پابرجایی بناهای ساده و بیپیرایهی یزد گرچه تا حدود زیادی با جریان آب و هوایی و جغرافیایی ویژهی آن بیارتباط نیست،
ولی در عین حال به مهارت، زبردستی و فنآوری استادانه ی معمار رازیگر و بنای گذشته محلی و بومی در به کارگیری بهینه از مواد و مصالح ارزنده و متناسب و بهرهگیری از شیوههای ساخت و ساز پیشرفته بستگی داشته است.
هم اکنون آثار و بناهای مهمی از پیشینهی دور و دراز شهر در یزد بر جای است که برای بهرهوری و آگاهی بیشتر، اثر سترگ یادگارهای یزد در 2 مجلد 1، پژوهش و نگارش محقق توانا آقای استاد ایرج افشار، فرزند خلف شادروان دکتر محمود افشار یزدی، بانی اوقاف و خیرات و مبراّت بسیار، نوشتهی جامع و ارزشمندی است.
برشمردن آثار تاریخی یزد مشتمل بر فهرستی طولانی است که از حوصله این مختصر خارج است و تنها به برخی از مهمترین آنها میپردازیم:
دارالعباده ی یزد و سنت دیرپای وقف
مساجد: جامع کبیر، میرچخماق، سر ریگ، ملااسماعیل، بیاق خان و حظیره ملاّ.
امامزادهها و بقاع، جعفر، جعفر بن محمد، سید صحرا، سید طاووس، سید گل زرد، سید گل سرخ، سید قوامالدین، سید نصرالدین، ستی فاطمه، سید خلیل، بقعه شیخ احمد فهادان و بقعهی شیخ دادا.
مدارس: حسینیهی هشت (حسینان) کمالیه، رکنیه، ضیائیه، شمسیه، شفیعیه، شهابیه، ملااسماعیل خان، خانزاده، مصلی، سرپلک، و ابوالمعالی.
تأسیسات شهری و عمومی: حصار و برج و بارو و خندق و دروازههای شهر، نارین قلعه، باغها، بازارها و بازارچهها، میادین و لردها (باراندازها)، آب انبارها، سقاخانهها، حسینیهها، تکیهها، کوچهها و پس کوچهها و گذرها، آسیاها،کاروانسراها، آتشکدهها و پیرانگاهها، دخمهها و منازل قدیمی و مسکونی.
نام و نشان یزد
داده های باستان شناختی در یزد و اطراف آن از پیشینهی بس دور و درازی از این منطقه حکایت میکند و با توجه به شواهد و مدارک موجود، به قطعیت میتوان گفت پیشینهی شهر یزد کنونی دست کم به میانههای عصر ساسانی میرسد.بررسیها و گمانه زنیهای تپهی غربال بیز در منطقهی آباد و زیبای مهریز که نگارنده نیز شخصا در آن شرکت و حضور داشته از وجود نیایشگاههای مهری و ناهیدی در این منطقه خبر میدهد.
هم چنین با توجه به اشاراتی که در «کارنامهی اردشیر بابکان» اثر دوره ساسانی بدین شرح: «و سپاهان و پارس و کستیهای به آن نزدیکتر به دست اردوان سردار بود»2- شده، گمان دارم که منظور از «کستی» در این عبارت همان نام واژهی «کث، کثنویه، کهنویه» است.
چ که در کتب دوران اسلامی و محلی یزد به عنوان آبادی قدیمی شهر از آن یاد شده است. همچنان که میدانیم، یزد تا محدودهی مروست و هرات در دوران ساسانی و قرون اولیهی هجری براساس شهرنامهها و راهنامهها در جزء نواحی «کورة الاصطخر» قرار داشته که یکی از پنج خوره (کوره) بزرگ فارس به شمار میرفته است3-روایاتی نامستند اصل واژه یزد را «ایساتیس» دانسته که بیرابطه با واژهی یزدان و ایزد پارسی نیست که به هر حال از اهمیت دینی و جایگاه مذهبی یزد در پیش از اسلام حکایت دارد.
سلسله ی پادشاهی کاکویان به سردودمانی علاءالدوله ابوجعفر در سدهی پنجم هجری در آبادانی یزد بسیار کوشید و مسجدها، مدرسهها و کتابخانه ساخت 4-که فهرستی طویل از آن مآثر و آثار در کتابهای تاریخ جدید یزد احمد کاتب، تاریخ یزد جعفری و جامع مفیدی آماده است. آن گاه اتابکان یزد بر این آبادانی دو چندان افزودند (سدهی ششم هجری).
در دورهی مظفریان در سدهی هشتم هجری، یزد از اهمیت و اعتباری بسیار برخوردار، و موصوف به دارالعباده شد و گویا حفظ نیز در همین دوران چند سالی را در یزد گذرانیده است. در مدت یک سده (هشتم هجری) بیش از یک صد مدرسه، دویست آرامگاه و خانقاه و دوازده مسجد ساخته شده که بسیاری از آن از میان رفته است.
گر چه از یزد از حملات دهشتناک مغولان جست، ولی در نخستین یورشهای تیمور به ایران شهر دچار مصیبتی بس بزرگ شد و طی محاصرهی چهار ماههی آن توسط امیرزاده پیر محمد، «قریب سی هزار نفر از گرسنگی جان به قابض ارواح سپرده و در سر راه افتاده بودند»5-
اسماعیل صفوی به سال 907 «این شهر دچار نکبت و خسران بود» 6-
در دورهی صفوی (1134 - 907 ه ق) به واسطهی نفوذ و منزلت خاندان شاه نعمتالله ولی، حکومت یزد و اطراف آن به این خاندان سپرده شد و مدارس و مساجد و خیرات و مبراّت و موقوفاتی بسیار در این شهر احداث گردید و صنعت و فن پیشرفت بسیار کرد و بافندگان یزدی شهره شدند که از آن جمله، غیاثالدین نقشبند بود که علاوه بر هنر، در شعر و شاعری نیز دست داشت 7-
در فتنهی افغان (1148 - 1134 ه ق) نیز صدمات و زیانهایی به شهر یزد وارد شد و از جانب اشرف افغان (اوغون)، عیسی خان حاکم یزد بود8- که با شکست اشرف از نادرشاه متواری شد. از اواخر افشاریه (1160 - 1148 ه ق) و سپس دورهی زندیه (1209 - 1163 ه ق) یزد از اقبال و روزبهی برخوردار شد و مدت نیم قرن، تا دورهی قاجار، محمد تقی خان حاکم آن شهر، مصدر خدمات مهم و بانی خیرات، مبراّت و موقوفههای بسیار شد که شامل میدان خان، بازار قیصریه و موقوفات عام بوده است 9-
در دورهی حکومت قاجاریه (1343 - 1210 ه ق) نیز روند آبادانی ادامه یافت و قنوات و موقوفههای بسیاری ایجاد شد و تعمیرات و بازسازی و نوسازی در آنها انجام گرفت10-
در جریان مشروطه خواهی (1327 - 1321 ه ق) یزد همپای دیگر شهرهای ایران اهتمامی زیاد داشت، و شادروان عبدالحسن آیتی به عنوان یک شاهد عینی در تاریخ یزد خود موسوم به آتشکدهی یزدان، گوشههایی از این رخدادها را در آن روزگار به تصویر کشیده است 11-
سنت وقف و ریشه های کهن و توانمند آن در یزد
به طوری که از مندرجات سندی به خط و زبان پهلوی، متعلق به یک زرتشتی یا پارسی مقیم هند به نام انوشیروان جی برمیآید، در دوران ساسانی (632 - 226 م) در شهر یزد علاوه بر آتشکدهی یزدان، تعداد 24 آتشکده (آدران) دیگر بر پای بوده که به روزگار یزدگرد سوم واپسین شاه ساسانی همگی به خاموشی گراییده و تنها 4 آتشکده بر جای بوده است 12-در ضمن وقفنامهی خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی (مقتول 717 ه ق) وزیر مشهور ایلخانان (736 - 656 ه ق) که تحت عنوان «الوقفیة الرشیدیه بخط الواقف فی بیان شرایط امور الوقف و المصارف» 13-به سال 709 ه ق به خط واقف (خواجه رشید) تألیف شده،
بخش مخصوصی مربوط به یزد است که توسط آقای ایرج افشار استنساخ و به صورت حروفی در مجلهی فرهنگ ایران زمین به چاپ رسیده است، و جالب آنکه بخش بزرگ رقبات و املاک وقف بر ربع رشیدی متعلق به یزد است.
اطلاق نام «دارالعباده» به یزد از سدهی هشتم هجری به بعد نشانگر آن است که شهر در دوران اسلامی همچون پیش از اسلام از شهرت و اهمیت مذهبی برخوردار بوده و سنت دیرپای وقف در آن حدود توان و اعتبار چشمگیری داشته است.
یکی از اسناد مهم وقف در یزد بکله در ایران، متن رساله وقفنامهی سید رکنالدین ابوالمکارم محمد بن قوامالدین محمد نظام حسینی، متوفای 732 ه ق، و پسرش سید شمسالدین است که به نام «جامع الخیرات» است و در میان سالهای 743 - 733 به تسجیل عدهای از علما و قضات و نقبای عصر رسیده است 14- جامع الخیرات به لحاظ تعداد صفحات و حجم مندرجات بزرگترین وقفنامهی ایران است.
نمونه هایی از سنت وقف در یزد
با نگاهی به مندرجات تواریخ محلی یزد و متن کتیبهها و وقفنامههای موجود روشن میشود که سنت پسندیدهی وقف از جایگاه ویژهای در میان یزدیان و حتی اقلیت زرتشتی این دیار برخوردار بوده است.برای نمونه در یک قطعه کاشی آبی رنگ به اندازه 32 ضربدر 40 سانتی متر که در زیر مقرنسی در مسجد جامع کبیر یزد نصب است به خط زیبای نسخ کتیبه زیر خوانده میشود:
«وقف خواجه امینالدین حسین بن علی بن محمد بن عبدالرحیم مقدار سی و دو سیونیم آب کاریز نرسوباذ بر دهلیز مسجد جامع جدید شهر که منال آن به شخصی دهند تا آب در خنب که موضوع واقف است ریزد و مسلمانان بیاشامند. فی شهر رمضان المبارک سنهی خمس و ستین و سبعمائه (765). تقبل الله منه قبولا حسنا»15-
یا بر طبق مندرجات تاریخ یزد جعفری، (نگارش سال 844 ه ق)، به دستور شاه یحیی مظفری «از موقوفات مسجد جمعه و اموال درگاه خود درگاه و جماعت خانهای برابر مسجد ساختند توسط مولانا ضیاءالدین محمد 16- -
سال 777 هجری» یا بر طبق لوحهی سنگی قهوهای رنگ، در دو قطعه به اندازه 48 ضربدر 77 سانتی متر، در همان مسجد جامع کبیر یزد میخوانیم که: «وقف مؤبد نمود ابن سلطان محمود حاجی افضل، تمامی مجاری بیست و چهار جرّه میاه قنات ابرندآباد و چهارده جرّه و نیم میاه قنوات مریاباد حومهی یزد، .
بر بقعهی معیّنهی متصله به مسجد جامع کبیر یزد که مقبرهی او و اولاد اوست، که مال الاجاره آن را بعد از وضع مالوجهات و وجوهات دیوانی، هر ساله مبلغ سه هزار دینار صرف روشنایی آن نمایند و هر سه یوم، مبلغ دویست دینار به شخصی که عالم به قرائت قرآن باشد دهند.
که یک ختم کلامالله به جهت واقف در مقبرهی او قرائت نماید و هر ساله مبلغ دو هزار و چهارصد دینار در شب برات و رغایب و شب قتل و شب بیست و یکم ماه مال مبارک رمضان، حلوا صرف فقرا نمایند و تتمه مال الاجاره، در روز عید غدیر به طلبهی علوم دینی از قرار نفری یک صد دینار تسلیم نمایند، ولله تعالی صدور و مباشرین موقوفات، دخل و تصرف نکنند. خلاف کننده به لعنت خالق و الخلایق گرفتار باد. تحریرا فی شهر محرم 1141»17-
زرتشتیان یزد و وقف
از شواهد موجود به طوری که اشاره شد برمیآید که ایرانیان و زرتشتیان پیش از اسلام اهتمام زیادی در امور وقف داشتهاند. یزد در دوران اسلامی یکی از سکونتگاههای اقلیت زرتشتی بوده و آثار آتشکدهها، آدرانها، پیرانگاههای قدیمی هنوز عموما پابرجاست و از جمله زیارتگاهها و پناهگاههای زرتشتی در یزد پیرانگاههای آن است که گاه نیز مورد توجه مسلمانان میباشد.از مهمترین این پیرانگاهها در شهر یزد: پیر الیاس، پیر برج، پیر ماستر و پیر وهمن امشا سپند است. در مریاباد یزد نیز پیرانگاه دیگری موسوم به پیر کوشک یا کوشکی سوز است و بر سنگ دیوارهی آن چنین خوانده میشود:
«هو: بنام یزدان آمرزشگر در فرخنده روزگار خسرو دادگر کیوان بارگاه، شت مظفرالدین شاه قاجار که سلطان دخت انوشه روان، اسفندیار و بهمن برای آبادی این خجسته جای و آرامش هم کیشان خویش که به دیدارش آمد و رفت مینمایند و یادگار بهشتی روانان شوی خود خدایار اردشیر... و فرزند جوان ناکامش کیخسرو خدایار... این چاه و باغچه را به کوشش خویش آراسته و انجام داد.
امید است که هر کس آمد و رفت مینمایند آن انوشه روان را به نیکی یاد کرده و آمرزش روان ایشان را از دادار آمرزشگر خواستار آیند. فی دادار او رمزد اسفندارمذ ماه باستانی سال 1268 یزدگردی برابر با 1317 باری»18-
چند وقف نامه ی دیگر
به طوری که اشاره شد رساله وقفنامهی مدرسه رکنیه، موسوم به جامع الخیرات در بیش از 231 صفحه، بزرگترین سند وقفی ایران به شمار میرود، با این حال در شهر یزد با توجه به کثرت مساجد، مدارس و زیارتگاهها و بقاع متبرکه، تکیهها و حسینیهها و تأسیسات عمومی چون آب انبارها، و وجود و حضور نیکوکاران، خیّران و مؤمنان فراوان، در هر دوره و زمانه وقفیات و رقبات و مستغلات و املاک مربوط نیز بسیار است.که خوشبختانه تعدادی از وقفنامه های مربوط به یزد سالم مانده و امروزه به دست ما رسیده است. پژوهشگر توانا و پرکار، آقای ایرج افشار، «در کتابخانهی موقوفات یزد» مندرج در مجلهی فرهنگ ایران زمین و جلد دوم یادگارهای یزد به ذکر متن این وقفنامهها به این شرح پرداخته است:
1 - متن وقفنامهی کتابخانهی واقع در جوار مسجد جامع کبیر یزد، که از سوی آقای سید علی محمد وزیری بنیاد کننده و مؤسس، وقف بر آستان قدس رضوی شده و محل دائمی آن، مسجد جامع یزد تعیین شده که در واقع از بنیانهای مهم علمی در یزد است.
در انتهای وقفنامه، تاریخ «پنج شنبه دوازدهم تیرماه یک هزار و سیصد و چهل و هشت شمسی برابر هفدهم ماه ربیع الثانیهی یک هزار و سیصد و هشتاد و نه» دیده میشود. نامهای: سید علی محمد وزیری (واقف)، عباس استادان (قائم مقام نیابت تولیت) و باقر پیرنیا (نیابت تولیت عظمی) پس از آن خوانده میی شود 19-
2 - متن وقفنامهی مسجد امیر چخماق یزد، که پس از وقفنامهی مدرسهی رکنیه از مهمترین اسناد وقفی به شمار میرود. مسجد میرچخماق که دومین مسجد یزد پس از جامع کبیر به حساب میآید از بناهای نیمهی نخست سدهی نهم هجری است. در انتهای وقفنامه تاریخ «فی سلخ شهر ربیع الاول عمت میامنه سنه تسع و اربعین و ثمانمائه» دیده میشود. سپس در این عبارات نامهای واقفان و شهود به این شرح خوانده میشود:
«به موجی که مزبور گشته وقف کردم به شروط و نصوصی که مبین گشته و مشروح شده [مهر:] امیر نظامالدین چقماق واقف». «بدین موجب وقف کردم به شروطی که مشروح گشته [مهر:] بیبی فاطمه بانیه واقفه». «بحصور العبد میر علی محمد بایزید».
«قوبل باصله الی اوله و آخره، حرره الفقیر ابن علی شاه محمود العزآبادی عفی عنهما». «شهدت بمضمونه المسطورة فی الصدر، حررة العبد محمد بن حسن الحسینی». «به موجبی که در صدر قلمی گشته استماع نموده و گواه است، حرره العبد الضعیف مرشد بن همایون شاه میر علی صفی الملک».
«به موجبی که در صدر قلمی گشته گواه است، معین بن محمود میبدی».«به موجبی که در صدر قلمی گشته از جناب واقفان مشارالیهما استماع نموده و گواه شد، حرره العبد الضعیف مسعود بن محمد بن حیدر بن ابی الرضا».
«مطابق باصله، حرره جلالالدین مجتبی العریضی، شهد بمضمونه اعلی الله شأنه ».
«بمضمونه یشهد العبد الضعیف حسن بن محمد بن محمد، صححه».
«بدین موجب که مسطور گشته گواه شد، حرره العبد محمد بن حاجی صدرالدین ایزدی»
«به موجب مسطوره گواه شد، حسن بن محمود بن محمد الرضی.... و آن گاه تاریخ تحریر «شهر صفر المظفر 1300 «و نامها و مهرهای دیگر در متن این وقفنامه حکایت از آن دارد که بار دیگر در این تاریخ مفاد و مندرجات آن مورد تأیید قرار گرفته است» 20-
3 - متن وقفنامهی مدرسه شاهزاده، از بناهای سال 1240 ه ق توسط شاهزاده محمد ولی میرزا بانی مدرسه و وقف که به خط میرزا جعفر طرب نائینی مؤلف کتاب جامع جعفری است. تاریخ تحریر وقفنامه شوال سال 1241 هجری است21-
4 - متن وقفنامهی مدرسه مصلی که احتمالا همان مصلای کبیر یا مصلای جدید مضبوط در اسناد و کتب تاریخی است، و همچنین به نامهای دیگری چون مصلای کبوتر خان، مصلای میرک خان، مصلای صفدر خان (کفترخان) نیز مشهور است.
البته با توجه به بانی مسجد یعنی اسحاق بیگ حقیقت خان از نوادگان امیر اوزون حسن بیک آققویونلو، گاه مدرسه به نام اسحاقیه نیز نامیده شده است.
سال ساختمان و ایجاد بنا 1036 ه ق، همزمان با سلطنت شاه عباس اول صفوی (1038 - 996 ه ق) و سال تحریر متن وقفنامهی مدرسه مصلی «سنه ثلاث و خمسین بعد الاف» یا 1053 ه ق میباشد 22-
5 - صورت وقفنامهی قنات مبارکه دولتآباد: باغ دولتآباد یزد که توسط محمدتقی خان بزرگ سردودمان خاندان خوانین محلی یزد، در سدهی 12 هجری ساخته و ایجاد شده، یکی از زیباترین باغهای سنتی ایرانی به شمار میرود.
محمدتقی خان در سال 1161 بر علمخان، حاکم یزد، خروج کرد و پس از بیرون راندن وی، از سوی شاهرخ میرزای نادری به حکومت شهر منصوب شد و حدود 50 سال، تا نخستین سالهای حکومت فتحعلی شاه قاجار (1212 - 1250 ه ق) بر آن شهر حکومت کرد.
وی بانی خیرات و مبرات و موقوفات بسیاری است و در احداث قنات و تأسیس صدقات جاریه همتی بسزا مینمود 23-، ظاهرا محمد تقی خان در آغاز قناتی به نام دولتآباد ایجاد کرد که ده فرسنگ دنبالهی آن بود،
و آن گاه از آب آن قنات، باغ دولتآباد را سامان بخشید. در کتاب جامع جعفری تفصیل مربوط به ویژگیهای معماری این باغ و کیفیت وقفیت و قنات مبارکهی دولتآباد یاد شده است 24-
6 - بر دیوار دهنهی مدخل شرقی حسینیهی شازده فاصل که بنا به نوشتهی جامع جعفری از خیرات شاهزاده، محمد ولی میرزای قاجاری است سنگی به اندازه 30 ضربدر 30 نصب است که بر آن این عبارت خوانده میشود:
«هو الواقف علی الضمایر. وقف مؤبد و حبس مخلد شرعی نمود عالی شأن عزت و سعادت نشان نایب کریم ولد مرحمت شأن، آقا حسن کاشانی، این سقاخانه واقعهی جنب حسینیهی روضهی متبرکهی حضرت شاهزاده فاصل، که مؤمنین و مسلمین آب بنوشند .
و یاد لب تشنهی حضرت اباعبدالله الحسین نمایند و واقف و والدین واقف را به دعای خیر یاد و شاد نمایند. طمع کنندهی سنگ به لعنت خدا گرفتار باد. سنه 1294 «که البته اکنون اثری از سقاخانه موجود نیست 25-
7 - بر دیوار جنوبی حسینیهی کوچهی بیوک بر سنگ مرمر زردرنگ به خط نسخ عبارت «وقف صحیح شرعی نمود... ولد حیدر برخوردار پنج یک یک قفیز زمین و دو اتاق و یک صفه واقع در کوچه بیوک، که موقوفات آن هر ساله به مصرف تعزیهی حضرت اباعبدالله الحسین نمایند و هر کس از ورثهی آن خواسته باشد بفروشد به لعنت خدا گرفتار شود.
به تاریخ سنه 1209 «و بر سنگ مرمر دیگری در همان حسینیه آمده است: «هو الباقی سنه 1277 وقف مؤبد و حبس مخلد شرعی نمود مهر علی بن بمان کوچه بیوکی بر مسجد روی حسینیه محلهی مزبور همگی و تمامی سه قفیز زمین مجدر محبر البعض اشجار توت برگی واقعه در صحرای اهرستان مشهور به باغ بابا حق محمد و به باغ حاجی سید حیدر و به ملک حاجی محمد علی و حدّین به شارع عام. مشروط به آنکه مادام الحیوة اختیار با خود واقف بوده باشد و هر ساله تعداد دو من به وزن شاه روغن چراغ به مصرف روشنایی مسجد مزبور رسانیده... جمادی الاولی سنه 1277 ه ق» 26-
8 - بر دیوار مدخل سقاخانهی کوچهی دباغخانه عبارتی به خط نسخ بر کاشی تراشیده شده بدین مضمون: «وقف کرد، تقیالدین بن بدرالدین بندرآبادی این دکان مقابل کاروانسرا بر سقاخانه مقابل کوچه دباغخانه به تاریخ دی ماه مطابق شهر ربیع الاول سنه اثنی و ثلثین و تسعمائه» (سال 932 ه ق) که اکنون متأسفانه از سقاخانه اثری نیست. نکتهی جالب توجه آنکه در ضمن این تاریخ، دی - از ماههای فارسی - نیز ذکر شده است 27-
9 - بر روی سنگابی بزرگ، متعلق به سقاخانه بازار ملااسماعیل لوحهای سنگی مورخ 1245 هجری نصب است که بر روی آن به خط نستعلیق این عبارات خوانده میشود:«هو الواقف علی السرائر و الضمائر:
توفیقات ربانی و تأییدات سبحانی شامل حال عالی حضرت رفیع منزلت، زبدةالتجار خیر الحاج، حاجی محمد کاظم خلف مرحمت شأن حاجی محمد ناصر خراسانی گردید، بعد از آنکه احداث مصنعه عظیم در جنب مسجد جامع کبیر وقف مؤبد بر عامهی مسلمین نمود.
شربا و یک طاق سقاخانه در مقابل آن ساخته یک قطعه سنگابی مصنوع در آن موضوع وقف نمود بر حضرت سیدالشهدا (ع)، که موالیان از آن بهرهمند گردند.
و به جهت اخراجات روغن چراغ هر شبه در مصنعه مزبوره و تعمیر و مرمت و لجنکشی و سایر ضروریه آن یک باب حانوت با پستو واقع در خلف کریاس مصنعه ی مذکور احداث و وقف بر مصارف مزبوره نمود و به جهت میاه قنواة اهرستان از قرار مصارف در مصنعهی موصوفه برده شود و مبلغ چهل عدد اشرفی یک مثقال به توسط عالی جناب... میرزا سید مهدی داد.
که خرج پیشکار عمده قنواة مزبوره شده استرضای شرعی حاصل نمود و ایضا دو باب حانوت واقعین در دو طرف سقاخانه وقف نموده به جهت اجرت سقا که هر روزه سنگاب را آب نماید و اخراجات تعمیر سه طاق بازارچه و سه باب حانوت و یک طاق سقاخانهی مذکوره بعد از اخراجات ضروریه هر یک، و اگر از مداخل اعیان مذکوره از مصارف مزبوره زیاد آید اعلم علما و افضل فضلا به فقرا برساند. تحریرا شهر ربیع المولود - اودئیل سنه 1245- 28-
10. سواد وقفنامهی مسجد حظیره (ملا):
مسجد حظیره ملا که در وقفنامهاش «روضهی محمدیه» نامیده شده به سال 843 ه ق ساخته شده و از مساجد تاریخی یزد بوده که در سالهای اخیر مورد بازسازی و احیا قرار گرفته است، سواد وقفنامه مسجد حظیره مورخ 1230 ه ق است که حاوی اطلاعات مهم و جامع و مبسوطی در خصوص رقبات و املاک وقف بر مسجد میباشد 29-
پی نوشت ها:
1--افشار، ایرج، یادگارهای یزد، انجمن آثار ملی، تهران 2، 1354 ج
2-کارنامک اردشیر بابکان، برگردان احمد کسروی، سال 1338، ص 2
3- ابنخرداذبه، المسالک و الممالک، لیدن، 1908، اصطخری ؛ المسالک و الممالک، لیدن 1928 م، ترجمهی فارسی (سدهی 5 و 6)، تصحیح ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ابنحوقل، صورة الارض، ترجمهی محمد جعفر شعار، بنیاد فرهنگ ایران، المقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهی علی نقی منزوی، شرکت مؤلفان و مترجمان
4-آیتی، عبدالحسین، آتشکدهی یزدان چاپخانهی گلبهار، چاپ اول، سال 1371، ص 36 - 34
5- جعفری، تاریخ یزد، تعلیقات ایرج افشار، ص 75 و پس از آن نیز بارها رخدادهای ناگوار اتفاق افتاد و تا جلوس شاه
6-جعفری، جعفر بن محمد، تاریخ یزد، تصحیح ایرج افشار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال 1343 ؛ احمد کاتب، تاریخ جدید یزد، تصحیح ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین، تهران 1345، مستوفی بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، تصحیح ایرج افشار، کتابفروشی اسدی تهران، سالهای 3، 1342 - 1340 ج.
7-مستوفی بافقی، محمد فقید، جامع مفیدی، ج 1، ص 163.
8- آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد، چاپخانه گلبهار، چاپ اول، سال 1317، ص 211
9-نائینی (طرب)، محمد جعفر، جامع جعفری، ایرج افشار، انجمن آثار ملی 1341، ص 272 - 262.
10- نائینی، جامع جعفری، ص 337 - 304.
11-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، صفحات متعدد ؛ خاضع، اردشیر، تذکرهی سخنوران یزد، بمبئی 1347.
12-آیتی، تاریخ یزد، ص 401 - 369.
13-همان ص 265
14-رشیدالدین، وقفنامهی ربع رشیدی، چاپ عکسی، تهران 1351، مجله فرهنگ ایران زمین، ش 17 و 16، تهران 1349
15-وقفنامهی جامع الخیرات، به کوشش مرحوم دانش پروژه و استاد ایرج افشار، تهران، سال 1341 و متن وقفنامهی مندرج در یادگارهای یزد، ج 2، ص 558 - 379.
16-افشار، ایرج، یادگارهای یزد، ج 2 ؛ خاضع، اردشیر، تذکرهی سخنوران یزد، چاپ بمبئی، تهران 1341 شمسی ؛ طاهری، احمد، تاریخ یزد، یزد سال 1317 شمسی
17-آیتی، تاریخ یزد، ص 401 - 369.
18-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 131.
19-جعفری، تاریخ یزد، ص 74، و 75.
20-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 131 - 130 و 844.
21- افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 131 - 130 و 844.
22-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 160 - برای اصل متن به همین کتاب صفحات 160 - 156 مراجعه فرمایید.
23-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 183 - 162
24-همان، ص 582 - 572.
25-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 642 - 624.
26-حبیبآبادی، میرزا محمد علی معلم، مکارم الآثار، ج 3، ص 1023 - 1022.
27-نائینی، جامع جعفری، انجمن آثار ملی، تهران، 1353، به نقل از یادگارهای یزد، ج 2، ص 746 - 734.
28-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 757 - 756.
29-افشار، یادگارهای یزد، ج 2، ص 286 - 224.
میراث جاویدان
نویسنده: سید احمد موسوی
این مقاله در تاریخ 1403/6/26 بروز رسانی شده است