حکایت شبی از هزار و یک شب

شب هزار و یکم شاید از تامل برانگیزترین اثار سریالی دفاع مقدس باشد که هم اکنون روزهای زوج روی انتن شبکه یک سیما رفته است.جنگ تحمیلی بر پهنه خاطرات و خاطرات چند نسل استوار شده است.جنگی که برای ما بیشتر
دوشنبه، 29 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
حکایت شبی از هزار و یک شب

حکایت شبی از هزارویک شب
حکایت شبی از هزارویک شب


 

نویسنده:نیره رضایی مطلق




 
درباره سریال شب هزار و یکم
شب هزار و یکم شاید از تامل برانگیزترین اثار سریالی دفاع مقدس باشد که هم اکنون روزهای زوج روی انتن شبکه یک سیما رفته است.جنگ تحمیلی بر پهنه خاطرات و خاطرات چند نسل استوار شده است.جنگی که برای ما بیشتر رنگ وبوی دفاع را گرفت و به جهت نگاه خاص ما به آن دفاع مقدس نام گرفت.اما نکته ای که در این دفاع به چشم می خورد سهیم شدن کسانی است که شاید حداقل در رسانه ملی کمتر به آن به این شکل پرداخته شده است.حضور صنف پزشکان، امدادگران و افرادی که در پشت جبهه سعی می کردند کنترل را در دست بگیرند و به رزمندگان روحیه ببخشند همه این چیزهایی است که می توان سوژه یک اثر تلویزیونی شود.شب هزار و یکم روایت رزم گروهی پزشک است و حالا با پشت سر گذشتن دوران جنگ می خواهند به ما یادآوری کنند که سختی و جان فشانی هایی که در طول هشت سال دفاع مقدس همه ما -چه در پشت جبهه و چه در خط مقدم -متحمل شدیم نباید فراموش شود.سریال با روایت زندگی دکتر سعید موهبتی شروع می شود.و خیلی زود ما وارد ماجرای زندگی زهرا فرزند دکتر فرهاد مشعوف می شویم.زهرا پس از سال ها به تهران می اید آن هم به دلیل ادامه تحصیل در دانشگاهی در تهران و از قضا اتفاقاتی که پشت سرهم می افتد سبب می شود ما به رمز و رازی در زندگی زهرا پی ببریم.به همین خاطر سریال سعی دارد با تعلیق هایی مخاطب را دنبال خود بکشاند.از سوالی که زهرا از سعید موهبتی (دانیال حکیمی)می پرسد مبنی بر تفاوت سن کودکی که در عکس کنار پدرش است با خودش تا نامه های تهدید آمیزی که از همان قسمت اول به راز آلود بودن قصه ها کمک می کند.مجموعه شب هزار ویکم سومین تجربه کار تلویزیونی علی بهادر است.او که در کارنامه کارگردانی اش مجموعه های «بهترین تابستان من»و «عشق سال های جنگ»را دارد با تجربه ای که از دفاع مقدس دارد این بار سراغ جانبازان بازماندگان دفاع مقدس خصوصاً جانبازان شیمیایی رفته است.ضمن اینکه استفاده از عنصر درام و تعلیق هم کار او را از حالت یکنواختی بیرون آورده است.داستان برای ارتباط بهتر با مخاطب در 2 زمان متفاوت یعنی سال های 64و اکنون روایت می شود و فلاش بک های به موقع هم طوری به خدمت قصه در آمده اند که به دلیل طراحی صحنه و لباس و چهره برای مخاطب باورپذیر است.با این حال چون نویسنده سریال محمد هادی کریمی خود پزشک است و اتفاقاً در زمینه نویسندگی آثار ماندگارتری از خود به جا گذاشته است.
مجموعه فاکتور هشت -تا در زمینه کارگردانی سینما
ما با فیلمنامه ای کم نقص در این باره روبه روییم.علی بهادر به عنوان کارگردان سعی کرده رویدادهای جنگ را به روابط شخصیت های قصه طوری ربط دهد که از دل آنها مفاهیمی چون شکاف نسل ها، تنفر آدم ها از هم، غربت و دوری در عصر پر هیاهوی تکنولوژی و آسیب های به جا مانده از دفاع مقدس به مخاطب منتقل شود.ما با تنهایی آدم هایی روبه روییم که در عین شادی ظاهری و نرمال بودن نمی تواند از درد دوری و هجرت دوستانشان و آنچه در آن سال ها بر آنها گذشته چشم بپوشند.زهرا دختری است که در پس لایه های غبارآلود جنگ می خواهد هویت خودش را پیدا کند.به همین دلیل سراغ عمه فریال می رود تا از اوبخواهد که حق او را نه مادی بلکه معنوی به او بپردازند.سارا نماینده دختران باهوش و درس خوانی است که در کنار پدرو مادرش متعهد می تواند مشکلات خودش را حل کند وسعید موهبتی نماینده پزشکی است که علم رغم گذرازتکنولوپی و زندگی معاصر هنوز گم کرده خود را نیافته و تعهد خود را به وطن و همسنگرانش فراموش نکرده است.شاید مهمانی شبانه دکتر موهبتی و فرزندانی که به نوعی پدران و مادرانشان با جنگ در ارتباط بوده اند گویای حرف اصلی سریال باشد و نگاه خاص کارگردان که به دور از کلیشه و شعار سعی کرده است به شکلی جذاب مخاطب را با آن روزها آشتی دهد.در این میان موسیقی کیوان جهانشاهی هم بسیار به متن سریال نشسته است.تیتراژ سریال که با نوشتن دانیال حکیمی حکایت درد و رنج قصه اصلی سریال را بازگو می کند هم به شکل ابتکاری و ابداعی مورد توجه قرار گرفته است.انتخاب بازیگران سریال هم می تواند برگ برنده دیگری برای شب هزار و یکم باشد.سوای بازی زیرپوستی و محکم دانیال حکیمی و نقش متفاوت علیرضا خمسه در نقش دکتر فرنود و یا نقش ماندگار فخرالدین صدیق شریف و همچنین مهناز افشار زاده با بازی محکم اش در نقش لیلا همسر دکتر موهبتی انتخاب های بقیه را تسهیل بخشیده است.سوای انتخاب سخت نقش زهرا و سارا که به هر حال باید شباهت هایی به هم داشته باشند و شیوا بلوریان و آرام جعفری آن را بر عهده گرفته اند انتخاب نقش های جوان سریال هم درست بوده است و خواسته های ذهنی کارگردان را برآورده کرده است.مجموعه شب هزارو یکم از موفق ترین مجموعه های دفاع مقدسی که امسال روی انتن رفته است مجموعه ای که سعی دارد نسل جوان را با رویدادهای جنگ و حوداث پس از جنگ آشنا سازد و جذابیت های بصری را در خدمت انتقال مفاهیم دفاع مقدس قرار دهد.

حکایت شبی از هزارویک شب

آثار دفاع مقدس قابل احترام هستند
شیوا بلوریان بازیگر نقش زهرا را بیشتر در نقش های غیر دفاع مقدسی دیده بودیم اما جالب است بدانید که او هم اکنون در حال ساخت فیلم کوتاهی با محور دفاع مقدس است او در این سریال توانسته است به خوبی تحلیق و تشنگی برای یافتن حقیقت را در بازی هایش نشان دهد.بلوریان در باره نقش زهرا می گوید :این نقش تاحدی با خودم مشترک بود.تعریفی که از زهرا به من داده شد متعلق به خودم بود و دوست داشتم این حس را به تصویر بکشم.او در باره مقوله ی دفاع مقدس و نقش خود در این سریال معتقد است که برای همه ما دفاع مقدس مریم هایی دارد و همه ما دوست داریم با حفظ نگاه احترام آمیز از ان صحبت کنیم.با این حال بلوریان اعتقاد دارد که زهرا دختری است که در ارتباط با اطرافیان بسیار محتاط است.او ضمن احترام به مادرش باز هم با اوفاصله دارد و از درد و رنج قدیمی و کهنه ای در عذاب است که همان کشف حقیقت خانوادگی اش است. با این حال او دختر محکمی است دختری که احساساتش را خیلی در معرض دسترس قرار نمی دهد.اما آدم به شدت احساساتی است .او در مقابل مادرش هم احساساتش را بروز نمی دهد و همین بروز ندادن گره اصلی درام را محکم تر می کند.بلوریان می گوید:درزمان پخش سریال خیلی ها به من می گویند چرا این شخصیت این قدر مقابل مادرش رسمی است و مودبانه حرف می زند یا چرا شعار می دهد.درحالی که من حس می کنم اگر زهرا مودب است و با مادرش رودربایستی دارد دلیل برتری او نسبت به همسن و سالانش است و یا او شعار نمی دهد بلکه شنیدن این جملات اززبان یک دختر جوان شاید نامانوس باشد ولی واقعا او اعتقادات قلبی اش را به زبان می آورد.بازیگر نقش زهرا از تجربه اش با تیم علی بهادر و بازی در یک اثر دفاع مقدس می گوید:من ژانرهای مختلفی را در تلویزیون تجربه کرده ام، ژانر اکشن، و حتی داستان های پلیسی و جنایی و ملودرام اما خیلی دوست داشتم در این حوزه هم همکاری کنم.یک کار موفقی که می دانم حتماً مخاطب های خود را خواهد داشت.

حکایت شبی از هزارویک شب

سارا دختری مهربان و سخت کوش
آرام جعفری بازیگر نقش سارا در مجموعه های مختلفی بازی کرده است.«برای آخرین بار»، «رسم شیدایی»،«خانه ای در تاریکی»و ... و ما بیشتر او را در نقش دختران صبور و مهربان دیده ایم.او در باره بازی در نقش سارا در شب هزارو یکم می گوید:من همیشه به بازی در ژانردفاع مقدس علاقه داشتم .میدانم بازی در این ژانریک نوع به هویت و اعتقادات ما بر می گردد.وقتی علی بهادر به من پیشنهاد بازی را در این سریال داد حس کردم کار قابل دفاعی است.و مهم تر از همه قرار بود من و شیوا بلوریان به دلیل شباهت چهرمان کنار هم قرار بگیریم.او در باره فیلمنامه این کار معتقد است که اجزای آن برایش جذاب بوده است و قصه به درستی ماجراهایش را در هم تنیده است.
جعفری در باره نقش سارا معتقد است که این نقش از هر لحاظ برایش متفاوت بوده است.در این سریال شاید دختران مثبت و خوب دیگر هم دیده شود.اما نقش سارا به دلیل بحث و جدلش با نامزدش و گرفتاری های رشته تحصیلی اش چالش برانگیز بود. او دختر یکی یک دانه پدر و مادری تحصیل کرده است و حتماً برای خودش اعتقادتی هم دارد در عین حال برایش سخت است که باور کند تمام زندگی اش به نوعی روی یک حباب وده و همه پنداشته هایش خام بوده و حالا با واقعیتی جدید باید رو به رو شود.من به دلیل همین فراز و نشیب ها به این شخصیت علاقه داشتم و بعد از مدتی دوست داشتم مخاطب مرا با چهره ای متفاوت و بازی ای متفاوت ببیند.ضمن اینکه کارگردان با کارگردانان مختلف و صاحب نا هم برای من قابل تأمل است.
جعفری در پایان تعریفی که از سارا می دهد این است:
سارا دختری است با هدف، مهربان و سخت کوش.
منبع:شاهدجوان شماره52



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.