اوضاع فرهنگی اصفهان تا قرن پنجم هجری (2)
ازدیدگاه قرآن چهارگروه اهل کتاب هستند که عبارت اند از صابئین،مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان.هنگامی که اسلام وارد ایران شد،مسلمانان،اهل کتاب را واداربه ازدست دادن دین شان نکردند، ولی چون آیین زرتشت طی فرمان روایی تقریباً چهارصدساله ساسانیان،بر قدرت این دولت متکی بود،به مجرد آن که نقطه ی اتکای خود را ازدست داد،زرتشتیان به آرامی ازآیین گذشته خود دست کشیدند و به آیین اسلام گرویدند.وجود آتشکده های معمور و پابرجا تا قرن چهارم و برگزاری جشن تولد رسول خدا (ص) در حوالی اصفهان بر شیوه زرتشتیان با مراسم آتش بازی (1)نشان این است که زرتشتیان واداربه قبول اسلام نشدند و با مسلمانان هم گرایی و هم آوایی داشتند.
ازدیگرپیروان اهل کتاب در اصفهان، یهودیان بودند که درمحله ی جوباره(یهودیه) زندگی می کردند. جمعیت ایشان در قرن چهارم هجری پانزده هزار نفر بود(2) که به مشاغل حجامتگری،گازری،دباغی و قصابی مشغول بودند.(3) و یهودیه کانون فعالیت بازرگانی(4) گشت.کم ترین پیروان ادیان دراصفهان،ازآن مسیحیت بود و اینان نخست به ریاست یک مطران زندگی می کردند.(5)شایان توجه است که در قرن دوم هجری ابوعیسی اسحاق بن یعقوب اصفهانی ادعای پیامبری و رسولی حضرت مسیح را نمود وفرقه ای در اصفهان شکل داد.(6)
پیروان مذهب اسلامی دراصفهان
ازحنابله ی اصفهان خاندان ابن منده از محدثان و مورخان و حافظان قرآن و ابراهیم بن محمد بن حارث اصفهانی از یاران احمد بن حنبل و احمد بن فرات رازی اصفهانی را می توان نام برد(8). وی چند دهه برمذهب حنبلی مشغول تعلیم حدیث فقه بود.بدین سان،حضورصالح بن احمد و دو نفرازیاران وی دراصفهان،موجبات غلبه ی این مذهب را دراین شهر فراهم آورد.
از دیگرمذاهب اسلامی که در این شهر پیروانی داشت،مذهب شافعی بود. نخستین کسی که این مذهب را به اصفهان آورد، حسن بن محمد مزید متوفی 280 هجری بود.(9)ازدیگر فقها و محدثان بزرگ پیرو مذهب شافعی،محمد بن عبدالله بن مخلد اصفهانی متوفی 290 هجری، محمد بن عبدالله بغدادی شافعی متوفی 262 هجری( که از بغداد به اصفهان آمد و به ترویج مذهب شافعی پرداخت) بودند.محمد بن عاصم اصفهانی فقیه شافعی، عامر بن احمد شونیزی اصفهانی از دانشمندان حساب و جبر و نصر بن محمد نصرویه که به مدت 20 سال بر مذهب شافعی در مسجد جامع فتوا می داد و محمد بن قاسم شافعی مشهور به نقیب متوفی 381 فقیه و متکلم شافعی نیز در ترویج این فرقه نقش مهمی داشتند.(10)ازدیگر مذاهب شهراصفهان، مذهب ظاهریه است. مؤسس این مذهب داود بن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هجری بود. وی اعتقاد سخت به عدم تأویل قرآن و سنت داشت. وی اجتهاد و قیاس را در احکام جایز نمی دانست.(11) وی آثاری را در فقه و اصول، همچون المسائل الاصفهانیات، المسائل المکتوبات، المسائل البصریات، المسائل الخوارزمیات،مسئلتین خالف فیهاالشافعی نگاشت.(12)ازپیروان وی،فرزندش ابوبکرمحمد داودبن علی ظاهری متوفی 279 هجری و ابوالحسن عبدالله بن احمد مغلس متوفی 324 هجری بود که مدتی ریاست ظاهری ها را بر عهده داشت. (13) دراصفهان خرم دینان،جهمیه و اصحاب سفیان ثوری(14) نیز پیروانی داشتند.
تشیع دراصفهان
حضور برخی ازعلویان و امام زاده ها و سادات تا نیمه ی قرن دوم دراصفهان، موجبات گرایش شماری از مردم این شهر را به تشیع فراهم کرد.ازجمله امام زاده های اصفهان می توان به دو امام زاده درب امام در محله ی سنبلان اولی،ابراهیم بن طباطبا منتسب به حسن مثنی،فرزند امام حسن(ع) و دومی از نوادگان امام صادق(ع)امام زاده هارون بن علی، مشهور به هارون ولایت از احفاد امام هادی(ع) و امام زاده اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن(ع)واقع درخیابان هاتف (ع)(17) وامام زاده احمد بن عیسی بن زید بن علی بن الحسین (ع) درمحله ی واذار(چهارسو مقصود کنونی)، که در ایام هارون الرشید به اصفهان فرار کرده بود،(18) می باشند. از دیگر کسانی که در نشر و گسترش تشیع و هواداری ازاهل بیت(ع)مؤثربودند،عبارت اند از:
1-احمد بن علویه ی اصفهانی، معروف به ابن داود کاتب، از بزرگان ادبا و محدثین و نویسندگان صاحب کتاب الاعتقاد و فی الادعیه می باشد.
2-ابراهیم بن محمد ثقفی اصفهانی،که از مشاهیرمحدثان،مورخان و نویسندگان شیعه ی کوفی بود.وی دارای آثار پرشمار از جمله الغارات و کتاب المعرفه در مناقب اهل بیت عصمت و طهارت و مثالب دشمنان ایشان نوشت.گروهی درکوفه او را ازنشرآن منع کردند،ولی ابراهیم سوگند یاد نمود که آن را در شهر اصفهان که آن زمان دورترازعقاید آرای شیعیان بود،نشردهد.پس به اصفهان کوچید و به نشرکتاب خود پرداخت و به علت اعتماد مردم به صحت منقولات وی،مطالب کتابش در اصفهان منتشرشد.(19) از شاگردان وی حسن زعفرانی اصفهانی و احمد بن علویه را می توان نام برد.
3-ابوعبدالله محمد بن مملک اصفهانی، از متکلمان شیعه بود که با ابوعلی جبایی درباره ی اثبات امامت مناظره کرد.اصل وی درگرگان و ساکن اصفهان بود. در آغازمذهب زیدی داشت و به وسیله ی عبدالرحمان بن احمد جبریه به تشیع 12 امامی درآمد و در میان شیعیان منزلت و مقامی بلند مرتبه داشت.(20)
4-ابوالولید عبدالله بن محمد کنانی که از محدثان و نویسندگان و پزشکان بود و آشکارا با شیعیان همراهی می کرد و خلافت ابوبکررا انکار می نمود. پس عبدالعزیز بن دلف،والی اصفهان عده ای از مشایخ شهر از جمله ابومسعود رازی را گرد آورد تا با او مناظره کنند، ولی او همچنان بر عقیده ی خود پایداری کرد. لذا به دستور حاکم 40 ضربه شلاق به او زدند و ابو مسعود برخلاف آن که دوست دار اهل بیت(ع) بود،به ناگزیر کتابی علیه وی به نام الردعلیه کنانی تألیف کرد.(21)
شایان توجه است مشاهیر حوزه ی شیعه ی قم با دانشمندان شیعه ی اصفهان مرتبط بودند،آن گونه که کتاب الغارات ابراهیم بن محمد ثقفی ازطریق احمدبن علویه اصفهانی و عبدالله بن حسن مؤدب به ابن بابویه قمی پدرشیخ صدوق رسیده است و احمدبن خالد برقی صاحب کتاب المحاسن از مشایخ محدثان قم از قاسم بن محمد روایت نقل کرده و برای دعوت ابراهیم ثقفی به قم شخصاً به اصفهان آمده است.(22)
5-دوست داران اهل بیت علیهم السلام: اگرچه شیعیان دراصفهان درحالت تقیه زندگی می کردند،گروهی از علما و محدثان سنی مذهب اصفهان از دوست داران اهل بیت(ع) بودند که ازآن جمله ابوالشیخ عبدالله بن حیان اصفهانی صاحب کتاب طبقات المحدثین باصبهان و ابونعیم اصفهانی و سلیمان بن احمد طبرانی می باشند که هرسه روایات بسیاری را در فضائل و مناقب اهل بیت(ع) نقل کرده اند. ازنمونه های دیگر،ابوبکراحمدبن موسی اصفهانی مشهوربه ابن مردویه متوفی 410 هجری محدث ثقه، مفسر،رجالی و مصنف عالی مقام اصفهانی دو کتاب به نام های ضناقب علی بن ابی طالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع) نگاشته شده است.(23) نمونه ی دیگراحمد بن محمد فادشاه اصفهانی متوفی 433 هجری است. وی از یک سو راوی معجم کبیرطبرانی است و ازسوی دیگرازوی با تعبیرشیعی معتزلی یاد شده است.(24)
بدین سان،از روزگارخلافت آل امیه شیعیان درحالت تقیه ی کامل دراصفهان زندگی می کردند، ولی با تشکیل دولت آل بویه و به ویژه اقدامات صاحب بن عباد، تشیع دراین شهر گسترش یافت و در میان اهل سنت گرایش به نقل فضائل اهل بیت(ع) وجود داشت ویک جریان سنی - شیعی دراصفهان شکل گرفت.حکومت فکری و فرهنگی اصفهان یک جنبش فعال بود و علما و دانشمندان این شهرازمذاهب گوناگون اسلامی با نگارش کتب و رسائل مختلف، موجبات تقویت این جنبش را فراهم کردند؛ به گونه ای که در قرن چهارم اصفهان به دارالعلم شرق و کانون رفت و آمد ادبا، محدثان و اندیشمندان اسلامی تبدیل شد و صدها دانشمند دراصفهان به فعالیت فرهنگی می پرداختند.
نتیجه
شناخت پیشینه ی فرهنگی اصفهان موجبات بازیابی غنی فرهنگی و شناسایی راهکارهای توسعه ی همه جانبه ی فرهنگی اصفهان می باشد. دفتر پادینه ی فرهنگ اصفهان ازکهن روزگاران پیش ازاسلام، به کتابخانه ی عظیم قلعه ی سارویه بازمی گردد.اسلام دراصفهان با پیمان صلح وارد گردید و به صورت تدریجی و آرام گسترش یافت؛و با تأسیس مسجد جامع اصفهان به عنوان پایگاه فرهنگ اسلامی از چنان عظمتی برخوردارشد که نقش عظیمی در علوم اسلامی،به ویژه حدیث و ادبیات اسلامی ایفا کرد.
جنبش فرهنگی و علمی اصفهان در قرن چهارم به اوج خود رسید و ده ها دانشمند، از مفاخرعلمی پا به عرصه ی فرهنگ و تمدن اسلامی گذاشتند؛تا جایی که اصفهان دارالعلم شرق اسلام درنخستین قرون اسلامی گردید و ادیان گوناگون و مذاهب مختلف اسلامی همچون حنبلی،شافعی، ظاهریه و شیعه دراین شهرپیروانی داشتند.دوست داران اهل بیت(ع) نیز همچون ابونعیم اصفهانی و سلیمان بن احمد بن مطیراصفهانی و احمد بن موسی اصفهانی مشهوربه ابن مردویه، آثار گران قدری در فضائل امام علی (ع) و اهل بیت(ع) نگاشتند.
پي نوشت ها :
1-مقدسی، احسن التقاسیم، جلد اول، ص 394.
2-آدامتز،تمدن اسلامی درقرن چهارم هجری، ج اول، ص 52.
3-ابونعیم اصفهانی،ذکراخبار اصفهانی، الجلد الاول، ص 36.
4-قدیانی،تاریخ ادیان و مذاهب ایران، ص 129.
5-آشپولر،ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص305.
6-شهرستانی، ملل و نحل، ج1، ص305.
7-مقدسی،احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم،ج2، ص 573 و 591.
8-محمد بن حسین الفراء، طبقات الحنابله، ج1 ، ص96.
9-حافظ ابوالشیخ،طبقات المحدثین، ج3، ص 303.
10-ابو نعیم اصفهانی،ذکراخبار اصفهان، المجلد الثانی، ص 306،271،201.
11-حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص 693.
12-همان، ص 693.
13-ابن ندیم، الفهرست ، ص 400.
14-مقدسی، احسن التقاسیم، ج1 ، ص 51.
15-همان، ج2، ص596.
16-ابونعیم اصفهانی، ذکر اخبار اصفهان، المجلد الاول، ص 3.
17-رفیعی مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، صص 778-765.
18-ابونعیم اصفهانی، ذکراخباراصفهان، المجلدالاول،ص111.
19-مصطفی جواد،اصفهان پایگاه ادبیات عرب،ص 106.
20-ابن ندیم ،الفهرست،ص332 ، رجال،ش1033،ص381.
21-ابونعیم اصفهانی،ذکراخباراصفهان، المجلد الثانی،ص10.
22-رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص 368.
23-ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب،جمعه عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین،ص 12.
24-رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران،ص371.
/ع