بررسي استخوان بندي شهراصفهان (2)
دوره ي سلجوقي
عناصر مصنوع استخوان بندي شهر دراين دوره،شامل عناصر شهري دوره ي قبل،مقرحكومتي ( كاخ ها)،مسجد جامع، ميدان كهنه، بازار اصلي شهر،قيصريه،نقاره خانه و مدارس بوده است كه عمدتاَ پيرامون ميدان كهنه قرار گرفته اند و عناصر جديد شامل كاروانسرا در محدوده ي انتهايي راسته ي بازار است.
بخش متمركز و هسته اي ساختار كالبدي متعلق به دوره ي قبل بوده كه تنها به عناصر پيرامون آن در اين دوره اضافه شده است،اما بخش خطي ساختار كالبدي،ناشي از رشد استخوان بندي شهر در اين دوره بوده است كه درامتداد محور اصلي ارتباطي شهر - منطقه اتفاق افتاده است. تركيب مجموعه ي شهري فوق الذكر با شبكه ي اصلي راه،موجب شكل گيري چنين ساختار كالبدي شده است.
1-فعاليت حكومتي -ديواني شامل ارگ ، ميدان كهنه و...
2-فعاليت مذهبي و فرهنگي شامل مساجد و مدارس
3-فعاليت هاي تجاري و خدمات وابسته كه شامل راسته ي بازار، سرا،تيمچه و كاروان سراست.
از آن جا كه توسعه ي فعاليت هاي حكومتي در شهر محدود بوده، همچنان از فضاي حكومتي قبل استفاده مي شده و داراي محدوده ي جديد و مستقلي نشده است.در اين دوره همچنان فعاليت هاي مذهبي،فرهنگي و حكومتي در ارتباط با هم بوده و از فضاي باز ميدان كهنه به عنوان فضاي مشترك براي فعاليت هاي تشريفاتي و گردهم آيي هاي مردم شهر استفاده مي شده است.اين دو كاركرد اصلي در رابطه با فعاليت تجاري نيز برقرار بوده اند،اما فعاليت تجاري به دليل آن كه اقتصاد اصفهان متكي بر بازرگاني از راه دور نيز بوده،توسعه داشته و داراي حوزه اي مجزا گرديده است( توسعه ي امتداد بازار )
دسترسي بين عناصر اصلي استخوان بندي شهر
دسترسي بين عناصر،از دو طريق اصلي صورت مي گرفته است. يكي از اين طرق،عبور از راسته ي بازار بوده كه همان محور اصلي ارتباطي شهر نيز بوده است و ديگري از طريق فضاي باز ميدان كهنه كه علاوه بر آن كه يك فضاي شهري بوده،رابط چند عنصراصلي استخوان بندي شهر نيز بوده است.
دوره ي صفويه
مجموعه قيصريه،خود شامل كاروان سراهاي متعدد، ضراب خانه هاي شاهي،نقاره خانه و راسته ي بازارهاي متعدد بوده است.درضلع شمالي قيصريه، بيمارستان و كاروان سرا و در شمال اين بناها،مسجد و كاروان سرا احداث شده است.
به غيرازمجموعه ي بناهاي ذكر شده، منطقه ي غرب ميدان نقش جهان،خود مجموعه اي از كاخ ها بوده كه توسط درگاه ورودي عالي قاپو به ميدان نقش جهان متصل مي شده است.دراين منطقه،كاخ ها و باغ هاي بزرگ با كلاه فرنگي ها و خانه هاي اعياني درباريان قرار داشته است كه دو بناي معروف آن چهل ستون و هشت بهشت تاكنون بر جاي مانده اند.
گذشته ازمجموعه هايي كه ذكر شد، با ايجاد خيابان عريض و طويل چهارباغ،ناحيه ي شاهي در شمال زاينده رود با گذشتن از پل الله ورديخان به منطقه ي ييلاقي و وسيع هزار جريب متصل مي شد.
در ادامه ي محور شمالي - جنوبي شهر،با احداث كاروان سراها و امتداد راسته ي بازار با دروازه ي جنوبي شهر،ميدان نقش جهان از گوشه ي جنوب شرقي، به مسير ارتباطي اصلي شهر پيونده خورده و در ادامه مسير به صورت چهارباغ و با عبور از رودخانه توسط پل خواجو به بخش هاي جنوبي زاينده رود مرتبط مي شد. سمت شمال نيز مجموعه هاي جديد الاحداث به استخوان بندي قديمي شهر ارتباط مي يابند.درتغييرات بعدي ناشي از ساخت و سازهاي فوق،استخوان بندي قديمي نيز دستخوش تحولاتي مي شود، از جمله آن كه بخشي از سطح ميدان وسيع كهنه شهر،مورد ساخت و ساز قرار مي گيرد و بدين ترتيب از وسعت و اهميت آن كاسته مي شود.
ازطرف ديگر،ازطريق يك انشعاب كوتاه به سمت غرب از محل دروازه ي عالي قاپو،امكان شكل گيري يك محورجديد از استخوان بندي اصلي شهر (بخش حكومتي) در يك راسته ي شمالي -جنوبي فراهم مي آيد (چهارباغ ).به اين ترتيب،جهت كلي رشد استخوان بندي شهر منطبق با جهت رشد شهر شده،لذا با احداث مجموعه ي جديد نقش جهان،موقعيت مركزي استخوان بندي اصلي شهر حفظ مي شود،ضمن آن كه امتداد آن تا جنوبي ترين حاشيه شهرتداوم مي يابد.اين موقعيت ويژه ي ناشي از توسعه ي استخوان بندي اصلي شهر،منجر به الحاق محله هاي پراكنده ي واقع در غرب شهر و جنوب زاينده رود به شهر مي شود.
ساختار هسته ي جديد نيز مشابه ساختار هسته ي قبلي كه در آن گروهي از عناصر استخوان بندي شهر حول يك فضاي باز هندسي مجتمع شده اند،براساس الگوي سنتي شهر بوده،با اين تفاوت كه چهار عنصراصلي در محورهاي طولي و عرضي ميدان قرار گرفته است.
بخش حكومتي يعني باغ هاي واقع در ناحيه ي غربي ميدان نقش جهان و عالي قاپو و حاشيه ي چهارباغ داراي بافتي با قطعه بندي بزرگ،به صورت منظم،شطرنجي و پيوسته درامتداد هم است. الگوي ابنيه در قسمت باغ ها به صورت كلاه فرنگي بوده،گرچه خود باغ محصور است.درقسمت بناهاي حكومتي غرب ميدان نقش جهان، الگوي ديگري از بافت قرار داشته كه در آن فضاهاي باز وسيع توسط ساختمان هايي در چهار طرف احاطه شده بود.درمجموع، نسبت فضاي باز به بسته دراين الگو از بافت استخوان بندي شهر بسيار زياد بوده است.بافت ديگر قسمت هاي موجود استخوان بندي اصلي شهربه همان صورت قبلي باقي مي ماند. فقط از سطح فضاي باز ميدان كهنه براساس ساخت و ساز جديد دراين دوره كاسته مي شود.
به طوركلي الگوي تركيب فضاي باز و ساخته شده بر اساس دو نوع تركيب است كه در يكي فضاي باز پراكنده درميان سطوح ساخته شده است (بازارو كاروان سرا) و در ديگري فضاهاي باز پيوسته و فضاهاي ساخته شده در آن به صورت پراكنده است. ( عمارت حكومتي و تفريحي )
ميدان نقش جهان به عنوان مركز اقتصادي شهرتلقي شده و مغازه ها و كارگاه هاي دورادورآن،مبين اين نفش بوده است.اين ميدان همچنين بازار هفتگي و مركز عرضه ي صنايع دستي روستاييان بوده است.
نقش جهان يك مركز سياسي و ديني شهر بوده،مركز اجتماعات گوناگون مردم از جمله زورآزمايي پهلوانان،چوگان بازي و خيمه شب بازي بوده و لذا نقش تفريحي نيز داشته است،به ويژه در ضلع شمالي كه قهوه خانه و مهمان خانه منظور شده است. نقش جهان به عنوان مركز اداري و حكومتي شهر، محل رفت و آمد سياحان و سفراي خارجي بوده و از نظر تنوع فعاليت هاي صورت گرفته در آن، با مركزيت شهري امروز قابل مقايسه است.
ميدان نقش جهان، فصل مشترك كليه ي فعاليت هاي اصلي شهر بوده و علي رغم آنكه فعاليت هاي گوناگون حوزه هاي مشخصي در آن دارند،ازطريق اين فضاي باز شهري با يكديگر پيوند برقرار مي كنند،بدين ترتيب كه حوزه ي كاركردهاي حكومتي -اداري و تشريفاتي شهر كه بيش تر سطح اشغال را در منطقه ي غربي نقش جهان دارد،توسط عمارت عالي قاپو به ميدان مرتبط مي شود.از سوي ديگر،فعاليت هاي تجاري و بازرگاني كه پس از نقش سياسي شهر،در مرتبه ي دوم اهميت بوده، علاوه براختصاص يك حوزه ي وسيع در شمال ميدان (قيصريه و كاروان سراهاي متصل به آن)، در پيرامون ميدان نيز عامل اتصال دهنده ي فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي با حكومتي مي شوند.حوزه ي عملكردهاي تجاري هم در محدوده ي بازار و هم در محدوده ي ميدان نقش جهان ازحوزه هاي فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي تفكيك نشده و كاملاَ هم جوار و در رابطه با يكديگر قرار گرفته اند، گر چه بازارخود داراي حوزه هاي متنوعي از عرضه ي كالاهاي گوناگون بود.مركز جديد فعاليت در شهرازطريق يك فعاليت شهري ( تجاري -فرهنگي )به مركز قديمي شهر ارتباط يافته بود كه در عين حفظ فعاليت هاي مركز قديمي شهر،امكان ايجاد فعاليت هاي جديد را فراهم ساخته است.با برقراري ارتباط بين بازار دور ميدان نقش جهان به بازار قديمي شهر كه در اطراف مسجد جامع واقع بود،هر دو بخش از نظر فعاليت هاي اقتصادي و شهري به حيات خود ادامه دادند.اين دو قطبي بودن مركز شهر (ميدان كهنه و نقش جهان)،باعث تلفيق پايدار و ارگانيك مركز شهرصفوي با مركز كهنه ي پيش از آن شد. بازار طويل شهر مانند پلي ميان مركز شهر كهنه و مركز شهر جديد ارتباط برقرار مي نمود و با واقع شدن در ميدان جاذبه ي اين دو قطب،توانست زنده و فعال باقي بماند.
نقطه ي قابل ذكر در استخوان بندي اصلي شهر،پديدار شدن گستره اي وسيع از كاركردهاي تفريحي و سياحتي در حاشيه ي چهارباغ و در تلفيق ماهرانه ي آن با رودخانه ي زاينده رود و سي و سه پل است.
شبكه هاي دسترسي قبلي به بخش هاي مختلف شهر و خارج از آن نيز دراين دوره در همان جهات قبلي توسعه يافت.
مهم ترين راسته ي ارتباطي بين عناصر و بخش هاي مختلف همچنان محور ارتباطي شمالي - جنوبي شهربوده كه عناصر مركز جديد را به مركز قديم پيوند مي دهد. بدين ترتيب،عناصري كه دورا دور ميدان نقش جهان قرار گرفته اند و حتي كاخ هاي حاشيه ي چهارباغ از طريق ميدان نقش جهان و يا عبور از راسته ي اصلي بازار به عناصر قديمي مرتبط مي گشته اند،يعني الگوي ارتباطي به عناصرغير از يك الگوي خطي، با يك الگوي هسته اي از توزيع دسترسي ها همراه مي شود.
منبع:نشريه دانش نما،شماره 169-167
ادامه دارد...
/ع
ويژگي هاي كالبدي
عناصر طبيعي و مصنوع
عناصر مصنوع استخوان بندي شهر دراين دوره،شامل عناصر شهري دوره ي قبل،مقرحكومتي ( كاخ ها)،مسجد جامع، ميدان كهنه، بازار اصلي شهر،قيصريه،نقاره خانه و مدارس بوده است كه عمدتاَ پيرامون ميدان كهنه قرار گرفته اند و عناصر جديد شامل كاروانسرا در محدوده ي انتهايي راسته ي بازار است.
موقعيت استخوان بندي در شهر
ساختاركالبدي استخوان بندي در شهر
بخش متمركز و هسته اي ساختار كالبدي متعلق به دوره ي قبل بوده كه تنها به عناصر پيرامون آن در اين دوره اضافه شده است،اما بخش خطي ساختار كالبدي،ناشي از رشد استخوان بندي شهر در اين دوره بوده است كه درامتداد محور اصلي ارتباطي شهر - منطقه اتفاق افتاده است. تركيب مجموعه ي شهري فوق الذكر با شبكه ي اصلي راه،موجب شكل گيري چنين ساختار كالبدي شده است.
بافت شهري
ويژگي هاي كاركردي
1-فعاليت حكومتي -ديواني شامل ارگ ، ميدان كهنه و...
2-فعاليت مذهبي و فرهنگي شامل مساجد و مدارس
3-فعاليت هاي تجاري و خدمات وابسته كه شامل راسته ي بازار، سرا،تيمچه و كاروان سراست.
از آن جا كه توسعه ي فعاليت هاي حكومتي در شهر محدود بوده، همچنان از فضاي حكومتي قبل استفاده مي شده و داراي محدوده ي جديد و مستقلي نشده است.در اين دوره همچنان فعاليت هاي مذهبي،فرهنگي و حكومتي در ارتباط با هم بوده و از فضاي باز ميدان كهنه به عنوان فضاي مشترك براي فعاليت هاي تشريفاتي و گردهم آيي هاي مردم شهر استفاده مي شده است.اين دو كاركرد اصلي در رابطه با فعاليت تجاري نيز برقرار بوده اند،اما فعاليت تجاري به دليل آن كه اقتصاد اصفهان متكي بر بازرگاني از راه دور نيز بوده،توسعه داشته و داراي حوزه اي مجزا گرديده است( توسعه ي امتداد بازار )
ويژگي هاي شبكه ي دسترسي
دسترسي از نقاط مختلف و خارج شهر
دسترسي بين عناصر اصلي استخوان بندي شهر
دسترسي بين عناصر،از دو طريق اصلي صورت مي گرفته است. يكي از اين طرق،عبور از راسته ي بازار بوده كه همان محور اصلي ارتباطي شهر نيز بوده است و ديگري از طريق فضاي باز ميدان كهنه كه علاوه بر آن كه يك فضاي شهري بوده،رابط چند عنصراصلي استخوان بندي شهر نيز بوده است.
دوره ي صفويه
ويژگي هاي كالبدي
عناصر طبيعي
عناصرمصنوع
مجموعه قيصريه،خود شامل كاروان سراهاي متعدد، ضراب خانه هاي شاهي،نقاره خانه و راسته ي بازارهاي متعدد بوده است.درضلع شمالي قيصريه، بيمارستان و كاروان سرا و در شمال اين بناها،مسجد و كاروان سرا احداث شده است.
به غيرازمجموعه ي بناهاي ذكر شده، منطقه ي غرب ميدان نقش جهان،خود مجموعه اي از كاخ ها بوده كه توسط درگاه ورودي عالي قاپو به ميدان نقش جهان متصل مي شده است.دراين منطقه،كاخ ها و باغ هاي بزرگ با كلاه فرنگي ها و خانه هاي اعياني درباريان قرار داشته است كه دو بناي معروف آن چهل ستون و هشت بهشت تاكنون بر جاي مانده اند.
گذشته ازمجموعه هايي كه ذكر شد، با ايجاد خيابان عريض و طويل چهارباغ،ناحيه ي شاهي در شمال زاينده رود با گذشتن از پل الله ورديخان به منطقه ي ييلاقي و وسيع هزار جريب متصل مي شد.
در ادامه ي محور شمالي - جنوبي شهر،با احداث كاروان سراها و امتداد راسته ي بازار با دروازه ي جنوبي شهر،ميدان نقش جهان از گوشه ي جنوب شرقي، به مسير ارتباطي اصلي شهر پيونده خورده و در ادامه مسير به صورت چهارباغ و با عبور از رودخانه توسط پل خواجو به بخش هاي جنوبي زاينده رود مرتبط مي شد. سمت شمال نيز مجموعه هاي جديد الاحداث به استخوان بندي قديمي شهر ارتباط مي يابند.درتغييرات بعدي ناشي از ساخت و سازهاي فوق،استخوان بندي قديمي نيز دستخوش تحولاتي مي شود، از جمله آن كه بخشي از سطح ميدان وسيع كهنه شهر،مورد ساخت و ساز قرار مي گيرد و بدين ترتيب از وسعت و اهميت آن كاسته مي شود.
موقعيت استخوان بندي در شهر
ازطرف ديگر،ازطريق يك انشعاب كوتاه به سمت غرب از محل دروازه ي عالي قاپو،امكان شكل گيري يك محورجديد از استخوان بندي اصلي شهر (بخش حكومتي) در يك راسته ي شمالي -جنوبي فراهم مي آيد (چهارباغ ).به اين ترتيب،جهت كلي رشد استخوان بندي شهر منطبق با جهت رشد شهر شده،لذا با احداث مجموعه ي جديد نقش جهان،موقعيت مركزي استخوان بندي اصلي شهر حفظ مي شود،ضمن آن كه امتداد آن تا جنوبي ترين حاشيه شهرتداوم مي يابد.اين موقعيت ويژه ي ناشي از توسعه ي استخوان بندي اصلي شهر،منجر به الحاق محله هاي پراكنده ي واقع در غرب شهر و جنوب زاينده رود به شهر مي شود.
ساختاركالبدي استخوان بندي در شهر
ساختار هسته ي جديد نيز مشابه ساختار هسته ي قبلي كه در آن گروهي از عناصر استخوان بندي شهر حول يك فضاي باز هندسي مجتمع شده اند،براساس الگوي سنتي شهر بوده،با اين تفاوت كه چهار عنصراصلي در محورهاي طولي و عرضي ميدان قرار گرفته است.
بافت شهري استخوان بندي
بخش حكومتي يعني باغ هاي واقع در ناحيه ي غربي ميدان نقش جهان و عالي قاپو و حاشيه ي چهارباغ داراي بافتي با قطعه بندي بزرگ،به صورت منظم،شطرنجي و پيوسته درامتداد هم است. الگوي ابنيه در قسمت باغ ها به صورت كلاه فرنگي بوده،گرچه خود باغ محصور است.درقسمت بناهاي حكومتي غرب ميدان نقش جهان، الگوي ديگري از بافت قرار داشته كه در آن فضاهاي باز وسيع توسط ساختمان هايي در چهار طرف احاطه شده بود.درمجموع، نسبت فضاي باز به بسته دراين الگو از بافت استخوان بندي شهر بسيار زياد بوده است.بافت ديگر قسمت هاي موجود استخوان بندي اصلي شهربه همان صورت قبلي باقي مي ماند. فقط از سطح فضاي باز ميدان كهنه براساس ساخت و ساز جديد دراين دوره كاسته مي شود.
به طوركلي الگوي تركيب فضاي باز و ساخته شده بر اساس دو نوع تركيب است كه در يكي فضاي باز پراكنده درميان سطوح ساخته شده است (بازارو كاروان سرا) و در ديگري فضاهاي باز پيوسته و فضاهاي ساخته شده در آن به صورت پراكنده است. ( عمارت حكومتي و تفريحي )
ويژگي هاي كاركردي
ميدان نقش جهان به عنوان مركز اقتصادي شهرتلقي شده و مغازه ها و كارگاه هاي دورادورآن،مبين اين نفش بوده است.اين ميدان همچنين بازار هفتگي و مركز عرضه ي صنايع دستي روستاييان بوده است.
نقش جهان يك مركز سياسي و ديني شهر بوده،مركز اجتماعات گوناگون مردم از جمله زورآزمايي پهلوانان،چوگان بازي و خيمه شب بازي بوده و لذا نقش تفريحي نيز داشته است،به ويژه در ضلع شمالي كه قهوه خانه و مهمان خانه منظور شده است. نقش جهان به عنوان مركز اداري و حكومتي شهر، محل رفت و آمد سياحان و سفراي خارجي بوده و از نظر تنوع فعاليت هاي صورت گرفته در آن، با مركزيت شهري امروز قابل مقايسه است.
ميدان نقش جهان، فصل مشترك كليه ي فعاليت هاي اصلي شهر بوده و علي رغم آنكه فعاليت هاي گوناگون حوزه هاي مشخصي در آن دارند،ازطريق اين فضاي باز شهري با يكديگر پيوند برقرار مي كنند،بدين ترتيب كه حوزه ي كاركردهاي حكومتي -اداري و تشريفاتي شهر كه بيش تر سطح اشغال را در منطقه ي غربي نقش جهان دارد،توسط عمارت عالي قاپو به ميدان مرتبط مي شود.از سوي ديگر،فعاليت هاي تجاري و بازرگاني كه پس از نقش سياسي شهر،در مرتبه ي دوم اهميت بوده، علاوه براختصاص يك حوزه ي وسيع در شمال ميدان (قيصريه و كاروان سراهاي متصل به آن)، در پيرامون ميدان نيز عامل اتصال دهنده ي فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي با حكومتي مي شوند.حوزه ي عملكردهاي تجاري هم در محدوده ي بازار و هم در محدوده ي ميدان نقش جهان ازحوزه هاي فعاليت هاي فرهنگي و مذهبي تفكيك نشده و كاملاَ هم جوار و در رابطه با يكديگر قرار گرفته اند، گر چه بازارخود داراي حوزه هاي متنوعي از عرضه ي كالاهاي گوناگون بود.مركز جديد فعاليت در شهرازطريق يك فعاليت شهري ( تجاري -فرهنگي )به مركز قديمي شهر ارتباط يافته بود كه در عين حفظ فعاليت هاي مركز قديمي شهر،امكان ايجاد فعاليت هاي جديد را فراهم ساخته است.با برقراري ارتباط بين بازار دور ميدان نقش جهان به بازار قديمي شهر كه در اطراف مسجد جامع واقع بود،هر دو بخش از نظر فعاليت هاي اقتصادي و شهري به حيات خود ادامه دادند.اين دو قطبي بودن مركز شهر (ميدان كهنه و نقش جهان)،باعث تلفيق پايدار و ارگانيك مركز شهرصفوي با مركز كهنه ي پيش از آن شد. بازار طويل شهر مانند پلي ميان مركز شهر كهنه و مركز شهر جديد ارتباط برقرار مي نمود و با واقع شدن در ميدان جاذبه ي اين دو قطب،توانست زنده و فعال باقي بماند.
نقطه ي قابل ذكر در استخوان بندي اصلي شهر،پديدار شدن گستره اي وسيع از كاركردهاي تفريحي و سياحتي در حاشيه ي چهارباغ و در تلفيق ماهرانه ي آن با رودخانه ي زاينده رود و سي و سه پل است.
ويژگي دسترسي ها و آمد و شد
دسترسي از نقاط مختلف و خارج شهر
شبكه هاي دسترسي قبلي به بخش هاي مختلف شهر و خارج از آن نيز دراين دوره در همان جهات قبلي توسعه يافت.
مهم ترين راسته ي ارتباطي بين عناصر و بخش هاي مختلف همچنان محور ارتباطي شمالي - جنوبي شهربوده كه عناصر مركز جديد را به مركز قديم پيوند مي دهد. بدين ترتيب،عناصري كه دورا دور ميدان نقش جهان قرار گرفته اند و حتي كاخ هاي حاشيه ي چهارباغ از طريق ميدان نقش جهان و يا عبور از راسته ي اصلي بازار به عناصر قديمي مرتبط مي گشته اند،يعني الگوي ارتباطي به عناصرغير از يك الگوي خطي، با يك الگوي هسته اي از توزيع دسترسي ها همراه مي شود.
منبع:نشريه دانش نما،شماره 169-167
ادامه دارد...
/ع