بر ستيغ تحقيق و دانشوري(3)
*مروري بر پيشينه و مکانت علمي شهيد آيت الله قاضي طباطبائي
1. اطلاعات علمي اين مرد علم و تحقيق ، صرفاً طولي و يا صوري نيست ، بلکه از عمق فراواني برخوردار و بر فکر و انديشه سليم و قوي و بر مطالعات و تحقيقات وسيع و دقيق استوار است . اين علم در يک و يا دو رشته علمي رايج در حوزه هاي علميه متوقف نمي شود ، بلکه از وسعت ، گستره و تنوع زيادي برخوردار است . او عالم ذوفنون بود در علوم متنوع و رشته هاي مختلف علمي تبحر داشت: فقه ، اصول، فلسفه ،کلام، عرفان، ادبيات، رجال، تراجم، انساب، تاريخ ،علوم قرآني ، علوم و حديث و درايت، شعر و ادب، کتابداري ، و کتاب شناسي. وي در همه اين زمينه ها مطالعات دقيق و تحقيقات وسيع داشت که آثار و نشانه هاي همه آنها در نوشته هاي آن مرد بزرگ کاملاً متجلي و نمايان است .
2. علم او صرف علم و دانستن نبود ، بلکه توام با خوب دانستن ، عميق فکر کردن ، دقيق فهميدن، باريک بيني و نکته سنجي، توام با قرائت خوب ، برداشت خوب ، به کارگيري خوب و مناسب بود و معلومات خود را به روز مي کرد و منطبق با شرايط و نيازهاي روز عرصه مي داشت و فکر و انديشه عميق ، ناب و سالمي در پشت معلومات و اطلاعاتش قرار داشت .
3. تنها يک سلسله اطلاعات و انباشته در مغز او نبود که با خود او نيز مدفون شود ، بلکه وي به معلومات خود عينيت مي بخشيد و ماندگارشان مي ساخت. وي با قلم شيواي فارسي و نگارش سحرآميز عربي خود ، مواد خام معلوماتش را به مواد مفيد مصرفي تبديل و به جامعه تزريق مي کرد و علوم ، افکار و انديشه هاي ناب و سالم خود را در سطح جهان اسلام تا حوزه هاي علميه و در ميان دانشمندان، انديشمندان و محققان و عموم جوامع اسلامي منتشر مي ساخت و بعد از خود نيز براي آيندگان به يادگار گذاشت.
4. به معلومات و اطلاعات خود سخت معتقد و پاي بند بود، زيرا آنها را با رنج و مشقات و با فکر و انديشه و با تحقيقات عميق و مطالعات جامع و فراگير به دست آورده بود، لذا به صحت ،سلامت ، درستي و حقانيت آنها ايمان کامل داشت و خود در زندگي بدان ها عمل مي کرد . وي با بيان و قلم شيوا و رساي خود و با منطق و استدلال، آنها را به اثبات مي رساند و نشر و رواج مي داد و به ديگران منتقل مي ساخت. در پاي معلومات و معتقدات خود محکم مي ايستاد و از آنها دفاع مي کرد . نسبت به جعل ، دروغ ، خرافات و تحريف حقايق و واقعيت ها حساسيت شديدي داشت و برمي آشفت و با شجاعت ، صراحت و قاطعيت و با برهان و منطق و با اطلاعات وسيع و قلم شيوا ، رسا و آتشيني که داشت به مبارزه بي امان با آنها بر مي خاست . از جعليات، اکاذيب ، تحريفات ، انحرافات، موهومات و خرافات پرده بر مي داشت و آنها را رسوا و برملا مي ساخت و در اين زمينه آثار قلمي فراوان دارد.
5. از اخلاص علمي بالايي برخوردار بود . علمش و قلمش بر پايه اخلاص استوار بود . علم را صرفاً براي علم و يا براي خود و براي شهرت، مقام و منال نمي خواست، بلکه علم را براي اسلام ، براي عالمان و محققان و در خدمت آنان و در راه حق ، حقيقت و فضيلت مي خواست ؛ به همين جهت با آن اطلاعات وسيع و معلومات جامع و تحقيقات عميق و قلم شيوا و رسائي که داشت ، مي توانست کتاب هاي مستقل زيادي را به نام خود تاليف و منتشر کند و استفاده هاي مادي و معنوي زيادي از آنها ببرد و شهرت علمي و مقام اجتماعي فزون تري کسب کند، ولي قلمش و علمش در خدمت خودش نبود ، بلکه در خدمت اسلام و خدمت گزاران اسلام بود و همه زحمات ، مشقات و تحقيقات توان فرساي خود را به پاي آنها مي ريخت و تقديم آنها مي نمود .
وي با تعليقه زدن ، حاشيه زدن و پاورقي و مقدمه و موخره نوشتن به احياي کتب گرانسنگ علماي بزرگ که در معرض زوال بودند ، مي پرداخت و با تصحيح و اصلاح ، ذخاير علمي و ميراث فرهنگي گذشتگان صالح را احيا مي کرد و به جريان چرخه علمي و بهره برداري وارد مي ساخت .
او کتاب هايي را احيا و منتشر کرد که بدون تلاش او، اسم و رسمي از آنها در عرصه علم و فرهنگ باقي نمي ماند، زيرا کسي در فکر اصلاح و احياي آنها نبود.
او در فکر خود و مقام خود نبود و تبليغ نفس نمي کرد . او مي خواست کاشف الغطاها را احيا کند و زنده نگه دارد ، از آثار گذشتگان شبهه زدائي کند و گرد و غبار دروغ تحريف و خرافات را از چهره آنها برگيرد ، نه براي آنکه خود جلوه کند؛ هر چند به طور مستقل و به نام خود، کتاب وزين «اربعين » را دارد که آن هم از جهت رفع اشکالات تحريفات و اشتباهاتي بود که در برخي از کتب علماي گذشته ديده بود و نه براي ارضاي نفس خود يا شهرت . اين اخلاص علمي در همه آثار او به وضوح نمايان است و نظير او کمتر يافت مي شود که با داشتن آن همه اطلاعات وسيع و قلم شيوا و تحمل آن همه مشقات تحقيقات، نه براي خود و به نام خود ، بلکه به نام ديگران و احياي آثار ديگران کار و کوشش کند . بايد در پيشگاه چنين عالم با اخلاص ، زحمتکش و خدمتگزار ، عرض ادب نمود و به نام او و به پاس خدمات عالمانه و خالصانه او ، باشکوهترين همايش هاي تجليل ،تکريم و قدرداني را به پا داشت.
6. وي آگاه به زمان و با نيازها و مشکلات جوامع اسلامي آشنا بود در تحقيقات و نوشته هايش به دنبال مسائل روز و رفع نيازها و حل مشکلات و اصلاح ناهنجاري ها بود و انگشت روي دردهاي اصلي و نقاط حساس مي گذاشت و به درمان آنها مي پرداخت. در بحث ويژگي هاي قلم به اين موضوع خواهيم پرداخت .
7. مهم ترين امتياز و ويژگي اين عالم با اخلاص و برجسته و اين شهيد بزرگوار ، قلم شيوا ، سحرآميز و اعجاب انگيز اوست . براي تجليل از قلم او فصل مستقلي را مي گشايم .
اين حقيقت را از زبان و قلم آيت الله العظمي ميلاني بشنويم که در تجليل از قلم و نوشته هاي اين شهيد بزرگوار اظهاراتي دارند که مضمون آن چنين است:
«وسعت اطلاعات و معلومات يک عالم ، ذوالعلوم و ذوالفنون بودن و حتي اهل تحقيق و اهل فکر و انديشه بودن او يک چيز است که شايد خيلي ها داشته باشند ، ولي صاحب قلم بودن و معلومات انباشته هاي ذهني خود را با عبارات فصيح و رسا و با قلم شيوا نوشتن ، چيز ديگري است ، يک علم و بلکه هنر ديگري است و شايسته تقدير و تجليل فراوان ، ولي بسيار کمياب است و کار همگان نيست. موهبت الهي و نعمت خدادادي است ».
سپس تعيين مصداق مي کنند و خطاب به شهيد قاضي مي گويند :«اين قريحه و اين سبک نوشته هاي فضيلت آميز حضرت عالي مورد اعجاب است و اين فضلي است از جانب خدا که به هر کسي که بخواهد عطا مي کند.»
و سپس اضافه مي کنند :
«اين موضوع را در جلسه اي خصوصي با آيت الله کاشف الغطاء در ميان گذاشتم و ايشان تصديق نمود.»(59)
از اين سخن چنين استفاده مي شود که موضوع صحبت و مذاکره در جلسه خصوصي اين دو آيت الله ، قلم شيوا توأم با علم و فضيلت شهيد قاضي و کتاب جنه الماوي کاشف الغطاء بوده است که با قلم زيبا و شيواي اين شهيد بزرگوار تنظيم ، تکميل ، احيا و منتشر شده است .در مورد زيبايي ، سلامت و شيوايي قلم شهيد قاضي و وزانت، متانت و ارزش علمي نوشته هاي او و توصيف و تمجيد از قلم و آثار قلمي اين بزرگوار ، صاحب نظران ، قلم شناسان ، کتاب شناسان و بزرگان قلم و ادب سخنان فراوان و ارزشمندي گفته اند که ذکر همه آنها حجم مقاله را سنگين مي کند و از ظرفيت آن خارج است ؛ بدين جهت من در اينجا به عنوان نمونه به همان سخنان پر ارج و پر معناي آيت الله العظمي ميلاني اکتفا مي کنم و به نکته مهم ديگري در ارزش قلم و آثار قلمي شهيد قاضي طباطبائي مي پردازم .
اين شهيد بزرگوار ، عالم و آگاه به زمان بود، نيازهاي جامعه اسلامي را خوب مي شناخت ، در تحقيقات علمي و آثار قلمي خود، اهداف خاص و بلندي را دنبال و خلاها را پر و نيازها را برطرف مي کرد و ضرورت ها را پاسخ مي گفت . آثار قلمي او تکرار نوشته هاي ديگران نبود، بلکه اصلاح و تصحيح نوشته هاي آنان و رفع نواقص و اشکالات بود. هر کتاب و اثر علمي وزين و ارزشمندي را از ذخائر و ميراث گذشتگان مي ديد که کمياب و در معرض زوال است ، با اصلاح و تصحيح و تکميل به احيا و نشر آن مي پرداخت مانند کتاب هاي «اللوامع الاتهيه - آداب النفس » و امثال آن و يا هر کتاب خوب و ارزشمندي را مي يافت که اشکالات و نواقصي در آن وجود داشت با پاورقي زدن ، به تصحيح و اصلاح آن مي پرداخت و رفع اشکال و آن را منتشر مي کرد ، مانند « انوارالنعمانيه » و امثال آن . وي هر کتاب و نوشته اي را ارزشمند و يا در مسير وحدت اسلامي و مصالح جهان اسلام و پاسخ گوي نيازهاي روز امت اسلامي مي ديد، به تنظيم، تکميل و نشر آنها مي پرداخت مانند کتاب ها و نوشته هاي استاد و مرشد محبوبش آيت الله شيخ محمد حسين کاشف الغطاء يعني «فردوس الاعلي و جنه المأوي » و امثال آن .
اگر احساس مي کرد سؤالات و اشکالاتي در جامعه و در ميان مردم و جوانان مطرح است ، به پاسخ آنها مي پرداخت و شبهات را رفع مي کرد مانند کتاب هاي «اجوبه الشبهات الواعيه » و « ملحقات انيس الموحدين » و امثال آنها . هر مسئله مورد اخلاقي را مي ديد که تحقيق در مورد آن و کشف حقيقت آن ضرورت داشت و کسي بدان نمي پرداخت ، اين مسئوليت را بر دوش مي کشيد مانند کتاب وزين و قطور «اربعين » و مسايل زيادي که در لابلاي آن ، بدانها پرداخته است .
سومين نکته مهم و قابل توجه در نوشته ها و آثار قلمي اين شهيد بزرگوار، توجه و حساسيت به جعل، تحريف و وارد کردن اخبار و داستان هاي دروغ و خرافي به اسلام ، جمود، تحجر ، قشرگرائي ، اخبارگري ، اتهامات مذهبي ، شبهه افکني ، اختلاف افکني در اسلام بود که بسيار از آنها رنج مي برد و در هر جا و در هر کتاب و نوشته اي با اين گونه مسائل روبرو مي شد ، سخت برمي آشفت ، شمشير قلم به دست مي گرفت ، به مبارزه و مقابله با آنها برمي خاست ، به سئوالات ، اشکالات و شبهات پاسخ مي داد ،به شبهه زدائي ، تحريف زدايي، جعل، دروغ و خرافات زدائي و به طور کلي به لکه زدائي از چهره اسلام و تشيع مي پرداخت ، با تحقيقات بسيار عميق و طولاني ،پرده از روي حقايق برمي داشت ، چهره آنها را نمايان مي ساخت و جعالان ، تحريف گران و دروغ پردازان را رسوا و برملا مي ساخت. بسياري از نوشته ها و آثار قلمي اين شهيد بزرگوار و عالم باوقار مخصوصاً تعليقاش به اين گونه موضوعات اختصاص دارد زيرا بزرگترين مشکل امت اسلامي و سنگين ترين آفت اسلام را در اين گونه مسائل و امور مي ديد ، بدين جهت به اصلاح آنها و مبارزه با آنها قيام مي کرد . نسبت به اين گونه مسائل و ناهنجاري هاي اعتقادي ، علمي و فرهنگي، حساسيت شديدي داشت و براي مبارزه با آنها از نظر علمي، قلمي و اطلاعاتي از آمادگي کامل برخوردار بود . در اين عرصه ، هم فعال بود و هم موفق و اين روش يعني مبارزه با خرافات ، تحريفات، جعليات ، اتهامات و اختلافات مذهبي يکي از برجسته ترين خصوصيات و ويژگي هاي علمي و قلمي او بود .
متاسفانه در عرصه مبارزه ، ما او را تنها يک مبارز سياسي مي شناسيم ، در صورتي که او بسي بيش از آنکه مبارز سياسي باشد ، مبارز علمي و قلمي است و پيش از اينکه مجاهد عرصه سياست باشد ، مجاهد عرصه فکر ، انديشه و قلم است . و در اين عرصه کارهاي ارزنده اي را انجام داده و آثار فراواني را خلق کرده است و هرچه در اين باره گفته شود کم است و حق او ادا نمي شود . به نظر من حق او در صورتي ادا مي شود و روح اين شهيد بزرگوار در صورتي شاد و از ما راضي خواهد بود که مبارزات و مجاهدات علمي و قلمي او را زنده نگه داريم و همه نوشته ها ،پاورقي ها ، تعليقات و تحقيقات اين عالم مجاهد در مبارزه با تحريفات، خرافات ، جعليات ، اتهامات و اختلافات مذهبي و امثال آنها را تحت يک عنوان واحد در مجموعه اي مستقل ، سامان دهي ، جمع آوري و منشر سازيم ، ولي متاسفانه تحقيقات ، نوشته ها و نظرات علمي او به صورت متفرقه و پراکنده در تعليقات و پاورقي هاي کتاب هاي مختلفي که بعضي از آنها کمياب و يا نايابند و در دسترس عموم نيستند، گم شده و ناشناخته مانده اند.
من لازم مي دانم و پيشنهاد مي کنم و بر آن تأکيد مي ورزم که آثار علمي ،فکري و قلمي علامه شهيد قاضي طباطبائي بازيابي ، سامان دهي ، دسته بندي و موضوع بندي و از اين حالت پراکندگي و کميابي خارج و به صورت مجموعه اي واحد و يا چند جلدي به دو زبان فارسي و عربي چاپ و منتشر شوند و در دسترس همگان قرار گيرند تا هم مقام علمي ، فکري و ارزش قلمي وي براي عموم روشن گردد و هم همگان در سطح جهان اسلام بتوانند از افکار و نظرات اين محقق برجسته ، خوش فکر و خوش قلم استفاده کنند . او براي خود کار نکرد و به نام خود و براي شهرت و آوازه خود ننوشت ، بلکه براي اسلام و به نام علماي بزرگ اسلام و در جهت احياي ذخائر علمي و ميراث فرهنگي گذشتگان صالح کار کرد و قلم زد و ما نيز موظفيم در برابر اخلاص و فداکاري او و براي زنده ماندن نام و يادش و نشر افکار و ترويج اهداف علمي وي کار کنيم . نام ، ياد، خاطرات ، افکار و انديشه هاي آن عالم با اخلاص و مجاهد و شهيد والامقام را نه تنها بايد در بعد سياسي ، بلکه بايد در بعد علمي و فرهنگي نيز احيا، جاودانه، فراگير و همگاني سازيم، زيرا احيا و زنده نگه داشتن نام او و نشر افکار و انديشه هاي او همان احياي اسلام و نشر اسلام و خدمت به اسلام است.
بر اساس همين ضرورت است که نگارنده اين کار مهم را از همين جا شروع و پيشنهادي را که مطرح کردم ، خود آغاز مي کنم و نمونه اي را ارائه مي دهم و در ارائه نمونه از تعليقات متين «انوار نعمانيه » شروع مي کنم و به تحليل و تبيين آنها مي پردازم . اين تعليقات به نظر نگارنده از پرمحتواترين و ارزشمندترين و در عين حال مظلوم ترين ، کمياب ترين و گمنام ترين تعليقاتند و نکاتي بسيار مهم ، دقيق، ظريف و مورد نياز روز در آنها نهفته است و مقام برجسته علمي علامه شهيد قاضي طباطبائي ، افکار ، انديشه ها ، دغدغه ها و ديدگاه هاي او را در مسائل و موضوعات مختلف به وضوح نشان مي دهد و جايگاه و شخصيت علمي وي را که موضوع بحث ما است ، به عنوان يک نمونه بارز و روشن براي ما ترسيم مي کند . اميد است اين طرح ، القاي فکر جديد ، ارائه روش نو و فتح البابي در اجراي يک طرح جامع در معرفي و نشر آثار علمي و قلمي اين شهيد والامقام باشد .ان شاءالله.
حجت الاسلام والمسلمين دکتر هاشم هاشم زاده هريسي
ويژگي ها و خصوصيات علمي شهيد آیت الله قاضي طباطبائي
1. اطلاعات علمي اين مرد علم و تحقيق ، صرفاً طولي و يا صوري نيست ، بلکه از عمق فراواني برخوردار و بر فکر و انديشه سليم و قوي و بر مطالعات و تحقيقات وسيع و دقيق استوار است . اين علم در يک و يا دو رشته علمي رايج در حوزه هاي علميه متوقف نمي شود ، بلکه از وسعت ، گستره و تنوع زيادي برخوردار است . او عالم ذوفنون بود در علوم متنوع و رشته هاي مختلف علمي تبحر داشت: فقه ، اصول، فلسفه ،کلام، عرفان، ادبيات، رجال، تراجم، انساب، تاريخ ،علوم قرآني ، علوم و حديث و درايت، شعر و ادب، کتابداري ، و کتاب شناسي. وي در همه اين زمينه ها مطالعات دقيق و تحقيقات وسيع داشت که آثار و نشانه هاي همه آنها در نوشته هاي آن مرد بزرگ کاملاً متجلي و نمايان است .
2. علم او صرف علم و دانستن نبود ، بلکه توام با خوب دانستن ، عميق فکر کردن ، دقيق فهميدن، باريک بيني و نکته سنجي، توام با قرائت خوب ، برداشت خوب ، به کارگيري خوب و مناسب بود و معلومات خود را به روز مي کرد و منطبق با شرايط و نيازهاي روز عرصه مي داشت و فکر و انديشه عميق ، ناب و سالمي در پشت معلومات و اطلاعاتش قرار داشت .
3. تنها يک سلسله اطلاعات و انباشته در مغز او نبود که با خود او نيز مدفون شود ، بلکه وي به معلومات خود عينيت مي بخشيد و ماندگارشان مي ساخت. وي با قلم شيواي فارسي و نگارش سحرآميز عربي خود ، مواد خام معلوماتش را به مواد مفيد مصرفي تبديل و به جامعه تزريق مي کرد و علوم ، افکار و انديشه هاي ناب و سالم خود را در سطح جهان اسلام تا حوزه هاي علميه و در ميان دانشمندان، انديشمندان و محققان و عموم جوامع اسلامي منتشر مي ساخت و بعد از خود نيز براي آيندگان به يادگار گذاشت.
4. به معلومات و اطلاعات خود سخت معتقد و پاي بند بود، زيرا آنها را با رنج و مشقات و با فکر و انديشه و با تحقيقات عميق و مطالعات جامع و فراگير به دست آورده بود، لذا به صحت ،سلامت ، درستي و حقانيت آنها ايمان کامل داشت و خود در زندگي بدان ها عمل مي کرد . وي با بيان و قلم شيوا و رساي خود و با منطق و استدلال، آنها را به اثبات مي رساند و نشر و رواج مي داد و به ديگران منتقل مي ساخت. در پاي معلومات و معتقدات خود محکم مي ايستاد و از آنها دفاع مي کرد . نسبت به جعل ، دروغ ، خرافات و تحريف حقايق و واقعيت ها حساسيت شديدي داشت و برمي آشفت و با شجاعت ، صراحت و قاطعيت و با برهان و منطق و با اطلاعات وسيع و قلم شيوا ، رسا و آتشيني که داشت به مبارزه بي امان با آنها بر مي خاست . از جعليات، اکاذيب ، تحريفات ، انحرافات، موهومات و خرافات پرده بر مي داشت و آنها را رسوا و برملا مي ساخت و در اين زمينه آثار قلمي فراوان دارد.
5. از اخلاص علمي بالايي برخوردار بود . علمش و قلمش بر پايه اخلاص استوار بود . علم را صرفاً براي علم و يا براي خود و براي شهرت، مقام و منال نمي خواست، بلکه علم را براي اسلام ، براي عالمان و محققان و در خدمت آنان و در راه حق ، حقيقت و فضيلت مي خواست ؛ به همين جهت با آن اطلاعات وسيع و معلومات جامع و تحقيقات عميق و قلم شيوا و رسائي که داشت ، مي توانست کتاب هاي مستقل زيادي را به نام خود تاليف و منتشر کند و استفاده هاي مادي و معنوي زيادي از آنها ببرد و شهرت علمي و مقام اجتماعي فزون تري کسب کند، ولي قلمش و علمش در خدمت خودش نبود ، بلکه در خدمت اسلام و خدمت گزاران اسلام بود و همه زحمات ، مشقات و تحقيقات توان فرساي خود را به پاي آنها مي ريخت و تقديم آنها مي نمود .
وي با تعليقه زدن ، حاشيه زدن و پاورقي و مقدمه و موخره نوشتن به احياي کتب گرانسنگ علماي بزرگ که در معرض زوال بودند ، مي پرداخت و با تصحيح و اصلاح ، ذخاير علمي و ميراث فرهنگي گذشتگان صالح را احيا مي کرد و به جريان چرخه علمي و بهره برداري وارد مي ساخت .
او کتاب هايي را احيا و منتشر کرد که بدون تلاش او، اسم و رسمي از آنها در عرصه علم و فرهنگ باقي نمي ماند، زيرا کسي در فکر اصلاح و احياي آنها نبود.
او در فکر خود و مقام خود نبود و تبليغ نفس نمي کرد . او مي خواست کاشف الغطاها را احيا کند و زنده نگه دارد ، از آثار گذشتگان شبهه زدائي کند و گرد و غبار دروغ تحريف و خرافات را از چهره آنها برگيرد ، نه براي آنکه خود جلوه کند؛ هر چند به طور مستقل و به نام خود، کتاب وزين «اربعين » را دارد که آن هم از جهت رفع اشکالات تحريفات و اشتباهاتي بود که در برخي از کتب علماي گذشته ديده بود و نه براي ارضاي نفس خود يا شهرت . اين اخلاص علمي در همه آثار او به وضوح نمايان است و نظير او کمتر يافت مي شود که با داشتن آن همه اطلاعات وسيع و قلم شيوا و تحمل آن همه مشقات تحقيقات، نه براي خود و به نام خود ، بلکه به نام ديگران و احياي آثار ديگران کار و کوشش کند . بايد در پيشگاه چنين عالم با اخلاص ، زحمتکش و خدمتگزار ، عرض ادب نمود و به نام او و به پاس خدمات عالمانه و خالصانه او ، باشکوهترين همايش هاي تجليل ،تکريم و قدرداني را به پا داشت.
6. وي آگاه به زمان و با نيازها و مشکلات جوامع اسلامي آشنا بود در تحقيقات و نوشته هايش به دنبال مسائل روز و رفع نيازها و حل مشکلات و اصلاح ناهنجاري ها بود و انگشت روي دردهاي اصلي و نقاط حساس مي گذاشت و به درمان آنها مي پرداخت. در بحث ويژگي هاي قلم به اين موضوع خواهيم پرداخت .
7. مهم ترين امتياز و ويژگي اين عالم با اخلاص و برجسته و اين شهيد بزرگوار ، قلم شيوا ، سحرآميز و اعجاب انگيز اوست . براي تجليل از قلم او فصل مستقلي را مي گشايم .
قلم شيواي شهيد قاضي و ويژگي هاي آن
اين حقيقت را از زبان و قلم آيت الله العظمي ميلاني بشنويم که در تجليل از قلم و نوشته هاي اين شهيد بزرگوار اظهاراتي دارند که مضمون آن چنين است:
«وسعت اطلاعات و معلومات يک عالم ، ذوالعلوم و ذوالفنون بودن و حتي اهل تحقيق و اهل فکر و انديشه بودن او يک چيز است که شايد خيلي ها داشته باشند ، ولي صاحب قلم بودن و معلومات انباشته هاي ذهني خود را با عبارات فصيح و رسا و با قلم شيوا نوشتن ، چيز ديگري است ، يک علم و بلکه هنر ديگري است و شايسته تقدير و تجليل فراوان ، ولي بسيار کمياب است و کار همگان نيست. موهبت الهي و نعمت خدادادي است ».
سپس تعيين مصداق مي کنند و خطاب به شهيد قاضي مي گويند :«اين قريحه و اين سبک نوشته هاي فضيلت آميز حضرت عالي مورد اعجاب است و اين فضلي است از جانب خدا که به هر کسي که بخواهد عطا مي کند.»
و سپس اضافه مي کنند :
«اين موضوع را در جلسه اي خصوصي با آيت الله کاشف الغطاء در ميان گذاشتم و ايشان تصديق نمود.»(59)
از اين سخن چنين استفاده مي شود که موضوع صحبت و مذاکره در جلسه خصوصي اين دو آيت الله ، قلم شيوا توأم با علم و فضيلت شهيد قاضي و کتاب جنه الماوي کاشف الغطاء بوده است که با قلم زيبا و شيواي اين شهيد بزرگوار تنظيم ، تکميل ، احيا و منتشر شده است .در مورد زيبايي ، سلامت و شيوايي قلم شهيد قاضي و وزانت، متانت و ارزش علمي نوشته هاي او و توصيف و تمجيد از قلم و آثار قلمي اين بزرگوار ، صاحب نظران ، قلم شناسان ، کتاب شناسان و بزرگان قلم و ادب سخنان فراوان و ارزشمندي گفته اند که ذکر همه آنها حجم مقاله را سنگين مي کند و از ظرفيت آن خارج است ؛ بدين جهت من در اينجا به عنوان نمونه به همان سخنان پر ارج و پر معناي آيت الله العظمي ميلاني اکتفا مي کنم و به نکته مهم ديگري در ارزش قلم و آثار قلمي شهيد قاضي طباطبائي مي پردازم .
اين شهيد بزرگوار ، عالم و آگاه به زمان بود، نيازهاي جامعه اسلامي را خوب مي شناخت ، در تحقيقات علمي و آثار قلمي خود، اهداف خاص و بلندي را دنبال و خلاها را پر و نيازها را برطرف مي کرد و ضرورت ها را پاسخ مي گفت . آثار قلمي او تکرار نوشته هاي ديگران نبود، بلکه اصلاح و تصحيح نوشته هاي آنان و رفع نواقص و اشکالات بود. هر کتاب و اثر علمي وزين و ارزشمندي را از ذخائر و ميراث گذشتگان مي ديد که کمياب و در معرض زوال است ، با اصلاح و تصحيح و تکميل به احيا و نشر آن مي پرداخت مانند کتاب هاي «اللوامع الاتهيه - آداب النفس » و امثال آن و يا هر کتاب خوب و ارزشمندي را مي يافت که اشکالات و نواقصي در آن وجود داشت با پاورقي زدن ، به تصحيح و اصلاح آن مي پرداخت و رفع اشکال و آن را منتشر مي کرد ، مانند « انوارالنعمانيه » و امثال آن . وي هر کتاب و نوشته اي را ارزشمند و يا در مسير وحدت اسلامي و مصالح جهان اسلام و پاسخ گوي نيازهاي روز امت اسلامي مي ديد، به تنظيم، تکميل و نشر آنها مي پرداخت مانند کتاب ها و نوشته هاي استاد و مرشد محبوبش آيت الله شيخ محمد حسين کاشف الغطاء يعني «فردوس الاعلي و جنه المأوي » و امثال آن .
اگر احساس مي کرد سؤالات و اشکالاتي در جامعه و در ميان مردم و جوانان مطرح است ، به پاسخ آنها مي پرداخت و شبهات را رفع مي کرد مانند کتاب هاي «اجوبه الشبهات الواعيه » و « ملحقات انيس الموحدين » و امثال آنها . هر مسئله مورد اخلاقي را مي ديد که تحقيق در مورد آن و کشف حقيقت آن ضرورت داشت و کسي بدان نمي پرداخت ، اين مسئوليت را بر دوش مي کشيد مانند کتاب وزين و قطور «اربعين » و مسايل زيادي که در لابلاي آن ، بدانها پرداخته است .
سومين نکته مهم و قابل توجه در نوشته ها و آثار قلمي اين شهيد بزرگوار، توجه و حساسيت به جعل، تحريف و وارد کردن اخبار و داستان هاي دروغ و خرافي به اسلام ، جمود، تحجر ، قشرگرائي ، اخبارگري ، اتهامات مذهبي ، شبهه افکني ، اختلاف افکني در اسلام بود که بسيار از آنها رنج مي برد و در هر جا و در هر کتاب و نوشته اي با اين گونه مسائل روبرو مي شد ، سخت برمي آشفت ، شمشير قلم به دست مي گرفت ، به مبارزه و مقابله با آنها برمي خاست ، به سئوالات ، اشکالات و شبهات پاسخ مي داد ،به شبهه زدائي ، تحريف زدايي، جعل، دروغ و خرافات زدائي و به طور کلي به لکه زدائي از چهره اسلام و تشيع مي پرداخت ، با تحقيقات بسيار عميق و طولاني ،پرده از روي حقايق برمي داشت ، چهره آنها را نمايان مي ساخت و جعالان ، تحريف گران و دروغ پردازان را رسوا و برملا مي ساخت. بسياري از نوشته ها و آثار قلمي اين شهيد بزرگوار و عالم باوقار مخصوصاً تعليقاش به اين گونه موضوعات اختصاص دارد زيرا بزرگترين مشکل امت اسلامي و سنگين ترين آفت اسلام را در اين گونه مسائل و امور مي ديد ، بدين جهت به اصلاح آنها و مبارزه با آنها قيام مي کرد . نسبت به اين گونه مسائل و ناهنجاري هاي اعتقادي ، علمي و فرهنگي، حساسيت شديدي داشت و براي مبارزه با آنها از نظر علمي، قلمي و اطلاعاتي از آمادگي کامل برخوردار بود . در اين عرصه ، هم فعال بود و هم موفق و اين روش يعني مبارزه با خرافات ، تحريفات، جعليات ، اتهامات و اختلافات مذهبي يکي از برجسته ترين خصوصيات و ويژگي هاي علمي و قلمي او بود .
متاسفانه در عرصه مبارزه ، ما او را تنها يک مبارز سياسي مي شناسيم ، در صورتي که او بسي بيش از آنکه مبارز سياسي باشد ، مبارز علمي و قلمي است و پيش از اينکه مجاهد عرصه سياست باشد ، مجاهد عرصه فکر ، انديشه و قلم است . و در اين عرصه کارهاي ارزنده اي را انجام داده و آثار فراواني را خلق کرده است و هرچه در اين باره گفته شود کم است و حق او ادا نمي شود . به نظر من حق او در صورتي ادا مي شود و روح اين شهيد بزرگوار در صورتي شاد و از ما راضي خواهد بود که مبارزات و مجاهدات علمي و قلمي او را زنده نگه داريم و همه نوشته ها ،پاورقي ها ، تعليقات و تحقيقات اين عالم مجاهد در مبارزه با تحريفات، خرافات ، جعليات ، اتهامات و اختلافات مذهبي و امثال آنها را تحت يک عنوان واحد در مجموعه اي مستقل ، سامان دهي ، جمع آوري و منشر سازيم ، ولي متاسفانه تحقيقات ، نوشته ها و نظرات علمي او به صورت متفرقه و پراکنده در تعليقات و پاورقي هاي کتاب هاي مختلفي که بعضي از آنها کمياب و يا نايابند و در دسترس عموم نيستند، گم شده و ناشناخته مانده اند.
من لازم مي دانم و پيشنهاد مي کنم و بر آن تأکيد مي ورزم که آثار علمي ،فکري و قلمي علامه شهيد قاضي طباطبائي بازيابي ، سامان دهي ، دسته بندي و موضوع بندي و از اين حالت پراکندگي و کميابي خارج و به صورت مجموعه اي واحد و يا چند جلدي به دو زبان فارسي و عربي چاپ و منتشر شوند و در دسترس همگان قرار گيرند تا هم مقام علمي ، فکري و ارزش قلمي وي براي عموم روشن گردد و هم همگان در سطح جهان اسلام بتوانند از افکار و نظرات اين محقق برجسته ، خوش فکر و خوش قلم استفاده کنند . او براي خود کار نکرد و به نام خود و براي شهرت و آوازه خود ننوشت ، بلکه براي اسلام و به نام علماي بزرگ اسلام و در جهت احياي ذخائر علمي و ميراث فرهنگي گذشتگان صالح کار کرد و قلم زد و ما نيز موظفيم در برابر اخلاص و فداکاري او و براي زنده ماندن نام و يادش و نشر افکار و ترويج اهداف علمي وي کار کنيم . نام ، ياد، خاطرات ، افکار و انديشه هاي آن عالم با اخلاص و مجاهد و شهيد والامقام را نه تنها بايد در بعد سياسي ، بلکه بايد در بعد علمي و فرهنگي نيز احيا، جاودانه، فراگير و همگاني سازيم، زيرا احيا و زنده نگه داشتن نام او و نشر افکار و انديشه هاي او همان احياي اسلام و نشر اسلام و خدمت به اسلام است.
بر اساس همين ضرورت است که نگارنده اين کار مهم را از همين جا شروع و پيشنهادي را که مطرح کردم ، خود آغاز مي کنم و نمونه اي را ارائه مي دهم و در ارائه نمونه از تعليقات متين «انوار نعمانيه » شروع مي کنم و به تحليل و تبيين آنها مي پردازم . اين تعليقات به نظر نگارنده از پرمحتواترين و ارزشمندترين و در عين حال مظلوم ترين ، کمياب ترين و گمنام ترين تعليقاتند و نکاتي بسيار مهم ، دقيق، ظريف و مورد نياز روز در آنها نهفته است و مقام برجسته علمي علامه شهيد قاضي طباطبائي ، افکار ، انديشه ها ، دغدغه ها و ديدگاه هاي او را در مسائل و موضوعات مختلف به وضوح نشان مي دهد و جايگاه و شخصيت علمي وي را که موضوع بحث ما است ، به عنوان يک نمونه بارز و روشن براي ما ترسيم مي کند . اميد است اين طرح ، القاي فکر جديد ، ارائه روش نو و فتح البابي در اجراي يک طرح جامع در معرفي و نشر آثار علمي و قلمي اين شهيد والامقام باشد .ان شاءالله.
پي نوشت ها :
59. آيت الله العظمي ميلاني