آیا از سه راهکار روانی در پیامها و تبلیغات خود استفاده می کنید؟
اگر شما فروشنده ای هستید که با شرکت های مختلف درارتباط می باشد یا شرکتی هستید که به افراد خدمات ارائه می کنید، درهر صورت گاهی مجبور خواهید شد که ارزشهای خود را از طریق تبلیغات نوشتاری، تلویزیونی، تماس های تلفنی و یا حضور در جلسات به اطلاع مشتری برسانید. موفقیت در توجیه مشتریان، موفقیت در تجارت است.
خبر خوش آنکه برای تهیه یک پیام تاثیر گذار احتیاجی نیست که شما یک نویسنده یا سخنران حرفه ای باشید. به آسانی می توانید با استفاده از ۳ راهکار زیر نتایج غیر قابل باوری را بدست آورید.
سوالات، بحث های متفرقه و واقعیت های اجتماعی را پیش بکشید. به این ترتیب ذهن مخاطب تحریک می شود و سلول های خاکستری مغز به فعالیت وادار می شوند. الگوهایی که درذهن قراردارد، از بین می رود و حواس مخاطب متمرکز می شود. پرسیدن سوال بسیار مفید است زیرا ذهن رادر حالت پاسخگویی و آمادگی در می آورد.
تاثیر روانی راهکار شماره ۱ همین است که ذهن مخاطب را تحریک می کند تا برای شنیدن حرف های شما آماده شود.
آیا موضوع اصلی صحبت های شما ارائه راه حل است؟ به این ترتیب به فروش خود صدمه خواهید زد. به تبلیغات اطراف خود بنگرید. همه آنها به سهولت استفاده، فراگیری و برتری محصول خود اشاره می کنند. به این عبارات بسیار پرداخته شده است. در صورتیکه این مفاهیم باید در پس زمینه قرار بگیرند. در ملاقات ها و مکالمات حضوری نیز باید به این موضوع توجه شود. مردم تا زمانی که مشکل خود را درک نکنند اهمیتی به راه حل شما و ویژگی های آن
نمی دهند. قبل از اینکه راه حل خود را مطرح و روی آن پافشاری کنید، مطمئن شوید که مخاطب شما مسئله و مشکل خود را کاملاً حس کرده ودرگیر آن شده است. با دوباره طرح کردن مسئله، مشتری را متوجه اهمیت موضوع نمایید. هنگامی که شنونده با حرکات سرخود شروع به تایید مسائل و مشکلات مطرح شده نمود، زمان ارائه و فروش راه حل فرارسیده است.
فرض کنید که یک طراح کلاه می خواهد برای محصولات خود تبلیغ نماید. جمله من یک طراح هستم و طرحهای من توسط تولیدکنندگان مختلف به بازار عرضه شده است خیلی تکراری و بی تاثیر خواهد بود. بهترین راه ارائه تصویر ذهنی به مخاطب است. دراین مثال او می تواند از کلاهی که هنرپیشه معروف سینما در یکی از فیلمها به سر گذاشته بود، آغاز کند و وقتی این تصویر در ذهن شنونده تشکیل شد، بگوید که طراحی آن کلاه توسط او انجام شده است. این روش رامی توان در صحبت کردن با یک فرد یا یک گروه به کار گرفت.
مردم افکار خود را با تصاویر به خاطر می سپارند. به همین علت امروزه آرم ها و تصاویر تبلیغاتی بسیار کارا شده اند. نفوذ به بخش تصویری مغز، قوی ترین راه برای ایجاد ارتباط باافراد است.
راهکار شماره ۲ و۳ را ادغام کنید تا مخاطب تصویر روشنی از مشکل خود را در ذهن داشته باشد.دراین صورت نیازی به هیچ کار دیگری نیست. خود آنها به سراغ شما خواهند آمد.
ویژگی این ۳ مورد این است که در عین سادگی حداکثر تاثیر را دارند.
به ساختار این مقاله نگاه کنید. فرض کنید که این مقاله مقدمه ای برای شروع یک سخنرانی در مورد فروش در یک شرکت بزرگ صنعتی بود. من از مسائل مربوط به آن صنعت خاص سخن نگفتم، بلکه صحبت خود را از این سوال شروع کردم که آیا شما از این ۳ راهکار برای فروش استفاده می کنید؟ و به این ترتیب توجه شما را به خود جلب کردم.
شما نیز درصحبت کردن باافراد مختلف می توانید از همین روش استفاده کنید. ضمناًاین کارها نه فقط برای پیامهای شفاهی بلکه درهر خبرنامه، تبلیغات، وب سایت و هر مکانی که شانس جذب مشتریان جدید وجود دارد، قابل استفاده هستند.
منبع:ایده پویا
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : omidayandh
خبر خوش آنکه برای تهیه یک پیام تاثیر گذار احتیاجی نیست که شما یک نویسنده یا سخنران حرفه ای باشید. به آسانی می توانید با استفاده از ۳ راهکار زیر نتایج غیر قابل باوری را بدست آورید.
راهکار شماره ۱ :
سوالات، بحث های متفرقه و واقعیت های اجتماعی را پیش بکشید. به این ترتیب ذهن مخاطب تحریک می شود و سلول های خاکستری مغز به فعالیت وادار می شوند. الگوهایی که درذهن قراردارد، از بین می رود و حواس مخاطب متمرکز می شود. پرسیدن سوال بسیار مفید است زیرا ذهن رادر حالت پاسخگویی و آمادگی در می آورد.
تاثیر روانی راهکار شماره ۱ همین است که ذهن مخاطب را تحریک می کند تا برای شنیدن حرف های شما آماده شود.
راهکار شماره ۲ :
آیا موضوع اصلی صحبت های شما ارائه راه حل است؟ به این ترتیب به فروش خود صدمه خواهید زد. به تبلیغات اطراف خود بنگرید. همه آنها به سهولت استفاده، فراگیری و برتری محصول خود اشاره می کنند. به این عبارات بسیار پرداخته شده است. در صورتیکه این مفاهیم باید در پس زمینه قرار بگیرند. در ملاقات ها و مکالمات حضوری نیز باید به این موضوع توجه شود. مردم تا زمانی که مشکل خود را درک نکنند اهمیتی به راه حل شما و ویژگی های آن
نمی دهند. قبل از اینکه راه حل خود را مطرح و روی آن پافشاری کنید، مطمئن شوید که مخاطب شما مسئله و مشکل خود را کاملاً حس کرده ودرگیر آن شده است. با دوباره طرح کردن مسئله، مشتری را متوجه اهمیت موضوع نمایید. هنگامی که شنونده با حرکات سرخود شروع به تایید مسائل و مشکلات مطرح شده نمود، زمان ارائه و فروش راه حل فرارسیده است.
راهکار شماره ۳ :
فرض کنید که یک طراح کلاه می خواهد برای محصولات خود تبلیغ نماید. جمله من یک طراح هستم و طرحهای من توسط تولیدکنندگان مختلف به بازار عرضه شده است خیلی تکراری و بی تاثیر خواهد بود. بهترین راه ارائه تصویر ذهنی به مخاطب است. دراین مثال او می تواند از کلاهی که هنرپیشه معروف سینما در یکی از فیلمها به سر گذاشته بود، آغاز کند و وقتی این تصویر در ذهن شنونده تشکیل شد، بگوید که طراحی آن کلاه توسط او انجام شده است. این روش رامی توان در صحبت کردن با یک فرد یا یک گروه به کار گرفت.
مردم افکار خود را با تصاویر به خاطر می سپارند. به همین علت امروزه آرم ها و تصاویر تبلیغاتی بسیار کارا شده اند. نفوذ به بخش تصویری مغز، قوی ترین راه برای ایجاد ارتباط باافراد است.
راهکار شماره ۲ و۳ را ادغام کنید تا مخاطب تصویر روشنی از مشکل خود را در ذهن داشته باشد.دراین صورت نیازی به هیچ کار دیگری نیست. خود آنها به سراغ شما خواهند آمد.
آیا استفاده از هر ۳ راهکار ضروری است؟
ویژگی این ۳ مورد این است که در عین سادگی حداکثر تاثیر را دارند.
به ساختار این مقاله نگاه کنید. فرض کنید که این مقاله مقدمه ای برای شروع یک سخنرانی در مورد فروش در یک شرکت بزرگ صنعتی بود. من از مسائل مربوط به آن صنعت خاص سخن نگفتم، بلکه صحبت خود را از این سوال شروع کردم که آیا شما از این ۳ راهکار برای فروش استفاده می کنید؟ و به این ترتیب توجه شما را به خود جلب کردم.
شما نیز درصحبت کردن باافراد مختلف می توانید از همین روش استفاده کنید. ضمناًاین کارها نه فقط برای پیامهای شفاهی بلکه درهر خبرنامه، تبلیغات، وب سایت و هر مکانی که شانس جذب مشتریان جدید وجود دارد، قابل استفاده هستند.
منبع:ایده پویا
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : omidayandh