مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ
نويسنده:مهندس ليلاپهلوان زاده*
مدرسه ي چهارباغ را به تحقيق مي توان نمومه ي اعلاي يک نهاد آمورشي در زمان خود دانست و اين آخرين بناي تاريخي باشکوهي ست که درعهد صفويه براي تدريس و تعليم طلاب علوم ديني و در دوره ي آخرين پادشاه صفوي يعني شاه سلطان حسين (1105-1035 ه.ق)از سال 1116تا 1126 ساخته شده است.البته مرحوم هنرفر درپاورقي کتاب «گنجينه ي آثارتاريخي»اين تاريخ را مربوط به پايان يافتن ساخت بناي آجري مدرسه مي داند و از اين سال تا سال 1126 ه.ق، آرايش و پيرايش بناي مدرسه با کاشي هاي زيبا ادامه داشته است.(هنرفر،1350،ص: 686) برپيشاني ديوار شرقي هشتي،کتيبه ي بزرگي ازکاشي خشتي شده،وجود دارد که متضمن اشعاري دروصف شاه سلطان حسين و آقا کمال (سرکارگر ساختمان مدرسه )مي باشد.
حدود يک قرن پيش جهان گردي فرنگي عظمت اين مکان را با وجود صدماتي که بر اين بنا وارد آمده،اين گونه ستوده است:«آيا درسراسرجهان مدرسه اي مي توان يافت که درزيبايي و صفا ازاين کامل تر باشد و درآن اجزا و عناصر گوناگون بدين سان به هم درآميخته و درهم ترکيب شده و اثري واحد پديد آورده باشند؟»(کلوک اند،1368 ، ص: 164)راجر سيوري که از صاحب نظران تاريخ ايران به خصوص دوره ي صفويه است آن را باشکوه ترين بنايي مي داند که توسط جانشينان شاه عباس اول در اصفهان ساخته شده است.(سيوري، ،1372 ،ص:165)اين مدرسه را به نام هاي مختلف خوانده اند؛ازنظر اين که در قسمت شرق خيابان چهارباغ واقع شده،آن را «مدرسه ي چهارباغ»خوانده اند و به علت اين که به فرمان شاه سلطان حسين صفوي احداث شده،«مدرسه ي سلطاني»ناميده اند و ازجهتي «مدرسه ي مادر شاه »هم گفته اند،بدين خاطرکه مادرشاه سلطان حسين،سراي فتحيه را که هم اکنون به جاي آن مهمان سراي عباسي ساخته شده و همچنين بازارچه ي بلند را وقف اين مدرسه کرده بود تا منافع آن ها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد.(رفيعي مهرآبادي،1352 ، ص: 445) در کتابي به نام «وقايع السنين والاعوام» اثرعبدالحسين خاتون آبادي (متوفاي 1105 ق) ضمن شرح وقايع مربوط به سال هاي 1116 و 1118 قمري،راجع به مدرسه ي چهارباغ آمده است:«نواب اشرف (يعني شاه سلطان حسين صفوي) بناي مدرسه نموده در چهار باغ اصفهان درهزار و صد و شانزده قمري و در سال هزاروصدوهجده قمري مدرسه ي مشرف به تمام شدن و درذي الحجه الحرام آن سال (منصب ) مدرسه ي مزبور، به حضرت علامه العلماءآميرزامحمدباقرسلمه الله تعالي تفويض نمود.اين کتاب همچنين در مورد افتتاح مدرسه در سال 1122 قمري مطالبي را ذکرکرده و شروع به کار مدرسه به طوررسمي را يکي از باشکوه ترين مجالس و گروه هاي آن دوره خوانده است. وي معتقد است تا آن زمان در دولت صفويه چنين مجمعي منعقد نشده بود.(خاتون آبادي، 1352،صص:556 و 661 )
