اوصاف پيامبر پاکي و مهرباني‌ها

رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بردبارترين، شجاع‌ترين، عادل‌ترين و پاكدامن‌ترين مردم بوده است. از همه مردم بخشنده‌تر بود، هيچ دينار و درهمي ‌شب در نزد او نمي‌ماند و اگر وجهى زياد مي‌آمد و كسى را پيدا نمي‌كرد كه به او بدهد و شب ناگهان مي‌رسيد، به خانه نمي‌رفت تا آن را به نيازمندش مي‌رساند و از آنچه خدا به او داده بود، تنها به
چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اوصاف پيامبر پاکي و مهرباني‌ها

اوصاف پيامبر پاکي و مهرباني‌ها
اوصاف پيامبر پاکي و مهرباني‌ها


 






 
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بردبارترين، شجاع‌ترين، عادل‌ترين و پاكدامن‌ترين مردم بوده است. از همه مردم بخشنده‌تر بود، هيچ دينار و درهمي ‌شب در نزد او نمي‌ماند و اگر وجهى زياد مي‌آمد و كسى را پيدا نمي‌كرد كه به او بدهد و شب ناگهان مي‌رسيد، به خانه نمي‌رفت تا آن را به نيازمندش مي‌رساند و از آنچه خدا به او داده بود، تنها به مقدار قوت سالانه خود از ساده‌ترين چيزى كه در دسترس بود، از خرما و جو برداشت مي‌كرد و بقيه آن را در راه خدا مي‌داد.
كسى از او چيزى نمي‌خواست مگر اين كه به او مي‌داد. آنگاه به قوت سالانه خود مي‌پرداخت و از آن هم ايثار مي‌كرد و چه بسا كه خود پيش از پايان سال اگر چيزى به او نمي‌رسيد، محتاج مي‌شد به دست خويش كفش خود را وصله مي‌زد و جامه‌اش را مي‌دوخت و در امور خانه به خانواده خود خدمت مي‌كرد و با همسران گوشت خرد مي‌كرد. از همه كس باحياتر بود، به چهره كسى خيره نمي‌شد و دعوت آزاده و برده را مي‌پذيرفت و هديه را قبول مي‌كرد، اگرچه يك جرعه شير بود و در برابر آن هديه مي‌داد.
مال صدقه را نمي‌خورد و در پاسخ دادن به سخن كنيز و فرد تهى دست تكبر نمي‌ورزيد. براى پروردگار خشمگين مي‌شد، نه براى خود. حق را اجرا مي‌كرد اگرچه به زيان خود يا اصحابش تمام مي‌شد. از طرف گروهى از مشركين پيشنهاد كمك در مقابل گروه ديگرى از مشركان به آن حضرت شد، در حالى كه او كم ياور بود و حتى به يك فرد نيازمند بود تا بر يارانش بيفزايد اما نپذيرفت و فرمود: «من از مشرك كمك نمي‌طلبم.» هر خوراكى را كه حاضر بود ميل مي‌كرد، درباره آنچه موجود بود، نمي‌پرسيد و آن را رد نمي‌كرد و از خوردن غذاى حلال خوددارى نمي‌فرمود. اگر خرمايى بدون نان به دستش مي‌رسيد، ميل مي‌كرد و اگر كبابى پيدا مي‌كرد، مي‌خورد و اگر نان گندم يا جو موجود بود، مي‌خورد و اگر حلوا و يا عسلى بود، مي‌خورد و اگر شير بدون نانى مي‌يافت، به آن اكتفا مي‌كرد و اگر خربزه تازه‌اى بود، مي‌خورد. در وقت غذا خوردن تكيه نمي‌داد و روى سفره نمي‌نشست بلكه حوله‌اى زير پاهايش مي‌انداخت.
از نان گندم سه روز متوالى سير نخورد تا به ديدار خدا شتافت و اين اعمال را از باب ايثار و به دليل كمك به ديگران مي‌كرد نه به دليل فقر و نه به سبب بخل. دعوت به مهمانى را قبول مي‌كرد و به عيادت بيماران مي‌رفت و تشييع جنازه مي‌كرد. در ميان دشمنان تنها و بدون پاسدار راه مي‌رفت، از همه مردم متواضع‌تر بود و از همه ساكت‌تر اما نه از راه كبر و سخنش رساتر از همه بود بدون كلام زايد و خوش‌روتر از همه مردم بود. هيچ امرى از امور دنيا او را وحشت‌زده نمي‌ساخت. هر لباسى كه ممكن بود، مي‌پوشيد. گاهى پارچه‌اى به دور خود مي‌پيچيد و گاهى برد مخصوص يمنى و گاهى جبه پشمى. هر پوشيدنى‌اى را كه از راه مباح در اختيار داشت، مي‌پوشيد. انگشترى‌اش نقره بود، كه به انگشت كوچك دست راست و چپ خود مي‌كرد. بر پشت مركب خود، برده و غير برده را سوار مي‌كرد. بر هرچه در اختيارش بود، از قبيل اسب، شتر، استر و الاغ، سوار مي‌شد و گاهى پياده و با پاى برهنه بدون ردا و عمامه و كلاه راه مي‌رفت. از بيماران در دورترين نقطه شهر عيادت مي‌كرد. بوى خوش را دوست مي‌داشت و از بوهاى بد ناراحت مي‌شد. با تهيدستان هم‌نشين و با مستمندان هم‌خوراك مي‌شد و صاحبان فضيلت را براى اخلاق خوبشان گرامي‌ مي‌داشت و با شرافتمندان به نيكوكارى برخورد مي‌كرد. با خويشاوندان صله رحم مي‌كرد، بدون اينكه ديگران را بر ايشان مقدم بدارد. بر كسى ستم روا نمي‌داشت. هر كه از او معذرت مي‌خواست، عذرش را مي‌پذيرفت. شوخى مي‌كرد ولى جز سخن حق نمي‌گفت. مي‌خنديد اما نه با صداى بلند. بازى مباح و مجاز را مي‌ديد و نهى نمي‌فرمود. كسى با صداى بلند با آن حضرت صحبت مي‌كرد، تحمل مي‌فرمود. يك ماده شتر و گوسفندى داشت كه خود و اعضاى خانواده‌اش از شير آنها تغذيه مي‌كردند. غلامان و كنيزانى داشت، از نظر خوراك و پوشاك بر آنها برترى نداشت، جز در كار خدايى و يا كارى كه ناگزير بر صلاح خودش بود، وقت را نمي‌گذراند. به باغ‌هاى اصحابش تشريف مي‌برد. هيچ مستمندى را به سبب بى‌چيزى و درماندگى‌اش تحقير نمي‌كرد و هيچ شاهى را به سبب سلطنتش اهميت نمي‌داد. براى هر دو در پيشگاه خدا يك نوع دعا مي‌كرد.
خداوند اخلاق خوب و سياست كامل را در آن حضرت با وجود اينكه بى‌سواد بود جمع كرد، نه مي‌توانست بنويسد و نه بخواند، در مناطق كوهستانى و بيابان‌هاى خشك در حال گوسفندچرانى و يتيمي‌ كه نه پدر داشت و نه مادر، بزرگ شد. پس خداوند تمام اخلاق نيك و راه و رسم پسنديده و شرح حال گذشتگان و آيندگان و آنچه را كه موجب نجات و رستگارى در آخرت و غبطه در امر خير و موفقيت در دنيا بود و با واجب و ترك امور زايد ارتباط داشت به آن حضرت آموخت. خداوند ما را به اطاعت از دستور او و پيروى از رفتار او موفق بدارد.
منبع: http://www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.