سال‌هاي طلايي تربيت را از دست ندهيد

ما در بحث تربيت جنسي، رشد کودک و نوجوان را به 4بخش تقسيم مي‌کنيم: از لحظه تولد تا 2 سالگي، فاصله 2 تا 6 سالگي، مرحله سوم از 6 تا 12 سالگي و مرحله آخر که دوره بلوغ است و در دختران و پسران متفاوت است. در هر مرحله، موارد خاصي هست که بايد رعايت کرد و با توجه به درک و فهم کودک در هر مرحله، مواردي را به او آموخت.
شنبه، 21 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سال‌هاي طلايي تربيت را از دست ندهيد

سال‌هاي طلايي تربيت را از دست ندهيد
سال‌هاي طلايي تربيت را از دست ندهيد


 






 

توصيه دکتر رسول روشن، عضو هيات علمي دانشگاه شاهد، به پدر و مادرها
 

درباره تربيت کودکان، بحث و گفتگو هيچ‌گاه تکراري و کافي به نظر نمي‌رسد. اما موضوع وقتي تازه‌تر و حساس‌تر مي‌شود که بخواهيم درباره يکي از ابعاد مهم تربيت و تحول شخصيتي کودک، يعني بعد تربيت جنسي او، سخن بگوييم. برخي از مردم، حتي آنهايي که متعلق به قشر تحصيل‌کرده و روشنفکر جامعه هستند، لزومي نمي‌بينند در مورد تربيت جنسي کودکان، رويکرد فعالي داشته باشند. اين گروه عقيده دارند که صحبت کردن در مورد اين موضوعات با بچه‌ها باعث اخلال در روند تربيتي آنها مي‌شود و سعي مي‌کنند کل موضوع را مسکوت بگذارند. در گفتگويي با دکتر رسول روشن، روان‌شناس باليني و عضو هيات علمي دانشگاه شاهد و عضو گروه پژوهش خانواده و سلامت جنسي همين دانشگاه سوال کرديم که چگونه مي‌توان کودکان را براي زندگي سالم خانوادگي آماده کرد.

فرآيند تربيت جنسي از چه سني بايد شروع شود؟
 

ما در بحث تربيت جنسي، رشد کودک و نوجوان را به 4بخش تقسيم مي‌کنيم: از لحظه تولد تا  2 سالگي، فاصله 2 تا 6 سالگي، مرحله سوم از 6 تا 12 سالگي و مرحله آخر که دوره بلوغ است و در دختران و پسران متفاوت است. در هر مرحله، موارد خاصي هست که بايد رعايت کرد و با توجه به درک و فهم کودک در هر مرحله، مواردي را به او آموخت.

يعني اعتقاد داريد بحث تربيت جنسي کودکان از لحظه تولد آنها شروع مي‌شود؟
 

اتفاقا اين سال‌هاي اول، سال‌هاي طلايي تربيت جنسي کودکان محسوب مي‌شود. در واقع بايد گفت تربيت جنسي کودک از کل فرايند تربيتي و تحول شخصيت او جدا نيست. ما اگر بتوانيم شخصيتي قوي، مستحکم و اصولي براي کودک بسازيم، به او آموخته‌ايم که با جنس مقابل‌اش هم چگونه رفتار کند و رابطه جنسي‌اش چگونه باشد. ما در اين سال‌ها چيزهايي به کودک مي‌آموزيم که ممکن است در ظاهر ارتباطي به آموزش جنسي نداشته باشد، اما بعدا همين موارد در رابطه و تعامل جنسي به او کمک خواهد کرد.

مي‌خواهيد بگوييد اين آموزه‌ها براي کودک مفيد است؛ چه از بعد جنسي و چه از بعد کلي شخصيتي؟ مي‌توانيد مثالي در اين رابطه بزنيد؟
 

مثلا در مراحل اوليه رشد کودک، ما بايد بحث دوست داشتن را به او منتقل کنيم. يعني به او بفهمانيم که دوستش داريم و او هم بياموزد که دوست داشته باشد. اين يک اصل پذيرفته‌شده است که کسي مي‌تواند دوست داشته باشد که قبلا دوست داشته شده باشد. هم خود مادر و هم کودکش، بايد تجربه دوست داشته شدن را از طرف ديگران از سر گذرانده باشند تا بتوانند ديگران را دوست داشته باشند.

مقصودتان اين است که دوست داشتن را به کودک بياموزيم؟
 

بله، ما با ابراز و بيان دوست داشتن، در واقع به او آموخته‌ايم که دوستش داريم و او هم توانايي محبت ورزيدن را پيدا خواهد کرد. اين ابراز دوست داشتن هم فقط به روش کلامي نيست؛ به خصوص در اين سن و سال، روش‌هاي ديگر اهميت بيشتري دارد. گرچه بيان کلامي دوست داشتن هم در لالايي‌ها خودش را نشان مي‌دهد و فوق‌العاده اهميت دارد. اما روش‌هاي ديگر غيرکلامي مانند لمس در اين سن حساس‌تر و مهم‌تر است. به همين دليل است که مادر بايد فرزندش را در آغوش بگيرد و اين در آغوش گرفتن باعث انتقال مفهوم دوست داشتن به او مي‌شود.

فکر نمي‌کنيد چنين رفتاري باعث لوس شدن بچه‌ها شود؟
 

اتفاقا يکي ديگر از مواردي که بايد از لحظه تولد تا يک سالگي در کودک پايه‌ريزي شود، وابستگي است. بر خلاف تصور برخي از والدين، در اين سن خاص، يعني تا يک سالگي، مادري موفق است که در کودکش بيشترين وابستگي را نسبت به خودش ايجاد کند. از يک تا 2 سالگي به تدريج و بعد با سرعت بيشتري، بايد والدين به سمت استقلال دادن به بچه گام بردارند. اما مهم است که در سال اول زندگي، کودک احساس کند که مي‌تواند به کسي و کساني اعتماد کند، نيازهايش را از آنها بخواهد و در واقع به آنها وابسته شود.

پس توانايي اعتماد کردن هم مهم است؟
 

اعتماد کردن، در کنار توانايي دوست داشتن و بيان دوست داشتن،‌ همچنين وابستگي، از ارکان مهم تحول شخصيتي و نيز تربيت جنسي کودک محسوب مي‌شود. انسان بايد بياموزد که مي‌تواند به دنياي اطراف اعتماد کند. اين اعتماد را از دوران کودکي بايد تمرين کنيم. اعتماد دوران کودکي است که مي‌تواند منشا اعتمادهاي بعدي به ديگران در بزرگسالي شود. افرادي که ياد نگرفته‌اند اعتماد کنند، بعدا در روابط زناشويي‌شان مشکل پيدا مي‌کنند. موارد زيادي از مشکلات در روابط زناشويي هست که مي‌بينيم به اين دليل به وجود آمده که زن و شوهر به هم اعتماد ندارند.

واقعيت تربيت جنسي
 

تربيت جنسي عبارت است از ارايه مجموعه اطلاعات فردي جسماني، رواني يا فرهنگي، اجتماعي و ديني در مورد مسايل جنسي يا به عبارت ديگر در اختيار گذاشتن اطلاعات لازم در مورد مسايلي كه با غريزه جنسي انسان مرتبط است و دربرگيرنده كليه اطلاعات در مورد تغييراتي است كه از دوران اوليه زندگي در جهت رشد مناسب و متعادل غريزه جنسي انجام مي‌شود.
لازم است به يك نكته توجه كنيم منظور از تربيت جنسي آموزش جنسي نيست. آنچه در تربيت جنسي مطرح است توجه به رشد شخصيت اجتماعي، اخلاقي و فرهنگي فرد است. منظور از تربيت جنسي اوج دادن يا پروراندن آن نيست، بلكه نوعي پرورش، تعديل يا جهت دادن مناسب آن مي‌باشد.
طرز تلقي ما در ايران از تربيت جنسي، با آنچه كه در غرب مطرح مي‌شود، متفاوت است. براي مثال، در جامعه ما برخلاف اغلب جوامع غربي، وجود شرم و حيا در زمينه تربيت جنسي يك اصل انساني تلقي مي‌شود و آزادي و بي‌بندوباري جنسي مورد توجه و ترغيب قرار نمي‌گيرد و از آن پرهيز مي‌شود.
منبع: http://www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط