اين ياكريم نيست

قمري ، پرنده اي است كه هميشه در كنار مردم شهرهاي بزرگ به سر مي برد اما بسياري او را نمي شناسند و حتي نام درستش را هم نمي دانند بعيد است كه كسي در شهر اين پرنده را نديده باشد و صدايش را نشنيده باشد؛ همان پرنده اي كه همه جا هست ؛ از پشت پنجره آپارتمان گرفته تا روي سنگفرش پياده رو و حتي آسفالت خيابان ؛ از روي شاخه هاي درختان گرفته تا روي آنتن ها ي پشت بام منازل كه امروزه تعدادشان از درخت ها بيشتر شده است . نه ماكاري با آنها داريم و نه آنها آزاري به ما مي رسانند. در كنار ما لانه مي سازند و غذاي خود را تامين مي كنند.
يکشنبه، 15 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اين ياكريم نيست

اين ياكريم نيست
اين ياكريم نيست


 

نويسنده:عليرضا هاشمي




 
قمري ، پرنده اي است كه هميشه در كنار مردم شهرهاي بزرگ به سر مي برد اما بسياري او را نمي شناسند و حتي نام درستش را هم نمي دانند
بعيد است كه كسي در شهر اين پرنده را نديده باشد و صدايش را نشنيده باشد؛ همان پرنده اي كه همه جا هست ؛ از پشت پنجره آپارتمان گرفته تا روي سنگفرش پياده رو و حتي آسفالت خيابان ؛ از روي شاخه هاي درختان گرفته تا روي آنتن ها ي پشت بام منازل كه امروزه تعدادشان از درخت ها بيشتر شده است . نه ماكاري با آنها داريم و نه آنها آزاري به ما مي رسانند. در كنار ما لانه مي سازند و غذاي خود را تامين مي كنند. قمري ها در كنار اين همه ماشين و ساختمان ، دركنار آدم هاي شهري زندگي مي كنند اما آنها خوشبختانه يا متاسفانه به او توجهي نمي كنند ؛ چرا كه از بس او را ديده اند. او را نمي بينند. خيلي ها حتي نام درست او را هم نمي دانند و او را «ياكريم» مي نامند اما در واقع او پسر عموي يا كريم است ؛ يك «قمري خانگي»؛ پرنده اي كه هميشه ديدن آن عادي نبوده و زماني در فرهنگ ما ارج و قربي داشته و زيبايي و ويژگي هاي رفتاري اش به چشم مي آمده . اما قمري چه ويژگي هايي داشته كه امروزه ديده نمي شود؟ و چگونه است كه در ميان اين همه آلودگي و سر و صداي زندگي شهري و دشوارتر از آن در همسايگي آدم ها ،به راحتي زندگي مي كند و توانسته با شهر تا اين اندازه خوبگيرد؟
شايد اگر از كسي بپرسيد كه قمري هاي خانگي چه رنگي هستند ، براي توصيف رنگ آنها به كلمه خرمايي يا مثلا قهوه اي اكتفا كند اما حقيت اينجاست كه مردم آن قدر به اين همسايه هاي قديمي عادت كرده اند كه طيف رنگ هاي زيباي بدنشان را هم نمي بينند. جداي از پاهاي قرمز رنگ اين پرنده ، به سرو گردن قمري خانگي كه خوب دقت كنيد ، مي بينيد تقريبا صورتي رنگ است كه اين رنگ در زير گردنش شدت بيشتري پيدا مي كند. طوقي با خال خال هاي سياه وزمينه اي مسي رنگ در اطراف گردان دارد و پرهاي زير دمش تقريبا سفيدرنگ است . در هنگام پرواز اگراز پايين به او نگاه كنيم ، تركيب رنگ هاي سياه و سفيد را در دم اين پرنده بهتر مي توان ديد؛ دمي كه لبه هاي كناري آن از بالاـ در هنگام پرواز ـ سفيدرنگ و در وسط خاكستري ـ قهوه اي ديده مي شود. سطح پشتي قمري خانگي به قهوه اي مي گرايد و وقتي پرنده نشسته است ، رنگ آبي مايل به خاكستري لبه بال هايش به خوبي مشخص است . اما مهجور بودن اين پرنده فقط در نديدن رنگ هاي او نيست ؛ واقعيت اين است كه پرنده هم مثل همه جانوران براي خود شيوه رفتار و زندگي خاصي دارد و پرنده اي تقريبا ناشناخته است.

ياكريم يا قمري؟
 

دليل اينكه چرا پايتخت نشين هاي كشور ما نام قمري را به اشتباه به كار مي برند ، زياد مشخص نيست ولي از آنجا كه هنوز در بسياري از شهرها اين پرنده را با نام اصلي اش يعني قمري مي شناسند ، شايد بتوان حدس زد كه تهراني ها چرا اين اشتباه را مي كنند. احتمالاً اين موضوع به گذشته هاي دور شهر تهران مربوط مي شود؛ يعني زماني كه اين شهر به اين وسعت نبوده است . در حقيقت ، تهران قديم در مساحت كنوني ، مجموعه اي از شهر ، آبادي ها و روستاهايي بود كه يا كريم در آن اطراف زياد ديده مي شد. با بزرگ شدن تهران و به هم پيوستن روستاها و آبادي ها ، يا كريم ها به حوالي اين كلانشهر رفتند و تعداد قمري هاي خانگي به علت قدرت بالاي سازش انهابا زندگي شهري روز به روز بيشتر شد . شباهت بين اين 2 پرنده باعث شد تا تهراني ها تفاوت ها را نبينند و جايگزين شدن اين 2 پرنده را حس نكنند. پس قمري خانگي همچنان يا كريم ماند ، در حالي كه تفاوت زيادي بين اين 2 پرنده وجود دارد.
قمري خانگي پرنده اي است از راسته كبوترسانان كه 26 سانتي متر طول دارد. اين پرنده با نام انگليسي Palam Dove يا Laughing Dove و نام علمي Streptopelia senegalensis ، يكي از 5 گونه قمري است كه در ايران زندگي مي كنند . يا كريم ، قمري معمولي ، يا كريم طوقي و قمري خاوري ديگر اعضاي خانواده قمري هاي ايران هستندكه هيچ كدام نتوانسته اند مانند قمري خانگي بازندگي شهري به اين آساني كنار بيايند. بارزترين مشخصه اي كه اين پرنده را از يا كريم متفاوت مي كند اين است كه يا كريم يقه اي سياه رنگ روي گردن دارد ، رنگش پريده تر و كمي درشت تر است . در عوض قمري خانگي ، لبه بال هايش كبود و رنگ پرهايش هم كمي سرخ تر است ، خال هاي سياهي در اطراف گردنش ديده مي شود و البته اندكي هم كوچك تر است . قمري خانگي شهر نشين است و يا كريم به طبيعت علاقه بيشتري دارد و همين مشخصه قمري خانگي است كه اين پرنده را جذاب تر مي كند.

اين ياكريم نيست

موسي كوتقي
 

فصل بهار براي همه موجودات ، زمان فعاليت و شور و حال است ، همه چيز در طبيعت دگرگون مي شود و جانوران و گياهان گويي حيات دوباره اي پيدا مي كنند . براي قمري ها هم مثل ديگر جانوران ، بهار فصلي براي زندگي است . بيشترين زماني كه ما صداي قمري خانگي را مي شنويم در روزهاي بهاري است؛ يك توالي 5 قسمتي از «هوهو هوووو هوهو» به علت همين صداي اوست كه در بعضي از شهرهاي ايران ، لقب «موسي كوتقي» ار براي آن برگزيده اند. گويي اين پرنده هميشه جمله«موسي كوتقي» را تكرار مي كند؛ بي شباهت هم نيست؛ حداقل كمي هماواست . اما در حقيقت قمري خانگي نه موسي را صدا مي زند ونه سراغي از آقا تقي مي گيرد بلكه به زبان خودش براي پرنده ماده آواز مي خواند.
البته همين آواز دلنشين كه براي جلب پرنده ماده كارآمد است ، در مواردي براي پرنده نر تازه وارد دردسر ساز هم مي شود. قمري هاي خانگي بر خلاف ظاهر مظلومشان پرندگان قلمروطلبي هستند و پرنده نر حضور نر غريب را در قلمروي خود تحمل نمي كند. اگر يك قمري خانگي نر صداي پرنده نر ديگري را در نزديكي خود بشنود ابتدا سراپا گوش مي دهد تا شايد جهت صدا را تشخيص دهد . سپس با سر و صداي زياد
و نهايت قدرت به طرف بالا پرواز مي كند و اين يعني جلب توجه و نشان دادن اينكه من اينجا هستم . بعد بال هاي خود را كاملا باز مي كند. حتي دمش را هم به صورت يك بادبزن باز نگه مي دارد و به قولي پروبالي نشان مي دهد و در مسيري دايره وار بدون بال زدن به سمت پايين سر مي خورد.در اين حال او مشغول قدرت نمايي و جست و جوي رقيب است . اگر هنگام چرخ زدن پرنده مهاجم را ببيند ، جايي در نزديكي او فرود مي آيد ودر بسياري از موارد پرنده تازه وارد قبل از هر جنگي فرار را برقرار ترجيح مي دهد. اگر هم او را نبيند، به محل شروع پرواز باز خواهد گشت ؛ چرا كه همين اعلام حضور هم بعضي وقت ها كارساز مي شود و رقيب منطقه را ترك مي كند. البته ناگفته نماندكه پرنده نر از اين حركات براي جلب توجه پرنده ماده هم استفاده مي كند واين كار از جمله رفتارهاي جفت يابي قمري ها است. جالب تر آنكه بين انواع قمري ها اين الگوي پروازي فرق مي كند.
با كمي دقت مي بينيم كه ميان جانوران ـ حتي در محيط هاي شهري ـ شبكه اي تودر تو از روابط حكمفرماست . حالا فكر كنيد اگر پرنده غريبه اي را از نقطه اي از شهر به محل ديگري برده و رهاكنيم ، چه آشوبي برپا مي شود؛ پرنده بيچاره درمانده از جايي به جاي ديگر رانده خواهد شد.

اين ياكريم نيست

قمري ها احمق نيستند
 

آدم ها علاقه عجيبي دارند تا به هر جانوري صفتي بچسبانند. به يكي قدرت ، به ديگري بلند پروازي و به يكي ديگر نحوست را نسبت دادند و در اين ميان جهل نصيب قمري شد. شايد شما هم شنيده باشيد كه بسياري از افراد قمري ها را پرندگاني نادان مي دانند.
قمري هاي خانگي در هر جايي لانه مي سازند و هميشه در حال لانه سازي و زادآوري هستند. اعتماد اين پرنده در انتخاب و همچنين ساخت لانه اش باعث شده تا آن را پرنده اي ساده لوح فرض كنند اما واقعيت چيز ديگري است و او هم مانند ديگر موجودات از هوش كافي براي بقاي خود بهره مي جويد . فقط كافي است تا به لانه آنها بيش از حد نزديك شويد تا ترس را در چشم هاي از حدقه در آمده آنها ببينيد ؛ با هوشياري سرشان را خم مي كنند و با يك چشم به شما خيره مي شوند و از آنجا كه مانند بسياري از پرندگان پس از مدتي چشمشان در برابر اجسام ساكن تطابق پيدا كرده و اجسام ساكن از دامنه توجه شان دور مي ماند ، مدام سر خود را تكان مي دهند تا بتوانند موقعيت كسي را كه به انها نزديك شده است، به درستي تشخيص دهند و همزمان مراقب ديگر زواياي اطراف باشند.
شايد يكي از دلايلي كه تصور حمايت اين پرنده را دامن زده است ، بي ثباتي لانه قمري هاي خانگي باشد اما اين موضوع هم دليل براي حماقت اين پرنده نيست. زادآوري قمري زياد است و اين پرنده نمي تواند انرژي زيادي براي اين كار هدردهد. قمري خانگي معمولا براي لانه سازي نياز چنداني به مصالح زياد ندارد . چند شاخه نازك كه خطر غلطيدن تخم ها به خانه لانه را كاهش دهد ، تمام آن چيزي است كه نياز دارد . او اين شاخه ها را به صورت نه چندان منظم در كنار هم قرار داده و لانه مي سازد كه در
بين پرندگان مختلفي كه شهري تجربه ديدن وزندگي مسالمت آميز با انها را دارند، قمري هاي خانگي كمتر مورد توجه قرار گرفته اند اما اين پرنده ها براي خود شيوه رفتار ونوع زندگي بخصوصي دارند؛ نحوه پروازشان در ميان همه پرنده ها منحصر به فرد است و قلمرو طلبي شان در آسمان ويژگي خود را دارد. بارها و بارها نشستن و برخاستن آنها را ديده ايم اما شايد كمتر كسي متوجه حالت هاي دم و پاي اين پرنده ها شده باشد. قمري ها در ايران خانواده هاي مختلفي دارند كه تشخيص آنها از يكديگر كار سختي هم نيست ، فقط كافي است كه نكات اين اختلاف را بدانيم.

اين ياكريم نيست

دار ودسته قمري ها
 

درست است كه ساكنان بعضي شهرهاي ايران ، قمري هاي خانگي را بيشتر از بقيه انواع قمري مي بينند اما ديگري اعضاي اين خانواده هم در ايران وجود دارند. خانواده قمري ها اعضاي متعددي داردو حتي گاهي يكي را به نام ديگري مي خوانند. به جز قمري خانگي ، تاكنون در ايران 4 گونه قمري با نام هاي ياكريم، ياكريم ، طوقي ، معمولي و قمري خاوري شناسايي و ديده شده است.

اين ياكريم نيست

اين ياكريم نيست

قمري معمولي
 

اين قمري با نام علمي (Turtle Dove) جثه اي به نسبت لاغر دارد و با دم سياه و كناره هاي سفيدش شناخته مي شود. اين پرنده كه متوسط طول بدنش 27 سانتي متر است ، در بوته ها ، بيشه ها و باغ هاي ميوه آشيانه مي سازد.

ياكريم
 

اين پرنده با نام علمي (Collared Dove) همان است كه تهراني ها نامش را روي قمري خانگي گذاشتند . متوسط طول بدنش 29 سانتي متر است و بيشتر در حومه شهرها و مناطق روستايي ديده مي شود.

اين ياكريم نيست

ياكريم طوقي
 

اين پرنده زيبا با نام علمي (Red Collared Dove) با آن طوق دور گردنش به ياكريم شباهت زيادي دارد. متوسط طول بدن ياكريم طوقي 23 سانتي متر است و در سراسر ايران به صورت سرگردان و اتفاقي ديده شده است.

اين ياكريم نيست

قمري خاوري
 

اين قمري رنگارنگ با نام علمي (Oriental Turtle Dove) بيشتر شبيه قمري معمولي ولي پررنگ تر و بزرگ تر است . متوسط طول بدنش 33 سانتي متر و وجود آن در ايران به طور اتفاقي و زمستان ها در جنوب شرقي بلوچستان گزارش شده است.

بادبزن هايي براي صعود
 

اين لحظه پرواز يك قمري خانگي است . اين پرنده ها هنگام پروا زدم خود را به صورت يك بادبزن باز نگه مي دارند و پاهاي خود را جمع مي كنند. وقتي پرنده به مكان نشستن خود نزديك مي شود، دم خود را جمع مي كند و پاهايش را پايين مي آورد تا براي فرود آماده شود . قمري هاي خانگي هم مثل بيشتر پرنده ها 4 انگشت دارندكه 3 انگشتشان در جلو و يك انگشت در عقب قرار دارد. نحوه قرار گيري اين انگشت ها به آنها كمك كند تا روي شاخه ها قرار بگيرند.

اين ياكريم نيست

پرواز قمري
 

تصوير سمت راست شكل پرواز يك قمري خانگي را نشان مي دهد كه با ديگر كبوترسانان به كلي متفاوت است ؛ اين شكل پرواز تنها متعلق به آنهاست . قمري هاي خانگي وقتي حضور نر غريبه اي را در قلمرو خود احساس كنند يا براي جلب توجه ماده ، روي هوا چرخي مي زنند يا نزديك پرنده مهاجم مي نشينند و يا سر جاي اولشان بر مي گردند . تعداد دورهايي كه يك قمري خانگي در هوا مي زند، بستگي به ميزان فضاي موجود دارد./ اينفوگرافي : محمد مهدي رمضاني

اين ياكريم نيست

همه چيز از هيچ
 

شايد قمري هاي خانگي لانه سازهاي ماهري نباشند اما مي دانند چطور از كمترين منابع براي جوجه هاي خود خانه امني درست كنند . چند شاخه نازك را به صورت نه چندان منظم در كنار هم قرار مي دهند و با فضله خود آنها را به هم مي چسبانند و جايي درست مي كنند تا خطر غلتيدن تخم ها به خارج از لانه كاهش يابد/ عكس : عليرضا هاشمي
پرهاي دم و بدن پرنده به سادگي كنده مي شود ، اين باعث مي شود قمري به جان جان خود ، تعدادي از پرهايش را از دست بدهد

اين ياكريم نيست

اين ياكريم نيست

لانه اي در همين نزديكي
 

لانه يك قمري خانگي همه جا مي تواند باشد؛ روي كنتور گاز ، كنار پنجره ، زير كولر يا مثل اين تصوير در سوراخ ديوار. خلاصه هر جايي كه امكان ساختن لانه وجود داشته باشد ، ممكن است سرو كله قمري هاي خانگي هم پيدا شود. همين كار آنها باعث شده تا آدم ها به آنها لقب احمق بدهند اما اين پرنده ها براي تعيين محل لانه خود حتما فاكتورهايي مثل دوري از نور مستقيم خورشيد ، باد شديد و باران و دسترسي نيافتن گربه به آن را حتما لحاظ مي كنند/ عكس : جاويد نيكپور
مقايسه با لانه ديگر پرندگان لانه اي ناپايدار است ؛ قمري برخلاف بعضي از پرندگان ، از پر يا الياف نرم براي پوشش كف لانه استفاده نكرده و انرژي چنداني براي لانه سازي صرف نمي كند. گاهي هم لانه جديد روي آثار لانه قديمي ساخته مي شود.
زادآوري قمري هاي خانگي زياد است و اين ويژگي بيش از آنكه به تعبير بسياري از مردم نشانه بي توجهي به فرزندان يا حماقت آنها باشد ، ترفندي براي تداوم بقاي آنهاست . در طبيعت ، اين پرنده منبع غذايي مناسبي براي بسياري از جانوران ديگر است . مثلا كلاغ ها، انواع پرندگان شكاري ، گربه ها و... هر يك به گونه اي از تخم ، جوجه يا خود اين پرنده تغذيه مي كنند. به عبارت ديگر ،‌آمار شكار اين پرنده در طبيعت بالاست . قمري هاي خانگي در برابر اين اتفاق در گذر از روند تكامل و سازش ، استراتژي جالبي لحاظ كرده اند كه همان توليد مثل بالاي آنهاست ؛ در هر كجا و به هر صورت ممكن. پشت پنجره ها ، زير شيرواني ، روي كنتورهاي برق و گاز ، شاخه درختان ، سوراخ هواكش و خلاصه هر جايي كه فكرش را بكنيد ، مي تواند محلي براي زادآوري اين پرنده باشد. اين قابليت پرنده ، او را از رقابت با ديگر پرندگان براي پيدا كردن مكان مناسب لانه گزيني دور نگه مي دارد. همچنين در طول يك سال يك جفت قمري خانگي مي توانند چندي بار زادآوري كنند. حالا اين پرنده را مقايسه كنيد تا بعضي از كركس ها كه تنها يك بار در سال ، آن هم در نقاطي خاص زادآوري دارند و تنها يك تخم مي گذارند . تعجبي نخواهد داشت كه با بالارفتن آمار تلفات يا كاهش زادآوري ، نسل اين پرندگان به سرعت رو به زوال خواهد رفت. قمري هاي خانگي در تلاش براي جلوگيري از نابودي نسلشان زادآوري مي كنند و همين امر باعث شده است تا نسل اين پرنده كنار اين همه شكارچي همچنان به جا بماند.

اين ياكريم نيست

توفان پرها
 

گربه يكي از مهم ترين دشمنان قمري خانگي است ؛ جانوري كه مانند قمري خانگي با رفتار آدم ها خو گرفته و با چم و خم زندگي شهري به خوبي آشناست. به محض اينكه اين پرنده را مي بيند زمان زيادي را وقف آهسته نزديك شدن به آن مي كند تا توسط قمري خانگي ديده نشود ودر وقت مناسب روي آن بپرد . اما طبيعت هديه ديگري هم به اين پرنده عطا كرده است ؛ تصور كنيددر پارك سرگرم تماشاي اطراف هستيد كه متوجه گربه اي مي شويد كه به سوي يك قمري خانگي مي رود و آهسته به اونزديك مي شود. در آخرين لحظات پرنده متوجه حضور گربه مي شود و پرواز مي كند. گربه در يك چشم به هم زدن به هوا پريده و با پنجه هاي خود پرنده راميان زمين و هوا مي گيرد. ناگهان توفاني از پر به پا مي شود . شما شاهد فرار مضطربانه پرنده اي هستيد كه بسياري از پرهاي خود را از دست داده است و گربه اي را مي بينيد كه با پنجه و دهاني پر از پرهاي قمري خانگي بر جاي مانده است . پر قمري ها ـ خصوصا پرهاي دم و بدن پرنده ـ به سادگي كنده مي شود. اين خصوصيت به قمري خانگي اين فرصت را مي دهد تا به جاي جان خود ، تعدادي از پرهاي خود را از دست بدهد. البته اين خصوصيت هميشه كار آمد نيست و بعضي اوقات شاهدي برق شادي چشمان شكارچي ، هم هستيم . فصل بهار براي شكارچي هاي قمري فصل دلخواهي است . بهار فصل فعاليت بيشتر پرندگان است كه دليل آن هم جوجه آوري آنهاست. جوجه ها هم كه طعمه هاي در دسترس تر و بي تجربه تري هستند ، هميشه در معرض خطرند. البته پدر و مادر اين جوجه ها در انتخاب لانه و نگهداري از جوجه ها نهايت تلاش خود را مي كنند.
قمري هاي خانگي پس از لانه سازي معمولا 2 تخم مي گذارند بعد از 14 تا 18 روز ، جوجه ها سر از تخم بيرون مي آورند . جوجه قمري خانگي نزد پرنده شناسان در گروه جوجه هاي نيازمند (Altritial) قرار مي گيرد . اين جوجه ها در بدو تولد عريان هستند و تا زمان پرواز و توانايي ترك لانه كه حدود 20 روز به طول مي انجامد ، در لانه مي مانند و توسط والدين تغذيه مي شوند. جوجه مرغ با دارا بودن توانايي ترك لانه اندكي پس از تولد ، همچنين عدم نياز به تغذيه والدين در مقايسه با قمري ، مثال خوبي براي نشان دادن تفاوت ميان جوجه پرندگان است .
نحوه تغذيه جوجه ها هم به نوبه خود زيباست . همانند ديگر خانواده كبوترها ، قمري هاي خانگي هم در روزهاي اول ، جوجه ها را با مايع شير مانندي كه از چينه دان خارج مي سازند تغذيه مي كنند؛ يعني در روزهاي اول والدين غذاي هضم شده اي را از چينه دان به دهان آورده و به جوجه ها مي دهند. كم كم كه جوجه ها بزرگ تر مي شوند، والدين دانه وديگر مواد غذايي را به صورت نيمه هضم شده به وجوجه ها مي دهند و بدين ترتيب در روزهاي آخر ترك لانه ، دانه ومواد غذايي تقريبا به صورت هضم نشده به جوجه ها داده مي شود و انها آمادگي هضم دانه ها و مواد غذايي را خواهند داشت . زادآوري اين پرنده در شرايط مناسب ممكن است 3 تا 4 بار در طول يك سال انجام شود . با اين همه شايد اندكي توجه ،‌بهترين كاري است كه ما مي توانيم براي اين همسايه ديرين انجام دهيم.

قمري هاي عاشق
 

نگاه مردم به اين پرنده هميشه نگاه عاقل اندر سفيه نبوده .بسياري از مردم ايران قمري هاي خانگي را موجوداتي مظلوم و معصوم مي دانندو گناه آزار دادن به آنها را از گناه آزار دادن بقيه موجودات ، بيشتر مي دانند . حتما شما هم بارها و بارها در كنار پياده روهاي شهر قمري ها را ديده ايد كه مشغول خوردن دانه هايي هستندكه مغازه دارهاي اطراف برايشان ريخته اند تا با سير كردن انها دخلشان با بركت تر شود. شايد علت اين امر ، عدم رقابت اين پرنده با انسان و منافع او در طول تاريخ باشد. قمري خانگي كمتر به صورت آفت مزارع و محصولات شناخته مي شود.
از طرفي قمري ها براي گذشتگان ما نمادي از صميميت و محبت زياد بوده اند.حتما اصطلاح «مثل 2 تا قمري عاشق » را شنيده ايد .نر و ماده اين جانور اغلب در كنار هم و گهگاه در حال جوريدن پرهاي يكديگر ديده مي شوند. يك زوج قمري خانگي ، معمولا جاي خواب مناسبي را دور از خطر براي خود انتخاب مي كنند و تا هفته ها نزديك غروب به آنجا مي روند و تا صبح در كنار هم استراحت مي كند. در گذشته نيز نزديكي و صميميت بين اين پرنده ها همواره براي ايرانيان تاثير گذار بوده تا حدي كه صفت قمري هاي عاشق در بيشتر موارد براي مثال يك عشق پاك به كار برده مي شود.
نگاهي به متون شعر فارسي نشان مي دهد كه قمري ها هميشه در ميان ايرانيان تا اين اندازه فراموش شده نبودند. منوچهري ـ شاعر برجسته قرن پنجم ـ براي بيان وفاداري و بندگي خود ، طوق دور گردن قمري ـ احتمالا يا كريم ـ را مثال مي زند؛ «اگر از خدمتت دورم به دل شرمندگي دارم/ چو قمري طوق بر گردن اميد بندگي دارم» . از طرف ديگر صداي اين پرنده هم نمونه خوبي براي تمثيل هاي شاعرانه بوده . خواجوي كرماني ـ شاعر قرن ششم ـ صداي قمري را در كنار صداي بلبل (هزار) مي گذارد : «صفير بلبل طبعم شنو و گرنه به باغ/ نواي قمري و بانگ هزار بسيارست» و شاعر بلند آوازه هم دوران او ـ حافظ ـ هم چون هميشه استفاده اي جادويي از اين پرنده در شعر مي برد و صداي خاص قمري را همچون نوحه اي غم انگيز مي داند؛ «ندانم نوحه قمري به طرف جويباران چيست/ مگر او نيز همچون من غمي دارد شبانروزي». جالب است كه در ادبيات فارسي ، ديده شدن مداوم و آواز خواندن قمري هم نشانه اي از بي حيايي اش بوده . آنجا كه خاقاني ـ شاعر قرن ششم ـ مي گويد :«هست چون قمري طناز وقح / هست چون طوطي غمازو نديم».

به تماشاي همسايه قديمي
 

با توسعه زندگي بشري ، تعداد قمري خانگي در بسياري نقاط جهان بيشتر از قبل شده است و به نظر مي رسد جداي از تهديداتي چون آلودگي و... با زندگي بشر خو گرفته است و در شهرها بيش از حيات وحش ديده مي شود. امروزه ما با توجه به تغيير معماري شهرها كمتر مي توانيم از نزديك شاهد جوجه آوري قمري ها باشيم . اما با اندكي تلاش خواهيم توانست شادي و نشاطي وصف نشدني براي خود و خانواده خود به ارمغان آوريم . كافي است شرايط مناسبي براي لانه سازي اين پرندگان فراهم كنيد.
براي اين منظور مي توانيد به راحتي لانه اي ساخته و در اختيار آنها قرار دهيد. حتي قسمت زيرين يك جعبه كفش هم اگر در محل مناسبي قرار گيرد ، مي تواند مكان مناسبي براي لانه گزيني قمري خانگي باشد . اما به ياد داشت باشيد كه هر پرنده ، لانه اي با مشخصات مخصوص خود دارد؛ يعني به طور مثال لانه قمري خانگي و گنجشك داراي مشخصاتي كاملا متفاوت است و ما براي ساختن لانه هر پرنده نيازمند اطلاعات مناسبي در مورد خواسته هاي آن پرنده هستيم . براي اين منظور مي توانيد به سايت ها و كتاب هاي موجود مراجعه كنيد يا از افراد صاحب نظر سوال كنيد. به تازگي گروه هاي تخصصي پرنده نگري هم در كشورمان فعاليت مي كنند مي توانيد از آنها هم كمك بگيريد.
براي فراهم كردن يك لانه راحت و امن براي قمري ، سعي كنيد لانه رادر جايي نصب كنيد كه از نور مستقيم خورشيد و باد شديد و باران در امان مانده و حتي الامكان آرام باشد . هنگام نصب لانه امكان دسترسي گربه و ديگر شكارچيان به لانه را مدنظر قرار دهيد تا از سلامت لانه و جوجه ها در آينده مطمئن شويد . قرار دادن لانه در نزديكي محل هايي كه شما به طور متناوب شاهد حضور قمري ها هستيد شانس يافتن و انتخاب لانه را توسط آنها بيشتر مي كند . اين نكته را هم به ياد داشته باشيد كه بسياري از پرندگان هنگام زادآوري در صورت بازرسي هاي مكرر يا دستكاري لانه توسط شما ، لانه را ترك كرده و دوباره به آن باز نخواهند گشت . سعي كنيد فضاي امني براي آنها فراهم كنيد چرا كه تماشاي تلاش والدين و بزرگ شدن جوجه ها لحظات شاد و به يادماندني اي برايتان به يادگار خواهد گذاشت . حداقل دوباره به ياد مي آوريم كه ما همسايه اي قديمي در آسمان شهر خود داريم؛ همسايه اي كه در روزگاران قديم ـ به دور از دود ماشين وفولاد ـ مورد توجه بسياري از نويسنده هاي ايراني بود. البته مدت ها از اين شهرت مي گذرد واكنون مورد كم توجهي است ؛ قمري زيباي شعر فارسي ، براي مردم به پرنده اي نادان تبديل شده و رفتار طبيعي اش براي بقا ، به حساب حماقت آن گذاشته مي شود. ديگر حرفي از غمزه وناز اين پرنده نيست و صدايش هم كه آن قدر شنيده شده كه ديگر شنيده نمي شود. قمري هاي شهر ما همان قمري هاي قديمند؛ زيبا و طناز ، فقط كافي است كه نگاه ما تغيير كند و جور ديگري آنها را ببينيم.
منبع:همشهري ماه شماره ي 47



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط