مقدمه:
مسجد جامع خواجه تاجالدین علیشاه در تبریز که زمانیبه نام «ارک علیشاه» معروف بود و امروزه موسوم به «مصـلای امام خمینـی (ره)» اسـت.
تاریخچهای پرحادثه دارد. این مسجد در اوایل قرن هشتم به دست خواجه علیشاه، وزیر سلطانمحمد خدابنده (اولجایتو)، در زمینی به مساحت تقریبی ده هکتار به طرزی باشکوه بنا گردید؛
سفرنامهنویسان و مورخینی که آن را از نزدیک مشاهده کردهاند، مانند ابنبطوطه و دیگران، با تجلیل بسیار از آن یاد کـردهاند؛ به تعبیـر محمود بن محمد آقسرائی، مؤلف کتاب مسامرة الاخبار، که آن را در 723هـ.ق تألیف کرده مینویسد:
«مسجد جامعی که تاجالدین علیشاه در تبریز اساس نهاده است غیر از مسجد جامع دمشق مثل آن در جهان نیست.»(1)
این مسجد باعظمت حدود سیصد و پنجاه سال مرکز تجمع مؤمنین و نمازگزاران بود، امّا متأسفانه در سال 1045هـ.ق در حمله عثمانیها به تبریز آسیب دید و قسمت اعظم آن ویران شد و پس از آن نسبت به تعمیر و احیای آن اقدامی صورت نگرفت.
این بنا در عهد قاجار به قورخانه و محل نگهداری ابزار ومهمات جنگی تبدیل شد و بهتدریج به نام «ارک علیشاه» شهرت یافت. این مکان شریف که روزگاری مدید جایگاه مناجات بندگان صالح خدا با معبودشان بود.
در دوران سلطه شاهان قاجار و خصوصاً دودمان منحوس پهلوی گاه به صورت مزبله وجولانگاه حیوانات و گاه به عنوان گورستان و در اواخر حکومت پهلوی با احداث میخانه و مراکز عیاشی به تفریحگاه و محل میخواری و خوشگذرانی تبدیل شده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی و برچیده شدن مراکز فساد، این مرکز که به نام قلعه و ارک علیشاه در بین مردم شهرت یافته بود به صورت یک اثر باستانی متروک و بلااستفاده درآمد تا اینکه پس از انتصاب آیتاللّه حاج شیخ مسلم ملکوتی از سوی امام خمینی (ره) به امامت جمعه تبریز شده است.
و نمایندگی امام در آذربایجان، معظمله که علاوه بر مراتب بالای علمی در زمینه های فقه و اصول و فلسفه، در زمینه تاریخ اسلام و ایران نیز اطلاعات گستردهای دارند اعلام نمود که ارک علیشاه، ارک نیست، و همان مسجد جامع علیشاه است و باید به صورت مسجد درآید.
ایشان مدعای خود را از طریق مستندات تاریخی و نیز شواهد موجود از جمله محراب برجایمانده آن اثبات نمود و پس از سیصد و پنجاه سال مجدداً این مکان مقدس را به حال اولیه خود بازگرداند و کتابی به نام مسجد مسجد شد.
در دو جلد شامل سیر تاریخی و تحولاتی که در طول هفت قرن بر این مسجد رفته است تألیف و منتشر نمود. محل مزبور که 63 هزار مترمربع مساحت دارد و اینک مصلاّی امام خمینی (ره) نامیده میشود،
محلّ برگزاری نماز پرشکوه عبادی سیاسی جمعه است و طرحی برای احداث بنای آن در نظر گرفته شده است. منبع مالی اجرای این طرح موقوفات فراوانی است که آیتاللّه ملکوتی در طول چهارده سال اقامتشان در تبریز با همکاری برخی ادارات و نهادها و اشخاص خیّر تهیه نموده و پس از تملک، وقف بر مصلای امام نموده است
. گفتنی است با اینکه ایشان از ناحیه حضرت امام خمینی (ره) اجازه خاص جهت صرف وجوهات شرعیه در این زمینه داشتند، هیچ یک از موقوفات مزبور را از طریق وجوهات شرعیه تهیه نکردهاند. متن وقفنامه ایشان بدین شرح است:
متن وقف نامه مصلای امام خمینی تبریز
بسماللّه الرحمن الرحیمهو الواقف علی الضمائر والسرائر
الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها. الحمدللّه الّذی قدّر أن یصنع بنیآدم عملاً لاینقطع بموته و یصل الیه فی دار البقاء اثره و ثوابه بعد فنائه و مکّنه من أن یدّخر فی حیاته من ماله لیومه الّذی لاینفع فیه مال و لا بنون و شرع له ان یجعل فی داره الفانی ما یکون باقیاً و صالحاً له یوم یعیش و یقطع رجائه والصلاة والسلام علی خیر سفرائه و رسله و افضل بریّته محمّد بن عبداللّه و آله الطیبین الطاهرین الّذین وصل الینا منهم أنّ خیر ما یفعله الرجل بعده ثلاثة: ولد بارّ یستغفر له و سنّة خیر یقتدی به فیها و صدقة تجری من بعده، و بالأخص ابنعمه و وصیّه بلا فصل الّذی علّمنا احکام الوقف والصدقة الجاریة بل نفس الوقف والصدقة الجاریة بقوله الکریم: هی صدقة بتاً بتلا فی حجیج بیتاللّه و عابر سبیله لاتباع و لاتوهب و لاتورث فمن باعها او وهبها فعلیه لعنةاللّه والملائکة والناس أجمعین لایقبلاللّه منه صرفاً و لا عدلاً (تهذیب، ج2، ص319)
فأقول آخذاً منه علیهالسلام و تابعاً له و هو إمامی المنصوب من قبلاللّه و رسوله، صلیاللّه علیه و آله، هادیاً لی و لجمیع المؤمنین بعد نبیّنا: هذا ما اوقف و قضی فی ماله عبداللّه مسلم بن یوسف الملکوتی ابتغاءَ وجهاللّه فی الدار الاخرة لیولج به الجنة و یصرف به عن النار و یصرف النار عنه یوم تبیض وجوه و تسود وجوه واللّه المستعان علی کل حال و لایحل لإمرء مسلم یؤمن بالله والیوم الآخر أن یغیر شیءً مما اوقفت به فی مالی و لایخالف فیه أمری من قریب و لا بعید من ذیسلطة او سوقة فمن غیّرها عن وجهها او باعها بغیر وجهها او وهبها او صرفها فی غیر وجهها وجهتها فعلیه لعنةاللّه و اولیائه والملائکة والناس اجمعین و لایقبل اللّه منه صرفاً و لا عدلاً.
و هذا تفصیل الموقوفات علی مصلی الامام فی بلدة تبریز من الاعیان المنقولة و غیر المنقولة علی ما تتلی و تبین. و باید که معلوم باشد که این اموال و املاک موقوفه از منقول و غیر منقول لازم است فقط در احداث و بناء و تعمیر مصلای امام عیناً و یا منفعةً مصرف شود و استفاده از آنها در مصارف دیگر جایز نیست به هیچ وجه از وجوه.
آن موقوفات به قرار ذیل است:
اول:
میدان ترهبار که محتوی امور مذکور است:
الف. میدان ترهبار جدیدالاحداث در زمین معروف به کشتارگاه قدیم که دارای یکصد و هشتاد مغازه میباشد و مساحت زمین مزبور چهارده هزار و هشتصد مترمربع است.
ب. محوطه بزرگ برای استقرار وسائل نقلیه سنگین وغیره و خودروها جهت تخلیه بار و بارگیری تهیه و آماده شده است.
ج. چهار انبار بزرگ در چهارگوشه میدان برای نگهداری کالا و امتعه در نظر گرفته شده است و فعلاً از آنها بهرهبرداری میشود.
د. باسکول بزرگ که دارای درب ورودی از خارج میدان، و درب خروجی به محوطه میدان، و آماده بهرهبرداری است.
هـ. دفتر برای اداره امور میدان، با جمیع تجهیزات لازم ثابت و متحرک.
و. مسافرخانه برای استراحت رانندگان و مسافرین و مراجعین و واردین به میدان و ضمناً مسافرخانه یادشده دارای محوطه مستقل غیر از محوطه میدان بزرگ است.
ز. قهوهخانه جهت شام و ناهار و چایخوری.
ح. خانه از برای اسکان محافظین و کارمندان میدان تهیه شده است.
ط. کل آنچه از برای میدان ترهبار از تجهیزات در عصر حاضر لازم است، در این میدان آماده و مهیا شده است و نقشه همه آنها قبل از احداث میدان و بعد از احداث بناء آن در بایگانی مصلای امام خمینی (ره) موجود است.
ی. مسجد مردانه و زنانه در این میدان احداث شده است که دارای محوطه و وضوخانه میباشد.
در احداث و بنای این میدان اینجانب متحمل زحمات طاقتفرسایی شدهام و کسی به من در احداث آن کمکی برای خدا نکرد، بلکه به هر کس امور این میدان را محول کردم متوجه شدم که در فکر استفاده شخصی است.
حتّی این میدان را خیال میکردند که من از برای شخص خودم بنا میکنم به همین سبب آن را به شخص اینجانب نسبت میدهند در تبریز معروف به میدان ترهبار آیتاللّه ملکوتی است در حالیکه مال شخص من نیست وقف کردهام به مصلای امام و به هر حال معلوم باشد که نباید این میدان فروخته شود،
بلکه باید منافع و عایدات آن بعد از مصرف در تعمیر خود آن، اگر نیاز به تعمیر داشته باشد یا در نیازهای دیگر در صورت نیاز به آن، بقیه در احداث مصلای امام صرف شود و بعد از احداث آن در نگهداری آن الی یومالقیامه صرف شود.
خلاصه محتوای میدان ترهبار مذکور به قرار ذیل است:
1. یکصد و هشتاد دهنه مغازه؛ 2. انبار بزرگ چهاردهنه؛ 3. باسکول یک دستگاه؛ 4. محوطه استقرار وسائل نقلیه سنگین و سبک جهت بارگیری و تخلیه بار و خودروهای مراجعین به میدان؛ 5. مسافرخانه؛ 6. مهمانخانه؛ 7. دفتر میدان؛ 8. محوطه مربوط به مسافرخانه و مهمانخانه؛ 9.
خانه به جهت سکونت محافظین میدان؛ 10. محل برای استقرار بانکها؛ 11. محل برای استقرار مخابرات؛ 12. مسجد مردانه وزنانه و درمانگاه؛ 13. وضوخانه؛ 14. میدان در محلی واقع شده که سه طرف تمام آن خیابان و نصف طرف شرقی آن نیز خیابان میباشد.
دوم:
پاساژ معروف به پاساژ مصلای امام خمینی واقع در خیابان جمهوری اسلامی است؛ پنج طبقه شامل و محتوی چهارصد و پنجاه دهنه مغازه میباشد که همه مغازهها سکنه دارد، لکن متأسفانه بعضی از سکنههای آن، که باید سرقفلی بپردازند.
تا به حال وجه اجاره را هم مدیون هستند، با اینکه سفته دادهاند و در بایگانی مصلای امام خمینی (ره) سفته آنها موجود است. امید دارم انشاءاللّه موفق بشوند که قرض خودشان را پرداخت بنمایند.
سیم:
خانه ای که در مجاورت پاساژ مزبور خریدهام و مغازههایی در آنجا احداث نموده و جزء پاساژ مذکور قرار دادهایم. سند پاساژ و خانه مزبور در بایگانی مصلای امام میباشد.
در ضمن باید عایدات این پاساژ و مغازهها پس از صرف در تعمیر خود آن در احداث و بناء و تعمیر مصلای امام صرف بشود و فروش رقبه آن پاساژ قدیم و جدید جایز نیست.
و اگر خدانکرده کسی اقدام به فروش آن بنماید مشمول حکم بایع وقف خواهد شد و صرف عایدات آن در غیر تعمیر رقبه خود پاساژ و در غیر احداث مصلای امام، صرف در غیر جهت وقف است به خدا پناه میبرم از این عمل غیر مشروع!
چهارم:
گاراژ معروف به «گاراژ حرّ» که در برِ خیابان کمربندی واقع شده است، دارای محوطه
بزرگ جهت استقرار وسائل نقلیه سنگین و سبک که از برای تعمیر به آنجا میآیند یا از برای هدف دیگر میخواهند در آن محوطه مستقر شوند، و در آن گاراژ، کارگاههای متعدد برای تعمیر ماشینهای سبک و سنگین درست و تهیه شده است و وقف بر مصلای امام است .
و به سکنه سابق «گاراژ اطمینان» تحویل دادهایم، پس سکنه این گاراژ کسانی هستند که قبلاً در گاراژ اطمینان مغصوب از «مسجد علیشاه» ساکن بودهاند و بابت کارگاههایی که در اینجا به آنها تحویل داده شده است، هیچگونه سرقفلی از آنها اخذ نشده است
و بعضی از آنها مسلمان و بعضی از آنها از اقلیتهای مذهبی ارامنه هستند و فعلاً همه آنها باید فقط بر طبق نظریه اداره اوقاف وجه اجاره پرداخت کنند و در احداث و بناء مصلای امام صرف شود.
این گاراژ در سه طرف آن، کارگاه ساخته شده است و
و به مستأجرین مزبور تحویل داده شده، و طرف غربی آن که برِ خیابان کمربندی است، در آن طرف گاراژ مزبور، درب ورودی واقع شده است و دو قطعه زمین در دو طرف درب است و آن برای مهمانسرا پیشبینی شده است.
که همکف آن باید تجاری و طبقات فوقانی، مهمانسرا و مسافرخانه ساخته شود و عایدات آن در احداث مصلای امام صرف شود و ضمناً معلوم باشد که زیرزمین آنجا به دو نفر داده شده و یک مقداری هم از آن را ساختهاند.
نباید این زمین به فروش برسد، بلکه باید در آن محل تجاری ومهمانسرا ساخته شود و از سرقفلی آن و وجه اجارهاش در احداث مصلای امام استفاده بشود.
پنجم:
مجتمع مسکونی حرّ که مرکب از بیست واحد مسکونی است و در شش طبقه قرار دارد و در پشت گاراژ حرّ واقع شده و فعلاً ساختمان آن به اتمام رسیده است.
رقبه آن باید فروخته شود و در احداث و بناء مصلای امام صرف شود (إنشاءاللّه) این مجتمع مسکونی حرّ را مثل گاراژ حرّ وقف کردهام، با این فرق که رقبه گاراژ و زمین واقع در جلو آن باقی باشند، از عایدات آنها در احداث مصلای امام استفاده شود و از قیمت رقبه مجتمع مسکونی حرّ که سیصد میلیون تومان تخمین زده میشود در احداث مصلای امام استفاده شود.
ششم:
بجینگ که در زمینی به مساحت پنج هکتار در کنار کمربندی جدید بنا شده است و همه دستگاه و ماشینآلات و وسائل خریداری شده و تنظیم نمودهاند و یک حلقه چاه عمیق متصل به قنات در آن محل باز احداث شده است.
و ساختمان خود کارخانه و خانه مربوط به آن، برای محافظین و دفتر و اطاق مدیر و مهندسین همه آماده بهرهبرداری است. این کارخانه و زمین آن و دستگاههای مربوط و ساختمانهای احداثشده در آن محل را وقف بر مصلای امام نمودهام و قبض و اقباض اصالتاً و تولیتاً به عمل آمده است .
و تغییر آن جایز نیست و باید عایدات و منافع در احداث مصلای امام به مصرف برسد. فمن غیّر منها شیءً من وارث او سلطان او قاض او کاتب فقد باءَ بأثمه فیها و علیه لعنةاللّه والملائکة والناس اجمعین و مدارک قطعات و دستگاه ماشین آلات بجینگ در بایگانی دفتر مصلای امام موجود است.
هفتم:
زمین دفتر مصلای امام و ساختمان در پنج طبقه در کوچه عیسیخان در نزدیک مسجد کدخداباشی که آنها را وقف کردهام به مصلای امام خمینی (ره) و قبض و اقباض اصالتاً و تولیتاً حاصل شده است.
ادارات و کارگاههای مربوط به مصلای امام از این ساختمان میتوانند و جایز است استفاده بنمایند، از ماشینآلات و وسائل تحریریه و نقشهبرداری و سایر دستگاههای مهندسی موجود در آنجا که صورت ریز همه آنها در بایگانی مصلای امام میباشد، میتوانند از آنها در امور مربوط به احداث مصلای امام استفاده کنند.
و مانعی نیست، اما در امور غیر مربوط بهاحداث مصلای امام به هیچ وجه استفاده از آن ساختمان یا از وسائل مربوط به آن جایز نیست و دفتر شورای سیاستگزاری ائمه جمعه، استقرار آن دفتر در آنجا عاریتی است و نباید در آنجا مستقر باشد.
هشتم:
زمینی در شهرستان سردرود که به شصت قطعه تفکیک شده که فعلاً در اختیار سیّد موفقی میباشد. و به اعتبار مجاور بودن آن با باغ و کارخانه مشارالیه، ایشان و همچنین شهرداری سردرود از موضوع اطلاع دارند و پرونده آن در شهرداری موجود است به اعتبار اینکه زمین مزبور باغی بوده است.
که شهرداری تفکیک کرده و آقای سید موفقی از همه این مطالب اطلاع دارند و من زمین تفکیکشده را به مصلای امام خمینی (ره) بعد از استجازه از امام (ره) وقف نمودم وکالتاً و تولیتاً قبضواقباض به عمل آمد و باید فروخته شود و قیمت آن در احداث مصلای امام صرف شود.
نهم:
قطعهباغی در آبرسانی جنب بیمارستان شمس به مساحت سی و ششهزار مترمربع مبتاع از حاجصمدی و سایر وراث ساوجبلاغی پس از خریداری، وقف به مصلای امام خمینی (ره) کردم. اصالتاً و تولیتاً قبض و اقباض حاصل شده ابتیاع این باغ اسرار مگو دارد و پرونده قطور آن، بایگانی مصلای امام خمینی (ره) را زینت بخشیده است..
. به بهانهای این باغ بیست و شش میلیون تومانی مصلای امام به غارت رفته بود برگرداندم، این موضوع باعث شد جمعی بیخبر از همه واقعیات را بر علیه من بسیج کردند. در هر حال این قطعه باغ یا باید رقبهاش فروخته شود و در احداث مصلای امام صرف شود یا بیمارستانی احداث نموده منافع و عایدات آن در احداث مصلای امام صرف شود.
دهم:
قطعه باغی در طرف مغرب خیابان آبرسانی به مساحت دو هزار مترمربع از حاج صمدی و سایر وراث ساوجبلاغی خریده و به مصلای امام وقف نمودهام، باید به فروش برسد و در احداث مصلای امام صرف شود.
یازدهم:
زمین شهرک امام خمینی (ره)، قطعه اول آن زمینی است به مساحت سیصد و پنجاه هکتار، آن را به مصلای امام وقف کردهام و قبض و اقباض اصالتاً و تولیتاً حاصل شده است .
و وقفیت تمام شده. باید تفکیک بشود و به فروش برسد و قیمت بهدستآمده در بناء مصلای امام به مصرف برسد و به هیچ وجه نباید در مصارف دیگر مصرف شود.
ضمناً معلوم شود که در میان این قطعه، مقداری زمین شخصی بود، مربوط به آقای حاج محسن مارالانی، بعد از اینکه ما این قطعه را به مصلای امام وقف کردیم و یک نفر را برای رسیدگی به امور این قطعه تعیین نمودیم،
آقای مذکور پس از آنکه از موضوع وجود زمین شخصی در وسط قطعه مذکور مطلع شد، آن زمین شخصی را از مارالانی برای خودش و کسان منسوبین خود خرید. در صورت امکان با تحصیل رضایت صاحبان آن زمینهای شخصی، بهتر است از آنها خریداری شود .
تا اینکه تمام شهرک، مربوط به مصلای امام شود و اگرنه در نقشهبرداری شهرک مصلای امام کارشکنی خواهند کرد کما اینکه در نقشه تهیهشده از این قطعه در سابق این عمل را انجام دادهاند و نقشه مذکور در بایگانی مصلای امام موجود است.
