تاريخچه و اصول اخلاقي مراكز ترك اعتياد
تاريخچه مراكز ترك اعتياد
در اوايل سال 1900 ميلادي بود كه مراكزي براي نگهداري و درمان معتادان به مواد مخدر و الكل تاسيس شد. اين مراكز اصطلاحا «پناهگاه معتادان» ناميده ميشدند.
روش اداره اين مراكز و نحوه برخورد با بيماران هم درست شبيه به آسايشگاههاي رواني بود. اولين مراكز ترك اعتياد دولتي مربوط به ايالات متحده آمريكا بودند. در سال 1935 ميلادي اين مراكز در ايالتهاي كلزينگستون و كنتاكي شروع به كار كردند. در آن زمان بسياري از افراد معتاد در اين مراكز كه «مزرعه ناركوتيك» نام گرفته بودند، ثبتنام كردند و تحت درمان قرار گرفتند. حتي نويسنده معروف آمريكايي ويليام بروگ هم جزو همين معتادان بود.
در سال 1950 براي اولينبار واژه «بيمار» براي توصيف افرادي كه سوءمصرف مواد مخدر و الكل داشتند، استفاده شد. البته مدتي طول كشيد تا افكار عمومي، اعتياد را به عنوان يك بيماري بپذيرد. در آن زمان روشي به نام «12 قدم» براي ترك الكل و مواد مخدر استفاده ميشد كه موفقيت زيادي هم پيدا كرده بود. امروزه اكثر مراكز ترك اعتياد، از رواندرماني به عنوان بخش اصلي درمان بيماران استفاده ميكنند. وجود محيطي امن و حمايتگر در اين مراكز، باعث اطمينان معتادان ميشود. حتي سازمانهايي به نام الكليهاي بينام يا معتادان گمنام به وجود آمده كه فعاليتي جهاني و بينالمللي دارند. يعني اقشار مختلف جامعه از سرتاسر جهان با پيوستن به چنين جمعيتهايي از تجربيات افراد موفق در اين زمينه استفاده ميكنند. آنها به راحتي مشكلات روحي رواني خود را با ديگران در ميان ميگذارند و با حمايت افرادي كه از اين بيماري جان سالم به در بردهاند، دوباره به زندگي طبيعي برميگردند.
در ژانويه 1971 ميلادي ريچارد نيكسون، رييسجمهور وقت ايالات متحده آمريكا جنگي تمام عيار عليه مواد مخدر به راه انداخت. نيكسون 105 ميليون دلار از سرمايه ملي آمريكا را صرف تاسيس مراكز درمان و ترك اعتياد كرد. پس از نيكسون، برنامه ترك اعتياد نه به شدت قبل ولي همچنان ادامه پيدا كرد. نانسي ريگان، همسر رييسجمهور بعدي آمريكا كنترل اين برنامه را به دست گرفت و كار خود را با شعار «فقط بگو نه» آغاز كرد.
از اوايل قرن هجدهم براي درمان اعتياد و سوءمصرف مواد مخدر، در كشورهاي پيشرفته دنيا، مراكزي تاسيس شد كه توسط روانپزشكان اداره ميشد. البته اين مراكز، چيزي شبيه به آسايشگاههاي رواني بود كه بيماران اسكيزوفرني در آنها نگهداري ميشدند. در واقع در آن زمان مطالعات كافي براي پيدا كردن روشهاي علمي ترك مواد مخدر انجام نشده بود. يعني بيماران فقط در چنين مراكزي زندگي ميكردند و شيوه درماني استانداردي وجود نداشت. اما امروزه مراكز ترك اعتياد ديگر به شيوه قديم اداره نميشوند. در اكثر كشورها چنين مراكزي تاسيس شده و تحقيقات زيادي هم دراين زمينه صورت گرفته است. حالا اكثر افرادي كه براي خود يا عزيزانشان دنبال كمك ميگردند، ميتوانند به يكي از اين مراكز مراجعه كنند. اما هنوز هم بيشتر مردم در مورد پيدا كردن مركز ترك اعتياد مناسب ترديد دارند. البته اين ترديد خيلي هم نابجا نيست چون قرار است براي مدتي طولاني روح و جسم خود را به دست مسوولان اين مراكز بسپارند.
4 اصل اخلاقي در مراکز ترک اعتياد
فرد معتاد به دليل وابستگي جسماني و رواني به يك ماده مخدر در ساعتهايي از زندگي خود به شخصيتي متزلزل و بيثبات تبديل خواهد شد؛ ساعتهايي كه رفتار كاركنان يك مركز ترك اعتياد ميتواند با سوءتفاهمهاي اخلاقي فراواني همراه باشد.
به همين دليل، مراكز ترك اعتياد موظفند 4 اصل اخلاقي زير را در ارائه خدماتشان رعايت كنند.
منبع: www.salamat.com
/ج
در اوايل سال 1900 ميلادي بود كه مراكزي براي نگهداري و درمان معتادان به مواد مخدر و الكل تاسيس شد. اين مراكز اصطلاحا «پناهگاه معتادان» ناميده ميشدند.
روش اداره اين مراكز و نحوه برخورد با بيماران هم درست شبيه به آسايشگاههاي رواني بود. اولين مراكز ترك اعتياد دولتي مربوط به ايالات متحده آمريكا بودند. در سال 1935 ميلادي اين مراكز در ايالتهاي كلزينگستون و كنتاكي شروع به كار كردند. در آن زمان بسياري از افراد معتاد در اين مراكز كه «مزرعه ناركوتيك» نام گرفته بودند، ثبتنام كردند و تحت درمان قرار گرفتند. حتي نويسنده معروف آمريكايي ويليام بروگ هم جزو همين معتادان بود.
در سال 1950 براي اولينبار واژه «بيمار» براي توصيف افرادي كه سوءمصرف مواد مخدر و الكل داشتند، استفاده شد. البته مدتي طول كشيد تا افكار عمومي، اعتياد را به عنوان يك بيماري بپذيرد. در آن زمان روشي به نام «12 قدم» براي ترك الكل و مواد مخدر استفاده ميشد كه موفقيت زيادي هم پيدا كرده بود. امروزه اكثر مراكز ترك اعتياد، از رواندرماني به عنوان بخش اصلي درمان بيماران استفاده ميكنند. وجود محيطي امن و حمايتگر در اين مراكز، باعث اطمينان معتادان ميشود. حتي سازمانهايي به نام الكليهاي بينام يا معتادان گمنام به وجود آمده كه فعاليتي جهاني و بينالمللي دارند. يعني اقشار مختلف جامعه از سرتاسر جهان با پيوستن به چنين جمعيتهايي از تجربيات افراد موفق در اين زمينه استفاده ميكنند. آنها به راحتي مشكلات روحي رواني خود را با ديگران در ميان ميگذارند و با حمايت افرادي كه از اين بيماري جان سالم به در بردهاند، دوباره به زندگي طبيعي برميگردند.
در ژانويه 1971 ميلادي ريچارد نيكسون، رييسجمهور وقت ايالات متحده آمريكا جنگي تمام عيار عليه مواد مخدر به راه انداخت. نيكسون 105 ميليون دلار از سرمايه ملي آمريكا را صرف تاسيس مراكز درمان و ترك اعتياد كرد. پس از نيكسون، برنامه ترك اعتياد نه به شدت قبل ولي همچنان ادامه پيدا كرد. نانسي ريگان، همسر رييسجمهور بعدي آمريكا كنترل اين برنامه را به دست گرفت و كار خود را با شعار «فقط بگو نه» آغاز كرد.
از اوايل قرن هجدهم براي درمان اعتياد و سوءمصرف مواد مخدر، در كشورهاي پيشرفته دنيا، مراكزي تاسيس شد كه توسط روانپزشكان اداره ميشد. البته اين مراكز، چيزي شبيه به آسايشگاههاي رواني بود كه بيماران اسكيزوفرني در آنها نگهداري ميشدند. در واقع در آن زمان مطالعات كافي براي پيدا كردن روشهاي علمي ترك مواد مخدر انجام نشده بود. يعني بيماران فقط در چنين مراكزي زندگي ميكردند و شيوه درماني استانداردي وجود نداشت. اما امروزه مراكز ترك اعتياد ديگر به شيوه قديم اداره نميشوند. در اكثر كشورها چنين مراكزي تاسيس شده و تحقيقات زيادي هم دراين زمينه صورت گرفته است. حالا اكثر افرادي كه براي خود يا عزيزانشان دنبال كمك ميگردند، ميتوانند به يكي از اين مراكز مراجعه كنند. اما هنوز هم بيشتر مردم در مورد پيدا كردن مركز ترك اعتياد مناسب ترديد دارند. البته اين ترديد خيلي هم نابجا نيست چون قرار است براي مدتي طولاني روح و جسم خود را به دست مسوولان اين مراكز بسپارند.
4 اصل اخلاقي در مراکز ترک اعتياد
فرد معتاد به دليل وابستگي جسماني و رواني به يك ماده مخدر در ساعتهايي از زندگي خود به شخصيتي متزلزل و بيثبات تبديل خواهد شد؛ ساعتهايي كه رفتار كاركنان يك مركز ترك اعتياد ميتواند با سوءتفاهمهاي اخلاقي فراواني همراه باشد.
به همين دليل، مراكز ترك اعتياد موظفند 4 اصل اخلاقي زير را در ارائه خدماتشان رعايت كنند.
1 خدمات يكسان:
2 حقوق، وظايف و مسووليتها:
3 آگاهسازي به موقع:
4 پايان درمان:
منبع: www.salamat.com
/ج