باز هجر يار دامانم گرفت

باز هجر يار دامانم گرفت شاعر : فخرالدين عراقي باز دست غم گريبانم گرفت باز هجر يار دامانم گرفت هجرش اندر تاخت، دامانم گرفت چنگ در دامان وصلش مي‌زدم محنت آمد، دامن جانم...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باز هجر يار دامانم گرفت
باز هجر يار دامانم گرفت
باز هجر يار دامانم گرفت

شاعر : فخرالدين عراقي

باز دست غم گريبانم گرفتباز هجر يار دامانم گرفت
هجرش اندر تاخت، دامانم گرفتچنگ در دامان وصلش مي‌زدم
محنت آمد، دامن جانم گرفتجان ز تن از غصه بيرون خواست شد
زان زمان کاندوه جانانم گرفتدر جهان يک دم نبودم شادمان
در دل غمگين حيرانم گرفتآتش سوداش ناگه شعله زد
هرچه کردم عاقبت آنم گرفتتا چه بد کردم؟ که بد شد حال من


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما