داستان غم بار استعمار كشورهاي اسلامى

ما امپراطوري عثمانى را اصلا تأييد نمي كنيم؛ يك حكومت سلطنتى بود مثل بقيه ي حكومت هاي سلطنتى با همان مشكلات و گرفتاري ها. اما اروپاييها به عنوان فاتحان جنگ بين الملل اول - وقتى اين حكومت بزرگ را كه از منطقه...
چهارشنبه، 31 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داستان غم بار استعمار كشورهاي اسلامى

داستان غم بار استعمار كشورهاي اسلامى
داستان غم بار استعمار كشورهاي اسلامى


 





 
سوال: داستان غم بار استعمار كشورهاي اسلامى در حكومت عثمانى توسط انگلستان چگونه بود؟
پاسخ مقام معظم رهبري:
ما امپراطوري عثمانى را اصلا تأييد نمي كنيم؛ يك حكومت سلطنتى بود مثل بقيه ي حكومت هاي سلطنتى با همان مشكلات و گرفتاري ها. اما اروپاييها به عنوان فاتحان جنگ بين الملل اول - وقتى اين حكومت بزرگ را كه از منطقه بالكان تا تمامى آسياي صغير و خاورميانه و شمال آفريقا گسترش داشت - از بوسنى و هرزگوين تا مصر و تركيه
كنونى و عراق و سوريه و فلسطين - متلاشى كردند به اين اكتفا نكردند كه حكومت را زايل كنند، از ملت ها انتقام كشيدند و آنها را تحقير كردند! قطعه قطعه بخشهاي اين حكومت به دست يكى از دولت هاي اروپايى افتاد و همان داستان غم بار استعمار، داستانى كه هرگز از ياد ملت ها نخواهد رفت و از تاريخ آنها زايل نخواهد شد در اين كشور؛ بيگانه يى بيايد حكومت كند و تمام امكانات آن كشور در خدمت شخص بيگانه و دستگاه بيگانه و نظام بيگانه باشد و مردم آن كشور مجبور باشند از بيگانه اي كه بر آنها حكومت مي كند اطاعت كنند و جرأت نكنند اندكى برخلاف مصالح او حرف بزنند و يا حركت كنند؛ واقعيت استعمار اين بود.
آن جاهايى كه استعمار مستقيم نكردند مثل عراق، حكومت پادشاهى درست كردند و غير عراقى را آوردند و بر مردم حاكم كردند – خانواده فيصل خانواده سلطنتى عراقى نبودند - در واقع انگليس ها حكومت مي كردند و مردم عراق تسليم و مقهور سرپنجه ي يك حكومت بيگانه بودند. شما ببينيد براي يك ملت كدام تحقير از اين بالاتر است؟ همه
چيزشان را تحقير کردند و دين و دنيا و شخصيت و ادب و فرهنگ و استقلالشان را به كلى از بين بردند. آن روزي هم كه به اصطلاح موج مدرنيته را به اصطلاح وارد اين منطقه كردند. در واقع بايد گفت فاضلابهاي مدرنيته را به اين منطقه فرستادند. علم و ابتكار و اختراعات جديد و پيشرفت فكري و دانشگاههاي پيش رو را كه به كشورهاي الجزاير و مصر و عراق و بقيه مناطق تحت استعمار نياوردند؛ اول چيزي كه آوردند ابتذال فرهنگى و کشف حجاب و كالاهاي مصرفى پس مانده را آوردند يا حداكثر نظام هاي نسخ شده درجه دو و سه آموزش و پرورش خود را آوردند؛ يعنى مردم را از همه
جهت تحقير كردند.
وقتى موج چپ در دنيا بلند شد خيلى از روشنفكرها در دنياي اسلام شعارهاي چپ - شعارهاي سوسياليستى و ماركسيستى - مى دادند و در واقع مى خواستند از غرب انتقام بگيرند. اما وقتى نظام اسلامى و انقلاب اسلامى پديد آمد غوغا بپا شد و تمام كشورهاي اسلامى از اينكه ديدند يك ملت آمده پرچم اسلام را بلندكرده و در مقابل سخت ترين تهديدها ايستاده است، نه فقط در مقابل غرب بلكه در مقابل شرق و غرب شعار (نه شرقى و نه غربى) مى دهد و در مقابل جذاب ترين تطميع ها بى اعتنايى نشان مى دهد، يكپارچه هيجان شدند.
پس در ابعاد اسلامى، نظام اسلامى و انقلاب اسلامى همان كاري را كرد كه مليت براي يك ملت مي كند. يعنى همه احساس خود مانى كردند و شعار دادند. حتى دركشورهاي دوردست، نام فرزندان خود را نام شخصيتهاي انقلاب گذاشتند. شعراي بزرگ عرب كه ما نام آنها را نشنيده بوديم و آنها مطلقا با ايران ارتباطى نداشتند، در وصف تهران ايران و مردم ايران قصايد غرايى سرودند. از جمله نظار قبانى شاعر فلسطينى كه خيلى هم شاعر برجسته اي بود و همين سه و يا چهار سال پيش فوت كرد، به اين معروف بود كه دائم با قدرتهاي عربى گلاويز است. او در شعرهايش - كه خيلى هم جاذبه داشت - خاندانهاي سلطنتى و حرمسراهاي آنها را تحقير مي كرد. البته او هيچ وقت به ايران نيامده بود و هيچ رگ ايرانى هم ندارد. اما درباره ي تهران اسلامى كه نديده و نمى شناسد و ايرانى كه ناسيوناليسم عربى هميشه با آن مقابله كرده است، قصيده ي مفصلى دارد. (انقلاب اسلامى) چنين تأثيري در دنياي اسلام گذاشت، اين هم اهميت در ابعاد اسلامى.1

پي‌نوشت‌ها:
 

1. بيانات مقام معظم رهبري در سفر به استان اصفهان، سال 1382
 

منبع:www.khamenei.ir




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط