تا دل من بردهاي قصد جفا کردهاي شاعر : انوري ني بر من بودهاي ني غم من خوردهاي تا دل من بردهاي قصد جفا کردهاي من رخ تو ديدهام تو دل من بردهاي هست به نزديک خلق جرم من و تو پديد با خبري بازده گر ز من آزردهاي اي ز من دلشده بيگنهي سر متاب من نه درين پردهام گر تو درين پردهاي دل ببري وانگهي بازکشي دل ز من زانکه مرا پيش از اين چون نه چنين کردهاي چون به تو دارم اميد روي مگردان ز من