تاسيس حوزه هاي علميه بزرگ در ايران
نويسنده:رسول ملکیان اصفهانی
منبع: اختصاصی راسخون
منبع: اختصاصی راسخون
بديهي است كه هركس درباره اسلام ومسلمين وپيشرفت وتوسعه مادي ومعنوي جهان اسلام فكر وتلاش كند نمي تواند نسبت به حوزه هاي مقدس علميه وروحانيت عظيم الشّان بي توجه باشد.همه وقتي در تاريخ حوزه و روحانيت مطالعه وتحقيق مي كنند به گذشته با شكوه آن افتخار مي كنند واذعان مي كنند كه روحانيت وحوزه ها در حدّ وسع وتوانايي وتكليف به رسالت خويش عمل كرده اند و دوران اوج ونزولي را سپري كرده اند. يكي از مهمترين فصلهاي تاريخ گذشته زمان صفويه وحاكمان وروحانيت آن است كه آثار زيادي از آن دوران براي ما باقيمانده است.الان سوال بزرگ تاريخي زمان ما اين است كه روحانيت در زمان ما مي تواند با امكانات گذشته به رسالت خويش بپردازد يا خير؟هر كس كمترين اطلاعات وآگاهي را از دوران معاصر داشته باشد اذعان و يقين دارد كه با اين امكانات و سرمايه هاي موجود توانايي وقدرت پاسخگويي به نيازهاي عصر وآينده نخواهيم بود.با دلائل بسيار زياد ما در اين زمان نياز به حوزه هاي علميه بزرگ داريم. چرا كه الان ما در حوزه هايي تحصيل و تدريس وفعاليت مي كنيم كه معمولا از نظر كمي از چند جريب بيشتر نيست با امكانات وفضاي بسيار محدود ، اكثر حوزه هاي ما باقيمانده از دوران صفويه مي باشد كه زيبنده آن زمان بود و الان جنبه تاريخي و باستاني دارد وهيچگونه جذابيتي ندارد و بالطبع روي آثار ونتيجه آن بسيار اثر گذاشته است. مثل جذب جوانان با استعداد ومتديّن. و آنهائی هم که در زمان ما ساخته شد اکثر همراه با محدودیتهائی و معذوراتی بوجود آمد که مشکلات زیادی را بهمراه دارد.آنهاييكه با ماهيّت و مكتب اسلام آشنا باشند مي دانند كه كاخ وكوخ نشيني در روحيه انبياء و علماء وطلاب اثر نداشته است و آنچه كه مهم بوده اين است كه روحيه الهي در انسان تربيت وحفظ شود. نمي شود با امكانات مادي و رفاهي در حوزه مخالفت كرد و آن را به پاي معنويت در حوزه و روحانيت گذاشت. چند پيغمبر بزرگ الهي در كاخها رشد و تربيت و فعاليت كردند مثل حضرت موسي وحضرت سليمان وحضرت يوسف (عليهم السلام) و لكن آن روح معنوي والهي خويش را از دست ندادند.
2- عدم پاسخگويي امكانات موجود در حوزه ها
3-تغيير وتحول در روشهاي آموزشي ، كتابها ، كتابخانه ها ، استاد وطلبه وتكنولوژي آموزشي و پژوهشي و بويژه فضاهاي آموزشي
4-عدم تعادل منطقي وفطري وعقلي و طبيعي بين جمعيت در ايران براي جوانان ما حتي خانواده هاي روحاني ، زيرا يك جوان ابتدا جذابيتهاي ظاهري او را فرا مي خواند تا بعد پي به معنويتهاي باطني ببرد.
5-كافي نبودن استفاده از سرمايه هاي مادي موجود در حوزه ها ( مثل وجوهات شرعيه ، افراد خيّر ، موقوفات ونذورات وغيره ...) حتّي بودجه فعلي حوزه براي اداره ساختمانهاي موجود حوزه هم كفايت نمي كند و با وضعيت اسفناكي در بعضي از شهرها روبرو هستيم.
6-تشكيل جمهوري اسلامي ايران و افزايش نيازهاي جامعه اسلامي وجهان اسلام
7-ايران را در عصر معاصر مي توان پايتخت اهل بيت ( عليهم السلام ) در جهان دانست و طبيعتا اين فرهنگ اهل بيت نياز به محيط هاي بسيار بزرگ آموزشي و پژوهشي يعني حوزه هاي بزرگ دارد.
8-حوزه هاي مقدس علميه بايد استقلال خود را در تمام جهات حفظ كنند ولي اين به معناي استفاده نكردن از منابع مالي وملّي نيست ، وحوزه ها نيز مي توانند مثل بسياري از بنيادها و مراكز با حفظ استقلال خود از امكانات دولتي استفاده كنند.
9-در چنين حوزه هاي بزرگ چند هكتاري لازم نيست دهها هزار طلبه وجود داشته باشد بلكه براي تربيت كيفي در زمان ما نياز به امكانات خوبي داريم.
10-هرچند در گذشته حوزه هاي علميه با كمترين امكانات مادي ومعنوي بيشترين خدمات را به جامعه اسلام ومسلمين كرده اند ، ولي واقعا در زمان ما شرايط ومتغيرها فرق كرده است.
2-در هر سال بودجه اي از كشور صرف ساخت اين حوزه ها شود و در نهايت ظرف مدت 5 سال ايجاد گردد. با نقشه وطراحي بسيار جامع و زيبا ومعماري نوين اسلامي مثل منازل سازماني اساتيد، منازل سازماني طلاب متاهل ، منازل سازماني طلاب مجرد ، كتابخانه ها ، فروشگاهها وغرفه ها ، رستوران ومكان ورزشي وآموزشي وپژوهشي وصوتي وتصويري وامثال آن
3-تا 10 سال بودجه اي جهت تجهيزات و سرمايه هاي ثابت نرم افزاري مثل كتاب ، نوار ، سي دي ، لوازم ورزشي ، كامپيوتر وامثال آن ( احتياجات نرم افزاري)
4-بودجه اي سرانه براي هر استان تخصيص يابد تا در هر استاني شوراي مركب از مدارس آن استان تشكيل گردد ونسبت به حوزه هاي آن استان تصميمات لازم را بگيرند تا بر رونق و رشد و توسعه مديران حوزه هاي آن استان اقدام شود.
5-با يك برنامه ريزي آموزشي و پژوهشي منسجم وهماهنگ براي تمام حوزه هاي علميه ( مكتب اهل بيت عليهم السلام) در سراسر كشور اقدام شود و بدين طريق طلبه براي مسئوليتهاي مختلف اجتهادي وتبليغي در طرح هاي كوتاه مدت وبلند مدت تربيت شود.و البته وقتي كه تاريخ اسلام وروحانيت وحوزه را توام با هم مورد مطالعه و تحقيق قرار دهد در مي يابيم كه زماني تمام علوم ديني و غيرديني مثل تجربي و طبيعي وانساني در حوزه هاي مقدس علميه وجو داشته است ولي در يك سير تاريخي علوم غير ديني از حوزه ها بخصوص در يك قرن اخير خارج شد و فقط علوم ديني در حوزه ها باقي ماند ولي فرزند حوزه ها يعني دانشگاهها بسيار رشد و توسعه يافت ولي متاسفانه به حوزه ها توجه كافي نشد و اينجا بود كه يك نهاد علمي به 2 نهاد تبديل شد كه بررسي آن يك بحث بسيار مهم است( البته ما در مقاله اي معتقديم راه وحدت حوزه ودانشگاه عملا تبديل شدن حداقل علوم ديني وانساني در يك نهاد واحد است كه فعلا ربطي به طرح ما ندارد.)البته كميته اي با تجربه وسابقه مي توان تشكيل داد وظرف مدت 3ماه روي اين طرح تحقيق وپژوهش كنند وآن را بصورت بسيار مناسب و عالي ارائه وبعد به مجلس و دولت جمهوري اسلامي براي تصويب و اجرا ارائه گردد.
/ك
با اين مقدمه بسيار با شتاب وگذرا به نتايج و دلايل زير اشاره مي كنيم :
2- عدم پاسخگويي امكانات موجود در حوزه ها
3-تغيير وتحول در روشهاي آموزشي ، كتابها ، كتابخانه ها ، استاد وطلبه وتكنولوژي آموزشي و پژوهشي و بويژه فضاهاي آموزشي
4-عدم تعادل منطقي وفطري وعقلي و طبيعي بين جمعيت در ايران براي جوانان ما حتي خانواده هاي روحاني ، زيرا يك جوان ابتدا جذابيتهاي ظاهري او را فرا مي خواند تا بعد پي به معنويتهاي باطني ببرد.
5-كافي نبودن استفاده از سرمايه هاي مادي موجود در حوزه ها ( مثل وجوهات شرعيه ، افراد خيّر ، موقوفات ونذورات وغيره ...) حتّي بودجه فعلي حوزه براي اداره ساختمانهاي موجود حوزه هم كفايت نمي كند و با وضعيت اسفناكي در بعضي از شهرها روبرو هستيم.
6-تشكيل جمهوري اسلامي ايران و افزايش نيازهاي جامعه اسلامي وجهان اسلام
7-ايران را در عصر معاصر مي توان پايتخت اهل بيت ( عليهم السلام ) در جهان دانست و طبيعتا اين فرهنگ اهل بيت نياز به محيط هاي بسيار بزرگ آموزشي و پژوهشي يعني حوزه هاي بزرگ دارد.
8-حوزه هاي مقدس علميه بايد استقلال خود را در تمام جهات حفظ كنند ولي اين به معناي استفاده نكردن از منابع مالي وملّي نيست ، وحوزه ها نيز مي توانند مثل بسياري از بنيادها و مراكز با حفظ استقلال خود از امكانات دولتي استفاده كنند.
9-در چنين حوزه هاي بزرگ چند هكتاري لازم نيست دهها هزار طلبه وجود داشته باشد بلكه براي تربيت كيفي در زمان ما نياز به امكانات خوبي داريم.
10-هرچند در گذشته حوزه هاي علميه با كمترين امكانات مادي ومعنوي بيشترين خدمات را به جامعه اسلام ومسلمين كرده اند ، ولي واقعا در زمان ما شرايط ومتغيرها فرق كرده است.
پس در نتيجه پيشنهاد مي كنيم :
2-در هر سال بودجه اي از كشور صرف ساخت اين حوزه ها شود و در نهايت ظرف مدت 5 سال ايجاد گردد. با نقشه وطراحي بسيار جامع و زيبا ومعماري نوين اسلامي مثل منازل سازماني اساتيد، منازل سازماني طلاب متاهل ، منازل سازماني طلاب مجرد ، كتابخانه ها ، فروشگاهها وغرفه ها ، رستوران ومكان ورزشي وآموزشي وپژوهشي وصوتي وتصويري وامثال آن
3-تا 10 سال بودجه اي جهت تجهيزات و سرمايه هاي ثابت نرم افزاري مثل كتاب ، نوار ، سي دي ، لوازم ورزشي ، كامپيوتر وامثال آن ( احتياجات نرم افزاري)
4-بودجه اي سرانه براي هر استان تخصيص يابد تا در هر استاني شوراي مركب از مدارس آن استان تشكيل گردد ونسبت به حوزه هاي آن استان تصميمات لازم را بگيرند تا بر رونق و رشد و توسعه مديران حوزه هاي آن استان اقدام شود.
5-با يك برنامه ريزي آموزشي و پژوهشي منسجم وهماهنگ براي تمام حوزه هاي علميه ( مكتب اهل بيت عليهم السلام) در سراسر كشور اقدام شود و بدين طريق طلبه براي مسئوليتهاي مختلف اجتهادي وتبليغي در طرح هاي كوتاه مدت وبلند مدت تربيت شود.و البته وقتي كه تاريخ اسلام وروحانيت وحوزه را توام با هم مورد مطالعه و تحقيق قرار دهد در مي يابيم كه زماني تمام علوم ديني و غيرديني مثل تجربي و طبيعي وانساني در حوزه هاي مقدس علميه وجو داشته است ولي در يك سير تاريخي علوم غير ديني از حوزه ها بخصوص در يك قرن اخير خارج شد و فقط علوم ديني در حوزه ها باقي ماند ولي فرزند حوزه ها يعني دانشگاهها بسيار رشد و توسعه يافت ولي متاسفانه به حوزه ها توجه كافي نشد و اينجا بود كه يك نهاد علمي به 2 نهاد تبديل شد كه بررسي آن يك بحث بسيار مهم است( البته ما در مقاله اي معتقديم راه وحدت حوزه ودانشگاه عملا تبديل شدن حداقل علوم ديني وانساني در يك نهاد واحد است كه فعلا ربطي به طرح ما ندارد.)البته كميته اي با تجربه وسابقه مي توان تشكيل داد وظرف مدت 3ماه روي اين طرح تحقيق وپژوهش كنند وآن را بصورت بسيار مناسب و عالي ارائه وبعد به مجلس و دولت جمهوري اسلامي براي تصويب و اجرا ارائه گردد.
/ك