صبا وقت سحر گويي ز کوي يار ميآيد شاعر : فخرالدين عراقي که بوي او شفاي جان هر بيمار ميآيد صبا وقت سحر گويي ز کوي يار ميآيد که آواز خوش از هر سو ز خلقي زار ميآيد نسيم خوش مگر از باغ جلوه ميدهد گل را که از گلزار و گل امروز بوي يار ميآيد بيا در گلشن اي بيدل، به بوي گل برافشان جان که از گلشن مرا ياد از رخ دلدار ميآيد گل از شادي همي خندد، من از غم زار ميگريم که در چشمم ز ياد او دمي صدبار ميآيد ز بستان هيچ در چشمم نميآيد، مگر آبي نسيم...