عطار را که عين عيان شد کمال عشق

عطار را که عين عيان شد کمال عشق شاعر : عطار اندر حضور عقل عيان‌ها بداده‌اند عطار را که عين عيان شد کمال عشق از بي‌نشاني تو نشان‌ها بداده‌اند آنها که در هواي تو جان‌ها بداده‌اند اين شرح‌ها که مي‌رود آنها بداده‌اند من در ميانه هيچ کسم وز زبان من از شوق شمع روي تو جان‌ها بداده‌اند آن عاشقان که راست چو پروانه‌ي ضعيف کاندر فناي نفس روان‌ها بداده‌اند با من بگفته‌اند که فاني شو از وجود
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عطار را که عين عيان شد کمال عشق
عطار را که عين عيان شد کمال عشق
عطار را که عين عيان شد کمال عشق

شاعر : عطار

اندر حضور عقل عيان‌ها بداده‌اندعطار را که عين عيان شد کمال عشق
از بي‌نشاني تو نشان‌ها بداده‌اندآنها که در هواي تو جان‌ها بداده‌اند
اين شرح‌ها که مي‌رود آنها بداده‌اندمن در ميانه هيچ کسم وز زبان من
از شوق شمع روي تو جان‌ها بداده‌اندآن عاشقان که راست چو پروانه‌ي ضعيف
کاندر فناي نفس روان‌ها بداده‌اندبا من بگفته‌اند که فاني شو از وجود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.