گفتگو با دکتر محسن فرمهيني فراهاني، کارشناس امور تربيتي
نقش مدرسه و مربيان در تربيت کودکان و نوجوانان چگونه است؟
مسووليت اوليه تربيت کودکان و نوجوانان به عهده خانواده است و مربيان و معلمان در اين زمينه نقش مکمل دارند. آنها موظفاند در دنياي کنوني که فيلمهاي سينمايي، مجلات و روزنامههاي متعدد، شبکه جهاني اينترنت وسيديهاي گوناگون در اختيار نوجوانان و جوانان قرار دارد، درباره مسايل متعدد از جمله مسايل جنسي با کودکان و نوجوانان گفتگو کنند و آنها را به طرز مناسبي آموزش دهند تا بتوانند به طور صحيحي با مسايل عصر کنوني مواجه شوند. اگر والدين وظيفه خود را به خوبي انجام ندهند، دوستان جاي آن را خواهند گرفت، که در اين صورت اطلاعات بيحد و حصر آنها ممکن است سبب گمراهي فرزندانمان شود. همانطور که اشاره شد، نقش مربيان نقش کمکي و مکمل است.
تاثير خانواده بر رشد اجتماعي دانشآموزان تا چه ميزان است؟
نتايج تحقيقات نشان ميدهد، رشد اجتماعي فرزندان خانوادههاي دموکراتيک از رشد اجتماعي فرزندان خانوادههاي ديکتاتور و سهلگير بيشتر است. اگر والدين با فرزندان بيشتر صحبت کنند و به آنها بيشتر آموزش دهند، فرزندان آنها بهتر اجتماعي ميشوند. خانواده اولين و مهمترين نقش را در رشد شخصيت و اجتماعي شدن کودک برعهده دارد. اولين تماس و ارتباط کودک با محيط از طريق پدر و مادر، خواهران و برادران است و تقليد از رفتارهاي آنان شيوه زندگي او را مشخص ميکند. چنانچه رفتارهاي اعضاي خانواده بر دوستي، محبت، پذيرش و احترام متقابل متکي باشد، کودک احساس امنيت و آرامش ميکند و بر اثر رشد اجتماعي مطلوب و تقويت اعتماد به نفس قدرت سازگاري بيشتري با محيط به دست ميآورد و آماده پذيرش مسووليتها و نقشهاي گوناگون اجتماعي در مراحل بعدي زندگي ميشود. تاثير خانواده در رشد و تکامل اجتماعي را ميتوان به طور خلاصه در موارد زير دانست:
• کودک آداب معاشرت وخصوصيات اخلاقي را از مشاهده رفتار افراد خانواده در موارد و مواقع گوناگون ياد ميگيرد.
• کودک طرز لباس پوشيدن، سخن گفتن و ساير عادات اجتماعي را از خانواده ياد ميگيرد. همچنين ارزشهاي اجتماعي در دوران زندگي يک فرد اغلب همان ارزشهايي خواهد بود که از خانوادهاش آموخته است. پايه عقايد و افکار اجتماعي کودک از قبيل علاقه به تسامح يا تعصب يا طرفداري از حق نيز در خانه وخانواده پيريزي ميشود.
• طرز رفتار والدين با يکديگر نيز در رشد و تکامل اجتماعي کودک بسيار موثر است.
درباره جايگاه و اهميت مهارتهاي زندگي در نظام تعليم و تربيت کشورمان چه نظري داريد؟
در نظام آموزشي کشورمان مهارتهاي زندگي به عنوان درسي مجزا ارايه نميشود. اهميت چنين آموزشهايي به ويژه براي دانش آموزان، دانشجويان و ساير اقشار مردم ضروري است. امروزه آموختن مهارتهاي زندگي از دغدغههاي اصلي انسانهاي امروزي شده است و افراد همواره سعي دارند براي زيستن در دنياي پر کشمکش و پررقابت کنوني بر تواناييهاي فکري، ذهني و عملي خود بيفزايند.
مهارتهاي زندگي به عنوان تواناييها، دانشها، نگرشها و رفتارهايي تعريف شده است که براي شادماني و موفقيت ياد گرفته ميشوند تا اينکه فرد را قادر سازند با موفقيتهاي زندگي سازگاري پيدا کند و بر آنها مسلط شود. از طريق رشد اين مهارتها افراد ياد ميگيرند که به راحتي با ديگران زندگي کنند، احساس خود را با امنيت خاطر بيان کنند و زندگي را دوست داشته باشند. در مجموع ميتوان گفت:
1) مهارتهاي زندگي گروهي از تواناييها هستند که فرد را قادر ميسازند تا در کشمکشها و موقعيتهاي گوناگون زندگي بداند که چگونه بايد عمل کند و آن موقعيت يا مساله را چگونه کنترل و اداره کند.
2) مهارتهاي زندگي جنبه نظري و عملي دارند و در واقع دانش تئوري افراد است که مصداق عملي پيدا ميکند يعني اگرچه اين رفتارها قابل مشاهدهاند اما از آموختهها و نگرشهاي فکري افراد برميخيزند.
3) مهارتهاي زندگي اکتسابي هستند، بنابراين ميتوان اين مهارتها را در افراد ايجاد کرد، ارتقا داد و بهبود بخشيد.
لطفا درباره آموزش شهروندي توضيح دهيد؟
ميان آموزش شهروندي با مهارتهاي زندگي که اشاره شد، قرابتهايي وجود دارد. امروزه يکي از اهداف عمده نظام تعليم و تربيت، پرورش شهرونداني است که در کليه فعل و انفعالات جامعه مسوولانه و هوشمندانه حضور داشته باشند. چنين ضرورتي از ديرباز مورد توجه نظامهاي تعليم و تربيت در دنيا بوده است. در چشماندازي ملي، فلسفه اصلي تربيت شهروندي، دستيابي به مقاصدي چون وفاداري به ملت، افزايش دانش و آگاهي افراد از تاريخ و ساختار موسسات سياسي، ايجاد نگرش مثبت نسبت به قدرت و اقتدار سياسي، تسليم شدن در مقابل قانون و هنجارهاي اجتماعي، اعتقاد به ارزشهاي بنيادين جامعه مانند تساوي و برابري، علاقه به مشاركت سياسي و مهارت در تجزيه و تحليل ارتباطات سياسي است.
منبع:http://www.salamat.com
/ج