آشنايي با كشور يمن(2)

مردم يمن از اقوام سامي و عرب قحطاني هستند و عرب قحطاني مادر و ريشه عربيت است كه عرب‌ها را بدان منسوب مي‌دارند.10 مردمي كه در بخش شمالي (يمن شمالي) زندگي مي‌كنند عرب هستند ولي در بخش جنوبي از سال‌ها قبل اقليّت‌هاي ديگري از كشورهاي هندوستان،‌ پاكستان، سومالي،‌ اريتره و اتيوپي به آنجا مهاجرت نموده‌اند. در حال حاضر گروه‌هاي نژادي بدين ترتيب است:
يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنايي با كشور يمن(2)

آشنايي با كشور يمن(2)
آشنايي با كشور يمن(2)


 

نويسنده:داوود کریملو




 

اقوام و نژادها
 

مردم يمن از اقوام سامي و عرب قحطاني هستند و عرب قحطاني مادر و ريشه عربيت است كه عرب‌ها را بدان منسوب مي‌دارند.10 مردمي كه در بخش شمالي (يمن شمالي) زندگي مي‌كنند عرب هستند ولي در بخش جنوبي از سال‌ها قبل اقليّت‌هاي ديگري از كشورهاي هندوستان،‌ پاكستان، سومالي،‌ اريتره و اتيوپي به آنجا مهاجرت نموده‌اند. در حال حاضر گروه‌هاي نژادي بدين ترتيب است:
1.عرب 86 درصد،
2.هندي 3 درصد،
3.سوماليايي 1 درصد،
4.ديگران 10 درصد.
قبايل زيادي در يمن زندگي مي‌كنند و به بزرگ قبيله «شيخ» گويند و ممكن است قبايل متعددي تحت رياست يك شيخ المشايخ باشد كه تشكيل قبيلة بزرگي را بدهد. از مهم‌ترين قبايل يمن دو قبيلة بزرگ «حاشد» و «بكيل» است كه قبايل ديگري را تحت فرمان خود دارند.

ساختار جامعة يمن
 

جامعه بين طايفه‌اي و قبيله‌اي است. قبايل بزرگ در قابش شمالي غير از حاشد عبارتند از: خيمه، ارحب، جهم، نهم، مذحج و سنحان و قبايل جنوب عبارتند از: عواذل، يافع فضلي، ضالع، دفينه، ردفان، مكلا و حامي11 (قبيلة سالم البيض معاون سابق رئيس جمهور يمن).
زبان رسمي در يمن، عربي است و به همان زبان نيز مي‌نويسند، درصد زبان‌هاي موجود در اين كشور در حال حاضر بدين ترتيب است:
عربي 93 درصد و زبان رسمي كشور.
هندي 3 درصد كه بيشتر در يمن جنوبي است.
سومال 3 درصد كه در يمن جنوبي است.
ساير 1 درصد كه در بخش جنوبي است.

جغرافياي سياسي
 

1. اهميّت استراتژيكي يمن در منطقه
 

يمن يكي از حاصل‌خيزترين مناطق شبه جزيره عربي به شمار رفته و به علّت دارا بودن موقعيّت خاصّ جغرافيايي و بنادر و جزاير مهم، در طول تاريخ مطمح نظر استعمارگران بوده و صفحات تاريخ اين كشور را حوادث گوناگون پر كرده است. اين كشور از لحاظ استراتژيكي داراي اهميّت ويژه‌اي است، زيرا يمن جنوبي در بخش شمال غربي و شامل شرقي «باب المندب» قرار گرفته و اين تنگه بين درياي سرخ و اقيانوس هند واقع شده است و نزديك‌ترين آبراه بين شرق و غرب مي‌باشد. اين كشور يكي از نقاط حساس استراتژيكي مورد نظر شرق و غرب است. يمن با تسلط بر تنگة «باب‌المندب» قادر به كنترل درياي سرخ بوده و حتّي مي‌تواند آنجا را با دارا بودن جزيرة مهم و استراتژيكي «بريم» ببندد. اين جزيره، تنگه «باب‌المندب» را به 2 بخش آبراه شرقي به نام «باب‌الاسكندر» و آبراه غربي به نام «ميون» تقسيم كرده است.
وجود بعضي جزاير با ويژگي‌هاي استراتژيكي بر اهميّت آنها مي‌افزايد. علاوه بر جزيرة «بريم»، جزيرة «زقر» كه در فاصلة 29 كيلومتري يمن قرار دارد و بلندترين نقطة آن 652 متر از سطح دريا ارتفاع دارد، امكان كنترل و مراقبت فعاليت‌هاي دريايي آن نقطه را ميسر مي‌سازد.
جزيرة «كمران» نيز از اهميّت استراتژيكي برخوردار مي‌باشد. جزيرة «جبل‌الطير» به خاطر اشراف بر آبراه منطقه داراي اهميّت ويژه‌اي است. جزاير ديگري نيز هستند كه داراي اهميّت استراتژيكي مي‌باشند. به طور كلّي با توجّه به موقعيت تاكتيكي و استراتژيكي اين جزاير مي‌توان از آنها براي مقاصد نظامي و جهت كنترل كشتيراني در درياي سرخ استفاده نمود. عوامل ديگري كه بر اهميّت اين كشور مي‌افزايد عبارتند از:
1. نزديكي اين كشور به شاخ آفريقا كه در نيمة دوم قرن حاضر به علّت كشمكش‌هاي ابرقدرت‌ها در اين منطقه بر حساسيت موقعيت آن افزوده است.
2. محاصرة «باب‌المندب» از سوي نيروهاي ارتش مصر در جنگ 5 روزة سال 1946 يك تجربة تاريخي براي رژيم اشغالگر قدس بود، لذا امنيّت يمن براي آن رژيم داراي اهميّت حياتي است.
3. يمن كه از قسمت شمال با عربستان داراي مرزهاي مشترك است، امنيّت آن براي عربستان سعودي از نظر توليد و صدور نفت داراي اهميّت مي‌باشد و در طول سال‌هاي 70-1962 حمايت عربستان سعودي از سلطنت‌طلبان در برابر جمهوري‌خواهان كه دولت مصر از آنها حمايت مي‌نمود، به علّت ترس از نفوذ مصري‌ها در جنوب و بر هم زدن آرامش منطقه بوده است.
4. به علّت دارا بودن سواحل طولاني در درياي سرخ و درياي عرب و نيز به علّت وجود بنادر مهمّي مانند عدن، حديد و فحاء كه به اهميّت استراتژيكي يمن مي‌افزايد.

2. اهميّت عامل انساني
 

يمن با دارا بودن جمعيتي بيشتر از يازده ميليون نفر در سال 1991 و بر اساس آمار ديگري در سال 1993، حدود 13 ميليون نفر، پرجمعيّت‌ترين كشور و شبه جزيره محسوب مي‌شود. بيشتر مردم يمن را افراد قبايل مسلّح و جنگجو تشكيل مي‌دهند و لذا دولت يمن مي‌تواند در موارد ضروري بيشتر از يك ميليون نفر را سريعاً بسيج نمايد كه براي عربستان سعودي نگران‌كننده است، زيرا در صورت لزوم، يمن مي‌تواند به استعداد 10 لشكر، نيروهاي مردمي را در مرزها متمركز نمايد، در صورتي كه براي عربستان سعودي اين كار به آساني ميسر نيست.

3. اهميّت عامل اقتصادي
 

اين كشور با دارا بودن سواحل طولاني در درياي سرخ و درياي عرب مي‌تواند براي سرمايه‌گذاري جهت صيد ماهي سودمند باشد و علاوه بر اين، يمن داراي منابعي است كه تاكنون به علّت فقر مالي شديد و جنگ‌هاي طولاني با استعمارگران و سپس جنگ‌هاي ممتد داخلي، فرصت استفاده و بهره‌برداري از آنها را نيافته است و نياز به سرمايه‌گذاري دارد. كشف نفت نيز در مرزهاي مشترك يمن و عربستان سعودي موجب درگيري‌هايي بين دو كشور شده است و دولت عربستان سعودي در صدد ضميمه كردن مناطق نفت‌خيز يمن به خاك خود مي‌باشد. وجود آثار باستاني و مناطق طبيعي بي‌نظير، در صورت امنيّت اين كشور مي‌تواند در زمينة سرمايه‌گذاري براي صنعت توريسم مفيد واقع شود.

4. اهميّت عامل فرهنگي
 

يمن سرشار از آثار باستاني و ميراث فرهنگي است كه به بعضي از آنها در قرآن مجيد نيز اشاره شده است و در سال‌هاي اخير، كاوشگران مشغول بيرون آوردن اين آثار از زير خاك مي‌باشند. همچنين وجود كتابخانه‌هايي مملو از كتاب‌هاي با ارزش خطي، بر اهميّت فرهنگي اين كشور مي‌افزايد.

اديان و مذاهب
 

1. اسلام:
 

دين رسمي يمن، اسلام است و ساير اديان كه درصد آنها بسيار اندك است از آزادي برخوردار هستند. اكثريت جمعيّت اين كشور را مسلمانان تشكيل مي‌دهند. زيديّه (فرقة متمايل به شيعه) اكثريت را در اين كشور دارا مي‌باشد كه بيشتر در نواحي كوهستاني در يمن شمالي سكونت دارند و اهل تسنّن كه شافعي مي‌باشند در حدود نيمي از جمعيّت اين كشور را تشكيل مي‌دهند،12 كه اكثريت مردم جنوب اين مذهب را دارند و در منطقة ساحلي «تهامه» زندگي مي‌كنند. بر اساس آماري كه در سال 1989 منتشر شده بود، تعداد 5 ميليون و سيصد هزار نفر شيعة زيدي و 592 هزار و پانصد نفر مسلمان سنّي در يمن وجود داشتند. در بخش جنوبي يمن تنها در حدود 7 الي 8 هزار نفر شيعه زندگي مي‌كنند كه بيشتر در استان حضرموت و عدن هستند، همچنين در عدن شيعيان هندي و هندي‌الاصل مسجد خاصي براي خود دارند.
يمني‌ها از انصار هستند و يكي از افتخارات آنها اين است كه خود را تنها كشوري مي‌دانند كه بدون جنگ و خونريزي و با رسيدن حضرت علي(ع) به عنوان فرستادة ويژة پيامبر اكرم(ص) به اسلام گرويدند. در كتب تاريخي، جريان اسلام آوردن مردم يمن ذكر شده، طبري13 از براء بن عازب روايت كرده است كه مي‌گفت:‌ رسول خدا(ص) خالدبن وليد را به سوي يمن فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت كند، من نيز در ميان جمعي كه با او حركت كردند به سر مي‌بردم، شش ماه در يمن ماند، لكن هيچ كس به دعوت او پاسخ مثبت نمي‌داد.14 البتّه قبل از وي پيامبر(ص) براي نخستين بار يكي از ياران دانشمند خود به نام «معاذبن جبل» را رهسپار يمن ساخت، تا نداي توحيد و اصول آيين اسلام را براي مردم يمن تشريح كند،15 امّا به طوري كه در تواريخ نوشته شده وي با وجود اينكه به كتاب و سنّت احاطه داشته، امّا به سؤالي كه از وي دربارة حقوق شوهر بر همسر شده بود، نتوانسته بود جواب كافي بدهد.16 لذا پيامبر(ص) علي‌بن ابي‌طالب(ع) را با سفارشات و مكتوبي مبني بر دعوت ملّت يمن به آيين توحيد، كه فرمان داده بود آن را براي مردم يمن بخواند، روانة آن كشور نمود و دستور داد خالد و همراهان وي برگردند و اگر كسي از همراهان خالد خواست با علي(ع) همراه گردد، او را آزاد گذارند. «براء بن عازب» نقل مي‌كند كه وقتي علي(ع) به نخستين نقطة مرزي يمن رسيد، صفوف سربازان اسلام را كه در آنجا به فرماندهي خالد بن وليد استقرار داشتند،‌ منظّم نمود.17 وقتي خبر ورود آن حضرت به مردم يمن رسيد، جمع شدند و علي(ع) نماز صبح را با جماعت خواند، سپس تمام افراد قبيلة «حمدان» را كه از بزرگ‌ترين قبايل يمن بودند، براي شنيدن نامة پيامبر اكرم(ص) دعوت نمود، آنگاه حضرت در مقابل ما قرار گرفت و به حمد و ثنای الهي آغاز كرد و سپس نامة رسول خدا(ص) را بر مردم يمن خواند. عظمت گفتار پيامبر(ص) آنچنان قبيلة حمدان را تحت تأثير قرار داد كه همة آنها در مدّت يك روز اسلام آوردند. حضرت علي(ع) اسلام آوردن مردم قبيلة «حمدان» را به وسيلة نامه به اطّلاع پيامبر اكرم(ص) رسانيد. پيامبر اسلام پس از اطلاع از متن نامه، آنچنان خوشحال شد كه با سرور و شادي تمام، سر به سجده نهاد و شكر خدا را به جاي آورد و سپس سر بلند كرد و فرمود:‌ «السّلام علي حمدان، السّلام علي حمدان». اسلام آوردن اين گروه موجب شد مردم يمن تدريجاً به اسلام گرويدند.18 پس از ورود حضرت علي(ع) به يمن، اوّلين كسي كه به واسطة آن حضرت اسلام آورد، زني به نام امّ سعيد برزخيه است.19 اين زن منزل خود را به صورت مسجد در آورد و آن را «مسجد علي» ناميد كه اكنون نيز مشهور و پابرجاست.
مسافرت حضرت علي(ع) و اسلام آوردن يمني‌ها به دست آن حضرت، يكي از عوامل ولا و دوستي آنها نسبت به اميرالمؤمنين(ع) و علوي مذهب بودنشان است. محبّت و دوستي اهالي يمن نسبت به حضرت علي(ع)، از روزي كه گروهي از مردم يمن به خدمت رسول خدا(ص) رسيدند و پيامبر اكرم(ص) آن گروه را دعا فرمود و به آنها مژدة بهشت داد و يادآور شد كه همراه علي(ع) به شهادت مي‌رسند، آغاز شد. افراد اين گروه كساني بودند كه در جنگ جمل و صفّين حضرت علي(ع) را ياري نمودند.20
رسول اكرم(ص) در معرّفي حضرت علي(ع) به آنها سخن خود را طولاني ساخت تا بر مراتب علاقه و محبّت آنها نسبت به آن حضرت اضافه شود.
علامه محمّد حسين مظفر در كتاب خود مي‌نويسد:‌ «تشيّع در ميان دره‌ها و كوه‌هاي يمن جايي براي خود گشود و در دل‌ها مأوي گرفت تا وقتي كه اميرالمؤمنين علي(ع) رسماً و عملاً حكومت و ولايت را به دست گرفت، عدة كمي از مردم يمن كه با افكار و كردار حضرت علي(ع) مخالف بودند با معاويه ارتباط برقرار كردند و معاويه يكي از ياران خود را به نام «بسربن ارطاة» در سال 40 هجري با سپاهي به سوي يمن فرستاد و اين شخص از طريق مدينه عازم يمن شد. وي قبل از رسيدن به يمن مردم مدينه را مجبور به بيعت با معاويه نمود و جنايات زيادي را در آنجا مرتكب شد. هنگامي كه خبر ورود بسربن ارطاة به يمن رسيد، كارگزار حضرت علي(ع) به نام عبيدالله بن عباس از آنجا گريخت و عبدالله بن عبدالمدان حارثي را جانشين خود قرار داد. بسربن ارطاة پس از ورود به يمن مرتكب جنايات زيادي شد، وي سي هزار نفر را كشته، گروهي را در آتش سوزاند و زنان حمدان را اسير كرده، در بازار به فروش رساند.21 وقتي اخبار جنايات اين شخص به حضرت علي(ع) رسيد، وي را نفرين كرد و فرمود، خدايا، اين آيين و عقل و خودسري را از او بگير.22 بسربن ارطاة دچار وسواس شده و ديوانه شد و در همين حال مرد.
در قرن سوم هجري شخصي به نام «يحيي بن حسين رسّي علوي» از عراق به يمن آمده و در شهر «صعده» اقامت نمود. وي اوّلين كسي بود كه مردم يمن را به مذهب زيدي دعوت كرد و به نشر و ترويج اين مذهب پرداخت و توانست عدّة زيادي را دور خود جمع كند، به طوري كه از وي به عنوان «امام» ياد مي‌كردند. امّا كسي كه در «صعده» امامت را بنيان گذاشت شخصي به نام قاسم بن محمّد است كه نسب او به رسّي علوي مي‌رسد. از آن پس با گذشت زمان مذهب زيدي در اكثر نقاط يمن، به ويژه در ميان قبايل نفوذ پيدا كرد. امروزه در يمن تعداد زيادي از شيعيان دوازده امامي وجود دارند، امّا اكثر مردم يمن به ويژه مناطقي كه تحت سلطة حميدالدين يحيي ـ كه پس از ترك‌هاي عثماني، بر يمن حكومت راند ـ قرار داشت زيدي مذهب‌اند و بقيه سنّي شافعي مي‌باشند.

ساير مذاهب یمن
 

2. مسيحيت:
 

الف) كليساي كاتوليكي رومي: كليساي اسقفي عربي، اين كليسا مسئول منطقه‌اي مي‌باشد كه شامل عربستان سعودي، امارات عربي متحده و يمن است و تخمين زده مي‌شود كه 600 هزار كاتوليك را دارا باشد. رئيس اين كليسا اسقف «جيوواني برنارد گريمولي»است. معاون وي در يمن اسقف «ماتيو وادا چوي» است.
ب) جامعه انگليكي: در چارچوب كليساي اسقفي اورشليم و خاورميانه، يمن بخش اسقفي قبرس و خليج فارس را تشكيل مي‌دهد، اين جامعه در عدن و صنعا بوده و پيروان آن از اتباع خارجي هستند. اسقف قبرس و خليج فارس در قبرس اقامت داشته، در حالي كه سرپرست خادمين كليسا در خليج فارس، مقيم امارات عربي متحده است.
ج) هندوئيسم: تعداد كمي از هندوان نيز در يمن زندگي مي‌كنند.

سياست مذهبي حكومت يمن
 

قبل از وحدت دو يمن در 22 مه 1990 يمن جنوبي يگانه كشور اسلامي بود كه خود را رسماً ماركسيست مي‌ناميد ولي در اجتماعات كشورهاي مسلمان مانند كنفرانس اسلامي شركت می‌کرد. پس از وحدت در سراسر يمن که مذهب رسمي، اسلام اعلام شد، مردم از آزادي مذهب نيز برخوردار هستند.

نفوذ اديان در اوضاع سياسي و فرهنگي جامعه
 

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دين در جامعة سياسي و فرهنگ يمن نفوذ كرد. لازم به ذكر است كه احكام فردي اسلام از زمان پذيرفتن اسلام از سوي مردم يمن اجرا می‌شد، ولي نفوذ شريعت اسلام در سياست آن كشور پس از انقلاب اسلامي ايران بود. يمني‌ها جزو اوّلين گروه‌هايي بودند كه پس از پيروزي انقلاب به جمهوري اسلامي ايران آمدند و به حضور امام راحل(ره) رسيدند. نفوذ اسلام اكنون به حدي است كه در تدوين قانون اساسي يكي از موارد اختلاف، ذكر اسلام به عنوان «تنها منبع قانون‌گذاري» است.
با وجود اينكه تقريباً تمامي خانم‌ها حجاب را رعايت مي‌كنند ولي از جديدترين پديده‌هاي غربي استقبال مي‌كنند و به ظواهر بيشتر مي‌پردازند تا به عمق شريعت اسلامي. در ميان جامعة يمن تعدادي از دانشجويان و افراد عادي كه در اقليت مي‌باشند، پاي‌بند به احكام و مباني اسلام هستند.
به طوري كه پيش از اين نوشته شده، يمني‌ها داراي زندگي قبيله‌اي مي‌باشند، لذا تمامي آداب و رسوم قبيله‌اي را رعايت مي‌كنند، از جمله آداب مذهبي، سنّت «تواشيح خواني» است كه بسيار مرسوم است. يمني‌هاي بخش جنوبي به علّت نفوذ فرهنگ انگليسي و روسي تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفته و در آداب و رسوم قبيله‌اي‌شان خللي وارد شده است، امّا در بخش شمالي يمن، به علّت ساخت قبيله‌اي جامعه و رعايت آداب و سنن مذهبي، غربي‌ها موفقيت چنداني به دست نياورده‌اند و با وجود اينکه پيش از جنگ‌هاي داخلي 62 روزه، بيش از 30شركت اروپايي، آمريكايي و كانادايي در اين كشور مشغول به كار بودند، در مردم جنوب بيشتر از مردم شمال يمن اثر گذاشتند.

اوضاع اجتماعي، فرهنگي و آموزشي
 

اكثر مردم يمن را قبايل تشكيل مي‌دهند و بنا به عقيده‌اي كه ريشة اسلامي دارد، مسلّح مي‌باشند. جامعة يمن از نظر مذهبي از دو مذهب زيدي و شافعي تشكيل شده است. پیروان مذهب زيدي كه اكثريت مردم اين كشور را تشكيل مي‌دهند از نظر كلام، فقه و اصول با عقايد شيعه نزديكي دارند.
مذهب شافعي حدود 25 درصد از جمعيت را تشكيل مي‌دهد كه اكثر آنان در سواحل يمن زندگي مي‌كنند. تعدادي نيز از پيروان فرقة اسماعيليه در يمن هستند كه از شاخة بهره ـ مستعلويه هستند و در منطقة كوه حراز نزديك صنعا و منطقة وادي ظهر و منطقة نجران زندگي مي‌كنند. در زمان خلافت مأمون، خليفة عباسي در يمن شورشي رخ داد و وي يكي از سرداران خود به نام محمّدبن عبدالله بن زيد را براي سركوبي اين شورش به يمن اعزام كرد. اين شخص سلسلة زيديه را در يمن تأسيس نمود. اوّلين امام زيدي‌هاي يمن كه پايه‌گذار حكومت شيعه بود، امام الهادي يحيي بن حسين بود و بعد از او نيز 66 امام به حكومت رسيدند كه آخرين آنها «البدر» بود و زيدي‌ها جمعاً 1100 سال در اين كشور حكومت كردند.

پي نوشت ها :
 

10. علامه مظفر، تاريخ شيعه،‌ ص201.
11. ريشه‌هاي يك بحران خونين، كيهان، ش 15083، مورخ 25 خرداد 1373، ص14.
12. Republic of Yemen Central Stistical Organization Sana.
13. تاريخ شيعه،‌ ترجمه محمّد باقر حجتي، ص 201.
14. در صحيح بخاري، ج 5، ص 163، نيز به اين موضوع اشاره شده است.
15. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، ص824.
16. در سيره ابن هشام، ج 2، ص 52 نيز به اين موضوع اشاره شده است.
17. فروغ ابديت، پيشين.
18. الكامل، ج 2، ص 305 و بحارالأنوار، ج 21، صص 360ـ363.
19. مظفر، پيشين، ص201.
20. همان، ص207.
21. تاريخ شيعه، ص208.
22. همان منبع به نقل از تاريخ طبري، ج6، حوادث سال چهل، ص 81-80.
 

منبع: www. mouood.org



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط