آسيب شناسي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي (1)

حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي به عنوان يکي از سازمان هاي فرهنگي مطرح در سطح کشور است که به طور خاص به منظور حمايت از هنرمندان و توليدات هنري، پس از انقلاب اسلامي شکل گرفته است. اين سازمان دوره هاي مديريتي...
شنبه، 20 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آسيب شناسي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي (1)

آسيب شناسي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي (1)
آسيب شناسي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي (1)


 

نويسنده: محمد جواد رمضاني




 

چکيده:
 

حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي به عنوان يکي از سازمان هاي فرهنگي مطرح در سطح کشور است که به طور خاص به منظور حمايت از هنرمندان و توليدات هنري، پس از انقلاب اسلامي شکل گرفته است. اين سازمان دوره هاي مديريتي چهارگانه اي را از بدو پيدايش پشت سر گذاشته تا به مرحله کنوني رسيده است. نظير بسياري سازمان هاي فرهنگي، حوزه هنري نيز با چالش هاي متعددي مواجه مي باشد که عموما تحت تاثير فضاي عمومي کشور است.
در اين مقاله سعي کرده ايم تا حد ممکن مشکلات اين سازمان را مطرح و راه حل هاي مناسب در هر مورد را با توجه به نظرات مديران و کارشناسان و مدل هاي توسعه اي بخش فرهنگ ارائه دهيم. از جمله مهمترين اين مسائل دخالت مستقيم نهاد سياسي در بخش فرهنگ است که متوجه تقريبا همه سازمان هاي فرهنگي کشور مي باشد، علاوه بر آن مشکلات اقتصادي بخش هنر، عدم کارآيي نيروي انساني شاغل در بخش فرهنگ، مديريت هاي سياسي حاکم بر حوزه فرهنگ از جمله مسائل و چالش هاي سازمان هاي فرهنگي کشور به ويژه حوزه هنري است که مفصلا بدان اشاره شده است

مقدمه:
 

فلسفه وجودي حوزه هنري در بدو پيروزي انقلاب اسلامي بوجود آوردن نهادي بوده است که درآن، شرايط لازم براي تربيت و پرورش نسل تازه اي از هنرمندان متعهد به ارزش هاي اسلامي و انقلابي فراهم گردد و با خلق آثار هنري نمونه در عرصه هنر ديني، زمينه اي براي جلب توجه تمامي هنرمندان کشور براي ورود در اين عرصه مقدس فراهم گردد، تا از رهگذر بهره گيري از ظرفيت هاي انواع هنرها، روح و محتواي اسلام انقلابي به نسل هاي بعدي منتقل شود، بايد اذعان نمود علي رغم تماي تلاش هاي انجام گرفته در حوزه هنري و ساير سازمان ها و نهادهاي فرهنگي کشور آنچه از ارزيابي وضع موجودعمومي ، جامعه ايران ، فعاليت هاي صورت گرفته پاسخ گوي نياز فرهنگي جامعه امروز نبوده است. به اين ترتيب نه تنها ادامه حيات چنين نهادهايي ضروري است که با تمهيدات مديريتي و ساز و کارهاي تازه امکاناتي بيشتر، زمينه حضور گسترده تر آنها را فراهم ساخت تا از تجربيات ارزشمند هنرمندان متعهد و متديني که در طول ساليان گذشته با اين نهادها و به ويژه حوزه هنري همکاري کرده اند با کارآمدترين شيوه در اختيار نسل تازه اي از جوانان قرار گيرد.
گسترش و تعميق حضور حوزه هنري و نهادهايي از اين دست در عرصه محصولات فرهنگي و هنري کشور، مستلزم وجود برنامه اي منسجم و بلندمدت است که زيربناي آن داشتن درکي مشترک از مفاهيم کليدي اهداف و خط مشي هاي لازم براي تحقق اين اهداف است.
مطالب ارائه شده در اين مقاله در چند بخش تقسيم مي شود که معرفي آن براي آشنايي خواننده لازم به نظر مي آيد. در ابتدا تلاش کرده ايم با ارائه مستندات مربوط به حوزه اعم از اهداف، چشم اندازها، جايگاه مطلوب و... خواننده محترم را با ماهيت وجودا اين سازمان بيشتر آشنا گردانيم. در بخش بعدي چالش هاي حوزه هنري که در مصاحبه ها و مطالعه منابع موجود مطرح شده گردآوري کرده ايم و متناسب هر کدام راه کارهاي پيشنهادي را ارائه داده ايم. در بخش سوم نظرات و اظهار نظرهاي برخي کارشناسان راجع به حوزه هنري را جمع آوري کرده ايم و در نهايت نتايج و پيشنهاداتي ارائه داده ايم.

روش تحقيق:
 

در مرحله جمع آوري اطلاعات در مورد حوزه هنري دو روش عمده استفاده شد. براي بدست آوردن اطلاعات ثبت شده در مورد اساس نامه، خط مشي، اهداف، رسالت ها و منشور فرهنگي مطالعات کتابخانه اي و سند پژوهي انجام شده است. در مرحله دوم براي نقد و ارزيابي سياست هاي سازماني و عملکرد و تصميم گيري ها از مصاحبه استفاده شده است. در حيطه مسئوليت هاي حوزه هنري با دکتر بنيانيان رئيس حوزه هنري و در حوزه سياست هاي کلي و جايگاه آن در مهندسي فرهنگي با دکتر همايون مصاحبه شده است.

معرفي حوزه هنري:
چشم اندازها:
 

با اتکال به قدرت لايزال الهي و در پرتو ايمان و عزم ملي و صيانت از ارزش هاي ديني و انقلابي، چشم انداز بيست ساله حوزه هنري به شرح زير مي باشد:
حضور فعال و جريان ساز دروني و بيروني از هنر و اسلامي و متعهد و تأثيرگذار به مردم کشور و مسلمانان جهان و محور قرار گرفتن حوزه هنري در جذب و پرورش هنرمندان متعهد و متخصص در کليه رشته هاي هنري و توليد آثار نمونه و فاخر از هنر اسلامي .
در چنين شرايطي حوزه هنري ويژگي هاي زير را داراست:
جايگاه مطلوب آفرينش آثار فاخر فرهنگي و هنري مبتني بر معرفت ديني در بين مؤسسات فرهنگي داخلي و خارجي
مرجع تأثيرگذار جريان هاي مؤثر هنري و فرهنگي مبتني بر ارزش هاي اسلامي
پرورش دهنده و برخوردار از منابع انساني توانمند، مستعد و متعهد به اسلام و ارزشهاي اسلامي
ارائه دهنده الگوهاي کارآمد مديريتي در عرصه هنر ديني

خط مشي هاي حوزه هنري
 

حاکم بر تدوين برنامه هاي بلند مدت و سالانه واحدهاي ستادي و مراکز استاني حوزه هنري.
تقويت كيفيت فعاليت واحدهاي ستادي بويژه واحدهاي هنري از طريق:
حضور با نشاط و هر چه بيشتر هنرمندان متعهد و پيش‌كسوت.
تأكيد بر توليد آثار فاخر و نمونه در هنر ديني به عنوان فعاليتي جريان‌ساز.
انجام مطالعات و تحقيقات بنيادي و كاربردي براي تبيين هنر ديني و اسلامي.
انجام مطالعات و تحقيقات كاربردي جهت شناخت نيازهاي فكري و روحي استعدادهاي جوان و مخاطبين آثار.
تقويت كيفيت فعاليت‌هاي واحدهاي حوزه هنري استان‌ها به عنوان مركز ثقل فعاليت‌هاي اجرايي در تحقق دو راهبرد فوق‌الذكر از طريق:
برنامه‌ريزي و اجراي آموزش‌هاي مناسب براي تقويت توان مديريتي، علمي و هنري مديران حوزه‌هاي هنري استان‌ها.
برنامه‌ريزي و اجراي آموزش‌هاي مناسب براي تقويت توان كارشناسي، مربيان و هنرمندان مجري فعاليت‌ها در حوزه هنري استان‌ها.
اعزام مستمر و سازمان يافته هنرمندان پيش‌كسوت، انديشمندان و فرهيختگان توانمند در آموزش و تربيت هنرمندان جوان.
تأكيد بر گسترش تعامل حوزه هنري استان‌ها با هنرمندان پيش‌كسوت و متعهد استان‌ها، عالمان ديني و اساتيد دانشگا‌ه‌ها.
علمي‌سازي فرايند آموزش‌هاي كاربردي براي تربيت استعدادهاي هنري.
هدفمند كردن نشست‌ها، همايش‌ها، جشنواره‌هاي هنري در راستاي دو راهبرد اصلي.

اصلاحات سازماني و ساختاري از طريق:
 

تأكيد بر ايجاد محيطي صميمي، پويا، تربيت‌كننده و رشد دهنده معرفتي، اخلاقي، علمي و هنري بري استعدادهاي جديد در محيط حوزه هنري استان‌ها.
تأكيد بر حفظ كوچكي ساختار، پويايي، انعطاف حوزه هنري استان‌ها با رويكرد بومي سازي و تمركز زدايي ساختارها.
مستندسازي آئين‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هاي متناسب با حفظ پويايي يك محيط هنري.
بهره‌گيري از سيستم‌هاي جديد فناوري اطلاعات براي دسترسي به مخاطبين وگسترش فرايند شناسايي، جذب و پرورش هنرمندان جوان.

رسالت حوزه هنري
 

در يك جمع‌بندي فشرده بنا به فرموده مقام معظم رهبري، حوزه‌هنري بايد رسالت خود را "كاشت و داشت عوامل تعيين كننده در توليد آثار فاخر هنري" بداند و تحقق اين رسالت نيازمند:
* ايجاد محيط رشد و پرورش استعدادهاي هنري.
* شناسايي نيازهاي واقعي هنري.
* جريان‌‌سازي مكاتب خاص هنري با رويكرد كاربردي.
* حل معضلات فكري و هنري در راستاي تسهيل و اصلاح زندگي مردم.
* شناسايي استعدادهاي واقعي در عرصه‌هاي مختلف هنري.
* شناسايي آگاهانه مربيان، اساتيد، هنرمندان پيش‌كسوت براي حضور در جمع استعدادهاي جوان.
* انجام تحقيقات مستمر، براي آسيب‌شناسي عرصه هنر، بهبود روش‌ها، توليد منابع علمي و تكنيكي.
* تقويت توان علمي و مديريتي مديران واحدهاي صف و ستاد.
* تقويت توان علمي و هنري كارشناسان و كاركنان ثابت واحدهاي هنري.
* ظرفيت‌سازي در امكانات فيزيكي و تجهيزات مورد نياز، براي آموزش، توليد و عرصه آثار هنري است.

اهداف كلان
 

فراهم ساختن زمينه رشد و شكوفايي و گسترش هنر مبتني بر معرفت اسلامي و متعهد به ارزش‌هاي انقلاب اسلامي.
بهره گرفتن از هنر در تبيين و ترويج مباني و ارزشهاي اسلامي و فضائل اخلاقي.
تبيين و معرفي وجوه گوناگون و ويژگي‌هاي ذاتي و فني هنر و ادبيات اسلامي.
دفاع از آرمانها و اصول انقلاب اسلامي از طريق شناخت علمي و دقيق جريان‌هاي هنري معارض با تفكر اسلامي و كشف راه‌هاي اصولي مقابله فرهنگي با آنها.
ايجاد زمينه رشد استعدادها و خلاقيت‌هاي هنري و ادبي از طريق شناسايي، تربيت، تقويت و معرفي هنرمندان برجسته مسلمان.
ايجاد جريان‌هاي هدايتگر هنري بر بنياد توليد و نمونهآفريني هنري و ادبي اهداف برنامه‌ها و فعاليت‌هاي حوزه‌ هنري متناظر با اهداف كلان.

سياست هاي سازماني حوزه هنري
 

• توجه به نيرويها جوان و پرورش استعدادهاي
• توليد آثار نمونه به لحاظ کيفي
• صرفه جويي در هزينه ها
• جذب مخاطبين
• تنوع مضامين و آثار
• افزايش خدمات و توليدات هنري متعهد
• توجه به تحقيق و توسعه
• افزايش منابع مالي با در نظر گرفتن ارزشها
• استفاده از متخصصين متعهد
• افزايش سطح آموزش پرسنل
• افزايش بهره وري در سازمان
• نظام ارزشيابي عملکرد و اثربخشي
• تقويت منابع انساني متخصص و متعهد
• ارزيابي عملکرد افراد و پاداش مناسب
• تاکيد بر فرهنگ سازماني به عنوان ابزار رشد سازنده
• اصلاح فرآيند امور
• تنظيم تشکيلات و روشهاي موثر در فعاليت
• اصلاح و بازنگري در شيوه هاي آموزشي رايج
• توجه به مکانيزم عرضه و تقاضا با تاکيد بر ارزشهاي فرهنگي و هنري
• رقابت با نهادهاي مشابه

راهبردهاي اصلي
 

بنابراين راهبرد حوزه هنري در چهار سال آينده عبارت است از:
شناسايي، جذب، پرورش و معرفي استعدادهاي هنري در عرصه هنر متعهد.
تأكيد بر خلق و توليد آثار هنري فاخر و نمونه براي ابلاغ تعاليم اسلامي.

منشور فرهنگي حوزه هنري
 

اين سند تحليلي است از وضعيت موجود دهه هاي گذشته و نگاهي به وضعيت کنوني و پيش بيني وضعيت آينده کشور و جهان و با در نظر گرفتن چشم انداز بيست ساله توسعه جمهوري اسلامي ايران تهيه و تدوين شده است و در پايان هر سال شمسي مورد تجديد نظر و بازبيني توسط صاحب نظران و انديشمندان قرار مي گيرد مفاد منشور به اين شرح است:
1- تقويت مباني هويت ديني و تدين آگاهانه و ريشه دار از اهداف حوزه هنري است که لازم است با تکيه بر اصول زير مورد توجه قرار گيرد.
الف- اساس دينداري آگاهانه و استحکام پايه هاي هويت ديني واداشتن انسان به تفکر و تامل در ريشه هاي وجود و فلسفه و چرايي هستي است. تبيين الگوهاي زندگي غفلت انديش و غايت انديش از ضرورت هايي است که لازم است در ارائه آثار لحاظ گردد.
ب- از جمله مقوله هاي مخرب در پايه هاي هويت ديني جامعه، ارائه دين درقالبي آميخته با موهومات و خرافات است. مقابله با کج فهمي هاي ديني و نشان دادن چهره خالص و بي آلايش دين بايد مورد توجه قرار گيرد.
ج- بسط و ترويج الگوي زندگي ديني و نشان دادن چهره زيباي احکام و معارف اسلامي در عرصه هاي گوناگون زندگي اجتماعي.
د- با توجه به اينکه گرفتاري بشر در گمراهي ها و ضلالت ها ناشي از سه عامل غفلت، جهالت و کثرت شهوات بنابه تعاليم قرآني است، لذا توجه به رفع اين سه عامل مورد توجه است.
2- در فرايند تعليم و تربيت يکي از راهکارهاي بسيار موثر، ارائه الگوهاي شايسته و مطلوب است که در احاديث و روايات به عنوان امر به معروف و نهي از منکر غير زباني از آن ياد شده است. ابزار هنر اين امکان را در اختيار ما مي گذار د که با خلق شخصيت ها و موقعيت هاي شايسته و آرماني، عقايد، رفتارها و ذهنيت هاي مخاطبان را مورد تاثير قرار داده و بهبود بخشيم.
3- با توجه به اهميت نهاد مقدس خانواده در دين مبين اسلام و نقش بسيار حياتي آن در تربيت و پرورش انسانها، توجه به اين مقوله در محورهاي زير مد نظر است:
الف- توجه جدي به بنيادهاي فکري و فلسفي و کار ويژه نهاد خانواده در اجتماع و اسلام
ب- توجه در جهت تحکيم پايه هاي نهاد خانواده
ج- توجه به آسيب و آفت هاي زندگي خانوادگي بخصوص در شرايط اجتماعي و فرهنگي کنوني و لزوم توجه به تبيين حقوق متقابل خانوادگي
د- توجه به روش ها و مدلهاي تعليم و تربيت در عرصه خانواده و نحوه پاسخگويي به مشکلات روز تربيتي
ه- توجه به امر خانه داري در ميان زنان به عنوان يک رسالت اجتماعي و تربيتي و نه بيکاري ولزوم توجه به اين قشر عظيم
4- ارائه الگويي از جامعه و مدينه فضيلت محور مورد انتظار مکتب شريف اسلام، روابط حاکم در چنين جامعه اي و نمودهاي عدالت اجتماعي آنچنان که بايد باشد، از جمله ضرورت هاي عرصه فکري و فرهنگي جامعه است که به تقويت آرمان ها و نشان دادن زيبايي ها و ثمرات جامعه بهره مند از چنين روابط مي پردازد و موجب تبيين انحرافات و جلوگيري از کج روي ها مي گردد.
5- با توجه به شرايط خاص جهاني و مسائل فرهنگي و فکري موجود در داخل کشور، توجه به چالش هاي کنوني کشور در حوزه هاي فرهنگي (شامل: هويت ملي، جريان روشنفکري، مقوله سنت و تجدد و تبعات آن، جهاني شدن، برخورد يا گفتگوي تمدن ها) در حوزه هاي سياسي (آسيب شناسي انقلاب اسلامي، چالش هاي دهه هاي آتي انقلاب، مولفه هاي فرهنگي امنيت ملي، اصلاحات اسلامي و انقلابي) در حوزه هاي اجتماعي (عدالت اجتماعي، آسيب هاي اجتماعي، شکاف بين نسل ها و انتقال هنجارهاي اجتماعي به نسل هاي آتي، بسترها و راهکارهاي مقابله با فقر، فساد و تبعيض و گسترش حسن خلق، صداقت، نيکي و ايثار) مورد درخواست جدي است.
6- نظر به اهميت و نقش بسيار سازنده و موثر مقوله مهدويت در زندگي انسان ها و سرنوشت بشريت و تلاش تمدن غرب در نشان دادن چهره هاي وارونه و خشن از آن، سرمايه گذاري در تبليغ و تبيين صحيح اين امر و نقش آن در سازندگي و رشد و تعالي بشريت از اوليت هاي حوزه هنري است.
7- با توجه به نقش موثر صهيونيسم بين الملل در معادلات جهاني و تلاش اين کانون توطئه و فساد در کنترل فرهنگ جهاني با تکيه بر گسترش مباني غفلت و جهالت و گسترش فساد در جوامع، تلاش در جهت روشن کردن چهره کريه و ضد بشري اين پديده شوم و مبارزه با سياست ها و برنامه هاي آن در اهداف حوزه هنري است.
8- توسعه، مقوله اي علمي و فرهنگي است که تحقق آن نيازمند بستر سازي است. توسعه پايدار متناسب با فرهنگ و نظام ارزشي يک جامعه تحقق نخواهد يافت مگر آنکه زيرساخت هاي فرهنگي آن به درستي فراهم گردد. بسط معارف الهي و تبيين آموزه هاي ديني در جهت سعادت بشر در گرو ايجاد الگويي از يک جامعه ديني کارآمد و آباد و توسعه يافته است که ايجاد بسترهاي فرهنگي لازم براي آن از اهداف مهم حوزه هنري است.
9- با توجه به تلاش هاي ايادي استکبار جهاني در داخل و خارج از کشور در ايجاد ياس و نااميدي در بين جوانان و سلب انگيزه هاي خدمت و تلاش براي کشور، افزايش اميد به آينده و تقويت روحيه مشارک و نوآوري از برنامه حوزه هنري است.
10- جوامعي که تجربيات جديد را در پيش رو دارند و يا کسب مي نمايند و به عبارتي، جوامع در حال گذار، همواره با مشکلات و افسردگي هايي رو به رو مي شوند که در اين ميان وظيفه نهادهاي فرهنگي تلاش در جهت ايجاد نشاط و شور زندگي بخصوص در ميان جوانان است تا با ايجاد انگيزه هاي لازم، پويايي و تلاش در غلبه بر مشکلات را به همراه آورد. در اين ميان توجه به قالب طنز در بيان موضوعات و ارائه آثار با در نظر گرفتن مرزهاي هجو و هزل مورد توجه و درخواست جدي حوزه هنري است.
11- پاسخگويي به شبهات موجود در عرصه افکار عمومي جامعه بخصوص در حوزه هاي ديني و در جهت تحکيم بنيادهاي فکري دين مبين اسلام و انقلاب اسلامي با تبيين فلسفه احکامي چون صداقت، عفاف، ادب و احترام و غيره از هدفهاي مورد پيگيري حوزه هنري است.
12- تلاش در جهت افزايش آگاهي هاي عمومي در سه مقوله معرفتي، دين شناسي، غرب شناسي و مباني انديشه هاي ليبراليستي و شناخت انقلاب اسلامي و آرمان هاي آن از طريق ابزارهاي هنري، بايد مورد توجه جدي باشد.
13- اقتباس آگاهانه، تجربيات بشري در حل معضلات جوامع، متناسب با نظام ارزشي هر ملتي، از روشهاي معقوق و منطقي است که تلاش براي جمع آوري و ارائه اين آثار به عنوان مطالبات عمومي موجب پاسخگو شدن سيستم خواهد شد.
14- ارائه آسيب هاي شناخته شده در عرصه فرهنگ و هنري کشور و هنرمندان در قالب هاي مناسب موجب تکامل اين عرصه و رفع نقايص و تعالي اثار هنري و هنرمندان خواهد شد.

مشکلات و مسائل پيش روي سازمان هاي فرهنگي به ويژه حوزه هنري
 

هنر وابسته به حکومت و معضلات آن
 

با گفتگوهايي که با برخي مسئولان و متوليان فرهنگي در کشور انجام شده به نظر مي رسد عمده نقاط ضعف و مشکلات فعلي سازمان هاي فرهنگي، وابستگي و دخالت بيش از حد نهاد سياسي در امور مربوط به فرهنگ است.
در حوزه هنري نيز اين مشکل وجود دارد و مصاديق آن متعدد است به عنوان مثال در دوره ها مديريتي حوزه موارد متعددي پيش آمده که بنابر ملاحظات سياسي حمايت از طيف خاص يا فرد خاصي مورد توجه قرار مي گيرد و از بالا به مدير حوزه توصيه آن فرد مي شود و اين براي بخش فرهنگ بسيار خطرناک است.
علاوه بر اين نوع فعاليت هاي هنري به گونه اي است که نيازمند تخصص بالا مي باشد. دخالت نهاد سياسي در اين امر و ايجاد بلوک هاي حزبي در بخش هنر نه تنها به ارتقا اين بخش کمک نمي کند که فعاليت آن را نيز مختل مي نمايد. حوزه هنري بايد تلاش کند از همه هنرمندان دلجويي کرده و از تخصص ايشان در جهت اهداف برنامه فرهنگي استفاده نمايد.
سازمان هاي فرهنگي و هنري زماني که به صورت مستقيم زير نظر حکومت باشند با محضوراتي مواجه مي شوند که قدرت رقابت را با بخش خصوصي از دست مي دهند چراکه بخش خصوصي به کيفيت و هزينه کار نگاه مي کند نه ملاحظات سياسي و در نهايت جامعه به اين نتيجه مي رسد که نهادهاي فرهنگي وابسته به حکومت کارايي ندارند اين حرف تاحدي زيادي درست است اما اين اتفاق ناشي از مجموعه اختلالاتي است که مدير فرهنگي با آن مواجه است. نکته ديگر اين است که در سازمان هاي فرهنگي وابسته به دولت، در بسياري موارد مديران نه به دليل صلاحيت ذاتي بلکه به خاطر منافع حزبي تعيين مي شوند اين امر البته در همه بخش هاي حکومت وجود دارد ولي توجهي که بسياري کشورها دارند و ما کمتر داريم اين است که نهادهاي فرهنگي با نهادهاي سياسي متفاوت هستند چراکه تاثيرگذاري شان بلند مدت است و نياز به مديريت با ثبات و متخصص دارند لذا براي اداره سازمان هاي فرهنگي بايد عقلانيتي جدا از منافع حزبي قائل شد.
به نظر مي رسد از مهمترين وظايف دولت در بخش فرهنگ ايجاد زيرساخت ها و مراقبت از آن ها و سياستگذاري و جهت دهي عمده و ارائه برنامه واحد فرهنگي است و در مقابل بايد از دخالت مستقيم در اين حوزه پرهيز کند.
ادامه دارد ......
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : senatorman



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط