مسجد جامع سبزوار و موقوفات آن
مقدمه
در بخش دوم، دو وقفنامهي مسجد به تاريخهاي 1209 و 1285 ق بازخواني شده است. و به ديگر موقوفات مسجد نيز فهرستوار اشاره شده است.
موقعيت
طرح کلي
ويژگيهاي معماري
ورودي مسجد جامع در حال حاضر (1377 ش) از دو سوي ايوان شمالي مشرف به خيابان بيهق است. اين وروديها که از داخل دو تا از رواقهاي شبستان عبور ميکند با اختلاف سطح 40 سانتيمتر نسبت به سطح خيابان به داخل مسجد راه مييابد. ورودي مسجد در واقع در محور ايوان شمالي قرار داشته است (2).
مسجد جامع سبزوار، پيش از 1315 ش بر بدنهي بازار سرپوشيدهي قديم قرار داشت. در اين دوره معمولا دو خيابان محوري در بيشتر شهرهاي ايران احداث شده که بافت کهن را به شکل صليب به چهار بخش کرده و تأسيسات جديد شهري بر بدنهي اين خيابانهاي جديد شکل گرفت (3). در زمان احداث خيابانها با تأسف، بسياري از آثار باستاني و مواريث فرهنگي اين مرز و بوم از ميان رفت. در سبزوار با تخريب بازار سرپوشيدهي قديم، که محور باقت قديم بود خيابان بيهق جايگزين آن شد. خيابان محوري ديگر در جايگاه بازار فرعي که بازار را به ارگ ارتباط ميداد ايجاد شده که خيابان ارگ ناميده شد (4).
پس از احداث خيابان بيهق، ورودي اصلي مسجد با طارمي آهني مسدود و در بالاي رواقهاي دو سوي ايوان شمالي حجرههايي ساخته شد که به وسيلهي پلکان آهني از داخل ايوان به آن راه داشت. از اين حجرهها اکنون به عنوان کلاس قرآن و دفتر بسيج استفاده ميشود. در پشت ايوان نيز در بخش فوقاني وروديها، رو به خيابان بيهق تاقنماهايي ساخته شده که دو تاق جناغي و سه تاق نيم دايره به شيوهي تاقهاي غربي است که با مسجد تاريخي هيچ سنخيتي ندارد، پشت بغلهاي تاقها با کاشي هفت رنگ با نقوش اسليمي تزيين شده است، و در بالاي هر يک از تاقها کتيبهاي قرآني با کاشي هفت رنگ تعبيه شده است. ديگر ورودي بنا که به يکي از کوچههاي بخش جنوبي مسجد راه دارد فضاي دسترسي به داخل شبستان جنوب شرقي است (5)
ايوان شمالي بنا به ارتفاع 15 متر و عرض 40ر8 متر، با سنگ مفروش شده و داراي ازارهي سنگي به ارتفاع يک متر است. اين ايوان تزيينات ندارد و دو منارهي کوتاه با مأذنهي چوبي در بالاي ايوان ديده ميشود که در پنجاه سال اخير به ايوان اضافه شده است. تاق اين ايوان گهوارهاي تيزهدار و پوشش آن به شکل ضربي است. داخل ايوان با گچ اندوده شده و دو ورودي به شبستانهاي دو طرف ايوان دارد.
ايوان جنوبي مسجد که مدخل ورودي به گنبدخانه است 17 متر ارتفاع دارد. عرض دهانه ايوان 5ر9 متر است. بر فراز اين ايوان دو منارهي آجري قرار دارد که در اواخر دورهي قاجار به بنا اضافه شده است. در تصويري که از حدود سال 1300 در آلبومخانهي کاخ گلستان موجود است ايوان جنوبي مناره ندارد. پوشش ايوان به شکل رومي است و نماي آن با کاشي هفت رنگ تزيين شده است(6)
اين بنا در حال حاضر سه محراب دارد. محراب اصلي در داخل ايوان قبله قرار گرفته است. داخل محراب کثيرالاضلاع و ارتفاع آن 20ر3 متر و عرض آن 5ر2 متر است. قسمت فوقاني محراب مقرنسهاي تزييني گچي دارد. قبلهي اصلي نسبت به جهت محراب 30 درجه به طرف غرب انحراف دارد. در واقع جهتگيري محراب اشتباه است. دو محراب ديگر بنا در داخل شبستان غربي است که جهتگيري آنها نيز نسبت به قبله اشتباه است. اين محرابها نسبت به محراب اصلي کوچکتر بوده و ازارهي سنگي و قاببندي گچي در داخل محراب دارند. پشت بغلهاي محرابها داراي گچبري با نقوش اسليمي است که در سالهاي اخير مرمت شده است(7) .
ازارهي سنگي بنا چند نوع است و در سي سال اخير نصب شده است. ازارهي حياط به ارتفاع 10ر1 متر به شکل پلاکهاي کوچک و ازارهي شبستانها به ارتفاع 20ر1 و 40ر1 متر به شکل قطعات بزرگ سنگ با حاشيهي سنگ سياه است.
شبستانهاي اين مسجد در هر طرف شکلها و پوششهاي متفاوتي دارد.
شبستانهاي ضلع جنوبي که در دو طرف گنبدخانه قرار دارد شامل هشت دهانه تاق است که گنبدهاي حجيم به شکل کلمبه دارد. ارتفاع گنبدهاي کلمبهي اين قسمت 9 متر است که با دمغازه اجرا شده است. پوششهاي اين قسمت مسجد بسيار هنرمندانه اجرا شده و احتمالا کهنترين پوششهاي مسجد است. اين شبستان دهانههاي باز رو به حياط دارد و به عنوان شبستان تابستاني مورد استفاده است (8).
شبستان شمالي و غربي که نسبت به شبستان جنوبي از قدمت کمتري برخوردار است پوشش کوتاهتري دارد که پوشش اين قسمت نيز به شکل تاق و چشمه است و مانند بيشتر پوششهاي کلمبه با دمغازه اجرا شده و ارتفاع اين پوششهاي 6 متر است. چند مورد از پوششهاي اين قسمت تاقگهوارهاي است، اين پوششها به جز پوششهاي ورودي 47 چشمه تاق است، در قسمت مياني ضلع غربي شبستان پيش تاق ورودي به ارتفاع 7 متر قرار دارد که داراي پوشش کجاوه است. رواقهاي بخش غربي شبستان درهاي مشبک چوبي دارد که حدود 30 سال قبل نصب شده است (9).
شبستان شرقي مسجد در ابتدا شبستان زيرزميني بوده که به عنوان شبستان تابستاني مانند حوضخانه مورد استفاده قرار ميگرفته است. اعتمادالسلطنه مينويسد: «در طرف مشرق مسجد، شبستاني زيرزميني است و بالاي آن نيز شبستان بهاري ساخته... »(10).
سقف اين شبستان از کف مسجد قدري بلندتر بوده و در شبهاي تابستان در ماهتابي و پشتبام اين شبستان به عبادت ميپرداختهاند(11). بر اساس کتيبهاي که در پيش تاق ورودي شبستان به خط نستعليق، بر کاشي نوشته شده است: اين شبستان به خرج ميرزا حسين خان غني(12) و به سعي آيت الله ميرزا حسين فقيه (13) در شوال 1385 ه ق برابر با 1344 ه ش بازسازي شده است.
بازسازي شبستان عبارت بود از بالا آوردن کف شبستان برابر با کف حياط مسجد و پوشش کردن شبستان با تيرآهن و آجر که هشت ستون فلزي در ميان شبستان نصب شده است. پيش تاق ورودي و رواقهاي اين قسمت صحن نيز با کاشي هفت رنگ آراسته شده است. در ورودي رواقهاي شبستان شرقي فلزي است، که پس از تغيير وضعيت شبستان نصب شده است (14).
حياط (ميان سرا) به ابعاد 55ر30 ضربدر 90ر37 متر با سنگ مفروش شده است. تاريخ اولين سنگ فرش حياط - به جاي آجر فرش - بر اساس کتيبه، سال 1276 ق است. در قسمت مياني حياط صفحهاي است که 20 سانتيمتر از بقيهي حياط بلندتر است (15).
يکي از بخشهاي ارزشمند اين بنا گنبد پشت ايوان جنوبي است، که يک پوسته و به شکل عرقچين به ارتفاع 80ر12 متر است. گوشهسازي گنبد با سه کنجهاي کشيده به شيوهي گنبدهاي دورهي تيموري اجرا شده است. عرقچين مياني روي چهار نيمتاق قرار گرفته است و کاربندي تزييني دارد که در سالهاي اخير ناشيانه با خطوط آبي تزيين شده است. سه کنجها نيز مقرنس گچي دارد (16)
تزيينات
ايوان جنوبي، شبستانهاي شرقي و غربي و نماي مشرف به خيابان بيهق است.
کاشيهاي نماي شبستان شرقي در بازسازي 1344 ش نصب شده که کاشي هفت رنگ با رنگهاي فيروزهاي، لاجوردي، سفيد، سبز، زرد، قهوهاي و... است. رنگ زمينهي اين کاشيها فيروزهاي و لاجوردي است. نقش مايههاي به کار رفته در پشت بغلهاي رواقها و حاشيهي کتيبهها و سرپايههاي رواقها نقوش اسليمي است. سرپايههاي ايوان ورودي، داراي نقشهاي هندسي است، که در زمينهي شمسهي مياني اين سرپايهها عبارت «لا اله الا الله و محمد رسول الله» با خط ثلث سفيد در زمينهي لاجوردي نوشته شده، کتيبهي پيش تاق ورودي به شبستان شرقي که با خط ثلث سفيد در زمينهي لاجوردي نوشته شده آيهي شريفهي 24 از سورهي نور است. کتيبهي بخش فوقاني رواقهاي دو طرف شبستان شرقي که آن نيز با خط ثلث سفيد در زمينهي لاجوردي نوشته شده سورهي جمعه است.
نماي شبستان غربي مسجد با کاشيهاي معقلي به شکل گلچين معقلي با رنگهاي سياه، سفيد، نخودي و سبز تزيين يافته است. سرپايهها و پيشاني رواقها داراي تزيين خط بنايي با عبارتهاي يا محمد، يا الله و يا علي است.
در پيشاني پيش تاق ورودي به شبستان کتيبهاي به خط ثلث با کاشي هفت رنگ سفيد در زمينهي لاجوردي آيهي 35 سورهي نور نوشته شده است. پشت بغل پيش تاق ورودي به شبستان غربي کاشيهاي هفت رنگ با نقشهاي اسليمي دارد (17).
ديگر کاشي کاري بنا، کاشي کاري ايوان جنوبي و رواقهاي دو طرف آن است که کاشيهاي هفت رنگ نامرغوب دارد. نقش اين کاشيها بيشتر اسليمي و کتيبه است که به رنگهاي سفيد، لاجوردي، زرد، فيروزهاي نارنجي و لاجوردي تيره است. داخل قاب بنديهاي پايههاي ايوان، داراي کاشي کاري و نام پنج تن آل عبا به خط ثلث است، و همچنين کلمهي شهادتين در داخل ترنجها با خط ثلث نوشته شده است. کتيبهي اصلي ايوان که از پايهي سمت راست شروع شده و با خط ثلث سفيد در زمينهي لاجوردي نوشته شده پس از طي کردن پيشاني ايوان در سمت چپ ايوان پايان مييابد. اين قسمت آيات 35 تا 46 سورهي نور است. در پخي ايوان نيز سورهي مبارکهي هل اتي با خط ثلث و کاشي سفيد در زمينهي لاجوردي نوشته شده است. کاشي کاري ايوان بر اساس کتيبه در 1389 ق / 1347 ش انجام شده است (18).
تاريخچه و مرمتهاي انجام شده
اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان پيرامون مسجد جامع سبزوار مينويسد:
گويند مسجد جامع سبزوار را خواجه علي مؤيد، آخرين حکمران سربهداران که معاصر امير تيمور بوده و به خدمت او شتافته، بنا کرده است. چندين مرتبه اين مسجد تعمير و مرمت شده، چند سال قبل که آبانبار محاذي مسجد را تعمير مينمودند سنگي پيدا نمودند که چند شعري روي آن مرتسم بود. از جمله شعري که حاوي اين ماده تاريخ است:
معمار صنع از پي تاريخ سال گفت
يکتاي مسجد آمده چون مسجدالحرام
بنابراين اگر اين شعر را ماده تاريخ مسجد بدانيم، در سال هزار و چهل و چهار ساخته شده است، در عهد سلاطين صفويه (20).
با توجه به قسمت اول نوشتهي اعتمادالسلطنه، و ديگر نوشتهها و شيوهي ساخت و ساز بخشهاي کهن بنا، به ويژه گنبد مقصورهي آن، بناي اوليه را ميتوان مربوط به سبک آذري (ايلخاني، تيموري) دانست، هر چند در مرمتها و ساخت و سازهاي بعدي اکثر بخشهاي مسجد از حالت اوليهي خود خارج شده است، به نظر ميرسد کتيبهي 1044 ق که اعتمادالسلطنه به آن اشاره کرده کتيبهي مرمتي بوده است، زيرا کتيبهي ديگري به تاريخ 979 ق در مسجد موجود است که متأسفانه تاريخ کتيبه از ميان رفته ولي اعتمادالسلطنه آن را با ذکر تاريخ در مطلعالشمس معرفي کرده است(21) .
ديگر مطلب مورد توجه در نوشتهي اعتمادالسلطنه آوردن نام خواجه علي مؤيد به عنوان باني مسجد است. با بررسي تاريخ سربهداران متوجه ميشويم که هيچ يک از اميران سربهدار به دليل جنگ با حکومتهاي ديگر و مدت زمان کم حکومت فرصت آباداني و ساخت و ساز را نداشتهاند. در حالي که اکثر منابع تاريخي اين دوران با توجه به حکومت بيست و يک ساله خواجه علي مؤيد آخرين امير سربهداران به علاقهي او براي ساخت بناهاي عامالمنفعه و کوشش در جهت رفاه حال مردم اشاره دارد(22).
اما آنچه که در مورد زمان ساخت مسجد ما را به يقين ميرساند، قصيدهي سي و پنج بيتي ابنيمين شاعر معروف روزگار سربهداران در مورد ساخت مسجد جامع است. اين قصيده دو بخش دارد. در بخش اول که شامل نوزده بيت است شاعر به توصيف مسجد جامع پرداخته و در بخش دوم که شامل شانزده بيت است به مدح باني مسجد پرداخته ولي نام باني مسجد را مشخص نکرده، اما با توجه به اشعار بخش دوم، باني از مقام بالايي برخوردار بوده است. قصيده اين گونه آغاز ميشود:
حبذا تاقي که جفت اين رواق اخضر است
وز بلندي مر زمين را آسماني ديگر است
مسجد جامع همي خوانندش اما جنتيست
و اندرو فوارهيي مانند حوض کوثر است (23).
کهنترين کتيبهي تاريخدار مسجد سنگي است که به خط ثلث در هشت سطر نوشته شده. در حال حاضر ابتدا و انتهاي کتيبه شکسته است. ولي اعتمادالسلطنه در سال 1300 ق سنگ را ديده و تاريخ 979 ق را بر آن خوانده است. مضمون آن - که در دوران شاه تهماست اول صفوي نوشته شده - اين است که فرمان داده شده که گورکنان و غسالان حق دريافت پول را از مردم در برابر کار خود ندارند و دست مزد آنان به وسيلهي حاکم از عوايد دولت پرداخت شود(24) .
ديگر کتيبههاي تاريخدار بنا دو کتيبهي نصب شده در پخي دو طرف ايوان شمالي به تاريخ 1136 ق است. کتيبهي سمت غربي حکمي است از شاه تهماسب دوم صفوي که دريافت پيشکش ورود را موقوف داشته است و سمت شرقي ايوان سنگ ديگري به همين مضمون نصب است ولي حاکي از تعهد متصدي دريافت پيشکش ورود - محمد امين الحسيني - است. اين کتيبه در واقع يک نوع التزام و تعهد است (25).
ديگر کتيبهي بنا، سنگي است به تاريخ 1276 ق که بر صفهي وسط حياط به صورت ايستاده نصب شده و حاکي از اين است که کسي صفه را ساخته و حياط و صفه را سنگفرش کرده است(26) . مولوي در آثار باستاني خراسان اين کتيبه را جزو کتيبههاي مفقود شدهي مسجد نوشته، حال آنکه بر صفه نصب است(27) .
اين مسجد با توجه به منابع مکتوب و وضعيت فعلي آن بارها مورد مرمت اساسي قرار گرفته است. کهنترين مرمتي که از آن ياد شده در سال 1044 ق به روزگار فرمانروايي شاه صفي (1052-1038) بوده که در واقع ميتوان آن را تجديد بناي مسجد دانست (28).
مرمت ديگر به سال 1276 ق است که در سنگ نصب شده بر صفه از آن ياد شده است.
مرمت ديگري که در منابع از آن ياد شده است مرمتهاي انجام شده قبل از 1300 ق است که به همت آيت الله حاج سيد ابراهيم غفوري، معروف به شريعتمدار (29) مرجع تقليد و روحاني معروف سبزوار انجام شده، و اعتمادالسلطنه در مطلعالشمس به آن اشاره کرده است (30).
مرمتهاي اخير بنا در دههي 1340 ش شروع شده و تاکنون به تناوب ادامه داشته است؛ از جمله بازسازي شبستان شرقي که به آن اشاره شد.
مرمتهاي انجام شده در دههي 1350 ش به همت سازمان ملي حفاظت آثار باستاني انجام شده است که بيشتر، مرمتهاي تثبيتي بوده است؛ از جمله مهار جرزهاي ايوان جنوبي و جرز خارجي ضلع جنوبي بنا؛ اين مهار به وسيلهي کلاف فلزي انجام شده است (31).
با توجه به اينکه ساخت و سازها، الحاقات و مرمتهاي بنا از روزگار صفويه آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است، الحاقات قديميتر هماهنگي و تلفيق بيشتري با بنا دارند، بر عکس، الحاقات جديدتر به صورت عناصر ناهماهنگ و ترکيب نشده به کار رفتهاند. از جمله مواردي که ناهماهنگي زيادي با بنا دارند، ميتوان به درها و پنجرههاي فلزي اشاره کرد که ميتوان آنها را با درهاي چوبي تعويض کرد. مورد ديگر، ناهماهنگي پلکانهاي فلزي داخل ايوان شمالي است که ميتوان با تعبيهي پلکان از داخل شبستانهاي دو طرف ايوان، اين پلکانها را جمعآوري کرد. از جمله موارد ديگر وضع نامطلوب کاشيهاي ايوان جنوبي است که در قسمت بالاي ازاره در حال فرو ريختن است و نياز به مرمت دارد. مورد ديگري که بايد به آن توجه کرد مشخص کردن دورههاي ساختماني بنا است که نياز به حفاري و پيگردي دارد.
موقوفات بنا
وقف نامهي 1
تاريخ وقف 1209 ق
مورد وقف: دو اشک (32) آب از روستاي دولتآباد (33).
مصرف: تعمير و حصير مسجد و عشر براي حقالتوليه
متن وقفنامه
بسم الله الرحمن الرحيم / (3) الحمد لله الواقف علي السرائر، المطلع علي الضمائر، العليم بما في البواطن و الظواهر، العليم الخبير بما في القلوب و الخواطر / (4) و الصلات و السلام علي محمد - صلي الله عليه - المبعوث علي الاصاغر و الاکابر و علي آله اولي المناقب و المفاخر، لا سيما / (5) علي ابن عمه و وصيه علي، قاتل الکوافر. و لعنة الله علي اعدائهم من الاوائل و الاواخر اما بعد [در زير کلمهي «بعد» به شکل بر عکس نوشته شده است:] جناب آقاي شريعتمدار - دام ظله العالي - / (6) بر مرآت(34) ضمير ارباب علم و فهما و سجنجل قلوب اصحاب زکا، شاهد اين مدعا ثابت است و هويدا که اين نشئه محل عبور است و مرور نه جاي استقامت است و سرور / (7) و بهترين فعلي از جملهي افعال و نيکوتر کسبي در اين پنج روزهي ايام حيات ذخيرهي (35)(يوم لا ينفع مال و لا بنون) شود توجه به اعمال خير است. قوله تعالي / (8) (ما عندکم ينفد و ما عندالله باق (36)([نيمي از سطر ناخواناست] به جز خدا... که رافع سيئات است و مسيئات / (9) (و سابقوا الي مغفرة من ربکم) (37) نظر باري - تعالي عز شأنه - توفيقات رباني و تأييدات سبحاني شامل حال عالي حضرت کهف الحاج حاجي علي محمد دولتآبادي گرديده / (10) که وصيت نموده که مبلغ يک صد و پنجاه تومان رايج خزانهي عامره از اطيب مال حلال وي جدا نموده و به مرابحه داده تا آنکه اضافات مبلغ مزبور را با اصل تن خواه / (11) که ضم نمايند، قيمت دو اشک آب دولتآباد بشود؛ آن وقت دو اشک مياه ابتياع نمايند و وقف بر مسجد جامع کبير بلدهي دارالمؤمنين سبزوار که منافع مياه مزبور را بعد از وضع اخراجات / (12) و عوارضات و عشر به جهت حقالتوليه، در مصارف تعمير و حصير مسجد خرج و عالي حضرت مقدس طينت آخوند ملا محمد علي خلف مرحوم ملا حسن متولي باشد و بطنا بعد بطن به تفصيل که ذکر ميشود / (13) حسب الوصيت مرحوم به اطلاع جناب علامي فهامي و وحيد العصري، سلالهي دودمان مصطفوي، نقاوهي بوستان مرتضوي ابوالايتام، نايب الامام، طائف بيت الله الحرام در اين سال که تاريخ است / (14) در صدد ابتياع مياه مزبور برآمدند، بالاخره به مبلغ هيجده تومان رايج از تن خواه کسر داشت از منافع چهار اشک آب قديم مسجد برداشتند و دو اشک آب از قناتين جاريتين / (15) قريهي مزبور ابتياع فرموده، مع اراضي و صحاري زيردشت و بالادشت، استرخ(38) و انهار مراتع و معالف و کافهي ملحقات و منضمات شرعا و عرفا. آنچه از مياه مزبور داند و شمرد، نسبت دهد سمي او لم يسم / (16) و وقف مؤبد و حبس مخلد نموده بر مسجد جامع کبير بلدهي سبزوار که منافع او را متولي ضبط نموده، بعد از وضع عوارضات و اخراجات ديوانيان و عشر حقالتوليهي خود، ماباقي را / (17) به موقوف عليه برساند که به مصارف تعمير و حصير مسجد برسد و متولي وقف مذکور را عالي حضرت ملا محمد علي خلف مرحمت مآب ملا حسن دولت آبادي قرار دادهايم. و بعد فوته، توليت وقف / (18) مذکور مفوض خواهد بود به اکبر و اصلح اولاد ذکور متولي، نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب الي ان ينقرض و با انقراض اولاد ذکور، توليت وقف مزبور مفوض خواهد بود / (19) به اکبر و اصلح اولاد ذکور از اناث متولي. هکذا نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب الي ان ينقرض. با انقراض اولاد ذکور اناث متولي، توليت وقف مفوض خواهد بود به اعلم و اصلح افقه علماي / (20) بلدهي سبزوار، الي ان يرث الله الارض من يشاء من عباده.
فصار وقفا صحيحا شرعيا بحيث لا يبيع و لا يرهن و لا يوهب و لا يصلح و لا يمهل.
و جناب آقاي شريعتمدار / (21) - دام ظله العالي - متلفظ / (22) به صيغهي وقف، حسبة لله گرديدند. توضيح آنکه / (23) اکبر اولاد ذکور از اولاد متولي يا اکبر اولاد ذکور از اناث که توليت به آنها / (24) في اي زمان مفوض شود، اگر اکبر، اصلحيت نداشته باشد و متظاهر به فسق باشد / (25) منافع وقف مسطور را تصرف به اطلاع اعلم و اصلح علماي بلدهي زمان خود نمايد به اطلاع ايشان به موقوف عليه برساند / (26) (فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه) (27) به تاريخ شهر جماديالاولي سنه 1029.
وقفنامهي ديگر تاريخ 1285 ق را دارد که بخشي از آن مربوط به مسجد جامع سبزوار است.
وقف نامهي 2
تاريخ وقف: 1285 ق
مورد وقف: دو اشک آب از دو قنات روستاي فارمد (39) با اراضي زيردشت و بالادشت. مصرف: نيم اشک براي تعمير همه سالهي آبانبار کنار شاهراه خارج از روستاي فارمد، نيم اشک براي تعمير همه سالهي رباطي که خود واقف در کنار قبرستان ساخته است و منافع يک اشک براي تعمير همه سالهي حسينيه [اي] که خود واقف در بالاي آبانبار ميان قلعه ساخته است، که در ماههاي محرم و صفر خرج عزاداري ائمهي معصومين (ع) شود و از منافع يک اشک که از تعمير زياده باشد همه ساله خرج عزاداران پيامبر (ص) و امام حسين (ع) در قريهي فارمد شود، و سالي چهار من روغن سوخت براي روشنايي در مسجد جامع سبزوار به متولي داده شود که در ماههاي شعبان، رمضان و محرم تا آخر ماه صفر در انبار و مسجد را روشن کند. از کل موقوفه يک دهم براي حقالتوليه است که به بزرگترين اولاد ذکور متولي نسلا بعد از نسل ميرسد و در صورت نبودن اولاد ذکور به اولاد ذکور از اناث ميرسد.
متن وقفنامه
بسم الله الرحمن الرحيم
/(3) الحمد لله الواقف علي السرائر، المطلع علي الضمائر، الخبير بما في البواطن و الظواهر، الصنيع الذي خلق الافلاک بلا عمد داير. و الصلوات / (4) و السلام علي من بعث علي الاصاغر و الاکابر،... شافع يوم تبلي السرائر، محمد (ص) المبعوث علي المسلمين و الکوافر و علي آله اولي المناقب و المفاخر / (5) و السلام علي جميع الانبياء و المرسلين / (6) اما بعد، غرض از تحرير و باعث بر تسطير اين فقرات شرعية القواعد و المباني آن است که توفيق رباني و تأييد سبحاني شامل حال و کمک احوال / (7) خير الحاج حاجي علي محمد خلف مرحمت پناه ميرزا علي دولتآبادي گرديده و به مضمون آيهي کلام مجيد عمل نموده که (و سابقوا الي مغفرة من ربکم) (40) / (8)... نموده از براي (يوم لا ينفع مال و لا بنون)(41) که (ما عندکم ينفد و ما عندالله باق) همگي و تمامت مجري / (9) و منبع دو اشک مياه از قناتين جاريتين قريهي فارمد را مع اراضي و صحاري زيردشت و بالادشت انهار مراتع و معالف بند سادات متعلقه / (10) و ديمه زارات ملحقه را، سمي او لم يسم، ذکر او لم يذکر، و آنچه از آن دانند و شمرند و نسبت دهند.
و وقف مؤبد و حبس مخلد نمود بر تعمير رباطي / (11) که خود واقف در قريهي مسطور ساخته است و تعمير آبانبار، تعمير حسينيه قسمت ميشود دو اشک مياه مزبوره بر مصارف مسطوره به نحوي که ذکر ميشود / (12) منها منافع نيم اشک به جهت تعمير همه سالهي آبانبار کنار شاهراه و خارج از قريهي مزبوره است و منها منافع که نيم اشک به جهت تعمير همه سالهي رباطي است که خود واقف / (13) در جنب قبرستان ساخته است و منها منافع يک اشک به جهت تعمير همه سالهي حسينيه [اي] که خود واقف در فوق آبانبار ميان قلعه ساخته است در ايام شهر محرم / (14) و صفر در آنجا مشغول تعزيهداري خامس آل عبا - عليهمالسلام - بوده باشند آنچه از منافع يک اشک که از تعمير زياد بيايد همه ساله خرج و صرف فقرا و غرباي تعزيهداران / (15) ريحانهي دامان رسول خدا - صلي الله عليه و آله - جناب ابيعبدالله - ارواحنا و ارواح العالمين له الفداء - در قريهي مزبوره شود و نيز مبلغ پنجاه ريال اقدسي از جمله هشتاد هشت تومان اقدسي بند روغن (42)/ (16) که در واقع در سمت مابين جنوب و مغرب قريهي مزبوره است و در ميان هر يک از منافع بند مذکور، مقدار چهار من روغن سوخت در هر سالي که منفعت عايد شود، ابتياع / (17) نموده به جهت روشنايي درب مسجد جامع بلدهي سبزوار تسليم متولي آن بقعه نمايند که در شهر شعبان و رمضان و محرم الي سلخ شهر صفر درب انبار و مسجد را روشن دارد / (18) و ما باقي منافع را نيز به خرج و صرف تعزيهداران حضرت ابيعبدالله - روحي فداه - ببرند و متولي وقف مزبور را قرار داده عالي جناب مقدس القاب، جناب ملا / (19) محمد علي خلف مرحمت مآب ملاحسن دولتآبادي را که يک عشر به جهت حقالتوليه مصرف نمايند از منافع موقوفات نه عشر را به موقوف عليه برساند و بعد توليت وقف / (20) مفوض خواهد بود به اکبر از اولاد ذکور متولي، نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و عقبا بعد عقب الي ان ينقرض. و با انقراض ذکور، توليت مفوض خواهد بود به اکبر و اصلح اولاد / (21) ذکور از اناث / (22) متولي هکذا نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن / (23) و عقبا بعد عقب. اگر چنانچه اکبر اولاد ذکور از اناث متولي / (24) اصلح نباشند و به عدم تدين شهرت گرفته باشند به اطلاع اورع و اصلح شخصي / (25) که در قريهي مزبوره باشد منافع را به موقوف عليهم برساند و با نبودن اورع و... / (26) به اطلاع اعلم و اصلح بلدهي سبزوار در قريهي مزبوره تعزيهداراي و تعمير موقوف عليهم [شود] / (27) فصار وقفا صحيحا شرعيا بحيث لا يباع و لا يرهن و لا يوهب و لا يصلح و لا يمهل / (28) و واقف متلفظ به صيغهي وقف گرديد. (فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه) (43)/ (29) بيست و پنج شهر جماديالاولي سنهي 1285، هزار و دويست و هشتاد و پنج.
ديگر موارد وقف که در حال حاضر فاقد وقفنامه هستند بدين شرح است:
1. سي و سه دربند مغازه و انباري پاساژ جامع واقع در خيابان شريعتمداري شهر سبزوار؛
2. شش دربند مغازه خيابان شريعتمداري جنب پاساژ جامع (قبلا حمام بوده است) موقوفهي اسماعيل؛
3. هفت دربند مغازه روبهروي مسجد جامع موقوفهي حاج رضا قلي؛
4. يک صد و سي و سه قطعه زمين مسکوني در خيابان ناوي سبزوار که مساحت زمينها از 86 تا 120 متر مربع متغير است.
5. دوازده ساعت آب از قنات روستاي نودهراز(44)
6. بيست و چهار ساعت آب از قنات روستاي کيذور (45)؛
7. بيست و چهار ساعت آب از قنات فضلآباد (46) کيذور.
مصارف موقوفات: تعمير، روشنائي، خادم، مؤذن، امام و فرش... مسجد جامع سبزوار(47).
واژه نامه
- ازاره: قسمت پايين ديوار که معمولا براي استحکام بيشتر روکشي از سنگ و کاشي دارد.
- پشت بغل: سطح سه گوش يا دو يا يک بر منحني واقع در ميان خط برونسوي قوس (يا دو قوس مجاور) و قاب درگاه محيط بر آن.
- پوشش کجاوه: نوعي پوشش طاق بين دو تويزه اصلي که به شکل نيمي از پيلهي کرم ابريشم است.
- دمغازه: گوشهسازي زير کلمبه به شکل لچکي.
- رومي: در اين نوع اجرا طرز قرارگيري آجرها يا خشتها به گونهاي است که در مقطع عمودي و از روبهرو به صورت نره ديده ميشود و در مقطع افقي به صورت صفحهي کامل نمايانند. اين نوع اجرا به سبب قابليت استحکام و باربري در دهانههاي وسيع به کار ميرود.
سه کنج: نوعي گوشهسازي در گنبد که تقاطع دو تاق مورب تشکيل ميشود.
- شمسه: نقش مدور و خورشيدسان گاهي با شعاعهاي بيرون زده از دايره مرکزي در هنرهاي تزييني ايراني.
- ضربي: در اين نوع اجرا آجر يا خشت از روبهرو در صفحهي کامل قرار دارد و از زير در مقطع افقي به صورت نره ديده ميشود.
- تاق گهوارهاي: سادهترين تاق ايراني است که در واقع ادامه يک چقد در امتداد معين است. نام ديگر آن آهنگ است. تاق گهوارهاي در بناهايي که از دو طرف ديوار ممتد دارد مناسبترين پوشش است.
- کاشي هفت رنگ: کاشي سفيد لعاب دار را نقاشي کرده آن را داخل کوره ميگذارند و در کار تنظيم ميکنند.
- کاشي کاري معقلي: اين نوع کاشي کاري همانند استفاده از کاشي يک رنگ ميباشد. با اين تفاوت که به جاي کاشي يک رنگ از کاشي الوان استفاده ميشود. اين نوع کاشي کاري عموما با حرکت زيباي شطرنجي شکل ميگيرد.
- کلمبه: گنبد کوچکي است که عمدتا زيرسازي يا گوشهسازي و شکنج ندارد، و روي چهار ديوار يا ستون در زمينهي مربع اجرا ميشود.
پی نوشتها:
1-پاپلي يزدي، محمد حسين، فرهنگ آباديها و مکانهاي مذهبي کشور، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، مشهد، 1367 ص 301
2-بازديد از بنا در تاريخ 10 / 9 / 77
3-پيرامون اين تحولات در شهرهاي ايران رک: دانجليس، گوليلمو، «شهرهاي به صليب کشيده شده»، مجلهي اثر، ش 23-22 ص 6؛ سعيدي رضواني، نويد،«شهرنشيني و شهرسازي در دورهي بيست سالهي 1320-1300 ه ش»، فصلنامهي تحقيقات جغرافيايي، سال هفتم، ش 2، تابستان 1371، صص 165-140
4-رک: خيرآبادي، مسعود، شهرهاي ايران، ترجمهي حسين حاتمينژاد، عزت الله مافي، نشر نيکا،مشهد، 1376، ص 76؛ گفتگو با آقاي حسن مدرسي، پژوهشگر بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، اهل سبزوار
5-بازديد از بنا در تاريخ 10 / 9 / 77.
6- همان بازديد.
7-همان بازديد، اعتمادالسلطنه در مطلعالشمس پيرامون اختلاف زاويهي محراب مينويسد که اين اختلاف زاويه به اين دليل است که محراب اوليهي مسجد بر اساس ديدگاه اهل تسنن جهتگيري شده است که بعدها در ميان آن محراب کوچکتري ساخته شده است. با توجه به اينکه سبزوار از روزگار کهن به دليل دارا بودن شيعيان معروف بوده است چنين ديدگاهي اشتباه به نظر ميرسد، رک: اعتمادالسلطنه، مطلعالشمس، ج 2، ص 992
8-بازديد از بنا در تاريخ 10 / 9 / 77
9-همان بازديد
10-اعتمادالسلطنه، همان ج 2، ص 993
11- رک: مولوي، عبدالحميد، آثار باستاني خراسان، انجمن آثار ملي، مشهد، 1354، صص 400-399
12- حسين غني متولد 1318 ه ق برادر کوچک دکتر قاسم غني نويسنده و سياستمدار معاصر و از تجار سبزوار. رک: غني، قاسم، زندگي من، انتشارات آبان، تهران، 1361، ص 7
13-ميرزا حسين فقيه سبزواري فرزند ميرزا موسي متولد 1309 ه ق در سامرا. وي ابتدا در مشهد تحصيل کرد سپس براي ادامهي تحصيل راهي نجف شد وي از شاگردان ميرزا آيت الله نائيني و سيد ابوالحسن اصفهاني بوده است. سپس به مدت چهل سال در مشهد به تدريس و فقاهت مشغول بود. از آثار خير او در مشهد ميتوان به مدرسهي رضوان، باغ رضوان، مدرسهي محمديه و کوي طلاب مشهد اشاره کرد. وي سرانجام در 1345 ه ش / شوال 1386 ه ق در مشهد وفات نمود رک: جرفادقاني، علماي بزرگ شيعه، انتشارات معارف اسلامي، قم، 1362، ص 428
14-بازديد از بنا در تاريخ 10 / 9 / 77
15-همان بازديد
16-همان بازديد.
17-همان بازديد
18-همان بازديد
19-به عنوان نمونه رک: اعتماد السلطنه، مرآت البلدان، تصحيح عبدالحسين نوايي و ميرهاشم محدث، انتشارات دانشگاه تهران، 1367، ج 1، ص 532؛ بين، ادوارد، سفرنامهي خراسان و سيستان، ترجمهي قدرت الله روشني و مهرداد رهبري، انتشارات يزدان، تهران، 1367، ص 374
20-مرآت البلدان، ج 4، ص 2013
21-اعتمادالسلطنه، مطلعالشمس، ج 2، ص 994
22-رک. دولتشاه سمرقندي تذکرة الشعراء، انتشارات پديد خاور، تهران، 1366، صص 217-216؛ ميرخواند، روضة الصفا، کتاب فروشي خيام، تهران، 1339، ج 5، صص 625-624
23-رک: ابنيمين فريومدي، ديوان اشعار، تصحيح حسينعلي باستاني راد، انتشارات سنايي، تهران، بيتا، صص 31-30
24-رک: اعتمادالسلطنه، مطلعالشمس، ج 2، صص 994-993
25-رک: مولوي، عبدالحميد، همان صص 397-394
26-بازديد از بنا در تاريخ 10 / 9 / 77
27-رک: مولوي،عبدالحميد، همان، ص 407
28-رک: اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، ج 4، ص 2013
29-پيرامون زندگي و آثار خير ميرزا ابراهيم شريعتمدار رک: بيهقي، محمود، سبزوار، شهر دانشوران بيدار، دانشگاه آزاد اسلامي سبزوار، سبزوار، 1376، ص 135
30-اعتمادالسلطنه، مطلعالشمس، ج 2، ص 993
31-پروندهي فني بنا موجود در ادارهي کل ميراث فرهنگي خراسان
32-اشک: واحد سنجش آب در برخي روستاهاي سبزوار برابر با 3 ساعت
33-دولتآباد: ده، بخش مرکزي شهرستان سبزوار، به طول جغرافيايي 57 درجه و 43 دقيقه و عرض 36 درجه و 8 دقيقه و ارتفاع 935 متر از سطح دريا در 10 کيلومتري جنوب شرقي سبزوار (جعفري، عباس، گيتاشناسي ايران، انتشارات گيتاشناسي، تهران، 1379، ج 3، ص 558)
34- در اصل چنين است
35-در اصل چنين است
36-سورهي نحل، آيهي 96
37-سورهي حديد، آيهي 21
38-استخر
39-فارمد (فرومد، فريومد): اين ده از 1356 ه ش جزو استان سمنان شده است. ده بخش ميامي شهرستان شاهرود، استان سمنان، به طول جغرافيايي 56 درجه و 45 دقيقه و عرض 36 درجه و 30 دقيقه، و ارتفاع 1230 متر از سطح دريا در 160 کيلومتري شمال شرقي شاهرود. رک: جعفري، عباس، همان، ج 3، ص 881
40-سورهي حديد، آيهي 21
41-سورهي الشعراء، آيهي 88
42-بند روغن: وسيلهي سنجش در روستاهاي خراسان معمولا براي شير و روغن به کار ميرود. شيوهي استفاده به اين شکل است که چوبي را در فواصل مشخص علامت گذاري کرده و به شکل عمودي در داخل ظرفي حاوي شير يا روغن قرار ميدهند. هر بخش علامتگذاري شدهي چوب يک بند ناميده ميشود. حجم ظروفي که براي اين کار استفاده ميشود معمولا مشخص است
43-سورهي بقره، آيهي 181.
44-نودهراز: ده، بخش رو()دآب شهرستان سبزوار، به طول جغرافيايي 57 درجه و 15 دقيقه و عرض 35 درجه و 41 دقيقه، و ارتفاع 1500 متر از سطح دريا در 5ر69 کيلومتري جنوب غربي شهر سبزوار. رک: جعفري، عباس، همان، ج 3، ص 1284؛
45-کيذور: ده، بخش ششتمد شهرستان سبزوار، به طول جغرافيايي 57 درجه و 39 دقيقه و عرض 36 درجه و 1180 متر ارتفاع از سطح. رک: پاپلي يزدي، فرهنگ آباديها و مکانهاي مذهبي کشور، ص 475
46-فضلآباد کيذور: ده، بخش ششتمد شهرستان سبزوار، به طول جغرافيايي 57 درجه و 21 دقيقه و عرض 35 درجه و 44 دقيقه رک: پاپلي يزدي، فرهنگ آباديها و مکانهاي مذهبي کشور، ص 390
47- پروندهي موقوفات مسجد جامع سبزوار موجود در ادارهي اوقاف شهرستان سبزوار
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله