تعریف خلاقیت

مدنیک می گوید: خلاقیت یعنی شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبهای تازه که با الزامات خاص مطابق است. گیزلین معتقد است: خلاقیت ، عمیقتر نگاه کردن و خارج شدن از پشت درهای بسته است. خلاقیت میل به دانستن است.
يکشنبه، 8 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعریف خلاقیت

تعریف خلاقیت
تعریف خلاقیت


 

نویسنده : سید احمد مشیر صدری




 

 

گلیفورد، خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.
 

مدنیک می گوید: خلاقیت یعنی شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبهای تازه که با الزامات خاص مطابق است.
گیزلین معتقد است: خلاقیت ، عمیقتر نگاه کردن و خارج شدن از پشت درهای بسته است. خلاقیت میل به دانستن است.
ورنون معتقد است: خلاقیت توانایی شخصی در ایجاد ایده ها، نظریه ها و بینشها و اشیایی جدید و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست، که از نظر محققان ، ابتکاری و از لحاظ علمی ، زیبا شناسی ، فن آوری و اجتماعی با ارزش قلمداد شود.
3 مرحله اصلی فرآیند حل مسائل از نظر اسبون :
1- حقیقت یابی (شامل تعریف مسأله و آماده سازی است.)
2- ایده یابی (شامل ایده سازی و ایده پروری است)
3- راه حل یابی (شامل ارزیابی و گزینش است)

ویژگی های افراد خلاق و نوآور:
 

گیلفورد (1951) اشاره می کند که افراد خلاق انعطاف پذیر هستند و در ارائه راه حل اندیشه بکر و بدیع ، آمادگی بسیار دارند.
کانچر و پیترسن (1984) معتقدند افراد خلاق به استقلال و ناهمنوایی تمایل دارند ؛ در مواردی که دستورهایی برخلاف میل و اعتقادات خود دریافت کنند ، به سرپیچی از آنها تمایل نشان می دهند.
رضائیان (1379) به نقل از استینر ، گری ، ویژيگیهای افراد خلاق را شامل موارد زیر میداند:
1- مسائل و وضعیتهای گوناگون را با دقت به گونه ای می بیند که قبلا" به آن گونه به آنها توجه نشده است.
2- دیدگاهها و فکرها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ارتباط می دهند و آنها را با توجه به نقاط ضعف و قوتشات بررسی و ارزیابی می کنند.
3- معمولات برای حل مسائل چندین راهکار بدیل ، اراده میکنند.
4- تردید در مورد صحت پیش فرضهای قبلی را نیز روا می دانند.
5- فی البداهه می توانند از نیروهای حسی، ذهنی و بینشی مدد بگیرند.
6- فراگردهای فکری و عملی را به نحوی "بسیار منعطف" به کار می گیرند.

سبک مدیریت مناسب:
 

یکی از تفاوتهای اساسی یک سازمان خلاق با یک سازمان غیرخلاق سبک مدیریت آنها می باشد. مدیریت خلاق نمی تواند در بند شیوه های سنتی و معمول باشد ، بلکه سبکی را برای مدیریت بر میگزیند که برای سازمان خلاق و نوآور و مناسب باشد و منجر به محیطی گردد که روح ابتکار و نوآوری در آن حاکم باشد. در سازمانهای خلاق روابط بین مدیران و کارکنان مبتنی بر صمیمت، روشنی و تشریک مساعی است. این امر منجر به احساس امنیت و آرامش خاطر در افراد می شود.

وظایف مدیر در رشد و توسعه خلاقیت:
 

1- ایجاد یک نظام مشارکت جویانه
2- ایجاد جوی مناسب برای خلاقیت
3- ایجاد نظام انگیزشی خود کنترلی
4- تشکیل تیمهای کاری خود راهبر
5- ایجاد ساختار و فرهنگ سازمانی مناسب
6- توسعه وتقویت ویژگی های مدیریتی خلاق

ارسالي از طرف کاربر محترم : sm1372



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.