● ورزش تسکین دهندهی ناراحتی و بر طرف کنندهی ناتوانی
● میتوان پرسید : اگر ورزش باعث بهبود وضع من نمیشود چرا به خود زحمت بیمورد بدهم؟
وقتی یک فرد سالم با تمام قوا، ورزش میکند، عاملی که نهایتاً باعث خستگی او میشود تنگی نفس نیست بلکه خستگی عضلانی است. علت آن است که قلب و دستگاه گردش خون نمیتوانند به قدر کافی خون سرشار از اکسیژن را در اختیار عضلات در حال فعالیت قرار دهند و عامل آن عدم توانایی ریهها در دریافت اکسیژن کافی نیست. خوب است درباره ورزش در دیگر بیماران بدانیم. بطور مثال باید بدانیم بیماران قلبی چگونه ورزش کنند؟
وضعیت شخصی ممکن است قدری متفاوت باشد. وقتی برای بار اول شروع به ورزش میکند، ممکن است به مرحلهی خستگی عضلانی نرسد، مدتها پیش از آن که عضلات شخص خسته شوند، تنگی نفس چنان شدید میشد که مجبور میشد دست از ورزش بکشد. اما اگر، ورزش را به تدریج آغاز کرد، استقامت شخص زیاد میشود، تنگی نفس دیگر مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
● واکنش ریه در برابر ورزش
بیمار COPD ، بر حسب نوع بیماری ممکن است یکی از وضعیتهای نا مطلوب زیر را در ریهاش داشته باشد ( تمام آنها باعث کاهش ظرفیت تهویهای یا افزایش نیاز تهویهای حین ورزش یا هر دو این حالات تواماً می گردند) :
▪ انسداد جریان هوا
▪ بافت ریه مقدار زیادی از توانایی حیاتی کشسانی خود را پس از دم و خروج خود به خود هوا از دست دادند و بنابراین، ریهها به طور مزمن پر هوا شدهاند.
▪ کیسههای هوایی در ریهها در رها سازی اکسیژن به درون خون و گرفتن دی اکسید کربن از آن کارا نیستند ( اصطلاحاً تبادل ناقص گاز نامیده میشود) .
متاسفانه ورزش مستمر نمیتواند این اوضاع را تا حد مطلوبی کاهش دهد. اما هر چه بیشتر در ورزش مداومت داشته باشید، کمتر از تنگی نفس به زحمت میافتید زیرا برخی از عوامل تعیین کنندهی نیاز تهویهای بدن بهبود مییابند. مثلاً، میتوان برای انجام مقدار مشخصی از ورزش به اکسیژن کمتری نیاز پیدا کرد، و مقدار دی اکسید کرین تولید شده حین ورزش و اسید لاکتیک تولید شده توسط عضلات حین فعالیت کاهش یابد. ( تولید اسید لاکتیک توسط عضلات غالباً باعث میشود تا ورزشکاران دچار خستگی شوند و ورزش را قطع کنند، ضمناً نیاز تهویهای را نیز افزایش میدهد.) این مزایا ناشی از بهبود کار دستگاههای عضلانی اسکلتی و قلبی ـ عروقی است. احتمالاً قدرت و استقامت عضلات تنفسی قفسهی سینه و شکم نیز افزایش مییابد. به همین دلیل است که تاکید میشود : ورزش، ورزش، ورزش ▪
● ورزش از خطر مرگ زودرس و پیشرفت بیماریهای دیگر میکاهد
مثلاً اگر آمفیزم کسی دیر و در اواخر سیر بیماری تشخیص داده شود او هم به علت نارسایی تنفسی و هم به دلیل نوع خاصی از بزرگی قلب موسوم به قلب ریوی در معرض خطر مرگ زودرس است. ( اگر قسمت راست قلب باید سختتر کار کند تا با فشار خون را به درون ریههای مبتلا بفرستد، گاهی بزرگ میشود که ممکن است منجر به نارسایی قلبی شود.)
اگر بیماری تا این حد وخیم باشد، باید پرسید برنامهی توانبخشی ریوی همه جانبه شامل ورزش مستمر فایدهای دارد؟ برای روشن شدن این موضوع، باید تحقیقات بیشتری انجام شود. مثلاً، هنوز شواهدی دال بر تاثیر ورزش بر بیماری قلب ریوی وجود ندارد. اما شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد ورزش مستمر برای دیگر نارساییهای قلبی که با دارو تحت کنترل قرار گرفتهاند، مفید واقع شده است.
ضمناً، مطالعات و شواهد موجود نشان میدهد که برنامهی توانبخشی ریوی خوب میتواند به بهبود زندگی بیماران COPD و احتمالاً افزایش عمر آنها ( حتی در بیماران با COPD پیشرفته ) کمک بکند. مثلاً، پزشکان دانشکدهی پزشکی دانشگاه نیویورک چند صد بیمار مبتلا به درجات مختلف COPD را تحت مطالعه قرار دادند. برخی از آنان در یک برنامهی توانبخشی ریوی مخصوص شرکت کردند. میزان مرگ بیمارانی که در برنامه شرکت کردند در عرض ۵ سال، ۴۸% کاهش پیدا کرد.
