آقای امیرشیبانی مدیر کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان یکی از چهره های موفق اوقافی است که علاوه بر انجام وظایف مدیریتی، سالیان متمادی به امر تحقیق در اسناد و وقف نامه ها پرداخته است.
عشق و علاقه و انگیزه ی شخصی ایشان به امر پژوهش در زمینه ی وقف موجب شده است تا از هر فرصتی برای مطالعه، تحقیق و کسب اطلاعات ارزشمند درباره ی تاریخ وقف و موقوفات استان خراسان استفاده کند.
و با استفاده از کارشناسان اقدام به بازخوانی دهها سند وقفی و فهرست نویسی وقف نامه ها نموده و با تأسیس اولین موزه ی وقف و تشکیل شورای علمی وقف آثار ماندگاری از خود بر جای نهد. گفتگوی زیر بهانه ای است تا بخشی از تجربیات ایشان برای علاقه مندان بازگو شود.
معرفی اجمالی از جایگاه وقف در استان خراسان
میراث جاویدان: جناب آقای امیرشیبانی، ضمن سپاس از همکاری در فراهم آوردن مقالات این شماره ی مجله خوب است معرفی اجمالی از جایگاه وقف در استان خراسان را از زبان شما بشنویم.بسم الله الرحمن الرحیم: با تشکر از مسؤولان محترم فصلنامه ی وزین میراث جاویدان که صفحات ارزشمند این شماره را به استان خراسان اختصاص داده اند و سپاسگزاری از دانشمندان و نویسندگان مقالات، ابتدا به معرفی مختصر خراسان می پردازم.
خراسان، همان ولایت مشهور «پرتوه» یا «پرثوه ی» قدیمی، یعنی سرزمین قوم پارت است، قومی که از بدو ورود آریاییها به فلات ایران، ساکن این خطه شده و حدود 450 سال هم تحت عنوان سلسله ی اشکانی بر ایران حکومت کردند.
پس از برافتادن اشکانیان، ساسانیان این خطه را «خراسان» یعنی ولایت شرقی ایران زمین خواندند،چنان که گفته شده است «خراسان آن بود کز وی خور آسد».
خراسان کنونی با حدود هفت میلیون جمعیت و بالغ بر سیصد هزار کیلومتر مربع وسعت (حدود یک پنجم وسعت همه ی ایران) وسیعترین استان کشور است.
وجود مضجع شریف حضرت ثامن الائمه در مرکز خراسان، با حدود دوازده میلیون مسافر و زائر در سال، آن را به یکی از کلانشهرهای مذهبی جهان و پرفروغترین کانون وقف ایران تبدیل کرده است.
در باب تاریخچه ی وقف در خراسان، باید عرض کنم تحقیقات مستند به دست آمده ی ما نشان میدهد که قدیمترین موقوفه که دارای وقفنامه است متعلق به اوایل قرن نهم هجری، یعنی وقفنامه ی بانو گوهرشاد با تاریخ 829 قمری است.
اما منابع معتبری خبر از وقف در قرون چهارم و پنجم در این استان دادهاند. از جمله دو قرآن در سالهای 361 و 393 وقف آستان قدس رضوی شده، که اکنون باقی است.
به نوشته ی ابوالفضل بیهقی «سوری بن معتز» که در زمان سلطان مسعود غزنوی عمید خراسان بوده (421 تا 432 ه ق) مشهد حضرت رضا (ع) را آباد و دیهی فاخر بر آن وقف کرده است .
نیز یکی دیگر از دولت مردان غزنوی، به نام «بوالحسن عراقی» که در سال 429 هجری درگذشته، در مشهد کاروانسرایی ساخته و کاریز خشک شده ی شهر را مجددا روان کرده، پس از آن هم دیه ی سبک خراج بر این دو وقف کرده است».
از تاریخ سیستان هم که بخش اولیه ی آن همزمان با تاریخ بیهقی در نیمه ی اول سده ی پنجم و بخش دوم آن در سده ی هفتم تحریر شده، چنین بر میآید که در سیستان آن زمان برای رفع نیازمندیهای ایتام و اشخاص بیسرپرست وجوه ی منظور میشده تا مثلا دارالشفا بسازند.
بنابراین عدم وجود وقفنامه، در این استان پرحادثه، یا ولایات همجوار آن، دلیل عدم وجود موقوفه، در سنوات قبل از قرن نهم نیست. اخیرا وقفنامهای در اداره ی اوقاف و امور خیریه ی نیشابور به دست آمده است که تاریخ آن 777 ه ق است.
طبق آماری که به دست آوردهایم به جز موقوفات قابل توجه آستان قدس رضوی، حدود 19853 موقوفه در خراسان هست که شامل حدود هشتادهزار رقبه است. البته این ارقام کاملا دقیق نیست و تحقیقات و تأملات آینده، رقمهای دقیقتری را به دست خواهد داد.
از سال 1370 که تحقیقات وسیعی را در این باب شروع کردهایم متوجه شدهایم خیلی از پروندههای موقوفات تکراری است، یا برعکس برای چندین موقوفه یک پرونده تشکیل شده است، که در اجرای طرح اصلاح بایگانی این اشتباهات تصحیح میشود.
اگر به وقف معاطاتی (که در مباحث فقه ی و حقوقی جایگاه مشخص و مسلمی دارد) تکیه و استناد کنیم، هر عمل ماندگار عامالمنفعهای را میتوانیم از مقوله ی وقف بدانیم.
پس همه ی رقباتی که به صورت معاطات وقف شده و عقد وقف درباره ی آنها اجرا نشده است یا وقفنامه ندارند، موقوفه به شمار میآیند. از جمله، مساجد زیادی که در سطح استان خراسان بویژه در شهر مشهد، توسط خیران احداث گردیده ولی وقفنامه، برای آنها تنظیم نشده است.
به عنوان وقف معاطاتی باید در شمار رقبات وقفی قرار بگیرند. در حالی که همکاران ما تا کنون این گونه رقبات را در شمار آمار موقوفات منظور نمی کردند.
نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفه ی رسمی خراسان شامل چه موارد مهمی است و تنوع آن چگونه است؟
میراث جاویدان: بفرمایید همان نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفه ی رسمی خراسان شامل چه موارد مهمی است و تنوع آن چگونه است؟
گستره ی جغرافیایی خراسان و تنوع شرایط اقلیمی شهرها و نواحی آن، تنوع موقوفات را هم به دنبال دارد ؛ چه از نظر تنوع نوع رقبات و چه گوناگونی موارد مصرف آنها.
در بعضی ولایات و قسمت های خراسان نحوه ی مالکیت واقفین، نوع رقبات وقف را رقم زده و نوع نیازمندیهای عمومی آن مناطق نیز در نوع مصرف موقوفات تأثیر کرده است.
به عنوان مثال در بعضی از شهرهای جنوب خراسان که مردم با کمبود آب روبهرو بودهاند (مثل بیرجند، فردوس، طبس، گناباد...) آبهای وقفی زیادی داریم که عموما بر حوضها، آبانبارها و یخدانهای شهر وقف شده اند.
ساخت این گونه اماکن و وقف نمودن آنها یا از طریق اجرای صیغه ی وقف و یا به گونه ی معاطاتی که بدان اشاره شد، بوده است.چون نوع مالکیت اصلی را در این شهرهای گرمسیری، آب تشکیل میداده و ضروریترین و عمومیترین نیاز مردم هم، آب بوده است.
این مایه ی حیات، اصلیترین تبلور فکری واقفان را برای رفع نیازمندیهای عمومی تشکیل داده است. در نقاط دیگر خراسان هم به همین نحو، بسته به نوع مالکیت و نیازهای عمومی، وقف متنوع بوده است.
چند مورد از موقوفات مهم خراسان همراه با ذکر دوره تاریخی آنها به همراه معرفی مختصر واقفان
میراث جاویدان: اگر ممکن است چند مورد از موقوفات مهم خراسان را با ذکر دوره ی تاریخی آنها به همراه معرفی مختصر واقفان بیان فرمایید.قدیمترین موقوفه ی شناخته شده ی خراسان، که در زمره ی مهمترین و بزرگترین موقوفات این دیار هم هست، متعلق به گوهرشادآغا همسر شاهرخ تیموری است. این بانوی نیکوکار، بانی و مشوق کارهای خیر بسیاری در خراسان بوده و مورخان عهد تیموری وی را به فضائل و کمالات ستودهاند.
او و همسرش شاهرخ و نیز فرزند هنرمندشان بایسنقرمیرزا، خدمات شایان توجه ی به عمارت شهر مقدس مشهد کردهاند. قدیمترین آثار تاریخی شهر مشهد متعلق به دوره ی تیموری است.
در رأس همه ی آن ابنیه، مسجد باشکوه گوهرشاد است. بنابر منابع معتبر تاریخی و هم کتیبه ی نفیس ایوان مقصوره ی مسجد گوهرشاد که به خط ممتاز بایسنقر برجاست، بنای مسجد گوهرشاد در سال 821 ه ق به اتمام رسیده است.
بنابر وقفنامه ی گوهرشاد، که سوادی از آن در اواخر قرن یازدهم ه ق نوشته شده و موجود است، در سال 829 ه ق بانو گوهرشاد، موقوفات کرامندی را وقف مسجد کرده است.
خوشبختانه موقوفه ی گوهرشاد از موقوفات فعال خراسان است و از رقبات مهم آن، دو مزرعه ی سرده و سعدآباد میباشد که اکنون داخل شهر مشهد قرار گرفته و حدود سیصد هکتار وسعت آن دو است.
باید اظهار تأسف کنم از اینکه در همه ی شهر مشهد مقدس تنها یک خیابان در دل موقوفات این بانوی نیکوسیر به نام «گوهرشاد» وجود داشت که آن هم در نامگذاریهای جدید تبدیل به نام دیگری شد. ولی مردم محلی همچنان آن را با نام سابق میشناسند.
به مناسبت ششصدمین سال احداث مسجد گوهرشاد و تحریر وقفنامه ی آن قرار است کتابی در شرح حال و خدمات گوهرشاد و موقوفاتش برای تجلیل از این بانو منتشر شود. لازم به ذکر است که گوهرشاد در سال 861 به دست ابوسعید تیموری، حاکم سمرقند، کشته شد.
قدیمترین مدرسه ی موجود شهر مشهد را هم، بانوی دیگری از همعصران و منسوبان و معاشران گوهرشاد به نام «پریزاد خانم» همزمان با احداث مسجد گوهرشاد در جوار آن ساخته، که اکنون عملا جزئی از مجموعه بیوتات حرم مطهر حضرت رضا (ع) شده است و از آن به عنوان مدرسه استفاده نمیشود
. این بانو نیز در سال 823 قمری موقوفات کرامندی را به مدرسه اختصاص داده، که اگر از پارهای اختلاف نظرها درباره ی صحت و سقم وقفنامه ی پریزاد صرف نظر شود میتوان موقوفه ی او را قدیمترین موقوفه ی دارای وقفنامه ی خراسان نامید.
بنابر متن سواد وقفنامه ی پریزاد، او از اعقاب ربیع بن خثیم (مشهور به خواجه ربیع، درگذشته به سال 61 یا 63 ه ق در شمال مشهد در روستای حسینآباد که در وقفنامه ی پریزاد جزء رقبات موقوفه به همین نام آمده است مدفون است.
اکنون نام این روستا در اذهان مردم، از یاد رفته است و آن منطقه به نام «خواجه ربیع» موسوم شده است. برخی از مورخان پریزاد را از کنیزان گوهرشاد دانستهاند، ولی در وقفنامه، از او به عنوان منسوبه ی گوهرشاد بیگم نام برده میشود و دلالت بر خویشاوندی این دو بانو دارد.
ظهور صفویه و رسمیت یافتن تشیع در ایران، طی سدههای دهم تا دوازدهم، به وقف خراسان نیز جلوه و جلای بیشتر و رنگ شیعهگرایانه داد. صفویه مشهد را تبدیل به بزرگترین شهر زیارتی ایران کردند و با تبلیغات و توصیههای رسمی و شرعی، عامه ی مردم ایران را تشویق به سفر مشهد و زیارت حرم حضرت ثامن الحجج کردند.
(سفر پیاده ی شاه عباس اول در سال 1010 هجری قمری از اصفهان به مشهد از همان زمره بود). در پی این تدابیر، رفع نیازمندیهای عمومی زائران مشهد از اهم تلاشهای شاهان صفوی و دولت مردان ایشان بود .
که در قالب وقف، تحقق یافت. بدین سبب است که می بینیم اولین متولی رسمی آستان قدس، به نام خواجه عتیق منشی، نخستین واقف این آستان مقدس هم هست که وقفنامهاش (مورخ 931 هجری قمری) تاکنون باقی مانده است.
اللهوردیخان که از چهرههای سیاسی دوره ی صفوی است، در سال 996 ه ق، موقوفه ی مهمی را برای رفع نیازهای زائران مشهد و مستحقان این شهر اختصاص داد که دارای متولی است.
و زیر نظر اداره ی اوقاف خراسان، هم چنان فعال و دایر است. و نیز باید از گنبد باشکوه معروف به گنبد اللهوردیخان که از ساختهها و آرامگاه او است و داخل روضه ی منوره ی رضوی است نام برد.
اقدام بسیار مهم شاه عباس در احداث «خیابان» مشهد و جاری ساختن آب «چشمه گلسب» در آن (مشهور به آب خیابان) و اختصاص موقوفاتی کرامند به آن در سال 1023 هجری قمری، از مهمترین موقوفات صفویه برای رفع نیازهای عامه ی زائران حرم حضرت رضا (ع) و مردم مشهد بوده است.
اصل فرمانی را به تاریخ 1019 قمری در میان اسناد و مدارک موقوفات به دست آوردهایم که مبنی بر خرید سه ملک توسط شاه عباس اول و وقف آن بر مزار خواجه ربیع است و از اینکه این سه ملک، در وقفنامه ی پریزاد خانم آمده و مصارفی نیز بر مزار خواجه ربیع قرار داده شده است.،
جای تأمل است و نیاز به تحقیق و بررسی دارد. پروفسور دکتر هریبرت بوسه در کتاب پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی، دو فرمان را از شاه عباس اول به تاریخ 1017 و 1023 قمری معرفی کرده است.
که یکی در موزه ی بریتانیا و دیگری در کتابخانه ی آستان قدس رضوی نگهداری میشود. ابعاد و سایر مشخصات فیزیکی آنها مشابه مدرکی است که در اختیار ماست، ولی نامبرده از وجود این مدرک به علت عدم دسترسی به آن بیخبر مانده است.از پدیدههای مهم وقف خراسان، در عصر صفویه، موقوفات اولادی و وقف بر سادات مشهد است.
یکی از این موقوفات به سادات رضوی تعلق دارد که از قرن دهم هجری تاکنون فعالانه در مشهد دایر است و اکنون حدود ده هزار نفر از اولاد واقفین آن (میرزا ابوطالب و نوهاش میرزا ابراهیم رضوی) و عامه ی سادات رضوی ساکن شهر مشهد (یا ارض اقدس) سهم میبرند.
در نیمه ی دوم سده ی یازدهم قمری احداث مدارس علمیه و اختصاص موقوفات کرامند به آنها توسط دولت مردان و دیگر خیران عصر صفوی، مشهد را تبدیل به یکی از فرهنگیترین شهرهای ایران و حتی جهان آن روز کرد.
حدود ده مدرسه ی مهم (چون مدارس خیرات خان، میرزا جعفر، فاضل خان، عباسقلی خان، نواب، سمیعیه (ملا محمد باقر) پایین پا (سعدیه)، ابدال خان، بهزادیه، و رضوان... طی سالهای 1057 تا 1100 هجری قمری در شهر مشهد احداث گردیده، است.
که از آن میان، فعلا مدرسه ی عباسقلی خان در همان بنای پیشین و نواب، در ساختمانی تجدید بنا شده دایرند و با مدیریت علمی حوزه ی علمیه ی خراسان و پشتیبانی مالی اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان از طریق موقوفات مربوطه اداره میشوند
. مدرسه ی عباسقلیخان (که در ابتدای پایین خیابان واقع است) توسط عباسقلی خان شاملو، بیگلربگ خراسان، در سال 1077 هجری قمری احداث شده و بالغ بر هفتاد رقبه ی مهم موقوفه داشته که اکثر آن رقبات، در افغانستان واقع شده است.
اما مدرسه ی نواب که به اهتمام یکی از نقبای سادات شهر مشهد به نام میرزا ابوصالح رضوی مشهور به نواب در ابتدای بالا خیابان در سال 1086 هجری قمری ساخته شده و در سال 1090 موقوفاتی به آن اختصاص داده شده است، طی سیصد سال گذشته، نقش یکی از دانشگاههای مهم کشور را در خراسان و شهر مشهد ایفا کرده است.
معرفی بانی و واقف مدرسه نواب
میراث جاویدان: چون بسیاری از بزرگان علم و ادب خراسان در سده ی حاضر از تحصیل کردگان مدرسه ی نواب بودهاند، لطفا کمی بیشتر درباره ی این مدرسه و بانی و واقف آن توضیح دهید.درباره ی بانی مدرسه و واقف موقوفات آن باید عرض کنم که پدر میرزا ابوصالح، میرزا محسن بن میرزا الغ و مادرش دختر شاه عباس اول بوده است. جدش (میرزا الغ) در زمان شاه عباس اول از احترام بسیاری نزد شاه برخوردار بوده، است.
به گونهای که بازسازی مقبره ی خواجه ربیع با سرپرستی وی صورت گرفته است و تولیت موقوفات آب خیابان را هم شاه عباس به وی و اعقاب ذکورش سپرده است.
فرزندش میرزا محسن هم اولین فرد از سادات رضوی خراسان بوده که به امر شاه عباس اول در سالهای 1026 تا 1031 ه ق متولی آستان قدس رضوی شده است.
چون میرزا محسن، داماد شاه عباس بوده، شاه صفی (1028 تا 1053 ه ق) به منظور جلوگیری از دعوی سلطنت فرزندان وی بعضی را کشته، در نتیجه میرزا ابوصالح به هندوستان رفته و ملقب به «هندی خان» شده است.
اما پس از شاه صفی به خراسان بازگشته و در زمان شاه سلیمان صفوی (1075 تا 1105 ه ق) هم مدرسه ی نواب را ساخته و هم مصلای شهر مشهد را (که مصلای آن در سال 1086 احداث شده و تنها مصلای باقی مانده در شهر مشهد واقع در پایین خیابان است).
میزرا ابوصالح موقوفاتی را هم به مدرسه اختصاص داده، که هر چند اصل یا سواد وقفنامهاش در دست نیست اما نام رقبات آن بر لوحهای سنگی به تاریخ 1090 هجری قمری حک و بر دیوار مدرسه نصب شده است. خوشبختانه اکثر املاک مزبور باقی است.
و اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان در پی استیفای منافع آنها و اجرای نظر واقف به طور جدی است. این مدرسه به علت فرسوده شدن بنا، همراه با طرح توسعه ی حریم حرم رضوی تخریب شد .
و با همکاری صمیمانه ی آستان قدس رضوی و علاقهمندی مقام معظم رهبری و تولیت محترم آستان قدس رضوی (که هر دو بزرگوار از تحصیل کردگان و مدرسان این مدرسه بودهاند) بازسازی گردید و اکنون از فعالترین مدارس قدیمه ی شهر مشهد است.
مدرسه ی نواب، حدود صد طلبه و کتابخانهای معظم دارد که اغلب کتب آن از موقوفات خود میرزا ابوصالح و خطی است ؛ از جمله، قرآن نفیسی در میان آنهاست که به لحاظ ویژگیهایش، در نوع خود کمنظیر است. مدرسه ی نواب که تبدیل به مرکز «عالی علمیه» شده مدرسین دانشمندی دارد و در ابتدای بالا خیابان مشهد واقع است.
اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان در جهت رونق و غنای هر چه بیشتر این مدرسه، در صدد بالا بردن درآمد موقوفات و استیفای منافع و احیا و عمران رقبات آن است. این مدرسه به لحاظ نام بانی آن، ابوصالح، به مدرسه ی صالحیه نیز موسوم بوده است.
در مورد نواب میرزا ابوصالح رضوی کتب تاریخی، مطالبی نوشتهاند اما مرحوم مدرس رضوی در کتاب شجره ی طیبه با دقت بیشتری به شرح حال ایشان پرداخته است.
موقوفات خراسان در دورههای بعدی (نادری و قاجاریه و...) چه روندی داشته است؟
میراث جاویدان: موقوفات خراسان در دورههای بعدی (نادری و قاجاریه و...) چه روندی داشته است؟اگر چه در نیمه ی اول سده ی دوازدهم هجری، که عمده ی سنوات آن مصادف با سلطنت شاه سلطان حسین صفوی بوده (1105 تا 1135) اقدامات عمرانی مهم در خراسان و مشهد فروکش کرد و اختصاص موقوفات، بر این گونه ابنیه تخفیف یافت لیکن ماهیت وقف، از رونق نیفتاد.
نادرشاه افشار هم که در اوج قدرت خویش، استقلال موقوفات آستان قدس و دیگر موقوفات کشور را مخدوش ساخت، در زمان حکمرانی خراسان، خود از جمله ی بزرگترین واقفان و عمرانگران خراسان بود.
وی در آغاز کار (سال 1143 هجری قمری) که هرات را متصرف شد سنگابی نفیس را از ارگ آن شهر به مشهد منتقل کرد و سقاخانه ی معروف به اسماعیل طلایی را در میان صحن عتیق (انقلاب کنونی) بنا کرد.
در سال 1145 هم موقوفات کرامندی را برای تأمین آب شرب گوارا جهت سقاخانه ی مزبور و مصارف خیر بر سر مقبره ی نو ساخته ی خویش در شهر مشهد، اختصاص داد.
نادرشاه که دومین گلدسته ی حرم رضوی (مجاور ایوان عباسی) را ساخت و آن را طلاکاری کرد، گلدسته ی قبلی (مجاور گنبد طلا) و ایوان اصلی حرم را هم مطلا کرد، که بدان سبب ایوان مزبور به ایوان طلای نادری شهرت یافته است.
وی با هزینه ی زیادی آب بند گلستان را نیز جهت رفع کمبود آب زائرین حرم حضرت رضا (ع) و اهالی مشهد به این شهر منتقل کرده است.در وقفنامه ی متنوعالمصرف وی شرط شده است که هر شب جمعه، پنجاه من نان، در محل مقبرهاش میان فقرای شهر توزیع شود .
همچنین در هر نوروز اثاثیه ی گرانقدر مقبره را، اعم از فرش، پرده و... فروخته و وجه آن میان نیازمندان توزیع گردد.
متأسفانه اغلب رقبات موقوفه ی نادری در اواخر سده ی دوازدهم و در زمان قاجار، که با نادرشاه خصومت شدید داشتهاند، از تصرف وقف خارج شده و یا از بین رفته است. اما بخشی از آن، از جمله، مزرعه ی دهشک نادری، در مجاورت شهر توس، اکنون به وقفیت باقی است.
و از آن استیفای منافع میشود. امیدواریم در آینده ی نزدیک با تحقیق و تفحص، بقیه ی موقوفات نادری را هم شناسایی و احیا کنیم. نکات بسیار جالب توجه ی در وقفنامه ی نادر به چشم میخورد، که برخی از آنها نمایانگر جنبههای مختلف شخصیتی اوست. از جمله، نقش مهر (سجع) او است که در وقفنامه ی وی منقوش است
با عبارت: «لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار - نادر عصرم ز لطف حق، غلام هشت و چار».در همین جا باید عرض کنم به جز روان شاد قدوسی، مؤلف کتاب نادرنامه، از همکاران اداره ی اوقاف خراسان، که در حدود سال 1340 خورشیدی در کتاب خویش از وقفنامه ی نادرشاه یاد کرده، دیگران این جنبه از شخصیت وی را به فراموشی سپردهاند.
برادرزاده و جانشین نادرشاه، یعنی علیقلی خان هم که پس از قتل نادر با نام عادلشاه یا علیشاه افشار حدود یک سال و نیم سلطنت کرد، قدیمترین و جامعترین فهرست از موقوفات آستان قدس را مشهور به طومار علیشاه ی در سال 1160 تهیه و یا تصویب کرده است.
او مقبرهای در مجاورت قبرستان قتلگاه مشهد (باغ رضوان) برای خویش ساخته بود و در سال 1161 موقوفات بسیار مهمی را برای نگهداری آن و انفاق و فعالیت مذهبی در محل مقبرهاش اختصاص داده، است.
که خوشبختانه به اهتمام متولی موقوفه و هدایت و حمایت قانونی اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی خراسان بخشی از آن احیا شده و آینده ی درخشانی برای این موقوفه پیشبینی میشود.
گرچه سلاطین قاجار مانند پادشاهان صفوی و نادرشاه موقوفات عام المنفعه ی مهمی نداشتند اما بعضی از حکمرانان شهرها و ولایات خراسان در آن عصر موقوفات مهمی در قلمرو حکومتی خویش داشتهاند که بسیار جالب توجه است.
از آن جمله امیر حسن خان طبسی (بانی و واقف باغ گلشن طبس و املاک بیشمار دیگر) در سال 1234، و حاج محمدباقر خان ملقب به عمادالملک از اعقاب او در سال 1300 هجری قمری، دو موقوفه ی مهم دارند که وقفنامه ی عمادالملکی با چهار متر طول، دهها رقبه، و بالغ بر هفتاد مورد مصرف قابل توجه است.
سایر مردم عهد قاجاری نیز موقوفات فراوانی را وقف روضهخوانی ماههای محرم و صفر، درمانگاهها و دارالشفاها، اطعام و سایر جهات عمومی کردهاند، که اغلب بر جا و فعال هستند.
اشارهای به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان
میراث جاویدان: اشارهای هم به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان داشته باشید.تردیدی نیست که وقف در ایران باستان رواج داشته، و در دوره ی اسلامی هم، یکی از سنتهای حسنه ی جامعه اسلامی بوده است.
در ایران و خراسان نیز از همان سدههای اولیه ی اسلامی، وقف املاک و اموال با تبدیل به ماهیت اسلامی، امری جاری و متداول بوده، گر چه حوادث دهشتناک تاریخی که بر همه ی جنبههای زندگی مردم اثر نامطلوب میگذاشته است.
وقفنامههای مربوط به سدههای اولیه تا قرن نهم هجری خراسان را به باد تطاول داده است. اما با این حال اغلب رقبات وقفی مربوط به آن قرون در تصرف وقف باقی مانده است.
این موقوفات که عموما به حرم حضرت رضا (ع) و رفاه زائران آن و مستمندان شهر مشهد، تعلق داشته.باید از همان زمان شهادت حضرت رضا (ع) و دفن ایشان در قریه ی سناباد نوغان توس جاری شده باشد.
کما اینکه مورخان گفتهاند خود حضرت (ع) با وجه ی که از محل کتابت قرآن کریم تحصیل کرده بود زمینی را در اراضی سناباد خریداری و وقف بر مقابر مؤمنین و مؤمنات فرمود (به روایت خلاصة التواریخ میر منشی قمی).
قنات سناباد هم که بنابر شهرت، جسد مبارک حضرت رضا (ع) را با آب آن غسل دادهاند، از قدیمترین موقوفات این آستان مقدس تلقی می شود. احتمال میرود کاریزی که گفته شده در اوایل سده ی پنجم خشک شده و توسط ابوالحسن عراقی دبیر، مجددا روان گردیده و دیهی بر آن وقف شده.مان قنات سناباد بوده باشد.
پس از آن هم وقف بر آستان قدس رضوی ادامه داشته، به گونهای که شاه تهماسب صفوی ابتدا دو متولی برای آستان قدس رضوی منصوب کرد، یکی با نام متولی سنتی برای موقوفات ویژه ی شاهان صفوی و دیگری با عنوان متولی واجبی برای نظارت بر موقوفات پیشین که متولیان منصوص خاص خود را داشتهاند
. اما به هر روی به سبب از میان رفتن وقفنامههای پیش از عهد تیموی، از موارد مصرف دقیق آنها اطلاعی در دست نیست. در آستان قدس رضوی این گونه موقوفات موقوفات مطلقه نامیده می شود.
ما هم از جزئیات موقوفات خراسان تا قبل از وقفنامه ی گوهرشاد بیگم و پریزاد خانم بیخبریم. از آن پس، در دوره ی تیموری عموم وقفنامههای باقی مانده حکایت از این دارد .
که مصارف آنها ویژه ی زیارتگاهها و مقابر امامزادگان (مثل موقوفه ی مظفرالسلطان بن علی کاسفی، مورخ 937 ه ق، که به مصارف بقعه ی شریفه ی حضرت سید حمزه (ع) در کاشمر اختصاص دارد) و یا بر مساجد و مدارس آن عهد است (مانند مسجد گوهرشاد و مدرسههای پریزاد و دو در).
با روی کار آمدن صفویه، بجز آنچه پیش از این بیان شد، به سبب علاقه ی شاهان صفوی و مردم ایران به خاندان عصمت و طهارت، بویژه حضرت سیدالشهدا (ع)، تحول فکری - فرهنگی ویژهای در عرصه ی وقف ایجاد شد.
و موقوفات مهمی به مصارف تعزیهداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در ایام محرم و صفر، خصوصا روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین و اواخر ماه صفر اختصاص یافت. ساختن تکایا و حسینیهها و وقف بر آنها نیز در بین مردم رایج گشت. در مجموع، این گونه موقوفات بخش عمدهای از وقفهای دوره صفوی را در برگرفت که خراسان هم از این امر جدا نبود.
دیگر مصارف عمده ی موقوفات عصر صفوی، برگزاری آبرومندانه و باشکوه اعیاد غدیر، قربان، سوم و نیمه ی ماه شعبان، روز ولادت حضرت ختمیمرتبت، اطعام و افطاری در ماه مبارک رمضان میباشد.
تهیه دارو برای مستمندان و کمک به درمان ایشان، کمک به فقرای خراسان و مشهد و زوار محتاج حرم حضرت رضا (ع) و ابناءالسبیل، هزینه نگهداری کودکان بیسرپرست در دارالایتامها، تلاوت قرآن کریم، خرید کتاب، خصوصا کتب احادیث اهل بیت، نشر معارف اسلامی، کمک به بیمارستانها و درمانگاهها نیز عمده مصارف موقوفات خراسان عصر صفوی و بعد از آن را تشکیل میدهد.
در بیرجند موقوفهای است که یکی از مصارف آن دفاع از حدود و ثغور کشور ایران در زمان حمله ی دشمنان اسلام است و ما از محل درآمد همین موقوفه کمکهایی به دفاع از کشور در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران کردیم.
چنان که پیشتر هم ذکر شد در طبس موقوفهای است که بالغ بر هفتاد مورد مصرف دارد و تقریبا تمام نیازمندیهای جامعه ی کوچک محل واقف را در حد توان خود مرتفع میساخته است. جای بیان همه ی مصارف نیست .
ولی یکی از مصارف این موقوفه، برای طلبهای است که علم طب بخواند. در طبس و دیگر شهرهای گرمسیری جنوب خراسان (فردوس، گناباد، خور، خوسف، بیرجند و..) در مسیر تردد زائران حضرت رضا (ع) آبانبارهای موقوفه داریم.
همچنین در راه زائرانی که از شهرهای کرمان، یزد، قم، ری و تهران به مشهد میآمدهاند برای استراحت ایشان کاروانسراهایی به همت واقفان ساخته شده که اغلب در جوار آنها آبانبارهای وقفی هم ایجاد شده است.
به عنوان نمونه توجه میدهم که در وقفنامه ی مورخ 1132 که اکنون پیش رو دارم واقفی به نام حاجی عبدالصانع سبزواری، هفت باب رباط در راه خراسان در ریود، سبزوار، نیشابور، قدمگاه، حوض سنگ، لاسجرد و ده نمک که هر یک شامل چند دکان نیز بوده است .
به جهت استفاده ی عابرین و مترددین ساخته و مدار هفده شبانهروز مزرعه ی دستجرد از توابع نیشابور را برای حقالشرب آبانبار رباط (حوض سنگ) وقف کرده است.
پیش از این گفته شد که باغ معظم و با شکوه و زیبایی در منطقهای کویری و گرمسیر به نام باغ گلشن در طبس برای آسایش مردم محل و مسافران رهگذر وقف شده است که بنا به شرایط جوی و اقلیمی منطقه، چنین رقبهای به ابتکار واقف ساخته شده است.
که خوشبختانه پس از گذشت سالها از احداث آن، هم اکنون از جمله ی زیباترین باغهای ایرانی به شمار م یرود و همچون نگینی زمردین در دل کویر خودنمایی می کند. شاید تغییر نام طبس، از طبس گیلکی به طبس گلشن از همان زمان بوده باشد.
در برخی از موقوفات آستان قدس رضوی علاوه بر اینکه برای زائران حضرت رضا (ع) مصارفی تعیین شده، برای حیوانات همراه کاروانیان نیز، اعم از اسب و استر و الاغ و شتر و حتی سگها، علوفه و خوراک در نظر گرفته شده است. این گونه مصارف، نشانه ی افتخارآمیزی است .
از فرهنگ و تمدن مردم مسلمان ایران که علاوه بر توجه به همنوعان نیازمند خویش، جانوران را نیز از دیدگاه بلندنظر و والای خود دور نداشتهاند.
تدابیر اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان برای رفع مشکلات
میراث جاویدان: با این همه موقوفه و تنوع مصرف آنها در استان پهناور خراسان، اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی خراسان، برای رسیدگی شایستهتر به این همه و رفع مشکلات مربوط به آنها چه تدابیر ویژهای اندیشیده است.ابتدا باید عرض کنم که فاصله ی غربیترین تا شرقیترین شهرستان خراسان 500 کیلومتر و فاصله ی شمالیترین تا جنوبیترین شهرستان آن 917 کیلومتر است.
فاصله ی شهرستان نهبندان تا مشهد و مرکز استان هم، به عنوان دورترین نقطه، 705 کیلومتر است. در نتیجه لازم است که برای بهبود مدیریت و پیشرفت امور مربوط به موقوفات خراسان و ایجاد تسهیلات برای مستأجرین و مراجعین به ادارات اوقاف این استان تمهیدات علمی و مدبرانهای پیریزی شود.
در اکثر شهرستانها، اداره ی اوقاف و امور خیریه دایر کردهایم. حتی در بعضی از نقاط که به لحاظ محدودیت قوانین و مقررات امور اداری و استخدامی دچار محظور و مشکل بودهایم.
علی رغم روبهرو بودن با مشکلات عدیده، به جهت تأثیر مثبت در بهبود مدیریت، مبادرت به ایجاد دفاتر نمایندگی کردهایم، که تقریبا همانند یک ادارهی مستقل به وظایف محوله عمل مینمایند.
در حال حاضر در بیست و دو شهرستان، دارای اداره ی اوقاف و در ده شهرستان، دارای دفتر نمایندگی هستیم ؛ و با تشکیل این واحدها و عملکرد خوب آنها، نتایج سودمند چند جانبهای به دست آوردهایم.
از جمله اداراتی که طی چند سال اخیر تأسیس کردهایم اداره ی اوقاف و امور خیریه ی نهبندان بوده است. نهبندان با بیرجند 203 کیلومتر فاصله دارد، و افراد مرتبط با موقوفات آن شهرستان برای انجام امور خویش، باید فاصله ی مزبور را تا بیرجند طی میکردند .
و کارکنان اداره ی اوقاف بیرجند هم برای رسیدگی به موقوفات و اماکن متبرکه، همان فاصله را تا نهبندان می پی مودند و در نتیجه کار چندان مثبتی نمیتوانست انجام بگیرد، و مردم در عسر و حرج بودند،
اما پس از تأسیس اداره ی اوقاف نهبندان این نقیصه ی اداری و خدماتی برطرف شد. همچنین پس از آنکه چناران به صورت شهرستانی مستقل، از مشهد، جدا شد اولین اداره ی کلی که مبادرت به تأسیس اداره در نهبندان و دفتر نمایندگی در شهرستان چناران کرد، ما بودیم.
اینک مردم شریف چناران کارهای اداری خود را در همان محل، توسط دفتر نمایندگی چناران انجام می دهند. ما در این موارد بجز آنکه هدفهای تخصصی و اداری خویش را دنبال می کنیم،
به کاستن بار ترافیکی بین شهرها و رفت و آمدهای بیمورد و در جهت ایجاد تسهیلات و رفاه حال مردم، صرفهجویی در وقت مردم، سوخت و انرژی، کاستن از آلودگی هوای شهر مشهد و سایر عوامل که همگی در دنیای علمی کنونی، دولتها با دقت بدان می نگرند، توجه داشتهایم.
گستردگی کمی موقوفات و مسؤولیت اداری اوقاف خراسان نیز کمتر از وسعت این استان نیست. چنان که پیشتر هم عرض شد تعداد موقوفات خراسان، اعم از آنچه به اصطلاح متصرفی یعنی فاقد متولی هستند.
و ادارات اوقاف به جای متولیان، سرپرستی آنها را به عهده دارند یا آنچه غیرمتصرفی است و دارای متولی میب اشند و ما بر اداره ی آنها نظارت و با متولیانشان در اداره ی امور موقوفات تشریک مساعی داریم، حدود 19,853 فقره است.
که به آمار تقریبی، 91,161 رقبه را شامل میشود. در باب تعداد رقبات اشاره می کنم که هر ملک موقوفه اعم از اینکه یک باب دکان باشد یا مزرعهای پانصد هکتاری، یک رقبه محسوب میشود. پس، در برنامهریزیهای اداری و ارزیابیهای لازم به هر دو جنبه ی رقبات، یعنی کمیت و کیفیت آنها باید توجه شود.
تعداد بقاع متبرکه ی ما که شامل مرقد مطهر امامزادگان و مزارهای دیگر میشود 280 مورد است. تعداد مدارس علوم دینی که برخی مستقیم و تعدادی به طور جانبی با آنها همکاری میشود 84 مورد، و مساجد مرتبط با این اداره بیش از 10,062 باب میباشد. گر چه ما در همه ی امور این مساجد دخالت مستقیم نداریم .
ولی به سبب آنکه هر مسجدی یک رقبه ی وقفی محسوب میشود رسیدگی به امور موقوفات و کارهای عمرانی آن از وظایف اداره ی اوقاف است، و نیز با همکاری «مرکز رسیدگی به امور مساجد» (که توسط نماینده ی محترم ولی فقیه و تولیت آستان قدس رضوی در استان خراسان تشکیل شده) .
با انتخاب و صدور ابلاغ برای اعضای هیأت امنای همه ی مساجد بر شؤون داخلی آنها نیز به طور غیرمستقیم نظارت و با مرکز رسیدگی به امور مساجد همکاری صمیمانه و تشریک مساعی داریم.
و با این تدبیر، خوشبختانه اداره ی امور مساجد این استان دچار بلاتکلیفی نشده و در اداره ی آنها از نظم و قاعده ی قابل انتظاری برخوردار است.بعضی آمار دیگر که ممکن است اعلام آنها مفید واقع شود به این شرح است:
- مؤسسات خیریه ی شهرستان مشهد به تنهایی 83 مورد است، که به هر حال در مواردی ارتباط کاری با ادارات اوقاف و امور خیریه دارند و با پیگیری و همت اداره ی کل امور اجتماعی استانداری خراسان به جهت رفع نارساییهای آنها و امکان تقویت و پشتیبانی های معنوی و اداری .
و حتی مالی از آنها و ایجاد هماهنگی بین همه ی مؤسسات و ادارات ذیربط از جمله اداره ی اوقاف و امور خیریه، با انتخاب خود آنان، شورایی تحت عنوان، «شورای هماهنگی تشکلهای غیر دولتی» تشکیل گردید که امید است.
در آینده از این طریق، خدمات شایسته ی افراد خیر و مؤسسات و تشکلهای خیریه، طی تشکیل جلسات پیدرپی، با حضور نمایندگان این مؤسسات و ادارات ذیربط از جمله اداره ی اوقاف و امور خیریه، بدون دغدغه و مشکل، با جامعیت و گستردگی بیشتر و بهتری به جامعه ی اسلامی ارائه شود.
- درآمد سالیانه ی موقوفات متصرفی در سال 1379 مبلغ 15,029,650,257 ریال بوده، که نسبت به سال 1378 میزان 5ر47 درصد اضافه درآمد داشته است.درآمد سالیانه ی موقوفات غیرمتصرفی خراسان در سال 1379 بیش از 7,862,951,814 ریال بوده است.
لازم به توضیح است که چون نقش ما نسبت به موقوفاتی که دارای متولی است بیشتر جنبه ی نظارتی دارد، بی تردید آمار درآمدها، بیشتر از این است، گر چه ما نتوانستهایم برای همه ی بقاع متبرکه ی تحت نظارت خود، بودجه تنظیم نماییم و همین نقیصه، ممکن است.
در خصوص موقوفات هم وجود داشته باشد بدین معنا که اگر درآمدهای موقوفات را بر اساس بودجه ی فردی تنظیمی محاسبه کنیم که مسلما به عللی، قادر به تنظیم بودجه برای همه ی موقوفات نیستیم (چه متصرفی و چه غیر متصرفی) و اگر در آمدها را بر اساس آنچه از مستأجرین وصول شده است محاسبه نماییم.
یعنی بر اساس ترازهای مالی، باز میبینیم که این ارقام، درآمد واقعی موقوفات نیستند، زیرا مبالغ زیادی به عنوان درآمدهای وصول نشده که در اصطلاح به آنها «لاوصولی» می گوییم به عللی هنوز در دست مستأجرین باقی مانده است.
علی رغم اینکه حوادث غیر مترقبه، از جمله، خشک سالی چند ساله ی خراسان که مستأجرین رقبات وقفی را در بخش کشاورزی و باغداری دچار عسر و حرج کرده است، و در درآمد سالیانه ی موقوفات نیز به طور طبیعی اثر نامطلوب می گذارد، با این وضع، میزان رشد درآمد موقوفات، رضایت بخش ارزیابی می شود.
گستردگی و تنوع رقبات وقفی
میراث جاویدان: با توجه به گستردگی و تنوع رقبات وقفی این استان اندکی راجع به شیوه ی اداره ی بهینه ی آنها توضیح دهید.رقبات ما بسیار متنوع است. این رقبات، به طوری که اشاره شد از لحاظ نوع استفاده، به رقبات وقف انتفاع و رقبات وقف منفعت، تقسیمبندی می شوند. تشخیص هر یک از آنها کار آسانی نیست، و در برخی موارد نمیتوان به سادگی تشخیص داد که رقبه ی مورد نظر، جزء کدامیک از آنهاست، لذا برای تشخیص دقیق و صحیح، لازم است به وقفنامه و نظر واقف رجوع شود.
در مورد رقبات از نوع وقف منفعت که نظر واقف بر این بوده است از درآمد حاصله ی رقبات، نیاتش اجرا شود، وظایف متولیان و امنای موقوفات ایجاب می کند، به هر ترتیبی که صلاح بدانند و یا شرایطی که زمان اقتضا میکند بهرهبرداری بهینه نمایند تا بتوانند درآمد بیشتری به دست آورند.
و تغییر شکل رقبه هم مانعی ندارد، مثلا تبدیل منزلی که مخروبه شده به چندین واحد تجاری که درآمد بسیار زیادتری خواهد داشت، اشکالی ندارد.
بلکه عین صواب و صلاح است. یا املاک زراعی و کشاورزی که بر اثر گسترش شهرها، به طور طبیعی داخل در شهر شده است و تبدیل آن به قطعات مسکونی، تجاری و هر نوع کاربری قانونی که ایجاب نماید اشکالی نخواهد داشت .
و در این مورد نظر فقهای شیعه، در استفاده ی بهینه از رقبه، رعایت قاعده ی «انفع به وقف» است. لیکن در رقباتی که از نوع وقف انتفاع است. موضوع قدری حساستر است.
بلکه در برخی از آنها موانع قاطع شرعی در تغییر و تبدیلش وجود دارد، مثل مساجد که در شرع مقدس اسلام، احکام ویژهای بر آنها مترتب است و در صورت بروز عواملی که ناگزیر به تغییر آن شویم باید راههای شرعی خاص خودش را طی کنیم.
ولی اماکنی مانند کاروانسراها، آبانبارها، برخی از حمامهای عمومی، گورستانهای وقفی متروکه، که در شرایط کنونی از حیز انتفاع خارج شده است .
برای هر یک، با شناخت دقیق از اینکه از نوع وقف انتفاع بوده است یا منفعت، به آسانی می توان به گونهای که به نفع جامعه و موجب احیای رقبه شود،
راه حل مناسبی، جستجو کرد. در این باب باید به اصطلاح فقهی «اقرب به غرض واقف» که فقها، برای گشودن مشکل، پیشبینی کردهاند، آشنایی داشت. خوشبختانه در خراسان، بسیاری از اماکن مخروبه ی وقفی با تدابیری که اندیشیده شده است به بهرهوری جدید رسیده است.
حتی آبانبارهای مخروبه یا حمامهای غیر قابل استفاده و نیز کاروانسراهای قدیمی بویژه آنهایی که دارای ارزش تاریخی نیز هست با نظارت اداره ی کل میراث فرهنگی، با حفظ بافت قدیمی، بازپیرایی شده و به بهرهوری رسیده است.
در اینجا در بحث «بهبود مدیریت» باید به لزوم تخصص در کار و مهارت شغلی اشاره کنم که در نوع کار، نسبت به سرعت و دقت امور، کمیت و کیفیت مطلوب، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند و برای دستیابی به این هدف، موضوع آموزشهای مقطعی و مستمر حین انجام کار، بسیار ضروری است.
بدین امر مهم نیز باید توجه داشت، علاوه بر اینکه اصولا، وقف در ماهیت خویش یک مبحث مهم فقه ی و حقوقی است، با قوانین مختلف، از قبیل شهرداری، ثبت اسناد و املاک، مالیاتی، بیمه، قانون کار، حقوق مدنی و کیفری باید دستاندرکاران امور وقف حداقل آشنایی نسبی داشته باشند.
بیتردید در مسائل وقف گاهی به امور پیچیده و مشکلی برخورد می شود که با آگاهی و تسلط بر موازین و قواعد حاکم بر وقف میتوان مشکل را گشود، برای روشن شدن بیشتر موضوع مورد بحث، یکی از موقوفات مشهد را شاهد مثال م یآورم.
در زمانی که طرح تحقیق پیرامون وقفنامهها و موقوفات را در دست اجرا داشتیم، به وقفنامهای برخورد کردم که شخصی به نام میرزا اسماعیل شالفروش کرمانی، دو باب منزل کوچک و بزرگ واقع در کوچه ی مسجد و حمام شاه، جنب مدرسه ی علمیه ی سلیمان خان قاجار، که متصل به هم و شبیه به بیرونی و اندرونی بود و رفت و آمد در آن منازل، از یک در انجام میشد،
درآمد هر یک از آنها را مستقلا بر مصارفی از جمله، درآمد یکی را بر روضهخوانی و دیگری را بر تلاوت قرآن مجید وقف کرده بود و نیز استفاده از طبقه ی فوقانی منزل بزرگ را برای سکنای متولی که در قبال حقالتولیه ی خود، در آن سکنا گزیند،اختصاص داده بود.
در هم آمیختگی رقبات و از طرفی تعدد نوع مصرف، انجام امور موقوفه، از قبیل تنظیم بودجه ی فردی موقوفه که به جهات عدیدهای دارای اهمیت ویژهای است و شاخص و محور انجام امور موقوفه به شمار میرود .
و اجرای نیات واقف را به طور صحیح و دقیق، برای همکاران مشکل و شاید غیر ممکن کرده بود و امکان انجام صحیح امور موقوفه، نیاز به آموزش متصدیان امور، در تمام بخشها، از تعاریف و اصطلاحات وقفی داشت که این آگاهی در کلاس آموزش کارکنان به همکاران داده شد .
زیرا یک امر پیچیده، گاهی بر اثر عدم اطلاع کافی، بدون اقدام باقی میماند و یا چنانچه اقدامی صورت بگیرد، با نیات واقف و موازین شرعی مغایرت دارد. در همین موقوفه، حتی در یک رقبه، وقف انتفاع و وقف منفعت را همراه، مشاهده می کنیم.آن بخش از رقبه را که واقف، مقرر کرده است، به اجاره، داده شود و از محل عواید حاصله، روضهخوانی و تلاوت قرآن انجام شود.
وقت منفعت است و اتاقهایی که مقرر کرده، متولی، به جای دریافت حقالتولیه، در آن سکونت کند، از نوع وقف انتفاع است. از همه مهمتر اینکه وقتی متولی موقوفه، شخص معلوم و محصوری است،
پس نسبت به آن بخش که متولی، موقوف علیه است، وقف، خاص محسوب میشود نه عام. اصولا این مسأله، موضوع مهمی است که در چنین موردی که متولی در قبال اعمال تولیت، به جای حقالعمل و اجرت خویش که اصطلاحا، حقالتولیه نامیده می شود،
در بخشی از رقبه سکنا نماید، در شمار موقوف علیهم، قرار میگیرد یا خیر ؟ زیرا قرار گرفتن در هر یک از مصادیق مذکور، چون هر کدام، احکام خاص و ویژهای دارد و حتی قوانین موضوعه درباره ی موقوفات خاصه و عامه، مختلف است، نحوه ی عمل متصدیان امور موقوفه نیز باید با مقررات موضوعه ی خودش مطابقت داشته باشد.
حال اگر این رقبات، بر اثر توسعه ی حریم حرم مطهر رضوی تخریب شده باشد و بدون توجه به مفاد وقفنامه که سه نوع مصرف برای درآمد آنها، از طرف واقف، تعیین شده است، کارشناس، با نگاه به شکل ظاهری رقبات، که حاکی از یک رقبه می کند.،
بدون در نظر گرفتن سهم هر یک، ارزش کلی آن را تعیین نماید، در زمان تبدیل به رقبه ی دیگر، تفکیک درآمد و هزینه هر یک از نیات واقف برای متصدیان امور موقوفه، با مشکل همراه خواهد شد. به همین دلیل به خوبی در خاطر دارم در زمان تشریح جهات مختلف این موقوفه، در کلاس آموزش کارکنان، لزوم این دقت را در زمان کارشناسی و قبل از تخریب تأکید میکردم.
اقدامات عمرانی اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان
میراث جاویدان:نظر به اهمیت احیا و عمران موقوفات و با توجه به اینکه احیای هر رقبه در حکم ایجاد یک وقف جدید است، درباره ی اقدامات عمرانی اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی خراسان توضیحات بیشتری بدهید.مقوله ی عمران و آبادانی از عوامل بسیار مهم در پیشرفت شؤون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و در نهایت ارتقای سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه و بالاترین شاخص پیشرفت همه جانبه ی جوامع بشری است که این امر نیز از طریق بهبود مدیریت، حاصل میشود و تحقق می یابد.
در تشریح اقدامات عمرانی یادآور میشوم، قبل از هر چیز باید توجه داشت که هر موقوفهای در حکم یک بنگاه و مؤسسه ی اقتصادی است .
و نگاه مدیران آن، چه متولیان و چه دیگران، برای ماندگاری اصل آن و امکان استمرار منافع و بهرهوری از رقبات، چه منفعت و انتفاع، در گرو برنامهریزیهای صحیح اقتصادی است و باید پیوسته با محور قرار دادن این دیدگاه، موقوفات را اداره کرد.
شاید ضروری باشد توضیح دهم که این نگرش و این دیدگاه، بدان معنا نیست که اجارهبها و یا سایر وجوه ی که تحت عناوین مختلفی از مستأجرین رقبات وقفی وصول می شود باید خیلی بالاتر از حقوق سایر املاک باشد.
بلکه وقتی بحث از سیاست اقتصادی میکنیم مفهومی ورای این جنبه دارد، زیرا توجه به نرخ کالا، تنها یکی از عوامل است و عوامل مهم دیگری در مصالح کوتاه مدت و دراز مدت یک مؤسسه اقتصادی وجود دارد که در مجموع میتوان به کلاننگری، تعریف کرد که چه بسا بسیاری از افراد غیر متخصص که به اصطلاح شم اقتصادی ندارند به جهت غیر آشکار بودن نتیجه، توان درک و دریافت این منطق اقتصادی را نداشته باشند.
در مجموع باید اداره ی موقوفات و سیاست گذاری کلاننگر آنها از عوامل بازدارنده به دور باشد. مدیر موقوفه هر کس که هست باید در تصمیم گیری آزاد باشد، تا بتواند با سرعت راه درست را برگزیند، قدرت تصمیمگیری داشته باشد.
و از جسارت کافی در گام نهادن به راهی که به صلاح موقوفه تشخیص داده است برخوردار باشد. در چنگ قوانین و مقررات دستوپاگیر و زمانبر اسیر و گرفتار نباشد. به عنوان نمونه عرض میکنم گاهی مصالح موقوفات ایجاب می کند که رقبهای با اجاره ی کمتری واگذار شود تا نتیجه ی مطلوب در آینده به دست آید.
یا به فرد انتخاب شدهای واگذار شود که حافظ منافع موقوفه تشخیص داده میشود و به فوریت هم تصمیم گیری شود. چون نسبت به مصالح بعضی از رقبات، زمان و فصل حاکم است، مثلا در اراضی زراعی و باغها، در فصل خاصی و مدت کوتاهی انحصارا میتوان تصمیم گرفت .
و چنانچه مدیر موقوفه، به استقلال و فوریت نتواند در جهت مصالح وقف عمل کند، موقوفه دچار ضرر و زیان خواهد شد. یا به عنوان مثال اگر رقبهای که ماهیانه استعداد درآمد صدهزار تومان یا بیشتر را دارد.
و برای به اجاره دادن آن بخواهد تشریفات چندماههای را طی کند، روشن است که طی این چند ماه به طور آشکار نسبت به آن مدت که خالی و بدون درآمد مانده، رقم قابل توجهی ضرر کرده است.
ضمن اینکه شرایط اقلیمی هر منطقه و محلی یا رقبهای، با هم تفاوت می کند که باید در سیاستگذاریها و قانونگذاریها به عنوان اصول علمی و روشن اقتصادی بدان توجه شود.
من چند سال پیش در انجام مأموریتی برای کاشیکاری مسجد شیعیان، به شهر بمبئی که مرکز استان بزرگ و پهناوری در هند است رفته بودم، طی این سفر ملاقاتی با مدیر کل اوقاف استان مذکور داشتم، حال تعداد موقوفات، انواع آن و اطلاعاتی از این قبیل، مقوله ی دیگری است،
ولی نکته ی جالب توجه که می توانست بسیاری از مشکلات و گرفتاریهای موجود ما را حل کند در آنجا باانتصاب یک قاضی از قوه ی قضائیه به عنوان مدیر کل، حل کرده بودند که با اختیارات قضائی خویش به بسیاری از موارد که جنبه ی قضائی و حقوقی داشت در کمترین زمان رسیدگی میکرد و شاید هم اصولا، در آنجا اداره ی کل اوقاف، وابسته به قوه ی قضائیه بود.
ببینید، همانگونه که در بخشی از سخن، به تنوع رقبات وقفی، اشاره شد، اکنون نیز میگوییم که چون رقبات وقفی، عمری کهنسال دارند و طی قرون، تحت شرایط اقلیمی، تاریخی فرهنگی مختلف، وقف شدهاند، خواه ناخواه بویژه در استان پهناوری همانند خراسان که این عوامل در همه ی نقاط آن پراکنده است.
کهنسالی، تنوع و پراکندگی از ویژگیهای رقبات وقفی در این استان به شمار میرود. لذا نگهداری، بازپیرایی، توسعه، تعمیرات و ساخت و سازهای ابتدائی، نسبت به هر رقبه و نوع کاری که لازم است صورت بگیرد،
باید بر اساس تدابیر علمی و با حساسیتهای لازم فنی انجام شود. پس باید ابتدا رقبه ی وقفی مورد شناسایی قرار بگیرد، حال شناسایی، دو مفهوم دارد، مفهوم اول این است که، رقبه به عنوان موقوفه بودن، برای ما مجهول بوده است .
و اکنون معلوم شده است که این مکان، از رقبات وقفی است، مفهوم دوم این است که بحث شناسایی به عنوان تشخیص نوع رقبه است، و نوع کای که در عمران و احیا و بازپیرایی و یا توسعهی آن باید انجام شود .
که شناسایی همچنان ادامه پیدا می کند تا دانسته شود، رقبه از نوع وقف انتفاع است یا منفعت ؟ آیا جنبه ی تاریخی دارد و به عنوان اثر تاریخی توسط سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است یا خیر ؟
آیا باید با اصول معماری اصیل قبلی بازپیرایی شود و یا می توان آن را از ریشه تخریب کرد و بنای جدیدی احداث نمود و در این صورت وقفنامه چه حکمی میکند ؟ ضوابط شهری چیست ؟
چه نوع بهرهوری از آن مناسبتر است و توجیه اقتصادی آن چگونه است ؟ میزان هزینه ی اجرائی طرح چقدر است و منابع مالی آن کدام است ؟ همه ی اینها و مسائل دیگر در یک کار علمی صحیح مدبرانه باید مورد توجه قرار بگیرد لذا عقل سلیم و شم اقتصادی و مدیریت عالمانه اقتضا می کند .
که از وجود مشاورین ذیصلاح برای بررسی و ارزیابی و ارائه ی راهکارهای مناسب استفاده م یشود و سپس نتیجه ی مطالعات، مورد بررسی دقیق قرار بگیرد و پس از تهیه ی طرحهای اجرائی متناسب با مطالعات، از مجاری صحیح اجرائی، اجرای طرح، صورت بگیرد. طی چند سال گذشته، حجم بسیار عظیمی، چه از نظر تعداد و چه به لحاظ مساحت و میزان کار، نسبت به
شناسایی رقبات وقفی و احیای رقبات مخروبه، ساخت واحدهای مسکونی و تجاری، تهیه ی طرحهای جامع برای بقاع متبرکه و اجرای طرحهای مصوب، و نیز در بخش کشاورزی، اقدامات چند جانبهای، با استفاده از موازین علمی صورت پذیرفته است که درخور تهیه ی کتاب مستقلی است .
تا بتوان کلیه ی ریزهکاریها و سیاستگذاریها و نتایج سودمندی را که به بار آمده است بیان کرد و به تصویر کشید
. در زمینه ی پروژههای نیمهتمام و یا اماکن تاریخی، بازپیرایی علمی و موضوع بهرهوری، از محورهای اصلی کار بوده است. رقبات متروکه از قبیل آبانبارها، کاروانسراها، حمامهای مخروبه و امثال اینها و حتی توسعه و بازپیرایی و تعمیرات بقاع متبرکهای که به ثبت آثار تاریخی رسیده است،
با همکاری و هماهنگی اداره ی کل میراث فرهنگی، از رکود و جمود گذشته خارج شده و به نحو شایستهای امور عمرانی آنها صورت می پذیرد. در برخی موارد از همکاری بسیار خوب معاونت عمرانی استانداری خراسان، سازمان مدیریت و برنامهریزی، اداره ی کل ایرانگردی و جهانگردی.
اداره ی کل کشاورزی و منابع طبیعی و غیره، به خوبی بهرهمند شدهایم. احیای قنوات، ایجاد باغ و اراضی کشاورزی و بهینه کردن مصرف آب از طریق اجرای طرحهای نوین، از قبیل آبیاری تحت فشار (قطرهای) در چند نقطه از رقبات موقوفه و فضای سبز بقاع متبرکه از چند بعد حائز اهمیت است.
علاوه بر اجرای وظایف و تکالیف اداری، در اجرای طرحهای نوین و مورد حمایت دولت که در بردارنده ی مصالح عمومی کشور است، آشنایی و تشویق و ترغیب دیگر نهادها و بویژه مردم مورد نظر ماست که بدین ترتیب با الگوسازی، تعمیم و گسترش یابد.
در 21 شهر از شهرستانهای استان خراسان در مجموع 374 پروژه ی عمرانی (به جز پروژههای کشاورزی) انجام شده است. از تعداد یاد شده، 331 مورد آن پایان یافته و به بهرهبرداری رسیده است.
همچنین برای 30 مورد از آرامگاههای امامزادگان و مکانهای مذهبی دیگر، طرح جامع تهیه شده که مجموع مساحت مشمول طرحهای جامع مذکور بالغ بر 234 هکتار است.
آیا شیوهای اساسی، برای سرمایهگذاری از طریق درآمدهای مازاد بر مصرف وجود دارد که بتوان بر داراییهای موقوفات موجود افزود؟
میراث جاویدان: آیا شیوهای اساسی، برای سرمایهگذاری از طریق درآمدهای مازاد بر مصرف وجود دارد که بتوان بر داراییهای موقوفات موجود افزود؟
پس از انقلاب اسلامی، با جلوگیری از هدر رفتن سرمایههای بالقوه موقوفات مبادرت به تشکیل شرکتها و مؤسسات اقتصادی، تولیدی و فرهنگی متعددی شد که سرمایه ی آنها از محل درآمدهای مازاد بر مصرف موقوفات تشکیل یافته که در سیر وقف در ایران، بینظیر است
و در شرایطی که دولت جمهوری اسلامی ایران، برای نجات اقتصاد بیمار کنونی و کاستن از مدیریت دولت در بخشهای تولیدی و اقتصادی و فعال نمودن بخشهای خصوصی، تلاش مجدانهای را پیگیری میکند،
موقوفات و شرکتهای وابسته به آنها صادقترین، سالمترین و عمومیترین بنگاههای اقتصادی به شمار میروند که در یک ارزیابی دقیق به خوبی آشکار میشود که منافع همه جانبه و عمومی کشور را تأمین مینمایند. در اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان این مؤسسات و شرکتها به شرحی که بیان میکنم به فعالیت اشتغال دارند:
شرکت کشاورزی و دامپروری سوران
این شرکت که سرمایه ی آن از درآمد مازاد بر مصرف تعدادی از موقوفات سراسر کشور، تأمین شده، از نیمه ی دوم سال 1366 فعالیت خود را آغاز کرده است، اکنون با تولید روزانه پانزده تن شیر در زمینه ی تولید، اشتغال و عمران و آبادانی، در بخش کشاورزی و دامداری مشغول فعالیت است و با داشتن بیش از هزار رأس گاو اصیل و تأسیسات و املاک و داراییهای موجود، سرمایه اولیه ی آن با ارزش افزودهای که یافته است به چندین برابر تبدیل شده است.شرکت کاشی سنتی گوهرشاد
این شرکت نیز که سرمایه ی آن را عواید موقوفات مازاد بر مصرف چند موقوفه ی مشهد تشکیل میدهد در سال 1365 با هدف سامان بخشیدن به تولید کاشیهای هنری معرق، هفت رنگی و غیره اعتلای این هنر اصیل، به طور رسمی به ثبت رسید و اکنون علاوه بر تأمین کاشیهای مورد سفارش در ایران، در تعدادی از اماکن عمومی سایر کشورها یا اماکن اسلامی خارج از کشور بر اساس سفارش بانیان، به ساخت و نصب کاشی هنری معرق و انواع دیگر اهتمام دارد.
موسسه صندوق عمران موقوفات
این مؤسسه که در اجرای ماده ی 50 آییننامه ی اجرائی قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه، به منظور ایجاد زمینه ی مناسب، برای بقای عین رقبات و فراهم آوردن موجبات آبادانی موقوفات سراسر کشور، توسط حضرات حجج اسلام آقایان امامجمارانی و نظامزاده، نمایندگان محترم ولی فقیه در سازمان اوقاف تأسیس گردیده است.خدمات بسیار زیادی در زمینه ی عمران رقبات وقفی، در سراسر کشور از طریق این مؤسسه صورت گرفته است. شعبه ی این مؤسسه، در خراسان که با به کارگیری تعدادی نیرو در جهت اشتغال افراد گام مفیدی برداشته است،.
علاوه بر همکاری در احیای رقبات مخروبه و مسلوبالمنفعه ی موقوفات، تاکنون بالغ بر 78,275 متر مربع فعالیت ساختمانی در بخشهای مسکونی، تجاری، فرهنگی و مذهبی داشته است.
ملاحظه م یشود، با چنین ابتکار و تدبیری، رقبات وقفی که به علت نداشتن اعتبار برای بازسازی اساسی و عمران و آبادانی مجدد، سرگذشتی جز هدم و نیستی نداشتند، باشکوهتر و پردرآمدتر از گذشته احیا شدند و در مسیر رفع نیازمندیهای عموم طبقات در جامعه اسلامی قرار گرفتند.
چه فعالیتهای عمده ی فرهنگی و آموزشی در اداره ی کل اوقاف خراسان انجام شده است؟
میراث جاویدان: چه فعالیتهای عمده ی فرهنگی و آموزشی در اداره ی کل اوقاف خراسان انجام شده است؟برای پاسخ دقیقتر باید قدری به گذشته برگردم، یعنی به حدود سال 1360 که اداره ی اوقاف شهرستان مشهد تشکیل شد و مسؤولیت این اداره بر عهده ی من قرار گرفت.
کتابخانه ی مسجد جامع گوهرشاد که قبل از توسعه ی اطراف حرم مطهر حضرت رضا (ع) در بیرون از مسجد و در ضلع جنوبی آن یعنی در سمت قبله، دارای ساختمانی بود که با وجود امکانات نه چندان مناسب از لحاظ مکان، تعداد کتاب و وسایل، مورد توجه دانشپژوهان، بویژه طلاب و روحانیون بود،
پس از تخریب ساختمان مذکور، کتابها به اتاقی به پشت بام مسجد جامع گوهرشاد منتقل شده بود و توسط کتابداری به نام مرحوم ضرابی به ترتیبی که در قفسههای قدیمی چیده شده بود به مراجعین عرضه میشد.
و در زمانی که من مسؤولیت یافته بودم آقای ضرابی بازنشسته شده بودند و می توان گفت کتابخانه عملا تعطیل بود. لذا با استمداد از استاد محترم جناب آقای دکتر محمود یزدی مطلق (فاضل) - استاد دانشکده ی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد - که با وضعیت این کتابخانه آشنایی داشتند.
و در شناخت کتب خطی از صلاحیت علمی برخوردار بودند به همراه تعدادی از همکاران دلسوز و علاقهمند اداره ی اوقاف و موقوفه ی گوهرشاد، با یک بسیج دسته جمعی، کتابها شمارش و طبقهبندی موضوعی شد، همزمان به خرید وسایل لازم مبادرت گردید.
هم چنین با استفاده از وجود کتابداران دانشگاه، بر اساس روش علمی متداول کتابداری، برای هر یک از کتابها، فیشهای لازم تهیه شد و بدین ترتیب، طی مدت کوتاه ی کتابخانه، کار مجدد خود را به شیوه ی علمی آغاز نمود و مدیریت آن به عهده ی مرحوم استاد احمد احمدی بیرجندی که از دبیران و فرهنگیان فاضل خراسان بودند، سپرده شد.
نظر به اهمیت کتب خطی موجود در کتابخانه و ضرورت معرفی آنها به محققین، علما و دانشمندان، تعداد 1,600 نسخه از آنها توسط جناب آقای دکتر محمود یزدی مطلق (فاضل) معرفی و در چهار جلد کتاب، تحت عنوان فهرست نسخ خطی کتابخانه ی مسجد جامع گوهرشاد توسط اداره ی اوقاف چاپ و منتشر گردید.
به ترغیب آقای دکتر فاضل موضوع تحقیق پیرامون وقفنامهها، در دستور کار قرار گرفت و از سال 1370 با پشتیبانی و حمایت جدی جناب آقای صابر ایزدی مدیر کل وقف این اداره، کلیه ی سوابق راکد و جاری موقوفات در بایگانیها و انبارها مورد بررسی و جستجو قرار گرفت.
و با ایجاد محلی به نام «مرکز اسناد وقفی»، طی طرحی با عنوان «طرح گردآوری وقفنامهها و تحقیق پیرامون آنها و موقوفات» هزار وقفنامه و مدرک وقفیت، مورد بررسی، بازخوانی و بازنویسی و تایپ قرار گرفت.
که توسط دکتر فاضل در هشت جلد تدوین و ارائه گردید. طی این مدت که آشنایی بیشتری نسبت به کم و کیفیت وقفنامهها و موقوفات به دست آمده بود، اشتباهاتی در روش بایگانی موقوفات و تشکیل پرونده برای آنها و رقبات وابسته، جلب نظر نمود که در جهت بهبود مدیریت، ضرورت داشت پس از آموزش، طرحی تحت عنوان «طرح اصلاح بایگانی» انجام شود که این امر نیز در سراسر استان به مرحله ی اجرا گذارده شد.
که بعضی از ادارات، طرح اصلاح بایگانی را به طور کامل اجرا کردهاند و بقیه در شرف انجام است. در پی بروز اشتباهات عدیده در سیستم بایگانی و ضرورت اصلاح آن، ناگزیر اطلاعات داده شده به کامپیوتر نیز باید همراه با اصلاح بایگانی، اصلاح می شد.
لذا طرحی با عنوان «طرح اصلاح دادههای کامپیوتری» به اجرا گذاشته شد و به تدریج اشتباهات اصلاح گردید. چون در بررسی مفاد وقفنامهها و رجوع به پروندهها و گاهی سوابق ثبتی، مشاهده گردید که تعداد زیادی از رقبات ذکر شده در وقفنامهها، در ادارات اوقاف سابقه ندارد، اجرای طرحی با عنوان «طرح شناسایی رقبات» ضرورت پیدا کرد.
بنابراین فرمی ویژه، برای این کار تدارک دیده شد و تعدادی از همکاران برای انجام این امر مهم برگزیده شدند و این طرح نیز پیوسته ادامه دارد و همزمان با اصلاح پروندههای بایگانی به پیش میرود.
تعدادی از رقبات وقفی، شامل منازلی بودند که طی قرون و اعصار مخروبه شده و از حیز انتفاع خارج شده بودند و یا توسط اشخاص تصرف و در اختیار و تسلط موقوفات نبود لذا در اجرای طرح شناسایی رقبات، اجرای طرح «عمران و احیای رقبات وقفی» نیز ضرورت پیدا کرد .
و در اجرای این طرح، رقبات زیادی شناسایی، و به اشکال مختلف احیا و عمران گردید که در بخش موقوفات، تا حدی بدان اشاره شد.
بنا به پیشنهاد مدیر محترم روزنامه ی جمهوری اسلامی در خراسان، سلسله مقالاتی تحت عنوان «سیمای وقف در خراسان» هفتهای یک بار تهیه و در روزنامه ی مذکور به چاپ رسید که در نتیجه،
تعداد 23 مورد موقوفه، مورد تحقیق، بررسی و معرفی قرار گرفت. سپس مقالات مذکور با همکاری تعدادی از همکاران، بویژه استاد محترم جناب آقای محمد تقی سالک بیرجندی،:
به صورت کتابی تحت عنوان سیمای وقف در خراسان با سرمایهگذاری موقوفه ی روانشاد مرحوم عبدالله رضوی میرزای ناظر، چاپ و انتشار یافته است که مطالعه آن بویژه به همکاران عزیز در سراسر کشور توصیه میشود.
ایجاد کتابخانه در اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان که بالغ بر 6,000 جلد کتاب شامل کتب مرجع و منابع و مآخذ، تأسیس کتابخانه در مجاورت بقاع متبرکه ی استان و تقویت کتابخانههای مدارس علمیه و کتابخانههای عمومی استان از جمله اقدامات فرهنگی اداره ی کل اوقاف خراسان به شمار میرود.
مجتمع آموزشی و پژوهشی شبانهروزی موقوفه ی مرحوم عبدالله رضوی میرزای ناظر که در مزرعه ی سوران - از رقبات همان موقوفه
- قرار دارد، از سال 1374 گشایش یافته که هزینه ی سال 1379 آن بالغ بر 575,157,691 ریال بوده است و امر تعلیم و تربیت دانشآموزان دوره ی راهنمایی را که هماکنون تعداد آنها 130 نفر است، بر عهده دارد و با کمال دقت و نظارت و به بهترین وجه ی، توسط اداره ی اوقاف خراسان به وکالت از طرف متولی محترم موقوفه اداره میشود.
از دیگر کارهای مهم و با ارزش فرهنگی اداره ی کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان، شناسایی اشیای قدیمی واقع در بقاع متبرکه بود که در سال 1378 با همکاری صمیمانه واحد حراست این اداره ی کل، آن تعداد از اشیایی که خوشبختانه بجا مانده بود و از گزند دستبرد شکارچیان حرفهای اشیای عتیقه، مصون مانده بود،
جمعآوری و توسط کارشناسان ذیصلاح اداره ی کل میراث فرهنگی استان، برای هر یک شناسنامهای تهیه شد و در موزهای - که به هر حال با مشکلات مالی در محل اداره ی کل ایجاد گردید - با تمهیدات لازم ایمنی نگهداری میشود.
بهینه سازی مصارف موقوفات
میراث جاویدان: اگر ممکن است در مورد بهینه سازی مصارف موقوفات، توضیح بیشتری بدهید.منظور از بهینه کردن مصارف موقوفات این است که اولا دقت بیشتری در اجرای نظر واقفین انجام شود و ثانیا در مورد موقوفاتی که صرف عواید آنها مقید به زمان و یا مکان ویژهای نیست با برنامهریزیهای اصولی، بهرهمندی از عواید موقوفات در اجرای نظرات واقفین صورت بگیرد،.
به عنوان نمونه، از محل موقوفه ی حاج ملا محمد، با هماهنگی و همفکری متولی محترم موقوفه، و بر اساس اختیارات شرعی و قانونی ایشان، در یکی از مناطق محروم شهر مشهد، ساختمان باشکوه دبیرستان شش کلاسهای به نام آیت الله شیخ محمد تقی بجنوردی که از علمای معروف خراسان بوده است،
با صرف هزینهای بالغ بر نود میلیون تومان ساخته شد و به اداره ی آموزش و پرورش تحویل گردید و اکنون دو سال است که از آن بهرهبرداری میشود.
بازسازی و راهاندازی تعدادی از مدارس علمیه از جمله، مدرسه ی علمیه ی عتیق کاشمر، مدرسه ی علمیه ی حاج محمد زرگر طبس، و مدرسه ی علمیه ی کاخک گناباد از جمله اقدامات فرهنگی - عمرانی انجام شده به شمار میرود.
در بازسازی بنای معظم و باشکوه مدرسه ی علمیه ی فصیحیه ی سبزوار که با همت و پشتکار و مباشرت حضرت حجت الاسلام جناب آقای ابراهیمی امام جمعه ی محترم سبزوار صورت گرفت، از محل موقوفات مربوطه، در حد ممکن هزینه شده است.
بازسازی بنای کهنه ی مدرسه ی علمیه ی نواب که در بخش مربوط به تاریخ وقف خراسان، به معرفی آن پرداخته شد، به گونه ی بسیار آبرومندانه با همکاری صمیمانه ی آستان قدس رضوی، توسط این اداره ی کل، انجام شد که به عنوان مدرسه عالی نواب، چند سال است که دایر میباشد.
طرح بازسازی مدرسه ی علمیه ی سلیمان خان قاجار نیز که ساختمان قبلی آن در مسیر توسعه ی اطراف حرم حضرت رضا (ع) قرار گرفته است،
توسط معاوت فنی آستان قدس رضوی تهیه شده و زیر نظر هیأتی متشکل از مسؤولین اداره ی اوقاف و مدیران علمی حوزه و مهندسین صاحب نظر، به عنوان هیأت بازسازی مدرسه ی مذکور، مراحل اجرائی آن، به زودی آغاز خواهد شد
.
مدرسه ی علمیه ی مرحوم ثاقب که در چند سال گذشته نحوه اداره ی آن از مسیر نیات واقف، خارج گشته بود، با بررسیهای انجام شده و تأکید و پیگیریهای مستقیم نماینده ی محترم ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه، مجددا به مدرسه ی علمیه تبدیل شد و توسط مدیریت محترم حوزه ی علمیه ی خراسان دایر و اکنون مشغول فعالیت علمی است
.
نظر به مصادف شدن با ششصدمین سال اتمام بنای مسجد جامع گوهرشاد، برای تجلیل از این بانوی نیکوکار، پژوهشی را در دست تهیه داریم، که فراخوان آن در همین شماره ی فصلنامه به چاپ رسیده است.
میراث جاویدان: با سپاس و تشکر از شما و آرزوی توفیقات بیشتر برای خدمت بیشتر.
منبع:
میراث جاویدان:در گفتگو با عبدالرضا امیرشیبانی مدیر کل اوقاف و امور خیریه ی استان خراسان
* این مقاله در تاریخ 1402/2/24 بروز رسانی شده است.