بس كن و خاموش، مشو صد زبان
نويسنده: پرنيان سلطاني
كم گفتن و به موقع گفتن، رمز موفقيت خيلي آدم هاست. نكته اي كه مولانا هم به طور ويژه رويش تاكيد دارد
مي گويند «سكوت نشانه ي عقل است»، اما اينكه چرا سكوت را نشانه ي عقل دانسته اند فقط به اين دليل نيست كه با كم حرف زدن فرصتي به دست مي آوريم كه بيشتر فكر كنيم و بهتر تصميم بگيريم، بلكه هزار و يك دليل ديگر هم دارد. يكي اش اين است كه اصولا زياد حرف زدن دردسر زيادي دارد، دردسرهايي كه گرد و خاكش يا از حرف شما بلند مي شود يا از دل آن كسي كه داريد برايش نطق مي كنيد! گريزي زده ايم بر نكته هاي كم و به موقع حرف زدن، با مثال هايي از جناب مولانا.
* بس كن و خاموش، مشو صد زبان
چونكه يكي گوش نياورده اند
* خاموش باش كه گفتي بسي و كس نشنيد
كه اين دهل ز چه بام است و اين بيان ز كجا
* خموش باش و مزن آتش اندر اين بيشه
نمي شكيبي كي نال پيش او تنها
* خاموش كن پرده مد ، سفراغ خاموشان بخور
ستار شو، ستار شو، خوگير از حلم خدا
* مي نهد بر لب خود دست دل من كه خموش
اين چه وقت سخن است و چه گه فرياد است؟
* خموش باش، زماني بساز با خمشي
كه تا براي سماع تو چنگ ساز كنم
مولانا مي فرمايد:
* خموشيد خموشيد كه تا فاش نگرديد
كه اغيار گرفته است چپ و راست خدايا
* خامش كن و در خمش تماشا كن
بلبل از گفت، پاي بست آمد
* با عقل خود گر جفتمي، من گفتني ها گفتمي
خاموش كن تا نشنود اين قصه را
* خموش باش به زبان مدحت و ثنا كم گوي
كه تا خداي تو را مدحت و ثنا سازد
* به حق گلش اقبال كاندرو مستي
چون گل خموش كه تا بلبلت ثنا گويد
* خامش كن و حيران نشين حيران حيرت آفرين
پخته سخن مردي ولي گفتار خامت مي كند
* من خمشم خسته گلو، عارف گوينده بگو
زانكه تو داوود دمي، من چون كُهم رفته ز جا
* خامش كه بلبل باز را گفتا: «چه خامش كرده اي؟»
گفتا: «خموشي را نبين، در صيد شه صد مرده ام»
* خمش از سخن گزاري، تو مگر قدم نداري؟
تو اگر بزرگواري، چه اسير تنگنايي؟
آدم ها در نوع صحبت کردن سه دسته اند. بيشتر افراد بصري و شنيداري هستند و شما براي اينکه بتوانيد تاثيري را که مي خواهيد روي طرف مقابلتان بگذاريد، بايد سعي کنيد بفهميد که شخص موردنظرتان در کدام گروه مي گنجد. اگر هم طرف صحبت شما يک گروه از افراد است، بايد طوري حرف زدنتان را مديريت کنيد که هر سه گروه را بتوانيد راضي نگه داريد.
1. افراد بصري: افراد «بصري» معمولا در حرف هايشان از لغات تصويري استفاده مي کنند. دايره ي لغات آنها از رنگ ها، تصاوير و صحنه ها تشکيل شده است. آنها با حرف هايشان مناظر و صحنه ها را نقاشي مي کنند. آنها خيلي تند صحبت مي کنند، سرزنده تر هستند و حرکت بدن شان وقت حرف زدن بيشتر است و از دست براي تقويت تصاوير استفاده مي کنند.
2. افراد احساسي: افراد احساسي از حرف هاي احساسي استفاده مي کنند. آنها در اين مورد که چه احساسي دارند، صحبت مي کنند و به طور کلي بيشتر درباره ي احساسات خود نسبت به چيزهاي مختلف صحبت مي کنند. آنها کمي آرام تر صحبت مي کنند، براي فکر کردن چند لحظه صبر مي کنند و به احساس شان بيش از هر چيز ديگري اهميت مي دهند. آنها حرکات بيانگر بدني زيادي بروز نمي دهند.
3. افراد شنيداري: شنيداري ها از صحبت کردن درباره ي مسائل مختلف لذت مي برند. آنها معمولا سؤال هاي زيادي مي پرسند و مي خواهند درباره ي موضوعات مختلف با هم بحث کنند. آنها خيلي ريزبين هستند و گوش هايشان در همه حال تيز است.
کارشناس: دکتر وحيد صادقي
منبع:ماهنامه ي همشهري جوان، شماره ي 270.
/ج
مي گويند «سكوت نشانه ي عقل است»، اما اينكه چرا سكوت را نشانه ي عقل دانسته اند فقط به اين دليل نيست كه با كم حرف زدن فرصتي به دست مي آوريم كه بيشتر فكر كنيم و بهتر تصميم بگيريم، بلكه هزار و يك دليل ديگر هم دارد. يكي اش اين است كه اصولا زياد حرف زدن دردسر زيادي دارد، دردسرهايي كه گرد و خاكش يا از حرف شما بلند مي شود يا از دل آن كسي كه داريد برايش نطق مي كنيد! گريزي زده ايم بر نكته هاي كم و به موقع حرف زدن، با مثال هايي از جناب مولانا.
آب در هاون نکوبيد!
* بس كن و خاموش، مشو صد زبان
چونكه يكي گوش نياورده اند
* خاموش باش كه گفتي بسي و كس نشنيد
كه اين دهل ز چه بام است و اين بيان ز كجا
شر نرسانيد!
* خموش باش و مزن آتش اندر اين بيشه
نمي شكيبي كي نال پيش او تنها
* خاموش كن پرده مد ، سفراغ خاموشان بخور
ستار شو، ستار شو، خوگير از حلم خدا
جايش نيست، حرف نزن!
* مي نهد بر لب خود دست دل من كه خموش
اين چه وقت سخن است و چه گه فرياد است؟
* خموش باش، زماني بساز با خمشي
كه تا براي سماع تو چنگ ساز كنم
مواظب موش هاي ديوار باشيد!
مولانا مي فرمايد:
* خموشيد خموشيد كه تا فاش نگرديد
كه اغيار گرفته است چپ و راست خدايا
* خامش كن و در خمش تماشا كن
بلبل از گفت، پاي بست آمد
* با عقل خود گر جفتمي، من گفتني ها گفتمي
خاموش كن تا نشنود اين قصه را
تعريف از خود؟ اصلا!
* خموش باش به زبان مدحت و ثنا كم گوي
كه تا خداي تو را مدحت و ثنا سازد
* به حق گلش اقبال كاندرو مستي
چون گل خموش كه تا بلبلت ثنا گويد
عيب هاي تان را مخفي كنيد!
* خامش كن و حيران نشين حيران حيرت آفرين
پخته سخن مردي ولي گفتار خامت مي كند
مجبور نيستيد حرف بزنيد!
* من خمشم خسته گلو، عارف گوينده بگو
زانكه تو داوود دمي، من چون كُهم رفته ز جا
حرف را توي زمين بزن!
* خامش كه بلبل باز را گفتا: «چه خامش كرده اي؟»
گفتا: «خموشي را نبين، در صيد شه صد مرده ام»
* خمش از سخن گزاري، تو مگر قدم نداري؟
تو اگر بزرگواري، چه اسير تنگنايي؟
نکته ي روانشناسي
آدم ها در نوع صحبت کردن سه دسته اند. بيشتر افراد بصري و شنيداري هستند و شما براي اينکه بتوانيد تاثيري را که مي خواهيد روي طرف مقابلتان بگذاريد، بايد سعي کنيد بفهميد که شخص موردنظرتان در کدام گروه مي گنجد. اگر هم طرف صحبت شما يک گروه از افراد است، بايد طوري حرف زدنتان را مديريت کنيد که هر سه گروه را بتوانيد راضي نگه داريد.
1. افراد بصري: افراد «بصري» معمولا در حرف هايشان از لغات تصويري استفاده مي کنند. دايره ي لغات آنها از رنگ ها، تصاوير و صحنه ها تشکيل شده است. آنها با حرف هايشان مناظر و صحنه ها را نقاشي مي کنند. آنها خيلي تند صحبت مي کنند، سرزنده تر هستند و حرکت بدن شان وقت حرف زدن بيشتر است و از دست براي تقويت تصاوير استفاده مي کنند.
2. افراد احساسي: افراد احساسي از حرف هاي احساسي استفاده مي کنند. آنها در اين مورد که چه احساسي دارند، صحبت مي کنند و به طور کلي بيشتر درباره ي احساسات خود نسبت به چيزهاي مختلف صحبت مي کنند. آنها کمي آرام تر صحبت مي کنند، براي فکر کردن چند لحظه صبر مي کنند و به احساس شان بيش از هر چيز ديگري اهميت مي دهند. آنها حرکات بيانگر بدني زيادي بروز نمي دهند.
3. افراد شنيداري: شنيداري ها از صحبت کردن درباره ي مسائل مختلف لذت مي برند. آنها معمولا سؤال هاي زيادي مي پرسند و مي خواهند درباره ي موضوعات مختلف با هم بحث کنند. آنها خيلي ريزبين هستند و گوش هايشان در همه حال تيز است.
کارشناس: دکتر وحيد صادقي
منبع:ماهنامه ي همشهري جوان، شماره ي 270.
/ج