محمد مهدي اصفهاني درکتاب «نصف جهان في تعريف الاصفهان» پس ازشرح مفصلي درخصوص بناي اين مدرسه مي گويد:مي توان ادعا نمود که مدرسه اي به اين نفاست و خوبي درايران ساخته نشده،و درغير آن هم به اين وضع،مشکل است.(الاصفهاني، 1368 ،ص:71)آقاي عبدالحسين سپنتا،مي نويسد:«مدرسه ي سلطاني و کاروان سراي بزرگ سلطاني متصل به آن... ازبناهاي مهم اصفهان و يادگار دوران سلطان حسين صفوي است ... و به قول پروفسورپوپ، بهترين دليل بقاي ذوق و قريحه ي هنري ايران در آن عصر است ... که جا دارد آن را بناي عظيم بناميم.»(سپنتا،1346،ص: 117 )مدرسه ي چهارباغ با نقشه اي مستطيل شکل و طرح چهارايواني درابعاد 95x90 متر و مساحت حدود 8500مترمربع(2)دردو طبقه ساخته شده و مشتمل بر سردر ورودي،هشتي،صحن،ايوان هاي چهارگانه،گنبدخانه، مناره، شبستان، مدرس و حجره هاست.ايمانيه دراين خصوص چنين مي گويد:«مساحت ساختمان و صحن مدرسه قريب هشت هزاروپانصدمترمربع است.صحن آن به شکل مربع مي باشد که طول آن ازشرق به غرب شصت وپنج مترونيم و عرض آن از شمال به جنوب پنجاه وپنج مترونيم است. نهر بزرگي که از شعب زاينده رود است (مادي فرشادي ) از وسط آن مي گذرد و چند چنار کهن سال از چنارهاي قديمي آن جا هنوز باقي است. در چهار گوشه ي مدرسه،چهار زاويه وجود دارد و بناي اين مدرسه مثل ساختمان اغلب مدارس عصر صفوي دوطبقه مي باشد. دورتادورطبقه ي فوقاني،ايوان هاي زيبا و خوش طرحي وجود دارد که درعقب آن ها حجره هاي طلاب قرار گرفته است. مجموع ايوان هاي تحتاني و فوقاني در داخل و خارج مدرسه نزديک به 120 و مجموع حجره هاي داخل مدرسه و داخل زاويه هاي چهارگانه غير از انبارو اتاق سرايدار 134 حجره مي باشد. (در بين اين حجره ها حجره ي مخصوصي که اولين حجره ي ضلع شمالي مدرسه از سمت مغرب است، به حجره ي شاه سلطان حسين معروف مي باشد. اين حجره همانند ساير حجره هاست،اما ازلحاظ تزيينات اختلاف دارد، به اين ترتيب که داخل آن با حاشيه هاي طلا کاري آراسته شده و بخاري زيبايي دارد.) تمام حجره ها داراي فرش مخصوص به خود بوده اند.ايوان جنوبي مدرسه منتهي به گنبد عظيم و باشکوهي مي شود که در دو طرف آن دو مناره به ارتفاع 38 متر ساخته شده که در قسمت فوقاني - جايي که مؤذن اذان مي گويد -با بهترين طارمي هاي چوبي مشبک تزيين شده اند. در قسمت شرقي شبستان زيرگنبد، يک در منبت کاري بسيار ارزشمند وجود دارد که به شبستان زمستاني مدرسه گشوده مي شود. اين شبستان داراي درهايي است که سابق به طرف باغ و حوض خانه ي مدرسه باز مي شده و اکنون اثري ازآن باغ و حوضخانه نمانده است.شاه سليمان با توجه به سعي بليغ درتشويق طالبان علم دستور داده بود که در ساختمان آن موجبات و وسائل رفاه و آسايش طلاب مدرسه و مدرسان ازهرجهت فراهم باشد.روزهاي جمعه تمام طلاب ازمدرسه خارج شده و زنان حرم پادشاهي براي تيمن و تبرک و تشويق اهل علم از دري که متعلق به عمارات سلطنتي بوده است،وارد مي شده اند و جامه هاي طالبان علم را مي شسته اند و حجره هاي آن ها را جاروب مي کرده اند.»(ايمانيه، 1350 ، صص: 132 تا 135)