و این قطعه متصل به اراضی روستای کرکج و از آق درّه شروع میشود تا آسیاب خرابه که در وسط قطعه واقع میشود و منتهی به اراضی مزروعه بارنج میگردد و مقداری معتنیبه از این قطعه را بعضی افراد گرفته و کارخانجات شخصی در آنجا بنا کردهاند و همه این حدود و خصوصیّات در نقشه بایگانی مصلای امام مشخص میباشد.
دوازدهم:
قطعه دوم [زمین شهرک امام خمینی (ره)] به مساحت بیست و پنج هکتار است، مشرف بر جاده تبریز ـ تهران و در یک طرف متصل به دانشگاه آزاد اسلامی و قطعه اول از طرف جنوب متصل به جاده تبریز ـ تهران، قطعهای بسیار مرغوب و مناسب برای احداث غرفههای تجاری ومدارس و ادارات و مؤسسات دولتی و شخصی است .
و در فاصله بین دانشگاه آزاد اسلامی و جاده تبریز ـ تهران واقع شده است این قطعه را پس از تملک به مصلای امام وقف کردم و قبض و اقباض شرعی معتبر در لزوم وقف حاصل شد، فمن بدّله بعد ما سمعه فعلیه اثمه و این قطعه مثل قطعه اول باید تفکیک شده و به فروش برسد و در احداث مصلای امام، انشاءاللّه، مصرف بشود.
سیزدهم:
قطعه سوّم [زمین شهرک امام خمینی (ره)] پانصد و پنجاه هکتار زمین است که از منتهیالیه قطعه اول شروع میشود و به آرپادرّسی و جاده اهر به تبریز منتهی میشود ونقشهبرداری هم شده است.
و از وزارت مسکن کتباً مجوز اخذ شده است، نه برای فروش، بلکه برای جنگلکاری و احداث کارخانجات. پس از طی مراحل قانونی آن را باز وقف به مصلای امام کردهام که از عایدات آن در احداث مصلای امام استفاده شود (تملک این قطعات با حق تحجیر انجام شده است.)
چهاردهم:
قطعه چهارم [زمین شهرک امام خمینی (ره)] زمینی است به مساحت پنج هکتار از اراضی روستای کرکج معروف به ساری زمی و دارای ساختمان انبار بزرگ است که وسائل ساختمانی و لوازم مصلای امام در آن انبار قرار داده میشود .
اطاقهایی برای محافظین و متصدی انبار در آنجا ساخته شده و یک حلقه چاه عمیق دارد، با قباله عادی به واسطه آقای مرتضی چایچی خریداری شده است و متصل به نمایشگاه دائمی بزرگ تبریز است و جناب آقای لاهوتی هم اطلاع کامل دارند.
و این قطعه زمین را با چاه عمیق واقع در آن و همچنین انبار بزرگ و اطاقهای محافظین را پس از خریداری وقف کردم به مصلای امام و قبض و اقباض حاصل شده است و سند این قطعه مثل اسناد قطعات سابق در بایگانی مصلای امام موجود است و تغییر و تبدیل وقفنامه اینها و استفاده از اینها در غیر جهت وقف به هیچ وجه جایز نیست
.
پانزدهم:
یک باب خانه در محله شنب غازان که مالک سابق آن خانه، آن را به مصلای امام وقف کرده است و تولیت آن خانه را به عهده اینجانب قرار داده است، من هم قبول کردم و برای اینکه وقفیّت شرعاً تمام و منجز شود خانه را تحویل گرفتم و به خود واقف اجاره دادم و در هر ماه علاوه از وجه اجاره به خود واقف از حیث معاش کمک مالی هم میرسانم.
شانزدهم:
یک باب خانه در سردرود از برای سکونت روحانی آن شهرستان ساخته شده است. زمین آن خانه از آنِ مصلای امام میباشد و در شهرداری آن شهر، اسناد و مدارک موجود است،.
ولکن ساختمان آن را مقداری من کمک کردهام و مقداری دیگر را اجازه دادهام کسانی دیگر از وجوه خیریّه صرف کردهاند و حسینیّه نیز در آن خانه ساخته شده است .
و آن خانه نباید فروخته شود و باید همیشه محل سکونت روحانی آن شهرستان باشد و تعمیرات آن خانه هم باید از طرف مصلای امام تأمین بشود و صیغه وقف آنجا را به همین شرایط اجراء کردهام.
هفدهم:
یک باب خانه در شهرستان الخیچی که در آن شهر معروف است به خانه مسجد و مقصود از مسجد، مسجدی است که در آن شهر ساخته شده است و در آن شهر قبل از انقلاب اسلامی مسجدی نبود و این خانه را به مصلای امام وقف کردهام جهت اسکان روحانی که در آنجا اقامه نماز پنج وقت را بنماید و فعلاً جناب آقای شکوهی در آن خانه ساکن است.
هجدهم:
یک باب خانه مسکونی در محله کوچه باغ که مالک سابق آن خانه، آن را به مصلای امام وقف کرده است و تولیت آن را به اینجانب قرار داده و قبض و اقباض شرعی هم حاصل شده است و سند آن در بایگانی مصلای امام موجود است.
نوزدهم:
یک باب خانه مسکونی در شهرستان ممقان که فعلاً امام جمعه آن شهر در آن خانه ساکن است و آن خانه از پول مربوط به مصلای امام تبریز ساخته شده است و امام جمعه در مقابل آن پول چک داده بود، بعد آمد گفت: متمکن از پرداخت پول نیست، مصلای امام خانه را در عوض پول قبول کند و هیأت امنای مصلای امام همان کار را کرد، لکن زمین آن خانه مربوط به مصلای امام نیست، قیمت زمین باید از طرف مصلای امام پرداخته شود.
بیستم:
اعیان خانه در شهرستان گوگان که زمین آن خانه مربوط به اداره اوقاف است و فقط، مصلای امام اعیان آن خانه را ساخته است.
بیست و یکم:
روستای سیسان استیجاری از اولاد ذکور خواجه دمشق امیر چوپانی که موقوفعلیهم روستای مزبور هستند و مصلای امام و کمیته امداد، روستای مزبور را از موقوفعلیهم اجاره کرده است به مدت نود و پنج سال و دو حلقه چاه عمیق در آن احداث کردهاند.
بعلاوه تعمیر چاه عمیق قدیم و خرید موتور از برای آن و دو دستگاه تراکتور جهت زراعت روستای مزبور خریداری کردهایم و مدت دو سال خود مصلای امام و کمیته امداد امام مزارع آن را اداره کردند.
پس از دو سال اداره کشاورزی اقدام به احیاء باغات و مزارع آنجا نمود و مدتی هم چند نفر مهندس در آن مشغول به کار شدند و خوب هم کار جلو میرفت. متأسفانه سپاه پاسداران دست بر روی مزارع و باغات گذاشت و در سال اول به یازده میلیون اجاره کردند ولکن صرف مقاوله شد.
تا به حال نه به مصلای امام و نه به کمیته امداد امام و نه به موقوفعلیهم هیچ چیزی پرداخت نکردهاند و باید شرعاً نسبت به همه سالهای گذشته اجرت مثل بپردازند.
و باز تصرفات آنها در آن روستا که وقف به اولاد ذکور است مشروع نیست، باید اگر خواستند اجاره بنمایند و چاه عمیقها هم مربوط به مصلای امام و کمیته امداد امام است،
تصرف در آنها جایز نیست و از همه این مطالب، جناب آقای حاج احد پنجهشکار اطلاع کامل دارند، به اعتبار اینکه خود ایشان بود که از طرف جناب آقای اسدی، فرمانده سپاه، به نزد من آمدند و پیشنهاد کردند که روستای مزبور به سپاه واگذار بشود و من به ملاحظه بعضی جهات، دیدم صلاح همین است ولکن متأسفانه وجه اجاره را پرداخت نکردند.
بیست و دوم:
شش دانگ باغ شماره دو هزار و نهصد و چهار بخش دو تبریز، برزن مارالان که مالکین، آن باغ را به اینجانب واگذار نمودهاند و من هم وقف به مصلای امام کردم و قبض و اقباض معتبر حاصل شد که باید در احداث مصلای امام قیمت آن صرف شود.
بیست و سوم:
ماشینآلات سنگین و غیر سنگین:
الف. بولدوزر، دو دستگاه، اسناد و مدارک خرید آنها در بایگانی مصلای امام موجود است؛
ب. لودر یک دستگاه؛
ج. ماشین باری یک دستگاه؛
د. تراکتور دو دستگاه؛
هـ. کمپرسی یک دستگاه؛
ز. وانت باری دو دستگاه؛
ح. وسائل آب (لوله و غیره با انواع مختلف آن)؛
ط. وسائل و لوازم برق؛
ی. وسائل مخابرات (گوشی تلفن، فاکس و کامپیوتر)؛
ت. امتیازات آب و برق؛
ل. امتیازات تلفن بیست و هشت رشته؛
م. وسائل تحریر و بایگانی.
بیست و چهارم:
وسائل آشپزخانه از اجاق گاز تا قاشق و چنگال، یعنی تمام وسائل پذیرایی برای تقریباً سه هزار نفر مهمان؛ همه وسائل در انبار مصلای امام موجود است.
بیست و پنجم:
آهنآلات جمعشده در انبارهای مصلای امام در خود شهر تبریز و در انبار کرکج و همچنین سایر لوازم ساختمانی که باید در احداث مصلای امام مصرف بشود و استفاده از آنها در محل دیگر جایز نیست، مثل سایر اموال و املاک موقوفه مصلای امام، و بعضی از مؤمنین از اهل
اطلاع به من نقل کردند که قیمت آهنآلات موجود فعلاً بالغ به پیش از یکصد و پنجاه میلیون تومان میباشد.
بیست و ششم:
شماره حساب 19115 مربوط به مصلای امام است و بعضی از این موقوفات در آخر کتاب مسجد مسجد شد ضبط شده است.
بیست و هفتم:
کتابهای دو کتابخانه را از آقای محمدی شربیانی، کتابفروشی جهان در تهران، خریدهام و به مصلای امام تبریز وقف کردهام و صیغه وقف خوانده شده و قبض و اقباض اصالتاً و تولیتاً به عمل آمده است .
و کتابهای کتابخانههای مذکور فعلاً در کتابخانه مدرسه ولی عصر تبریز به رسم امانت گذاشته شده است. انشاءاللّه بعد از احداث ساختمان کتابخانه مصلای امام به آنجا انتقال داده شود و فهرست کتابهای این کتابخانهها در بایگانی مصلای امام موجود است.
بیست و هشتم:
وسائل نقشهبرداری از قبیل میزهای متعدد و دستگاهها و ماشینآلات و اقلام و خطکشهایی که در نقشهبرداری مهندسین لازم است خریداری شده و به مصلای امام وقف کردهام و فعلاً در انبار مصلای امام موجود میباشد.
ضمناً معلوم شود مغازههایی که در اطراف مصلای امام احداث شده است، آن مغازهها باید بعداً تخریب بشوند و زمین و محل آنها جزء مصلای امام قرار بگیرد زیرا آن مغازهها در زمینی که قبلاً از مسجد جامع تاجالدین علیشاه بود،.
بنا شدهاند برای حفظ مسجد از تجاوز متجاوزین و تعدی متعدین و غصب غاصبین پس باید بعد از حصول امنیت از تعدی به مسجد جامع که اصل اولی آنهاست برگردانده شوند، یعنی جزء مسجد جامع قرار داده شود.
بیست و نهم:
همه وسائل موجود در مصلای موقت، از قبیل فرش و پرده و بلندگو و آلات و اسباب صوت و تصویر و وسائل گرما و خنک و غیره وقف مصلا است.
سی ام:
وسائل و لوازم موجود در کفشکن مردانه و زنانه؛ وقف مصلای امام میباشد.
سی و یکم:
زمینی در کوچه خیریه به مساحت هفتصد و پنجاه مترمربع که نقشه پاساژ در چهارده طبقه تهیه شده است و از شهرداری مجوز آن گرفته شده است و خاکبرداری هم شده و طبقات یادشده برای اهداف مختلف پیشبینی شده است که نقشه یادشده نشاندهنده آن اهداف میباشد.
و در مجاور زمین مزبور خانهای هست، بهتر است با رضایت صاحب یا صاحبان آن خانه و غیر آن خانه خریداری شود و جزء پاساژ قرار داده شود و نقشه پاساژ و همه مدارک مربوط به آن در بایگانی مصلای امام موجود است. این زمین را به مصلای امام وقف کردهام که منافع و عایدات در بناء آن صرف شود.
سی و دوّم:
زمین مدرسه آتشاب که در اجاره آموزش و پرورش است که اجارهنامه و اسناد در بایگانی مصلای امام موجود میباشد؛ وقف مصلای امام میباشد.
سی و سیّم:
دو قطعه زمین که یکی در جنب پمپ بنزین به مساحت پانصد مترمربع و قطعه دیگر در جلوی دبیرستان به مساحت دو هزار و هشتصد و پنجاه و دو (2852) مترمربع است وقف مصلای امام است.
سی و چهارم:
زمین به مساحت دویست هزار مترمربع از جنگلبانی اخذ شده است، جهت بناء کارخانه بافندگی و غیره و مدارک و اسناد در بایگانی مصلای امام موجود است. مضاف بر اینکه اسناد و مدارک این قطعه و قطعات گذشته اخذشده از جنگلبانی در [اداره] زمین شهری و جنگلبانی موجود است. باز معلوم باشد این قطعات را بعد از اخذ مجوز، تحجیر هم کردهایم.
این املاک و اموال که تحت ارقامی از یک تا سی و چهار قرار گرفته است، اینجانب آنها را تهیه و جمعآوری کردهام و در خصوص به دست آوردن آنها از امام، رضواناللّه تعالی علیه، مجاز بودهام و در اینباره متحمل زحمات زیاد شدهام و بلکه، مورد اتهامات ناروایی قرار گرفتهام.
انما اشکوا بثّی و حزنی الی اللّه، و جهت این امر هم واضح و روشن است، چون قبل از رفتن من به تبریز نه مصلای امام در آن شهر بود و نه موقوفات مصلای امام بود.
ضمناً باید معلوم باشد در تهیه این املاک و اموال موقوفات از سهم مبارک امام (ع) استفاده نشده است، مگر در بعضی مواقع خاص باقتضاء ضرورت به عنوان قرض مبلغی برداشته شده است که مدارک و اسناد آن در بایگانی موجود است که باید پرداخته شود.
همه این املاک و اموال معینه و مشخصه را به جهت احداث مصلای امام در شهرستان تبریز در محل مسجد جامع تاجالدین علیشاه در خارج محله مهاد مهین وقف کردهام و صیغه وقف با عربی و فارسی اصالتاً و تولیتاً جاری شده است.
و پس از آن قبض و اقباض معتبر در لزوم وقف باز اصالتاً و تولیتاً به عمل آمده است و تحقق یافته است. پس استفاده از این موقوفات مسجّله و مندرجه در این وقف نامچه در غیر جهت وقف مذکور در آن (که احداث مصلای امام در محل مزبور است) به هیچ وجه جایز نیست،
کما اینکه تبدیل این موقوفات و تملیک و تملک آنها به هیچ نحوی از انحاء در غیر موارد استثناء شده مشروعیت ندارد و همچنین تبدیل خود وقف ولو به نوع دیگر از وقف و تغییر عنوان آن از عنوان موقوفه مصلای امام و از عنوان موقوفات عبداللّه مسلم ملکوتی به عنوان دیگر و نام شخص آخر/
مثل بنیاد خیریه یا بنیاد مصلای امام یا موقوفات فلان و فلان مجاز [نبوده] و شرعیت ندارد. فمن بدّله بعد ما سمعه فعلیه اثمه و لعنةاللّه علیه و تولیت این موقوفات مادامالحیات با خود واقف میباشد .
و بعد از موت واقف در هر عصر و زمان با ولی امر مسلمین، مقام معظم رهبر انقلاب خواهد بود و ده درصد (10%) از عایدات این موقوفات در هر عصر و زمان حقالتولیه است.
و حیث ان الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها ان هذه الاملاک المسجلة فی هذه الاوراق والرقبات المرقمة بالارقام البالغة بالرابع والثلاثین رقبة والاموال المحدودة بحدودها الخاصة بها والاشیاء المتعینة المتشخصة بتعینها و تشخصها المخصوصة لها والاجناس المسطورة المکتوبة فی تلک الصحف المرفوعة الموضوعة بین ایدینا من الاعیان المنقولة و غیر المنقولة ما تصدقت بها صدقة بتة بتلاً تقرباً الیاللّه تعالی و اوقفتها وقفاً مؤبداً قاصداً لوجه اللّه تبارک و تعالی و حبستها حبساً لإلهی الّذی لا اله الا هو لکونه اهلاً للعبادة فحسب دون غیره و لا شریک له فی العبادة کما لا مثل و لا نظیر له فی وجوب الوجود والوحدانیة والألوهیة بعد ما تملکتها بالوجوه الشریعة والسبل الإسلامیه مراعیاً فیها الموازین الالهیة المحمّدیة و الاحکام المشروعة المعتبرة فی المذهب الجعفریه الاثناعشریه و انا عبداللّه مسلم بن یوسف الملکوتی فی صحة من عقلی و جواز من امری تقرباً الیاللّه جل اسمه و تعالی شأنه و ابتغاء ثوابه یوم تبیض وجوه و تسوّد وجوه تصدقت بجمیعها بحدودها المشخصة الخاصة بها والمندرجة فی الاوراق المتقدمة الستة والعشرین ورقةً صدقة موقوفة لله تعالی وحسباً مؤبداً محرماً بتة لا رجوع فیها و لا إستثناء فیها و لاتباع الا بشرائطها فی وجهها المسجلة و لاتوهب و لاترهن بوجه و لاتورث و لاتملک بشیء من سبل الاملاک الا بالوجه الّذی دکر هو فیما سبق فی صرفها فی جهة الموقوفة لها حتی یرثها الّذی له میراث السموات و الارض بالاستحقاق و هو خیر الوارثین و اخرجتها من ملکی اصالة و امضیتها لجهتها التی وقفت لها و سبیلها و وجهها کذلک التماساً ما عنداللّه بها والدار الآخرة لیصرف اللّه وجهی عن النار و یصرف النار عن وجهی
متن پاسخ حضرت آیت الله خامنهای مد ظله العالی به نامه آیت الله ملکوتی
بسمه تعالی
محضر مبارک رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی حضرت آیتاللّه خامنهای دام ظلّه العالی
سلام علیکم
با تقدیم خالص نهترین تحیات و مسئلت مزید عزت آن حضرت از خداوند متعال، احتراماً املاک منقول و غیر منقول مصلاّی حضرت امام خمینی (ره) تبریز که در عرض حدود چهارده سال توسط اینجانب به منظور احداث مصلّی فراهم آمده است.
تا زمانی که در تبریز بودم و تولیت آن را داشتم با همکاری و تلاش اعضاء محترم هیئت امناء و مدیریت عامل، اداره و رسیدگی به امور آن برایم میسور بود؛ حال که با درخواست برخی از اجله علماء و صلاحدید حضرت مستطابعالی بنا شد در قم باشم، امور آن مصلّی مربوط به حضرت عالی بوده و صلاح آن با جناب عالی میباشد.
اعلیاللّه کلمتکم و ادام عزّکم
قم ـ مسلم ملکوتی
6 /5/ 74
بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محسن مجتهد شبستری دامت افاضاته
نظر به اینکه امور اموال مربوط به امام جمعه محترم سابق تبریز، دامت برکاته، از طرف ایشان به اینجانب محوّل است، کلیه امور مربوط به اموال مزبور را به جانب عالی محوّل مینمایم تا طبق صلاحدید خود اداره و در مصارف آن مصرف فرمایید. والسلام علیکم و رحمةاللّه
به تاریخ 6 ع 2/ 1416
سیدعلی خامنهای
پی نوشت :
مسجد مسجد شد، ص89
میراث جاویدان
نویسنده: مسلم ملکوتی
* این مقاله در تاریخ 1402/3/11 بروز رسانی شده است.
* این مقاله در تاریخ 1402/3/11 بروز رسانی شده است.