ترسِ مرضي در کودکان
نويسنده: فاطمه جمشيدي
ترس کودکان نوعي واکنش است به حادثه اي که در محيط کودک اتفاق افتاده است. همان طور که کودک بزرگ تر مي شود و به سن مدرسه مي رسد، موضوع ترس گسترده تر مي شود و مواردي چون تاريکي ، نمادهاي ماوراء طبيعي ، اشخاص ، اشياء و رويدادهاي ويژه را در بر مي گيرد . ترسهاي مرتبط با سن، طبيعتي گذرا دارند و داراي دوره کوتاهي هستند . آنها از لحاظ شدت در هر کودک، خاص و از کودکي به کودک ديگر متفاوتند.
ترس مرضي ، ترس نامعقول و ناموجهي است که در ارتباط با يک شي يا موقعيت خاص ايجاد مي شود. ميزان ترسي که فرد در مواجهه با عامل ترس احساس مي کند بسيار شديد است و تناسبي با ميزان خطر موجود در آن شي يا موقعيت ندارد ولي منجر به آشفتگي در زندگي شخصي و عملکرد روزانه کودک مي شود.
2. دليلي براي ترس نمي توان ارائه کرد و با استدلال از بين نمي رود.
3. خارج از کنترل ارادي فرد است.
4. منجر به اجتناب از موقعيت ترس آور مي شود.
2. ترس از محيط طبيعي مانند طوفان، بلندي و آب و...
3. خون، زخم ، تزريقات
4. ترس هاي موقعيتي مانند پرواز ، پل ها ، بالابرها و..
5. ساير انواع مانند ترس از بيماري ،ترس از خفه شدن
1. تجربه مستقيم :کودک در اثر تجربه مستقيم با محرک آزار دهنده شرطي مي شود و سعي مي کند از طريق اجتناب از آن، ترسش را کاهش دهد.
2. سرمشق دهي: گاهي اوقات ترس با تقليد واکنش هاي ديگران آموخته مي شود. در واقع به جاي تجربه ناخوشايند يک موضوع يا موقعيت ترس آور، از طريق ديدن ترس افراد ديگر در يک موقعيت به صورت مستقيم يا غير مستقيم به وجود مي آيد.
3. آموزش کلامي: در بعضي مواقع ترس به دليل هشدار دادن بيش از حد والدين در کودک ايجاد مي شود.
البته اين روش ها هميشه صادق نيستند در بعضي موارد يک خيالپردازي يا تصوير ذهني يا فيلم ناخوشايند ممکن است عامل ايجاد کننده ترس باشد.
اما چرا برخي از کودکان پس از مواجهه با محرک آزار دهنده دچار ترس مرضي مي شوند و برخي ديگر نمي شوند؟
پاسخ به اين پرسش را بايد در عوامل خطرسازي جستجو کرد که در برخي از کودکان وجود دارد :
الف :وراثت :مطالعات بر روي دو قلوها حاکي از توارث پذيري 40-20 درصدي در اين زمينه است. همچنين پژوهشها نشان داده اند مبتلا بودن يکي از اعضاي خانواده به ترس مرضي ، احتمال وجود اين ترس را در اعضاي ديگر افزايش مي دهد.(کندلر و همکاران ،2001)
ب: بازداري رفتاري: برخي از نوزادان ويژگي بازداري رفتاري را از خود نشان مي دهند که عبارت است از گرايش به مضطرب شدن و گريه کردن در هنگام مواجهه با اسباب بازي ها ، اشخاص و يا ساير محرک هاي تازه، اين ويژگي شخصيتي که ممکن است ارثي باشد زمينه را براي پيدايش اختلالات اضطرابي و از جمله ترس مرضي آماده مي کند.
2. براي تشخيص و درمان، کمک گرفتن از يک مشاور يا درمانگر مي تواند در بهبود و يا کاهش علائم مرضي نقش مؤثري داشته باشد.
3. از هرگونه تمسخر و سرزنش در اين زمينه خودداري نمائيد.
4. از کوچک نمودن و بي ارزش تلقي کردن ترس کودک بپرهيزيد.
