مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم

مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم شاعر : صائب تبريزي مي‌دهم جان، تا ز جان شيرين‌تري پيدا کنم مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم به که ننشينم ز پا تا کافري پيدا کنم هيچ کم از شيخ صنعان نيست درد دين من هر نفس چون شمع مي‌خواهم سري پيدا کنم تا ز قتل من نپردازد به قتل ديگري تا ز کار درهم عالم، سري پيدا کنم رشته‌ي عمرم ز پيچ و تاب مي‌گردد گره دست بر ديوار مالم تا دري پيدا کنم از بصيرت نيست آسودن درين ظلمت سرا تا من بي‌دست و پا بال و پري پيدا...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم
مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم
مي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم

شاعر : صائب تبريزي

مي‌دهم جان، تا ز جان شيرين‌تري پيدا کنممي‌کنم دل خرج، تا سيمين بري پيدا کنم
به که ننشينم ز پا تا کافري پيدا کنمهيچ کم از شيخ صنعان نيست درد دين من
هر نفس چون شمع مي‌خواهم سري پيدا کنمتا ز قتل من نپردازد به قتل ديگري
تا ز کار درهم عالم، سري پيدا کنمرشته‌ي عمرم ز پيچ و تاب مي‌گردد گره
دست بر ديوار مالم تا دري پيدا کنماز بصيرت نيست آسودن درين ظلمت سرا
تا من بي‌دست و پا بال و پري پيدا کنماين قفس را آنقدر مشکن به هم اي سنگدل
مي‌توانستم چو گل مشت زري پيدا کنممي‌گرفتم تنگ اگر در غنچگي بر خويشتن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.