گهي درد تو درمان مي‌نمايد

گهي درد تو درمان مي‌نمايد شاعر : فخرالدين عراقي گهي وصل تو هجران مي‌نمايد گهي درد تو درمان مي‌نمايد همه دشوارش آسان مي‌نمايد دلي کو يافت از وصل تو درمان که دردت مرهم جان مي‌نمايد مرا گه گه به دردي ياد مي‌کن که جانم بس پريشان مي‌نمايد بپرس آخر که: بي تو چونم، اي جان، غمت هردم دگرسان مي‌نمايد مرا جور و جفا و رنج و محنت جهان بر من چو زندان مي‌نمايد ز جان سير آمدم بي‌روي خوبت رخت خورشيد تابان مي‌نمايد عراقي خود ندارد چشم، ورنه ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گهي درد تو درمان مي‌نمايد
گهي درد تو درمان مي‌نمايد
گهي درد تو درمان مي‌نمايد

شاعر : فخرالدين عراقي

گهي وصل تو هجران مي‌نمايدگهي درد تو درمان مي‌نمايد
همه دشوارش آسان مي‌نمايددلي کو يافت از وصل تو درمان
که دردت مرهم جان مي‌نمايدمرا گه گه به دردي ياد مي‌کن
که جانم بس پريشان مي‌نمايدبپرس آخر که: بي تو چونم، اي جان،
غمت هردم دگرسان مي‌نمايدمرا جور و جفا و رنج و محنت
جهان بر من چو زندان مي‌نمايدز جان سير آمدم بي‌روي خوبت
رخت خورشيد تابان مي‌نمايدعراقي خود ندارد چشم، ورنه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما