مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ

‏مدرسه ي چهارباغ را به تحقيق مي توان نمومه ي اعلاي يک نهاد آمورشي در زمان خود دانست و اين آخرين بناي تاريخي باشکوهي ست که درعهد صفويه براي تدريس و تعليم طلاب علوم ديني و در دوره ي آخرين پادشاه صفوي يعني شاه سلطان حسين (1105-1035 ه.ق)از سال 1116تا 1126 ‏ساخته شده است.البته مرحوم هنرفر درپاورقي کتاب
يکشنبه، 24 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ

مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ
مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ


 

نويسنده:مهندس ليلاپهلوان زاده*




 
‏مدرسه ي چهارباغ را به تحقيق مي توان نمومه ي اعلاي يک نهاد آمورشي در زمان خود دانست و اين آخرين بناي تاريخي باشکوهي ست که درعهد صفويه براي تدريس و تعليم طلاب علوم ديني و در دوره ي آخرين پادشاه صفوي يعني شاه سلطان حسين (1105-1035 ه.ق)از سال 1116تا 1126 ‏ساخته شده است.البته مرحوم هنرفر درپاورقي کتاب «گنجينه ي آثارتاريخي»اين تاريخ را مربوط به پايان يافتن ساخت بناي آجري مدرسه مي داند و از اين سال تا سال 1126 ه.ق، آرايش و پيرايش بناي مدرسه با کاشي هاي زيبا ادامه داشته است.(هنرفر،1350‏،ص: 686) ‏برپيشاني ديوار شرقي هشتي،کتيبه ي بزرگي ازکاشي خشتي شده،وجود دارد که متضمن اشعاري دروصف شاه سلطان حسين و آقا کمال (سرکارگر ساختمان مدرسه )مي باشد.
‏حدود يک قرن پيش جهان گردي فرنگي عظمت اين مکان را با وجود صدماتي که بر اين بنا وارد آمده،اين گونه ستوده است:«آيا درسراسرجهان مدرسه اي مي توان يافت که درزيبايي و صفا ازاين کامل تر باشد و درآن اجزا و عناصر گوناگون بدين سان به هم درآميخته و درهم ترکيب شده و اثري واحد پديد آورده باشند؟»(کلوک اند،1368 ‏، ص: 164)راجر سيوري که از صاحب نظران تاريخ ايران به خصوص دوره ي صفويه است آن را باشکوه ترين بنايي مي داند که توسط جانشينان شاه عباس اول در اصفهان ساخته شده است.(سيوري، ‏،1372 ،ص:165)‏اين مدرسه را به نام هاي مختلف خوانده اند؛ازنظر اين که در قسمت شرق خيابان چهارباغ واقع شده،آن را «مدرسه ي چهارباغ»خوانده اند و به علت اين که به فرمان شاه سلطان حسين صفوي احداث شده،«مدرسه ي سلطاني»ناميده اند و ازجهتي «مدرسه ي مادر شاه »هم گفته اند،بدين خاطرکه مادرشاه سلطان حسين،سراي فتحيه را که هم اکنون به جاي آن مهمان سراي عباسي ساخته شده و همچنين بازارچه ي بلند را ‏وقف اين مدرسه کرده بود تا منافع آن ها به مصرف مدرسه و طلاب آن برسد.(رفيعي مهرآبادي،1352 ، ص: 445‏) در کتابي به نام «وقايع السنين والاعوام» اثرعبدالحسين خاتون آبادي (متوفاي 1105 ق) ضمن شرح وقايع مربوط به سال هاي 1116 ‏و 1118 ‏قمري،راجع به مدرسه ي چهارباغ آمده است:«نواب اشرف (يعني شاه سلطان حسين صفوي) بناي مدرسه نموده در چهار باغ اصفهان درهزار و صد و شانزده قمري و در سال هزاروصدوهجده قمري مدرسه ي مشرف به تمام شدن و درذي الحجه الحرام آن سال (منصب ) مدرسه ي مزبور، به حضرت علامه العلماءآميرزامحمدباقرسلمه الله تعالي تفويض نمود.‏اين کتاب همچنين در مورد افتتاح مدرسه در سال 1122 ‏قمري مطالبي را ذکرکرده و شروع به کار مدرسه به طوررسمي را يکي از باشکوه ترين مجالس و گروه هاي آن دوره خوانده است. وي معتقد است تا آن زمان در دولت صفويه چنين مجمعي منعقد نشده بود.(خاتون آبادي، 1352،صص:556 ‏و 661 )
‏محمد مهدي اصفهاني درکتاب «نصف جهان في تعريف الاصفهان» پس ازشرح مفصلي درخصوص بناي اين مدرسه مي گويد:مي توان ادعا نمود که مدرسه اي به اين نفاست و خوبي درايران ساخته نشده،و درغير آن هم به اين وضع،مشکل است.(الاصفهاني، 1368 ‏،ص:71)آقاي عبدالحسين سپنتا،مي نويسد:«مدرسه ي سلطاني و کاروان سراي بزرگ سلطاني متصل به آن... ازبناهاي مهم اصفهان و ‏يادگار دوران سلطان حسين صفوي است ... و به قول پروفسورپوپ، بهترين دليل بقاي ذوق و قريحه ي هنري ايران در آن عصر است ... که جا دارد آن را بناي عظيم بناميم.»(سپنتا،1346،ص: 117 ‏)مدرسه ي چهارباغ با نقشه اي مستطيل شکل و طرح چهارايواني درابعاد 95x90 ‏متر و مساحت حدود 8500‏مترمربع(2)دردو طبقه ساخته شده و مشتمل بر سردر ورودي،هشتي،صحن،ايوان هاي چهارگانه،گنبدخانه، مناره، شبستان، مدرس و حجره هاست.ايمانيه دراين خصوص چنين مي گويد:«مساحت ساختمان و صحن مدرسه قريب هشت هزاروپانصدمترمربع است.صحن آن به شکل مربع مي باشد که طول آن ازشرق به غرب شصت وپنج مترونيم و عرض آن از شمال به جنوب پنجاه وپنج مترونيم است. نهر بزرگي که از شعب زاينده رود است (مادي فرشادي ) از وسط آن مي گذرد و چند چنار کهن سال از چنارهاي قديمي آن جا هنوز باقي است. در چهار گوشه ي مدرسه،چهار زاويه وجود دارد و بناي اين مدرسه مثل ساختمان اغلب مدارس عصر صفوي دوطبقه مي باشد. دورتادورطبقه ي فوقاني،ايوان هاي زيبا و خوش طرحي وجود دارد که درعقب آن ها حجره هاي طلاب قرار گرفته است. مجموع ايوان هاي تحتاني و فوقاني در داخل و خارج مدرسه نزديک به 120 ‏و مجموع حجره هاي داخل مدرسه و داخل زاويه هاي چهارگانه غير از انبارو اتاق سرايدار 134 ‏حجره مي باشد. (در بين اين حجره ها حجره ي مخصوصي که اولين حجره ي ضلع شمالي مدرسه از سمت مغرب است، به حجره ي شاه سلطان حسين معروف مي باشد. اين حجره همانند ساير حجره هاست،اما ازلحاظ تزيينات اختلاف دارد، به اين ترتيب که داخل آن با حاشيه هاي طلا کاري آراسته شده و بخاري زيبايي دارد.) تمام حجره ها داراي فرش مخصوص به خود بوده اند.ايوان جنوبي مدرسه منتهي به گنبد عظيم و باشکوهي مي شود که در دو طرف آن دو مناره به ارتفاع 38 ‏متر ساخته شده که در قسمت فوقاني - جايي که مؤذن اذان مي گويد -با بهترين طارمي هاي چوبي مشبک تزيين شده اند. در قسمت شرقي شبستان زيرگنبد، يک در منبت کاري ‏بسيار ارزشمند وجود دارد که به شبستان زمستاني مدرسه گشوده مي شود. اين شبستان داراي درهايي است که سابق به طرف باغ و حوض خانه ي مدرسه باز مي شده و اکنون اثري ازآن باغ و حوضخانه نمانده است.شاه سليمان با توجه به سعي بليغ درتشويق طالبان علم دستور داده بود که در ساختمان آن موجبات و وسائل رفاه و آسايش طلاب مدرسه و مدرسان ازهرجهت فراهم باشد.روزهاي جمعه تمام طلاب ازمدرسه خارج شده و زنان حرم پادشاهي براي تيمن و تبرک و تشويق اهل علم از دري که متعلق به عمارات سلطنتي بوده است،وارد مي شده اند و جامه هاي طالبان علم را مي شسته اند و حجره هاي آن ها را جاروب مي کرده اند.»(ايمانيه، 1350 ‏، صص: 132 ‏تا 135)
‏اين مدرسه دار اي کتابخانه ي عظيمي بوده ،به گونه اي که مؤلف «جغرافياي اصفهان» مي نويسد:«سلاطين صفوي کتب مربوط به هرعلمي را تصحيح و تنقيح کرده، سه دسته ي کلي ازآن ها را ‏به خط خوش مي نوشته اند؛ يک دسته را به کتابخانه ي استان قدس رضوي و دسته ي ديگر را به کتابخانه ي شيخ صفي الدين اردبيلي در اردبيل مي فرستاده اند و دسته اي ديگر را در کتابخانه ي دولتي مدرسه ي چهارباغ ضبط و محفوظ مي داشته اند.» وي در ادامه مي نويسد: «زماني که افغان ها بر اصفهان مسلط گرديدند،مدرس مدرسه ي چهار باغ احتياط کرد و اين کتاب ها را در خانه ي خود درسردابه اي ريخت و آن را مسدود نمود و تا هشت يا نه سال که اين طايفه شهر را درتصرف کامل داشتند، به اين کتاب ها سرنزد تا اين که بسياري از اين کتب به گرد وخاک و موريانه ضايع شده است.(تحويلدار،1342‏،ص:48 ‏)

مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ

‏اين مدرسه داراي وقفيات و امکانات بسياري بوده،به طوري که نوشته اند:«اهل مدرسه را تنعم بسياربوده و نفوذ کلمه ي آنان بي قياس و ازجهت عادي هيچ گونه مشکلي نداشته اند،به گونه اي که آشپزخانه ي ‏مدرسه ازجهت تامين مايحتاج خوراک طلاب و مدرسان درزمان شاه صفوي همواره برقراربوده است.(جابري انصاري، 1378 ‏،ص:138 ‏)به غيرازبازارچه ي بلند و کاروان سراي مادرشاه(مهمان سراي عباسي )،برخي از موقوفات ديگر اين مدرسه عبارت اند از مزرعه ي باغ ملک در چهارمحال،مزرعه اي درامد آباد کاشان، آسياب شاه درحدود قميشه و ...(سپنتا 1346‏،ص:136) ‏متاسفانه پس ازاستيلاي افغان بر اصفهان و ظهور نادر،چگونگي بسياري از وقفيات نامعلوم بوده است،(سپنتا،1346 ‏،ص:119 )قسمتي از گوشه ي جنوب غربي مدرسه که در سابق محل حوض خانه و کرو مبال بود،درسنه ي 1315‏شمسي ( 1355 ‏قمري) تغيير ساختمان داده شد،بدون اين که در بناي مدرسه اصلاً اثري محسوس داشته باشد، آن محل را نخست دبيرستان معقول و منقول و سپس کتابخانه ي فرهنگ کردند.درحال حاضر اين محل به کتابخانه ي فرهنگ اختصاص دارد و جنب آن را بنگاه تبليغات اسلامي اشغال نموده است.(همايي ،1384 ‏، ص: 328) ‏اين بنا به شماره ي 116 ‏به ثبت تاريخي رسيده است،(ملازاده و محمدي،1381،ص:53)
‏(الاصفهاني،1368 ‏ص: 71 ‏) - (ايمانيه ، 1350،صص:130 تا 138 )-(رفيعي مهرآبادي،1352 ‏»صص445‏ تا 468‏ - کاروانسراي مادرشاه،صص:412 ‏و 413 ‏) -(رياحي ، تابستان 1379 ‏، صص: 54 ‏تا 58 ‏)-(سلطان زاده، 1364 صص: 291 ‏تا 286‏) -(ملازاده و محمدي، 1381، صص:51 ‏تا 53 )-(موحد ابطحي، 1376صص: 126 تا 150 ‏) -(همايي، 1384 ‏ص: 328)- (هنرفر، 1350 ‏، صص: 685 و 722 ‏، کاروانسراي مادرشاه،صص:711 و 712).

مدرسه سلطاني يا مدرسه چهارباغ

پي نوشت ها :
 

*عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد فلاورجان اصفهان
2-مرحوم رفيعي مهرآبادي در صفحه ي 469 کتاب «آثار ملي اصفهان»مساحت زيربناي مدرسه و صحن را قريب 8500 متر ذکر کرده، مرحوم جناب درکتاب «الاصفهان» صفحه ي 84، طول و عرض مدرسه را110×115ذرع(بالغ بر 11650 مترمربع)،تعداد سکنه را 55 نفرتعداد حجرات را 96 عدد نوشته است.
 

منابع و ماخذ
-الاصفهاني، محمد مهدوي بن محمد رضا، 1368،«نصف جهان في تعريف الاصفهان»تصحيح وتحشيه ي دکتر منوچهر ستوده،تهران،اميرکبير
-ايمانيه،مجتبي،1350«تاريخ فرهنگ اصفهان»اصفهان،دانشگاه اصفهان
-پيرنيا،محمد کريم،1381،«سبک شناسي معماري ايراني» تدوين:دکترغلامحسين معماريان.تهران:پژوهنده.
-تحويلدار،ميرزا حسين،1342 «جغرافياي اصفهان»به کوشش منوچهرستوده.(تهران)، دانشکده ي ادبيات دانشگاه تهران.
-جابري انصاري،حسن.1378 «تاريخ اصفهان»ترتيب و تصحيح و تعليق:جمشيد مظاهري(سروشيار)اصفهان،مشعل.
-خاتون آبادي، عبدالحسين،1352.«وقايع السنين والاعوام» تصحيح محمد باقر بهبودي،تهران، اسلاميه.
-رفيعي مهرآبادي،ابوالقاسم،1352 «آثار ملي اصفهان»تهران،انجمن آثار ملي
-رياحي،محمد حسين،تابستان 1379 «پيشينه ي مدارس وسازمان هاي تعليماتي اصفهان ازگذشته تاکنون»قسمت پنجم،مجله ي آموزه،شماره ي 6،صص:53 تا 58.
-سپنتا،عبدالحسين،1346«تاريخچه ي اوقاف اصفهان»اصفهان:اوقاف اصفهان.
-سلطان زاده،حسين.1364 «تاريخ مدارس ايران ازعهد باستان تا تاسيس دارالفنون» تهران:آگاه.
-سيوري،راجر،1372 «ايران عصر صفوي» ترجمه ي کامبيز عزيزي، تهران: نشر مرکز،چاپ اول.
-علي دوست ، محمد.1376 «معماري ايران از نگاه تصوير بر اساس طرح هاي اوژن فنلاندن و پاسکال کوست»تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد کلوک اند.1368.«اوراق ايراني». ترجمه ي ايرج روشاني،تهران:معين.
-ملازاده،کاظم و مريم محمدي، 1381، «مدارس و بناهاي مذهبي (تکيه،حسينيه، خانقاه،قدمگاه،مدرسه،مصلي) دايره المعارف بناهاي تاريخي ايران در دوران اسلامي.تهران:حوزه ي مهر(حوزه ي هنري سازمان تبليغات اسلامي)
-موحد ابطحي،سيد حجه 1376 «ريشه ها و جلوه هاي تشيع و حوزه ي علميه ي اصفهان»جلد دوم،اصفهان،دفترتبليغات المهدي (عج)
-همايي،جلال الدين 1384 «تاريخ اصفهان» مجلد ابنيه و عمارات فصل تکايا و مقابر،به کوشش ماهدخت بانو همايي. تهران:نشر هما.
-هنرفر،لطف الله 1350 «گنجينه ي آثار تاريخي اصفهان»اصفهان،ثقفي.
- هولستر،ارنست،1382 «تصويرهاي ارنست هولستر،از عهد ناصري»پديد آورنده:مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي، پژوهشگر:پريسا دمندان (نفيسي)تهران:سازمان ميراث فرهنگي کشور(پژوهشگاه)، مرکزاسناد و مدارک ميراث فرهنگي.
نشريه دانش نما ،شماره ي 169-167.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط