روي تو چون نوبهار جلوهگري ميکند شاعر : خاقاني زلف تو چون روزگار پردهدري ميکند روي تو چون نوبهار جلوهگري ميکند چشم تو از سحرها ماحضري ميکند والله اگر سامري کرد به عمري از آنک سرکشي تو مرا از تو بري ميکند مفلسي من تو را از بر من ميبرد طرهي طرار تو طيرهگري ميکند گر بکشم که گهي زلف دراز تو را ليک بدان نيست او جمله بري ميکند راضيم از عشق تو گر به دلي راضي است مينشناسد حريف خيره سري ميکند عقل نه همتاي توست کز تو زند لاف عشق ...