دغدغه هاي حوزه تبليغ دين
نويسنده: رسول ملکیان اصفهانی
منبع:اختصاصی راسخون
منبع:اختصاصی راسخون
تبليغ اسلام و مكتب اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين در طول بيش از هزار و چهارصد سال است که استمرار دارد و در هر زماني انسانهاي با ايمان و بزرگي پرچمدار و مشعلدار آن بوده اند و خواهند بود و سينه هاي تشنه و كوير را از چشمه هاي زلال و ناب معارف الهي سيراب مي كنند و جاي نگراني نيست ، لكن بر اساس سنت هاي الهي و مسير عالم طبيعت و دنيا نيز بايد قبول كنيم كه استفاده از گوهر عقل الهي و منطق اولياء دين تدبير و مديريت در استمرار اين نهضت و قيام الهي بي شك تاثير گذار است و ثمرات بيشتر و پربارتري را همراه خود خواهد داشت . البته باید گفت انتظارات از طرف دولت و مردم از مبلغین بسیار زیاد شده است که حمایت مادی ومعنوی و برنامه ریزی دقیقتری را برای مبلغین می طلبد. با اين مقدمه كوتاه و بر اساس مطالعات دامنه دار و همراه با تجربه و نه صرفا مطالعات كتابخانه ائي مطالب ذيل را خدمت همه رسولان و مبلغين الهي تقديم مي كنيم ، باشد تا جمع آوري و پالايش و ويرايش چنين موضوع مهم و سرنوشت ساز مكتبهاي مهم تبليغي دینی را بوجود آورد و آيندگان نيز از آن بهره ببرند.
1-هر طلبه اي معمولا دو راه در پيش پا دارد ، يكي اجتهاد و مجتهد شدن و ديگري راه تبليغ ، كه همگان شاهديم بيش از 90% از روحانيون مبلغ مي شوند. اجتهاد يعني رهبر شدن ، مرجع تقليد ، عضو شوراي نگهبان ، استاد درس سطح و خارج ، محقق و نويسنده بزرگ و مرجع علمي و كليه مسئوليتهائي كه شأن و يا شرط آن اجتهاد است . اجتهاد نيز مي تواند در ابعاد و رشته هاي گوناگون علوم اسلامي تصور گردد و لكن معمول و رايج آن مجتهد شدن در فقه و اصول فقه ( احكام دين ، فروع دين ) مي باشد.
2-اركان تبليغ بسيار زياد است و لكن مي توان در موارد ذيل به آن اشاره كرد :الف – مبلّغ ب – محتوي تبليغ( دين ) ج – مخاطبد – مكان ه – زمانو – روشهاي تبليغ ه – ابزار تبليغ ( تكنولوژي)
3- مبلّغ دامنه فعاليتش بسيار نا محدود است و توانائي مبلغ طول و عرض و عمق و ارتفاع زيادي دارد ، اينكه مبلّغ چه شرايطي بايد داشته باشد ، بعضي از كتابها تا حدود 30 عنوان براي آن شمرده اند ، كه وقتي انسان آن شرايط را بررسي مي كند مي بيند در بعضي از زمانها و مكانها باز جوابگو نيست ، و مثل اين است كه مبلغ فردي بايد باشد كه دائما از خودش خلاقيت و ابتكار نشان بدهد و هميشه آماده برخورد جديد و سوال جديد و اقتضائات جديد باشد و از خودش واكنش هاي در خور بروز بدهد.
4- مبلّغ يا توانائي تبليغ در داخل كشور يا خارج از كشور را دارد . شرط مهم تبليغ در خارج از كشور اطلاعات بين المللي و جهاني و زبان خارجي علاوه بر معلومات وسیع و دقیق الهي و ديني نيز مي باشد. مبلّغ در داخل كشور بصورت آزاد ، يا در دستگاهاي دولتي ، و يا نيمه دولتي و آزاد مي باشد. افرادي كه در دستگاههاي دولتي لشگري و كشوري تبلیغ می کنند طبيعتا آشنايي با آن محيط و شغل ، جهت گيري تبليغيش را نيز روشن مي كند. هر چه كه اصول ثابت يك تبليغ صحيح و كامل در همه جا واحد است.
5- محتواي تبليغ يعني عرضه دين بسيار مهم است ، كدام دين را مي خواهيم معرفي كنيم ؟ از چه ديدگاهي و يا مبناي علمي مي خواهيم براي عموم مردم سخن بگوئيم ؟ به كدام سمت و سو می خواهيم آنها را هدايت كنيم ؟ شايد بصورت كلي و مبهم جواب دهيم ، اسلام و قرآن از ديدگاه مكتب اهل بيت ( صلوات الله عليهم اجمعين) ، لكن ما مي دانيم كه در مباحث اصول دين چه ديدگاههاي متفاوتي است ، مثلا آيا اگر تفسير قرآن گفتيم ، كدام كتاب تفسيري و يا ديدگاه را برمي گزينيم ، شما فقط نگاه كنيد به مباحث انسان شناسي از ديدگاه علامه طباطبايي ( رضوان الله تعالي عليه ) در تفسير الميزان ( سوره بقره آيات 30 الي 39 ) يا تفسير نمونه حضرت آيت اله مكارم شيرازي دامة بركاته ويا در احكام و رساله هاي علميه ، از كدام رساله و مرجع تقليد استفاده مي كنيم ؟ و همينطور در مباحث اخلاق اسلامي کدام كتاب و مبنا را اصل قرار مي دهيم . آيا براي هر مبلّغي جمع بين ديدگاه ها و نتيجه گيري امكان دارد و مي تواند از كليات دين بگويد و در عين حال دچار لغزش نشود اين جا است كه مراجع علمي ( شخصيتها، دستگاههاي تبليغي ، و ...) وظيفه خطيرشان مشخص مي شود.عدم تبيين وتفسير صحيح دين و جامع و در اختيار قرار دادن مبلغ بصورت واحد و گسترده ، سبب اختلافات وسيعي در ميان مردم مي شود ، تا حدي كه اين همه خرافات و انحرافات دامنگير جامعه اسلامي مي شود.ما راهي نداريم براي تبليغ دين الهي جز ساده سازي و عمومي كردن دين بصورت جامع و كامل و بدور از اختلافات مدرسه اي و فكري و علمي كه جايگاهش مشخص و معين است. طرح (شورای افتاء ازطرف مراجع ) و (صندوق و دفترواحد ازطرف مراجع برای جمع آوری وجوهات شرعی) و توجه به نظریات اجتماعی مراجع و نسبت ان با قوانین جاری کشور از موضوعات با اهمیت است .
6- تهيه خوراك تبليغي بسيار بسيار مهم است ، كارهاي خوبي شده است ، و لكن سير صعودي نداشته است و از نظر كمي و كيفي محدود بوده است ، كه از وظايف مهم دستگاههاي تبليغي مي باشد. در اين زمينه مي توان به كتابهاي « ره توشه ، مبلّغان ، شبستان انديشه ، پيام محراب » اشاره كرد. واز ضعفهای مهمی که در تغذیه فکری مبلغان مشاهده می شود آشنائی با مبانی جمهوری اسلامی و قانون اساسی و ارکان نظام و تاریخ سیاسی معاصر و کتابهای سیاسی و بولتنهای سیاسی و اخبار و اطلاعات ماهانه و هفته و کتابهای مربوط به دوران شکوهمند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس .
7- تعارض و تباين و يا تبيين و تفسير دين با علم تجربي ، علوم انساني ، كشاورزي ، پزشكي ، پايه ، فضا وهوا ، نجوم و با هنر وبا ورزش و تاريخ و سياست بسيار مهم است ، ومبلغ بايد تكليفش را با اين موضوعات بداند و بدان آگاه باشد.
8- روشهاي تبليغ ، الگوهاي مختلف تبليغي ، و تقليد و يا ابداع روش تبليغي ، از موضوعات اساسي در امر تبليغ است.
9- استفاده از تكنولوژي و ابزار جديد ( رايانه ، دوربين فيلمبرداري و عكاسي ، لب تاب ، نوت بوك ، ايميل ، بلوتوث ، اس ام اس ، و ...) بسيار قابل توجه است . يكي از مبلّغين خلاصه سخنراني خود را براي جوانان در آخر جلسه بلوتوث ميكرد.و یکی دیگر از روحانیون در منبر از لپ تاب استفاده می کرد .
10- رقيب هاي مبلّغ ، در زمان ما هر چند كه ابزار و وسايل و تكنولوژي تبليغ به كمك ما آمده است ، و لكن به همان اندازه رقيب مبلّغ نيز شده است ، در زمانيكه بهترين سخنرانيها و مباحث علمي از طريق رسانه هاي صوتي ، تصويري پخش مي گردد ، و يا صدها ساعت سخنراني در يك CD عرضه مي شود ، ويا استادهاي معروف و مشهور با اسم و عنواني غير مبلّغ مشغول فعاليت هستند و دسترسي به كتاب و كتابخانه و اينترنت و ماهواره سهل و آسان شده است ، آيا مبلّغ با همان ظرفيتهاي علمي و عملي گذشته مي تواند موفق باشد ؟ هر چند كه هنوز بهترين شيوه برقرار كردن ارتباط با مخاطب ، شيوه مستقيم و شفاهي و رو در رو است ، و لكن تاثيرات صنايع فوق را نمي توان ناديده گرفت ، نتيجه آنكه ما بايد توانائي ها و كار آئي هاي خود را افزايش بدهيم.
11- كتابهاي چاپ شده ، و يا رشته هاي تخصصي ايجاد شده در حوزه با عنوان تبليغ مي تواند در امر تبليغ بسيار مهم و كارگشا باشد ، حتي اخيرا كتابخانه ای با همين عنوان در قم افتتاح شد.
12- مراكزي كه با « تبليغ » سر و كار دارند ، بايد هر روز تخصصي تر شوند ، مراكز مهمي مثل سازمان تبليغات اسلامي ، دفتر تبليغات اسلامي ، معاونت تبليغ و آموزشهاي كار بردي حوزه علميه .
13- تعريفي كه ما از مراكز « اعزام مبلّغ » داريم اين است كه بايد مثل سازمان نظام پزشكي و يا سازمان نظام مهندسي كشور عمل كند . آيا هر پزشكي كه در دانشگاه فارغ التحصيل شد مي تواند برود و يك مطب راه اندازي كند ؟ جواب منفي است، زيرا بايد برود از « سازمان نظام پزشكي » كشور اجازه بگيرد و شرايطي را در آنجا لحاظ واحراز كند و مهارتهاي لازم شغلي را نيز ببيند و بعد با سنجش و ارزيابي محيط وظیفه و شغل آن برايشان تعريف شود.آيا يك طلبه كه در حوزه علميه سطحي از سطوح علمي را گذارند ، شرايط تبليغ را دارد؟ و باید مجاز باشد هر کجا دوست داشت یا مایل بود به تبلیغ بپردازد. و البته دستگاهای تبلیغی متقابلا باید حمایتهای لازم را از مبلیغین داشته باشند.وامکانات مادی و معنوی دراختیار آنها بگذارند.
14- مخاطب شناسي ، طبقه بندي جغرافيايي ، تاريخ ، اقوام و نژاد و بسيط و مركب بودن شخصيتهاي مخاطب از مسائل قابل توجه در حوزه تبليغ است . مخاطب يك قرن پيش ما معمولا افراد كم سواد و يا بيسواد بودند كه وقتي مبلّغ براي آنها سخنراني مي كرد ، آن را وحي منزل تلقي مي كردند و جز شيطنتهاي بسيط شناخته شده در حوزه انساني و انحرافات معمول و رايج چيز بيشتري در شخصيتهاي مخاطب يافت نمي شد. لكن مخاطب امروز ما آدمي است كه زير بمباران صدها و هزاران رسانه است ، و هر روز از انواع جرم و جنايات جديد از اقصي نقاط عالم خبر دارد مي شود امروز اين مخاطب ما وجودش مركبي از هزاران رنگ تركيب شده است ، اگر شخصيتها گذشته را انسانهاي هزار چهره مي گفتند ، امروز ما با ميليونها و ميلياردها چهره در يك انسان روبرو هستيم. انسان شناسي مخاطب امروز امر مهمّي است كه تا حدّ بسيار زيادي از آن غفلت شده است ، واقعا اگر امام خميني (ره) مردم را خوب و عميق نشناخته بود ، آيا مي توانست در آنها تحول ايجاد كند ؟!
