منظومه کامل معرفتی، میتواند نسلی بصیر و استدلالمحور برای دفاع از حریم ولایت در عصر حاضر پرورش دهد.
پی نوشت ها:
[1] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على، ج۱، ص۱۸.[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] الإمامة والسیاسة، ابن قتیبة الدینوری، ج 1، ص 16
[6] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج 11، ص 14
[7] الإمامة والسیاسة، ابن قتیبة الدینوری، ج 1، ص 16
[8] همان.
[9] همان.
[10] الإحتجاج علی أهل اللجاج، طبرسی، احمد بن علی، ج ۱، ص ۸۱
[11] همان.
[12] الإختصاص، شیخ مفید، محمد بن محمد، ص ۱۸۴
[13] همان.
[14] الإختصاص، شیخ مفید، محمد بن محمد، ص ۱۸۴
[15] همان.
[16] الإختصاص، شیخ مفید، محمد بن محمد، ص ۱۸۴
[۱۷] تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۳۳
[۱8]
[۱9]
[20] الجامع الصحیح المختصر، بخاری، ج ۴، ص ۱۵۴۹، ح ۳۹۹۸
[21] صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۳۸۰، ح ۱۷۵۹
[۲2] الجامع الصحیح المختصر، بخاری، ج ۳، ص ۱۳۶۱، ح ۳۵۱۰
[۲3] صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۹۰۳، ح ۲۴۴۹
[۲4] سوره احزاب، آیه ۵۷
[۲5] سوره شوری، آیه ۲۳
[۲6] الاحتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۱۳۶
[۲7] مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۷۲
[۲8] انساب الاشراف، بلاذری، ج ۱، ص ۳۸۳
[۲9] سمط النجوم العوالی، عاصمی مکی، ج ۱، ص ۴۲۶
[30] المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۳، ص ۶۲
[31] انساب الاشراف، بلاذری، ج ۲، ص ۲۵۷
[۳2] تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۳۶