بنماي به من رويت، يارات نميافتد شاعر : فخرالدين عراقي آري چه توان کردن؟ با مات نميافتد بنماي به من رويت، يارات نميافتد با جور و جفا، باري، همرات نميافتد؟ گيرم که نميافتد با وصل منت رايي شادم کني و خرم، هان يات نميافتد؟ ميافتدت اين يک دم کيي براين پر غم وندر دل من الا سودات نميافتد هر بيدل و شيدايي افتاده به سودايي از بخت بدم، باري، جز مات نميافتد با عشق تو ميبازم شطرنج وفا، ليکن شب نيست که اين بازي صد جات نميافتد از غمزهي...