هوش
متداولترین تعریف هوش عبارت است از ”شایستگی و استعداد یادگیری افراد“. بعضی هوش را استعداد کلی و قدرت استفاده از تجربیات و برخی مانند ”پیاژه“ توانائی سازگاری و انطباق با محیط تعریف کردهاند. بهطوری که ملاحظه میشود در هر یک از این تعاریف بر جنبههای خاصی از هوش تأکید شده است.
الف - علائم مشکوک به عقبماندگی ذهنی که در بدو تولد جلب توجه میکند.
۱. کمبود شدید وزن کودک. کودکانی که در بدو تولد وزنشان کمتر از یک و نیم کیلو باشند کمتر شانس زنده ماندن دارند و اگر زنده بمانند عقبماندگی در آنها شایعتر است.
۲. بزرگی و کوچکی محیط سر. محیط سر در موقع تولد در نوزاد طبیعی نه ماهه ۳۵-۴۵ سانتیمتر است.
۳. بیاشتهائی شدید کودک و یا اشکال در گرفتن پستان و شیر خوردن در هفتههای اول زندگی کم شدن قدرت و قوام عضلانی و کمبود واکنش نسبت به تحریکات
۴. وجود حملات تشنجی و اسپاسمهای نوزادان بهخصوص بعد از گریه بهصورت کشش و خمیدگی بدن در هفتهها یا ماههای اول زندگی تقریباً همیشه دلیل بر اختلالات عضوی مغز و عقبماندگیهای ذهنی است.
۵. کبودی شدید و دیر نفس کشیدن نوزاد در زمان تولد (اولین تنفس کودک با شروع گریهٔ نوزاد مشخص میشود)، زیادی فشار ملاجها اکثراً نشانهٔ ضربههای مغزی است.
ب - رشد طبیعی رفتار در دوران نوزادی و کودکی
رفتار و فعالیت یک نوزاد را میتوان چهار دسته تقسیم کرد:
۱. رفتار حرکتی
۲. تکلم
۳. رفتار عاطفی هیجانی
۴. رفتار تطابقی اجتماعی
- کودک یک ماهه باید کوشش کند وقتی روی شانه نگهداری میشود سرش را بالا نگه دارد.
- کودک دو یا سه ماهه باید برای چند لحظهای سرش را بهطور مستقیم نگه دارد، به خودی خود بخندد و چشمهایش اشیاء متحرک را تعقیب کند.
- کودک چهار و پنج ماهه باید بتواند وقتی در بغل گرفته میشود سرش را مستقیم نگه دارد، اگر چیزی در دستش گذاشته میشود آن را بگیرد یا سرش را به طرف صدا بچرخاند.
- کودک شش یا هفت ماهه باید بتواند چند لحظهای بدون کمک بنشیند. اگر به پشت خوابیده باشد بتواند سرش را بلند کند. با جغجغه بازی کند. به طرف چیزی دست دراز کند و آن را بگیرد یا بردارد.
- کودک ده - یازده ماهه باید بدون کمک بنشیند با کمک راه برود، در موقع خداحافظی دست تکان دهد و بیسکویت را در دهان بگذارد.
- کودک پانزده ماهه میتواند راه برود، از پله خود را بالا بکشد، تصاویر کتاب را نشان دهد.
- کودک بیست ماهه به بالا باید بتواند قدری بدود و کتاب را ورق بزند.
- کودک دو ساله و بالاتر باید بتواند خوب بدود، از پلهها بدون کمک پائین برود (توضیح اینکه پائین رفتن از پلهها بیشتر احتیاج به تعادل دارد لذا کودک آن را دیرتر میتواند انجام دهد).
- کودک سی ماهه باید بتواند دکمههای لباسش را باز کند، خودش غذا بخورد، دستهایش را بشوید و خشک نماید، توپ بزند، کت و شلوارش را در بیاورد. با مداد روی کاغذ خطی کند، خود را در آئینه بشناسد.
- در سه سالگی کودک قادر است کتش را بپوشد، سه چرخه براند و از پلهها بدون کمک و مانند اشخاص بزرگ بالا و پائین برود، خط مستقیم و دایره بکشد.
- کودک شش یا هفت ماهه سیلاب، هجای کلمات را با صدای مخصوص تمرین میکند مانند (با .. با)
- کودک نه ماهه قادر است بابا، مامان بگوید (مامان - مادر) بر حسب رسم خانوادگی
- کودک یازده و دوازده ماهه قادر است بابا، مامان و یکی دو کلمهٔ دیگر بگوید (توضیح اینکه دختران دو یا سه هفته زودتر از پسران زبان باز کرده و مسلط میشودند).
- کودک سیزده یا چهارده ماهه باید قادر باشد یک یا دو کلمه معنیدار بگوید.
- کودک پانزده یا شانزده ماهه باید قادر باشد چهار کلمه معنیدار بگوید.
- کودک هیحده یا بیست ماهه باید شش تا هشت کلمه بداند و بتواند چشم و بینیاش را نشان دهد.
- کودک دو ساله باید اسامی اشیاء مورد احتیاج را که همیشه با آنها برخورد دارد بگوید و جملات سه کلمهای را بیان کند (مامان غذا بده)
- کودک دو سال و نیم و بالاتر باید بتواند یک یا دو جمله کوتاه و معنیدار بسازد، اسم خود را بداند، عمل اشیاء را بداند، اشعار کوتاه را بهصورت آواز و تقلیدی بخواند.
در ماههای اولیه اختلالات هیجانی بهوسیلهٔ افزایش فشارهاری عضلانی و بیقراری در کودکان مشخص میشود. کمبود اکسیژن در هوای اولیهٔ زندگی تقریباً اولین محرکی است که باعث بیقراری اضطراب و وحشت کودک میشود. گرسنگی تقریباً علت اصلی اضطراب و وحشت کودک است. هوشیاری کودک و توجه او به اطرافیان تقریباً از سه ماهگی شروع میشود و واکنش مخصوص او نسبت به مادر در همین موقع ظاهر میشود. معمولاً کودک هیجده ماهه قادر میشود که مدفوع خود را کنترل کند و در این موقع فعالیت او بهصورت بازی کردن (بازیهای تمرینی و تکرای) شروع میشود.
علت کندی و کمبود نیروهای عضلانی برای انجام کارهای ارادی بهعلت ضعف در کنترل اعصاب و عضلات است. دانستن نکات فوق در آموزش و نوشتن و حتی نوع حرفهای که باید آموزش داده شود لازم است.
از نحوهٔ بازی کودکان میتوان به رشد هوشی آنان پیبرد و شاید از نظر بالینی بهترین روش تشخیص عقبماندگی باشد. راه رفتن، نشستن، تکلم به تنهائی نمیتواند ملاک عمل برای رشد هوشی کودک باشد. چون حتی در کودکان نوروتیک شدید و اصلاً با کودکان دیگر بازی نمیکنند. نحوهٔ بازی مانند بازیهای تخیلی که خود را معلم یا پزشک میداند بهطور انفرادی در چهار سالگی و شرکت در بازیهای دسته جمعی با همسالان از پنج سالگی دیده میشود که در کودکان عقبمانده ذهنی دیده نمیشود و یا خیلی دیر ظاهر میشود.
منبع:www. vista.ir
ارسالی از طرف کاربر محترم :omidayandh
/ع
شناسائی وضع هوش در دوران نوزادی و کودکی
الف - علائم مشکوک به عقبماندگی ذهنی که در بدو تولد جلب توجه میکند.
۱. کمبود شدید وزن کودک. کودکانی که در بدو تولد وزنشان کمتر از یک و نیم کیلو باشند کمتر شانس زنده ماندن دارند و اگر زنده بمانند عقبماندگی در آنها شایعتر است.
۲. بزرگی و کوچکی محیط سر. محیط سر در موقع تولد در نوزاد طبیعی نه ماهه ۳۵-۴۵ سانتیمتر است.
۳. بیاشتهائی شدید کودک و یا اشکال در گرفتن پستان و شیر خوردن در هفتههای اول زندگی کم شدن قدرت و قوام عضلانی و کمبود واکنش نسبت به تحریکات
۴. وجود حملات تشنجی و اسپاسمهای نوزادان بهخصوص بعد از گریه بهصورت کشش و خمیدگی بدن در هفتهها یا ماههای اول زندگی تقریباً همیشه دلیل بر اختلالات عضوی مغز و عقبماندگیهای ذهنی است.
۵. کبودی شدید و دیر نفس کشیدن نوزاد در زمان تولد (اولین تنفس کودک با شروع گریهٔ نوزاد مشخص میشود)، زیادی فشار ملاجها اکثراً نشانهٔ ضربههای مغزی است.
ب - رشد طبیعی رفتار در دوران نوزادی و کودکی
رفتار و فعالیت یک نوزاد را میتوان چهار دسته تقسیم کرد:
۱. رفتار حرکتی
۲. تکلم
۳. رفتار عاطفی هیجانی
۴. رفتار تطابقی اجتماعی
1. رفتار حرکتی
- کودک یک ماهه باید کوشش کند وقتی روی شانه نگهداری میشود سرش را بالا نگه دارد.
- کودک دو یا سه ماهه باید برای چند لحظهای سرش را بهطور مستقیم نگه دارد، به خودی خود بخندد و چشمهایش اشیاء متحرک را تعقیب کند.
- کودک چهار و پنج ماهه باید بتواند وقتی در بغل گرفته میشود سرش را مستقیم نگه دارد، اگر چیزی در دستش گذاشته میشود آن را بگیرد یا سرش را به طرف صدا بچرخاند.
- کودک شش یا هفت ماهه باید بتواند چند لحظهای بدون کمک بنشیند. اگر به پشت خوابیده باشد بتواند سرش را بلند کند. با جغجغه بازی کند. به طرف چیزی دست دراز کند و آن را بگیرد یا بردارد.
- کودک ده - یازده ماهه باید بدون کمک بنشیند با کمک راه برود، در موقع خداحافظی دست تکان دهد و بیسکویت را در دهان بگذارد.
- کودک پانزده ماهه میتواند راه برود، از پله خود را بالا بکشد، تصاویر کتاب را نشان دهد.
- کودک بیست ماهه به بالا باید بتواند قدری بدود و کتاب را ورق بزند.
- کودک دو ساله و بالاتر باید بتواند خوب بدود، از پلهها بدون کمک پائین برود (توضیح اینکه پائین رفتن از پلهها بیشتر احتیاج به تعادل دارد لذا کودک آن را دیرتر میتواند انجام دهد).
- کودک سی ماهه باید بتواند دکمههای لباسش را باز کند، خودش غذا بخورد، دستهایش را بشوید و خشک نماید، توپ بزند، کت و شلوارش را در بیاورد. با مداد روی کاغذ خطی کند، خود را در آئینه بشناسد.
- در سه سالگی کودک قادر است کتش را بپوشد، سه چرخه براند و از پلهها بدون کمک و مانند اشخاص بزرگ بالا و پائین برود، خط مستقیم و دایره بکشد.
۲. تکلم
- کودک شش یا هفت ماهه سیلاب، هجای کلمات را با صدای مخصوص تمرین میکند مانند (با .. با)
- کودک نه ماهه قادر است بابا، مامان بگوید (مامان - مادر) بر حسب رسم خانوادگی
- کودک یازده و دوازده ماهه قادر است بابا، مامان و یکی دو کلمهٔ دیگر بگوید (توضیح اینکه دختران دو یا سه هفته زودتر از پسران زبان باز کرده و مسلط میشودند).
- کودک سیزده یا چهارده ماهه باید قادر باشد یک یا دو کلمه معنیدار بگوید.
- کودک پانزده یا شانزده ماهه باید قادر باشد چهار کلمه معنیدار بگوید.
- کودک هیحده یا بیست ماهه باید شش تا هشت کلمه بداند و بتواند چشم و بینیاش را نشان دهد.
- کودک دو ساله باید اسامی اشیاء مورد احتیاج را که همیشه با آنها برخورد دارد بگوید و جملات سه کلمهای را بیان کند (مامان غذا بده)
- کودک دو سال و نیم و بالاتر باید بتواند یک یا دو جمله کوتاه و معنیدار بسازد، اسم خود را بداند، عمل اشیاء را بداند، اشعار کوتاه را بهصورت آواز و تقلیدی بخواند.
۳. رفتار هیجانی و عاطفی
در ماههای اولیه اختلالات هیجانی بهوسیلهٔ افزایش فشارهاری عضلانی و بیقراری در کودکان مشخص میشود. کمبود اکسیژن در هوای اولیهٔ زندگی تقریباً اولین محرکی است که باعث بیقراری اضطراب و وحشت کودک میشود. گرسنگی تقریباً علت اصلی اضطراب و وحشت کودک است. هوشیاری کودک و توجه او به اطرافیان تقریباً از سه ماهگی شروع میشود و واکنش مخصوص او نسبت به مادر در همین موقع ظاهر میشود. معمولاً کودک هیجده ماهه قادر میشود که مدفوع خود را کنترل کند و در این موقع فعالیت او بهصورت بازی کردن (بازیهای تمرینی و تکرای) شروع میشود.
۴. رفتار تطابقی و اجتماعی
علت کندی و کمبود نیروهای عضلانی برای انجام کارهای ارادی بهعلت ضعف در کنترل اعصاب و عضلات است. دانستن نکات فوق در آموزش و نوشتن و حتی نوع حرفهای که باید آموزش داده شود لازم است.
از نحوهٔ بازی کودکان میتوان به رشد هوشی آنان پیبرد و شاید از نظر بالینی بهترین روش تشخیص عقبماندگی باشد. راه رفتن، نشستن، تکلم به تنهائی نمیتواند ملاک عمل برای رشد هوشی کودک باشد. چون حتی در کودکان نوروتیک شدید و اصلاً با کودکان دیگر بازی نمیکنند. نحوهٔ بازی مانند بازیهای تخیلی که خود را معلم یا پزشک میداند بهطور انفرادی در چهار سالگی و شرکت در بازیهای دسته جمعی با همسالان از پنج سالگی دیده میشود که در کودکان عقبمانده ذهنی دیده نمیشود و یا خیلی دیر ظاهر میشود.
منبع:www. vista.ir
ارسالی از طرف کاربر محترم :omidayandh
/ع