چون تو کردي حديث عشق آغاز شاعر : فخرالدين عراقي پس چرا قصه شد دگرگون باز؟ چون تو کردي حديث عشق آغاز تو نشسته درون پرده به ناز من ز عشق تو پرده بدريده کرده هر لحظه نوحهاي آغاز تو ز من فارغ و من از غم تو کردهاي در به روي بنده فراز من چو حلقه بمانده بر در تو بر در لطف تو، ز راه نياز آمدم با دلي و صد زاري از ره لطف يکدمم بنواز من از آن توام، قبولم کن نااميدم ز در مگردان باز آمدم بر درت به اميدي