اگر تشخیص التهاب آسمی مزمن نایژه یا التهاب مزمن نایژه، در اوایل بیماری به عمل آید، بر خلاف بیماران پیشرفتهی COPD، پیش آگهی خوبی دارد. مانند بیشتر مردم، آنان عمدتاً از بیماری سرخرگهای اکلیلی ( بیماریای که باعث حملهی قلبی میشود ) میمیرند تا بیماری ریوی.
در سال ۱۹۸۷، کنت پاول و همکارانش در « مرکز کنترل بیماریها » بیش از ۴۰ مطالعهی معتبر ( که برخی متعلق به دههی ۵۰ بود ) را مورد بررسی قرار دادند. هدف آنها این بود که تعیین کنند چگونه میتوان با ورزش مانع مرگ ناشی از بیماری سرخرگهای اکلیلی در افراد سالم شد. آنها نتیجه گرفتند که عدم تحرک و بیفعالیتی میتواند مانند عوامل دیگر ( استعمال سیگار،افزایش فشار خون، افزایش کلسترول ) باعث افزایش خطر مرگ زودرس ناشی از بیماری قلبی شود. پس از انتشار این نتایج، مطالعات دیگری انجام گرفت که به شدت مؤید نظرات پاول و همکارانش بود. شواهد حاکی از آن است که با ورزش مستمر تا ۵۰% خطر مرگ ناشی از بیماری سرخرگهای اکلیلی کاسته میشود.
بنابراین، اگر چه ممکن است شخص از COPD جان خود را از دست ندهد، این بیماری میتواند شخص را به طرز زندگی مهلکی سوق دهد. افرادی که به بهانهی بیماری تنفسی، خود را از انجام هر فعالیتی دور نگه میدارند و گوشه نشینی اختیار میکنند باعث کوتاه شدن دورهی عمرشان میشوند. روزها در یک صندلی نشستن باعث میشود تا بیماریهای دیگری به وخامت همان بیماری تنفسی به سراغتان بیاید.
● ورزش باعث بهبود نگرش و کیفیت زندگی میشود
ورزش مستمر چگونه میتواند باعث افزایش حس اعتماد به نفس شود؟ ۵۰ % افرادی که برنامهی ورزشی هوازی را آغاز میکنند در عرض ۳ تا ۶ ماه از آن دست میکشند. ممکن است این ارقام باورکردنی نباشد. در واقع، ورزش نشانهی پشتکار و توانایی در سپردن تعهد و وفاداری به آن است. ورزش گواهی است بر اینکه شما بیشتر از آنچه که فکر میکردید بر بیماری خو کنترل دارید. این آگاهی مانع ظهور نشانگان معروف به آگاهی از ناتوانی میشود، ( در این نشانگان بیمار تصور میکند کنترل بیماری در تواناییاش نیست و احساس عجز و ناتوانی میکند). آگاهی از ناتوانی چرخهی باطلی را به وجود میآورد و مشکلات روانی بیمار و اتکای او به دیگران بیشتر میشود. نتیجهی منطقی آن زمینگیر شدن بیمار خواهد بود.
کِن کوپر ورزش را « آرامبخش طبیعی » قلمداد میکند. به نظر او و دیگران قسمتی از این اثر آرامبخشی مربوط است به ترشح آندروفینها ( هورمونهایی که توسط غدهی هیپوفیز در مغز تولید میشوند). وقتی آندروفینها وارد جریان خون میشوند، اثرات مفیدشان ساعتها دوام مییابد. یکی از این اثرات سرخوشی است ( این احساس که همه چیز درست است).
کاهش اضطراب اثر شگرفی بر بیمار دارد. اما احساس سلامت و توانایی انجام تکالیف با شادابی و روحیهی بیشتر و ناتوانی کمتر برای بیمار ارزش بیشتری دارد. جامعهی پزشکی این حالت را « بهبود کیفیت زندگی » مینامد. محققان در کلینیک کلیوند گزارش کردند که ۱۶ بیمار مبتلا به ناراحتیهای تنفسی پس از یک دورهی ۶ هفتهای توانبخشی به این بهبود کیفی زندگی دست یافتند.
امیدوارم، اکنون قانع شده باشید که یک زندگی فعال چه مزایایی برای بیماران تنفسی در بر دارد. اما به خاطر داشته باشید که ورزش اکسیر نیست، بلکه درمان کمکی مهمی به شمار میرود. برای آنکه ورزش مستمر بیشترین تاثیر خود را داشته باشد، باید همراه مراقبتهای پزشکی مناسب و تغییرات مثبت دیگر در نحوهی زندگی ( مانند ترک استعمال سیگار، و تغذیهی مناسب ) باشد.
منبع:www.vista.ir