اين مدرسه دار اي کتابخانه ي عظيمي بوده ،به گونه اي که مؤلف «جغرافياي اصفهان» مي نويسد:«سلاطين صفوي کتب مربوط به هرعلمي را تصحيح و تنقيح کرده، سه دسته ي کلي ازآن ها را به خط خوش مي نوشته اند؛ يک دسته را به کتابخانه ي استان قدس رضوي و دسته ي ديگر را به کتابخانه ي شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل مي فرستاده اند و دسته اي ديگر را در کتابخانه ي دولتي مدرسه ي چهارباغ ضبط و محفوظ مي داشته اند.» وي در ادامه مي نويسد: «زماني که افغان ها بر اصفهان مسلط گرديدند،مدرس مدرسه ي چهار باغ احتياط کرد و اين کتاب ها را در خانه ي خود درسردابه اي ريخت و آن را مسدود نمود و تا هشت يا نه سال که اين طايفه شهر را درتصرف کامل داشتند، به اين کتاب ها سرنزد تا اين که بسياري از اين کتب به گرد وخاک و موريانه ضايع شده است.(تحويلدار،1342،ص:48 )
اين مدرسه داراي وقفيات و امکانات بسياري بوده،به طوري که نوشته اند:«اهل مدرسه را تنعم بسياربوده و نفوذ کلمه ي آنان بي قياس و ازجهت عادي هيچ گونه مشکلي نداشته اند،به گونه اي که آشپزخانه ي مدرسه ازجهت تامين مايحتاج خوراک طلاب و مدرسان درزمان شاه صفوي همواره برقراربوده است.(جابري انصاري، 1378 ،ص:138 )به غيرازبازارچه ي بلند و کاروان سراي مادرشاه(مهمان سراي عباسي )،برخي از موقوفات ديگر اين مدرسه عبارت اند از مزرعه ي باغ ملک در چهارمحال،مزرعه اي درامد آباد کاشان، آسياب شاه درحدود قميشه و ...(سپنتا 1346،ص:136) متاسفانه پس ازاستيلاي افغان بر اصفهان و ظهور نادر،چگونگي بسياري از وقفيات نامعلوم بوده است،(سپنتا،1346 ،ص:119 )قسمتي از گوشه ي جنوب غربي مدرسه که در سابق محل حوض خانه و کرو مبال بود،درسنه ي 1315شمسي ( 1355 قمري) تغيير ساختمان داده شد،بدون اين که در بناي مدرسه اصلاً اثري محسوس داشته باشد، آن محل را نخست دبيرستان معقول و منقول و سپس کتابخانه ي فرهنگ کردند.درحال حاضر اين محل به کتابخانه ي فرهنگ اختصاص دارد و جنب آن را بنگاه تبليغات اسلامي اشغال نموده است.(همايي ،1384 ، ص: 328) اين بنا به شماره ي 116 به ثبت تاريخي رسيده است،(ملازاده و محمدي،1381،ص:53)
(الاصفهاني،1368 ص: 71 ) - (ايمانيه ، 1350،صص:130 تا 138 )-(رفيعي مهرآبادي،1352 »صص445 تا 468 - کاروانسراي مادرشاه،صص:412 و 413 ) -(رياحي ، تابستان 1379 ، صص: 54 تا 58 )-(سلطان زاده، 1364 صص: 291 تا 286) -(ملازاده و محمدي، 1381، صص:51 تا 53 )-(موحد ابطحي، 1376صص: 126 تا 150 ) -(همايي، 1384 ص: 328)- (هنرفر، 1350 ، صص: 685 و 722 ، کاروانسراي مادرشاه،صص:711 و 712).
-الاصفهاني، محمد مهدوي بن محمد رضا، 1368،«نصف جهان في تعريف الاصفهان»تصحيح وتحشيه ي دکتر منوچهر ستوده،تهران،اميرکبير
-ايمانيه،مجتبي،1350«تاريخ فرهنگ اصفهان»اصفهان،دانشگاه اصفهان
-پيرنيا،محمد کريم،1381،«سبک شناسي معماري ايراني» تدوين:دکترغلامحسين معماريان.تهران:پژوهنده.
-تحويلدار،ميرزا حسين،1342 «جغرافياي اصفهان»به کوشش منوچهرستوده.(تهران)، دانشکده ي ادبيات دانشگاه تهران.
-جابري انصاري،حسن.1378 «تاريخ اصفهان»ترتيب و تصحيح و تعليق:جمشيد مظاهري(سروشيار)اصفهان،مشعل.
-خاتون آبادي، عبدالحسين،1352.«وقايع السنين والاعوام» تصحيح محمد باقر بهبودي،تهران، اسلاميه.
-رفيعي مهرآبادي،ابوالقاسم،1352 «آثار ملي اصفهان»تهران،انجمن آثار ملي
-رياحي،محمد حسين،تابستان 1379 «پيشينه ي مدارس وسازمان هاي تعليماتي اصفهان ازگذشته تاکنون»قسمت پنجم،مجله ي آموزه،شماره ي 6،صص:53 تا 58.
-سپنتا،عبدالحسين،1346«تاريخچه ي اوقاف اصفهان»اصفهان:اوقاف اصفهان.
-سلطان زاده،حسين.1364 «تاريخ مدارس ايران ازعهد باستان تا تاسيس دارالفنون» تهران:آگاه.
-سيوري،راجر،1372 «ايران عصر صفوي» ترجمه ي کامبيز عزيزي، تهران: نشر مرکز،چاپ اول.
-علي دوست ، محمد.1376 «معماري ايران از نگاه تصوير بر اساس طرح هاي اوژن فنلاندن و پاسکال کوست»تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد کلوک اند.1368.«اوراق ايراني». ترجمه ي ايرج روشاني،تهران:معين.
-ملازاده،کاظم و مريم محمدي، 1381، «مدارس و بناهاي مذهبي (تکيه،حسينيه، خانقاه،قدمگاه،مدرسه،مصلي) دايره المعارف بناهاي تاريخي ايران در دوران اسلامي.تهران:حوزه ي مهر(حوزه ي هنري سازمان تبليغات اسلامي)
-موحد ابطحي،سيد حجه 1376 «ريشه ها و جلوه هاي تشيع و حوزه ي علميه ي اصفهان»جلد دوم،اصفهان،دفترتبليغات المهدي (عج)
-همايي،جلال الدين 1384 «تاريخ اصفهان» مجلد ابنيه و عمارات فصل تکايا و مقابر،به کوشش ماهدخت بانو همايي. تهران:نشر هما.
-هنرفر،لطف الله 1350 «گنجينه ي آثار تاريخي اصفهان»اصفهان،ثقفي.
- هولستر،ارنست،1382 «تصويرهاي ارنست هولستر،از عهد ناصري»پديد آورنده:مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي، پژوهشگر:پريسا دمندان (نفيسي)تهران:سازمان ميراث فرهنگي کشور(پژوهشگاه)، مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي.
نشريه دانش نما ،شماره ي 169-167.
/ع
حدود يک قرن پيش جهان گردي فرنگي عظمت اين مکان را با وجود صدماتي که بر اين بنا وارد آمده،اين گونه ستوده است:«آيا درسراسرجهان مدرسه اي مي توان يافت که درزيبايي و صفا ازاين کامل تر باشد و درآن اجزا و عناصر گوناگون بدين سان به هم درآميخته و درهم ترکيب شده و اثري واحد پديد آورده باشند؟»(کلوک اند،1368 ، ص: 164)راجر سيوري که از صاحب نظران تاريخ ايران به خصوص دوره ي صفويه است آن را باشکوه ترين بنايي مي داند که توسط جانشينان شاه عباس اول در اصفهان ساخته شده است.(سيوري، ،1372 ،ص:165)اين مدرسه را به نام هاي مختلف خوانده اند؛ازنظر اين که در قسمت شرق خيابان چهارباغ واقع شده،آن را «مدرسه ي چهارباغ»خوانده اند و به علت اين که به فرمان شاه سلطان حسين صفوي احداث شده،«مدرسه ي سلطاني»ناميده اند و ازجهتي «مدرسه ي مادر شاه »هم گفته اند،بدين خاطرکه مادرشاه سلطان حسين،سراي فتحيه را که هم اکنون به جاي آن مهمان سراي عباسي ساخته شده و همچنين بازارچه ي بلند را وقف اين مدرسه کرده بود تا منافع آن ها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد.(رفيعي مهرآبادي،1352 ، ص: 445) در کتابي به نام «وقايع السنين والاعوام» اثرعبدالحسين خاتون آبادي (متوفاي 1105 ق) ضمن شرح وقايع مربوط به سال هاي 1116 و 1118 قمري،راجع به مدرسه ي چهارباغ آمده است:«نواب اشرف (يعني شاه سلطان حسين صفوي) بناي مدرسه نموده در چهار باغ اصفهان درهزار و صد و شانزده قمري و در سال هزاروصدوهجده قمري مدرسه ي مشرف به تمام شدن و درذي الحجه الحرام آن سال (منصب ) مدرسه ي مزبور، به حضرت علامه العلماءآميرزامحمدباقرسلمه الله تعالي تفويض نمود.اين کتاب همچنين در مورد افتتاح مدرسه در سال 1122 قمري مطالبي را ذکرکرده و شروع به کار مدرسه به طوررسمي را يکي از باشکوه ترين مجالس و گروه هاي آن دوره خوانده است. وي معتقد است تا آن زمان در دولت صفويه چنين مجمعي منعقد نشده بود.(خاتون آبادي، 1352،صص:556 و 661 )
محمد مهدي اصفهاني درکتاب «نصف جهان في تعريف الاصفهان» پس ازشرح مفصلي درخصوص بناي اين مدرسه مي گويد:مي توان ادعا نمود که مدرسه اي به اين نفاست و خوبي درايران ساخته نشده،و درغير آن هم به اين وضع،مشکل است.(الاصفهاني، 1368 ،ص:71)آقاي عبدالحسين سپنتا،مي نويسد:«مدرسه ي سلطاني و کاروان سراي بزرگ سلطاني متصل به آن... ازبناهاي مهم اصفهان و يادگار دوران سلطان حسين صفوي است ... و به قول پروفسورپوپ، بهترين دليل بقاي ذوق و قريحه ي هنري ايران در آن عصر است ... که جا دارد آن را بناي عظيم بناميم.»(سپنتا،1346،ص: 117 )مدرسه ي چهارباغ با نقشه اي مستطيل شکل و طرح چهارايواني درابعاد 95x90 متر و مساحت حدود 8500مترمربع(2)دردو طبقه ساخته شده و مشتمل بر سردر ورودي،هشتي،صحن،ايوان هاي چهارگانه،گنبدخانه، مناره، شبستان، مدرس و حجره هاست.ايمانيه دراين خصوص چنين مي گويد:«مساحت ساختمان و صحن مدرسه قريب هشت هزاروپانصدمترمربع است.صحن آن به شکل مربع مي باشد که طول آن ازشرق به غرب شصت وپنج مترونيم و عرض آن از شمال به جنوب پنجاه وپنج مترونيم است. نهر بزرگي که از شعب زاينده رود است (مادي فرشادي ) از وسط آن مي گذرد و چند چنار کهن سال از چنارهاي قديمي آن جا هنوز باقي است. در چهار گوشه ي مدرسه،چهار زاويه وجود دارد و بناي اين مدرسه مثل ساختمان اغلب مدارس عصر صفوي دوطبقه مي باشد. دورتادورطبقه ي فوقاني،ايوان هاي زيبا و خوش طرحي وجود دارد که درعقب آن ها حجره هاي طلاب قرار گرفته است. مجموع ايوان هاي تحتاني و فوقاني در داخل و خارج مدرسه نزديک به 120 و مجموع حجره هاي داخل مدرسه و داخل زاويه هاي چهارگانه غير از انبارو اتاق سرايدار 134 حجره مي باشد. (در بين اين حجره ها حجره ي مخصوصي که اولين حجره ي ضلع شمالي مدرسه از سمت مغرب است، به حجره ي شاه سلطان حسين معروف مي باشد. اين حجره همانند ساير حجره هاست،اما ازلحاظ تزيينات اختلاف دارد، به اين ترتيب که داخل آن با حاشيه هاي طلا کاري آراسته شده و بخاري زيبايي دارد.) تمام حجره ها داراي فرش مخصوص به خود بوده اند.ايوان جنوبي مدرسه منتهي به گنبد عظيم و باشکوهي مي شود که در دو طرف آن دو مناره به ارتفاع 38 متر ساخته شده که در قسمت فوقاني - جايي که مؤذن اذان مي گويد -با بهترين طارمي هاي چوبي مشبک تزيين شده اند. در قسمت شرقي شبستان زيرگنبد، يک در منبت کاري بسيار ارزشمند وجود دارد که به شبستان زمستاني مدرسه گشوده مي شود. اين شبستان داراي درهايي است که سابق به طرف باغ و حوض خانه ي مدرسه باز مي شده و اکنون اثري ازآن باغ و حوضخانه نمانده است.شاه سليمان با توجه به سعي بليغ درتشويق طالبان علم دستور داده بود که در ساختمان آن موجبات و وسائل رفاه و آسايش طلاب مدرسه و مدرسان ازهرجهت فراهم باشد.روزهاي جمعه تمام طلاب ازمدرسه خارج شده و زنان حرم پادشاهي براي تيمن و تبرک و تشويق اهل علم از دري که متعلق به عمارات سلطنتي بوده است،وارد مي شده اند و جامه هاي طالبان علم را مي شسته اند و حجره هاي آن ها را جاروب مي کرده اند.»(ايمانيه، 1350 ، صص: 132 تا 135)
اين مدرسه دار اي کتابخانه ي عظيمي بوده ،به گونه اي که مؤلف «جغرافياي اصفهان» مي نويسد:«سلاطين صفوي کتب مربوط به هرعلمي را تصحيح و تنقيح کرده، سه دسته ي کلي ازآن ها را به خط خوش مي نوشته اند؛ يک دسته را به کتابخانه ي استان قدس رضوي و دسته ي ديگر را به کتابخانه ي شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل مي فرستاده اند و دسته اي ديگر را در کتابخانه ي دولتي مدرسه ي چهارباغ ضبط و محفوظ مي داشته اند.» وي در ادامه مي نويسد: «زماني که افغان ها بر اصفهان مسلط گرديدند،مدرس مدرسه ي چهار باغ احتياط کرد و اين کتاب ها را در خانه ي خود درسردابه اي ريخت و آن را مسدود نمود و تا هشت يا نه سال که اين طايفه شهر را درتصرف کامل داشتند، به اين کتاب ها سرنزد تا اين که بسياري از اين کتب به گرد وخاک و موريانه ضايع شده است.(تحويلدار،1342،ص:48 )
اين مدرسه داراي وقفيات و امکانات بسياري بوده،به طوري که نوشته اند:«اهل مدرسه را تنعم بسياربوده و نفوذ کلمه ي آنان بي قياس و ازجهت عادي هيچ گونه مشکلي نداشته اند،به گونه اي که آشپزخانه ي مدرسه ازجهت تامين مايحتاج خوراک طلاب و مدرسان درزمان شاه صفوي همواره برقراربوده است.(جابري انصاري، 1378 ،ص:138 )به غيرازبازارچه ي بلند و کاروان سراي مادرشاه(مهمان سراي عباسي )،برخي از موقوفات ديگر اين مدرسه عبارت اند از مزرعه ي باغ ملک در چهارمحال،مزرعه اي درامد آباد کاشان، آسياب شاه درحدود قميشه و ...(سپنتا 1346،ص:136) متاسفانه پس ازاستيلاي افغان بر اصفهان و ظهور نادر،چگونگي بسياري از وقفيات نامعلوم بوده است،(سپنتا،1346 ،ص:119 )قسمتي از گوشه ي جنوب غربي مدرسه که در سابق محل حوض خانه و کرو مبال بود،درسنه ي 1315شمسي ( 1355 قمري) تغيير ساختمان داده شد،بدون اين که در بناي مدرسه اصلاً اثري محسوس داشته باشد، آن محل را نخست دبيرستان معقول و منقول و سپس کتابخانه ي فرهنگ کردند.درحال حاضر اين محل به کتابخانه ي فرهنگ اختصاص دارد و جنب آن را بنگاه تبليغات اسلامي اشغال نموده است.(همايي ،1384 ، ص: 328) اين بنا به شماره ي 116 به ثبت تاريخي رسيده است،(ملازاده و محمدي،1381،ص:53)
(الاصفهاني،1368 ص: 71 ) - (ايمانيه ، 1350،صص:130 تا 138 )-(رفيعي مهرآبادي،1352 »صص445 تا 468 - کاروانسراي مادرشاه،صص:412 و 413 ) -(رياحي ، تابستان 1379 ، صص: 54 تا 58 )-(سلطان زاده، 1364 صص: 291 تا 286) -(ملازاده و محمدي، 1381، صص:51 تا 53 )-(موحد ابطحي، 1376صص: 126 تا 150 ) -(همايي، 1384 ص: 328)- (هنرفر، 1350 ، صص: 685 و 722 ، کاروانسراي مادرشاه،صص:711 و 712).
پي نوشت ها :
*عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد فلاورجان اصفهان
2-مرحوم رفيعي مهرآبادي در صفحه ي 469 کتاب «آثار ملي اصفهان»مساحت زيربناي مدرسه و صحن را قريب 8500 متر ذکر کرده، مرحوم جناب درکتاب «الاصفهان» صفحه ي 84، طول و عرض مدرسه را110×115ذرع(بالغ بر 11650 مترمربع)،تعداد سکنه را 55 نفرتعداد حجرات را 96 عدد نوشته است.
-الاصفهاني، محمد مهدوي بن محمد رضا، 1368،«نصف جهان في تعريف الاصفهان»تصحيح وتحشيه ي دکتر منوچهر ستوده،تهران،اميرکبير
-ايمانيه،مجتبي،1350«تاريخ فرهنگ اصفهان»اصفهان،دانشگاه اصفهان
-پيرنيا،محمد کريم،1381،«سبک شناسي معماري ايراني» تدوين:دکترغلامحسين معماريان.تهران:پژوهنده.
-تحويلدار،ميرزا حسين،1342 «جغرافياي اصفهان»به کوشش منوچهرستوده.(تهران)، دانشکده ي ادبيات دانشگاه تهران.
-جابري انصاري،حسن.1378 «تاريخ اصفهان»ترتيب و تصحيح و تعليق:جمشيد مظاهري(سروشيار)اصفهان،مشعل.
-خاتون آبادي، عبدالحسين،1352.«وقايع السنين والاعوام» تصحيح محمد باقر بهبودي،تهران، اسلاميه.
-رفيعي مهرآبادي،ابوالقاسم،1352 «آثار ملي اصفهان»تهران،انجمن آثار ملي
-رياحي،محمد حسين،تابستان 1379 «پيشينه ي مدارس وسازمان هاي تعليماتي اصفهان ازگذشته تاکنون»قسمت پنجم،مجله ي آموزه،شماره ي 6،صص:53 تا 58.
-سپنتا،عبدالحسين،1346«تاريخچه ي اوقاف اصفهان»اصفهان:اوقاف اصفهان.
-سلطان زاده،حسين.1364 «تاريخ مدارس ايران ازعهد باستان تا تاسيس دارالفنون» تهران:آگاه.
-سيوري،راجر،1372 «ايران عصر صفوي» ترجمه ي کامبيز عزيزي، تهران: نشر مرکز،چاپ اول.
-علي دوست ، محمد.1376 «معماري ايران از نگاه تصوير بر اساس طرح هاي اوژن فنلاندن و پاسکال کوست»تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد کلوک اند.1368.«اوراق ايراني». ترجمه ي ايرج روشاني،تهران:معين.
-ملازاده،کاظم و مريم محمدي، 1381، «مدارس و بناهاي مذهبي (تکيه،حسينيه، خانقاه،قدمگاه،مدرسه،مصلي) دايره المعارف بناهاي تاريخي ايران در دوران اسلامي.تهران:حوزه ي مهر(حوزه ي هنري سازمان تبليغات اسلامي)
-موحد ابطحي،سيد حجه 1376 «ريشه ها و جلوه هاي تشيع و حوزه ي علميه ي اصفهان»جلد دوم،اصفهان،دفترتبليغات المهدي (عج)
-همايي،جلال الدين 1384 «تاريخ اصفهان» مجلد ابنيه و عمارات فصل تکايا و مقابر،به کوشش ماهدخت بانو همايي. تهران:نشر هما.
-هنرفر،لطف الله 1350 «گنجينه ي آثار تاريخي اصفهان»اصفهان،ثقفي.
- هولستر،ارنست،1382 «تصويرهاي ارنست هولستر،از عهد ناصري»پديد آورنده:مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي، پژوهشگر:پريسا دمندان (نفيسي)تهران:سازمان ميراث فرهنگي کشور(پژوهشگاه)، مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي.
نشريه دانش نما ،شماره ي 169-167.
/ع