شاد کن جان من، که غمگين است

شاد کن جان من، که غمگين است شاعر : فخرالدين عراقي رحم کن بر دلم، که مسکين است شاد کن جان من، که غمگين است آنکه روزم سيه کند اين است روز اول که ديدمش گفتم: کارزوي من...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شاد کن جان من، که غمگين است
شاد کن جان من، که غمگين است
شاد کن جان من، که غمگين است

شاعر : فخرالدين عراقي

رحم کن بر دلم، که مسکين استشاد کن جان من، که غمگين است
آنکه روزم سيه کند اين استروز اول که ديدمش گفتم:
کارزوي من از جهان اين استروي بنماي، تا نظاره کنم
شادمان کن، که بي‌تو غمگين استدل بيچاره را به وصل دمي
با رخت کفر من همه دين استبي‌رخت دين من همه کفر است
سخن تلخ از تو شيرين استگه گهي ياد کن به دشنامم
که تو را کبر و ناز چندين استدل به تو دادم و ندانستم
آخر، اي دوست اين چه آيين است؟بنوازي و پس بيزاري
که عراقي نه در خور کين استکينه بگذار و دلنوازي کن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما