رکورد بيشترين فاصله سني در ازدواج
ترجمه: حسين غلامي
زوج اندونزيايي، آقاي سودار کامپونگ ديونگ ملاکا 105 ساله و خانم الي ماريوليانتي رحمت 22 ساله با فاصله سني 83 سال، بيشترين فاصله سني ازدواج در جهان را دارند. اين رکورد 12 سال بيشتر از فاصله سني ميان محمد نور موسي و ووک کاندور مالزيايي است که 71 سال فاصله سني داشتند. البته در مورد اين زوج، عروس فرد مسن‌تر بود!
سودار، کاسبکار اندونزيايي يک همسر 69 ساله زمين‌گير، 6 پسر، 19 نوه و دو نبيره دارد و الي خدمتکاري از شهر پکران بارو در اين کشور است. سودار که در شهر کامپونگ پرمتانگ ديونگ زندگي مي‌کند، گفت: «ما عاشق همديگر بوديم و خانواده‌هاي ما هم با اين ازدواج موافق بودند.» سودار افزود: «من با الي بيش از يک سال آشنا شده بودم تا زماني که فهميدم مناسب هم هستيم. او در خانه پسرخوانده من کار مي‌کرد و من مجذوب شخصيت ملايم و آرام او شدم. ما خيلي خوب با هم کنار مي‌‌آمديم و من واقعا در نبود او دلم برايش تنگ مي‌شد.» سودار بعدازظهري را به ياد مي‌آورد که به الي پيشنهاد ازدواج داد: «در خانه پسرخوانده‌ام بودم. او يک لباس آبي پوشيده بود و بعد از انجام کارهاي روزمره استراحت مي‌کرد. من مساله را هنگام نوشيدن چاي مطرح کردم و در نهايت تعجب من او بلافاصله به خواستگاري من جواب مثبت داد.» البته سودار با وجود تجربه زيادش باز هم هنگام خواستگاري مشوش بوده است. او مي‌گويد: «کار ساده‌اي نبود، اولش به خاطر فاصله سني‌مان احساس ناامني مي‌کردم اما حسم اين بود که او هم مرا دوست دارد.» اما چه عاملي باعث شده که دختري موافقت کند که با مردي که آنقدر سنش بالاست که مي‌تواند پدر پدربزرگ او باشد، ازدواج کند؟ الي که دختري خجالتي و آرام است در پاسخ به اين سوال مي‌گويد: «من به خاطر ثروتش با او ازدواج نکردم. من عاشق او هستم و مي‌خواهم از او و همسرش مراقبت کنم. فاصله سني چندان مهم نيست، مهم اين است که در فکر شما مي‌گذرد.» سودار در حالي که کف دستش را روي قفسه سينه‌اش مي‌گذارد، مي‌گويد: «ممکن است از لحاظ گذر سال‌ها پير باشم، اما در اينجا هنوز جوان هستم.» سودار مي‌گويد از زمان ازدواج با الي بسيار شادمان‌تر شده است. او مي‌گويد: «دختر بسيار پخته‌اي است و ما همديگر را خيلي خوب مي‌فهميم. او هم مراقب خوبي است و هم آدم سرگرم‌کننده‌اي است.» و طبيعت دوستانه الي، نه تنها قلب سودار، بلکه قلب همسر اول او فاطمه را هم ربوده است. فاطمه معتقد است که سودار بخت بلندي داشته که زن جواني نصيب شده است، چرا که خود او ديگر نمي‌توانست از شوهرش مراقبت کند. فاطمه مي‌گويد: «اگر سالم بودم به او اجازه نمي‌دادم دوباره ازدواج کند اما اين ازدواج به نفع من هم هست چون الي از من هم مراقبت مي‌کند.» سودار با وجود سن بالايش حافظه، شنوايي و بينايي خوبي دارد. سودار مي‌گويد راز سلامتش اين است که غذاي خوب مي‌خورد و شادمان است. سودار يک گياهخوار مطلق است و نوشابه‌‌هاي گازدار نمي‌خورد. مقدار زيادي از مکمل‌هاي گياهي سنتي به غذايش اضافه مي‌کند تا به قول خودش بدن و خونش را گرم نگه دارد. سودار وقت آزادش را در «باغ وحش» کوچکي که در پشت خانه‌اش درست کرده است با بزها، بوقلمون‌ها، غازها، مرغ‌ها و ساير پرندگان مي‌گذراند. سودار در پاسخ به اين سوال مهم که آيا مي‌خواهد از الي بچه‌دار شود يا نه، مي‌گويد: «اگر چنين چيزي مقدر باشد، چه کسي مي‌تواند از آن بگريزد؟»
/ک
سودار، کاسبکار اندونزيايي يک همسر 69 ساله زمين‌گير، 6 پسر، 19 نوه و دو نبيره دارد و الي خدمتکاري از شهر پکران بارو در اين کشور است. سودار که در شهر کامپونگ پرمتانگ ديونگ زندگي مي‌کند، گفت: «ما عاشق همديگر بوديم و خانواده‌هاي ما هم با اين ازدواج موافق بودند.» سودار افزود: «من با الي بيش از يک سال آشنا شده بودم تا زماني که فهميدم مناسب هم هستيم. او در خانه پسرخوانده من کار مي‌کرد و من مجذوب شخصيت ملايم و آرام او شدم. ما خيلي خوب با هم کنار مي‌‌آمديم و من واقعا در نبود او دلم برايش تنگ مي‌شد.» سودار بعدازظهري را به ياد مي‌آورد که به الي پيشنهاد ازدواج داد: «در خانه پسرخوانده‌ام بودم. او يک لباس آبي پوشيده بود و بعد از انجام کارهاي روزمره استراحت مي‌کرد. من مساله را هنگام نوشيدن چاي مطرح کردم و در نهايت تعجب من او بلافاصله به خواستگاري من جواب مثبت داد.» البته سودار با وجود تجربه زيادش باز هم هنگام خواستگاري مشوش بوده است. او مي‌گويد: «کار ساده‌اي نبود، اولش به خاطر فاصله سني‌مان احساس ناامني مي‌کردم اما حسم اين بود که او هم مرا دوست دارد.» اما چه عاملي باعث شده که دختري موافقت کند که با مردي که آنقدر سنش بالاست که مي‌تواند پدر پدربزرگ او باشد، ازدواج کند؟ الي که دختري خجالتي و آرام است در پاسخ به اين سوال مي‌گويد: «من به خاطر ثروتش با او ازدواج نکردم. من عاشق او هستم و مي‌خواهم از او و همسرش مراقبت کنم. فاصله سني چندان مهم نيست، مهم اين است که در فکر شما مي‌گذرد.» سودار در حالي که کف دستش را روي قفسه سينه‌اش مي‌گذارد، مي‌گويد: «ممکن است از لحاظ گذر سال‌ها پير باشم، اما در اينجا هنوز جوان هستم.» سودار مي‌گويد از زمان ازدواج با الي بسيار شادمان‌تر شده است. او مي‌گويد: «دختر بسيار پخته‌اي است و ما همديگر را خيلي خوب مي‌فهميم. او هم مراقب خوبي است و هم آدم سرگرم‌کننده‌اي است.» و طبيعت دوستانه الي، نه تنها قلب سودار، بلکه قلب همسر اول او فاطمه را هم ربوده است. فاطمه معتقد است که سودار بخت بلندي داشته که زن جواني نصيب شده است، چرا که خود او ديگر نمي‌توانست از شوهرش مراقبت کند. فاطمه مي‌گويد: «اگر سالم بودم به او اجازه نمي‌دادم دوباره ازدواج کند اما اين ازدواج به نفع من هم هست چون الي از من هم مراقبت مي‌کند.» سودار با وجود سن بالايش حافظه، شنوايي و بينايي خوبي دارد. سودار مي‌گويد راز سلامتش اين است که غذاي خوب مي‌خورد و شادمان است. سودار يک گياهخوار مطلق است و نوشابه‌‌هاي گازدار نمي‌خورد. مقدار زيادي از مکمل‌هاي گياهي سنتي به غذايش اضافه مي‌کند تا به قول خودش بدن و خونش را گرم نگه دارد. سودار وقت آزادش را در «باغ وحش» کوچکي که در پشت خانه‌اش درست کرده است با بزها، بوقلمون‌ها، غازها، مرغ‌ها و ساير پرندگان مي‌گذراند. سودار در پاسخ به اين سوال مهم که آيا مي‌خواهد از الي بچه‌دار شود يا نه، مي‌گويد: «اگر چنين چيزي مقدر باشد، چه کسي مي‌تواند از آن بگريزد؟»
ركورددار قبلي فاصله سني
منبع: www.salamat.com
/ک
