انگليس از ديدگاه آيتالله كاشاني(ره)
نوشته زير برگزيدهاي از اظهارات آيتالله سيدابوالقاسم كاشاني(ره) در حوادث منجر به ملي شدن صنعت نفت و خلع يد از انگليس است:
دولت انگليس در مدت پنجاه سال در امور ايران مداخلات ناروا كرده اين دولت به هيچوجه خود را پايبند به استقلال و احترام به دولتها نمينمايد. در سابق دولت روسيه تزاري با انگليسيها همدست بود. در شمال ايران روسها و در جنوب ايران انگليسيها بودند و مظالم بي شماري مشتركاً نسبت به ملت رنجديده ايران ميكردند. پس از جنگ بينالملل اول يك بار ديگر ايران تحت نفوذ سياسي انگلستان قرار گرفت... من از سن 20 سالگي داراي افكار آزاديخواهانه بودهام و از استعمار و ظلم و تعدي كه برخلاف حق خدادادي به جامعه بشري ميشود بيزار و متنفر بودهام و ابراز مخالفت كردهام. در بينالنهرين عليه سياست تجاوزكارانه انگليسيها مبارزه كردم و براي نجات آن خطه از شر استعمار انگليس با ساير آزاديخواهان همكاري نمودم سپس به ايران آمدم و پس از 30 سال زحمت و مشقت متوالي به خواست خداوند متعال، ملت ايران را بيدار كردم و با همكاري ساير رهبران موفق به ريشهكن نمودن نفوذ سياسي انگلستان از اين مملكت شدم... شهرت من روي اصل مجاهدات و مبارزات شديد و متمادي من عليه سياست استعماري بريتانيا بوده است... ملتهاي جهان اعم از مسيحي و مسلمان بايستي دست به دست هم بدهند و مظالم دولتهاي استعماري را از هر ناحيه و به هر وسيله هر كس كه باشد برطرف كنند. تا زماني كه سياست استعماري در دنيا باقي است جنگهاي خانمانسوز و فناكننده جامعه بشري از دنيا محو و نابود نخواهد شد. اگر ريشه استعمار و استثمار از جهان بركنده شود قطعاً دنيا روي سعادت خواهد ديد و ملتها در رفاه و آسايش دائمي به سر خواهند برد (مجموعة مكتوبات، سخنرانيها و پيامهاي آيتالله كاشاني، ج دوم، صفحات 15 به بعد)
دولت انگلستان سالهاست كه براي تسخير سياسي و اقتصادي كشورهاي خاورميانه يك مكتب استعمارو استثمار داشته است اگر روش سياسي انگلستان در ايران و ساير كشورهاي خاورميانه با تجاوز و تعدي و ظلم توأم نميبود دولت آن كشور اين قدر مورد نفرت و كينه مردم خاورميانه و به خصوص ايرانيان نبود... در نتيجه سياست ظالمانة انگلستان طي سالهاي متمادي اگر امروز كسي به سياست آن كشور اظهار علاقه كند منفور و مبغوض مردم خواهد شد... پس از سقوط حكومت تزارها اتكاء تمام افراد و اشخاصي كه بر دوش مردم زحمتكش اين مملكت سوار شده و تعدي ميكردهاند فقط و فقط به انگلستان و سياست استعماري آن كشور مربوط ميشود. در طول تاريخ تمام عمال خائن در ايران چه در دستگاه دولت و چه خارج از دستگاه دولت متصل به يك رشته بودهاند و سران رشته هم در سفارت انگليس بودهاند. اگر انگليسيها از خائنين ايران حمايت نميكردند سالها بود مردم تمام آنها را نابود كرده بودند زيرا تعداد خائنين كم ولي حمايت انگلستان از آنها زياد بوده است... براي اينكه به ميزان عدم رضايت مردم ايران نسبت به سياست استعماري بريتانيا بهتر پي ببريد يادآوري ميكنم كه در اوايل جنگ جهاني دوم كه من در بازداشت انگليسيها بودم و ارتش انگليسي و ساير متفقين در مملكت ما حضور داشتند مردم ايران مرا به نمايندگي خود در مجلس انتخاب كردند و اگر سوابق مبارزات من با سياست استعماري بريتانيا در نظر گرفته شود، انتخاب من به نمايندگي مردم تهران آن هم در چنان وضع و موقع دشواري در حقيقت يك رفراندوم براي سنجش ميزان عدم رضايت مردم ايران از سياست استعماري انگلستان است. (روزنامه اطلاعات 20 و 21 مرداد 1330) يكي از خوشبختيهاي ملت ايران آن است كه قطع معاملات با انگليسيها بشود. اولاً ايران محاصره اقتصادي نميشود و از تمام دنيا اجناس به نازلترين قيمت در دسترس ايران قرار خواهد گرفت... دوران حكومت زور، ديگر سپري شده... اگر فشار اقتصادي بر ما وارد آورند، نه تنها در ايران معامله با آنها به كلي از بين ميرود، بلكه شايد تمام ممالك اسلامي را وادار كنيم با انگليسيها قطع معاملات كنند و يقين است كه خطر و ضرر اين كار براي انگليسيها از حد و حساب خارج خواهد شد (مجموعهاي از مكتوبات، پيامها، سخنرانيهاي آيتالله كاشاني، جلد دوم، ص 21 الي 26، روزنامه اطلاعات، هفتم مهر 1330)
برگرفته از: تاريخ تحولات سياسي و روابط خارجي ايران، دكتر سيد جلالالدين مدني، دفتر انتشارات اسلامي، جلد اول
منبع: www.dowran.ir
* * *
دولت انگليس در مدت پنجاه سال در امور ايران مداخلات ناروا كرده اين دولت به هيچوجه خود را پايبند به استقلال و احترام به دولتها نمينمايد. در سابق دولت روسيه تزاري با انگليسيها همدست بود. در شمال ايران روسها و در جنوب ايران انگليسيها بودند و مظالم بي شماري مشتركاً نسبت به ملت رنجديده ايران ميكردند. پس از جنگ بينالملل اول يك بار ديگر ايران تحت نفوذ سياسي انگلستان قرار گرفت... من از سن 20 سالگي داراي افكار آزاديخواهانه بودهام و از استعمار و ظلم و تعدي كه برخلاف حق خدادادي به جامعه بشري ميشود بيزار و متنفر بودهام و ابراز مخالفت كردهام. در بينالنهرين عليه سياست تجاوزكارانه انگليسيها مبارزه كردم و براي نجات آن خطه از شر استعمار انگليس با ساير آزاديخواهان همكاري نمودم سپس به ايران آمدم و پس از 30 سال زحمت و مشقت متوالي به خواست خداوند متعال، ملت ايران را بيدار كردم و با همكاري ساير رهبران موفق به ريشهكن نمودن نفوذ سياسي انگلستان از اين مملكت شدم... شهرت من روي اصل مجاهدات و مبارزات شديد و متمادي من عليه سياست استعماري بريتانيا بوده است... ملتهاي جهان اعم از مسيحي و مسلمان بايستي دست به دست هم بدهند و مظالم دولتهاي استعماري را از هر ناحيه و به هر وسيله هر كس كه باشد برطرف كنند. تا زماني كه سياست استعماري در دنيا باقي است جنگهاي خانمانسوز و فناكننده جامعه بشري از دنيا محو و نابود نخواهد شد. اگر ريشه استعمار و استثمار از جهان بركنده شود قطعاً دنيا روي سعادت خواهد ديد و ملتها در رفاه و آسايش دائمي به سر خواهند برد (مجموعة مكتوبات، سخنرانيها و پيامهاي آيتالله كاشاني، ج دوم، صفحات 15 به بعد)
دولت انگلستان سالهاست كه براي تسخير سياسي و اقتصادي كشورهاي خاورميانه يك مكتب استعمارو استثمار داشته است اگر روش سياسي انگلستان در ايران و ساير كشورهاي خاورميانه با تجاوز و تعدي و ظلم توأم نميبود دولت آن كشور اين قدر مورد نفرت و كينه مردم خاورميانه و به خصوص ايرانيان نبود... در نتيجه سياست ظالمانة انگلستان طي سالهاي متمادي اگر امروز كسي به سياست آن كشور اظهار علاقه كند منفور و مبغوض مردم خواهد شد... پس از سقوط حكومت تزارها اتكاء تمام افراد و اشخاصي كه بر دوش مردم زحمتكش اين مملكت سوار شده و تعدي ميكردهاند فقط و فقط به انگلستان و سياست استعماري آن كشور مربوط ميشود. در طول تاريخ تمام عمال خائن در ايران چه در دستگاه دولت و چه خارج از دستگاه دولت متصل به يك رشته بودهاند و سران رشته هم در سفارت انگليس بودهاند. اگر انگليسيها از خائنين ايران حمايت نميكردند سالها بود مردم تمام آنها را نابود كرده بودند زيرا تعداد خائنين كم ولي حمايت انگلستان از آنها زياد بوده است... براي اينكه به ميزان عدم رضايت مردم ايران نسبت به سياست استعماري بريتانيا بهتر پي ببريد يادآوري ميكنم كه در اوايل جنگ جهاني دوم كه من در بازداشت انگليسيها بودم و ارتش انگليسي و ساير متفقين در مملكت ما حضور داشتند مردم ايران مرا به نمايندگي خود در مجلس انتخاب كردند و اگر سوابق مبارزات من با سياست استعماري بريتانيا در نظر گرفته شود، انتخاب من به نمايندگي مردم تهران آن هم در چنان وضع و موقع دشواري در حقيقت يك رفراندوم براي سنجش ميزان عدم رضايت مردم ايران از سياست استعماري انگلستان است. (روزنامه اطلاعات 20 و 21 مرداد 1330) يكي از خوشبختيهاي ملت ايران آن است كه قطع معاملات با انگليسيها بشود. اولاً ايران محاصره اقتصادي نميشود و از تمام دنيا اجناس به نازلترين قيمت در دسترس ايران قرار خواهد گرفت... دوران حكومت زور، ديگر سپري شده... اگر فشار اقتصادي بر ما وارد آورند، نه تنها در ايران معامله با آنها به كلي از بين ميرود، بلكه شايد تمام ممالك اسلامي را وادار كنيم با انگليسيها قطع معاملات كنند و يقين است كه خطر و ضرر اين كار براي انگليسيها از حد و حساب خارج خواهد شد (مجموعهاي از مكتوبات، پيامها، سخنرانيهاي آيتالله كاشاني، جلد دوم، ص 21 الي 26، روزنامه اطلاعات، هفتم مهر 1330)
برگرفته از: تاريخ تحولات سياسي و روابط خارجي ايران، دكتر سيد جلالالدين مدني، دفتر انتشارات اسلامي، جلد اول
منبع: www.dowran.ir