5. فزرندتان را تشويق کنيد هر وقت که مي خواهد درباره احساساتش با شما صحبت کند.
6. فرزندتان را تشويق کنيد از روش هاي مفيدي نظير صحبت کردن درباره ترس، ترسيم آن ، نوشتن خاطرات روزانه و ارتباط و تعامل با کودکي که مبتلا به اين ترس نيست استفاده کند.
7. براي قرار دادن کودک در موقعيت ترس آور از اجبار و تهديد استفاده نکنيد.
8. مطمئن باشيد که با مداخله اي به موقع، بيشتر کودکان مبتلا به ترس مرضي درمان خواهند شد.
حساسيت زدايي منظم، شيوه هاي کنترل وابستگي، شيوه هاي سرمشق دهي و مداخلات شناختي- رفتاري.
* تقويت مثبت: رويداد يا فعاليتي است که بلافاصله به دنبال يک رفتار مي آيد و منجر به افزايش عملکرد آن رفتار مي شود . در اين جا، تقويت کننده، بر حسب اثرش در رفتار نزديک شدن کودک به محرک هاي ترس آور تعريف مي شود.
* شکل دهي: برخي از کودکان در نزديک شدن به محرک هاي ترس آور با مشکل مواجه هستند؛ در اين گونه موارد ، کودکان پاسخي به تقويت مثبت نمي دهند. در چنين مواردي درمانگر از روش شکل دهي استفاده مي کند که در آن رفتار مطلوب در مراحل متوالي به کودک آموخته مي شود، و در هر مرحله ، به تدريج به رفتار هدف نزديک مي شود.
* خاموش سازي :بروز برخي از ترس ها در بعضي از کودکان به علت تقويت شدن آنها براي انجام اين گونه رفتارهاست. بنابراين با حذف تقويت مي توان اين رفتارها را کاهش داد. مثلاً يکي از شايعترين پيامدهاي تقويت کننده رفتار ترس در کودک توجه والدين به وي است که با خاموش سازي آن مي توان، ترس را از بين برد.
* سرمشق دهي: به تغيير رفتاري که از مشاهده شخص ديگري حاصل مي شود، سرمشق دهي مي گويند . سرمشق دهي به دو صورت زنده و نمادي صورت مي گيرد.
سرمشق دهي زنده شامل نمايش واقعي رفتار نزديک شدن سرمشق ، به موقعيت ترس آور است مثلاً کودکي که از سگ مي ترسد، سرمشق همسال خود را مي بيند که به يک سگ دست مي زند. "سرمشق" از طريق فيلم ، ويدئو و يا تصاوير .
مدل ديگر سرمشق دهي نمادي ، بر خواندن داستان هاي مربوط به ترسهاي خاص کودکان اشاره دارد مثلاً خواندن شعر يا داستاني درباره کودکي که مي خواهد آمپول بزند.
در سال هاي اخير بر اين نقش در روش هاي درماني مربوط به کاهش ترس، به نام درمان شناختي -رفتاري تأکيد شده است.
رويکردهاي شناختي - رفتاري تکنيک هاي مختلفي را در بر مي گيرد که عليرغم تفاوت هاي ظاهري ، در مواردي نيز وجه اشتراک دارند:
* طراحي تجارب جديد يادگيري براي اصلاح شناخت و رفتارهاي مختل توسط درمانگر
* استفاده از قدرت تفکر کودک
* بالا بردن انگيزه دروني کودک براي تغيير رفتار و احساس مسئوليت جهت ايجاد تغييرات رفتاري.
* کسب آگاهي نسبت به عادات و سبک هاي فکري نامناسب.
* ايجاد احساس خودکفايي در کودک
* نقش باورها و افکار کودک در احساسات و رفتار او.
*گر چه شيوه هاي متعددي براي درمان ترس مرضي وجود دارد، اين درمانگر است که با توجه به ديدگاه هاي فکري و حرفه اي خود و شناخت کودک دچار اختلال و موقعيت وي، تصميم مي گيرد از کدام روش براي کدام گروه سني و يا کدام نوع ترس استفاده نمايد. آيا از يک روش به تنهايي استفاده نمايد يا تلفيقي از روشهاي مختلف؟ و در نهايت شرايط محيطي را بررسي کند که در آن شرايط درمانها مؤثر واقع شوند.
منبع:نشريه کودک، شماره 62.
/ج
ترس مرضي ، ترس نامعقول و ناموجهي است که در ارتباط با يک شي يا موقعيت خاص ايجاد مي شود. ميزان ترسي که فرد در مواجهه با عامل ترس احساس مي کند بسيار شديد است و تناسبي با ميزان خطر موجود در آن شي يا موقعيت ندارد ولي منجر به آشفتگي در زندگي شخصي و عملکرد روزانه کودک مي شود.
علائم ترس مرضي
2. دليلي براي ترس نمي توان ارائه کرد و با استدلال از بين نمي رود.
3. خارج از کنترل ارادي فرد است.
4. منجر به اجتناب از موقعيت ترس آور مي شود.
ترس هاي مرضي به پنج دسته تقسيم مي شوند
2. ترس از محيط طبيعي مانند طوفان، بلندي و آب و...
3. خون، زخم ، تزريقات
4. ترس هاي موقعيتي مانند پرواز ، پل ها ، بالابرها و..
5. ساير انواع مانند ترس از بيماري ،ترس از خفه شدن
علت شناسي ترس مرضي
1. تجربه مستقيم :کودک در اثر تجربه مستقيم با محرک آزار دهنده شرطي مي شود و سعي مي کند از طريق اجتناب از آن، ترسش را کاهش دهد.
2. سرمشق دهي: گاهي اوقات ترس با تقليد واکنش هاي ديگران آموخته مي شود. در واقع به جاي تجربه ناخوشايند يک موضوع يا موقعيت ترس آور، از طريق ديدن ترس افراد ديگر در يک موقعيت به صورت مستقيم يا غير مستقيم به وجود مي آيد.
3. آموزش کلامي: در بعضي مواقع ترس به دليل هشدار دادن بيش از حد والدين در کودک ايجاد مي شود.
البته اين روش ها هميشه صادق نيستند در بعضي موارد يک خيالپردازي يا تصوير ذهني يا فيلم ناخوشايند ممکن است عامل ايجاد کننده ترس باشد.
اما چرا برخي از کودکان پس از مواجهه با محرک آزار دهنده دچار ترس مرضي مي شوند و برخي ديگر نمي شوند؟
پاسخ به اين پرسش را بايد در عوامل خطرسازي جستجو کرد که در برخي از کودکان وجود دارد :
الف :وراثت :مطالعات بر روي دو قلوها حاکي از توارث پذيري 40-20 درصدي در اين زمينه است. همچنين پژوهشها نشان داده اند مبتلا بودن يکي از اعضاي خانواده به ترس مرضي ، احتمال وجود اين ترس را در اعضاي ديگر افزايش مي دهد.(کندلر و همکاران ،2001)
ب: بازداري رفتاري: برخي از نوزادان ويژگي بازداري رفتاري را از خود نشان مي دهند که عبارت است از گرايش به مضطرب شدن و گريه کردن در هنگام مواجهه با اسباب بازي ها ، اشخاص و يا ساير محرک هاي تازه، اين ويژگي شخصيتي که ممکن است ارثي باشد زمينه را براي پيدايش اختلالات اضطرابي و از جمله ترس مرضي آماده مي کند.
روش هاي کمک به کودک مبتلا به ترس مرضي
2. براي تشخيص و درمان، کمک گرفتن از يک مشاور يا درمانگر مي تواند در بهبود و يا کاهش علائم مرضي نقش مؤثري داشته باشد.
3. از هرگونه تمسخر و سرزنش در اين زمينه خودداري نمائيد.
4. از کوچک نمودن و بي ارزش تلقي کردن ترس کودک بپرهيزيد.
5. فزرندتان را تشويق کنيد هر وقت که مي خواهد درباره احساساتش با شما صحبت کند.
6. فرزندتان را تشويق کنيد از روش هاي مفيدي نظير صحبت کردن درباره ترس، ترسيم آن ، نوشتن خاطرات روزانه و ارتباط و تعامل با کودکي که مبتلا به اين ترس نيست استفاده کند.
7. براي قرار دادن کودک در موقعيت ترس آور از اجبار و تهديد استفاده نکنيد.
8. مطمئن باشيد که با مداخله اي به موقع، بيشتر کودکان مبتلا به ترس مرضي درمان خواهند شد.
روش هاي کاهش ترس مرضي
حساسيت زدايي منظم، شيوه هاي کنترل وابستگي، شيوه هاي سرمشق دهي و مداخلات شناختي- رفتاري.
حساسيت زدايي منظم:
کنترل وابستگي:
* تقويت مثبت: رويداد يا فعاليتي است که بلافاصله به دنبال يک رفتار مي آيد و منجر به افزايش عملکرد آن رفتار مي شود . در اين جا، تقويت کننده، بر حسب اثرش در رفتار نزديک شدن کودک به محرک هاي ترس آور تعريف مي شود.
* شکل دهي: برخي از کودکان در نزديک شدن به محرک هاي ترس آور با مشکل مواجه هستند؛ در اين گونه موارد ، کودکان پاسخي به تقويت مثبت نمي دهند. در چنين مواردي درمانگر از روش شکل دهي استفاده مي کند که در آن رفتار مطلوب در مراحل متوالي به کودک آموخته مي شود، و در هر مرحله ، به تدريج به رفتار هدف نزديک مي شود.
* خاموش سازي :بروز برخي از ترس ها در بعضي از کودکان به علت تقويت شدن آنها براي انجام اين گونه رفتارهاست. بنابراين با حذف تقويت مي توان اين رفتارها را کاهش داد. مثلاً يکي از شايعترين پيامدهاي تقويت کننده رفتار ترس در کودک توجه والدين به وي است که با خاموش سازي آن مي توان، ترس را از بين برد.
* سرمشق دهي: به تغيير رفتاري که از مشاهده شخص ديگري حاصل مي شود، سرمشق دهي مي گويند . سرمشق دهي به دو صورت زنده و نمادي صورت مي گيرد.
سرمشق دهي زنده شامل نمايش واقعي رفتار نزديک شدن سرمشق ، به موقعيت ترس آور است مثلاً کودکي که از سگ مي ترسد، سرمشق همسال خود را مي بيند که به يک سگ دست مي زند. "سرمشق" از طريق فيلم ، ويدئو و يا تصاوير .
مدل ديگر سرمشق دهي نمادي ، بر خواندن داستان هاي مربوط به ترسهاي خاص کودکان اشاره دارد مثلاً خواندن شعر يا داستاني درباره کودکي که مي خواهد آمپول بزند.
مداخلات شناختي و رفتاري :
در سال هاي اخير بر اين نقش در روش هاي درماني مربوط به کاهش ترس، به نام درمان شناختي -رفتاري تأکيد شده است.
رويکردهاي شناختي - رفتاري تکنيک هاي مختلفي را در بر مي گيرد که عليرغم تفاوت هاي ظاهري ، در مواردي نيز وجه اشتراک دارند:
* طراحي تجارب جديد يادگيري براي اصلاح شناخت و رفتارهاي مختل توسط درمانگر
* استفاده از قدرت تفکر کودک
* بالا بردن انگيزه دروني کودک براي تغيير رفتار و احساس مسئوليت جهت ايجاد تغييرات رفتاري.
* کسب آگاهي نسبت به عادات و سبک هاي فکري نامناسب.
* ايجاد احساس خودکفايي در کودک
* نقش باورها و افکار کودک در احساسات و رفتار او.
*گر چه شيوه هاي متعددي براي درمان ترس مرضي وجود دارد، اين درمانگر است که با توجه به ديدگاه هاي فکري و حرفه اي خود و شناخت کودک دچار اختلال و موقعيت وي، تصميم مي گيرد از کدام روش براي کدام گروه سني و يا کدام نوع ترس استفاده نمايد. آيا از يک روش به تنهايي استفاده نمايد يا تلفيقي از روشهاي مختلف؟ و در نهايت شرايط محيطي را بررسي کند که در آن شرايط درمانها مؤثر واقع شوند.
منبع:نشريه کودک، شماره 62.
/ج