غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد شاعر : فخرالدين عراقي خوشي درو بنگر، کز ره دراز آمد غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد که خستگان را لطف تو در کارساز آمد به لطف، کار دل مستمند خسته بساز که با خيال رخت دم به دم به راز آمد چه باشد ار بنوازي نيازمندي را؟ نصيب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟ چه کردهام که ز درگاه وصل جان افزا مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟ بر آستان درت صدهزار دل ديدم ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد غبار خاک درت بر سر کسي که نشست غم...