عشق تو قضاي آسماني است شاعر : خاقاني وصل تو بقاي جاوداني است عشق تو قضاي آسماني است همسايهي نور آسماني است در سايهي زلف تو دل من حقا که مرا بدو گماني است بربود دلم کمند زلفت در سايهي زلف تو نهاني است پيداست چو آفتاب کان دل آتش همه جاي رايگاني است عشق تو به جان خريدم ارچه گردون به محل پاسباني است هرچند بر آستان کويت دل جوئي رسم باستاني است دل جوئي کن که نيکوان را کار سخنان هزار کاني است خاقاني را به دولت تو ...