15- مبلّغ ديني در يك قرن پيش وقتي در يك روستاي 2000 نفره مي رفت شايد به تعداد انگشتان دست هم با سواد در آن جا پيدا نمي کرد ، و اگر باسواد هم بودند در حد خواندن و نوشتن و با اطلاعات محدود ، ولي امروز در سايه نعمت جمهوري اسلامي ايران وقتي به يك روستا مي رويد چقدر افراد تحصيل كرده با مدارج علمي مشاهده مي كنيد و در حوزه تبليغ گفته مي شود يكي از شرايط تبليغ توجه به محيط و افراد است. ورود برق و صدها وسيله برقي و بدنبال آن وسايل رسانه اي در سطح علمي و دانايي مردم افزوده است ، براي همين هم هست كه بعضي از مبلّغين مخاطبين خود را از دست داده اند و بعضي از مردم هم ترجيح مي دهند براي رشد و آگاهي و معرفت ديني خود از رسانه ها استفاده كنند، بخصوص رسانه ها هم ديگر مثل چند سال قبل نيستند كه فقط يك طرفه باشد ، بلكه مخاطب مي تواند بصورت فعال با آنها در ارتباط باشد و داد و ستد فرهنگ ديني داشته باشد.
16- مسائل سياسي و اجتماعي و حكومتي و دولتي امروز تاثير گذاري بسيار زيادي در حوزه تبليغ ديني دارد ، بخصوص كه دولت ما جمهوري اسلامي است ، رفت و آمد مديران اجرائي ، قضائي ، و قانون گذار در سطح جامعه و مردم بسيار تاثير مي گذارد ، تا حدي كه بعضی از زمانهاي خاص يك انتخابات سبب كم و زياد شدن مخاطب و يا اختلافات شده است و مبلّغ در يك شرايط بحراني و يا تنش زا قرار گرفته است ، توانائي هاي مبلّغ و اطلاعات سياسي و اجتماعي و دولتي يك مبلّغ در چنين شرايطی قابل توجه و مهم است خاطرات تبليغي مبلّغين در چنين حوزه اي بسيار خواندني و شنيدني است كه دستگاههاي تبليغي در جمع آوري و ساماندهي آن وظيفه مهمي دارند .
17- اهميت دادن به تجربيات و خاطرات تبليغي مبلّغان در حوزه هاي مختلف تبليغ موضوع قابل ارزشي است . آن چيزي كه فعلا موجود است محدود است به خاطرات بسيار محدودي كه توسط خود مبلّغ نوشته و چاپ شده است و بسياري از اين ذخاير تبليغي با مبلّغ آن دفن شده است.
18- شخصيت شناسي مبلّغ ، اينكه مبلّغ كيست؟ از كجاست ؟ تحصيلاتش ، سوابق تبليغي ، انگيزه و هدف ، سجاياي اخلاقي و خصوصيات فردي و دهها سوال مشابه از مسائل حوزه تبليغ است. اينكه مبلّغ داراي چه زبان و لهجه اي است و يا سوابق وپايه تحصيلاتش چيست ؟ در كدام حوزه علميه و چه شهري درس خوانده است؟ از مسائلي است كه مردم اين زمان روي آن حساس هستند و در تبليغش اثر گذار مي باشد . خلق و خوي ذاتي و موروثي از مسائل ثابت شده علوم جديد و قديم است . در اعزامها از اموري است كه مراكز اعزام كمتر به آن توجه مي كنند و از آسيبهاي تبليغ محسوب مي شود . امروز محیطهای تبلیغی دنبال افراد با اسم و عنوان و شهرت می گردنند و نسبت به مبلغ گمنام کمتر روی خوش نشان می دهند .
19- فعاليت هر يك از مبلّغين جهت بهبود وضعيت تبليغ نيز مي تواند موثر و كار ساز در امر تبليغ باشد ، بسياري از مبلّغين توانايي دست به قلم شدن و تبليغ كتبي براي ديگر مبلّغين و مردم را دارند و لكن از اين امرمهم غفلت شده است . شما توجه كنيد به قلم زدن يك مبلّغ در شهرستان در جرائد محلي و بومي و منطقه اي.
20- ارتباط صميمي و داشتن جلسات حداقل فصلي در ميان روحانيون يك شهرستان در امر تبليغ بسيار ارزشمند است بخصوص كه با يك برنامه ريزي منظم و سنجش توسط دستگاههاي تبليغي انجام گيرد.
21- اطلاع داشتن از وضعيت تبليغي ديگر اديان الهي و غير الهي ( وانحرافي) در ايران و جهان.
22- شناخت جريان هاي فرهنگي – ديني – سياسي – انحرافات عرفان و معنويت و ... براي جهت گيري تبليغي در حوزه تبليغ منطقه اي.
23- تهيه فهرست جامع از موضوعات تبليغ.
24- مبلّغ از مصرف كنندگي صرف منابع تبليغي به يك توليد كننده نيز تبديل شود.
25- آسيب شناسي مراكز آموزشي ( حوزه هاي علميه) در تربيت مبلّغ و مراكز اعزام مبلّغ ( سازمان تبليغات اسلامي – دفتر تبليغات اسلامي معاونت تبليغ و آموزش هاي كاربردي حوزه علميه قم – سازمان اوقاف و امور خيريه و ... ) .
26- ايجاد كارگروههاي تبليغي ( آموزشهاي ضمن خدمت ) ، اعزام هاي كوتاه مدت ، ويژه و تخصصي ، اتاق فكر.
27- مبلّغين در آينده شايد و يا بايد يك تخصص ديگر هم داشته باشند بحثي كه سالهاست مطرح است و در ميان فرهيختگان هر چند وقت طرح و بعد فراموش مي شود . بخصوص در محيطهاي خاص و ويژه مثل روحاني مبلّغ پزشك براي بيمارستان ( اقامه نماز و تبليغ ) ، روحاني مبلّغ مهندسي كشاورز ( روستا ) ، روحاني مبلّغ معلم ( آموزش و پرورش ) ، روحاني مبلّغ خارج از كشور ( تاجر ) و ... البته در اين موضوع اختلاف نظرها بسيار زياد است ، و در قبل هم روحانيون بوده اند كه از راه غير تبليغ ارتزاق و معيشت مي كرده اند.
28- برنامه ريزي براي ساماندهي تمام مبلغين و حمايت نرم افزاري و تغذيه فكري براي تمام مبلغين كشور.
29- حمايت ويژه و خاص و موردي از روحانيون و مبلّغين تاثير گذار بخصوص آنهائيكه علاوه بر سنگر تبليغ در حوزه هاي توليد علم و نهضت نرم افزاري نيز قدم بر ميدارند.
30- شناخت و شناسايي و استفاده از منابع اسلامي (مکتوب و غیرمکتوب ) در حوزه معارف ديني ( اصول دين – جهان بيني – اصول عقايد – معارف – بينش اسلامي و ... ) و ايدئولوژي ( احكام – فروع دين – فقه – رساله هاي علميه و ... ) و اخلاق ( انساني – اسلامي – الهي – غير الهي و ... ) براي يك مبلّغ از امور اساسي به حساب مي ايد.
31- آشنايي مبلغ با دستگاههاي دولتي و مراكز فرهنگي كشور و استان و منطقه تبليغ ، و آشنايي با موضوعات فرهنگي كه توسط دستگاههاي فرهنگي بالا دستي مثل ( حوزه – شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ... ) طرح و از مباحث جاري در كشور است مثل « ناتوی فرهنگي » ، « نهضت علمي و نرم افزاري » ، « جغرافياي علمي كشور » ، « مهندسي فرهنگي كشور » و ...
32- آشنايي مبلغ با قوانين مهم اداري – اجتماعي – شهرداري – شوراي اسلامي روستا و شهر و ... در حد يك مبلّغ آگاه ، شايد در يك روستا مردم به خاطر اجراي طرح تفصيلي با دهدار و دهياري و شوراي اسلامي اختلافات شديدي داشته باشند و روحاني متوجه نشود موضوع نزاع چيست؟ و طوري وارد جريان شود كه بر اختلافات افزوده شود. چه بخواهيم و چه نخواهيم امروز مبلغين در حوزه تبليغاتشان با چنين مسائل مهم و حساسي درگير هستند. به نظر اينجانب تهيه كتابهاي مختصر و مفيد در این امور براي مبلغين امري ضروري و مهم محسوب مي شود . و در حوزه عمل شاهد تجربياتي بسيار از اين دست بوده ايم . چه بسا مبلّغي كه در برگزاري يك اردو و يا بردن افراد به استخر و يا گردش علمي و يا ضامن چك كسي و امثال ذالك دچار اشتباهات جبران ناپذيري شده است.
33- اگر يك مبلّغ سه سال مسئوليت يك مسجد و محله را پذيرفت بايد دستگاههاي تبليغ با استفاده از ابزار كمي و تبديل كيفيات به كميات بررسي كنند آيا خروجي چنين تبليغ چقدر بوده است ؟ و چقدر اين مبلّغ در اين محيط تاثير گذار بوده است ؟ آيا با داشتن چند نفر مسئول اعزام مبلّغ در استانها و چند نفر نيرو در يك شهرستان چنين ارزيابي هايي ممكن و ميسر است و يا سازوكار خود را مي طلبد.
34- اينكه حوزه فعاليت يك مبلّغ چيست ؟ و تا كجاست ؟ از سئوالات جدي است كه كسي به درستي به آن پاسخ نداده است. شايد به اجمال بتوان گفت : الف – سخنراني ب – اقامه نماز جماعت ج- پاسخ به سئوالات شرعي د- مشاوره و راهنمايي ه- تدريس و برگزاري كلاس در مسجد و كانونهاي فرهنگي و- استخاره و تعبير خواب ز – مديريت فرهنگي در مسجد ح – رفع اختلافات و نزاع هاي عمومي و خصوصي ط- همكاري با مراكز فرهنگي و دولتي و خدماتي ك – تاسيس مراكز فرهنگي و خيريه ل- كمك و امداد در عمران و آباداني. لكن بايد اذعان كرد كه در اين موضوع بايد مراكز اعزام مبلّغ بصورت جدي تحقيق و مطالعه كنند و با استدلال و طرح هاي عمومي – كلي و خصوصي و جزئي مبلغين را ياري كنند. الان درگزارشات کار ماهانه روحانیون مستقر عناوینی است که نیاز به بررسی و نقد جدی دارد .
35- عدم هماهنگي و يا ناهماهنگي در امر اعزام مبلّغ ، از موضوعات جدي است كه بسيار محسوس است و مراكز اعزام بايد براي تكريم رسولان الهي تمهيدات بيشتري در نظر بگيرند.36- توجه به ادامه تحصيل مبلغين با شيوه هاي خاص و نوين و استفاده تمام و عيار از تكنولوژي هاي رسانه ائي جديد.
37- توجه مبلّغ به اقشار تاثير گذار در محيط تبليغ و برقراري ارتباط علمي و اسلامي با آنها و استفاده در امر تبليغ.
38- توجه جدي مراكز تبليغي به بسط وتوسعه خانه عالم.
39- مبلّغ بايد از روند گناه و فسق و فجور و آسيب هاي معنوي و جرم و جنايت ( موضوعات مربوط به پليس ) درحوزه تبليغيش اطلاعات جامع و كافي داشته باشد ، و جهت گيري تبليغيش را بر اساس آن استوار كند.
40- روحاني و مبلّغ بايد مسائل و مشكلات شخصي و خانوادگي خود را از حوزه تبليغ جدا كند ، و هر چند كه اين دو ( تبليغ – خانواده) بر روي يكديگر تاثير گذار است ، لكن مبلّغ بايد سعي كند آنها را كنترل و مديريت كند ، و الا در امر تبليغ موفق نمي شود. و چه بسا خسارتهاي جبران ناپذير به محيط خانواده و يا محيط تبليغش وارد می آيد . بخصوص روحانيون جوان و كم تجربه در طرح هاي اعزام « طرح مستقر و طرح هجرت » . اين موضوع خودش آنقدر ابعاد وسيع دارد كه انسان دچار حيرت و تعجب مي شود ، و مراكز تبليغي بايد بر روي آن تحقيقات جدي ( كتابخانه اي – و ميداني و با روش هاي توصيفي تحليلي – آماري ) انجام بدهند.
/ك
1-هر طلبه اي معمولا دو راه در پيش پا دارد ، يكي اجتهاد و مجتهد شدن و ديگري راه تبليغ ، كه همگان شاهديم بيش از 90% از روحانيون مبلغ مي شوند. اجتهاد يعني رهبر شدن ، مرجع تقليد ، عضو شوراي نگهبان ، استاد درس سطح و خارج ، محقق و نويسنده بزرگ و مرجع علمي و كليه مسئوليتهائي كه شأن و يا شرط آن اجتهاد است . اجتهاد نيز مي تواند در ابعاد و رشته هاي گوناگون علوم اسلامي تصور گردد و لكن معمول و رايج آن مجتهد شدن در فقه و اصول فقه ( احكام دين ، فروع دين ) مي باشد.
2-اركان تبليغ بسيار زياد است و لكن مي توان در موارد ذيل به آن اشاره كرد :الف – مبلّغ ب – محتوي تبليغ( دين ) ج – مخاطبد – مكان ه – زمانو – روشهاي تبليغ ه – ابزار تبليغ ( تكنولوژي)
3- مبلّغ دامنه فعاليتش بسيار نا محدود است و توانائي مبلغ طول و عرض و عمق و ارتفاع زيادي دارد ، اينكه مبلّغ چه شرايطي بايد داشته باشد ، بعضي از كتابها تا حدود 30 عنوان براي آن شمرده اند ، كه وقتي انسان آن شرايط را بررسي مي كند مي بيند در بعضي از زمانها و مكانها باز جوابگو نيست ، و مثل اين است كه مبلغ فردي بايد باشد كه دائما از خودش خلاقيت و ابتكار نشان بدهد و هميشه آماده برخورد جديد و سوال جديد و اقتضائات جديد باشد و از خودش واكنش هاي در خور بروز بدهد.
4- مبلّغ يا توانائي تبليغ در داخل كشور يا خارج از كشور را دارد . شرط مهم تبليغ در خارج از كشور اطلاعات بين المللي و جهاني و زبان خارجي علاوه بر معلومات وسیع و دقیق الهي و ديني نيز مي باشد. مبلّغ در داخل كشور بصورت آزاد ، يا در دستگاهاي دولتي ، و يا نيمه دولتي و آزاد مي باشد. افرادي كه در دستگاههاي دولتي لشگري و كشوري تبلیغ می کنند طبيعتا آشنايي با آن محيط و شغل ، جهت گيري تبليغيش را نيز روشن مي كند. هر چه كه اصول ثابت يك تبليغ صحيح و كامل در همه جا واحد است.
5- محتواي تبليغ يعني عرضه دين بسيار مهم است ، كدام دين را مي خواهيم معرفي كنيم ؟ از چه ديدگاهي و يا مبناي علمي مي خواهيم براي عموم مردم سخن بگوئيم ؟ به كدام سمت و سو می خواهيم آنها را هدايت كنيم ؟ شايد بصورت كلي و مبهم جواب دهيم ، اسلام و قرآن از ديدگاه مكتب اهل بيت ( صلوات الله عليهم اجمعين) ، لكن ما مي دانيم كه در مباحث اصول دين چه ديدگاههاي متفاوتي است ، مثلا آيا اگر تفسير قرآن گفتيم ، كدام كتاب تفسيري و يا ديدگاه را برمي گزينيم ، شما فقط نگاه كنيد به مباحث انسان شناسي از ديدگاه علامه طباطبايي ( رضوان الله تعالي عليه ) در تفسير الميزان ( سوره بقره آيات 30 الي 39 ) يا تفسير نمونه حضرت آيت اله مكارم شيرازي دامة بركاته ويا در احكام و رساله هاي علميه ، از كدام رساله و مرجع تقليد استفاده مي كنيم ؟ و همينطور در مباحث اخلاق اسلامي کدام كتاب و مبنا را اصل قرار مي دهيم . آيا براي هر مبلّغي جمع بين ديدگاه ها و نتيجه گيري امكان دارد و مي تواند از كليات دين بگويد و در عين حال دچار لغزش نشود اين جا است كه مراجع علمي ( شخصيتها، دستگاههاي تبليغي ، و ...) وظيفه خطيرشان مشخص مي شود.عدم تبيين وتفسير صحيح دين و جامع و در اختيار قرار دادن مبلغ بصورت واحد و گسترده ، سبب اختلافات وسيعي در ميان مردم مي شود ، تا حدي كه اين همه خرافات و انحرافات دامنگير جامعه اسلامي مي شود.ما راهي نداريم براي تبليغ دين الهي جز ساده سازي و عمومي كردن دين بصورت جامع و كامل و بدور از اختلافات مدرسه اي و فكري و علمي كه جايگاهش مشخص و معين است. طرح (شورای افتاء ازطرف مراجع ) و (صندوق و دفترواحد ازطرف مراجع برای جمع آوری وجوهات شرعی) و توجه به نظریات اجتماعی مراجع و نسبت ان با قوانین جاری کشور از موضوعات با اهمیت است .
6- تهيه خوراك تبليغي بسيار بسيار مهم است ، كارهاي خوبي شده است ، و لكن سير صعودي نداشته است و از نظر كمي و كيفي محدود بوده است ، كه از وظايف مهم دستگاههاي تبليغي مي باشد. در اين زمينه مي توان به كتابهاي « ره توشه ، مبلّغان ، شبستان انديشه ، پيام محراب » اشاره كرد. واز ضعفهای مهمی که در تغذیه فکری مبلغان مشاهده می شود آشنائی با مبانی جمهوری اسلامی و قانون اساسی و ارکان نظام و تاریخ سیاسی معاصر و کتابهای سیاسی و بولتنهای سیاسی و اخبار و اطلاعات ماهانه و هفته و کتابهای مربوط به دوران شکوهمند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس .
7- تعارض و تباين و يا تبيين و تفسير دين با علم تجربي ، علوم انساني ، كشاورزي ، پزشكي ، پايه ، فضا وهوا ، نجوم و با هنر وبا ورزش و تاريخ و سياست بسيار مهم است ، ومبلغ بايد تكليفش را با اين موضوعات بداند و بدان آگاه باشد.
8- روشهاي تبليغ ، الگوهاي مختلف تبليغي ، و تقليد و يا ابداع روش تبليغي ، از موضوعات اساسي در امر تبليغ است.
9- استفاده از تكنولوژي و ابزار جديد ( رايانه ، دوربين فيلمبرداري و عكاسي ، لب تاب ، نوت بوك ، ايميل ، بلوتوث ، اس ام اس ، و ...) بسيار قابل توجه است . يكي از مبلّغين خلاصه سخنراني خود را براي جوانان در آخر جلسه بلوتوث ميكرد.و یکی دیگر از روحانیون در منبر از لپ تاب استفاده می کرد .
10- رقيب هاي مبلّغ ، در زمان ما هر چند كه ابزار و وسايل و تكنولوژي تبليغ به كمك ما آمده است ، و لكن به همان اندازه رقيب مبلّغ نيز شده است ، در زمانيكه بهترين سخنرانيها و مباحث علمي از طريق رسانه هاي صوتي ، تصويري پخش مي گردد ، و يا صدها ساعت سخنراني در يك CD عرضه مي شود ، ويا استادهاي معروف و مشهور با اسم و عنواني غير مبلّغ مشغول فعاليت هستند و دسترسي به كتاب و كتابخانه و اينترنت و ماهواره سهل و آسان شده است ، آيا مبلّغ با همان ظرفيتهاي علمي و عملي گذشته مي تواند موفق باشد ؟ هر چند كه هنوز بهترين شيوه برقرار كردن ارتباط با مخاطب ، شيوه مستقيم و شفاهي و رو در رو است ، و لكن تاثيرات صنايع فوق را نمي توان ناديده گرفت ، نتيجه آنكه ما بايد توانائي ها و كار آئي هاي خود را افزايش بدهيم.
11- كتابهاي چاپ شده ، و يا رشته هاي تخصصي ايجاد شده در حوزه با عنوان تبليغ مي تواند در امر تبليغ بسيار مهم و كارگشا باشد ، حتي اخيرا كتابخانه ای با همين عنوان در قم افتتاح شد.
12- مراكزي كه با « تبليغ » سر و كار دارند ، بايد هر روز تخصصي تر شوند ، مراكز مهمي مثل سازمان تبليغات اسلامي ، دفتر تبليغات اسلامي ، معاونت تبليغ و آموزشهاي كار بردي حوزه علميه .
13- تعريفي كه ما از مراكز « اعزام مبلّغ » داريم اين است كه بايد مثل سازمان نظام پزشكي و يا سازمان نظام مهندسي كشور عمل كند . آيا هر پزشكي كه در دانشگاه فارغ التحصيل شد مي تواند برود و يك مطب راه اندازي كند ؟ جواب منفي است، زيرا بايد برود از « سازمان نظام پزشكي » كشور اجازه بگيرد و شرايطي را در آنجا لحاظ واحراز كند و مهارتهاي لازم شغلي را نيز ببيند و بعد با سنجش و ارزيابي محيط وظیفه و شغل آن برايشان تعريف شود.آيا يك طلبه كه در حوزه علميه سطحي از سطوح علمي را گذارند ، شرايط تبليغ را دارد؟ و باید مجاز باشد هر کجا دوست داشت یا مایل بود به تبلیغ بپردازد. و البته دستگاهای تبلیغی متقابلا باید حمایتهای لازم را از مبلیغین داشته باشند.وامکانات مادی و معنوی دراختیار آنها بگذارند.
14- مخاطب شناسي ، طبقه بندي جغرافيايي ، تاريخ ، اقوام و نژاد و بسيط و مركب بودن شخصيتهاي مخاطب از مسائل قابل توجه در حوزه تبليغ است . مخاطب يك قرن پيش ما معمولا افراد كم سواد و يا بيسواد بودند كه وقتي مبلّغ براي آنها سخنراني مي كرد ، آن را وحي منزل تلقي مي كردند و جز شيطنتهاي بسيط شناخته شده در حوزه انساني و انحرافات معمول و رايج چيز بيشتري در شخصيتهاي مخاطب يافت نمي شد. لكن مخاطب امروز ما آدمي است كه زير بمباران صدها و هزاران رسانه است ، و هر روز از انواع جرم و جنايات جديد از اقصي نقاط عالم خبر دارد مي شود امروز اين مخاطب ما وجودش مركبي از هزاران رنگ تركيب شده است ، اگر شخصيتها گذشته را انسانهاي هزار چهره مي گفتند ، امروز ما با ميليونها و ميلياردها چهره در يك انسان روبرو هستيم. انسان شناسي مخاطب امروز امر مهمّي است كه تا حدّ بسيار زيادي از آن غفلت شده است ، واقعا اگر امام خميني (ره) مردم را خوب و عميق نشناخته بود ، آيا مي توانست در آنها تحول ايجاد كند ؟!
15- مبلّغ ديني در يك قرن پيش وقتي در يك روستاي 2000 نفره مي رفت شايد به تعداد انگشتان دست هم با سواد در آن جا پيدا نمي کرد ، و اگر باسواد هم بودند در حد خواندن و نوشتن و با اطلاعات محدود ، ولي امروز در سايه نعمت جمهوري اسلامي ايران وقتي به يك روستا مي رويد چقدر افراد تحصيل كرده با مدارج علمي مشاهده مي كنيد و در حوزه تبليغ گفته مي شود يكي از شرايط تبليغ توجه به محيط و افراد است. ورود برق و صدها وسيله برقي و بدنبال آن وسايل رسانه اي در سطح علمي و دانايي مردم افزوده است ، براي همين هم هست كه بعضي از مبلّغين مخاطبين خود را از دست داده اند و بعضي از مردم هم ترجيح مي دهند براي رشد و آگاهي و معرفت ديني خود از رسانه ها استفاده كنند، بخصوص رسانه ها هم ديگر مثل چند سال قبل نيستند كه فقط يك طرفه باشد ، بلكه مخاطب مي تواند بصورت فعال با آنها در ارتباط باشد و داد و ستد فرهنگ ديني داشته باشد.
16- مسائل سياسي و اجتماعي و حكومتي و دولتي امروز تاثير گذاري بسيار زيادي در حوزه تبليغ ديني دارد ، بخصوص كه دولت ما جمهوري اسلامي است ، رفت و آمد مديران اجرائي ، قضائي ، و قانون گذار در سطح جامعه و مردم بسيار تاثير مي گذارد ، تا حدي كه بعضی از زمانهاي خاص يك انتخابات سبب كم و زياد شدن مخاطب و يا اختلافات شده است و مبلّغ در يك شرايط بحراني و يا تنش زا قرار گرفته است ، توانائي هاي مبلّغ و اطلاعات سياسي و اجتماعي و دولتي يك مبلّغ در چنين شرايطی قابل توجه و مهم است خاطرات تبليغي مبلّغين در چنين حوزه اي بسيار خواندني و شنيدني است كه دستگاههاي تبليغي در جمع آوري و ساماندهي آن وظيفه مهمي دارند .
17- اهميت دادن به تجربيات و خاطرات تبليغي مبلّغان در حوزه هاي مختلف تبليغ موضوع قابل ارزشي است . آن چيزي كه فعلا موجود است محدود است به خاطرات بسيار محدودي كه توسط خود مبلّغ نوشته و چاپ شده است و بسياري از اين ذخاير تبليغي با مبلّغ آن دفن شده است.
18- شخصيت شناسي مبلّغ ، اينكه مبلّغ كيست؟ از كجاست ؟ تحصيلاتش ، سوابق تبليغي ، انگيزه و هدف ، سجاياي اخلاقي و خصوصيات فردي و دهها سوال مشابه از مسائل حوزه تبليغ است. اينكه مبلّغ داراي چه زبان و لهجه اي است و يا سوابق وپايه تحصيلاتش چيست ؟ در كدام حوزه علميه و چه شهري درس خوانده است؟ از مسائلي است كه مردم اين زمان روي آن حساس هستند و در تبليغش اثر گذار مي باشد . خلق و خوي ذاتي و موروثي از مسائل ثابت شده علوم جديد و قديم است . در اعزامها از اموري است كه مراكز اعزام كمتر به آن توجه مي كنند و از آسيبهاي تبليغ محسوب مي شود . امروز محیطهای تبلیغی دنبال افراد با اسم و عنوان و شهرت می گردنند و نسبت به مبلغ گمنام کمتر روی خوش نشان می دهند .
19- فعاليت هر يك از مبلّغين جهت بهبود وضعيت تبليغ نيز مي تواند موثر و كار ساز در امر تبليغ باشد ، بسياري از مبلّغين توانايي دست به قلم شدن و تبليغ كتبي براي ديگر مبلّغين و مردم را دارند و لكن از اين امرمهم غفلت شده است . شما توجه كنيد به قلم زدن يك مبلّغ در شهرستان در جرائد محلي و بومي و منطقه اي.
20- ارتباط صميمي و داشتن جلسات حداقل فصلي در ميان روحانيون يك شهرستان در امر تبليغ بسيار ارزشمند است بخصوص كه با يك برنامه ريزي منظم و سنجش توسط دستگاههاي تبليغي انجام گيرد.
21- اطلاع داشتن از وضعيت تبليغي ديگر اديان الهي و غير الهي ( وانحرافي) در ايران و جهان.
22- شناخت جريان هاي فرهنگي – ديني – سياسي – انحرافات عرفان و معنويت و ... براي جهت گيري تبليغي در حوزه تبليغ منطقه اي.
23- تهيه فهرست جامع از موضوعات تبليغ.
24- مبلّغ از مصرف كنندگي صرف منابع تبليغي به يك توليد كننده نيز تبديل شود.
25- آسيب شناسي مراكز آموزشي ( حوزه هاي علميه) در تربيت مبلّغ و مراكز اعزام مبلّغ ( سازمان تبليغات اسلامي – دفتر تبليغات اسلامي معاونت تبليغ و آموزش هاي كاربردي حوزه علميه قم – سازمان اوقاف و امور خيريه و ... ) .
26- ايجاد كارگروههاي تبليغي ( آموزشهاي ضمن خدمت ) ، اعزام هاي كوتاه مدت ، ويژه و تخصصي ، اتاق فكر.
27- مبلّغين در آينده شايد و يا بايد يك تخصص ديگر هم داشته باشند بحثي كه سالهاست مطرح است و در ميان فرهيختگان هر چند وقت طرح و بعد فراموش مي شود . بخصوص در محيطهاي خاص و ويژه مثل روحاني مبلّغ پزشك براي بيمارستان ( اقامه نماز و تبليغ ) ، روحاني مبلّغ مهندسي كشاورز ( روستا ) ، روحاني مبلّغ معلم ( آموزش و پرورش ) ، روحاني مبلّغ خارج از كشور ( تاجر ) و ... البته در اين موضوع اختلاف نظرها بسيار زياد است ، و در قبل هم روحانيون بوده اند كه از راه غير تبليغ ارتزاق و معيشت مي كرده اند.
28- برنامه ريزي براي ساماندهي تمام مبلغين و حمايت نرم افزاري و تغذيه فكري براي تمام مبلغين كشور.
29- حمايت ويژه و خاص و موردي از روحانيون و مبلّغين تاثير گذار بخصوص آنهائيكه علاوه بر سنگر تبليغ در حوزه هاي توليد علم و نهضت نرم افزاري نيز قدم بر ميدارند.
30- شناخت و شناسايي و استفاده از منابع اسلامي (مکتوب و غیرمکتوب ) در حوزه معارف ديني ( اصول دين – جهان بيني – اصول عقايد – معارف – بينش اسلامي و ... ) و ايدئولوژي ( احكام – فروع دين – فقه – رساله هاي علميه و ... ) و اخلاق ( انساني – اسلامي – الهي – غير الهي و ... ) براي يك مبلّغ از امور اساسي به حساب مي ايد.
31- آشنايي مبلغ با دستگاههاي دولتي و مراكز فرهنگي كشور و استان و منطقه تبليغ ، و آشنايي با موضوعات فرهنگي كه توسط دستگاههاي فرهنگي بالا دستي مثل ( حوزه – شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ... ) طرح و از مباحث جاري در كشور است مثل « ناتوی فرهنگي » ، « نهضت علمي و نرم افزاري » ، « جغرافياي علمي كشور » ، « مهندسي فرهنگي كشور » و ...
32- آشنايي مبلغ با قوانين مهم اداري – اجتماعي – شهرداري – شوراي اسلامي روستا و شهر و ... در حد يك مبلّغ آگاه ، شايد در يك روستا مردم به خاطر اجراي طرح تفصيلي با دهدار و دهياري و شوراي اسلامي اختلافات شديدي داشته باشند و روحاني متوجه نشود موضوع نزاع چيست؟ و طوري وارد جريان شود كه بر اختلافات افزوده شود. چه بخواهيم و چه نخواهيم امروز مبلغين در حوزه تبليغاتشان با چنين مسائل مهم و حساسي درگير هستند. به نظر اينجانب تهيه كتابهاي مختصر و مفيد در این امور براي مبلغين امري ضروري و مهم محسوب مي شود . و در حوزه عمل شاهد تجربياتي بسيار از اين دست بوده ايم . چه بسا مبلّغي كه در برگزاري يك اردو و يا بردن افراد به استخر و يا گردش علمي و يا ضامن چك كسي و امثال ذالك دچار اشتباهات جبران ناپذيري شده است.
33- اگر يك مبلّغ سه سال مسئوليت يك مسجد و محله را پذيرفت بايد دستگاههاي تبليغ با استفاده از ابزار كمي و تبديل كيفيات به كميات بررسي كنند آيا خروجي چنين تبليغ چقدر بوده است ؟ و چقدر اين مبلّغ در اين محيط تاثير گذار بوده است ؟ آيا با داشتن چند نفر مسئول اعزام مبلّغ در استانها و چند نفر نيرو در يك شهرستان چنين ارزيابي هايي ممكن و ميسر است و يا سازوكار خود را مي طلبد.
34- اينكه حوزه فعاليت يك مبلّغ چيست ؟ و تا كجاست ؟ از سئوالات جدي است كه كسي به درستي به آن پاسخ نداده است. شايد به اجمال بتوان گفت : الف – سخنراني ب – اقامه نماز جماعت ج- پاسخ به سئوالات شرعي د- مشاوره و راهنمايي ه- تدريس و برگزاري كلاس در مسجد و كانونهاي فرهنگي و- استخاره و تعبير خواب ز – مديريت فرهنگي در مسجد ح – رفع اختلافات و نزاع هاي عمومي و خصوصي ط- همكاري با مراكز فرهنگي و دولتي و خدماتي ك – تاسيس مراكز فرهنگي و خيريه ل- كمك و امداد در عمران و آباداني. لكن بايد اذعان كرد كه در اين موضوع بايد مراكز اعزام مبلّغ بصورت جدي تحقيق و مطالعه كنند و با استدلال و طرح هاي عمومي – كلي و خصوصي و جزئي مبلغين را ياري كنند. الان درگزارشات کار ماهانه روحانیون مستقر عناوینی است که نیاز به بررسی و نقد جدی دارد .
35- عدم هماهنگي و يا ناهماهنگي در امر اعزام مبلّغ ، از موضوعات جدي است كه بسيار محسوس است و مراكز اعزام بايد براي تكريم رسولان الهي تمهيدات بيشتري در نظر بگيرند.36- توجه به ادامه تحصيل مبلغين با شيوه هاي خاص و نوين و استفاده تمام و عيار از تكنولوژي هاي رسانه ائي جديد.
37- توجه مبلّغ به اقشار تاثير گذار در محيط تبليغ و برقراري ارتباط علمي و اسلامي با آنها و استفاده در امر تبليغ.
38- توجه جدي مراكز تبليغي به بسط وتوسعه خانه عالم.
39- مبلّغ بايد از روند گناه و فسق و فجور و آسيب هاي معنوي و جرم و جنايت ( موضوعات مربوط به پليس ) درحوزه تبليغيش اطلاعات جامع و كافي داشته باشد ، و جهت گيري تبليغيش را بر اساس آن استوار كند.
40- روحاني و مبلّغ بايد مسائل و مشكلات شخصي و خانوادگي خود را از حوزه تبليغ جدا كند ، و هر چند كه اين دو ( تبليغ – خانواده) بر روي يكديگر تاثير گذار است ، لكن مبلّغ بايد سعي كند آنها را كنترل و مديريت كند ، و الا در امر تبليغ موفق نمي شود. و چه بسا خسارتهاي جبران ناپذير به محيط خانواده و يا محيط تبليغش وارد می آيد . بخصوص روحانيون جوان و كم تجربه در طرح هاي اعزام « طرح مستقر و طرح هجرت » . اين موضوع خودش آنقدر ابعاد وسيع دارد كه انسان دچار حيرت و تعجب مي شود ، و مراكز تبليغي بايد بر روي آن تحقيقات جدي ( كتابخانه اي – و ميداني و با روش هاي توصيفي تحليلي – آماري ) انجام بدهند.
/ك